فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۶۴۲ مورد.
۴۲.

تأملاتی درباره انسان و آینده تمدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۸۲۲۱
چکیده تمدن غرب و جهان جدید شتابان به سوی پرتگاهی خطرناک پیش می‏رود و از این روی باید یک دگرگونی اساسی در تصور انسان جدید از ماهیت خود و تمدن واقعی رخ دهد. تمدن غرب اکنون دست‏اندرکار تحقق‏بخشیدن به سه روند مختلف ولیکن مرتبط است: 1) نابودی نهایی همه تمدن‏های دیگر؛ 2) ویران‏سازی محیط طبیعی؛ 3) فروپاشی خود از درون و در نتیجه نابودسازی بقایای اخلاق مسیحی. امروز تمدن اسلامی در برابر سیطره تمدن غرب بر جهان به چالش برخاسته است. این مقاله در ضمن بررسی تمدن غرب، به تحقیق درباره مفهوم اسلامی انسان و تمدن می‏پردازد. آنگاه دو واکنش تاریخی مسلمانان در مقابل تمدن غرب، یعنی نوگرایی و اصلاح‏طلبی خشکه‏مقدسانه، را ارزیابی کرده و رسالت مسلمانان امروز را گوشزد می‏کند.
۴۴.

علوم شناختی و دشوار آگاهی ( دربارة ترجمة کتاب «فلسفة ذهن، یک راهنمای مقدماتی» نوشتة ایان ریونزکرافت )

۴۷.

عرفان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان توحید اسم صفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۱۸
در این‌ مقاله‌ عرفان‌ در سیر تحولی‌ و تطوری‌اش، از ابتدا تا قرن‌ نهم‌ قمری‌ بحث‌ و بررسی، و بر معنای‌ «معنویت‌گرایی» و «وجهة‌ الاهی» عرفان‌ که‌ منظور نظر صائب‌ و ثاقب‌ مرحوم‌ علا‌ مة‌ طباطبایی؛ در آثار و اثمار وجودی‌اش‌ بود، تکیه‌ و تأکید شده‌ است‌ که‌ او‌لاً‌ این‌ معنا در فطرت‌ آدمیان‌ و همة‌ ادیان‌ و مذاهب‌ و ملل‌ و نحل‌ موجود است‌ و ثانیاً‌ حقیقت‌ معنویت‌خواهی‌ و راه‌ و روش‌ نیل‌ به‌ آن‌ و شریعت‌ کاملی‌ که‌ موصل‌ و مؤ‌د‌ی‌ انسانِ‌ سالک‌ به‌ اوج‌ معنا و قلة‌ بلند کمال‌ و قرب‌ الاهی‌ است، در اسلام‌ ناب‌ متجلی‌ شده‌ است. از طرف‌ دیگر، «توحید» که‌ غایت‌ قصوی‌ و مقصد اَسنی‌ در عرفان‌ اصیل‌ اسلامی‌ و فوق‌ نگرش‌ کلامی‌ و فلسفی‌ است‌ و به‌ «توحید» حالی، شهودی‌ و ... می‌رسد، در حقیقت، باطن‌ همة‌ ساحت‌های‌ سه‌گانة‌ معارف‌ اسلامی‌ یعنی‌ عقیدتی، اخلاقی‌ و عرفانی، و فقهی‌ و شرعی‌ است‌ و «انسان‌ کامل»، همانا انسان‌ موحد ناب‌ است‌ و توحید، فنا در ذات‌ الاهی، فنای‌ ذاتی، صفاتی‌ و افعالی‌ خواهد بود که‌ مرحوم‌ علا‌ مه‌ در رسالة‌ التوحید به‌ نحو احسن‌ و اکمل، وحدت‌ حقة‌ حقیقیه‌ را تبیین، آن‌گاه‌ اسما و مراتب‌ اسمای‌ حسنای‌ الاهی‌ را نیز در رسالة‌ الاسمأ ترسیم‌ و تصویر کرده‌ است. به‌ هر حال، نویسنده، کاربرد چهارم‌ یعنی‌ «معنویت‌ مداری» و وجهة‌ الاهی‌ عرفان‌ را عمق‌ اندیشه‌های‌ عرفانی‌ علا‌ مه‌ و «توحید ناب» را اوج‌ تکامل‌ عرفانی‌ و خلاصه‌ و عصارة‌ عمیق‌ و شگرف‌ و شگفت‌ اسلام‌ ناب‌ برمی‌شمارد که‌ مختص‌ فرهنگ‌ و شریعت‌ و معارف‌ اسلام‌ ناب‌ است‌ و دیگر هیچ.
۴۸.

خاتمیت از دیدگاه استاد مطهرى و اقبال لاهورى

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبوت عامه و خاصه
تعداد بازدید : ۷۲۴۵
بحث «خاتمیت‏» در دوره معاصر در کلام جدید صورت تازه‏اى به خود گرفت; روشنفکران دینى با رویکردى متمایز از نگاه سنتى و با پرسشهایى برآمده از تفکر مدرنیستى، به تحلیل خاصى از وحى، نبوت و خاتمیت پرداختند; این نوع نگرش به مساله با سخنان اقبال لاهورى آغاز شد و با نقدهاى شهید مطهرى بر سخنان وى، این نظریه گسترش و تکامل یافت . در این مقاله به دیدگاه این دو بزرگوار درباره «خاتمیت‏» و نقدهاى شهید مطهرى بر دیدگاه اقبال لاهورى پرداخته شده است; و در پایان نقد دکتر سروش بر استاد مطهرى و پاسخ آن بیان گردیده است .
۴۹.

دیدگاه شهید مطهری و لایب نیتس در عدل

۵۰.

سعادت از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سعادت شقاوت کمال حقیقی و اعتباری سعادت جسمانی و روحانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه دین، دنیا، اخلاق
تعداد بازدید : ۷۱۷۷ تعداد دانلود : ۲۲۲۲
یکی از مباحث مهم فلسفی و کلامی بحث سعادت و شقاوت است. لذا شایسته است دانسته شود که سعادت چیست. لذت، حکمت، خیر و علم است یا چیزی کاملتر و دربردانده همه اینها. سعادت غایت مطلق و مطلوب نهایی انسان است. سعادت همان چیزی است که انسانها دانسته، یا نداسته در پی آن هستند. و بینش ها و گرایشهای اصیل انسانی آن را تایید می کند. سعادت چیزی است که با هدف خلقت و کمال نهائی انسان هماهنگی دارد. بنابراین سعادتمند کسی است که در مسیر الی الله و کمال مطلق گام بر می دارد. در این مقاله نخست به معنای لغوی و مفهوم اصطلاحی سعادت و شقاوت پرداخته شده و سپس دیدگاه صدرالمتالهین در حکت متعالیه و علامه طباطبائی در المیزان بیان شده است و در ضمن به سؤالاتی از این دست که آیا سعادت از امور حقیقی و مطلق است یا اعتباری و نسبی؟ سعادت امری ذاتی است یا اکتسابی؟ امری دنیائی است یا آخرتی و یا دنیائی ـ آخرتی؟ آرمانی یا دست یافتنی و... پاسخ داده شده است.
۵۱.

مفهوم «نیستی» در اندیشه هایدگر و فلسفه چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی دائو نیستی ترس آگاهی ذن مستوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۷۰۲۱ تعداد دانلود : ۲۰۲۷
تحلیل بحث نیستی در فلسفه هایدگر به خصوص در آثار متأخر وی، و جایگاهی که وی برای نیستی در وصول به حقیقت هستی و آشکارگی قائل است، اهمیتی به سزا در تاریخ فلسفه غرب دارد. هایدگر این بحث را در فرازهای مختلف، از جمله در تبیین دازاین و اگزیستانس و در راهیابی به نسبت های انتولوژیک به صورتی ایجابی و نه سلبی مطرح می کند. وی دازاین را در سیر به سوی نیستی و در حالت ترس آگاهی(Angst) به تصویر می کشد. از طرف دیگر چنین می نماید که مفهوم نیستی در فلسفه های چینی از مفاهیم اصلی و کلیدی محسوب می شود. در تفکر چینی، درهم تنیدگی هستی (Yu) و نیستی(Wu) عامل مؤثری برای درک وحدت و همبستگی میان نیروها و پدیده ها، فعّالیت ها و انفعالات و معنا بخشی به کنش های میان هستنده ها تلقی می شود که با نگرشی هستی شناختی قابل تشخیص است. مسئله اصلی این جستار، ویژگی نیستی و کارکرد آن در تعامل «هستی»(Being) و «ناهستی»(Non Being) است. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بررسی معناهای مختلف «نیستی» در دو فلسفه، به تحلیلی تطبیقی در مورد کارکرد این مفهوم در ارتباط میان «نیستی» و «هستی» بپردازیم. همچنین تلاش شده مفهوم غیر پوچ گرایانه و غیرسلبی «نیستی» در فلسفه چین به خصوص در آیین های دائویی(Daoism) و ذن بودیسم Zen Buddhism)) با معنای نیستی در اندیشه هایدگر مورد مقایسه قرار گیرد و ضمن بررسی مفاهیمی مانند «حقیقت و گشایش»، «راه» و «رهایی از تفکر»، تقرب به سوی هستی مورد کاوش قرار گیرد.
۵۵.

فلسفه از نظر ویتگنشتاین دوم

نویسنده:

کلید واژه ها: توصیف نهاد گرامر بازى زبانى شباهت خانوادگى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه درباره فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
تعداد بازدید : ۶۸۳۵
چکیده این مقاله به بررسى دیدگاه ویتگنشتاین دوم درباره فلسفه مى‏پردازد. نگاه او به فلسفه تفاوتى بنیادین با دیدگاه‏هاى غالب فیلسوفان دارد. فلسفه نزد او نه حل مسائل به روشى جدید، بلکه بازخوانى دوباره اصل مسائل فلسفى است. براى رسیدن به این هدف گزاره‏هاى گرامرى مطرح مى‏شود که وظیفه آن بررسى کاربردهاى واژه‏ها و نشان دادن استعمالات نابجاى آنهاست. «بازى‏هاى زبانى» از ابداعات دیگر اوست که نقش مهمى در نشان دادن تنوّع حوزه‏هاى مختلف زبانى به عهده دارد، بازى‏هایى که شباهت آنها خانوادگى است و همه به نوعى قاعده‏مندند. ویتگنشتاین بازى‏هاى زبانى مختلف را به صورت امورى بدیهى مى‏پذیرد و صرفا آنها را توصیف مى‏کند. از این رویکرد به «طبیعت‏گرایى ویتگنشتاین» تعبیر شده است. زبان صورت زندگى است و قابل تفکیک از سایر فعالیت‏هاى انسان نیست. ویتگنشتاین زبان را نهادى انسانى مى‏داند؛ یعنى زبان مجموعه‏اى از فعالیت‏هاىِ خود ـ ارجاع و جمعى است. بررسى خصوصیات زبان و بازى ما را به شناخت دقیق‏ترى از بازى‏هاى زبانى مى‏رساند. ویتگنشتاین این شناخت دقیق را براى آشکار کردن مرزهاى بازى‏ها از یکدیگر و در نهایت، ایضاح مشکلات فلسفى به‏کار مى‏گیرد. انتهاى مقاله به مقایسه‏اى میان تراکتاتوس و تحقیقات فلسفى مى‏پردازد و نشان مى‏دهد که چگونه رأى ویتگنشتاین درباره گزاره‏هاى فلسفى، از تراکتاتوس تا تحقیقات فلسفى دچار تحوّل شده است.
۵۶.

ضرورت و کلیت در فلسفه ملا صدرا و کانت

۵۹.

فلسفه تحلیلی چیست؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان