فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۴۰۸۱.

امکان علوم انسانی اسلامی از منظر قرآن در دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امکان زبان دین روش علوم انسانی قلمرو هدف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۳۵۲
امکان علم انسانی اسلامی، مبنایی ترین مسئله در مباحث مربوط به علوم انسانی اسلامی و در عین حال مورد جدال فراوان است که بسیاری آن را قبول و عده ای انکار کرده اند. هر دو دسته بر اساس نحوه نگرش خود به دو مقوله «علم» و «دین» برای خود دلایلی ذکر کرده اند. ما نیز برای روشن شدن نظر علامه طباطبایی در این موضوع، باید در این دو عرصه مطالب را سامان دهیم. علامه طباطبایی به مناسبت های مختلف در تفسیر ارزشمند «المیزان» و دیگر آثار خود با استناد به آیات قرآنی، در باب علم و دین مطالبی بیان کرده اند که نشان می دهد علم انسانی با پسوند اسلامی را ممکن می دانند و سخنان منکران را نمی پذیرند؛ چرا که آنان از منظر ایشان، در شناخت علم و دین مسیر صحیح را طی نکرده اند. در این نوشته برای اثربخشی و کاربردی کردن مطالب، به مهم ترین عناوینی می پردازیم که موجب عدم امکان اسلامی کردن علوم انسانی از نظر مدعیان آن است. دلایل عمده منکران، از این قرار است: تغایر علم و دین در روش، زبان، هدف، موضوع و مسائل؛ و نیز ادعای تداخل حداقلی میان موضوعات دینی و علمی یا ادعای تضاد بین گزاره های آن دو. این انگاره ها از منظر برداشت های قرآنی علامه بررسی خواهند شد تا با عنایت به سخنان وی، پاسخ ایشان به ادعای عدم امکان علم انسانی اسلامی روشن شود.
۴۰۸۲.

تحلیل برترین و بدترین اوصاف اخلاقی از منظر ارسطو، آکوئینی و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارسطو آکوئینی خواجه نصیر فضیلت رذیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۲۸۳
ارسطو،آکوئینی و خواجه نصیرالدین طوسی هر یک نماینده سه دوران و جهان اندیشه هستند و هر سه نقش مهمی در تاسیس یا تحکیم نگرش اخلاق مربوط به خود ایفا کرده اند. در این نوشتار، تلاش شد تا برترین فضیلت و بدترین رذیلت اخلاقی از منظر هر یک از این سه حکیم و متخصص حکمت عملی مشخص و تحلیل شود. برترین فضیلت برای ارسطو عدالت و بزرگ منشی و بدترین رذیلت، ظلم به دوستان است. برای آکوئینی نیز برترین فضیلت کاریتاس و بدترین رذیلت، یأس است. خواجه نصیر نیز برترین وصف اخلاقی را جود حقیقی و بدترین را هم لجاجت می داند هرچند حسد و خشم را نیز با تعابیری نسبتا مبهم می توان گزینه او برای عنوان بدترین رذیلت قلمداد نمود.واکاوی و مقایسه نتیجه کار، اولا گویای قرابت نظر خواجه نصیر و آکوئینی در باب بهترین فضیلت است و ثانیا موید دید اجتماعی تر و کلان تر ارسطو به اخلاق و فضائل اخلاقی در قیاس با دو متفکر دیگر است.
۴۰۸۳.

What’s behind meaning?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Cognitive Semantics PhenomenologyCognitive Semantics Naturalised epistemology Embodied Mind Emergence Metaphor Schemes Category Theory Phenomenology

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۳
The paper addresses the main questions to be dealt with by any semantic theory which is committed to provide an explanation of how meaning is possible. On one side the paper argues that the resources provided by the development of mathematical logic, theoretical computer science, cognitive psychology, and general linguistics in the 20th Century, however indispensable to investigate the structure of language, rely on the existence of end products in the morphogenesis of meaning. On the other, the paper argues that philosophy of language, which, either in the analytic or the structuralist or the hermeneutical tradition, made little use of such resources (when they are not simply rejected). Left the main question unanswered. Though phenomenology intended to focus on the constitutive process, it ended up mostly with philology. Cognitive semantics paved the way to focus on patterns of bodily interaction within the natural environment out of which basic schemes emerge and are metaphorically “lifted” to any universe of discourse. The explanatory commitment is thus endorsed through two hypotheses: (1) these schemes, of topological and kinaesthetic structure, determine the range of forms of atomic sentences of any natural language, and (2) the category-theoretic notion of universality allows for a proper analysis of how such schemes are “lifted”.
۴۰۸۴.

تفکیک گوهر و صدف دین از یکدیگر، مقدمه ای برای کثرت گرایی دینی؛ بررسی دیدگاه سیدحیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظاهر و باطن دین شریعت طریقت و حقیقت کثرت‌گرایی دینی سید حیدر آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۶۵
  تفکیک گوهر و صدف دین از یکدیگر مسئله ای است که طیف وسیعی از کثرت گرایان برای پی ریزی دیدگاه کثرت گرایانه خود از آن سود جسته و آن را به عرفای مسلمان مستند ساخته اند. سید حیدر آملی یکی از پیشگامان عرفان اسلامی است که اهتمام خاصی به تفکیک گوهر دین از صدف آن دارد، زیرا آرمان آشتی دادن شیعیان دوازده امامی با متصوفه راستین را در سر می پروراند و کلید این قفل را در رتبه بندی معارف الهی و تکالیف دینی شرعی می یابد. ازاین رو اغلب آثار وی حول محور تبیین گوهر دین نگاشته شده و تعابیر دیرآشنای «ظاهر و باطن دین» و «شریعت، طریقت و حقیقت» کاربرد گسترده ای در آن ها دارد. درعین حال سید به صورت مستقیم و غیرمستقیم کثرت گرایی درون دینی و برون دینی را نفی می کند. بررسی ابعاد گوهر و صدف دین از نگاه ایشان و چگونگی تفکیک آن ها از یکدیگر که موردتوجه این نوشتار است، به روشنی نشان می دهد که اعتقاد به این تفکیک، لزوماً به معنای اعتقاد به کثرت گرایی نخواهد بود.
۴۰۸۵.

اندیشه های منطقى فخررازى و طرح چالش های نوین او در مکتب منطقی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بداهت تصور تصدیق دلالت موجهات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۱۴
شناخت اندیشه های منطقی، فخرالدین محمد رازى، در فهم آرای منطق دانان قرن هفتم و هشتم، اهمیت به سزایی دارد. نقش او در رشد و بالندگى منطق نگارى دوبخشى مکتب منطقی سینوی و طرح چالش هاى نوین در این دانش، انکارناپذیر است. مرکب انگارى تصدیق، بدیهى انگارى همه تصورات، بسط و توسعه انواع تعریف و رویکرد خاص به تعریف اسمی، تلازم طرفینی دلالت مطابقه و التزام، انواع ششگانه کلی و اعرفیت آن نسبت به جزئى، حمل ناپذیری مفهوم جزئی، دیدگاه حداقل گرایانه در شرائط تناقض میان قضایا، تمایز میان قضیه حقیقیه و خارجیه،
۴۰۸۶.

مرلوپونتی و گردش دیالکتیکی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیالکتیک قلمرو پدیدارشناسی تبیین توصیف علم تجربی مرلوپونتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۸۳۷
ارزیابی جایگاه خاص مرلوپونتی در جنبش پدیدارشناسی به واسطه ایضاح نقش «دیالکتیک» در پی ریزی مبانی پدیدارشناسی توسط او ممکن می گردد. در این مقاله می کوشیم با روشن ساختن دریافت مرلوپونتی از «دیالکتیک» نشان دهیم که چگونه وی به واسطه این عنصر، پدیدارشناسی را بر مبنایی جدید استوار می کند. مرلوپونتی جنبش پدیدارشناسی زمان خود را دچار چندپارگی ها و تعارضاتی در مبنا و روش می دید و می کوشید تا با اتخاذ رویکردی دیالکتیکی این تعارضات را مرتفع سازد. تنها به کمک «تفکر دیالکتیکی» می توان پدیدارشناسی را به مثابه یک «پژوهش فلسفی» پایه گذاری کرد. پس از مرلوپونتی، نه قلمرو پژوهش فلسفی صرفاً بر پایه «آگاهی محض» مشخص می گردد و نه روش آن با «توصیف محض». در هم آمیختگی و «دست اندازی» آگاهی و جهان، از یک سو، و توصیف و تبیین از سوی دیگر، اجازه نمی دهد که پژوهش پدیدارشناختی را بر پایه ایده «جوهریت» یک قلمرو محدود و محصور پی گیری کنیم.
۴۰۸۷.

پدیدارشناسی زمان و فضای مثالی در حکمت متعالیه و فیزیک نسبیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عالم مثال ترکیب اتحادی اتساع زمان انقباض لورنتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۸۲۳
بر اساس تصور رایج، تحولات در نظریه های علمی و فیزیکی در مواضع فلسفی تأثیر گذار بوده و اما در برخی مسائل، فلسفه پیشگام بوده است. یکی از موارد تقدم فلسفه بر علم، بحث حرکت جوهری و نتایج آن است. ملاصدرا (سده15م) حرکت جوهری در درون اشیاء را در زمانی به اثبات رساند که هنوز آشکار سازها اتم و ذرات زیر اتم را آشکار نکرده و انواع اتم و تبدیل آن ها به یکدیگر در فیزیک کوانتوم به اثبات نرسیده بود. صدرا، با اثبات حرکت جوهری نتیجه گرفت که زمان، موجود مستقلی نیست، بلکه وجودش در حرکت است و هریک از اشیاء با حرکت جوهری خود، زمان مخصوص به خود دارند. از آنجایی که هدف حکمت متعالیه و فلسفه بیان کمّی نبود در همین جا متوقف ماند. بیش از چهار سده گذشت تا ساختار فیزیک کلاسیک مبنی بر زمان و مکان مطلق فروپاشید و در فیزیک نسبیت، نسبت زمان و ابعاد با سرعت حرکت محاسبه شد. این پژوهش، از دستاوردهای فیزیک نسبیت در ادامه بحث زمان و ابعاد در عالم مثال استفاده کرده و از انبساط زمان و انقباض ابعاد (انقباض لورنتس) در متحرک های سریع، برای تبیین کندی زمان در عالم مثال و انبساط ابعاد زمینی برای موجودات مثالی بهره جسته است و نتایج آن را همسو با منابع نقلی و روایی یافته است.
۴۰۸۸.

ضعف اراده- آکراسیا؛ چالشی معاصر درباره معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ضعف اراده آکراسیا تصمیم داوری بهتر عمل هولتون ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۴ تعداد دانلود : ۷۰۷
در ادبیات فلسفی معاصر، عمل عامدانه و آزادانه فرد برخلاف داوری بهترش همزمان با عناوین آکراسیا و ضعف اراده شناخته می شود و بحث ها در این حوزه بر سر امکان و تبیین چنین عملی است. اما ریچارد هولتون مدّعی است فیلسوفان در یکی دانستن آکراسیا و ضعف اراده مرتکب خطا شده اند. به عقیده او کاربران معمول زبان، ضعف اراده را وصف تغییر ناموجّه تصمیم فرد می دانند و تعبیر «عمل خلاف داوری بهتر فرد» معنای مفهوم برساخته فیلسوفان یعنی آکراسیا است. به همین دلیل او معتقد است پیش فرضی نادرست در بحث های درباره ضعف اراده وجود دارد. آلفرد ملی کوشید با توسل به روش های فلسفه های تجربی نشان دهد عقل سلیم مدعای هولتون را تأیید نمی کند. نقد او با پاسخ هولتون و مِی همراه بود. در این مقاله می کوشیم ضمن بازخوانی بحث های دامنه دار انجام شده درباره این موضوع نشان دهیم چرا هولتون چنین مدّعایی را مطرح می کند، چرا این بحث به فلسفه تجربی کشیده شده است و لوازم طرح بحث در چنین فضایی کدام است؟ و در پایان پس از ارزیابی دیدگاه های معرفی شده، تعریفی از ضعف اراده ارائه می کنیم که اولاً تا حدّ امکان به درک عقل سلیم از این مفهوم نزدیک باشد و ثانیاً موضوعیت مسئله سنّتی ضعف اراده (تببین امکان آن) را از میان نبرد.
۴۰۸۹.

جایگاه امشاسپندان در جهان شناسی مزدایی و نقش آنها در سلوک فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: امشاسپندان دین مزدایی اوستا متون پهلوی جهان شناسی زرتشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۷۵۱
در جهان شناسی مزدایی، امشاسپندان تجلیات اهورامزدا و کارگزاران او در آفرینش، پرورش و نگاهداری جهان اند و در هدایت انسان و راهیابی او به سعادت نیز نقش مهمی دارند. در سرتاسر متون دینی مزدایی به این فروزه های الهی که به دو گروه مونث و مذکر تقسیم می شوند، اشاره شده و آنان در همه جا موجوداتی دارای جنبه الوهی، هوشمند و در خور ستایش و نیایش به شمار آمده اند. افزون بر این، هر یک از این امشاسپندان با یکی از آفرینشهای اهورامزدا (همچون آسمان، زمین، آب، گیاه، جانور، انسان و آتش) پیوندی ویژه دارد و نگاهبان و موکل آن شمرده می شود. هر بخش از آفرینش نیز نماد یک امشاسپند یا صورت گیتایی او به شمار می آید و از همین رو، شایسته مراقبت و احترام است. در این پژوهش کوشش بر آن است که با بررسی اوستا و متون پهلوی نقش این تجلیات اهورامزدا در جهان شناسی زرتشتی، در کنار اهمیت هر یک از آنان در سلوک فردی مورد توجه قرار بگیرد.
۴۰۹۰.

ابن سینا؛ فیلسوفی تجربه گرا یا عقل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا عقل گرایی تجربه گرایی معرفت فطری ادراک حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۱ تعداد دانلود : ۴۶۹
معرفت شناسی به مثابه یک دانش و شاخه علمی در فلسفه اسلامی مطرح نبوده است ولی به فراخور مباحث وجودشناختی از مباحث ( به اصطلاح امروزی) معرفت شناسی نیز سخن می گفتند. هر چند رویکرد عقل گرایی و تجربه گرایی دارای ملاک های چندی است ولی قدر مسلم این است که این بحث و تقسیم از مباحث جدید معرفت شناسی است و چنین اصطلاحاتی، با رهیافت مطرح در معرفت شناسی، در تفکر فلاسفه اسلامی رایج نبوده است. در عین حال این مسئله در باب تفکرشان قابل طرح است که بر کدام طریق بوده اند: تجربه گرایی یا عقل گرایی؟ آنچه معروف و مشهور است این است که آن ها فیلسوفانی عقل گرایند و ابن سینا نیز چنین است. در این تحقیق چهار ملاک برای عقل گرا یا تجربه گرا بودن بیان شده است: 1-  وجود و عدم ادراکات فطری 2- به لحاظ ابزار کسب معرفت 3- به لحاظ خاستگاه تصدیق4- وجود و عدم تصدیقات ترکیبی پیشینی؛ سپس با مراجعه به عبارات ابن سینا، عقل گرا یا تجربه گرا بودن دستگاه معرفتی وی را بر اساس هر معیار بررسی کرده و در نهایت این فرضیه را قوت بخشیده است که، نه بطور کلی بلکه در اکثر ملاک ها وی به تجربه گرایی متمایل تر است تا عقل گرایی! لذا می توان به جمع این دو دیدگاه؛ یعنی «اصالت عقل و تجربه» در تفکر ابن سینا رأی داد.
۴۰۹۱.

تأملّاتی در تعلیم وتربیت، براساس آموزه های (Lehre) هایدگر در هستی و زمان تعلیم وتربیت تیمارخواهانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدار لوگوس دازاین تعلیم وتربیت تیمارخواهانه جهان پردازی اگزیستانسیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۴۵۱
این مقاله تلاش می کند تا تعلیم و تربیت را از منظر هایدگر بر اساس کتاب هستی و زمان[i] واشکافی کند، این اثر دیگرگونه راهی را در مواجهه با دانش (wissenschaft) و بالتبع پدیده ی تعلیم و تربیت بر ما می گشاید. هایدگر با روش پدیدار شناسی و با  تفکر در مفهوم لوگوس و پدیدار، آشکار می کند ؛ که لوگوس به معنی "مجال دیدن دادن " و پدیدار "خود را در خود نشان دادن" است ، این معنا از پدیدارشناسی مجالی برای نشان دادنِ خود چیزها به شیوه ی خود است . دازاین روشنگاهی، برای خود - نشان دادن - چیزها ، با گشودگیِ زمانمندانه ، در نسبت دلمشغولانه با چیزها و در نسبت تیمارخواهانه با دازاین های دیگر است ؛که این امر سبب بروز و مجال بروز دادن به حقیقت چیزها می شود. در تعلیم و تربیت براساس آموزه های هایدگر؛ موضوع تعلیم و تربیت به نحوی دلمشغولانه در نسبت با چیزهایِ جهان پیرامونی مجال بروز می یابد و رابطه ی مربی و مترّبی براساس "تیمارداشتِ رهاکننده" ، برای رخدادِ حقیقتی نو، سبب سازِ می شود . در این شیوه از تعلیم و تربیت ؛ گشودگیِ به چیزها سبب می شود که موضوعات تعلیم و تربیت را نه امری سوبژکتیو به گونه ی شناختی  و نه امری ابژکتیو ، که دازاین درآن مشارکت ندارد ، تلقی کنیم ؛ بلکه براساس روی آورندگی به چیزها در زمان ، هر مواجهه ای با حقیقت، در نسبت با هستی چیزها بروز می کند. [i] .Heidegger,Martin. Sein und Zeit (1927), Tübingen, Max Nimeyer Verlag, 17 Auflag,1993
۴۰۹۲.

تأملی معناشناسانه بر «پلورالیسم معنوی» با نظر به آرای کریشنامورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنویت گرایی جدید قرائت های معنوی حقیقت فردی آگاهی درونی معنویت خودگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۱۷
در غرب امروزی با عنایت به اضمحلال باورهای دینی، زوال امر قدسی، اصالت فاعل شناسا و تحقق سوبژکتیویته و از سوی دیگر، رونق معنویت گرایی جدید و افزایش قرائت های فردی از معنویت، این سؤال موجه به نظر می رسد که اگر در این شرایط پلورالیسم جدیدی قوام یابد، به چه معنا و بر چه بنیادی است. به زعم نگارنده، کثرت گرایی که از آن با عنوان «پلورالیسم معنوی» یاد می شود، بینشی در راستای حقانیت انواع قرائت های معنوی است که افراد با تجربه های درونی خویش به دست آورده اند و آن را حقیقت معنوی خود قلمداد می کنند. این نظریه در بستر دو پیش فرض شکل می گیرد: نخست اینکه حقیقت معنوی یک یافته فردی و فارغ از هرگونه توجیه بیرونی و سازمانی است. دوم اینکه برای رسیدن به چنین حقیقتی باید تمام باورهای از پیش آموخته را تعلیق کرد و با درون نگری و بر مبنای آگاهیِ خودبنیان خویش از زندگی بیرونی، حقیقت انحصاری خود را کسب کرد. پلورالیسم معنوی با نظر به آرای کریشنامورتی در باب دو پیش فرض گفته شده، همچنین با توجه به اوضاع معنوی معرفتی دوران جدید، دو نکته را تأیید می کند: نخست، صحه بر هر ادعای شخصی درباره حقیقت معنوی؛ از آن رو که حقیقت معنوی تنها از دل فردیت شخص ظهور می کند. دیگری، گسترش فزاینده قرائت های معنویت گرا؛ از آن رو که به کارگیری چنین رویکردی (نکته نخست) غیر از این را لازم ندارد.
۴۰۹۳.

بررسی تأثیر اندیشه ایرانی بر افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مثل جهان فروری جهان مینوی و گیتی دو گونه شاهی مدینه فاضله حکمای ایران باستان افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۴۳۸
  سخن درباره تأثیرپذیری فلاسفه یونان باستان به ویژه افلاطون از اندیشه شرقیان و ایران باستان، بسیار گفته شده است. آثار گوناگونی از خود متفکران غربی نیز درباره این مسئله بر جای مانده است. ما در این مقاله بر آنیم تا گوشه ای از این تأثیرپذیری را در اندیشه فلسفی افلاطون، بازخوانی کنیم. نظر برخی مورخان غربی فلسفه درباره زادگاه و منشأ فلسفه، نظر ما را جلب کرده است. امیل بریه بر آن است که نمی توان پاسخ قطعی به این مسئله داد. دو نظر متقابل از دوره باستان دراین باره مطرح بوده است. بریه می گوید یونانیان، فلسفه را ابداع نکردند، بلکه آن را از اقوام غیریونانی به ارث بردند. شارل ورنر معتقد است که یونانیان خود را مدیون شرقیان می دانستند و بر این نکته آگاه بودند و هر زمان از علوم و تمدن شرق سخن رانده اند، همراه با احترام بسیار بوده است.افلاطون ازجمله فیلسوفانی است که متأثر از تفکر شرقی و ایران باستان شناخته می شود. او در مسئله مُثل، حکیم حاکم، طبقه بندی در مدینه فاضله و ... از اندیشه شرقیان و ایران باستان که پیش از وی بدان پرداخته اند، بهره گرفته است و توانسته با دقت و امعان نظر، آن ها را در فلسفه خویش بازخوانی کند.
۴۰۹۴.

بررسی دیدگاه الهیات سلبی ابن میمون و قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن میمون الهیات سلبی تنزیه و تشبیه قاضی سعید قمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۳۳۴
 در طول تاریخ اندیشه، مسائلی نظیر علم ما به خدا، سخن گفتن از او، راه های تقرب و اسما و صفات او، به طور عام همواره مطرح و محل مناقشه بوده است. این مسئله برخی را به سمت الهیات ایجابی و برخی را به سوی الهیات سلبی سوق داده است. طرفداران الهیات سلبی معتقدند که تنها به شیوه سلبی می توان درباره افعال و صفات خداوند سخن گفت به گونه ای که ابن میمون توصیف درست و بی نقص خداوند را صرفاً توصیف او به اوصاف سلبی می داند و از این طریق ساحت خداوند را از تشبیه به مخلوق، شرک و اسناد عیب و نقص مبرا می داند. قاضی سعید نیز به شدت با اتصاف ذات خدا به اسما و صفات مخالفت ورزیده و به سمت تنزیه محض کشیده شده است. لیکن افراط در زمینه تعالی و تنزیه و تکیه بر روش سلبی گروی، امکان هرگونه سخن گفتن معنادار و حقیقی درباره خدا را ناممکن می کند.
۴۰۹۵.

از فلسفة علم تا فلسفة علوم انسانی (درآمدی بر فلسفه علوم انسانی از نظرگاه هیدگر)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: هیدگر علوم انسانی فلسفة علم پدیدارشناسی هرمنوتیکی دازین حیث تاریخی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
تعداد بازدید : ۳۲۹۱ تعداد دانلود : ۳۳۵۶
پرداختن به فلسفة علوم انسانی بدون طرح بحث از فلسفة علم امکان پذیر نیست. هیدگر هرچند به صراحت به فلسفة علوم انسانی ورود نکرده است، با توجه به ایده هایی که در باب فلسفة علم طرح کرده و نیز از طریق تتبع در مطاوی برخی آثار و درس گفتارهای وی، امکان طرح پرسش از فلسفة علوم انسانی وجود دارد. با عنایت به مناقشاتی که پدیدارشناسی هرمنوتیکی هیدگر درحوزة علم ایجاد کرده است و نیز تحلیلی که او از انسان به مثابه دازین و حیث تاریخی دازین ارائه می کند، زمینه برای طرح جدی فلسفة علوم انسانی نیز فراهم می گردد. این جستار می کوشد حلقة وصلی میان دعاوی هیدگر در باب علم به نحو عام و نسبت این دعاوی وی با علوم انسانی برقرار سازد و نشان دهد رویکرد فلسفی هیدگر در قبال علم نه تنها قابلیت تعمیم به ساحت علوم انسانی دارد، بلکه علوم انسانی را نیز با پرسش های بنیادینی مواجه می سازد. در پایان با توجه به تأملات ظریفی که هیدگر در باب هرمنوتیک و فهم و تفسیر دارد و قواعدی را که او و پیروان او برای آن بر می شمارند، نشان دادیم که چگونه این قواعد می تواند اعتبار بیناذهنی برای علوم انسانی ایجاد کند یا عینیتی برای مضامین و محتویاتی که در این سنخ از معرفت وجود دارد، بیافریند.
۴۰۹۶.

مشکل جدایی در نظریه های انسجام توجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسجام گرایی مبناگرایی درون گرایی مشکل جدایی توجیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۸ تعداد دانلود : ۴۱۸
نظریه انسجام گرایی از بدیل های مطرح نظریه مبناگرایی در ساختار توجیه است. مهم ترین مشکل نظریه انسجام گرایی در توجیه، مشکل جدایی است. این مقاله با رویکردی تحلیلی به بررسی این مشکل می پردازد. ایده اصلی این اِشکال این است که در این نظریه از آنجا که توجیه یک باور تنها تابعی از انسجام آن باور با دیگر باورهاست، می توان باورهای موجّهی فرض کرد که هیچ ارتباط توجیهی با واقعیت نداشته باشند. از این رو، این نظریه مستلزم هیچ گونه ارتباطی میان باور با واقعیت نیست. پس از ذکر دو پاسخ اصلی به این مشکل، نشان می دهم این دو پاسخ ناتمام هستند. پس از تحلیل این مشکل نشان خواهم دادکه این اِشکال برآمده از درون گرایی این نظریه است و از همین رو، وضعیت انسجام گرایان با مبناگرایان در قِبال این مشکل یکسان است و بر همین اساس، این اِشکال به مبناگرایان نیز وارد است. در نهایت، سعی می کنم دفاعی برای نظریه های درون گرا در مواجهه با این مشکل ارائه کنم.  
۴۰۹۷.

بررسی تطبیقی نظر امام خمینی(ره) راجع به اسامی خاص براساس نظریات ارجاع در فلسفه ی زبان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسم خاص امام خمینی (ره) ارجاع کریپکی زبان معاصر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول اصول فقه کلیات فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۲۰۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۲۶
در این مقاله، براساس دو پرسش اساسی در فلسفه زبان معاصر، یعنی پرسش در باب چیستی معنا و همچنین پرسش در باب چگونگی ارجاع الفاظ، سعی خواهیم کرد ارزیابی نقادانه ای از آرای اصولیِ امام خمینی(ره) درباب اسم های خاص ارائه کنیم. بدین منظور، ابتدا نظریه ی آخوند خراسانی(ره) را در باب معنای اسامی خاص و همچنین انتقادات امام خمینی در این رابطه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به بررسی آرای امام خمینی(ره) درباب چیستی معنا و همچنین مکانیزم ارجاع درباب اسامی خاص خواهیم پرداخت. ما به طورخاص بر بازسازی نظریه ی ایشان درمورد مکانیزم ارجاع در باب اسامی خاص متمرکز خواهیم شد؛ بدین منظور که استدلال کنیم این نظریه با نظریه ای در فلسفه ی زبان معاصر که به اصطلاح «نظریه ی توصیفی ارجاع» نامیده می شود، مشابه است. در گام بعدی به تشریح انتقادات کریپکی، فیلسوف و منطق دان معاصر آمریکایی، علیه نظریه ی توصیفی ارجاع خواهیم پرداخت. مقاله را با این نتیجه گیری به پایان خواهیم برد که اگر نظریه ی ارجاع امام خمینی را بتوان به نحو معقولی با نظریه ی توصیفی ارجاع مشابه دانست، آنگاه انتقادات کریپکی بر هر دو نظریه وارد است.
۴۰۹۸.

بررسی تطبیقی مسئله ذهن در اندیشه دکارت، ملاصدرا، لایبنیتس و برخی رویکردهای رایج درعلوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ملاصدرا اندیشه دکارت لایبنیتس علوم شناختی ماهیت ذهن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۱۲۶ تعداد دانلود : ۶۰۶۴
این پژوهش می کوشد تا نشان دهد اندیشه دکارت، لایب نیتس و ملاصدرا تا چه میزانی با رویکردها و نظریه های رایج و مسلط در علوم شناختی شباهت و قرابت دارد. نتایج این بررسی نشان داد که اگر چه فلسفه ذهن دکارت، ملاصدرا و لایب نیتس یک نگاه عمیق فلسفی و متافیزیکی است، اما همین نگاه عمیق، آغازی در جهت توسعه تبیین علمی از ذهن بوده که آثار و نشانه های آن را در جای جای نظریه های مطرح در علوم شناختی، به خصوص در قالب رویکرد پیوندگرایی مشاهده می-کنیم. تفاوتی که بین فیلسوفان و دانشمندان این علوم وجود دارد در روش رسیدن به ایده مدل سازی ذهنی می باشد که این مدلسازی ذهنی در فلاسفه فرایندی قیاسی – استدلالی را طی می کند، در حالی که در پژوهشهای علمی فرایند استقرایی – آزمایشی غلبه دارد. همچنین، تبیین مونادگرایانة لایب نیتس از عالم و نیز نظریة تشکیک وجود ملاصدرا، با ساختار هرمی معرفت در علوم شناختی مدرن یا پیوند گرایی شباهت انکارناپذیری دارد.
۴۰۹۹.

تبیین پاتوس جهت شناخت حیث التفاتیِ پوئتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Pathos Poetic Poiein Paschein Kinesis مسئله Problem معما Enigma

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۷۴
«Pathos» یکی از مفاهیمی است که در اندیشه ارسطو، غالباً به نفع سایر مفاهیم متقابلش، هیچگاه نتوانسته شأن در خوری پیدا کند. یکی از بنیادی ترین ِ این تقابل ها دوگانه Logos – Pathos است که با تبعید Pathos به قلمروی غیر Logical و محدود کردن دلالت های آن به احساس و انفعال، از اهمیت این مفهوم بسیار کاسته است و این در حالی است که در پژوهش های معاصر بر اهمیت Pathos و نقش بنیادین آن در خوانش اندیشه ارسطو بسیار تأکید می شود. یکی از دلایل گشوده شدن باب جدیدی جهت بررسی Pathos به ارتباط این مفهوم با «تغییر و جنبش» (Kinesis) بر می گردد. هایدگر یکی از نخستین اندیشمندانی بود که به این رابطه و نقش بنیادین Pathos به عنوان مفهومی وجودی، جهت تبیین Kinesis پرداخت. بداعت مقاله پیش رو در برقراری پیوند هستی شناسانه میان پاتوس با مفهوم علت های تصادفی است و هدف آن نیز از یک سو برخوردی ساختارشکنانه با دوگانه Logos – Pathos و از دیگر سو بررسی Pathos جهت تبیین حیث التفاتی Poetic و آنچه حکمت صناعی معطوف به آن است، می باشد.
۴۱۰۰.

الهیات طبیعی و رابطه علم و دین از منظر پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات طبیعی استدلال غایت شناختی علم و دین طبیعت گرایی فلسفی آلوین پلانتینگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۴۰
الهیات طبیعی فهمی الهیاتی است که مستقل از حقایق وحیانی و تنها از طریق معارف بشری در پی ارائه دلیلی موجّه برای باور به وجود خداوند است. الهیات طبیعی همواره به عنوان حلقه ارتباط همدلانه میان علم و دین مورد توجه بوده است. زیرا اگر منظور از دین حقایق وحیانی و منظور از علم مجموعه معارف بشری است، الهیات طبیعی را می توان همواره تبلور تلاش خداباوران برای برقراری گونه ای ارتباط میان دین و معارف بشری دانست. آیا چنین شیوه ای اعتبار دارد و در صورت اعتبار آیا ضرورت نیز دارد؟ پلانتینگا در این خصوص دو دیدگاه متفاوت را در حیات فکری خود برگزیده است. او در دیدگاه اول نه تنها الهیات طبیعی را غیرضروری بلکه آن را همچون الحاد طبیعی بی اعتبار می خواند، و در عین حال با تشبیه باور به وجود خدا به باور به دیگر اذهان بر عقلانیت آن تأکید می کند. اما در دیدگاه دوم، علی رغم تأکید بر نفی ضرورت الهیات طبیعی، آن را به لحاظ معرفتی معتبر می داند و کارکردهایی را برای آن برمی شمارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان