آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

در ادبیات فلسفی معاصر، عمل عامدانه و آزادانه فرد برخلاف داوری بهترش همزمان با عناوین آکراسیا و ضعف اراده شناخته می شود و بحث ها در این حوزه بر سر امکان و تبیین چنین عملی است. اما ریچارد هولتون مدّعی است فیلسوفان در یکی دانستن آکراسیا و ضعف اراده مرتکب خطا شده اند. به عقیده او کاربران معمول زبان، ضعف اراده را وصف تغییر ناموجّه تصمیم فرد می دانند و تعبیر «عمل خلاف داوری بهتر فرد» معنای مفهوم برساخته فیلسوفان یعنی آکراسیا است. به همین دلیل او معتقد است پیش فرضی نادرست در بحث های درباره ضعف اراده وجود دارد. آلفرد ملی کوشید با توسل به روش های فلسفه های تجربی نشان دهد عقل سلیم مدعای هولتون را تأیید نمی کند. نقد او با پاسخ هولتون و مِی همراه بود. در این مقاله می کوشیم ضمن بازخوانی بحث های دامنه دار انجام شده درباره این موضوع نشان دهیم چرا هولتون چنین مدّعایی را مطرح می کند، چرا این بحث به فلسفه تجربی کشیده شده است و لوازم طرح بحث در چنین فضایی کدام است؟ و در پایان پس از ارزیابی دیدگاه های معرفی شده، تعریفی از ضعف اراده ارائه می کنیم که اولاً تا حدّ امکان به درک عقل سلیم از این مفهوم نزدیک باشد و ثانیاً موضوعیت مسئله سنّتی ضعف اراده (تببین امکان آن) را از میان نبرد.

تبلیغات