فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۴۵۶۱.

ذاتیات انسان و نقش آن در علوم انسانى بررسى تطبیقى دیدگاه آیت اللّه مصباح و آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام طبیعیات علوم انسانى روان شناسى انسان شناسى فطریات آیت الله مصباح آبراهام مزلو علم النفس فلسفى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۸۰ تعداد دانلود : ۷۰۴
در حوزه انسان شناسى، دو رویکرد عمده «انسان شناسى فلسفى» و «انسان شناسى تجربى» دنبال مى شود. این پژوهش به دنبال آن است که آراى دو انسان شناس معاصر را به نمایندگى از این دو رویکرد درباره ذاتیات انسانى مقایسه کرده، آثار اشتراکات و اختلافات مبنایى آنها را در علوم انسانى بررسى کند. ازاین رو از میان فیلسوفان مسلمان آراى آیت اللّه محمدتقى مصباح متکى بر منابع اسلامى و حکمت متعالیه، و از میان روان شناسان انسان گرا آراى آبراهام هارولد مزلو متکى بر فلسفه رمانتیک، فلسفه اگزیستانسیالیسم و دیدگاه تجربه گرایى را مدنظر قرار داده است. این پژوهش در نتیجه گیرى، متوجه اشتراکات محدود و ظاهرى و اختلافات بسیار و ریشه اى این دو متفکر درباره این مسائل اساسى شده است؛ به گونه اى که اختلافات یادشده موجب گردیده تا ایشان در مقام توصیف پدیده هاى انسانى، تبیین روابط میان آنها، تعیین موضوعات و مسائل تحقیق، و انتخاب ابزار و منابع شناخت، به گونه متفاوت بیندیشند، و در مقام دستور و تعیین هنجارهاى رفتارى نیز در ارزش گذارى، سیاست گذارى، و توصیه نسبت به رفتارها و مسائل انسانى، داورى هایى متعارض داشته باشند.
۴۵۶۲.

فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیحیت حقیقت ایمان سوبژکتیویته کرکگور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
در این مقاله سعی شده است فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته» با استناد به گفته های او به ویژه در دست نوشته ها و سایر نوشته هایش تبیین شود. او مفاهیم کلیدی نظیر «مسیحیت»، «حقیقت»، «شور»، «خدا»، و «ایمان» را برای توصیف و تبیین «سوبژکتیویته» به کار می برد. برای مثال تلقی وی از مسیحیت به مثابه «سوبژکتیویته» با تلقی رایج و عمدتاً تاریخی از مسیحیت که عمدتاً درک ابژکتیو از آن دارند کاملاً متفاوت است. مسیحیت از نظر این متفکر عمدتاً در قالب آموزه ها مطرح می شود و چیزی که برای او حائز اهمیت است مسیحی شدن است، نه این که مسیحیت چیست. کرکگور به دنبال آن است که در برابر سوبژکتیویته فلسفی (معرفت شناختی) فلسفه مدرن نظیر تفکر دکارتی و کانتی موضعی انتقادی اتخاذ کند. باید گفت که کرکگور با سوبژکتیویته سروکار دارد، نه سوبژکتیویسم که یک مسئله معرفت شناختی است و او علاقه ای به آن ندارد. بنابراین هدف این مقاله این است که ماهیت دینی سوبژکتیویته و فهم دینی از آن را در نوشته های این متفکر دانمارکی نشان دهد.
۴۵۶۳.

معنا یا غایتمندی زندگی در فلسفه افلاطون با تکیه بر آموزه «مثال خیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی افلاطون غایتمندی فراطبیعت گرایی مثال خیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۵۷۷۷ تعداد دانلود : ۲۹۱۸
پرسش از «معنای زندگی» و تلاش برای پاسخ گویی به آن، یکی از مهم ترین دغدغه های فکری آدمی از دیرباز تاکنون است. برخی معتقدند پژوهش در باب معنای زندگی درواقع پژوهش در باب «غایت» یا «هدف» زندگی است. ما نیز در این مقاله برآنیم تا معنای زندگی نزد افلاطون را با توجّه به اعتقاد او به غایتمندی زندگی مورد بررسی قرار دهیم. فلسفه افلاطون یک نوع فلسفه زندگی است و معنای زندگی به واسطه فلسفه ای مبتنی بر «حقیقت مطلق و راستین» کشف می شود. طبق نظر افلاطون زندگی انسان، فرآیندی غایتمند است که هدف آن نیل به «مثال خیر» است. فرآیندی که متضمن شناخت خیر، سرسپردگی و دلباختگی بدان و تخلق به فضایل است. «مثال خیر» به عنوان سلطان ساحت معقول در اعلی عِلیّین عالم مثل قرار داشته و سرتاسر خوبی و زیبایی و سودمندی است که نیل به آن، غایت «فلسفه» است : زندگی فلسفی، بهترین راه تحصیل غایت خیر است. با توجّه به غایتمندی زندگی نزد افلاطون و جایگاه مثال خیر در نظام فلسفی وی بجاست که دیدگاه فراطبیعت گرایانه نسبت به معنای زندگی را به او نسبت دهیم.
۴۵۶۴.

تحلیل مقایسه ای آراء آکویناس و ابن سینا درباره علم فرشتگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم ابن سینا آکویناس فرشته عقل فعال جواهر عقلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۰۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۳۸
در این نوشتار، دیدگاه آکویناس و ابن سینا درباره علم فرشته بررسی و تحلیل شده است و وجوه اشتراک و اختلاف آن ها را در این خصوص بیان کرده ایم. با اینکه آکویناس و ابن سینا هر دو متأثَر از سنّت ارسطویی بوده اند؛ ولی چون جهان شناسی آن ها از جهاتی متفاوت است، درباره جایگاه علم فرشته به نتایج مختلفی رسیده اند. آکویناس و ابن سینا هر دو معتقدند که فرشتگان طبایع عقلانی هستند؛ بنابراین مشخّصه اصلی آن ها علم است؛ ولی با این تفاوت که ابن سینا علم فرشته را علّت ایجادی موجودات مادون خود می داند؛ ولی آکویناس معتقد است که فرشتگان نقش ایجادی و علّی در عالم ندارند و کیفیّت علم فرشته بیشتر به امور مادون با درجه بساطت ذات آن تبیین پذیر است. ازسوی دیگر، ابن سینا معتقد است که فرشته، جزئی را از طریق کلی (به معنای ثابت و لایتغیر) می شناسد؛ ولی آکویناس می گوید که فرشته، جزئی را به ما هو جزئی می شناسد.
۴۵۶۵.

کلیسای کاتولیک و جهان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهان مدرن کلیسای کاتولیک مدرنیسم کاتولیکی نوتومیسم الهیات اجتماعی واتیکانی دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۸۶
نحوة مواجهة هریک از ادیان الهی با دنیای مدرن و دگرگونی های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و تحولات تند و سریع مدرنیته و مسائل ناشی از آن، از مسائل مهم پیش روی ادیان است. هدف این نوشتار ارائة گزارشی از نحوة مواجهة مسیحیت با لوازم و مسائل دنیای جدید و چاره اندیشی بهتر برای این مواجهه است. پیروان کلیسای کاتولیک در مواجهة با جهان جدید و مسائل و معضلات آن و رقیبان تازه نفس و مقتدری چون اومانیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم، فمینیسم و ...، با تعدیل در دیدگاه های خویش، به شیوه های گوناگون این مواجهه را پیش بردند. برخی از آنها، نظیر احیای فلسفة توماس آکویناس یا نوتومیسم، الهیات اجتماعی و پرداختن به امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، و آشتی محتاطانه با دنیای مدرن از طریق شورای واتیکانی دوم از ناحیه خود کلیسا شروع شدند یا نظر مساعد کلیسا را جلب کردند و برخی نیز، نظیر مدرنیسم کاتولیکی از حمایت کلیسا برخوردار نشدند.
۴۵۶۶.

میرچا الیاده و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تاریخ مقدس نامقدس انسان مدرن الیاده انسان دینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۰۰۰ تعداد دانلود : ۵۹۰
این نوشتار آرای میرچا الیاده درباره انسان را بررسی می کند. الیاده که با روش هرمنوتیک تاریخی - دینی به کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اسطوره ها، آیین ها و نُمادها می پردازد پرسش از وضعیت انسان را پرسشی راستین و اساسی می داند. وی انسان ها را از لحاظ نگرش به هستی به دو دسته تقسیم می کند: انسان جوامع سنتی که قطعاً انسان دینی است و انسان مدرن. فهم الیاده از انسان در دو بخش بررسی می شود: اول، وضعیت انسان در حالت هبوط کرده؛ دوم، انسان به مثابه انسان دینی. موضوع هبوط کردگی، تحلیل هوشمندانه الیاده از جنبه های منفی وجود نامقدس عرفی را از سه جنبه آشکار می کند: هبوط از بهشت، سکولاریزاسیون و هبوط به درون زمان و تاریخ. هبوط از بهشت به معنای از دست رفتن آن کمال اصیل آغازین است. سکولاریزاسیون هبوط در فرهنگ سکولار و کیهانِ تقدس زدایی شده است. هبوط در تاریخ عبارت است از زندگی در زمان نامقدس که از لحاظ هستی شناختی واقع بودگی در عدم است. انسان دینی از زندگی معنادار و وجه بودن مقدس در تاریخ لم یزرع برخوردار است. او دقیقاً همان چیزی است که در زمان آغاز به او داده شده است. او دغدغه معنابخشی به زندگی را دارد. برای او فقط اعمال و کرداری واقعی اند که مقدس باشند. هر عملی باید تکراری از نمونه ازلی و مثالی اش باشد.
۴۵۶۷.

فیلیپس و کاربرد دینیِ هرمنوتیک تأمل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هرمنوتیک تأمل هرمنوتیک تذکر هرمنوتیک سوءظن تبیین طبیعت گرایانه مدافعه گری ایمان گرایی ویتگنشتاینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۳۳۸
ریکور دانش هرمنوتیک را شامل دو رویکرد «هرمنوتیک تذکر» و «هرمنوتیک سوءظن» و خود را مبدع رویکرد سومی با عنوان «هرمنوتیک تأمل» می دانست. رویکرد هرمنوتیک تذکر فهم محورانه و نیز واقع گرایانه است. در این رویکرد، مفسر واقعیتی را در پس متن مفروض می گیرد و درصدد فهم آن است. هرمنوتیک سوءظن وجود هرگونه معنا و واقعیتی در پس متن را انکار می کند، نگرش بدبینانه ای نسبت به واقعیت دینی دارد و متن دینی را بر اساس ذهنیات مفسر تفسیر می کند و باور دینی را محصول توهم می داند. فیلیپس، با نظر به اندیشه ی ریکور، به نقد هرمنوتیک تذکر و هرمنوتیک سوءظن می پردازد و با محوریت قرار دادن تجربه ی دینی، روایت خاص خود از هرمنوتیک تأمل را در فهم متن دینی به کار می گیرد. در تلقی فیلیپس، هرمنوتیک تأمل آن رویکرد سومی است که از انتقادات وارد به دو رویکرد قبلی برکنار است و در عین آنکه واقعیت امر دینی را همچون قائلان به هرمنوتیک تذکر مفروض نمی گیرد، به انتقاداتی که در قالب نقد دین، از سوی قائلان به هرمنوتیک سوءظن وارد شده است، پاسخ می گوید. هرمنوتیک تأمل او رویکردی فلسفی به فهم متن دینی با تمرکز بر کاربرد مفاهیم دینی در زندگی است.
۴۵۶۸.

رویکردی معناشناختی به ضرورت خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: ضرورت خدا صفات خدا ضرورت بالذات ضرورت ازلی ضرورت منطقی ضرورت متافیزیکی ضرورت گزار های ضرورت شئ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۵۲۹
عموم فیلسوفان خداباور نه تنها به وجود خداوند باور دارند بلکه او را از وجود ضروری برخوردار می دانند. افزون بر این، معتقد هستند دست کم برخی از صفات خداوند همچون علم و قدرت، صفاتی ضروری م یباشند، به این معنا که ممکن نیست خدا فاقد این صفات باشد. از سوی دیگر برخی از دیدگاههای فلسفی معاصر با مفهوم ضرورت خدا به مخالفت برخاسته و آن را مفهومی غیرمعقول دانست هاند. با توجه به تعدد و تنوع تعابیر مختلف از مفاهیم موجه از جمله ضرورت، این پرسش به ذهن م یرسد که آیا تعبیر و تعابیری از ضرورت وجود دارند که به کارگیری آنها در مورد وجود و صفات خدا مفهومی معقول به دست دهد؟ در این مقاله کوشش می شود با «ضرورت بالذات» رویکردی معناشناختی مسأله ضرورت خدا بررسی شود. نتیجه این بررسی آن است که تعبیر دو تعبیر قابل قبول در میان فیلسوفان مسلمان هستند که به ترتیب در مورد ضرورت وجود و « ضرورت ازلی» و ضرورت صفات خداوند قابل اطلاق می باشند. همچنین براساس معناشناسی منطق موجهات مبتنی بر مفهوم جهان ممکن و به کارگیری تعبیر ضرورت متافیزیکی، می توان از ایده ضرورت گزاره ای و ضرورت شئ وجود خداوند و نیز ضرورت شئ صفات خداوند دفاع کرد.  
۴۵۶۹.

اثبات خدا و امکان مابعدالطبیعه با توجه به نقدهای کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا مابعدالطبیعه عقل نظری برهان هستی شناختی ایمانوئل کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۶۱
براهین اثبات خدا در دوره جدید اندیشه فلسفی غرب با چالش هایی روبرو شده است. نظام مندترین یورش نظری بر این براهین، توسط ایمانوئل کانت، در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی صورت گرفت که عقل نظری از اثبات یا انکار خدا ناتوان دانسته شد؛ هر چند در وادی عقل عملی، نظام اخلاقی، نیازمند بدان دانسته شد و در این حوزه به نحوی خاص سخن از اثبات خدا به میان آمد. هدف این مقال، اثبات خدا در عقل نظری و پاسخ به ایرادهای کانت در این زمینه است. روشن است که با اثبات خدا توسط عقل نظری امکان مابعدالطبیعه، دست کم به نحو حداقلی، اثبات می شود. تعارضات عقل محض، برهان وجوب و امکان، برهان هستی شناختی، محمول واقعی بودن یا نبودن وجود، ارتباط منطق ارسطویی و واقعیت (نیز فلسفه اسلامی و واقعیت) برخی از مباحث مطرح شده در این مقال در راستای دستیابی به هدف مذکور است. هر چند باید پذیرفت که عقل نباید در ورای تجربه چندان در مفاهیم غور کند که به تعارضات گرفتار شود، سخن کانت مبنی بر سیستماتیک بودن نادرستی هر گونه فراروی از تجربه، ناموجه می نماید.
۴۵۷۱.

تبیین ناتورالیستیِ رؤیای صادقه: ارسطو و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ ارسطو ناتورالیسم پیشگویی رؤیای صادقه مقارنت اتفاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۵۸
تبیین ناتورالیستی از رؤیای صادقه یعنی آنکه این پدیده با صرف نظر از عوامل ماورالطبیعی تبیین شود. ارسطو در طبیعات کوچکو کارل گوستاو یونگ در آثار خود رؤیابینی را با رهیافت ناتورالیستی توضیح داده اند. این نوشتار بر آن است که با تدقیق در نظریات این دو متفکر، چگونگی نگرش ناتورالیستی به رؤیا را که برای اهل مابعدالطبیعه امری غریب است، نشان دهد. ارسطو و یونگ علیرغم اینکه هر یک به بستر تاریخی متفاوتی تعلق دارند، از حیث روش ناتورالیستی به معنای عام کلمه، وجه اشتراک دارند و به لحاظ محتوایی هر دو از مفهوم «مقارنت» برای تبیین رؤیای صادقه استفاده می کنند که به معنای انطباق تصادفی رویدادهای عینی با امور روان شناختی است. همچنین به نظر می رسد مفهوم یگانه انگاری خنثی نزد یونگ با نظریه ماده-صورت در نفس شناسی ارسطو، از برخی جهات قابل تطبیق است و این امر زمینه را برای رویکرد ناتورالیستی به رؤیا به عنوان یکی از صور آگاهی فراهم می سازد.
۴۵۷۲.

زایش دوباره حماسه از فلسفه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان هستی شناسی حماسه نیچه حماسه منفی اخلاق حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۸ تعداد دانلود : ۷۵۹
برخی از مفسرین ایرانیِ نیچه، با تفسیری افراطی، اندیشه او را بدیل عرفان ایرانی تعبیر کرده اند. چنین تفسیری از بیخ و بن خطا و نافیِ مبانی هستی شناختی ، ارزشی، و اخلاقیِ نیچه است. اندیشه نیچه نه از انگاره های عرفانی، بلکه از ارزش های حماسی آبستن است. برای فهم او باید از قهرمانان ایلیاد هومر و شاهنامه فردوسی چون آخیلس و رستم استمداد جست نه عرفایی چون شبلی و حلاج. علت این سوء فهم، ناتوانیِ مفسرین ایرانی در تشخیص حد فارغ میان عرفان و حماسه است. نسبت میان حماسه و عرفان، مغایرت است نه مشابهت. ممکن است جهان بینیِ عرفانی شباهت هایی با جهان بینیِ حماسی داشته باشد؛ لکن این شباهت ها صرفاً صوری است و در بنیان های هستی شناختی، معرفتی، و اخلاقی، حماسه ناقض عرفان است. با گشاده ستی و اِعمال رواداریِ بسیار، می توان عرفان را بدیل شقی از حماسه انگاشت که به تأسی از شاهرخ مسکوب آن را «حماسه منفی» می نامیم. همچنین اندیشه نیچه بیش و پیش از آنکه از سرچشمه های فرهنگ ایرانی سیراب شده باشد، از منابع فرهنگ یونانی آبشخور گرفته است. استمداد نمادین نیچه از شخصیت زرتشت نیز نمی تواند برهان محکمی برای دفاع از دعاویِ این چنینی باشد. ضمن اینکه فهم نیچه از زرتشتی گری بسیار مغشوش و مغلوط است. الغرض! با تقید به اصل عقلانیت در تفسیر، و نیز با تأکید بر اصولی چون خودبنیادی، اصالت اراده، ذم بی کنشی، و آری گویی به زندگی، فلسفه نیچه را می توان تقلایی فلسفی برای باززاییِ فرهنگ حماسی در افق زمانه و فرهنگ مدرن به شمار آورد.
۴۵۷۳.

فضیلت، علم و سعادت مبنای اخلاق دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعادت فیزیولوژی فضیلت انفعالات نفس آرامش خاطر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۳۸۷ تعداد دانلود : ۹۹۹
این مقاله درباره نظام اخلاقی در منظومه فکری دکارت است. در مرحله اول این نوشتار می خواهیم نشان دهیم که حتی اگر بپذیریم دکارت یک نظریه منسجم و نظام مند اخلاقی پرورش نداده و به طور خاص تر کتابی مستقل و صریح  درخصوص فلسفه اخلاق ننوشته است، اما دغدغه های اخلاقی دارد و میان انواع سبک های زندگی و رفتارهای مختلف تفاوت جدی می نهد. او در آثار گوناگون خود به اصول و مبانی ای اشاره می کند که ما می توانیم براساس آن ها، نظریه اخلاقی منسجمی به دکارت نسبت بدهیم. در مرحله بعد، می خواهیم به ماهیت و ساختار نظر اخلاقی دکارت اشاره کنیم. در این مسیر، ضمن بررسی مختصر دیگر تفسیرهای موجود، تفسیر مورد نظر خود را از اخلاق دکارتی شرح می دهیم و مؤلفه های مهم و اساسی آن را بیان می کنیم. همچنین، در ضمن بحث، به این مطلب نیز اشاره می کنیم که رأی او به چه گروهی از فیلسوفان اخلاق متأخر شباهت بیشتری دارد. همان طورکه خواهیم دید، اخلاق دکارت چهار مؤلفه اصلی دارد: فضیلت، علم، محدودیت معرفت و سعادت. این ها چهار مؤلفه بنیادینی اند که به نظر می رسد توضیح اخلاق دکارت، بدون آن ها ناقص و حتی نادرست باشد. 1
۴۵۷۴.

تحلیل رفتار استنادی نویسندگان مقالات فصلنامه حکمت و فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی (ره) (1393-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه نوآوری علم سنجی تحلیل استنادی رفتار استنادی اخلاق پژوهش خوداستنادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۸۹۴
پژوهش حاضر به بررسی وضعیت استنادی مقالات منتشرشده در فصلنامه حکمت و فلسفه در دوره ده ساله 1384 تا 1393 می پردازد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل استنادی و بررسی کیفی انجام شده و داده ها با استفاده از قابلیت های آماری نرم افزار اکسل تجزیه و تحلیل شده اند. در این تحلیل، بخش هایی به تحلیل آماری مآخذ مقالات، متوسط تعداد استنادها، میزان استناد به انواع اقلام علمی، وضعیت زبانی مآخذ، میزان خوداستنادی و حوزه های موضوعی مقالات اختصاص یافته است. در قسمت بحث و نتیجه گیری این پژوهش هم ده فقره تحلیل کیفی در حوزه هایی مانند: نوآوری، علم سنجی و اخلاق پژوهش عرضه شده است. گرایش کم این تولیدات فلسفی به مقالات در مقایسه با کتاب ها و سایر منابع، مسئله «نوآوری» در این مقالات و رابطه آن با کمیت استنادها، «چند نویسندگی» و نسبت آن با نوآوری، سهم ناچیز تولیدات بومی در تولیدات جهانی این حوزه، گرایش زبانی مآخذ مقالات و نیز نسبت خوداستنادی نویسنده و خوداستنادی مجله و نیز دلالت های قابل استخراج درباره «کار جمعی» در حوزه های نظری تر علوم انسانی، ازجمله محورهایی هستند که مدلول آن ها در این پژوهش و در ارتباط با تحلیل استنادی انجام شده در حوزه فلسفه به عنوان یکی از حوزه های اصلی علوم انسانی در ایران مورد توجه قرار گرفته اند.
۴۵۷۵.

تحلیل رویکرد ویتگنشتاینی به مسئله خود ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین متقدم خود ارجاعی تفسیر توصیف ناپذیر تفسیر یکپارچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۹ تعداد دانلود : ۶۴۷
دست کم سه رویکرد متفاوت به خود ارجاعی در سنت فلسفه تحلیلی وجود دارد. رویکرد راسلی، رویکرد پوزیتیویستی و رویکرد ویتگنشتاینی. هرکدام از این رویکردها راه حلی متفاوت برای مسئله خود ارجاعی پیشنهاد کرده اند. از آن میان رویکرد ویتگنشتاینی به این مسئله بحث های زیادی را به وجود آورده است. ظاهراً فقره6.54 (عبارت ماقبل آخر) رساله ویتگنشتاین تمامی گزاره های کتاب از جمله خودش را بی معنی قلمداد می کند. این خود ارجاعی مخاطبین رساله را در وضع پارادوکسیکالی قرار می دهد. ویتگنشتاین با طرح مفهوم نردبان سعی دارد تا از این خود ارجاعی بگریزد. از میان تفاسیر مختلف از رساله ویتگنشتاین دو تفسیر توصیف ناپذیر و یکپارچه حول این مسئله شکل گرفته اند و سعی می کنند که با تفسیر واژه «بی معنی» خوانشی سازگار از متن رساله به دست بدهند؛ اما از خلال نقدهای این دو تفسیر به یکدیگر به نظر می رسد که اساساً رویکرد ویتگنشتاینی برای حل بحران خود ارجاعی راهگشا نباشد.
۴۵۷۶.

مسئلة خفای الهی از دیدگاه جان شلنبرگ و پل موزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خداباوری باور الحاد خفای الهی ناباوری عقلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۳ تعداد دانلود : ۵۶۴
سنتی برای وجود خداوند را اصلاً قانع کننده نمی یابند. آن چه ممکن است بدتر از آن باشد، این است که بعضی از مردم با خلوص نیت در جست وجوی خداوند هستند، اما او را نمی یابند و ناچار می شوند با احساس ناخشنودی و دلسردی، این جست وجو را رها کنند. «خفای الهی» نامی است که فلاسفه بر این پدیده نهاده اند.  جان شلنبرگ، فیلسوف معاصر، معتقد است که خفای الهی، الحاد را توجیه می کند. پل موزر فیلسوف تحلیلی معاصر، برعکس جان شلنبرگ، نه تنها معتقد نیست که خفای الهی، الحاد را توجیه می کند بلکه اساساً از نظر او خفا ویژگی لازم و ضروری مثبت خدای یهودی-مسیحی است.  ما در این مقاله به بررسی و مقایسة دیدگاه ها و دلایل این دو فیلسوف معاصر دربارة مسئلة خفای الهی می پردازیم و اعتبار برهان خفای الهی در توجیه الحاد را با توجه به نظرات این دو فیلسوف مورد بررسی قرار می دهیم. نتایجی که از بررسی های انجام شده در این مقاله به دست می آید از این قرارند که اولاً برخلاف دیدگاه موزر مسئلة خفای الهی نیازمند توجیه و استدلال به طور کلی است؛ ثانیاً استدلال شلنبرگ بر مبنای خفای الهی از سوی خداباوران قابل پاسخ گویی است و نمی تواند الحاد را توجیه کنند.
۴۵۷۷.

ماینونگی گرایی وجهیِ آنتی رئالیست: اشیاء ناکامل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رئالیسم ارجاع ماینونگی گرایی وجهی شیء ناکامل شیء ناموجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۵۸۲
بر اساس ماینونگی گرایی وجهی هر آنچه که می توان به آن التفات داشت یک شیء است، هر چند که وجود نداشته باشد. نیز، وجود صفتی معمولی همچون دیگر صفات است. بسته به اینکه شیئیت یک شیء مبتنی بر اعمال، رفتار و افکار یک عامل شناختی باشد یا نه، دو رویکرد متفاوت در ماینونگی گراییِ وجهی خواهیم داشت.1) رویکرد رئالیستی  که بر طبق آن اشیاء ناموجود، مستقل از اینکه مورد التفات قرار بگیرند یا نه، به دامنه اشیاء تعلق دارند و صفاتی را که به داشتنش توصیف می شوند در جهان هایی که التفات مورد نظر را محقق می سازند دارند. 2) رویکر آنتی رئالیستی که بر طبق آن، اشیاء ناموجود بسته به اینکه مورد التفات قرار گیرند به دامنه اشیاء تعلق خواهند داشت و در صورتی که مورد التفات قرار نگیرند اصلاً شیء نیستند که صفاتی داشته باشند. در این نوشتار بر ماینونگی گراییِ وجهیِ آنتی رئالیستیِ پریست نقدهایی را وارد و تعبیری متفاوت از رویکرد اخیر را پیشنهاد خواهیم کرد. آنچه دیدگاه ما را از دیدگاه پریست متمایز می کند این ادعاست که اشیاء ناموجود در رویکرد آنتی رئالیستی اشیائی ناکامل هستند.
۴۵۷۸.

مفهوم بازنمایی در نظریه ""زیست معنایی"" میلیکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازنمایی ساختکار زیست معنایی میلیکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۰۵
میلیکان در پاسخ به مساله پاتنم در مورد عدم تعین مصداقی واژه های زبانی این موضوع را مطرح می کند که آیا اگر تعریف جدیدی از بازنمایی مبتنی بر شواهد زیستی و به ویژه اصل انتخاب طبیعی ارایه نماییم، مساله پاتنم همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ پاسخ میلیکان به این سئوال منفی است و وی معتقد است که سئوال باید این گونه مطرح شود که آن چه چیزی است که رابطه ای خاص را از میان بی شمار رابطه ممکن بین واژگان و اشیا، مبدل به آن رابطه ای می کند که به عنوان رابطه بازنمایی- بازنما می شناسیم؟ پاسخ وی به این سئوال مبتنی بر فرضیه ای است که در زیست شناسی نیز محل اختلاف و مباحثات بسیار بوده است و طرفداران و مخالفان خود را دارد. میلیکان در زمره گروهی است که نگاهی تاریخی به کارکرد (function) دارند و معتقدند که کارکرد هر شئ باید براساس آنچه قرار بوده در سیر تاریخی پیدایش اش انجام دهد، تعریف شود و به چنین کارکردی صفت ""مطلوب"" (proper) را اطلاق می کند. فرضیه بدیل معتقد است که کارکرد باید براساس آن کاری که شئ در حال حاضر و در تعادل با وضعیت موجود انجام می دهد، تعریف شود. نکته کلیدی در ارایه مفهوم کارکرد مطلوب توسط میلیکان، ارایه تعریفی جدید از بازنمایی است. در این مقاله قصد داریم تا با معرفی تعریف میلیکان از بازنمایی نشان دهم که این تعریف مبتنی بر مفهوم ""ساختکار"" (functure) است و برخلاف دیدگاه رایج در فلسفه که بازنمایی را امری ذهنی می داند، کاملاً عینی است.
۴۵۷۹.

نقدی بر اختیارگرایی دکارتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: دکارت خودانگیختگی امکان های بدیل اراده آزاد آزادی حکم همسازگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۰ تعداد دانلود : ۸۳۲
همسازگرایی دیدگاهی است که می گوید دترمینسم منطقاً با اراده آزاد همساز است و اختیارگرایی به عنوان شاخه ای از ناهمسازگرایی معتقد است در یک جهان دترمینیستی اراده آزاد امکان تحقق ندارد، ولی اراده آزاد محقق است؛ پس دترمینیسم نادرست است. آیا دکارت یک اختیارگراست؟  از این جهت که دوگانه انگاری این امکان را به «خود» می دهد تا علتی ورای علت های دیگر باشد، احتمالا او یک اختیارگراست. با وجود این خواهیم گفت، که اختیارگرایی او به جای تاکید بر مولّفه ناهمسازگرایانه «امکان های بدیل» بر مولفه همسازگرایانه «خودانگیختگی» مبتنی است. در نهایت می توان گفت که دیدگاه او از سه جنبة مهم همسازگرایانه محسوب می شود.
۴۵۸۰.

بررسی و تحلیل ضعف اخلاقی از منظر آگوستین و توماس آکوئیناس؛ با بهره گیری از آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آگوستین ضعف اخلاقی توماس آکوئیناس ضعف اراده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۳۵۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۳۲
«ضعف اخلاقی»، پدیده ای روانی است و این پرسش را مطرح می کند که چگونه انسان با وجود آگاهی از نادرستی یک عمل، بدان دست می زند. این مقاله به بررسی دیدگاه دو تن از متالهان مسیحی و فیلسوفان مدرسی درباره ضعف اخلاقی، یعنی آگوستین و آکوئیناس می پردازد. از نگاه آگوستین، گناه اخلاقی هنگامی پدید می آید که آدمی، اراده اش از خیر سرمدی و نامتناهی غافل باشد و یا اینکه از آن روی گردان باشد. آدم، نخستین انسانی بود که با ضعف ارادة خود، دچار گناه شد و آن موجب سقوط وی گردید. این ضعف اراده، در نسل آدم جریان یافته و موجب بروز شرور اخلاقی در وی می گردد. توماس بر این باور است نفس را دو قوه است که از این دو، یکی پست تر و دیگری برتر است؛ اولی میل و دومی را اراده می نامد. از نظر وی، برای انجام فعل اخلاقی، صرف داشتن معرفت کافی نیست، بلکه صدور فعل، نیازمند شکل گیری سایر مبادی فعل اختیاری است. از نظر وی، انسان عادی به عنوان یک فاعل اخلاقی خطاکار، هرگز از روی لجبازی و با برنامه ریزی قبلی مرتکب گناه نمی شود، بلکه فقط در شرایطی که از اختیار برخوردار است، دچار سوء استفاده از قدرت انتخاب خود می شود. درحالیکه انسان فاسد و شرور به عکس، «از روی انتخاب» مرتکب عمل زشت می شود؛ زیرا این گونه اعمال، اساساً در راستای اصول و اهدافی است که برای زندگی خود برگزیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان