ریکور دانش هرمنوتیک را شامل دو رویکرد «هرمنوتیک تذکر» و «هرمنوتیک سوءظن» و خود را مبدع رویکرد سومی با عنوان «هرمنوتیک تأمل» می دانست. رویکرد هرمنوتیک تذکر فهم محورانه و نیز واقع گرایانه است. در این رویکرد، مفسر واقعیتی را در پس متن مفروض می گیرد و درصدد فهم آن است. هرمنوتیک سوءظن وجود هرگونه معنا و واقعیتی در پس متن را انکار می کند، نگرش بدبینانه ای نسبت به واقعیت دینی دارد و متن دینی را بر اساس ذهنیات مفسر تفسیر می کند و باور دینی را محصول توهم می داند. فیلیپس، با نظر به اندیشه ی ریکور، به نقد هرمنوتیک تذکر و هرمنوتیک سوءظن می پردازد و با محوریت قرار دادن تجربه ی دینی، روایت خاص خود از هرمنوتیک تأمل را در فهم متن دینی به کار می گیرد. در تلقی فیلیپس، هرمنوتیک تأمل آن رویکرد سومی است که از انتقادات وارد به دو رویکرد قبلی برکنار است و در عین آنکه واقعیت امر دینی را همچون قائلان به هرمنوتیک تذکر مفروض نمی گیرد، به انتقاداتی که در قالب نقد دین، از سوی قائلان به هرمنوتیک سوءظن وارد شده است، پاسخ می گوید. هرمنوتیک تأمل او رویکردی فلسفی به فهم متن دینی با تمرکز بر کاربرد مفاهیم دینی در زندگی است.