مقالات
حوزه های تخصصی:
برهان وجودی برهانی در اثبات وجود خداست که نه بر اساس هیچ موجود خارجی و یا بعضی ویژگی های آنان، بلکه تنها برپایه «مفهوم» یا «تعریفِ» ذهنیِ خدا، وجود او را در عالم خارج اثبات می کند. سنت آنسلم (1033 - 1109) نخستین کسی است که در فلسفه غرب، چنین برهانی را در اثبات وجود خدا ابداع کرده است. اما در فلسفه اسلامی نیز حکیمانی بوده اند که بدون اطلاع از فلسفه غرب، برهانی را به همان سبک «برهان وجودی» اقامه کرده اند. اگر تقریر فارابی را از برهانی که در بعضی آثارش آورده است، بتوانیم با قطعیت، از مصادیق «برهان وجودی» بدانیم، وی را باید مقدم بر آنسلم، نخستین مبتکر این برهان در جهان فلسفه دانست. اما ملّا محمد مهدی نراقی و غروی اصفهانی براهینی اقامه کرده اند که دقیقاً از مصادیق «برهان وجودی» است. بنا بر تعریف های مختلفی که از خدا ارائه می شود، این برهان نیز تقریرهایی گوناگون می یابد. یکی از این تقریرها بر اساس تعریف خدا به عنوان «واجب الوجود» اقامه می شود که تقریر این سه حکیم، به ویژه نراقی و غروی مبتنی بر آن است. این مقاله به معرفی و بررسیِ برهان این سه حکیم مسلمان می پردازد.
قصیدة یائیه میرفندرسکی: نسخه شناسی، تصحیح و تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام میرفندرسکی بی درنگ یادآور قصیدة معروف اوست. بر این قصیده شرح هایی نگاشته شده و همان گونه که خود میرفندرسکی این قصیده را به تبع شاعرانی چون ناصرِ خسرو سروده است، شاعرانی نیز آن را تقلید کرده و بر همان قالب قصاید مشابه ای سروده اند. این قصیده به توسط عده ای دیگر از شعرا تضمین و تخمیس هم شده است. قصیده یائیه علی رغم شهرتی که دارد، تاکنون مورد تحقیق و تصحیح قرار نگرفته است. بدبختانه نسخه ای به خط میرفندرسکی در دست نیست و تنها یک نسخه حاوی 37 بیت نخستین این قصیده یافته ایم که در زمان حیات او کتابت شده است. نزدیک ترین نسخه به زمان حیات شاعر، حاوی 67 بیت متعلق به 4 سال پس از وفات اوست. نسخ خطی حاوی این قصیده، روایت های مجمل و گاه مفصلی از آن به دست می دهند. حتی بیشتر نسخه ها در تعداد و ترتیب ابیات با هم توافقی ندارند. محتوای خاص قصیده آن را در عداد اشعار حکمی همچون گلشن راز شبستریقرار می دهد. محققین در رویکرد میرفندرسکی بر اساس محتوای این قصیده اتفاق نظر ندارند، برخی آن را فلسفی و بر مذاق مکتب ارسطو و ابن سینا و برخی دیگر آن را عرفانی و منطبق بر مشرب ابن عربی و عرفان نظری می دانند. در این مقاله با استفاده از هفده نسخه که به فاصله زمان حیات تا 150 سال پس از وفات شاعر استنساخ شده اند، تصحیح صورت گرفته است. قطعاً دسترسی به یک متن مصحح بسیاری از قضاوت ها را درباره میرفندرسکی تغییر خواهد داد.
مقایسه نامحدود وجودی با نامحدود کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین آشنایی ذهن با نامحدود در قالب مقوله کمّ است. ذهن با سلب محدودیت از برخی انواع کم، کم های نامحدودی را فرض می کند. مشاء منکر تحقق خارجی نامحدود کمّی است؛ زیرا بر اساس دلایلی ابعاد نامتناهی را محال می دانند. اما اهل فن دلایل ایشان را ناتمام می داند. افزون بر اینکه تناهی ابعاد، لوازم باطلی دارد که دلیلِ بطلان این مدعاست. وجودهای پیرامون ما محدودند؛ یعنی گستره وجودی آنها با حدودی پایان می پذیرد. سلب این محدودیت، تصوری اجمالی از وجود نامحدود به دست می دهد. کره ای با قطر بی نهایت همه حجم موجود را تصاحب نموده و بهره کره های دیگر تنها حدود و تعین هایی در متن کره بی نهایت است. چنانکه وجود نامحدود کل وجود را داراست و اشیاء دیگر تعینات و برش هایی در متن اویند. این مثال برای فهم نامحدود وجودی از نامحدود کمی بهره می جوید و نقاط قوت و ضعفی دارد که بی توجهی بدان ها موجب کج فهمی و بروز شبهات است. تصور نامحدود وجودی بدون نامحدود کمی نیز ممکن است. ذهن نامحدود تصورات نامحدودی دارد که مخلوقات این ذهن اند. در این مثال نامحدودی به معنای فردانیت و یگانگی در وجود است. بر اساس این دو مثال، وحدت شخصی بهترین تفسیر برای وجود نامحدود است و تفاسیر دیگر نقائصی دارد.
کلیسای کاتولیک و جهان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوة مواجهة هریک از ادیان الهی با دنیای مدرن و دگرگونی های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و تحولات تند و سریع مدرنیته و مسائل ناشی از آن، از مسائل مهم پیش روی ادیان است. هدف این نوشتار ارائة گزارشی از نحوة مواجهة مسیحیت با لوازم و مسائل دنیای جدید و چاره اندیشی بهتر برای این مواجهه است. پیروان کلیسای کاتولیک در مواجهة با جهان جدید و مسائل و معضلات آن و رقیبان تازه نفس و مقتدری چون اومانیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم، فمینیسم و ...، با تعدیل در دیدگاه های خویش، به شیوه های گوناگون این مواجهه را پیش بردند. برخی از آنها، نظیر احیای فلسفة توماس آکویناس یا نوتومیسم، الهیات اجتماعی و پرداختن به امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، و آشتی محتاطانه با دنیای مدرن از طریق شورای واتیکانی دوم از ناحیه خود کلیسا شروع شدند یا نظر مساعد کلیسا را جلب کردند و برخی نیز، نظیر مدرنیسم کاتولیکی از حمایت کلیسا برخوردار نشدند.
تأمّلی در ماهیت تصدیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم به حضوری و حصولی تقسیم می شود. در علم حضوری، علم و معلوم عین هم هستند؛ اما در علم حصولی، علم غیر از معلوم است. علم حصولی را به حضور صورت شیء در عقل تعریف کرده اند. علم حصولی به تصور و تصدیق تقسیم می شود. در باب ماهیت تصدیق، دیدگاه های مختلفی مطرح است که می توان آنها را به سه دسته کلی، تقسیم کرد. یک گروه تصدیق را امری مرکب و اعم از حکم و تصورات محکوم علیه و محکوم به می دانند. دسته دوم تصدیق را به تصور همراه با حکم و دسته سوم آن را به حکم و اذعان تعریف می کنند؛ هرچند در تبیین ماهیت حکم و تفسیرِ تصور همراه حکم، اختلاف وجود دارد. تصدیق عبارت است از فهم صدق قضیه. از طرفی تصور صدق نیز علم به صدق قضیه است. با دقت در تفاوت هایی که بین فهم صدق و تصور صدق وجود دارد، می توان ماهیت تصدیق را شناسایی کرد. با شناخت ماهیت تصدیق راه برای بازتعریف علم حصولی هموار می شود.
بررسی تطبیقی تحلیل هیدگر از معبد یونانی و تحلیل هانری کربن از کعبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر به نحو سنتی یکی از «مسائل اساسی پدیدارشناسی» بوده است؛ ازاین رو می توان از آن به عنوان معیاری برای مقایسه دو نوع پدیدارشناسی استفاده کرد؛ بدین ترتیب کار ما، مقایسه دو رویکرد پدیدارشناسانه با معیار زیبایی شناسی است. ما با بررسی نگاه مارتین هیدگر به یک اثر هنری (معبد یونانی) و مقایسه آن با تحلیلی که هانری کربن از یک بنای اسلامی (کعبه) ارائه می کند، برخی از قرابت ها و تفاوت های این دو نوع پدیدارشناسی را نشان داده ایم؛ پس از آن دریافتیم که پدیدارشناسی کربنی به نحوی از سنت پدیدارشناسی فاصله دارد، که تنها آن را به معنای دیگر می توان پدیدارشناسی نامید؛ و رویکرد کربنی بیش از آنکه حاکی از پدیدارشناسی سنتی باشد، رویکرد حکمی اسلامی را بازتولید می کند.
بررسی و نقد انتقادات شیخ احمد احسائی به «قاعده بسیطالحقیقة کل الاشیاء» در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیط الحقیقه یکی از قواعد مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا به اثبات و تبیین برهانی آن پرداخته است. این قاعده، اهمیت بسیاری در تبیین و حل مسائل گوناگون فلسفی دارد و از دو بخش واجدیت همه صفات کمالی و سلب نقائص آنها تشکیل شده است. شیخ احمد احسائی انتقاداتی را به هر دو بخش این برهان وارد می داند. انتقادات احسائی به قسمت اول این قاعده، ناشی از خلط و مغالطه در بازگشت سلب نقائص و صفات سلبی به ایجاب و دارا بودن صفات کمالی، نبود تعدد جهات و حیثیات در وجود بسیط و سالبه محصله بودن سلب نقائص و نه موجبه معدوله بودن آنهاست. انتقادات احسائی به قسمت دوم این قاعده نیز ناشی از شیئیت وجودی نداشتن اعدام و سلوب، لذا وجود خارجی نداشتن آنها و تعلق اراده خداوند به همه موجودات حتی صورت های ذهنی است.
بررسی صحّت انتساب رسالة عیون الحکمة به ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثار منسوب به ابن سینا رساله ای با نام عیون الحکمة، متفاوت با عیونِ معروف وی که فخررازی بر آن شرح نوشته، وجود دارد که تنها در باب منطق و به سبک منطق دو بخشی نگاشته شده است. در تحلیل این رساله، موارد فراوانی دیده می شود که می توان به واسطه آنها صحّت انتساب این رساله به شیخ را مورد انکار قرار داد. مجازی انگاری، دلالت تضمّن و التزام، موصوف و صفت خواندن موضوع و محمول، تعریف قضیّه به صورت «قولٌ محتملٌ للتّصدیق و التّکذیب»، استفاده مکرّر از واژه عرفیه و مشروطه، تقسیم قضایای موجهه با در نظرگرفتن جهتِ امکانِ خاص به عنوان کیفیتِ بالقوّة نسبتِ میان موضوع و محمول، تقسیم قضایای موجّهة مرکّبه به دو قسم تک سلبی و دوسلبی و همچنین بررسی شکل چهارم قیاس اقترانی و مختلطات آن، از جمله این موارد است . هرچند تقسیم قضیه، به شیوه آثار قبل از قرن هفتم است و قضیّه طبیعیّه در آن لحاظ نشده؛ اما شواهد دیگر، زمانِ نگارش رساله را در حدود قرن هفتم تایید می کند.
پیشینه ها و نوآورى های سهروردى در تقلیل تعداد مقولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه حکیم سهروردی در باب مقولات حائز اهمیت است و یکی از نوآوری های او در مقام مخالفت با برخی نظرات فیلسوفان مشّائی، آراء خاص وی در مبحث مقولات می باشد. شیخ اشراق در آثاری که به سبک مشّائی نگاشته، مقولات عشر ارسطویی را در پنج مقوله منحصر نموده است، بدین ترتیب که ضمن پذیرش جوهر، کم و کیف؛ پنج مفهوم أین، متی، وضع، جده و اضافه را تحت مقوله «نسبت» و دو مفهوم أن یفعل و أن ینفعل را تحت مقوله «حرکت» می داند. در گام اوّل این نوشتار بیان شده که چنین طرحی در باب مقولات، واجد پیشینه هایی بوده است و لااقل هر بخش از دعاوی سهروردی، در یکی از آثار فیلسوفان رواقی، ابن سینا، بهمنیار و ابن سهلان ساوی ملاحظه می شود، هر چند که شیخ اشراق به این پیشینه ها اشاره ای ندارد و خود را مبتکر چنین طرحی می داند. اما در گام دوم، سخنان شیخ اشراق و تحلیلات خاص او در باب تقسیمات امور ماهوی، روش دست یابی به مقولات، دفاعیّات وی از طرح خود و میزان اهمیت مبحث مقولات در نزد سهروردی تبیین گردیده است.