فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۶۴۶ مورد.
منبع:
تقدم آذر ۱۳۰۶ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
تحلیل اوضاع اقتصادی- سیاسی اشکانیان درآخرین نبرد بارومیان براساس مطالعه مسکوکات نقره خسرو دوم اشکانی با استفاده از روش XRF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکه سندی مکتوب، معتبر و پرمحتواست که ضرورت شناخت و اهمیت آن از جهات مختلف اهمیت دارد. بر این اساس مسکوکات، یکی از مهم ترین ابزارها و روش های پژوهشی برای شناخت تاریخ، فرهنگ و تمدن بشری به شمارمی روند که به معرفی و تحلیل اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هر دوره کمک شایانی می کنند. در این پژوهش نتایج آنالیز عنصری 6 نمونه سکه نقره یک درهمی خسرو دوم اشکانی(208-190م.) و 11عدد سکه نقره متعلق به سپتیموس سوروس امپراطور روم (211- 145م.) و همسرش جولیا دومنا با روشXRF مطالعه شده است. نتایج بیانگر افت درصد خلوص نقره در مسکوکات خسرو دوم و کاهش وزن سکه های نقره سپتیموس و همسرش جولیا دومنا است. دلیل این نوسانات را باید در آغاز جنگ های 5 ساله ایران و روم جستجو نمود که در پایان به شکست ایرانیان و تصرف دوباره تیسفون به دست رومیان در اواخر سال 197م. انجامید.
شکاف های اجتماعی اواخر دوره ساسانی و تأثیر آن در گریز لایه های زیرین جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
219-254
حوزه های تخصصی:
وجود شکاف های اجتماعی همواره در جامعه ساسانی باعث افزایش انفکاک و همچنین حرکت انفعالی لایه های زیرین جامعه و بروز مسئله گریز شد و موجبات سقوط ساسانیان را در یکی از مناطق حساس جنوب غرب آسیا فراهم آورد. این تحقیق که با استفاده از روش تاریخی و تحلیل نظریه شکاف و گریز در جامعه شناسی انجام شده، با طرح این سؤال پیش خواهد رفت که شکاف های اجتماعی در رخداد پدیده گریز از حکومت ساسانی و سپس سقوط جامعه ایرانی چه نقشی داشته است؟ و در پاسخ به این سؤال، فرضیه تحقیق بر این استوار است که شکاف های اجتماعی موجود در حکومت ساسانی باعث گریز لایه های متعدد اجتماعی بوده و به دلیل عدم پیروی نسبی ساسانیان از عرف سیاسی نظریه حکومت ایرانی مبتنی بر رعایت تسامح در قبال اقوام و ادیان مختلف پهنه شاهنشاهی، زمینه های سقوط درونی و ساختاری فراهم آمد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ساسانی با رویکردهای سخت گیرانه و متعصبانه حکومتی تشدید و سپس به تسریع روند گریز منجر شد. از مطالعه نظری شکاف و گریز چنین به دست آمد که تضادهای موجود در جامعه ساسانی در بلندمدت به شکاف ها تبدیل شد و چون لایه های زیرین این جامعه کم تر نقش و جایگاه را در این ساختار داشتند؛ هر چه بر عمر این سلسله افزوده می شد به پدیده گریز بیشتر علاقه نشان داده می شد؛ به نحوی که این امر باعث شد هرکدام از اجزای جامعه ساسانی بدون توجه به وضعیت جامعه قبلی خویش که در همراهی با جامعه کلان ایرانی بود، به منافع قومی دینی و یا محلی صنفی خود روی آورند و در صورت ضرورت و با پیشامدهای اجتماعی با قدرت های بیرونی همراهی کنند.
رهیافت جامعه شناختی نصر حامد ابوزید به مسئله زن در جهان معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تغییر موقعیت و بهبود منزلت اجتماعی و حقوق انسانی زنان در بستر تحول پاردایمیک و گفتمانی فرهنگ اروپا در قرون اخیر و انتقال دستاوردهای فکری آن به جهان اسلام، مسئله زنان از موضوعات مهم جامعه شناختی جهان اسلام شد. درهم تنیدگی مسائل و تسلط گفتمان دینی در جهان اسلام نیز بخش مهمی از بحث و گفت وگو درباره زنان را در حوزه دین و حیطه شریعت قرار می دهد، به این ترتیب زن از مسائل متفکران مسلمان می شود و همچنین چالش های بومی زن معاصر موجب شد پژوهش های میان رشته ای و تخصصی در امور زنان شکل گیرد. نصر حامد ابوزید نومعتزلی، اندیشمند مسلمان با بهره گیری از آموزه های اسلامی و علومی چون جامعه شناسی، زبان شناسی و رویکردی انسان گرایی و روش هایی همچون هرمنوتیک با نگاهی نو و مفسرانه که برگرفته از رویکرد قرآنی است، به مسئله زن توجه ویژه ای دارد. تلاش های وی متمرکز بر بازنمایی چهره زن مسلمان با رویکرد جامعه شناختی، متناسب با تحولات عصری درباره حقوق و بحران های اجتماعی زنان است. پژوهش پیش رو در پی دست یابی بر مؤلفه های مفسرانه حامد ابوزید و راه حل او برای مسئله زنان است. وی معتقد است چالش های معاصر زن مسلمان نه برآمده از قرآن، بلکه در سنت های مردانه، تسلط فضای پدرسالارانه و تصلب گرای عرب ریشه دارد. وی با بیان اینکه «مسئله زن اساساً امری اجتماعی است» آن را از امور دینی جدا می کند و برآن است تا با الگو گرفتن از نگاه قرآن به زنان، توجه به تاریخ مندی متن مقدس و درنهایت توسل به سکولاریسم در قانون گذاری، به حل آن بپردازد. این پژوهش برای پرداختن به آرای حامد ابوزید از روش توصیفی تحلیلی متکی بر تحلیل محتوا بهره گرفته است.
بازنگری مذهب الیماییدها براساس برخی شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
101-122
حوزه های تخصصی:
جزئیات ساختار فرهنگی حکومت های منطقه ای در دوره اشکانی به عنوان بخشی از روند توسعه و تحول پادشاهی، سوای بدنه پادشاهی آن ها به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. الیماییدها در جنوب غربی ایران امروز از حکومت های مؤثر در پادشاهی اشکانیان از برخی جنبه ها مورد مطالعه قرار گرفته اند. مذهب الیماییدها از جمله مباحثی است که برخی پراکنده به آن پرداخته اند. دیدگاه ها در این خصوص بسیار متنوع و گاه متناقض است. در این مقاله ابتدا موقعیت جغرافیایی الیماییدها ارزیابی و مطرح شده و سپس به طرح مسئله پرداخته و دیدگاه های مختلفی که در مورد دین آن ها ابراز شده جهت بیان مسئله و پیشینه مطالعاتی آورده می شود. آن گاه به بررسی برخی از نقوش برجسته و شواهد باستان شناختی عمدتاً جدید الیماییدها پرداخته می شود که در حقیقت به دلیل ارتباط بیشتر با موضوع مقاله از این جامعه آماری، نقوش برجسته و آثار الیماییدها تفکیک شده اند. در انتها این مواد تحلیل شده و احتمال گسترش دین زرتشتی در پایان دوره اشکانی در برخی از نقاط سرزمین الیمایید ارزیابی می گردد.
تحلیلی بر حضور و فعالیت پزشکان اروپایی در ایران عصر قاجار بر اساس مفهوم غریبه زیمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که در دوره قاجار اتفاق افتاد، ورود تعداد زیادی از پزشکان اروپایی به فضای جغرافیایی ایران و پرداختن به فعالیت های درمانی بود. این پزشکان به سبب غریبه بودن، آشنایی چندانی با شرایط و مناسبات اجتماعی حاکم بر این فضا نداشتند و نمی توانستند با جامعه میزبان پیوند مناسبی برقرار سازند. در این پژوهش براساس منابع اصلی تاریخ دوره قاجار و به روش مقایسه ای مبتنی بر جامعه شناسی تاریخی، کنش های فرهنگی اجتماعی پزشکان اروپایی با جامعه میزبان براساس مفهوم «غریبه» ابداعی گئورک زیمل موردبررسی و تحلیل قرار می گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که برهم کنش های پزشکان اروپایی به منزله غریبه و جامعه میزبان چه اثراتی بر عملکرد حرف ه ای این پزشکان در فرایند سلامتی و درمان جامعه ایران داشته است؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که پزشکان اروپایی به سبب کنش های ناشی از غریبه بودن شان نسبت به فضای اجتماعی میزبان همچون بی رفی، داشتن صراحت لهجه و شفافیت؛ آزادی از هرگونه قیود، تعصبات، ارزش گذاری ها و پیش داوری ها؛ قائل نبودن به دسته بندی های اجتماعی، سیاسی و... که غالباً در عینیت نگری آن ها نهفته بود، نتوانستند همگرایی لازم را با بخشی ازکنش گران جامعه میزبان (گروه حکیمان سنتی) برقرار کنند. حکیمان نیز درعوض این پزشکان را به چشم غریبه نگریسته و در کوتاه مدت آنان را در درون گروه خود پذیرا نشدند. اما بخشی دیگر از جامعه میزبان یعنی بیماران، پزشکان اروپایی را پذیرفتند و درنتیجه تأثیری که این پزشکان بر روی فرایند درمان بیماران ایرانی داشته اند، از روندی مثبت برخوردار بوده است.
بازشناسی گفتمان روشنفکری دینی شریعتی و مقایسه آن با گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تطبیقی دو گفتمان روشنفکری دینی دهه 40 و گفتمان انقلاب اسلامی اختصاص یافته است. نگارنده در این جستار، ابتدا با بهره گیری از بستر معرفت شناختی نظریه لاکلا و موفه، به ارائه مفصل بندی این گفتمان ها بر اساس دال مرکزی آنها اقدام نموده است. شریعتی با دیدی جامعه شناختی توانست با ارائه سیمائی سیاسی از اسلام با محوریت "اسلام انقلابی- اجتماعی" پیشقراول انقلاب اسلامی شود. در تدوام این گفتمان، گفتمان انقلاب اسلامی نیز با رویکردی فقهی و با محوریت "اسلام ناب" به عنوان دال محوری در قاموس و شاکله معرفتی تمام جریان های سیاسی بعد از انقلاب اسلامی با همان مولفه های گفتمانی به شکلی جدیدتر و اندکی متفاوت تر توانست باز تولید و تئوریزه شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، هر دو گفتمان با اعتقاد به امتزاج دین و سیاست با رویکردی نسبتا دموکراتیک و با توسل به سازواره "امت و امامت" توانستند حکومت مطلوب خویش را پایه ریزی نمایند که در تقابل با نظام های توتالیتاریستی، دین سنتی و روحانیون حامی آن، به حاشیه رانی گفتمان غالب و حاکم عصر یعنی "گفتمان پهلویسم" منجر شد. هر دو گفتمان مذکور با محدودیت قلمرو اختیارات رهبری هر چند با وجود نقطه افتراق هایی در شکل و محتوا، توانستند با تاکید بر مدخلیت دال مردم و نقش تاثیر گذار آنها در انتخاب حاکم جامعه آرمانیشان در برابر ایده"حکومت اسلامی" که به نقش مردم در مشروعیت بخشی به حکومت باور ندارند، قرار گیرند.
نظریه های انحطاط تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
236-189
حوزه های تخصصی:
برآمدن و برافتادن تمدن های گوناگون بشری از حوادثی بوده که توجه بسیاری از اندیشمندان در حوزه تاریخ، تمدن پژوهی و جامعه شناسی را به خود معطوف کرده است. تمدن اسلامی نیز که در سده هایی از تاریخ، از درخشش خیره کننده علمی برخوردار بود، اما در ادامه حیات خویش به افول علمی دچار شد، اذهان اندیشمندان و پژوهشگران را به پرسش در چگونگی و چرایی علت افول یا انحطاط آن درگیر ساخت. پرسش قابل طرح این است که آیا در بررسی انحطاط تمدنی اسلام، جدای از علل و عواملی که استدلال شده، نظریه یا نظریه هایی مطرح شده است؟ هدف این مقاله، ارائه و دسته بندی نظریه های انحطاط تمدن اسلامی از خلال علل و عوامل گوناگونی است که در این باره مطرح شده است. یافته پژوهش نشان داده است که از دیدگاه های مطرح شده در چرایی افول تمدن اسلامی می توان نظریه هایی را برساخت که یا نگاه به عوامل درون تمدنی دارند یا به عوامل برون تمدنی نظر کرده اند.
مطالعه فرایند شکل گیری دولت در عصر جمهوری اسلامی (1357- 1368)، با تأکید بر عاملیت رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
380-339
حوزه های تخصصی:
در این مقاله فرایند شکل گیری دولت در دهه نخست عصر جمهوری اسلامی (۱۳۵۷-۱۳۶۸)، با تکیه بر عاملیت رهبری مطالعه شده است. مدعایِ این تحقیق آن است که پس از فروپاشیِ نظمِ قانونی گذشته در 22 بهمن 1357، فرایند دولت سازی با محوریتِ عاملیت رهبری برایِ نگارش قانون اساسیِ ۱۳۵۸ شروع شد و دوگانگی بدنه اجرایی در قانون اساسی تعبیه شد. سؤال این مقاله به این صورت بیان شده است که «عاملیت آیت الله خمینی در فرایند شکل گیری دولت بعد از انقلاب ۱۳۵۷ چگونه بود؟». مطابق با مدعای نظری این متن دولتی که بعد از انقلاب ساخته شد، قابل تطبیق با ویژگی های یک دولت تام کیفی است که در آن امکان بوروکراتیزه شدن، به معنای حُکم رانی قوانین فارغ از مداخلات شخصی، به حداقل می رسد و از سویِ دیگر برقراری ارتباط با جامعه پیوسته به اشکال مختلف صورت می پذیرد. این متن به لحاظ روش شناسی ، بر رویکرد ترکیبی استوار است که داده های تاریخی در دو سطح درون موردی و بین موردی تحلیل شده است. در تحلیل درون موردی به تحلیل رواییِ پنج دوره از فرایند شکل گیری دولت در دوره معین تاریخی پرداخته ایم و در تحلیل بین موردی چگونگی شکل گیری دولت تام کیفی را با رویکرد علیت همایندی تبیین علّی کرده ایم. شواهد نشان می دهد که در دو دوره اولِ شکل گیری دولت امکان حرکت به سمت دولتی دموکراتیک با مشارکت اکثریت نیروهای درگیر انقلاب بیشتر از دوره های بعد بوده است. در دوره اول عاملیت رهبری از منظری وحدت بخش به همه نیروهای انقلاب محقق می شود و عاملیت قانون گذارانه رهبری از دوره سوم به بعد آشکارا قانون گذارانه می شود. پس از بازنگری در قانون اساسی ویژگی های دولت تام کیفی با اقتداری دوگانه که برآمده از شکاف در خودِ قوه مجریه است، تکمیل می شود.
بررسی رابطه بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
297-342
حوزه های تخصصی:
ماهیت هویت مل ی در ه ر جامعه ای ب ه ابع اد س ازنده و وضعیت آن بستگی دارد و به تبع ماهیت ابعاد سازنده و وضعیت آن نتایج متف اوتی را نی ز در جوامع مختلف به همراه خواهد داشت. مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان شهر کرمانشاه، در یک نمونه 384 نفری از افراد 18 سال به بالا پرداخته شده است. هدف اصلی تحقیق بررسی رابطه بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان (مطالعه موردی شهر کرمانشاه) است. اعتبار پرسش نامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد که بیشتر متغیرها سطح آلفای بالای 75/0 را داشته اند که نشان دهنده قدرت بالای ابزار سنجش است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس. و از تکنیک های آمار استنباطی همچون ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین آگاهی تاریخی و کل هویت ملی (445/0=r)، هویت ملی در بُعد اجتماعی (104/0=r)، در بُعد سیاسی (583/0=r)، در بُعد جغرافیایی (432/0=r) و در بُعد فرهنگی (260/0=r) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به علاوه نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر آن است که تأثیر آگاهی تاریخی در بُعد سیاسی (553/0Beta=)، بُعد جغرافیایی (141/0Beta=) و بُعد اجتماعی (110/0Beta=) است. این سه مؤلفه آگاهی تاریخی توانستند نزدیک به 40 درصد از فضای مفهومی متغیر وابسته هویت ملی را تبیین و پیش بینی کنند. براین اساس می توان گفت دخالت دادن شهروندان در تصمیمات سیاسی و فرهنگی کشور، گسترش عرضه اطلاعات برای آشنایی مردم با ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی زندگی می تواند حس مشترک هم بستگی و هویت ملی را در آن ها ارتقا دهد.
نقش دین در انقلاب فرهنگی (مطالعه جایگاه دین در انقلاب فرهنگی ایران، چین و روسیه از دیدگاه جامعه شناسی تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود مطالعات زیادی که در زمینه انقلاب های فرهنگی انجام شده است، مطالعه مقایسه ای نقش دین در انقلاب فرهنگی ایران، چین و روسیه با توجه به نقش دین کم تر به چشم می خورد. پرسشی که این مطالعه در پی پاسخ به آن بوده این است که هرکدام از انقلاب های فرهنگی روسیه، چین و ایران با آموزه های دینی متن جامعه ای که رخ داده اند چه نوع ارتباطی داشته اند؟ نگارندگان با توجه به شرایط مطالعه به رویکردهای سکولار و دین انقلابی در انقلاب های فرهنگی اشاره و تلاش کرده اند با استفاده از روش تطبیقی تاریخی بر اساس رخدادهای انقلاب فرهنگی در سه کشور، این رویکردها را آزمون کنند. مطالعه تاریخی تطبیقی به شکل درون سیستمی و بین سیستمی صورت گرفته است؛ در سطح درون سیستمی به شکل روایتی، روند ارتباط دو پدیده تشریح شده و در سطح بین سیستمی شاخص های دینی انقلاب فرهنگی در سه کشور ایران، چین و روسیه با استفاده از روش های میل مقایسه شده است. یافته ها نشان می دهند در هر سه مورد نقش دین اهمیت دارد، لیکن شاخصه های ایرانی مؤید منظر آرمانی و شاخصه های روسیه و چین مؤید منظر ابزاری به نقش دین در انقلاب فرهنگی است. نتایج مقاله ضمن تأیید مدعای نگارندگان، تفاوت ها و شباهت های سه رخداد مورد مطالعه را تشریح می کند.
نشانگان فروپاشی دودمان قاجار از منظر سیاحت نامه ابراهیم بیگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوال نظام سیاسی واجد نشانه هایی است. از منظر ابن خلدون بدویان به دلیل داشتن عصبیت بیشتر بر یک جانشینان ظفر می یابند و زمینه های تأسیس امارت را فراهم می آورند. سپس پیروزمندان با خلق و خوی شهریان خو گرفته و سخت کوشی چادرنشینی جای خود را به محافظه کاری می دهد و عصبیت آن ها به ضعف می گراید و زمینه آماده می شود تا گروهی دیگر بر آن ها چیره شوند. نگارندگان با بهره گیری از سومین پرسش مقوله قدرت (قدرت چگونه از دست می رود؟) و با بهره گیری از رهیافت ابن خلدون و با برشماری نشانگان زوال قدرت برآن شده اند که با تحلیل سیاحت نامه ابراهیم بیگ به شمارش تفسیرگونه نشانگان زوال قاجاریه بپردازند.
بررسی مفاهیم نمادین جرعه افشانی، تقدیم جرعه و گل در ایران باستان و تداوم آن در هنر دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم حیات و زندگی یکی از مفاهیم کلیدی در بسیاری از هنرهای تمدن های کهن و به ویژه در هنر و تمدن ایران است. این مقاله در پی بررسی مفاهیم نمادین و صورت های تصویری صحنه های جرعه فشانی، تقدیم جرعه و گل در هنرهای ایران کهن و تداوم آن در نقاشی های دوره اسلامی است. هدف از این پژوهش تحلیل محتوا و ریشه های تصویری یکی از صحنه های رایج نقش پردازی شده در هنر دوره اسلامی است. صحنه هایی که تقدیم هدیه ای شراب مانند یا گل هایی زیبا را به تصویر کشیده اند. در نگاه اول این نقش ها را می توان صحنه هایی عادی از زندگی روزمره پنداشت، اما با بررسی تطور تصویری و محتوای اسطوره ای – دینی این مضمون در هنر و فرهنگ ایران باستان را می توان تداوم یک کهن الگوی نمادین و تصویری در هنر دوره اسلامی نشان داد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر داده های اسطوره ای و فرهنگی مفاهیم جرعه فشانی و جرعه نوشی و به دست گرفتن گل در ایران باستان را بیان نماید و صورت هایی تصویری از این صحنه ها را نشان دهد و براساس قاعده انتقال نمادها و کهن الگوها در یک فرهنگ به تحلیل صورت هایی تصویری از این مضمون در هنر دوره اسلامی ایران بپردازد. براساس اسطوره شناسی تطبیقی می توان این نکته را مطرح کرد که جرعه فشانی، جرعه نوشی و تقدیم آیینی گل، الگوی آیینی مشترک میان اقوام هندواروپایی است. این نکته توسط بسیاری از صاحبان نظر مورد تأیید قرار گرفته است، اما نکته جالب توجه که نتیجه کلیدی این مقاله را دربرمی گیرد تداوم معنا و تصویر این الگوی نمادین در هنر و فرهنگ دوره اسلامی است.
پرسپکتیو در برخی نگارکندهای صخره ای ساسانی: ژرفانمایی یا بازتابی سیاسی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو ویژگی بنیادین هنر یادمانی ساسانی، یعنی سنت واقع گرایی و سنت مقامی به بهترین شکل در نگارکندهای صخره ای این دوره نمود یافته اند؛ به گونه ای که در کنار هم یک نظام نشانه ای رمزآلود را پدید آورده اند. معناکاوی این نظام نشانه ای با توسل به «رویکرد نشانه شناختی: بافت گرایی و پیوستار متنی (تصویرشناسی مقایسه ای)» میسر خواهد شد. آنچه بن مایه این جستار شد، خطای دید ناشی از اجرای پرسپکتیو در نگارکند صخره ای بهرام دوم در نقش رستم فارس است. این مسأله که امر را در شخصیت شناسی برخی پیکره ها بر محققان مشتبه ساخته است، بسی پرسش برانگیز است. چرا هنرمند عصر ساسانی در مواقعی عامدانه به اجرای پرسپکتیوی بی ضرورت دست زده است؟ نتیجه مطالعات حاکی از آن است که ترفندهای هنری چون پرسپکتیو نیز نقش یک عنصر نشانه ای نمادین را در این آثار ایفا نموده اند؛ چنان که این ترفند در نگارکند بهرام دوم در نقش رستم فارس به دور از هر گونه ژرفانمایی، تنها با مفهومی سیاسی مبنی بر حق ولیعهدی همراه است. پرسپکتیو عینیت یافته در نگارکند صخره ای شاپور اول در نقش رجب فارس نیز در عین ژرفانمایی، نشانه ای مبنی بر اولویت در حق ولیعهدی است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع پژوهش های تاریخی است که با رویکرد نشانه شناختی به تحلیل مسأله پرداخته است.
تحلیل جامعه شناختی موانع رشد اقتصاد سرمایه داری در ایران (مطالعه موردی نیمه پایانی دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از رویکرد نظری ماکس وبر در باب موانعی که سازمان مالیه عمومی مبتنی بر تعهد جمعی برای عقلانی شدن اقتصاد بوجود می آورد و با اتکاء به تلفیقی از راهبرد روشی جامعه شناسی تاریخی تفسیری و تحلیلی، به تحلیل موانع عقلانی سازی اقتصاد در دوره قاجار بپردازیم. در این راستا ابتدا ویژگی های سازمان مالیه عمومی مبتنی بر تعهد جمعی روستا، ایل و صنف رایج در دوره مورد مطالعه تحلیل شده است. سپس مولفه هایی چون غلبه اقتصاد معیشتی؛ ممانعت از فردگرایی و گسترش اقتصاد و تقسیم کار اجتماعی؛ عدم رقابت پذیری اقتصاد در عرصه نظام جهانی؛ تحرک پذیری ضعیف اجتماعی به عنوان برآیندهای نظام مالیه عمومی حاکم بر این دوره مورد مطالعه قرار گرفته است و در پایان بر اساس یافته های پژوهش مفهوم عقلانیت تانیسی به عنوان تعدیل نظری جهت انطباق بیشتر چارچوب و مفاهیم نظری با تفرد تاریخی ایران قاجاری ارائه گردیده است.
بررسی حالت ایستایی در دوران پیش از تاریخ سرزمین ما(بر بنیاد نظریه تمدنی توینبی و تطبیق با شواهد باستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تفکر توینبی (۱۸۸۹-۱۹۷5)، دوران ایستایی جامعه را می توان دوره نا پویایی، سکون و بی تحرکی دانست. اعضای چنین جامعه ای پاسخی در برابر چالش های پیش رو نداشته، حالتی منفعل به خود گرفته و تسلیم شرایط موجود می شوند. به عبارتی، جامعه ایستایی همچون ماد، جامعه ای است که در حالت کلی تا حدودی فاقد مکانیسم های اساسی دگرگون بخش بوده و نوعی راکد بودن و بی حرکتی از شاخصه های آن تلقی می شود. طبق چنین نظریه ای، پیدایش تمدن در ایران باستان نتیجه یک انقلاب و همچنین حرکت جامعه از گذشته ای ایستا به سوی آینده ای پویا تلقی می شود. درهرحال، این مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی در پی این هدف است که مشخصه های جامعه ماد را پیش از مرحله پویایی با استناد به شواهد موجود موردبررسی قرار داده و تحلیل نماید. رهاورد این پژوهش نشان دادن چگونگی تطبیق یا احتمالاً عدم تطبیق نظریات تمدنی توینبی با بخشی از تاریخ ایران باستان است. درعین حال، تجزیه وتحلیل مشخصات کلی جامعه ایستای ماد با استناد بر حقایق و شواهد تاریخی و این که هرگز جامعه ای همچون ماد به رغم ایستایی به طور مطلق فاقد دگرگونی درونی نبوده، از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است.
ازدواج زودرسِ دختران در مناطق شهری ایران طی دهه های چهل و پنجاه شمسی(مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به یکی از مقولات اجتماعی فرهنگی تاریخ معاصر ایران یعنی نرخ پیشرسی ازدواج برای دختران در شهر تهران طی دو دهه آخر حکومت پهلوی می پردازد. به عبارتی دقیق تر، با تأکید بر پروژه مدرنیزاسیون حکومت پهلوی دوّم طی دهه های چهل و پنجاه شمسی، اثرات این پروژه نوسازی بر تهران را با تمرکز بر سه شاخص میزان شهرنشینی، جایگاه اجتماعی زنان، و میزان سواد و آموزش در جامعه، در معرض بررسی قرار می دهد، و سپس در چارچوب تئوری مدرنیزاسیون، رابطه این مولفه های تحوّل کلان در پایتخت ایران را با یکی از پدیده های اجتماعی یعنی نرخ ازدواج زودرس در بین دختران تهرانی، طی مقطع زمانی موردنظر، واکاوی می کند. روش پژوهش در این مقاله، روش تحلیل ثانویه بر اساس داده های عمدتاً کمّی و بعضاً کیفی است و شیوه گردآوری اطّلاعات نیز به صورت مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بوده که از طریق فیش برداری و جمع آوری داده های خامِ کیفی و کمّی انجام شد. یافته ها بیانگر آن است که با افزایش تکاپوهای حکومت پهلوی برای نوسازی و تحوّل در جامعه ایران طی دو دهه آخر حکومت مذکور، و هنگامی که شهرنشینی، موقعیّت اجتماعی زنان، و سطح سواد و آموزش در جامعه شهری ایران روند صعودی را طی می کرد، در طرف مقابل، نرخ پیشرسی ازدواج دختران با جریان نزولی و رو به کاهش توأم شد.
بازتابِ آموزش کودکان در سفرنامه های فرنگیانِ عصرِ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ کودکان از عرصه های مغفول مطالعات تاریخی در ایران است . هرچند مورخان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران، به جنبه هایی از زندگی کودکان عهد قاجار، مانند آموزش کودکان پرداخته اند، اما بخش عمده ای از حیات این گروه در حاشیه تاریخ نگاری ایران قرار گرفته و بررسی نشده است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی بخشی از حیات کودکان (آموزش آن ها) در عهد قاجار می پردازد. با توجه به قلمرو وسیع موضوع و کمبود داده درباره کودکان در متون تاریخیِ رسمی، عمومی و دودمانیِ عهد قاجار از یک سو و نیز بازتاب جنبه های گوناگون زندگی کودکان در سفرنامه های فرنگیان عصر قاجار از سوی دیگر، موضوع حاضر، با تکیه بر سفرنامه های فرنگیان عهد قاجار بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش کودکان، شامل آموزش مکتب خانه ای، آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه بوده است و از نظر تعلیم و تربیت و امکانات آموزشی بیشتر کودکان در وضعیت خوبی به سر نمی بردند و آموزش آن ها بسیار ساده و ابتدایی بوده است، اما به تدریج وضعیت بهتری یافت. روش پژوهش در این مقاله، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
فراتحلیل کیفی آراء صاحبنظران طبقه اجتماعی در ایران (با تأکید بر طبقه متوسط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که در بین اندیشمندان علوم اجتماعی بسیار مناقشه برانگیز بوده است. اندیشمندان این حوزه درمورد تعریف طبقه، حوزه و کاربرد آن، ساختار و نظریه های مرتبط با آن توافق چندانی ندارند و از منظرهای مختلف آن را تحلیل و بررسی کرده اند. گاهی این مفهوم از بُعد اقتصادی، گاهی سیاسی و گاهی علاوه بر بُعد اقتصادی و سیاسی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. عده ای هم اعتقادی به وجود طبقه ندارند. نوع نگاه اندیشمندان به این مفهوم می تواند رویه های متفاوتی را در زمینه مسائل و مفاهیم قشربندی، طبقه اجتماعی و طبقه متوسط به وجود آورد. این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و مقایسه نظرات اندیشمندان طبقه اجتماعی و طبقه متوسط در ایران می پردازد و نظریه های آنان را در زمینه های مفهوم و ساختار طبقه اجتماعی، ساختار، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکردهای طبقه متوسط مورد مقایسه قرار می دهد. دوره های مطالعاتی صاحبنظران درمورد طبقه اجتماعی، قبل از قاجار، قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی ایران است. نتایج نشان می دهد که به ترتیب بیشترین توافق درمورد مفهوم طبقه به ملاک های: 1. شغلی، 2. اقتصادی و شانس های مشترک زندگی به یک میزان، 3. قدرت و مالکیت، و 4. درک شرایط تاریخی مربوط است. همچنین، این نظریه پردازان در زمینه های ساختار طبقه، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکرد های طبقه اجتماعی و طبقه متوسط دارای نقاط اشتراک و افتراق هستند.
جایگاه بسیج تدارکی، تدافعی و تهاجمی بازار در انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
412-381
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت نقش بسیج سیاسی بازار در انقلاب 57 مبنی بر حمایت بی شائبه ای که در زمینه هایی چون احداث مساجد و تکایا و درمانگاه هایی که به رایگان مردم را درمان می کردند و تأمین مالی روحانیت، جامعه توانست قشر بازار را در میان توده های جامعه موردتوجه قرار داده و از ارکان مهم جامعه به شمار آید. در این مقاله تلاش شده است که کنش بازار و بازاریان را به عنوان یک نیروی اجتماعی تأثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی با رویکرد بسیج مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال پاسخ دهد که بسیج سیاسی بازار سنتی چه نقشی در روند کنش جمعی در انقلاب اسلامی سال 57 ایران ایفاء کرده است؟ در پاسخ به این سؤال، باتکیه بر نظریه کنش جمعی چارلز تیلی به بررسی نقش بسیج سیاسی تدارکی و تدافعی و تهاجمی بازار بر انقلاب سال 57 پرداخته می شود و نظر به بررسی نقش بازار در بسیج تدارکاتی در زمینه هایی چون احداث مساجد و تکایا و درمانگاه هایی که به رایگان مردم را درمان می کردند و تأمین مالی روحانیت پرداخته می شود و همچنین در بسیج تهاجمی با حضور در تشکل های سیاسی همچون هیئت مؤتلفه اسلامی و در بسیج تدافعی در پیوستن بازاریان به اعتصابات سراسری جهت حمایت از انقلاب سال 57 اذعان داشت به بررسی نقش بازار نقشی در انقلاب 57 پرداخته می شود.