جامعه شناسی تاریخی (دانش نامه علوم اجتماعی)
جامعه شناسی تاریخی سال دوازدهم پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زندان یکی از کهن ترین اشکال تنبیه و برجسته ترین مکانِ طرد در تاریخ جوامع بشری است که تشکیلات بیرونی و سازوکار درونی آن، از جامعه ای به جامعه دیگر و از دوره ای به دوره دیگر تغییر می کرده است. اشکال مختلف زندان و موقعیت برجسته مکان زندان در ساختار کالبدی شهرهای ایرانی اسلامی و استفاده مکرر از مجازات حبس در مورد محکومان در تاریخ ایران در قرون پنجم و ششم هجری، این پرسش را برمی انگیزاند که زندان در کجای نظام حقوقی قضائی قرار می گرفت و سازوکار درونی آن چگونه بوده است. مقاله حاضر بر آن است با رویکردی توصیفی تحلیلی و با الهام از مطالعات میشل فوکو، به بررسی نظام زندان و حبس بپردازد و توصیفی کامل از آن در دوره مزبور ارائه کند. در پایان، چنین نتیجه گرفته شد که زندان به مثابه مکانِ طردْ در دل یک شبکه بندی دقیق فضای شهری و قلمروی قرار داشت که از طریق جای دادن زندانیان به بهترین شیوه تقسیم بندی های دوتایی و توزیع تفاوت گذارانه زندانیان را بازنمایی می کرد. زندانیان محاکم حقوقی قضائی بر اساس جرم، نوع و میزان محکومیت، جنسیت، سن، جایگاه تشکیلاتی و غیره، تنها با گذراندن دوران محکومیت و یا استفاده از سایر ابزارهایی که نظام حقوقی قضائی مبتنی بر فقه اسلامی در اختیار او می گذاشت، قادر به بازگشت به جامعه بود؛ اما زندانیان سیاسی امنیتی که به اراده قدرت سیاسی گرفتار حبس شده بودند، اگر تا مرگ در حبس نمی ماندند، آزادی شان در گرو عفو یا مرگ حاکم و سلطان بود.
نقش دین در انقلاب فرهنگی (مطالعه جایگاه دین در انقلاب فرهنگی ایران، چین و روسیه از دیدگاه جامعه شناسی تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود مطالعات زیادی که در زمینه انقلاب های فرهنگی انجام شده است، مطالعه مقایسه ای نقش دین در انقلاب فرهنگی ایران، چین و روسیه با توجه به نقش دین کم تر به چشم می خورد. پرسشی که این مطالعه در پی پاسخ به آن بوده این است که هرکدام از انقلاب های فرهنگی روسیه، چین و ایران با آموزه های دینی متن جامعه ای که رخ داده اند چه نوع ارتباطی داشته اند؟ نگارندگان با توجه به شرایط مطالعه به رویکردهای سکولار و دین انقلابی در انقلاب های فرهنگی اشاره و تلاش کرده اند با استفاده از روش تطبیقی تاریخی بر اساس رخدادهای انقلاب فرهنگی در سه کشور، این رویکردها را آزمون کنند. مطالعه تاریخی تطبیقی به شکل درون سیستمی و بین سیستمی صورت گرفته است؛ در سطح درون سیستمی به شکل روایتی، روند ارتباط دو پدیده تشریح شده و در سطح بین سیستمی شاخص های دینی انقلاب فرهنگی در سه کشور ایران، چین و روسیه با استفاده از روش های میل مقایسه شده است. یافته ها نشان می دهند در هر سه مورد نقش دین اهمیت دارد، لیکن شاخصه های ایرانی مؤید منظر آرمانی و شاخصه های روسیه و چین مؤید منظر ابزاری به نقش دین در انقلاب فرهنگی است. نتایج مقاله ضمن تأیید مدعای نگارندگان، تفاوت ها و شباهت های سه رخداد مورد مطالعه را تشریح می کند.
علل و پیامدهای اجتماعی شکل گیری محله خراباتیان شیراز در عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تأسیس حکومت زندیان اوضاع اجتماعی حاکم بر جامعه شهری شیراز متأثر از سیاست گذاری های هیئت حاکم به دوره جدیدی وارد شد. این تنوع اجتماعی سبب برخی تحولات در جامعه پایتخت شد. یکی از مهم ترینِ این نوع تحولات در این دوره، شکل گیری محله خراباتیان و فعالیت زنان روسپی در آنجا بود. به نظر می رسد این محله که به دنبال برنامه های اجتماعی حکومت، فعالیت خود را آغاز کرد تأثیرات مختلفی در ابعاد گوناگون جامعه شهری پایتخت برجای گذاشت. از این رو، مسئله پژوهش حاضر، بررسی علل ایجاد محله خراباتیان و پیامدهای اجتماعی آن در جامعه شهری شیرازِ عهد زندیه است. مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای به بررسی مسئله مزبور پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کنترل و مدیریت کنشگران سیاسی در شیراز، مدیریت جامعه بحران زده بعد از سقوط صفویه، انگیزه بخشی به کنشگران برای به سازی و بازسازی شهر شیراز به علاوه گرایش کریم خان زند به این گروه از زنان، در ایجاد این محله مؤثر بوده است. از طرفی، مجموعه محله خراباتیان منبع درآمدی برای حکومت زند نیز محسوب می شد. از جمله پیامدهای اجتماعیِ ایجاد این محله می توان به اختلال در بنیان خانواده ها اشاره کرد. علاوه بر آن، این نوع فعالیت اجتماعی از آنجا که با رویکرد مذهبی و اجتماعی مردم مغایرت داشت، سبب بروز برخی رفتارهای ناهنجار عرفی و شرعی از سوی بخشی از جامعه پایتخت نیز شده بود.
تبیین شکل گیری و علل جنبش های برازبنده، سنباد، اسحاق ترک، استادسیس، المقنع و بابک خرمدین (با تأکید بر نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش های اجتماعی بحثی اساسی در نظریه های انقلاب هستند که به واسطه اهمیت نظریه های مختلف کوشیده اند آن ها را توضیح دهند. یکی از مهم ترین این نظریه ها نظریه محرومیت نسبی است. لشکر بنی عباس با شعارهای برابری خواهانه سطح انتظارات ارزشی طبقات اجتماعی را بالا برد، این در حالی بود که سطح توانایی ارزشی مردم تغییر چندانی پیدا نکرد و مردم دچار سرخوردگی و محرومیت نسبی شدند. متغیر های مهمی ازجمله ارزش های اقتصادی، دینی، منزلتی و مشارکتی موجب گسترش حجم این جنبش ها شد. حجم جنبش ها نیز بر کنترل نیروی اجبار توسط حکومت و مخالفان تأثیر گذاشت و سرانجام جنبش ها را رقم زد. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر نحوه شکل گیری و علل جنبش های برازبنده، سنباد، اسحاق ترک، استادسیس، المقنع و بابک خرمدین و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی و جامعه شناسی و بررسی محتوای آثار تاریخی و جامعه شناسی، در پرتو نظریه محرومیت نسبی، به بررسی شکل گیری و علل این جنبش ها بپردازد.
واکاوی جامعه شناختی تشکیل طبقه کارگر ایران در عصر قاجاریه و نقش آنان در نوسازی جامعه و جنبش مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات اجتماعی مختلفی در جنبش مشروطه شرکت داشتند که هر کدام با انگیزه های متفاوتی به این حرکت پیوستند. کارگران یکی از این طبقات بودند که به تازگی در جامعه ایران رشد می یافتند. آنان به لحاظ نوع مشارکت در شیوه تولید و مالکیت ابزار کار با پیشه وران و اصناف قدیمی متفاوت بودند و به سبب زیستن در بافت عشیره ای و جامعه مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و دامداری، به طبقه کارگر اروپایی شباهتی نداشتند. بسیاری از این کارگران به دلیل فشار طبقه حاکم و وجود فقر، ناگزیر کار و کاشانه خود را ترک و به مناطق آبادتر یا کشورهای همجوار مهاجرت می کردند. آنان با مشاهده وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این نواحی تحت تأثیر قرار می گرفتند و چون بیشترشان کارگران فصلی بودند، پس از بازگشت به ایران، دیده ها و شنیده های خود را برای هم وطنانشان بازگو می کردند. هدف این مقاله شناسایی سهم کارگران در زمینه سازی و شکل بخشیدن به جنبش مشروطه ایران است که نویسنده می کوشد با روش «توصیف تاریخی» و «اسنادی»، به این سؤال پاسخ دهد که طبقه کارگر چگونه در جامعه ایران شکل گرفت و کارگران چه نقشی در بروز اندیشه های نوسازی اجتماعی داشتند؟ چنین فرض می شود که طبقه کارگر بسیار دیرتر از جوامع اروپایی در ایران شکل گرفت و قشری اندک از نیروهای تولیدی را تشکیل می داد. آگاهی کارگران ایرانی از حقوق سیاسی و اجتماعی شان نیز بیشتر از آنکه درون زا و برخاسته از توسعه صنعتی باشد، از افکار چپ گرایانه مناطق قفقاز تأثیر پذیرفت و به همین دلیل با وجود مشارکت آنان در موج نوگرایی و نهضت مشروطه، این طیف از جامعه نتوانست آن گونه که در انقلاب های بزرگ اروپایی نظیر انگلستان، فرانسه و روسیه اثرگذار بود، نقش تاریخی خود را ایفا کند. این بررسی نشان می دهد که پیش از شکل گیری جنبش مشروطه برخی از کارگران در انقلاب های حوزه قفقاز شرکت داشتند و با افکار انقلابی آن سامان آشنایی یافتند. این کارگران هم صدا با سایر هم وطنانشان به نهضت آزادی خواهی ایران پیوستند و با پخش اعلامیه ها، شرکت در اجتماعات و نیز حضور در صحنه های نبرد مسلحانه، به مبارزه با استبداد برخاستند و پایه گذار حرکت های انقلابی آتی شدند.
فراتحلیل کیفی آراء صاحبنظران طبقه اجتماعی در ایران (با تأکید بر طبقه متوسط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که در بین اندیشمندان علوم اجتماعی بسیار مناقشه برانگیز بوده است. اندیشمندان این حوزه درمورد تعریف طبقه، حوزه و کاربرد آن، ساختار و نظریه های مرتبط با آن توافق چندانی ندارند و از منظرهای مختلف آن را تحلیل و بررسی کرده اند. گاهی این مفهوم از بُعد اقتصادی، گاهی سیاسی و گاهی علاوه بر بُعد اقتصادی و سیاسی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. عده ای هم اعتقادی به وجود طبقه ندارند. نوع نگاه اندیشمندان به این مفهوم می تواند رویه های متفاوتی را در زمینه مسائل و مفاهیم قشربندی، طبقه اجتماعی و طبقه متوسط به وجود آورد. این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و مقایسه نظرات اندیشمندان طبقه اجتماعی و طبقه متوسط در ایران می پردازد و نظریه های آنان را در زمینه های مفهوم و ساختار طبقه اجتماعی، ساختار، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکردهای طبقه متوسط مورد مقایسه قرار می دهد. دوره های مطالعاتی صاحبنظران درمورد طبقه اجتماعی، قبل از قاجار، قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی ایران است. نتایج نشان می دهد که به ترتیب بیشترین توافق درمورد مفهوم طبقه به ملاک های: 1. شغلی، 2. اقتصادی و شانس های مشترک زندگی به یک میزان، 3. قدرت و مالکیت، و 4. درک شرایط تاریخی مربوط است. همچنین، این نظریه پردازان در زمینه های ساختار طبقه، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکرد های طبقه اجتماعی و طبقه متوسط دارای نقاط اشتراک و افتراق هستند.
بحران معیشت و انقلاب مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان تاریخ انقلاب مشروطیت ایران در بررسی ریشه های اقتصادی آن بر نقش ناکارآمدی ساختار اقتصاد کلان، فساد، کسری بودجه مزمن، فقدان زیرساخت های اقتصادی، دیون خارجی و پیامدهای منفیِ قرار گرفتن ایران در مدار مناسبات اقتصاد سرمایه داری توجه و تأکید کرده اند. نوشتار حاضر ضمن تأیید نقش عوامل یاد شده در آغاز نهضت مشروطه خواهی در ایران، به علل اقتصادی انقلاب مشروطه از دریچه نقش عوامل معیشتی توجه کرده است و این موضوع را با تأکید بر این پرسش اساسی بررسی می کند که آیا وضعیت معیشتی ایران، در دهه منتهی به انقلاب مشروطیت، در آغاز حرکت مشروطه خواهی ایرانیان تأثیر داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که آسیب های ناشی از اقتصاد سیاسی ایران، به طرز محسوسی در وضعیت معیشتی مردم بازتاب یافته بود و این امر سبب بروز بحران در معیشت و به تبع آن نارضایتی های عمومی و شورش های موضعی شده و با بی پاسخ ماندن نارضایتی ها و شورش ها راه برای انقلاب مشروطیت هموار شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بحران معیشت زمینه شکل گیری شورش های معیشتی و به دنبال آن طرح مطالبات سیاسی را در انقلاب مشروطیت فراهم کرد. روش پژوهش حاضر، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر تبیین نسبت متغیرهای اقتصادی با جنبش انقلابی مشروطیت ایران است.
بازتابِ آموزش کودکان در سفرنامه های فرنگیانِ عصرِ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ کودکان از عرصه های مغفول مطالعات تاریخی در ایران است . هرچند مورخان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران، به جنبه هایی از زندگی کودکان عهد قاجار، مانند آموزش کودکان پرداخته اند، اما بخش عمده ای از حیات این گروه در حاشیه تاریخ نگاری ایران قرار گرفته و بررسی نشده است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی بخشی از حیات کودکان (آموزش آن ها) در عهد قاجار می پردازد. با توجه به قلمرو وسیع موضوع و کمبود داده درباره کودکان در متون تاریخیِ رسمی، عمومی و دودمانیِ عهد قاجار از یک سو و نیز بازتاب جنبه های گوناگون زندگی کودکان در سفرنامه های فرنگیان عصر قاجار از سوی دیگر، موضوع حاضر، با تکیه بر سفرنامه های فرنگیان عهد قاجار بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش کودکان، شامل آموزش مکتب خانه ای، آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه بوده است و از نظر تعلیم و تربیت و امکانات آموزشی بیشتر کودکان در وضعیت خوبی به سر نمی بردند و آموزش آن ها بسیار ساده و ابتدایی بوده است، اما به تدریج وضعیت بهتری یافت. روش پژوهش در این مقاله، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
توسعه حیات شهری اصفهان در دوره شاه سلطان حسین صفوی و تأثیرات سنت وقف بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسترهای مناسب زیست محیطی و طبیعی، تاریخی، ارتباطی، نظامی، تجاری و اقتصادی از عوامل تحول و پویایی شهر اصفهان از گذشته تاکنون بوده است. روی کار آمدن سلسله صفویه با حکومت شاه اسماعیل و بعدها انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان جانشینان وی ازجمله شاه عباس کبیر (اول) را می توان عصر طلایی شهر اصفهان دانست. شاه عباس کبیر برای رقابت با حکومت عثمانیان به لحاظ نظامی، اقتصادی، مذهبی و به خصوص معماری و شهرسازی در رشد و توسعه اصفهان و آراستن آن به بهترین شکل ممکن کوشید. رشد و توسعه شهر اصفهان در زمان دیگر جانشینان شاه عباس کبیر تا عصر شاه سلطان حسین ادامه داشت. با توجه به اینکه بیشتر محققان و نویسندگان شاه سلطان حسین را مسبب اصلی سقوط سلسله صفویه دانسته اند، درنتیجه در ارتباط با معماری و شهرسازی اصفهان عهد وی نیز مطالعه جامع و منسجمی صورت نگرفته است. هدف نوشتار پیش رو «بررسی توسعه حیات شهری اصفهان در دوره شاه سلطان حسین صفوی و تأثیرات سنت وقف بر آن» است. بدین صورت سعی می شود تا به این پرسش ها پاسخ گفته شود که شهرسازی و معماری در دوران شاه سلطان حسین صفویه چه پیشرفتی داشته است؟ و وقفیات چه تأثیری در ساخت و سازهای شهری در دوره شاه سلطان حسین صفوی داشته اند؟ در نتیجه پژوهش حاضر، که با بهره گیری از روش اسنادی و میدانی انجام شده، مشخص شد که عصر شاه سلطان حسین در زمینه های معماری و شهرسازی عصر پویایی بوده است و در این دوره شهر اصفهان همانند عصر شاه عباس کبیر رشد و توسعه یافت و حتی بناهای شاخص وقفی مانند مدرسه چهارباغ خلق شد که با بهترین نمونه های عصر شاه عباس کبیر برابری می کند.
تحلیل تطبیقی دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران: مطالعه موردی موج اول بازگشت به اقتدارگرایی (1906- 1913م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله مطالعه تطبیقی دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران از 1906 تا 1913م است. مسئله پژوهش این است که دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران در مرحله دوم، گذار دموکراتیک، پرابلماتیک شده و در هر دو کشور تلاش های ناظر بر تغییرات دموکراتیک در دوره مورد مطالعه به ظهور اقتدارگرایی جدید منجر شده است. با ارائه شواهد تجربی استدلال شده است که ایران، بازگشت به اقتدارگرایی را در 1908م و ترکیه عثمانی در 1913م تجربه کرده است. مدل نظری پژوهش برمبنای رویکرد عاملیت محور، فرموله شده است. ساختار منطقی این مدل دلالت بر آن دارد که دموکراتیزاسیون نتیجه نوع و کیفیت ترکیب سه شرط علّی، عاملیت کنشگران سیاسی و کنشگران نظامی و کنشگران خارجی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی تاریخی انجام شده است. شواهد تجربی این پژوهش دلالت بر آن دارد که بازگشت به اقتدارگرایی در ترکیه و ایران تحت شرایط ترکیب شروط علّی استراتژی سرکوب گرایانه میان کنشگران سیاسی و مداخله خشونت آمیز نظامیان در فرایندهای سیاسی و نیز مداخله سیاسی نظامی کنشگران خارجی در سیاست داخلی رخ داده است.
تربیت دختران از نگاه مجله جمعیت نسوان وطنخواه ایران (1305-1302ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روند نهضت مشروطه، برخی زنان روشنفکر طالب حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی خود شدند و برای پیشبرد این اهداف به انتشار جراید زنانه با محوریت اصلاح وضعیت زنان اقدام کردند. با روی کار آمدن رضاشاه تحقق مفاهیم وطن پرستی، باستان گرایی و ترقی برای ساختن ایران نوین از سوی حکومت مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا مسئله زنان و آموزش آنان به منزله مادران آتیه، تربیت و نوع رابطه مادر و فرزند، ضرورت ایران مترقی با تأکید بر خانواده مورد توجه جراید قرار گرفت. مجله جمعیت نسوان وطنخواه ایران ازجمله نشریاتی است که با رویکرد ضرورت تربیت دختران و نقش آن ها در اجرای سیاست های جدید به چاپ رسید. سؤال پژوهش حاضر آن است که این روزنامه چگونه تربیت زنان را با دغدغه های روشنفکران و خواسته های حکومت مانند وطن پرستی، باستان گرایی و ترقی ارتباط داده است؟ فرضیه پژوهش آن است که این مجله با توجه به مقوله های نخست تربیت و سپس تحصیل، در جهت سیاست های کلانی که در آستانه حکومت پهلوی مطرح بود، ارتقای آگاهی دختران و دوری از جهل و خرافات را با توصیه انواع آموزش برای دختران مدنظر قرار داده است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و توصیف مقاله های مجله مذکور، به تشریح آراء نویسندگان آن درخصوص کارکردهای مختلف تربیت دختران خواهد پرداخت.
تحلیل جامعه شناختی دگرگونی تاریخی در مکان پاسداشت شیء مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، پژوهشی تاریخی و توصیفی تحلیلی در حوزه جامعه شناسی فرهنگ است. وبر در زمره یکی از پایه گذاران جامعه شناسی سه خط مشی تاریخی را برای توجیه قدرت در یک ساختار سیاسی معرفی کرد. او این شیوه های ناب را اقتدار فرهمندانه، اقتدار سنتی و اقتدار عقلانی قانونی نامید. یک سده پس از بیان این نظریه روند تاریخی را، که ذکر می شود، می توان برای این سه شیوه پیشنهاد کرد: فرهمندی باستانی، توارث تاریخی و دولت مدرن. هدف این پژوهش بنیادی نظری که داده های کیفی آن به شیوه اسنادی گردآوری شده اند، پی جویی تغییر مکان نگاهبانی از شیء مقدس/ برگزیده در این تحول درزمانی است. این نوشتار تلاش دارد ویژگی های این گونه اشیا را توصیف و روند تغییر جایگاه پاسداشت آن ها را در طول تاریخ در بافتی جامعه شناختی بررسی کند. برای فهم ماهیت شیء مقدس از تعاریف دورکهیم و اوتو استفاده شده و به یاری دیدگاه کانت درباره زیبایی و والایی کیفیت زیباشناختی ارتباط انسان با این اشیا تبیین شده است. نیایشگاه و کاخ را می توان مکان های پیشامدرن پاسداشت شیء مقدس/ برگزیده و هم بسته با دو شیوه ابتدایی تر اقتدار دانست، اما در دوره مدرن، موزه به منزله مهم ترین بنیاد برای نگاهبانی از اشیای برگزیده جایگزین این مکان ها شده است. موزه اشیا را در فرایندی از برگزیدگی، جداسازی و چارچوب بندی، موزه ای می کند. ممکن است اشیای مذهبی در روند ورود به موزه تقدس زدایی شوند یا اشیا روزمره مقدس سازی شوند. خلاف نیایشگاه، موزه تأثیر همسانی بر همه بازدیدکنندگانش ندارد. تجربه ارتباط با شیء مقدس در موزه امری ا ختیاری ، غیرالزامی، درونی، شخصی و برآمده از پیشینه، سن، دل بستگی و دانش هر بازدیدکننده است.
تحلیل سازمان تولید و استانداردسازی در یک جامعه باستانی: رهیافتی به نقش های سفال های تل باکون الف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تزیین ظرف های سفالی در دوره های پیش از تاریخ و قبل از آغاز نگارش، اهمیت ویژه ای داشته است . ساختار و نقش های روی سفال امکان مطالعه اندیشه انسان گذشته را فراهم می آور ن د و وابستگی فکر و ذهن انسان را به محیط های طبیعی و اجتماعی که در آن زیسته و رشد یافته است، آشکار می سازند. بنابراین، با بررسی این نقش مایه ها می توان پیچیدگی های ذهنی، ایدئولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی جوامع باستان را مطالعه و تحلیل کرد. نگارندگان با پژوهش روی « دستور زبانِ » نقش ها و کیفیت زیبایی شناختی سفال های منقوش پیش از تاریخ، سازمان تولید سفال را در یک جامعه باستانی مطالعه کرده اند. جامعه موردنظر در این پژوهش، فرهنگ تل باکون الف است که در اواخر هزاره پنجم و آغاز هزاره چهارم قبل از میلاد در جلگه مرودشت فارس جریان داشته است. تولید سفال در مرحله باکون الف در یک سازمان تولیدیِ استاندارد و به صورت فرایندی تخصصی انجام می پذیرفته است. الزام ها و ضابطه هایی در ایجاد نقش های روی ظروف سفالی این دوره به کار گرفته شده اند که مهم ترین آن ها عبارت ند از: نهادن نقش مایه ها در کادر و قاب، قرینه سازی، تکرار کردن، معکوس کردن و ساعت گرد کردن جهت نقوش، ایجاد نقوش با تکنیک نقش منفی و استفاده از عناصر نقشیِ جداکننده. همچنین، این پژوهش ثابت کرده است که رابطه بین نقش ها و شکل ظروف، نسبی بوده است. دستور زبان و شیوه اجرای نقش ها روی خمره ها، جام ها و کاسه ها نشان داده است که اغلب از الگوهای یکسان و مشابهی در اجرای نقش ها بهره گیری شده است.
راهبردهای تبلیغی دولت های سیدتبار شمال ایران برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی از سده هشتم تا دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میانه سده هشتم هجری، شمال ایران شاهد پیدایش سه حکومت علوی تبار بود. سادات عمادی، مرعشی و کیایی به ترتیب در هزارجریب، مازندران خاوری و گیلان شرقی دولت های شیعی تشکیل دادند. پیدایش این حکومت ها با وجود آن بود که دودمان های بومی محلی نیرومندی نظیر: چلاویان، ناصروندان، ولاشیان، روزافزونیه و پادوسبانان همواره حیات آن ها را به چالش می کشیدند. هرچند تکیه بر تشیع یکی از دلایل ماندگاری این دودمان ها بود، ولی چنین می نماید رشته ای از تبلیغات فرهنگی پردامنه به منظور مهندسی افکار عمومی، از سوی دولت های هاشمی تبار بستر کسب مشروعیت برای این حکومت ها فراهم می ساخت. تکیه بر نسب هاشمی، تبلیغات، استفاده از باور مردم، تکیه بر نیروهای سرسپرده، استفاده از مفهوم شهادت، تقدیس فرمانروایان، مظلوم نمایی و تخریب چهره مخالفان از شاخص ترین راهبردهایی بود که حکومت های سیدتبار شمال کشور طی سده های هشتم تا دهم هجری به منظور شکل دهی افکار عمومی از آن ها بهره بردند و توانستند ضمن تأسیس حکومت به ماندگاری آن یاری رسانند.
نقش معلمان و شاگردان مدارس جدید در انقلاب مشروطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطیت یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر ایران است. این انقلاب پیامدهای مهم سیاسی و اجتماعی در جامعه ایرانی به همراه داشت. تحلیل گران انقلاب مشروطیت، به نقش روشنفکران، علما و بازاریان پرداخته اند، اما این مقاله به نقش گروه هایی همچون معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدرسه های جدید در وقوع انقلاب مشروطیت می پردازد. جمع آوری شواهد به روش اسنادی و تحلیل شواهد به روش تحلیل روایت است. براساس اسناد تاریخی معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدارس یکی از نیروهای تأثیرگذار در انقلاب مشروطیت بوده اند. برنامه های درسی، معلمان و شیوه آموزشی مدارس، مطالعه کتاب ها و روزنامه های انتقادی، نگرش ها، گرایش ها و مهارت هایی در شاگردان مدارس شکل داد که برای تغییر و اصلاح وضع موجودشان حضوری فعالانه در انقلاب مشروطیت داشتند. این مقاله تأیید این مدعاست که آموزش می تواند جامعه را تغییر دهد.