فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱٬۳۶۴ مورد.
تبادل دانش بومی
چگونگی جدایی گزینی سکونتی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله چگونگی جدایی گزینی سکونتی در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. با آنکه جدایی گروههای مختلف اجتماعی در شهرهای بزرگ فرض پذیرفتهای است، ولی تاکنون چند و چون این فرض از طریق روشهای علمی و شاخصسازی مناسب مورد مطالعه قرار نگرفته است. در سالهای اخیر این جدایی از دو منظر مورد بحث قرار گرفته است. یکی از آنها به تفکیک و تمایز فزاینده در شهرها باور دارد و دیگری قطبی شدن، دوگانگی و یا قطعهای شدن فضای اجتماعی شهرها را مدنظر قرار داده است. در این مقاله با توجه به پیامدهای گوناگون جدایی گزینی سکونتی در شهرها، با استفاده از اطلاعات ثانویه، فرض جدایی فضایی - مکانی گروههای مختلف اقتصادی - اجتماعی با استفاده از شاخصهای آماری گوناگون مورد آزمون قرار گرفته است و در نهایت تفکیک پایگاههای مختلف اجتماعی و ابعاد آن برحسب مناطق مورد تأیید قرار میگیرد.
ساختار محله اى شهر در سرزمین هاى اسلامى
حوزه های تخصصی:
" اسلام که اساساً دینى شهرگراست و در شهر رشد و نمو یافته، خود موجد شهرهاى جدید بوده یاباعث تغییر شکل شهرهاى پیش از خود شده است. واضح است که گسترش اسلام در سرزمین هاى اسلامى به بارور شدن فرهنگ اسلامى منجر مى شد و این فرهنگ ضمن اثرگذارى بر سرزمین هاى اسلامى از آن ها تاثیر مى گرفت. اندیشه ناب اسلام محمد (ص) و على (ع) تحت حکومت هایى که در دوره هاى مختلف زیر عنوان «امپراتورى اسلامى» پا به عرصه وجود نهادند، چه با تحریف شریعت و چه متاثر از ویژگى هاى سرزمینى، شکلى دیگر یافت که شهر، شهرسازى و فرهنگ شهرى نیز متاثر از آن است. شهرهاى اولیه سده اول هجرى محل سکونت قبایل عرب و ایلات یکجانشین شده و به بخش هایى تقسیم شده بود که ساختار اجتماعى جامعه عربى را بازمى تافت. در دوره امپراتورى عباسى و اموى به تدریج و در امپراتورى عثمانى به سرعت شهرها رشد و توسعه یافت و مهاجرت هاى قابل توجه به شهرها ساختار آن ها را به شدت متحول ساخت و به تنوع قومى، نژادى و فرهنگى انجامید.
این تنوع و نیز قشربندى مشخص اجتماعى منجر به شکل گیرى محلات شهرى یا تثبیت و گسترش نظام محله اى قبلى شد. گسترش قابل توجه شهرها در این دوره، وسعت حوزه امپراتورى و به خصوص تصمیم عثمانى ها بر اعطاى حق خودمختارى درونى در شهرها به نوعى «نظام محله اى غنى» در شهرهاى این دوره انجامید. محلات شهرى این امکان را فراهم مى کردند که قشرها، گروه ها، فرقه ها و مذاهب مختلف در محدوده هاى «خودى شده» هویت خود را بازیافته، آداب، رسوم، عادات و مراسم خود را در چارچوب شهر بازسازى کنند. گاهى هم این تعلق و هویت محله اى به دلیل تضادهاى بین مرحله اى منجر به نزاع و درگیرى هاى خونین شده، در مقابل هویت شهرى قرار مى گرفت که به نحوى توسط حاکمان حل مى شد یا حتى مورد بهره بردارى قرار مى گرفت. این محلات امکان پیوند فرد را با جمع فراهم و امنیت گروه هاى اقلیت را تضمین مى کرد و در مواردى جایگزین تشکیلات مردمى در شهرها مى شد. کنترل و امنیت محلات و اداره آن ها توسط خود اهالى محله صورت مى گرفت و مسئول هر محله ضمن حل مسائل محله، امکان ارتباط با شهر و مقامات شهر را فراهم مى ساخت. هر محله در خود نیازمندى هاى روزمره ساکنان را تامین مى کرد و در واقع، شهرى کوچک بود.
در این مقاله با استفاده از نتایج مطالعات اسنادى بر پایه کتب فارسى و انگلیسى مرتبط سعى شده است تا در یک بررسى تطبیقى و مقایسه اى در ابتدا نظام و ساختار محله اى شهر در سرزمین هاى اسلامى و سپس عوامل موثر بر پیدایى و تحول آن و سرانجام کارکردهاى نظام محله اى شهر در سرزمین هاى اسلامى بررسى و تحلیل گردد.
"
تحلیل جامعه شناختی از مقایسه کار آیی در سه نوع نظام بهره برداری از مرتع ( در استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با بهره برداری از مراتع، سه نوع نظام بهره برداری سنتی، طرح های مرتع دارای و نظام تعاونی وجود دارد که از کارآیی اجتماعی متفاوتی برخوردارند. هدف از انجام این پژوهش سنجش کارایی اجتماعی هر یک از نظام های بهره برداری موجود به منظور دست یابی به یک الگوی بهینه است. نتایج حاصله از تحلیل های آماری این پژوهش که بر اساس دیدگاه های نظری جامعه شناختی انجام گرفته است، با کارآیی اجتماعی که متشکل از مؤلفه های مشارکت اعضاء پایداری گروهی، سازگاری شغلی و رفاه اجتماعی در ارتباط است. خلاصه نتایج آزمون میان کارایی اجتماعی و نوع نظام بهره برداری حاکی از معنی دار بودن روابط در سطح بالای 0.995 است. نمره کارایی در واحدهای تعاونی بالاتر از طرح های مرتع داری و در هر دو بالاتر از واحدهای سنتی و روند آن از سنتی به تعاونی حالتی فزاینده داشته است
مباحث بنیادی/ شهروندی و رفاه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
"
امروزه تجارت مواد مخدر و سوء استفاده از آن یکی از اساسی ترین چالشهای سیاسی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی، خانوادگی و ... در همه جوامع می باشد. علیرغم همه پیشرفت های تکنولوژیکی و فرهنگی ظاهرا علاقه تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان در سطوح مختلف سنی، اجتماعی و فرهنگی به مواد مخدر نسبتا زیاد است.
رفع این معضل پیچیده چند وجهی و عمیق اجتماعی به آسانی امکان پذیر نمی باشد. آمارهای جهانی نشان می دهد که علیرغم تمامی فعالیت های آگاهسازی، پیشگیری، درمان و توانبخشی، گستره استفاده از مواد رو به افزایش است. در حدی که امنیت سیاسی اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشورهای جهان را به خاطر انداخته است.
گزارش های جهانی در مورد بازار سوء مصرف مواد، حکایت از آن دارد که یک راه حل مطلوب و ایده آل که بتوان آن را به عنوان نسخه برای همگان به کار برد، وجود ندارد. اما مهم آن است که اطلاعات روزآمد و در دسترس متخصصان و برنامه ریزان در سطوح منطقه ای و بین المللی قرار گیرد تا بتوان در برنامه ریزی های صحیح و اصولی از آنها استفاده نمود.
مقاله حاضر بررسی دو گزارش جهانی بازار مواد مخدر از دیدگاه های مختلف اقتصادی، نظامی، بازار مصرف و ... می باشد که به وسیله دفتر کنترل مواد مخدر سازمان ملل تهیه گردیده است و جهت همکاری بین المللی در اختیار دست اندرکاران قرار داده شده است
"
بررسی مقایسه ای زمینه های اقتصادی تولید در گروه های عشایری و گرایش آنان به تغییر و تحول در شیوه تولید عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ما امروزه با سه گروه عشایرى در ارتباط هستیم:الف:گروه عشایرى که بهطور دایم اسکان یافتهاند.ب:گروه عشایرى که در انتظار فرصت اسکان هستند.ج:گروه عشایرى که در حال حاضر به کوچ ادامه مىدهند.شکلگیرى الگوهاى معیشتى فوق در هر منطقه جغرافیایى تحت تأثیر عواملى چون:اقلیم، نوپوگرافى، پوشش گیاهى، ضرورتهاى اقتصادى-اجتماعى-ادارى و امنیتى مىباشند. در این پژوهش ابتدا سعى شده است که مشخصههاى جمعیتى، تولیدى، ساختار درآمد و هزینه به تفکیک زیر بخشهاى تولیدى گروههاى سهگانه فوق در قالب یک مطالعه میدانى در ایل جلالى(ایل غالب شمال غرب استان مرزى آذربایجان غربى)مورد بررسى مقایسهاى قرار گیرد.این بررسى حکایت از بنیان ضعیف اقتصادى گروه کوچرو در مقایسه با سایر گروهها در سطح معنىدار آمارى دارد.نکته محورى مقاله در این است که شیوه تولید عشایرى، هماهنگى خود را با مقتضیات زمان از دست داده است و این شیوه تولید باید متحول شود.قبل از هرگونه تغییر و تحول جاى آن دارد که شیوه تولید و متغیرهاى اساس و تعریفکننده آن را شناخت و باتوجه به ابعاد اثباتى و هنجارى، مبانى عینى و ذهنى لازم جهت تحول در زندگى عشایرى را فراهم کرد.از اینرو علاوه بر شناخت ویژگىهاى ساختارى، معرفت همه سونگر از روحیات، انگیزهها و تمایلات عشایر در خصوص مسایل مبتلا به ویژه مقوله تغییر و تحول در شیوه تولید، رجحان سرمایهگذارى و جایگزینى در خصوص مسایل بسته و متمرکز، شایان هرگونه دقت و تأمل مىباشد.مطالعه حاضر به این نتیجه دست مىیابد که عشایر مورد مطالعه با تأکید بر عدم گسیختگى وابستگى ایلى، گرایش در مجموع مثبت، براى دگرگونى در شیوه تولید عشایرى را دارا مىباشند.
"