آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

هر کشوری برای رسیدن به توسعه باید برای ارتقای زندگی ساکنانش برنامه ریزی نماید. یکی از زمینه هایی که می توان در برنامه ریزی ها به آن توجه نمود محلات است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی برنامه ریزی توسعه محله ای و کیفیت زندگی در بین شهروندان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از تلفیق نظریه ی کنش متقابل نمادین وکارکردگرایی ساختاری استفاده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی است، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 385 نفر از شهروندان ساکن در شهر مهریز گردآوری شده است. اعتبار ابزار به روش اعتبار محتوا و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته های تحقیق گویای آن است که بین میزان برنامه ریزی توسعه ی محله ای و کیفیت زندگی و ابعاد آن رابطه ی مستقیم و معنا داری وجود داشت. مدل معادله ی ساختاری نشان داد متغیر برنامه ریزی توسعه ی محله ای 24 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می کند و شاخص های برازش نیز نشانگر مطلوبیت مدل بود.

تبلیغات