فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۰۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های مردم مهاجر که به اجبار یا اختیار میهن خود را ترک کرده اند احساس تبعید و دور افتادن از ریشه ها می باشد. اندیشمندان حوزه های گوناگون علوم انسانی، مطالعات پسا استعماری و علوم اجتماعی بخشی از کار خود را به یافتن رهیافتی برای گذار مهاجران از احساس تبعید و پاسخ به این معطوف کرده اند که مهاجرانی که به هر دلیل از سرزمین خود رانده شده و جای دیگری سکنی گزیده اند چگونه می توانند به احساس استقرار یا تعادلی میان مکان و هویت و فرهنگ برسند. در این مطالعات برای این مسئله عمدتاً دو راهکار متفاوت ارائه شده است: رهیافت اول، نظریه تکثرگرایی است که بر پایه راهکار ""ناخانگی"" و رسیدن به فرهنگ ترکیبی استوار است. این نظریه مفهوم فرهنگ و خانه (یا میهن) را تغییر یافته می داند و در دنیای جهانی شده بر لزوم رها کردن احساس تعلق به سرزمین تاکید می کند. نظریه دوم، با گرایش به مارکسیسم و نظریات پسا استعماری بر پایه مقاومت استوار است و به راهکار پاسخگویی قدرت، تاکید بر بازگشت به ریشه ها و ""سکنی گزینی"" به منزله تاکید بر حق تعلق بر سرزمین (مبدا یا میزبان) تاکید دارد. ضمن تبیین و بررسی این دو رویکرد و محدودیت های آنها، مقاله حاضر بحث می کند که ارائه چاره ای برای گذار از احساس عدم تعلق تنها با درنظر گرفتن ""پیچیدگی موقعیتی"" و شرایط انسانی و اجتماعی مردم و سرزمین مورد بحث میسر است و لازم است راهکارها را بر اساس شرایط اجتماعی مردم مهاجر و یا جامعه میزبان اولویت بندی کرد.
بررسی تأثیر دهیاری ها بر توسعه پایدار روستایی در شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دهیاری ها بر توسعه پایدار روستایی در روستاهای شهرستان بویراحمد در 1389 انجام پذیرفت و در آن، از روش پیمایش بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش را 35 روستای دارای دهیاری تا 1385 تشکیل می داد که از آن میان، سی روستا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند؛ در هر روستا، روی پنج سرپرست خانوار و در مجموع، روی 150 روستایی مطالعه به عمل آمد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای حاوی سؤالات باز و بسته بود که روایی صوری آن تأیید و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه راهنما (طرح هادی) تأیید و مقدار آلفای کرونباخ بیش از 75/0 برای متغیر های گوناگون نهایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، عملکرد دهیاری های مورد مطالعه در ابعاد پنج گانه پایداری در سطح متوسط قرار داشت. افزون بر این، بُعد اقتصادی و منابع کمترین و بُعد عمرانی و زیربنایی بیشترین توجه و فعالیت را به خود معطوف کردند.
سنجش سطوح پایداری توسعه روستایی در شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به سنجش و تعیین سطوح پایداری توسعه روستایی شهرستان کرج در سال 1390 می پردازد تا از این رهگذر، به شناختی از وضعیت موجود در این شهرستان دست یابد. بدین منظور، با استفاده از شیوه های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای برای ارزیابی و سطح بندی پایداری سکونتگاه های روستایی این شهرستان، سی شاخص اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، و زیرساختی به کار گرفته می شود. با بهره گیری از تحلیل عاملی، شاخص های پژوهش به چهار عامل نهایی کاهش می یابد، که 32/65 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین، نتایج تحقیق نشان دهنده وضعیت نامطلوب پایداری در سکونتگاه های منطقه مورد مطالعه است که از آن میان، به ترتیب، سطوح پایداری روستاهای فرخ آباد و قزل حصار بالاتر و سطوح ناپایداری روستاهای مرادآباد و احمدآباد نیز بیش از دیگر سکونتگاه های شهرستان کرج است. در پایان، برای ارتقا و بهبود وضعیت پایداری توسعه روستایی در منطقه مورد مطالعه، سیاست هایی راهبردی در ابعاد مختلف پایداری پیشنهاد می شود.
بررسی نگرش روستاییان نسبت به کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه روستایی بخش مرکزی شهرستان نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نگرش روستاییان نسبت به کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT ) در توسعه روستایی بخش مرکزی شهرستان نجف آباد است. جامعه آماری شامل همه روستاییان باسواد دارای شغل کشاورزی یا دامداری ساکن در این منطقه بوده، که به روش نمونه گیری چندمرحله ای با انتساب متناسب، 172 نفر در نیمه دوم سال 1389 انتخاب شده اند. نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که متغیر وابسته «نگرش نسبت به کاربری ICT » با متغیرهای سطح سواد، مهارت کار با رایانه، و مهارت اینترنتی رابطه مثبت و معنی دار دارد. همچنین، نتایج مقایسه میانگین ها نشان دهنده تفاوت معنی دار بین متغیر گروه های شغلی (کشاورزی، آزاد، دولتی، و سایر موارد) در نگرش نسبت به کاربری ICT است. مطابق تحلیل رگرسیونی مطالعه حاضر، متغیرهای مهارت کار با رایانه، مهارت اینترنتی، و سن، به ترتیب، مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر نگرش پاسخ گویان نسبت به کاربری ICT شناخته می شوند.
بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی کار کشاورزی، توزیع درآمد و فقر در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد بخش کشاورزی از طریق رشد بهره وری، همزمان با توزیع مناسب درآمد، می تواند فقر را در مناطق روستایی کاهش دهد. خود رشد بهره وری نیز از عوامل زیادی نظیر سرمایه-گذاری، سطح آموزش و مهارت نیروی کار و زیرساخت ها تأثیر می پذیرد. مطالعه حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی کار، توزیع درآمد (عدالت) و فقر در جامعه روستایی ایران با استفاده از نظام معادلات همزمان برای دوره 1363 تا 1386 می پردازد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مخارج آموزشی و تحقیقاتی، افزایش نرخ باسوادی، مخارج برق-رسانی و موجودی سرمایه منجر به رشد بهره وری نیروی کار خواهد شد. رشد بهره وری نیروی کار به همراه سرمایه گذاری در صنایع روستایی و مخارج عمرانی به بهبود توزیع درآمد و در نهایت، کاهش فقر در جامعه روستایی خواهد انجامید. از این رو، پیشنهاد می شود که مخارج زیربنایی از قبیل بودجه های عمرانی روستایی، برق رسانی، جاده سازی، مراکز بهداشتی روستایی و سرمایه گذاری در صنایع روستایی افزایش یابند.
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی نگرش های زیست محیطی در ایران (بر طبق داده های موج پنجم پیمایش ارزش های جهانی)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل تأثیر جنسیت بر نگرش های زیست محیطی پرداخته است. اینکه آیا نگرش های زیست محیطی در بین مردان و زنان تفاوت دارد یا خیر سؤال اصلی تحقیق را تشکیل می دهد. پشتوانه نظری تحقیق دیدگاه اکوفمینیسم است که استدلال هایی را مبنی بر تفاوت های بنیادی محیط زیست گرایی مردان و زنان مطرح می کند و مسائل و رفتارهای غیرمسئولانه زیست محیطی را بازتاب تسلط مردان و بی توجهی آنان به حفظ طبیعت می داند. به اعتقاد اکوفمینیسم ها زنان رابطه و پیوند قوی، خاص و ضروری با طبیعت دارند و نسبت به مردان به مشکلات محیط زیست پاسخگوتر و حساس تر هستند. روش این پژوهش تحلیل ثانویه است که بر روی موج پنجم «پیمایش ارزش های جهانی» انجام شده است. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی به شاخص سازی گویه های مرتبط با محیط زیست در پیمایش فوق پرداختیم که در نتیجه سه شاخص «اهمیت زیست محیطی»، «حساسیت زیست محیطی محلی» و «حساسیت زیست محیطی جهانی» استخراج شد. یافته ها نشان می دهد از نظر حساسیتی که افراد نسبت به محیط زیست جامعه خود و نیز جهانی که در آن زندگی می کنند قائل اند، تفاوت معناداری بین نگرش زنان و مردان دیده نمی شود. اما در مورد اهمیت نسبت به مسائل زیست محیطی و نگرشِ معطوف به عمل و رفتار، تفاوت معناداری بین زنان و مردان مشاهده شده است.
مدرنیسم توسعه نیافتگی و ازخودبیگانگی طبقة متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه متوسط جدید بعنوان طبقه ای مترقی که در پی تلاش جهت حرکت به سوی توسعه یافتگی است، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی و امر توسعه سیاسی بخصوص در مشارکت های سیاسی دارد؛ بنابراین زمانی ما می توانیم این نقش فعال در توسعه را از سوی این طبقه داشته باشیم که این طبقه به خودآگاهی رسیده و مطالبات و خواسته هایش را بتواند در انجمن ها و گروه ها و احزاب پیگیری کند و به آن هویت ببخشد و زمانی که این آگاهی وجود نداشته باشد ما شاهد انفعال در مشارکت سیاسی و یا مشارکت به شکلی سلبی آن خواهیم بود. بنابراین در این مقاله تلاش شده تا به بررسی نقش سه متغییر جدایی فرهنگ عینی و فرهنگ ذهنی - عدم استقلال طبقه متوسط جدید از دولت - نبود مدرنیته، بر افزایش یا کاهش ازخودبیگانگی طبقه متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب بپردازد. چراکهشناسایی عوامل زمینه ساز ازخودبیگانگی خود می توان گامی به سوی هویت بخشی به این طبقه در راستای رسیدن به مطالباتشان باشد که البته همسو با توسعه یافتگی مدرنیسم در جامعه ایرانی خواهد بود.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل باغداران به مشارکت در تشکیل تعاونی های تولیدگردو در شهرستان تویسرکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تمایل باغداران به مشارکت در تشکیل تعاونی های تولید گردو در شهرستان تویسرکان، از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است و در آن، از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، کمینه و بیشینه) و آمار تحلیلی (همبستگی، رگرسیون و آزمون من- ویتنی) استفاده شد. بررسی همبستگی میان متغیر ها نشان داد که بین میزان عملکرد، درآمد غیرکشاورزی، درآمد کشاورزی، حمایت های مالی دولتی، زمینه های اجتماعی و نگرش باغداران و متغیر « تمایل به مشارکت » رابطه مثبت و معنی دار و نیز بین متغیرهای سن و سابقه باغداری و متغیر « تمایل به مشارکت » رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین، تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای نگرش باغداران، درآمد غیرکشاورزی، حمایت های مالی دولتی، سابقه باغداری و زمینه اجتماعی 42 درصد تغییرات متغیر وابسته پژوهش حاضر را تبیین می کنند . با توجه به ضرایب استانداردشده، متغیر «نگرش باغداران» مهم ترین عامل در پیش بینی تغییرات متغیر وابسته شناخته شد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی ساکنان با پایداری توسعه در محله غیررسمی شمیران نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکیدهای نظری و تجربی اخیر بر پایدارسازی توسعه با استفاده از سرمایه های محلی و بهبود شرایط زندگی از طریق منابع درون زا یکی از راهکارهای درخور و اثربخش برای حل مشکل محلات غیررسمی است. بهره گیری از سرمایه اجتماعی، یکی از روش های کم هزینه و مطمین برای دستیابی به توسعه پایدار در این محلات است. این پژوهش توصیفی- پیمایشی، با هدف تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی با پایداری توسعه در یکی از محله های غیررسمی واقع در شهر تهران انجام گرفته است. هدف مطالعه تأیید وجود رابطه قابل اتکا میان سرمایه های درون زای محلی با توسعه پایدار سکونتگاه غیررسمی است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساز، برای خلاصه سازی شاخص ها از روش تحلیل عاملی و برای تحلیل نتایج و طراحی مدل تحقیق، از نظر خبرگان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان محله تشکیل داده اند که تعداد 390 پرسش نامه از خانوارها به صورت تصادفی طبقه ای جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که میان سرمایه اجتماعی ساکنان و پایداری محله، رابطه معنی داری برقرار است. این سرمایه بیش از آن که به بهبود محیط کالبدی محله اثرگذار باشد، بر توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی محله مؤثر است. در ضمن، در تأیید نتایج پژوهش های پیشین، رابطه ای مثبت و قابل قبول میان مؤلفه های ذهنی سرمایه اجتماعی و تمامی مؤلفه های پایداری محلی شناسایی شده است. از سویی بر خلاف نتایج مطالعات پیشین، ساکنان مرفه تر اعتماد بیشتری به نهادهای رسمی دارند؛ بنابراین شکل گیری و استفاده از سرمایه اجتماعی در یک محله کمتر برخوردار نسبت به محله های توسعه یافته، دارای الگویی متفاوت است.
تحلیل گفتمان زیست محیطی برنامه های توسعه اقتصادی- اجتماعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش نهاد اقتصاد و فرهنگ در توسعه و حاشیه نشینی: شاخص توسعه ی انسانی در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی از پیامدهای توسعه ی ناهمسو و بدریخت در نظام شهرنشینی است. شهرها بستری گسترده از ساختارهای خرد و کلان ارتباطی، تعارضات اجتماعی و خشونت های سازمان یافته اند. شهر ایلام نیز با مسئله ی حاشیه نشینی و آثار منفی آن روبه روست. این بررسی به مطالعه ی تطبیقی شاخص های توسعه ی انسانی شهر- روستا در سه منطقه ی حاشیه نشین شهر ایلام (بان بور، بان چرمگ و کمربندی) می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سرشماری 1390 و آمارنامه ی 1392 استان است. برای امکان مقایسه، آزمون بررسی طراحی و بین 174 خانوارها نمونه ی اجرا که اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ 62/0= α به دست آمد. نتایج نشانگر توسعه نایافتگی و توزیع نابرابر هزینه-درآمد و دیگر شاخص های توسعه ی انسانی به ویژه مؤلفه های بهداشت و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش (گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه ی اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است، نه دافعه ی اقتصادی روستا یا جاذبه ی اقتصادی شهرها. سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق به صورت مثبت و همسو تأثیر داشته است. این مقاله پیوند همه جانبه ی نهاد مهم آموزش و فرهنگ را با دو مفهوم مهم اجتماعی، توسعه و حاشیه نشینی نشان داد و تأثیرگذاری یک جانبه ی نهاد اقتصاد را به چالش طلبید.
نوسازی و دگرگونی های بحران ساز در خانواده ( بررسی مسائل نوین خانواده در نقاط شهری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، نهاد خانواده در ایران از فرآیند نوسازی و پیامدهای آن در سطح فرد و جامعه، تأثیر پذیرفته و دگرگونی های مهمی را تجربه کرده است. از جمله این دگرگونی ها، تغییر ساختار نظام ارزشی خانواده است که اغلب با ارزش های سنتی کم وبیش جاری در جامعه و خانواده متعارض است. این تغییرات ارزشی، خانواده را با مسائلی نوپدید همچون بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و نیز مصرف نمایشی مواجه کرده و درنتیجه روابط بین اعضای خانواده به طور جدی دچار اختلال شده است؛ به گونه ای که از آن به «بحران در خانواده » نام می بریم. این بحران تاحدودی نیز ناشی از ناهمنوایی بستر فرهنگی و ویژگی های اجتماعی- تاریخی جامعه با الزام های نوسازی است. در این مقاله کوشیدیم تا تأثیر فرآیند نوسازی بر ایجاد مسائل نوپدید در عرصه خانواده را تبیین و تحلیل کنیم. بدین منظور با ترکیب نظریه بحران ارزش ها در سطح کلان و نظریه های مبادله و نیاز- انتظار و نیز مصرف نمایشی در سطح خُرد، گزاره های لازم برای تحلیل و تبیین مسائل خانواده ارائه شده است. منطقه جغرافیایی پژوهش استان مازندران و جامعه آماری آن ساکنان مناطق شهری این استان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانواده بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات ضروری نیز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل آماری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین شاخص های نوسازی و بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و مصرف نمایشی ارتباط معنادار وجود دارد. اما بین شاخص های نوسازی و اختلاف های خانوادگی ارتباط معناداری دیده نشد. همچنین براساس نتایج پژوهش، الگوی معادله ساختاری ارتباط شاخص های نوسازی و مسائل خانواده ( نگرش به طلاق، اختلاف خانوادگی و مصرف نمایشی) در نقاط شهری استان مازندران تأیید شده است و الگو تناسب معنادار دارد.
صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن؟ (آسیب شناسی روند توسعة پایدار در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چند سده ادبیات شرق شناسی به شکل بیشتر توصیفی و غیر مستقیم و حدود هفتادسال پس از جنگ جهانی دوم به شکل مستقیم و تئوریزه شده فرهنگ سنتی کشورهای توسعه نیافته را بعنوان عامل اصلی توسعه نیافتگی، آماج حملات مکتب نوسازی قرار داده اند.
مؤلف از راه های دیگری از ربع قرن پیش بر پایه تجربیات زیسته،مطالعات کتابخانه ای و بویژه کارهای میدا نی و غالبا اکتشافی خود در ایران به نتایج متفاوتی دست یافته است. تناقضات مکتب نوسازی و پیش فرض های آن با واقعیات تاریخ هم اروپا و هم جوهره فرهنگ کشورهای توسعه نیافته، سربرآوردن کشورهای توسعه یافته موج دوم مانند: ژاپن ، چین و هند و... در آسیا ، نشان داد که مسائل توسعه ای بسیار پیچیده تر و فراتر از ادعاهای ضد واقعیت و ضدتجربی و تاریخی شرق شناسان و مکتب نوسازی و بویژه بخش متقدم آن است.
این نوشته کار خود را با نقد طبقه بندی شرق شناسانه ای از نوع ""وبری""شروع کرده و نادرستی و تقابل سنت و صنعت و فهم برخاسته از آن را به چالش می کشد و کوشیده است که با مصادیق نقض کننده و متعدد نشان دهد که برخلاف بدیهی پنداشتن سنت و صنعت ، راه صنعت چه در کشورهای موج اول صنعتی و بویژه انگلستان و چه در کشورهای صنعتی شده موج دوم از پایگاه ، جایگاه و سکوی پرتاب سنت گذشته است.
توسعه به مثابه سلطه، واکاوی آثار ادوارد سعید
حوزه های تخصصی:
منطق انباشت و تمایل فزاینده به سود اساس نظام تولید سرمایه داری را تشکیل می دهد. به موازات حرکت های استعماری دولت های غربی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین با تعبیر سخاوتمندانه ی «رسالت متمدن سازی» دانشمندان علوم تجربی و انسانی نیز با خلق و بازتولید «دیگری» فروتر، زمینه های فرهنگی و روانی سلطه ی غرب بر بقیه ی جوامع را ممکن ساختند. مکانیزم شکل گیری این گفتمان به بهترین شکل در نوشته های و آثار ادوارد سعید ،خاصه دو کتاب ""شرق شناسی"" و ""فرهنگ و امپریالیسم"" منعکس است. این مقاله نیز با تاکید بر آثار این نویسنده، درصد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم توسعه در آثار و اندیشه های منتقدین توسعه، خاصه ادوارد سعید به چه نحو و معنایی بازتاب یافته است؟ این کار با روش اسنادی و به صورت تحلیل محتوای کیفی آثار انجام یافته است. ادوارد سعید هژمونی فرهنگی استعمار و سرمایه داری را به نقد کشیده و با تحلیل محتوای متون سفرنامه ها ، تاریخ نگاری هاو رمان های شرق شناسان، نقش آنان را در تجلیل از هویت فراتر غرب و تحقیر هویت فروتر شرق برملا می سازد. با تأمل در دو اثر سعید این نتیجه را می توان دریافت که در آثار شرق شناسان، توسعه زبان و نرم افزاری است که سلطه غرب بر شرق، در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و بدون خشونت امکان پذیر شده و تداوم یافته است.
نظریه تواناسازی زنان در نهاد آموزش عالی ایران
حوزه های تخصصی:
درجهان امروز نهاد آموزش عالی با تغییراتی بنیادین نسبت به گذشته مواجه است که تغییر جمعیت دانشجویی دختران از جمله عمده ترین آن هاست. به دنبال این سیر جهانی، نرخ ورود دانشجویان دختر به دانشگاههای ایران نیز افزایش یافته، به طوریکه نرخ ورود دختران به دانشگاه از 31% در ابتدای انقلاب به 64 درصد در سال تحصیلی 92-91 رسیده است. اما سیاست های اتخاذ شده در کشورهای مختلف برای این پدیده متفاوت است که برخی آن را فرصتی برای تواناشدن دختران و برخی دیگر در شکل مشکلی اجتماعی با آن برخورد می کنند. اتخاذ کدام سیاست در نهاد آموزش عالی ایران منطقی و واقعی است؟ مهم، دیدن و شنیدن واقعیت در بافت آموزش عالی ایران است که دختران برای تجربه ی آن تلاش می کنند. نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای پاسخ به این نیاز باشد. در این نگاه دیگر اهمیت یک نظریه به جهان شمولی آن نخواهد بود زیرا تاریخ بشر نشان داده است که انسان ها رویه های ثابتی را در بافت های گوناگون پیش نمی گیرند، بلکه اهمیت یک نظریه به منطبق بودن آن با بافت پژوهش و نیازی که از آن مرتفع خواهدکرد، می باشد. لذا نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای تولید نظریات بومی و پرداختن به مسائل خاص جامعه ایرانی باشد که نمونه ی آن در تدوین نظریه ""تواناسازی زنان در آموزش عالی ایران"" در مقاله ی حاضر آورده شده است.
«توسعه» به مثابة هویت:گره الگوی پیشرفت در ایران
حوزه های تخصصی:
مفهوم «توسعه» تا به حال در رقابت و جدالی ظریف با فرهنگ بوده است، اما به ظاهر خود را فرهنگ خواه و آرمان گرا نشان داده است. مفهوم هویت بهترین مفهومی است که پرده از این پیکار لطیف برمی دارد. در واقع بهترین روزن برای ورود فرهنگی و بومی به توسعة اروپامدار امروزین، برجسته سازی چالش توسعه با هویت است. تقریباً همه بدیل خواهی ها و الگودهی های جدید از جمله مفهوم «پیشرفت ایرانی اسلامی» نیز با ایده هویت خواهی پا به میدان نهاده اند. در مقاله حاضر، ایده «توسعه به مثابة آزادی» توسعه ای وابسته به تفکیک ها، ترتیبات، مصنوعات و کالاهای نهادی جامعة مدرن تلقی می شود که در حال رهایی از هویت است. این توسعة رهایی بخش، فراتر از مرزهای اخلاقی و جمعی می رود، از این رو بی تضمین و مخاطره آمیز خواهد بود. هویت، پایدارترین نیرو و انرژی برای بازآفرینی و استحکام پیشرفت است، اما ادبیات «توسعه» این مفهوم را بزرگ ترین مانع و انرژی منفی توسعه انگاشته است. این مقاله مدعی است که مهم ترین مقوله برای آغاز ادبیات پیشرفت ایرانی اسلامی، مفهوم هویت است. اما هر نوع رویارویی مبهم، شتابزده و غیرتاریخی به مقوله هویت، «الگوی پیشرفت» را به مجموعه ای از دست افزارها و مصنوعات فنی تقلیل می دهد، یعنی همان چیزی که «توسعه» جستجو می کند. بیم فن زدگی در الگوی پیشرفت ایرانی، باید هشداردهنده باشد، زیرا ما در مسیر توسعه عادت کرده ایم که به سرعت به فناوری و مهندسی رضایت دهیم.
بررسی موانع و راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.
بررسی نقش سرمایه فکری و ابعاد آن در توسعه کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه فکری و کارآفرینی در دهه های اخیر نقش با اهمیتی در اقتصاد جهانی بازی می کنند. سازمان های کارآفرین ابزاری جهت نیل به رشد اقتصادی هستند و تلاش جهت کسب مزیت رقابتی سازمان ها را هرچه بیشتر به سمت دارایی های دانشی از جمله سرمایه فکری سوق می دهد. در دیدگاهی نسبتاً جدید کارآفرینی انعکاس فرآیندهای کسب، ترکیب و استفاده از دانش معرفی شده است.از این رو هدف این تحقیق بررسی تجربی نقش سرمایه فکری در ایجاد کارآفرینی سازمانی می باشد.در این راستا به تعیین نقش ابعاد سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه اجتماعی در ایجاد کارآفرینی می پردازد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان اداره کل تعاون استان تهران می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. آزمون های تحلیل عاملی تاییدی معادلات ساختاری (رگرسیون همزمان چند متغیره) با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سرمایه فکری (920.0 = R2) دارای تاثیر مثبت و معناداری برکارآفرینی است و از بین عناصر سه گانه آن سرمایه انسانی (انسانی: 165.0= R 2 ، ساختاری: 192.0= R2 ، اجتماعی: 595.0 = R2)، بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی سازمانی دارد .