فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
پردیس های دانشگاهی علاوه بر کارکردهای آموزشی و پژوهشی می توانند مکانی برای جامعه پذیری علمی و انتقال هنجارهای علم و بالندگی فرهنگی دانشجویان محسوب شوند. آنچه که مرتون الزامات نهادی علم می نامد. زندگی دانشجویی در ایران به دلیل ضعف شکل گیری اجتماع علمی و نقص در تکامل دانشگاه همیشه بحث برانگیز بوده است. هدف مقاله حاضر تبیین ویژگی های زندگی دانشجویی در ایران از زبان خود دانشجویان، و به عبارت دقیق تر پاسخگویی به این سوال اساسی است که دانشجویان چه دیدگاهی نسبت به محیط پردیس و تمایزات و الزامات نهادی آن دارند؟ در این مطالعه استفاده شده است. بدین منظور تعداد 60 پرسشنامه باز تکمیل شده «تحلیل محتوا» اکتشافی از روش توسط دانشجویان استخراج و کدگذاری و تحلیل شده است. یافته ها نشان داد مضامین ذکر شده توسط دانشجویان، معرف عدم کنشگری آنان در عرصه تولید و مصرف علم، عدم تمایز جدی پردیس با سایر محیط های جوانان، ضعف سنت ها، اسطوره ها، ارزش ها، عادات، آیین ها و دستاوردهای آکادمیک در زندگی دانشجویی می باشد. همچنین بیانگر ضعف شکل گیری اجتماع علمی و هنجارهای آن و نیز دغدغه های دانشجویان عمدتاً فردی و تماشاگرانه و منفعل و غیر ایدئولوژیک است.
نمونه ای از ترجمة مقلوب در علوم اجتماعی نقد کتاب معرفت به مثابة فرهنگ: جامعه شناسی معرفت جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة زیر نقد ترجمة فارسی کتابی دربارة جامعه شناسی معرفت است. نویسنده معتقد است که در ترجمة بسیاری از متون علوم اجتماعی از زبان های دیگر به فارسی، متن اصلی به نحوی تحریف شده به زبان فارسی منتقل می شود و این فرایند بسیار مهم ـ یعنی انتقال معرفت ـ با سهل انگاری انجام می گیرد. نویسنده از دو نوع ترجمة نامطلوب سخن می گوید: ترجمة مقلوب و ترجمة فجیع. در برخی ترجمه های فارسیِ متونِ علوم اجتماعی، معمولاً انتقال معرفت به نحوی فراگیر با دگرشد معرفت ملازم است. وی این نوع ترجمه را ترجمة مقلوب می نامد، اما از نظر وی گاهی اشکالات ترجمه ها از این نیز فراتر می رود و انتقال معرفت به کلی غیر ممکن می شود و متنی نامفهوم ارائه می شود که به «فاجعة اندیشه» و گهگاه دل سردی مخاطبان در مطالعه می انجامد که در این مقاله، ترجمة فجیع نامیده شده است. نویسنده بی آن که به متن اصلی این ترجمه رجوع کند، کوشیده است با ذکر نمونه هایی نشان دهد که بسیاری از جملات این متنِ ترجمه شده یکی از سه حالت زیر را دارند: بی معنایند، نامفهوم و گنگ اند، یا چندپهلو و افاده کنندة چند معنای ممکن اند. عرضة این گونه تولیدات فرهنگی مشکل دار مبیّن ابتذال فرهنگ دانشگاهی در ایران است. بنابراین، نویسنده از تحلیل محتوای کتاب صرف نظر کرده است و فقط در آغاز بحث آن هم به اجمال و اشاره و با اذعان به ناکافی بودن بدان پرداخته است. به نظر وی، این ترجمه را، در منصفانه ترین قضاوت، می توان نمونه ای از ترجمة مقلوب در علوم اجتماعی ایران دانست.
بررسی اثربخشی مراکز آموزش از راه دور شهر بندرعباس در سال 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مراکز آموزش از راه دور از دیدگاه مدیران و مسئولان این مراکز در شهر بندرعباس در سال 1390 انجام گرفت. اثربخشی فعالیت های آموزشی بر اساس مصوبات مؤسسه دستیابی به اهداف آموزش از راه دور مانند: دستیابی به هدف های تقویت توان و بنیه علمی دانش آموزان، ایجاد زمینه برای غنی سازی اطلاعات علمی دانش آموزان، تسهیل ارتباط علمی پژوهشی، جلوگیری از ترک تحصیل فراگیران، الگویی برای جامعیت بخشی به نظام آموزش و پرورش، تثبیت آموزش علمی و بومی و ترویج فرهنگ صحیح استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات تعریف شده است. پرسشنامه این پژوهش شامل 82 سؤال است که برمبنای 8 سؤال اصلی تحقیق دسته بندی شده است. جامعه آماری شامل تمام مدیران مراکز آموزش از راه دور شهر بندرعباس بوده و نمونه آماری مدیران نیز به علت محدود بودن،برابر با جامعه آماری 30 نفر بوده است. از این رو، برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف استاندارد) استفاده شده است. تحقیق نشان می دهد که میزان دستیابی به اهداف در اجرای بخشی از برنامه های مصوب مؤسسه با توجه به عدم آشنایی کامل عوامل اجرایی، با نقص هایی همراه بوده است که نظارت، کنترل و فرهنگ سازی در این زمینه می تواند به رفع نقص ها کمک کند. همچنین نامناسب بودن زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور، به عنوان عاملی اساسی در کاهش اثربخشی این مراکز به شمار می آید.
شکل گیری و توسعه میان رشته ای ها در آموزش عالی: عوامل و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوریت دانش در حیات اجتماعی، پیچیدگی مسائل و نیازهای جامعه، انتظار خدمات اجتماعی و نوآوری و کارآفرینی علمی از دانشگاهها، مساله گشایی و غنی سازی وظایف آموزشی و پژوهشی، توسعه و گسترش فعالیتها و رشته های میان رشته ای را به یک ضرورت راهبردی در آموزش عالی و نظام دانشگاهی تبدیل کرده است. در نیم قرن اخیر، گسترش و توسعه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی میان رشته ای دستاوردها و نتایج مناسبی برای نظام آموزش عالی، دانشگاهها، صنعت و جامعه در کشورهای توسعه یافته داشته است. علاقه مندی و تمایل دانشگاه ها، صنایع، دولت، استادان، محققان و دانشجویان به طراحی و اجرای فعالیتها و رشته های میان رشته ای یکی از مهمترین دستاوردهای فعالیت های میان رشته ای در نظام دانشگاهی و آموزش عالی است. در آموزش عالی و نظام دانشگاهی ایران، شکل گیری و توسعه فعالیت ها و رشته های دانشگاهی میان رشته ای نسبت به اهداف و برنامه، توفیق چندانی نداشته است. در راستای جبران عقب ماندگی های گذشته و فراهم کردن شرایط مطلوب برای شکل گیری و توسعه میان رشته ای ها، هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل و الزامات کلیدی برای شکل گیری و توسعه فعالیتهای دانشگاهی میان رشته ای، است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق کیفی ترکیبی شامل مرور اسناد، فراتحلیل یافته های پژوهشهای دیگر و پیمایش محدود، استفاده شده است. در نهایت، با جمع بندی تحقیقات انجام شده، شش عامل عمده و دوازده الزام کلیدی برای شکل گیری و توسعه فعالیت ها و رشته های دانشگاهی میان رشته ای، استخراج و ارائه شده است.
بررسی تطبیقی جامعه شناسی علم بوردیو و رویکرد کنش گر شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی مفاهیم کلیدی جامعه شناسی علم پیر بوردیو و رویکرد کنش گر - شبکه اختصاص دارد. بوردیو با روی آوردن به مفاهیم میدان، سرمایه، و سرمایة نمادین به اوضاع و احوال تولید علم توجه دارد که از استدلال اولیة وی دربارة حامیان و مدعیان علم در رقابت بر سر سرمایه به وجود آمده است. وی در فعالیت های علمی خود، با نقد رویکرد شبکه- کنش گر که بر بطلان تمایز بین کنش گران انسانی و غیر انسانی تأکید دارد، تصویری گسترده از ناهنجاری های جامعه شناسی جدید علم ارائه می کند، ضمن این که، نظریة کنش گر - شبکه نیز بوردیو را به کاستی های جامعه شناسی کلاسیک علم متهم می کند. در این مقالة بر آن ایم تا با بررسی تطبیقی ابعاد نظری هر دو رویکرد از زوایای متعدد، تمایزات مفهومی و مبنایی آن دو را مشخص کنیم.
مرور نظام مند سه دهه مقالات پژوهشی و راهبردهای مدیریت سلامت جمعیت «علل سزارین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه ی سزارین و رویکرد روزافزون مادران به انجام سزارین های انتخابی، علی رغم عوارض معطوف به سلامت مادر و جنین و کاهش نرخ زایمان طبیعی در سال های اخیر، سزارین را به یک معضل کشوری بدل نموده و به عنوان نوعی رفتار تکمیلی در برنامه ی تنظیم خانواده، موجب کاهش نرخ باروری کل و اغلب مانع تولد نوزادان سوم و بیشتر و نیز موجب کاهش تعدد فرزندآوری شده است. این مطالعه، با اذعان به تأثیر سزارین در ابعاد مختلف به ویژه ساختار جمعیتی کشور، با بهره گیری از «روش مرورمند مقالات پژوهشی» در سه دهه ی اخیر،درصدد بررسی علل سزارین و چالش های پیش روی زایمان طبیعی به منظور ارائه ی راهبردهای مدیریت سلامت جمعیت است. بدین جهت بر اساس روش سیستماتیک تعداد 78 مقاله ی علمی- پژوهشی پس از غربالگر ی، انتخاب و بررسی شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد پرتکرارترین علل مطرح در مقالات جهت انجام سزارین عبارتند از: سزارین قبلی، ترس از درد زایمان طبیعی، نگرش منفی به زایمان طبیعی و نگرش مثبت به سزارین و دلایل پزشکی. این علل در محورهای اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی، شناختی، روان شناختی، پزشکی، حقوقی- قانونی و درمانی- بهداشتی تفکیک می شود. نتایج این مطالعه ی سیستماتیک، بر ضرورت واکاوی علمی مسئله ی سزارین در تحقیقات بین رشته ای و نیز ورود حوزه ی علوم انسانی جهت تبیین علل فرهنگی- اجتماعی آن و نیز تنوع بخشی به روش های تحقیقاتی و بهره مندی از مطالعات کیفی برای بازشناسی علل فزونی سزارین تأکید می کند.
مقایسه ی ضریب تأثیر مجلات تخصصی کشور ایران و کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قرار گرفتن ایران در رتبه ی بالای علمی در بین کشورهای منطقه، برخورداری از دانش پیشرفته و توانایی در تولید علم، بخشی از اهداف بسیار مهم تعیین شده در سند چشم انداز بیست ساله ی ایران می باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه ی شاخص ضریب تأثیر مجلات تخصصی ایران و کشورهای منتخب و ارایه ی پیشنهادهای مناسب انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه ی مقطعی که در پاییز و زمستان سال 1390 انجام گرفت، ضریب تأثیر مجلات تخصصی و شاخص های کمی تعداد مجلات منتشر شده در 25 کشور به روش مرور مستندات مورد مقایسه قرار گرفت. مبنای انتخاب کشورها سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات چک لیست بود که روایی آن با بهره گیری از نظرات متخصصین این رشته تأمین شد و پایایی آن با توجه به عینی بودن متغیرها و وجود توافق کامل بین دو پژوهشگر در استخراج داده های این متغیرها، 100 درصد بوده است. در ادامه، شاخص ضریب تأثیر مجلات کشور های مورد مطالعه در سال های 2009 و 2010 از گزارش (Journal Citation Reports) JCR استخراج گردید و وارد چک لیست شد. با بهره گیری از آمار توصیفی، میانگین این شاخص به تفکیک کشورها مشخص گردید و بر اساس مجموع امتیاز کسب شده توسط هر کشور، رتبه بندی انجام شد.
یافته ها: در 25 کشور مورد مطالعه در سال 2009 و 2010 به ترتیب 1440 و 1507 مجله ی تخصصی وجود داشت که 87 (04/6 درصد) و 124 (23/8 درصد) مورد آن در ISI نمایه شده است. درصد رشد کل مجلات تخصصی منتشر شده در سال 2010 نسبت به سال 2009 در ایران 73/9، ترکیه 5/4 و پاکستان 1/2 بود، اما درصد رشد کل مجلات نمایه شده در ISI در سال 2010 نسبت به سال 2009 در ارمنستان 200، ترکیه 06/58، پاکستان 1/57 و ایران 36 بود.
نتیجه گیری: در مجموع از نظر شاخص های تولید علم در بین 25 کشور مورد بررسی، کشورهای ترکیه، ایران و پاکستان به ترتیب هر کدام با 20، 14 و 9 امتیاز در رتبه های اول تا سوم هستند. نتایج نشان می دهد که خوشبختانه پژوهشگران کشور ما در سال های اخیر تلاش بسیار زیادی در عرصه ی تولید علم داشته اند و هر سال پیشرفت چشمگیری نسبت به سال قبل دارند. نکته ی قابل ذکر این که برای دستیابی به اهداف لحاظ شده در سند چشم انداز بیست ساله، ضمن توجه به استاندارد های ISI، دسترسی آسان مقالات و مجلات برای محققین و چاپ مقاله های مشترک توسط مؤلفین بایستی در دستور کار مؤثر صاحبان فرایند قرار گیرد.
جامعه شناسی حقوق تامّلی بر تعامل یا تضاد مفهوم تجربی از علم و بایدها و نبایدهای ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخه های مختلف علوم انسانی و اجتماعی با یک دیگر ارتباط دارند و نمی توان قایل به نوعی مرز بندی بین آن ها بود. از این منظر، جامعه شناسی حقوق نمود بارز تعامل دو شاخه مهم علوم انسانی و اجتماعی یعنی حقوق و جامعه شناسی است. با این حال، امروزه می توان از این دانش به عنوان دانشی مستقل یاد کرد که حصول شناخت در آن مبتنی بر عقلانیت تجربی است. این دانش در عین حال که فاقد رویکرد معرفت شناختی، هستی شناختی و یا چارچوب نظری نیست، مانند فلسفه حقوق وامدار گزاره های بدیهی و پیش فرض های متافیزیکی نیست و محتوا یا نوع تحلیلهای آن، به نسبت هر نظام حقوقی متفاوت می شود. در خصوص روش شناسی جامعه شناسی حقوق باید گفت از طرفی در حقوق روش استدلال هنجاری بر روش های دیگر غلبه دارد، در حالی که چیستی جامعه شناسی حقوق نمی تواند سازگاری چندانی با روش هنجاری و قیاس منطقی محض داشته باشد و مبتنی بر داده های متغیّر تجربی است. با این حال، موضوع مطالعه جامعه شناسی حقوق نمی تواند محدود به حقوق برآمده از بطن ساختار اجتماعی یا مبتنی بر اراده اجتماعی باشد و جامعه شناسی حقوق می تواند موضوع مطالعه خود را حقوق دولتی نیز بداند؛ اگر چه در مطالعه این موضوع بر دو اصل تأثیر و تأثّر حقوق و جامعه در ارتباط با یک دیگر تأکید دارد و با روش تجربی به مصادیق عینی این دو اصل می پردازد. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و برای استنتاج از روش استقرای توصیفی استفاده شده است.
تحلیل تاریخی وضعیت ارتباطات عمومی علم در مجلات علمی عمومی ایرانی (1290 ـ 1390 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناخت و تحلیل تغییراتی ساختاری در جامعه ایران است که به واسطه انتشار مجلات علمی عمومی ایرانی صورت گرفته است. روش: در این مطالعه از روش تاریخی ـ اَسنادی استفاده شده است. برای این منظور علاوه بر استفاده از اسناد و مدارکی که روشنگر وضعیت علم در ایران هستند، از تحلیل محتوای نمونه های تصادفی مجله های علمی عمومی ایرانی نیز بهره گرفته شد. این نمونه ها هرگز در گذشته به طور منظم و سازماندهیشده، سیاهه برداری نشده بودند و برای اولین بار برای انجام این تحقیق سیاهه ای از آنها تنظیم گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که می توان سه نقش کلی را برای مجلات علمی عمومی ایرانی در ارتباط با تحول و تغییر فضای فرهنگی جامعه ایرانی قایل شد. این سه نقش عبارتند از : 1- معرفی زیرساخت های علم توسط مجله های علمی عمومی 2- گرامیداشت علم توسط مجلات علمی عمومی ایرانی، و 3- گسترش کمی در نهادهای ارتباطات عمومی علم. اصالت/ارزش: این پژوهش، اولین پژوهشی است که نقش مجله های علمی عمومی را در تغییرات ساختاری جامعه ایران مطالعه میکند. این مطالعه با در نظر گرفتن مجلات علمی عمومی به مثابه محیط های فرهنگی، نقش این مجلات را در تشکیل و تطور ساختار ارتباطات عمومی علم در کشور مورد پژوهش قرار داده است.
موقعیت اخلاقی نخبگان نظام اداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت اخلاقی نظام اداری در ایران از ابعاد مختلف درخور بررسی است. چگونگی ""تعریف موقعیت نخبگان نظام اداری"" از نظر اخلاقی یکی از مهم ترین ابعاد این موضوع است. درک و تعریف اخلاقی موقعیت نخبگان نظام اداری در طول زمان شکل گرفته و تأثیرات پایداری در نظام بروکراسی و تعامل افراد با آن برجای می گذارد. این مقاله درصدد است تا ازطریق بررسی چگونگی تعریف جوانان از عملکرد اخلاقی نخبگان نظام اداری، به ارزیابی وضعیت اخلاقی نظام اداری در ایران بپردازد. پرسش اصلی این است که افراد جامعة ما عملکرد اخلاقی نخبگان نظام اداری را چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا عقیده ای جمعی در این زمینه وجود دارد؟ و دست آخر اینکه آیا تعاریف غالب عموماً اخلاقی است یا غیراخلاقی؟
چارچوب مفهومی مقاله با استفاده از نظریه های پدیدارشناسی، سرمایة اجتماعی و نظریه های کنش با تأکید بر وجوه فرهنگی و اخلاقیِ امر اجتماعی تدوین شده است. داده های مورد استفاده در این تحقیق به روش پیمایشی از نوجوانان شهر تهران جمع آوری شده است. در ارزیابیِ موقعیت اخلاقی از سه ارزش اخلاقیِ محوریِ: درست کاری، راست گویی و عفت و پاک د امنی استفاده شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد درک و تعریف نوجوانان مورد تحقیق از عملکرد نخبگان نظام اداری در ایران غیر اخلاقی است. به نظر می رسد چنین تعریفی از موقعیت نخبگان نظام اداری در ایران، به مثابة عقیده ای جمعی، تأثیرات پایداری در بازتولیدِ وضعیت غیراخلاقی نظام اداری برجای می گذارد.
بررسی جایگاه اعتباریات در بعد ناگذرای علم در علوم اجتماعی از دیدگاه روی بسکار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روی بسکار از پیشگامان و رهبران رئالیسم انتقادی، می کوشد از موضعی انتقادی یک بررسی علمی از زندگی اجتماعی به همان معنایی که در علوم طبیعی است، داشته باشد. او در راه اثبات طبیعت گرایی بر وجود «بعد ناگذرای علم در علوم اجتماعی» مانند علوم طبیعی پافشاری می کند. از سویی دیگر بخش معظمی از حیات اجتماعی انسان را اعتباریات احاطه کرده است. از این رو مسئلة اصلی مقاله، بررسی جایگاه اعتباریات در بعد ناگذرای علوم اجتماعی است که به روش تحلیلی عقلی و با هدف روشن شدن توانمندی بعد ناگذرا در تبیین و تحلیل اعتباریات در علوم اجتماعی انجام شده است. می توان گفت بیشترین تأکید بسکار در اثبات بعد ناگذرا بر رابطة عامل و ساختار است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختارها با ویژگی های برشمرده از سوی بسکار، اموری اعتباری و وابسته به کنشگران اند که به اشتباه امور حقیقی و مستقل از آنان پنداشته شده اند و ساختارها با این اوصاف در تضاد با بعد ناگذراست.
بررسی سیر تحول اجتماعی نهادهای فرهنگی و دانشگاهی در اروپا (از سده یازده تا پانزده میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی پیدایش و سیر تحول و شکوفایی نهادهای فرهنگی و دانشگاهی در غرب موضوع پیچیده و دشواری است که به سختی تن به پژوهش می دهد. در این مقاله نخست، با استناد به منابع معتبر، آرای چند مورخ برجستة تاریخ علم و قرون وسطی شناس صاحب نظر دربارة نحوة پیدایش و تأسیس نهادها و مراکز دانشگاهی بررسی می شود و تاریخ نسبتاً دقیقی در خصوص شکل گیری آن ها به دست می آید و سپس اجمالاً به رابطه استادان با دانشجویان و برنامه و مواد درسی و آموزشی آن ها اشاره می شود. در همین زمینه به بررسی کشمکش ها و جدال های فکری و دینی در محیط های دانشگاهی پرداخته و از سوی دیگر به مواضع و رفتار ارباب کلیسا در این مورد اشاره می شود. سرانجام به آمیزه عقلانی و علمی حاصل از این مناقشه ها، که در اواخر قرون وسطی دست مایة پیشرفت تمدن اروپایی و سپس انقلاب علمی شد، اشاره می شود.
رشته، میان رشته و تقسیم بندی علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد تمرکز و تاکید بر رشته و میان رشته در حوزه علوم و معارف، با تقسیم بندی علوم و روابط اجتماعی و فرهنگی دانش پیوند داشته باشد. تاریخ طبقه بندی علوم حکایت از آن دارد که معیار تقسیم بندی یا هستی شناختی و اخلاقی بوده است یا روش شناختی و معرفت شناختی. مبنای وجودشناختی بر پایه این امر شکل گرفته است که وجود دارای سلسله مراتب است؛ مبنای اخلاقی نیز به میزان اثربخشی و فایده علوم در رفع احتیاجات زندگی عملی فردی یا اجتماعی مربوط است. در مقابل، مبنای روش شناختی بر این واقعیت مبتنی است که روش های کشف حقیقت و اثبات دیدگاه درست، بسیار متنوعند. بنابراین، روش کسب معرفت در برخی از علوم از بقیه متفاوت و کامل تر تلقی شده است. بر همین قیاس، هر شاخه و رشته از علم بر مبنای معرفت شناختی، بر نظام حقیقت تاکید داشته است. این که کدام معیار، معیار اصلی طبقه بندی علوم باشد، گرایش دارندگان علوم به سمت رشته یا میان رشته را نیز تعیین می کند. حسب این تمایز، «میان رشته ای»، در وهله اول، با عطف توجه به معیار هستی شناختی و اخلاقی، مطرح شده است و در مقابل، «رشته» با عطف توجه به معیار روش شناختی و معرفت شناختی به دست آمده است. در دوران مدرن، به دلیل غلبه تقسیم بندی ناشی از معیارهای روش و صدق، «رشته» مبنای آموزش و پژوهش قرار گرفت، اما به دلیل خدشه در این معیار، بار دیگر به معیارهای هستی شناختی و اخلاقی توجه شده و میان رشته ای در کانون توجه قرار گرفت. سیالیت معیار «روش» در مقام مقسّم علوم، مرزبندی های موجود را دچار چالش کرده است و توجه به فایده مندی علوم از جنبه حل المسائلی، افق همکاری های میان رشته ای را نوید داده است. از این نظر، این مطالعه به بررسی این نسبت سنجی می پردازد.
سیاست علمی در ایران پس از انقلاب اسلامی ( با تأکید بر علوم انسانی در اسناد بالا دستی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با ورود دانش نوپای سیاست گذاری به ایران، تلاش برای کاربست آن در حوزه های مختلفی که در آنها امکان سیاست گذاری هست، آغاز شده است. از جملة این حوزه ها، حوزة علم است. این مقاله به سیاست های علمی پس از انقلاب اسلامی در بخش علم با تأکید بر علوم انسانی می پردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است که پس از شکل گیری نظام اسلامی در ایران، در سیاست های تدوین یافته در زمینة علم (انسانی)، به چه اموری توجه شده است؛ سیاست علمی چه تغییراتی را پشت سر گذارده و از چه الگویی تبعیت می کند. روش تحقیق با توجه به تأکیدی که بر اسناد بالادستی وجود دارد تحلیل محتوا و در مواردی به تحلیل گفتمان است و نتیجة تحقیق رشد تدریجی توجه به علم طی سال های پس از انقلاب و استفاده از الگوهای متنوع در سیاست گذاری، و غلبة حاکمیت سیاست تبعی در نگاه به علم (انسانی ) است.
بررسی وضعیت دانشگاه های دولتی تهران در تحقق فرایند تبدیل دانش به فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی وضعیت دانشگاه های دولتی تهران در تحقق فرایند تبدیل دانش به فناوری است. به منظور دستیابی به هدف فوق، ابتدا شناسایی و تأیید عوامل اصلی و فرعی مؤثر بر فرایند تحقق تبدیل دانش به فناوری و اجرای مصاحبه نیمه ساختمند با صاحب نظران و متخصصان حوزه علم و فناوری انجام گرفت. در ادامه دیدگاه های صاحب نظران، متخصصان و خبرگان حوزه دانش و فناوری در مجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مؤسسات پژوهشی وابسته به آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از وضعیت نامطلوب دانشگاه ها در این حوزه بوده که مستلزم سرمایه گذاری اساسی در این زمینه جهت بهبود عملکرد دانشگاه ها در تحقق فرایند تبدیل دانش به فناوری و در نهایت رشد و توسعه کشور خواهد بود.