آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

شاخه های مختلف علوم انسانی و اجتماعی با یک دیگر ارتباط دارند و نمی توان قایل به نوعی مرز بندی بین آن ها بود. از این منظر، جامعه شناسی حقوق نمود بارز تعامل دو شاخه مهم علوم انسانی و اجتماعی یعنی حقوق و جامعه شناسی است. با این حال، امروزه می توان از این دانش به عنوان دانشی مستقل یاد کرد که حصول شناخت در آن مبتنی بر عقلانیت تجربی است. این دانش در عین حال که فاقد رویکرد معرفت شناختی، هستی شناختی و یا چارچوب نظری نیست، مانند فلسفه حقوق وامدار گزاره های بدیهی و پیش فرض های متافیزیکی نیست و محتوا یا نوع تحلیلهای آن، به نسبت هر نظام حقوقی متفاوت می شود. در خصوص روش شناسی جامعه شناسی حقوق باید گفت از طرفی در حقوق روش استدلال هنجاری بر روش های دیگر غلبه دارد، در حالی که چیستی جامعه شناسی حقوق نمی تواند سازگاری چندانی با روش هنجاری و قیاس منطقی محض داشته باشد و مبتنی بر داده های متغیّر تجربی است. با این حال، موضوع مطالعه جامعه شناسی حقوق نمی تواند محدود به حقوق برآمده از بطن ساختار اجتماعی یا مبتنی بر اراده اجتماعی باشد و جامعه شناسی حقوق می تواند موضوع مطالعه خود را حقوق دولتی نیز بداند؛ اگر چه در مطالعه این موضوع بر دو اصل تأثیر و تأثّر حقوق و جامعه در ارتباط با یک دیگر تأکید دارد و با روش تجربی به مصادیق عینی این دو اصل می پردازد. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و برای استنتاج از روش استقرای توصیفی استفاده شده است.

تبلیغات