فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۰۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسنده ی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیت ها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانه ی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعه ی توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفته است؟ جامعه ی آماری مورد مطالعه مجموعه داستان های کوتاه و رمان های نوشته شده در دوره ی معاصر ادبیات ایران است. منظور از دوره ی معاصر از مقدمات بروز انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن 1357 است. نمونه ی آماری شامل 2 نویسنده و 5 اثر داستانی است که بر اساس نظر 27 متخصص و با استفاده از روش دلفی انتخاب شده اند. مبنای روشی این پژوهش «عین گرایی دیالکتیکی» است. بر این مبنا و با استفاده از نظریات جرج زیمل، هنری لوفور و لوسین گلدمن و بسط هم زمان آن ها، به چارچوب تحلیلی دیالکتیکی منطبق با نوع پنجم دیالکتیک مورد تعریف ژورژ گورویچ با عنوان «دیالکتیک چشم اندازها یا تقابل مناظر» می رسیم که بر اساس آن می توان با بررسی هر جزء از سیستم اجتماعی به رابطه های متقابل آن عنصر یا جزء با عناصر یا اجزاء دیگر رسید. با استفاده از این چارچوب تحلیلی، امکان قرار دادن داده های حاصل از پژوهش ها و هم چنین اطلاعات ارتباطی عناصر در کنار هم و ایجاد یک نظام یا سیستم اطلاعات اجتماعی را فراهم نمود و از طریق این سیستم به تحلیل کلی جامعه/متن دست یافت. آنچه می توان به عنوان نتیجه ی کلی تحقیق و در جواب سؤال اصلی تحقیق ارائه نمود آن است که هیچ کدام از نویسندگان منتخب را نمی توان به طور مطلق دیالکتیک گرا یا برعکس نامید زیرا هر کدام از آثار آنان با توجه به موقعیت اجتماعی و زمان نگارش اثر و شرایط اجتماعی و فردی نویسنده و هم چنین نوع و حجم داستان، می تواند دارای خط سیر ساختاری متفاوتی باشد.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در افزایش موفقیت مدیریت شهری شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مشارکت شهروندان در افزایش موفقیت مدیریت شهری شهر شیراز انجام شده است. روش این پژوهش با توجه به هدف پژوهش از نوع کمی و پیمایشی است. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته در میان تعداد 278 نفر به وسیله فرمول کوکران برآورد شده بود، جمع آوری شده و رابطه بین همه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته در یک مدل معادله ساختاری آزمون شده است. نتایج حاصل از مدلسازی معادله ساختاری که در راستای آزمون فرضیات بوده است نشان داد که در مدل پژوهش قویترین اثر مربوط به رابطه بین بازنمایی قدرت شهروندان با میزان موفقیت مدیریت شهری با ضریب (91/0) بوده است. بعد از آن اثر متغیر تاثیرگذاری و نظارت شهروندی باضریب (79/0) در جایگاه دوم اثرگذاری قرار دارد و در نهایت به ترتیب متغیرهای تمایلات جمعی، دموکراسی، بازسازی شهر و ساختار سیاسی حاکمیت هر کدام با ضرایب مشخصی اثر مستقیم و معناداری بر میزان موفقیت مدیریت شهری در شهر شیراز داشته اند.
ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی تحصیلی یا دانشگاهی، به عنوان یکی از اشکال بیگانگی، اصطلاحی برای توضیح جدایی دانشجویان یا دانش آموزان از فرایند یادگیری و تجربة منزوی بودن از یک گروه تحصیلی یا دانشگاهی است که شخص باید به آن تعلق داشته باشد یا درگیر آن باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطة میان ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایش و جامعة آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93- 94 است که 390 نفر از آن ها براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة ناسازی (هیسترسیس) بوردیو است. پس از جمع آوری اطلاعات، فرضیه های تحقیق در دو سطح توصیفی- استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS بررسی شد. مطابق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین میدان درون دانشگاهی (هنجارهای محدودکننده، جامعه پذیری آموزشی ضعیف) با متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) تأثیر مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین براساس نتایج آزمون مدل نظری تحقیق که با روش معادلات ساختاری انجام شد، مؤلفه های میدان دانشگاهی، 40 درصد از تغییرات متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) را تبیین می کنند.
پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی بود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری 17108 نفر ساکنان شهر دهاقان بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف با آلفای کرونباخ 76/0 و پرسشنامه الگوی مصرف انصاری و طیبی با آلفای کرونباخ 74/0 صورت گرفت. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید. بین سبک زندگی مبتنی بر پیشگیری از بیماریها و سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با اصلاح الگوی مصرف(01/0p<)، سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با الگوی مصرف مدگرایانه(05/0p<) و سبک زندگی مبتنی بر معنویت و سلامت جسمی و روانی با الگوی مصرف مبتنی بر تبلیغات(01/0p<)، رابطه وجود دارد. اصلاح الگوی مصرف مستلزم ارتقاء سبک زندگی در ابعاد مختلف (بعد معنوی، روانشناختی و تندرستی و...) می باشد.
شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بالای فرهنگ در شهر خلاق، برنامه ریزان شهری باید رویکردی فرهنگی در برنامه ریزی های شان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر برای توسعه استفاده کنند. هدف این پژوهش، ارزیابی شهرهای استان سمنان بر اساس شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری بوده و با روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است. در این پژوهش، عمده ترین شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری معرفی و با استفاده از مدل ویکور به سنجش و ارزیابی آنها در شهرهای استان سمنان پرداخته شده است. نتایج حاصل شده از مدل ویکور حکایت از آن دارد که بین شهرهای پرجمعیت و شهرهای کم جمعیت استان سمنان به لحاظ برخورداری از شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری، اختلاف بسیار قابل توجهی وجود دارد. در این زمینه سه شهر سمنان، شاهرود و دامغان که در مجموع بیش از 72 درصد کل جمعیت شهری استان سمنان را در خود جای داده اند، بیشترین منابع فرهنگی را در اختیار دارند و طبیعتاً پتانسیل بسیار بالاتری را جهت تحقق شهر خلاق دارا هستند و در مقابل 17 شهر دیگر استان که تنها 28 درصد کل جمعیت شهری استان را در خود جای داده اند، منابع فرهنگی چندانی در اختیار نداشته و پتانسیل چندانی در جهت تبدیل شدن به شهر خلاق ندارند.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی در بین ساکنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حیات خانواده مرهون ارزش های آن است و یکی از ارزش هایی که تأثیر مستقیم در سازگاری زوجین و تحکیم و ثبات خانواده دارد، خانواده گرایی است که این سازه اجتماعی، در هر فرهنگی متفاوت است. امروزه ساختار اجتماعی جوامع پیچیده شده و نمی توان برای آن ها سلسله مراتب ساده که فقط از طریق درآمد و مالکیت تعیین می شود، در نظر گرفت بلکه سایر اشکال سرمایه از جمله سرمایه فرهنگی در انتخاب سبک زندگی افراد و چگونگی زندگی آن ها مؤثر است. این پژوهش درصدد است به بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی بپردازد. روش: این تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری، ساکنین شهر اصفهان می باشند که با فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ، حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و بر اساس نمونه گیری سهمیه ای مبتنی بر محل سکونت انتخاب شده اند. داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد خانواده گرایی و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص سرمایه فرهنگی جمع آوری شده و با کمک نرم افزار spssو اندازه گیری ضرایب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج: این پژوهش نشان داد که سطح سرمایه فرهنگی پاسخگویان پایین تر از متوسط بوده ولی خانواده گرایی در نمونه از میانگین بالاتر است. این تحقیق نشان داد که افراد با سرمایه فرهنگی بالاتر به دنبال سبک های زندگی انتخابی خود بوده و نوعی فردگرایی در این گونه افراد قابل ملاحظه است و رابطه همبستگی و معکوس بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی وجود دارد. سرمایه فرهنگی شکل دهنده سبک زندگی فردی است و با افزایش آن ترجیحات فردی بر مبنای سلایق و عادات خاص افزایش می یابد که نتیجه آن می تواند منجر به گزینش نوعی سبک زندگی انتخابی و حتی متفاوت با سایرین شود.
بررسی ارتباط میان ترجیحات موسیقایی و شهر محل سکونت مطالعه ی مقایسه ای دانش آموزان شهرهای شیراز و قائمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان و ترجیحات موسیقایی آنها پرداخته شده است. نمونه ی پژوهش 701 دانش آموز دبیرستانی شیراز و قائمیه بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شده، داده ها با استفاده از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که نوع شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان با تفاوت در بعد رفتاری ترجیح موسیقائی آنها ارتباط معناداری دارد. در زمینه ی ارتباط میان شهر محل سکونت دانش آموزان و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها یافته های پژوهش حاکی از معناداری تفاوت ترجیح موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی، موسیقی ملل غیرغربی و موسیقی غربی و شهر محل سکونت آنها بود. در مورد ارتباط میان ناحیه ی شهری محل سکونت افراد و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها، یافته های پژوهش نشان دادند که ترجیح موسیقی های پاپ ایرانی داخلی، موسیقی غربی، موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی و موسیقی ترکیبی ایرانی ارتباط معناداری با ناحیه ی شهری محل سکونت افراد دارد.
بررسی وضعیت سواد انرژی در بین شهروندان منطقه 19 شهرداری تهران و رابطه آن با مصرف کالاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده های اجتماعی به علت ویژگی پویای خود، همواره با متغیرهای گوناگون در بستر جامعه در ارتباط هستند. «سواد انرژی» به عنوان یک مفهوم و یک متغیر اجتماعی در این راستا قرار می گیرد. «مصرف کالاهای فرهنگی» از متغیرهای اجتماعی-فرهنگی محسوب می شود که با «سواد انرژی» ارتباط دارد. از این رو، بررسی وضعیت سواد انرژی در بین شهروندان منطقة 19 شهرداری تهران و رابطة آن با میزان مصرف کالاهای فرهنگی هدف اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. برای رسیدن به این هدف از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعة آماری شامل افراد بزرگسال 15 تا 65 سالة ساکن در منطقة 19 تهران می شود که برابر با 189000 نفر هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 400 درنظر گرفته شده است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد میزان سواد انرژی پاسخگویان در بعد شناختی کم و در بعد اثربخشی و رفتاری تقریباً زیاد است. بین سواد انرژی در ابعاد شناختی با مصرف فرهنگی میان پاسخگویان رابطة معناداری وجود دارد. مقدار میانگین ها نشان می دهد مصرف فرهنگی در بین پاسخگویانی که گزینة درست را در ارتباط با سواد انرژی در بعد شناختی انتخاب کردند، بیشتر است. همچنین، آزمون رابطة بین سواد انرژی در بعد اثربخشی و مصرف فرهنگی از طریق آمارة همبستگی پیرسون (258/0) و سطح معنی داری (000/0)، با اطمینان 99 درصد دلالت بر این دارد که بین «سواد انرژی در بعد اثربخشی» و «میزان مصرف فرهنگی» رابطة معنادار مستقیم وجود دارد. همچنین، بین سواد انرژی در بعد رفتاری و مصرف فرهنگی با ضریب همبستگی پیرسون (328/0) و سطح معنی داری (001/0) در بین پاسخگویان رابطة مستقیم و معنادار مشاهده می شود.
واکاوی عبارت «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن در زبان فارسی در پرتوی الگوی هَیجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهره گیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانه قطعه زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافته های این پژوهش نمایانگر آن است که قطعه زبانی «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمع گرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان مرتبط با آن، چه بسا دربارة گذشته، دارای گستردگی بیشتری می باشد. تعدد کاربرد این زباهنگ (زبان+ فرهنگ) بر پایه رویکردهای مبتنی بر هیجانات، حاکی از آن است که مردم ایران نسبت به این مفهوم دارای درجه بالایی از حس عاطفی بوده و در نتیجه، سطح هَیجامَد آنان از این زباهنگ در سطح بالایی (هَیجامَد درونی و هَیجامَد کلی) قرار دارد. برخورداری از هَیجامَد بالا به این زباهنگ، منجر به درک کامل و عمیق آن توسط ایرانی ها و در نتیجه افزایش شمار واژگان مرتبط با این مفهوم در زبان فارسی شده است. علاوه بر این، نتایج حاصل از بررسی دقیق این قطعه زبانی با در نظر گرفتن الگوی هایمز (1967)، حاکی از آن است که این زباهنگ اغلب در موقعیت های غیررسمی در گفتار، توسط شرکت کنندگانی که رابطه میانشان ممکن است از نوع هم تراز یا غیرهم تراز باشد، عمدتاً با هدف حفظ معیارهای ادب با لحن های مختلفی نظیر لحن های ملتمسانه، تحسین آمیز، توهین آمیز، کنایه آمیز و ... در مکالمات شفاهی مورد کاربرد قرار می گیرد.
پدیدارشناسی تجربی واکنش به مرگ؛ مطالعه زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولاً واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیاً فهم های مذهبی تأثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
برساخت معنایی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کم آبی و خشکسالی زاینده رود (با تأکید بر پایداری شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برساخت معنایی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کم آبی و خشکسالی زاینده رود با تأکید بر پایداری شهری، از طریق تجربه زیسته ی شهروندان اصفهانی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش مطالعه ی حاضر کیفی، از نوع پدیدارشناسی و نحوه ی نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس بوده است. بر این اساس 32 نفر از شهروندان زن و مرد اصفهانی در محدوده ی سنی 30 تا 65 سال انتخاب شدند و در طول مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته، تجربه ی زیسته ی خود درباره ی کم آبی و خشکسالی زاینده رود را به طور کامل بیان کردند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و برای تعیین اعتبار یافته ها از معیارهای قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان و مطابقت با عینیت داشتن، استفاده شد. یافته های این پژوهش در قالب 4 مقوله ی فراگیر دسته بندی شد که حاصل استخراج و مفهوم بندی داده ها در 92 مقوله ی پایه، 27 مقوله ی سازمان دهنده و 14 مقوله ی زیر فراگیر است. مقوله های فراگیر به عنوان پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کم آبی و خشکسالی زاینده رود با تأکید بر پایداری شهری عبارتند از: سرمایه ی اجتماعی(کاهش مشارکت اجتماعی،...)، سرمایه ی سیاسی(کاهش اعتماد سیاسی، ...)، سرمایه ی اقتصادی(کاهش قیمت زمین های کشاورزی بی آب و کم آب، تغییر در کاشت محصولات، ...) و سرمایه ی فرهنگی(تغییر در ذائقه ی غذایی، ...)، در مجموع یافته ها بیانگر آن است که کم آبی و خشکسالی زاینده رود، سرمایه های(اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) شهروندان و بویژه ساکنان منطقه ی شرق اصفهان(عمدتاً کشاورزان) را تحت تأثیر قرار داده است. در عین حال، شهروندان خشکسالی و کم آبی را دلیل اساسی تخریب تمدن و فرهنگ شهر تاریخی اصفهان قلمداد نموده و سلامت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شهر را در خطر می بینند.
خوانش قرآنی از سرمایه اجتماعی با تأکید بر سوره حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی از مهم ترین نظریات جامعه شناسی، مدیریت، علوم سیاسی و... در عصر کنونی است. این مفهوم با تسهیل روابط اجتماعی و کاهش هزینه های مبادلاتی کارآیی جامعه را بهبود می بخشد؛ از سوی دیگر وجوه گوناگونی مانند: اعتماد، هنجارها و شبکه را شامل می شود. پژوهش حاضر درصدد است تا با رویکرد تحلیلی توصیفی و با استفاده از روش، اسنادی و کتابخانه ای به تبیین و معرفی مهم ترین مؤلفه های ساختاری، شناختی و رابطه ای سوره حجرات بپردازد. این سوره، در برگیرنده آداب و اصول ارتباطی است که زمینه های ارتباط سالم را ترسیم می نماید. این مفاهیم، در برگیرنده مهارت های ارتباطی و موانع مخرب آن است. مؤلفه هایی که در این سوره بدان پرداخته شده، در سطح ساختاری، شناختی و رابطه ای؛ تقویت کننده سرمایه اجتماعی خواهد بود. مؤلفه هایی مانند؛ رعایت ادب و احترام، انجام تمام امور بر اساس معیارهای دینی، پیشی نگرفتن بر دستورات و تعالیم خدا و رسول اکرم(6) در حقیقت همان کنترل و نظارت دائمی افراد توسط خداوند متعال؛ انضباط اجتماعی، اخوت و برادری، وحدت و یکپارچه نگری، تحلیل و ریشه یابی صحت اخبار، موانع مختل کننده و سلبی مانند: سوظن، عیب جویی، غیبت، تمسخر، لقب گذاشتن بر دیگران ....
بررسی رابطه گونه های هویت جمعی با مصرف گونه های موسیقیایی نمونه مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از دهه 1970 نوعی چرخش مطالعاتی از تمرکز صرف بر وجوه تولید به وجوه مصرف به ویژه مصرف فرهنگی و نوعی چرخش تبیینی از تأکید بر متغیرهای به اصطلاح «سخت» مانند طبقه، به تأکید و توجه به متغیرهای به اصطلاح «نرم» مانند هویت اتفاق افتاد. بر اساس این، پژوهشگران به مصرف موسیقیایی که یکی از مهم ترین گونه های مصرف فرهنگی است و تبیین آن بر اساس هویت جمعی توجه کردند. با وجود این، جامعه شناسان جامعه ما به هر دو واقعیت بررسی مصرف گونه های موسیقیایی و تبیین آن بر اساس عوامل فرهنگی، کمتر توجه کرده اند. با درنظرگرفتن محدودیت های بالا، مقاله حاضر نتیجه پژوهشی کمّی - پیمایشی است که درباره رابطه مصرف گونه های موسیقیایی با هویت جمعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان لر دانشگاه یاسوج بوده اند که برای دسترسی به آنان از شیوه نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، مصرف موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک غربی به ترتیب پرمصرف ترین و کم مصرف رین گونه های موسیقیایی دانشجویان بوده اند. رابطه هویت قومی با مصرف گونه های موسیقیایی محلی، پاپ و مذهبی، مثبت و معنادار و با موسیقی سنتی و غربی، غیرمعنادار بود. رابطه هویت ملی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، منفی و معنادار، با موسیقی مذهبی، مثبت و معنادار و با سایر گونه های موسیقی غیرمعنا دار بود. رابطه هویت جهانی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، مثبت و با موسیقی های سنتی، محلی و مذهبی، منفی و معنادار بوده است. درنهایت می توان گفت میزان برجستگی، تعهد و تعلق به هر یک از گونه های هویت جمعی، ذائقه مصرف موسیقیایی فرد را به سمت و سوی مصرف یک نوع موسیقی خاص سوق می دهد؛ به عبارتی افراد منفعلانه موسیقی مصرف نمی کنند، بلکه فعالانه متناسب با سرمایه های هویتی خود موسیقی های خاصی را انتخاب و مصرف می کنند.
نقش تعدیل کننده ارزش های فرهنگی در رابطه عدالت با رفتار های انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت در بسیاری از پژوهش ها به عنوان متغیری که زمینه بازداری از رفتار های انحرافی را فراهم می کند، معرفی شده است. با این حال نتایج به دست آمده در مطالعات انجام شده در این مورد، گاهی با یکدیگر ناهمخوان اند. به همین دلیل این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده پنج ارزش فرهنگی شامل فاصله قدرت، اجتناب از تردید، مردانگی/ زنانگی، جمع گرایی/ فردگرایی و غایت نگری زمانی (پویاییِ کار) در رابطه عدالت ادراک شده با رفتار های انحرافی اجرا شد. نمونه پژوهش 280 نفر بودند که به شیوه سهل الوصول (در دسترس) انتخاب شدند. ابزار های سنجش متغیرها شامل پرسشنامه ارزش های فرهنگی، پرسشنامه عدالت ادراک شده و پرسشنامه رفتار های انحرافی بودند. نتایج نشان داد که در مردانگی/ زنانگی و فاصله قدرتِ بالا، بین عدالت توزیعی با رفتار های انحرافیِ معطوف به سازمان و در مردانگی/ زنانگیِ بالا، بین عدالت توزیعی با رفتار های انحرافیِ معطوف به افراد، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در پویاییِ کار پایین، رابطه عدالت رویه ای با رفتار های انحرافی معطوف به سازمان نیرومندتر از این رابطه در پویاییِ کار بالا است. همچنین در اجتناب از تردیدِ پایین ، عدالت رویه ای با رفتار های انحرافیِ معطوف به افراد، دارای رابطه مثبت و معنادار و در مردانگی/ زنانگیِ پایین، رابطه عدالت رویه ای با رفتار های انحرافیِ معطوف به افراد منفی است. ولی این رابطه در مردانگی/ زنانگیِ بالا مثبت است. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که ارزش های فرهنگی می تواند روابط متعارف بین عدالت ادراک شده با رفتار های انحرافی را تحت تأثیر قرار دهد. این یافته برای پژوهش و نظریه پردازی در ایران، واجد اهمیت است.
تحلیلی بر بیگانگی تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی تحصیلی به جدایی عاطفی یا شناختی از جنبه های مختلف بستر آموزشی مانند فرایند تحصیل و یادگیری، فضای دانشگاه، استادان، دانشجویان دیگر و احساس جدایی از تولیدات علمی شان و در یک کلام، انسان دانشگاهی مطلوب اشاره دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان بیگانگی تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان و برخی از عوامل مؤثر بر آن است. این پژوهش با روش پیمایشی روی دانشجویان رشته های مختلف مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد صورت گرفته است. یافته های حاصل از اندازه گیری بیگانگی تحصیلی در پنج بعد بی قدرتی، بی معنایی، بی هنجاری، بدبینی و انزوای اجتماعی نشان می دهد میانگین بیگانگی تحصیلی دانشجویان کمی بالاتر از حد متوسط است و میزان احساس بی قدرتی و بدبینی دانشجویان در مقایسه با ابعاد دیگر بیشتر است. همچنین، براساس نتایج تعامل با استادان، انگیزة تحصیلی و دیدگاه دیگران مهم به تحصیل تأثیر مستقیم بر کاهش بیگانگی تحصیلی دانشجویان دارند و رضایت از رشتة تحصیلی، نگرش به آیندة شغلی و خودپندارة تحصیلی تأثیر غیرمستقیم بر کاهش بیگانگی تحصیلی دانشجویان دارند.
تأملی بر محل برگزاری مراسم آیینی روز عاشورا در شهر ایلام با تأکید بر میدان 22 بهمن و پنج راه جهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین ها را می توان آداب و رسومی دانست که طی سال های طولانی شکل گرفته اند و روابط و مناسبات انسان ها با جامعه، محیط و تاریخ را در فضایی نمادین، تعریف و تنظیم می کنند. آیین ها ریشه در باورها، احساسات و هویت اجتماعی مردم دارند و به همین دلیل، اغلب، برگزاری آنها به شکلی خودانگیخته از سوی افراد جامعه صورت می پذیرد. آیین روز عاشورا نیز یک مراسم دسته جمعی است که هر ساله تکرار می شود و بر کالبد و ظاهر شهرها تأثیر می گذارد؛ همچنین خاطره انگیز است و برای مکان برگزاری، ایجاد هویت می کند. نگارندگان در این پژوهش کاربردی که با استفاده از روش های اسنادی و میدانی انجام گرفته است، به دنبال یافتن پاسخ برای سؤال های زیر بودند: 1. آیا مکان های فعلی برگزاری مراسم روز عاشور در شهر ایلام، کارآمد و متناسب با این آیین است؟ 2. آیا مکان های برگزاری آیین روز عاشورا در شهر ایلام توانسته است خاطره انگیز باشد و حس تعلق مکانی را ایجاد کند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثریت پاسخ دهندگان، مکان های فعلی برگزاری مراسم را نامناسب دانسته و خواهان تغییر کالبدی در مکان های فعلی یا انتقال مکان های کنونی به محل دیگری از شهر بوده اند. آنها آیین های جمعی را سبب ایجاد فضاهایی خاطره انگیز، بامعنا و نمادین دانسته اند که در هویت بخشی به فضاها مؤثر هستند؛ همچنین سیاه پوش کردن مساجد و حسینیه ها، تجمع های مردمی و هیئت های عزاداری، سینه زنی، زنجیرزنی، علم گردانی، نوحه خوانی و تعزیه خوانی را از عناصری دانسته اند که بیشترین تأثیر را بر ذهن بازدیدکنندگان در مکان های برگزاری مناسک و آیین این روز داشته و سبب شکل گیری خاطره و هویت بخشی به مکان شده است.
نظریه توسعه نیافتگی تعاونی ها در ایران :استراتژی داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استفاد از رویکرد بر ساختی و روشناسی نظریه داده بنیاد به بازسازی معنایی موانع توسعه بخش تعاون بر اساس مصاحبه با مطلعین کلیدی می پردازدمهمترین پرسش های تحقیق حاضر این خواهد بود که " چه مدل نظری توسعه تعاونی ها را از دیدگاه مطلعین کلیدی تبیین می کند؟از دیدگاه مطلعین کلیدی چه عواملی باعث توسعه نیافتگی بخش تعاون گشته است؟" چه تغییراتی باید رخ دهد تعاونی ها توسعه یابند ؟ متعین های تعدیل ساختاری قبل و بعد از انقلاب ، مدیریت نامطلوب در تعاونی های بزرگ و ناتوانی در انطباق تعاونی های کوچک به عنوان شرایط علی درونی؛ تحریم های بین المللی و توسعه شهرنشینی و رفاه نسبی و رشد فردگرایی به عنوان شرایط علی بیرونی؛ اصلاحات ارضی ،ابعاد حقوقی – قانونی و کاهش سودمندی برخی تعاونی ها به عنوان بستر ؛جنگ ، کمبود سرمایه مالی ،کمبود سرمایه اجتماعی و کمبود سرمایه فرهنگی و ضعف مدیریتی به عنوان شرایط مداخله گر ؛ ضعف توسعه فرهنگی (آموزش مهارتهای کاریابی، ضعف آموزش آگاهی نسبت به ارزش های تعاونی ها ) ودولت محوری ؛فقدان توسعه سرمایه اجتماعی به عنوان راهبرد و پیامدهای عدم توسعه تعاونی ها و مقوله هسته ای این بررسی موانع توسعه تعاونی است که مقولات عمده فوق را در بر می گیرد.
بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی- اقتصادی در مصرف کالاهای فرهنگی جوانان 29-15 ساله شهر تهران (نمونه مورد مطالعه: فرهنگسراهای بهمن و اشراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان یکی از عوامل مهم داوری های زیباشناختی و یکی از مولفه های ذایقه عمومی جامعه رو به فزونی است.در این مقاله، گروه نوجوان و جوان (29-15 ساله) در شهر تهران به عنوان شهر پیشرو در حوزه فرهنگی به عنوان گروه هدف مورد توجه قرارگرفته و عوامل جمعیت شناختی تاثیرگذار برذایقه مصرفی آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. در کشور ما، سهم جمعیتی این گروه بیش از هر گروه دیگری است. نظریات مختلفی در مورد مصرف فرهنگی و عوامل موثر بر آن طرح و بسط داده شده است از جمله بوردیو در این حوزه جزو صاحب نظران مهم به شما می رود. وی از انواع سرمایه ها و نوع مصرف کالای فرهنگی را مرتبط با برخی از عوامل به ویژه پایگاه طبقاتی و اجتماعی می داند. در همین ارتباط، توجه به سبک زندگی جای مهمی را به خود اختصاص می دهد. با عنایت به مباحث نظری و جهت بررسی موضوع، نمونه ای به تعداد 366 نفر از دو مراجعه کنندگان به دو فرهنگسرای اشراق و بهمن انتخاب شده و پرسشنامه طراحی شده جهت برآورد نظرات پاسخگویان به آنها ارایه شد.نتایج نشان داد که عوامل جمعیتی از جمله جنس، سطح تحصیلات فرد و والدین، رتبه فرزند و موارد مشابه تاثیر قابل توجهی بر مصرف کالاهای فرهنگی مورد استفاده دارد.
بازنمایی فرهنگ سیاسی در شعر کردی: تحلیل محتوای اشعار هژار و هیمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف نحوه بازنمایی فرهنگ سیاسی در اشعار کردی، اشعار عبدالرحمن شرفکندی (متخلص به هژار) و سید محمدامین شیخ الاسلامی موکری (متخلص به هیمن) را بررسی می کند. معیارهای اصلی انتخاب شاعران، مقبولیت اجتماعی و فرهنگی و جایگاه نخبگی بوده است. دوران حیات دو شاعر (1369-1300) دوره تجربه ظهور و توسعه مدرنیزاسیون و ناسیونالیسم در کردستان است و ادبیات این دوره مجرایی برای شناسایی تغییرات به وجودآمده در مناسبات فرهنگی و سیاسی اجتماع کردی است. در این پژوهش، از تحلیل محتوای آثار این دو شاعر بهره گرفته شده است که در فواصل زمانی 1320- 1369 سروده شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی سنت گرا، بازتابی بسیار اندک در اشعار مورد بررسی داشته است و چرخشی به سوی فرهنگ سیاسی تجددگرا دیده می شود. غلبه نگاه عاملیت گرایانه و بازاندیشانه به ساختار اجتماعی و فرهنگی مناطق کردنشین که بخشی از جامعه ایران است، تأکید بر ضرورت وجود مجاری نهادمند تغییرات مسالمت آمیز و خشونت زدایی از زندگی سیاسی از مشخصه های اصلی این اشعار محسوب می شود. در میان ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی، بیشترین مشابهت به بعد نگرش به آزادی های فردی معطوف است. ابعاد عدالت اجتماعی و مشارکت سیاسی در اشعار هژار و ابعاد نگرش به جنسیت و نگرش به تغییرات اجتماعی و سیاسی در اشعار هیمن بیشتر بازنمایی شده است.
فراتحلیل رابطه بین طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی با تأکید بر متغیر تعدیل گر قومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به رشد تحقیقات در حوزه علوم انسانی و اجتماعی تسلط بر تمام ابعاد یک مسئله تاحدزیادی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، محققان به انجام تحقیقات ترکیبی روی آورده اند که عصاره تحقیقات موجود در یک موضوع خاص را به روشی منظم برای آنها فراهم می کند؛ ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل برای تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره ارتباط طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی است. برای انجام فراتحلیل حاضر 14 پژوهش مرتبط در سال های 1395-1385 انتخاب شده اند که هدف آنها ارزیابی ارتباط میان طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی بوده است . همچنین، این پژوهش ها به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پرسش نامه در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجه های پایا انجام شده اند. در گام نخستِ ارزیابی پژوهش های منتخب، فرضیات همگنی و سوگیری نکردن انتشار بررسی شده است که یافته ها ناهمگنی اندازه اثر و سو گیری نکردن انتشار مطالعات مدنظر را نشان می دهد. در مرحله دوم نیز ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیر سال پژوهش و قومیت با به کارگیری نسخه دوم نرم افزار CMA ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد اندازه اثر طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی معادل 38/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، این میزان تأثیر در حد متوسط ارزیابی می شود. همچنین، با در نظر گرفتن قومیت به صورت متغیر تعدیل کننده، ضریب اندازه اثر برای اقوام آذری معادل 481/0 و بیشتر از عرب ها با 363/0، لرها با 334/0 و کردها با 330/0 ارزیابی شده است. درمجموع، طبق نتایج پژوهش طایفه گرایی با تعدیل گری قومیت و گذر زمان تأثیر متفاوتی بر میزان نزاع دسته جمعی می گذارد.