هستی اجتماعی جامعه ایرانی در اثر توسعه با دگرگونی های بنیادی روبرو شده و نظریات جامعه شناختی متعددی به تأثیرپذیری هویت از توسعه پرداخته اند که داده های این تحقیق نزدیکی بیشتری با اندیشه های پساتوسعه دارد. تحقیق حاضر در پی نیل به نظریه زمینه ای در ارتباط با تأثیرات توسعه بر هویت قومی است و نتایج داده های میدانی حاکی از پیامدهای دوگانه (تقویت تضعیف) هویت قومی کُردی در این ارتباط است. این تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری و با مصاحبه های عمیق و مشارکت های میدانی در بین ساکنان شهرستان مهاباد صورت گرفته است. می توان گفت توسعه در لوای نوسازی و پروژه های اقتصادی اجتماعی به صورت ناهمگون همه جوانب زندگی فردی و اجتماعی را تغییر داده و این امر موجد ظهور ناموزون و نابرابر توسعه و بروز بحران هایی در اجزای هویت قومی (کُردی) شده است؛ به گونه ای که پدیده های دوگانه (تضعیف و تقویت هویت قومی) با توجه به علی، زمینه ای، شرایط مداخله گر در این ارتباط ایجاد شده و با راهبردها و پیامدهایی در هریک از حوزه های مذکور همراه بوده است. اکنون از سویی تضعیف هویت قومی را در ابعاد مختلف در پی داشته و از سوی دیگر، به فراخور امکانات و ابزارهای جهانی شدن فرصت های نوینی برای هویت قومی کُردی ایجاد شده است. در نهایت مقوله مرکزی تحقیق حول «بروز توسعه ناهمگون در حین بحران در هویت قومی (کُردی)» شکل گرفته و نظریه زمینه ای «توسعه نامتوازن، نابرابر و شکل نوین هویت قومی (کُردی)» بروز کرده است.