فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۶٬۹۰۶ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
142 - 155
حوزه های تخصصی:
فرهنگ هر جامعه برآیند و بازتابگر ارزش ها، آداب و رسوم، نمادها و باورهایی است که تعامل های روزمره و تبادلات بین الذهانی کنشگران را جهت می بخشند و غالباً از بطن انواع تقابل ها و همیاری ها بر می خیزند. بخشی از این فرهنگ کلی بی تردید فرهنگ شنیداری است که سیر تکاملی خاص خود در تاریخ هر جامعه را دارد. هدف این پژوهش تحلیل زمینه های فاصله گرفتن فرهنگ شنیداری موسیقی از ریشه های اصیل خود در دوران پهلوی دوم است. این گسست از دوره ناصری با ورود موسیقی نظام به بدنه موسیقی ایرانی آغاز شد و عواملی چون تجددگرایی، مراسم مذهبی، حذف آموزش سازهای ایرانی و رواج آموزش نت محور آن را تشدید کردند. این فرایند بعدها نیز با تعمیق مدرنیته ایرانی در پهلوی دوم تداوم یافت و نهایتاً با رخداد انقلاب 1357 در مسیر دیگری افتاد. روش مورد استفاده از جنس کیفی و از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی است و داده ها به شیوه اسنادی گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دوره پهلوی دوم تا انقلاب 1357؛ رادیو و تلویزیون، سالن های اجرا و کافه ها، ضبط و پخش آثار موسیقی و مراکز فرهنگی بر علل قبلی افزوده شدند. هر چند تلاش هایی در جهت احیای موسیقی ایرانی صورت گرفت اما نتوانست در مقابل موجی که حامل موسیقی غیرایرانی بود مقاومت لازم را نشان دهد. لذا موسیقی ایرانی فقط در متن مواجهه با موسیقی غربی و در تقابل و تبادل با آن توانست به کار خود ادامه بدهد.
راهکارهای برون رفت از چالش های تقریب مذاهب اسلامی در حوزه بین الملل بر اساس دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.
وطن آنِ دیگری: روایتی از اشتیاق به مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
97 - 120
حوزه های تخصصی:
به دنبال اهمیت مطالعه مهاجرت به مثابه یک امکان در ادبیات متأخر مهاجرت، مفاهیمی چون «اشتیاق به مهاجرت» و «اشتیاق به ماندن» مورد توجه قرار گرفت. اشتیاق به مهاجرت اولویت مهاجرت نسبت به ماندن تعریف شده است که در روایت زندگی نامه ای افراد برساخت می شود. بر این اساس در این مطالعه سعی کرده ایم با بهره گیری از روایت پژوهی و انجام مصاحبه روایی با تعدادی از مهاجران بالقوه، اشتیاق آن ها به مهاجرت را توصیف و تفسیر نماییم. مشارکت کنندگان به شیوه هدفمند از بین جوانان 20 تا 40 سال ساکن در شهر اصفهان انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که مضامین اشتیاق به ترک وطن در روایت زندگی نامه ای مشارکت کنندگان در سه بخش نقاط عطف، پیشاروایت ها و دلایل پیش نگرانه قابل برساخت است. نقاط عطف، اغلب با تفسیر راوی از کنش یا رخدادی مشخص در گذشته زندگی نامه ای اش شکل می گیرد که لحظه های سرنوشت ساز تصمیم او به مهاجرت بوده است؛ این کنش ها و رخدادها، شوق واره او را به پیش می برد و به سایر پیشاروایت ها یا دلایل برای مهاجرت منجر می شود. پیشاروایت ها، دیگر دلایل مشتاقان برای ترک وطن است که از بازاندیشی در سایر تجارب شخصی یا دانش و آگاهی شان نسبت به زمینه ای که در آن زندگی می کنند برساخت می شود. دلایل پیش نگرانه نیز در ادامه عقلانیت عملی مشتاقان به مهاجرت، توصیف کننده پیش بینی آینده زندگی در کشور مقصد یا آینده زندگی در سرزمین مادری است.
بررسی جامعه شناختی سوژه گری مجازی (مطالعه کاربران اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کاربران، فضای مجازی را واقعیت تلقی می کنند و در آن به عنوان یک جهان اجتماعی درگیر می شوند. این درگیرشدن مستلزم تعریف خود به عنوان سوژه هایی در ارتباط با این جهان اجتماعی است. پژوهش حاضر به مطالعه برساخت سوژه گری مجازی در بین کاربران اینستاگرام می پردازد.پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شده است. در این راستا از پارادایم تفسیری و روش نظریه زمینه ای چندگانه استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل 46 نفر از کاربران اینستاگرام است که به شیوه نمونه گیری هدفمند با لحاظ قاعده حداکثر تنوع انتخاب شدند.سوژه گری در فضای مجازی در شکل پساواقعیت ها و خودهای پساواقعی با استفاده از تکنیک های «کمال گرایی وجودی»، «گریز از بوده ام»، «همانندشدن با خود» و «همانندشدن با دیگری» برساخته و تعریف می شود. در هر چهار مفهوم، سوژه به دنبال کسب اعتبار است؛ با این تفاوت که همانندشدن با خود از طریق بازیابی خود و هویت رخ می دهد، اما کمال گرایی وجودی و همانندشدن با دیگری با سقوط در «دازمن» رخ می دهد.نکته اساسی در هردو شکل از اعتبار این است که خودهای مبتنی بر این اعتبارها پساواقعی و مبتنی بر پساواقعیت هایی هستند که فقط در فضای مجازی وجود دارند.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی در زوجین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
217 - 235
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد مطلوب خانواده، سازگاری زناشویی است. عوامل مختلفی با سازگاری زناشویی مرتبط هستند؛ از جمله آن ها می توان به احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر نیز پیش بینی سازگاری زناشویی براساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی می باشد. روش این مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش، همه افراد متأهل ساکن در شهر تهران هستند. به این صورت که 231 نفر به روش نمونه گیری در دسترس برای تکمیل پرسش نامه ها در فضای مجازی به صورت آنلاین انتخاب شدند. پرسش نامه ها عبارت بود از سازگاری زناشویی (MAT)، احساس تنهایی (UCLA)، اضطراب مرگ (DAS) و معنای زندگی (MLQ). داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که سازگاری زناشویی به ترتیب با احساس تنهایی رابطه منفی و معنادار و با معنای زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد و با اضطراب مرگ ارتباط معناداری ندارد. همچنین متغیرهای احساس تنهایی و معنای زندگی سازگاری زناشویی را پیش بینی می کرد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که احساس تنهایی و معنای زندگی نقش بسزایی در سازگاری زناشویی همسران دارند.
کلیشه سازی جنسیتی و بازنمایی زنان در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 35
حوزه های تخصصی:
کلیشه سازی جنسیتی تمهیدی است که در واقع نمایی و برساخت پدیده های پیرامون نقش داشته و در جهت دهی افکار عمومی اثر گذار است. رسانه ها این تمهید را دستمایه قرار داده و در ترویج، شکل دهی و تهییج مخاطبانشان از آن استفاده می کنند. سینما از مهمترین ژانرهایی است که به مدد کلیشه سازی جنسیتی سعی در بازنمایی تصاویر خاصی از جهان زنانه و ارتباط آن با جامعه مردسالار دارد. سینما به دلیل ویژگی های بارز خود یعنی واقع نمایی، همدلی، همذات پنداری و گریزخواهی، به عنوان رسانه ای دیداری و کاربردی در فرآیند ارتباطات تلقی می شود و مخاطبان زیادی دارد. به همین دلیل است که مدیران و کارشناسان این صنعت باید دانش و آگاهی کامل داشته باشند تا بتوانند ارتباطات مناسبی را با مخاطب برقرار کنند. تاریخ سینمای ایران گویای آن است که هیچگاه از پرداختن به کلیشه های جنسیتی مبرا نبوده است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی کلیشه سازی جنسیتی را در سینمای ایران مورد مداقه قرار داده و مسئله ی اصلی آن واکاوی نمایش زنان در سینمای پس از انقلاب می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی توصیفی تحلیلی است و به شیوه جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی و تصویری انجام شده است. از این روی برای آشکارسازی مسئله پژوهش فیلم های ریحانه، عینک دودی، گیس بریده، رسوایی که پس از انقلاب تولید و پخش شده است بر مبنای گزینش هدفمند از موارد مطلوب انتخاب و بر اساس مبانی نظری پژوهش تحلیل کرده است.
نقد انسان شناختی دلالت های سیاست گذارانه نظریه «کنش ارتباطی» هابرماس براساس الگوی دینی «ارتباطات درون فردی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
119-138
حوزه های تخصصی:
یورگن هابرماس از آخرین بازماندگان مکتب فرانکفورت است که اندیشه هایش در حوزه علوم اجتماعی شهرت جهانی دارد. این نوشتار با کمک روش توصیفی تحلیلی و نیز «تحلیل انتقادی» نظریه فرهنگی هابرماس، امکان سیاست گذاری براساس آن و نیز دلالت های سیاست گذارانه آن را در قالب سه پرسش توضیح داده و در ادامه، این دلالت ها را در قالب دو پرسش به چالش کشیده است. این نوشتار از دو منظر نقد شده است: اول. علوم فرهنگ شناختی و سیاست گذاری و دوم. موضع دینی با تأکید بر قرآن و حدیث و رهیافت ارتباط درون فردی به مثابه یکی از الگوهای ارتباطی برجسته در معارف قرآنی و حدیثی. این تحقیق نشان داده است که گرچه نظریه فرهنگی هابرماس در مرتبه مفهومی و تحلیلی در تولید سیاست های فرهنگی، تواناست، اما در مرتبه کارایی و اجرایی، این سیاست ها بسیار انتزاعی و دور از واقع هستند؛ زیرا ضمانت اجرایی ندارند و تحقق آنها دور از دسترس است. پیشنهاد این تحقیق اصلاح ارتباط اجتماعی انسان ها و حوزه عمومی براساس تصحیح ارتباط درون فردی و در حوزه خصوصی است و تصحیح این ارتباط نیز تنها در گرو ارتباط خالصانه با خداوند است.
نقش خانواده در توسعه فرهنگی بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
139-159
حوزه های تخصصی:
«توسعه فرهنگی» اساس توسعه و پیشرفت جامعه را تشکیل می دهد و هدف اصلی آن خوداتکایی فرد و جامعه است. خانواده به مثابه سلول بنیادی جامعه نقش اساسی در پرورش فرد و جامعه دارد. اصولاً جامعه سالم از خانواده سالم و خانواده سالم از افراد سالم تشکیل می گردد. با این حال، در بیشتر برنامه های توسعه به صورت کلی و توسعه فرهنگی به صورت خاص، به خانواده کمتر توجه شده است. این نوشتار با روش «تحلیل اسنادی» به بررسی نقش خانواده در توسعه فرهنگی براساس آموزه های اسلامی پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های متعدد توسعه فرهنگی (نظیر اعتماد به نفس، آزادی اندیشه، تساوی در برابر قانون، علم آموزی، خلاقیت، مشارکت، نفی سلطه، احترام به عقاید و نظرات دیگران) خانواده در تمام آنها به صورت مستقیم تأثیر گذار است. ازاین رو براساس آموزه های اسلامی جایگاه خانواده به مثابه یکی از نهاد های مهم اجتماعی در توسعه فرهنگی بسیار برجسته است.
طایفه گرایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و عوامل مرتبط با تداوم آن در شهر پارس آباد، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طایفه گرایی و وجود احساسات و روحیات قوی در طایفه گرایی، از ویژگی های ساختار سنتی و قبیله ای می باشد که در برخی از مناطق ایران همچنان پایدار مانده و بر مسئله انتخابات تأثیرگذار است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مرتبط با طایفه گرایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شهر پارس آباد صورت گرفته است. روش و داده ها: پژوهش حاضر به روش پیمایش طراحی شده و از نظر زمان، مقطعی و از نظر نوع، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، افراد بالای 18 سال شهر پارس آباد که واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند را تشکیل می دهند. داده ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، در نمونه 384 نفری گردآوری شد. پرسشنامه محقق ساخته که اعتبار آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی به شیوه محاسبه آلفای کرونباخ سنجیده شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بین قانونگرایی، احساس محرومیت نسبی و بعد تجسم یافته سرمایه فرهنگی با طایفه گرایی در انتخابات رابطه وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: طایفه گرایی در انتخابات منجر به حذف افرادی از انتخابات شده است که در سطح محلی و ملی می توانستند منشأ خدمات بسیاری باشند. در نتیجه، شخصیت های توانمندی از عرصه خدمت رسانی کنار نهاده شده اند. پیام اصلی: نظام انتخاباتی مطلوب تأثیر به سزایی در تحقق شکل گیری مجلس و دولت کارآمد، ثبات سیاسی و اجتماعی دارد و زمانی این مهم تحقق می یابد که سازوکارها و زمینه های فرهنگی و اجتماعی انتخابات، پی ریزی درستی داشته باشد. انتخاب افراد شایسته از همه طوایف، زمینه مشارکت همگانی در اداره امور کشور را میسر می سازد. با ایجاد سندیکاها و حزب ها و تحزب گرایی که فراتر از افراد و نخبگان بومی باشند، می توان طایفه گرایی را کاهش داد.
قضاوت قاضیان: کاوشی اجتماعی از بازنمایی های ادبی نسبت به قاضیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
96 - 109
حوزه های تخصصی:
مقدّمه و هدف: ادبیات و به ویژه شعر، همواره عرصه نمودها و بازنمایی های اجتماعی بوده است. از منظر تحلیل های جامعه شناختی در ادبیات، می توان چگونگی شکل گیری ایستارها نسبت به موضوعات و مسائل اجتماعی را درک کرد؛ سابقه تاریخی آن را کاوید و نحوه تغییر آن را در طول تاریخ نشان داد. در این میان، تاریخ اجتماعی قاضیان از جمله پدیده هایی هستند که می توان آن ها را در لابه لای متون و ادبیات کهن کاوید و شکل گیری ایستارها نسبت به آن ها را بازنمایی کرد.
روش و داده ها: هدف اصلی این پژوهش، کشف و بازنمایی ایستارهای تاریخی نسبت به قاضیان در تاریخ ادبی ایران بوده است. در راستای این هدف، روش پژوهش نیز با استفاده از محاکات طراحی شده است.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده این واقعیت هستند که جایگاه و قدرت قاضیان به دلیل ارتباط با عرصه های مختلف اجتماعی و زندگی روزمره مردم، همواره در شعر شاعران نمود پیدا کرده است. فقدان قانون منسجم و اعمال سلیقه در رأی، منشأ انتقاد مردم و صاحب نظران شده است. براساس یافته ها، در متون ادبی به جای تأمین عدالت اجتماعی از سوی قاضیان، بیشتر عرصه کنترل اجتماعی آنان خاطر نشان شده است.
بحث و نتیجه گیری: بازنمایی اشعار نشان می دهد مردم به طور پیوسته منزلت و جایگاه قاضیان را مورد نقد و بازاندیشی قرار داده و پشت صحنه تعاملات اجتماعی همواره ستیزه های پنهان، شکل گرفته است. سلطه حاکمان مستبد، حمله های مداوم بیگانگان، عدم استقلال نهاد قضاوت از دربار و حاکمان، حاکمیت ایلیاتی و قومی بر کشور و... از جمله عواملی هستند که در پدیدآمدن این بازنمایی ها نقش داشته اند.
پیام اصلی: قضاوت قاضیان همیشه در منظر شاعران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، لذا منزلت و جایگاه آنان در بین شعرا چالش برانگیز بوده است. ارزیابی ها و قضاوت افکار عمومی جامعه نسبت به قاضیان، منصب قضاوت را شغلی سخت و دشوار برای قاضیان قرار داده است. کوچکترین شائبه ها و تردیدها در انحراف آنان از هنجارهای عرفی و مذهبی جامعه، آنان را در مظان اتهام قرار می داده است.
الگوهای ارتباط عاطفی زنان به عنوان قهرمان پروبلماتیک در فضای عمومی (بر اساس رمان های شهرنوش پارسی پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
113 - 132
حوزه های تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که با هدف کشف قواعد عاطفی زنان در کنش های متقابل اجتماعی و شیوه های برسازیِ این قواعد در فرایند دیالکتیکی کنشگر و موقعیت اجتماعی در رمان های شهرنوش پارسی پور انجام شد. روش تحقیق، نظریه زمینه ای است که براساس آن رمان های منتخب این نویسنده بررسی و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مقولات و نتایج نظری استخراج گردید. رمان های پارسی پور به دلیل محوریت زنان به عنوان قهرمان های پروبلماتیک و تمرکز بر مسائل زنانه، از جمله مقاومت آنان در برابر سلطه مردانه در فضاهای عمومی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که منظومه احساسی زنان بعنوان یکی از مقوله های اساسی در رمان های پارسی پور وجود دارند و مقولات دوگانه های عاطفی و آگاهی عاطفی در برسازی کنش های عاطفی زنان نقش موثری ایفا می کنند. فرایند کنش های مبتنی بر عواطف در میان زنان نیز با مقوله های رفتار احساسی، محدودیت های کنش گری، موانع بروز احساسات، مدیریت عواطف و تاب آوری شکل می گیرند. در اغلب موقعیت های اجتماعی زنان به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به بازتولید الگوهای کنشی موجود می پردازند. اما تغییر پایگاه اجتماعی در میان زنان موجب ارتقای آگاهی عاطفی شده و زنان در مواجهه با دوگانه های عاطفی، مدیریت عواطف خود را به صورت خلاقانه در دست می گیرند و دست به خلق کنش های جدید می زنند.
تحلیل اسنادی کنشگری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در هشت سال جنگ تحمیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
107 - 132
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل عملکرد مدیریتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پشتیبانی تخصصی و عمومی جنگ در مقطع تاریخی 1359 هجری شمسی تا سال 1367می پردازد. رویکرد تحقیق کیفی و راهبرد آن تاریخی اسنادی است. داده ها با فیش برداری از اسناد و روایت کنشگران و مطلعان از نقش این وزارتخانه در دوران جنگ تحمیلی و همچنین متون مرتبط با آن بدست آمد. استانداران استان های درگیر جنگ، مدیران اصناف، تعاونی ها و اتحادیه های کارگری از مشارکت کنندگان بودند که تعداد 17 نفر با نمونه گیری هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. در آخر اعتباریابی و ص حت نتایج پژوهش با بازبینی و تأیید متن مصاحبه به وسیله مصاحبه شوندگان، بازبینی توس ط همکاران پژوهشگر و مراجعه با اسناد تاریخی تقویت شد. بر اساس نتایج در عملکرد تخصصی این وزارتخانه به تشکیل بسیج کارگری ، تشکیل معاونت پشتیبانی جنگ، تشکیل انجمن های اسلامی در کارخانه ها، خدمات فنی و تعمیرگاهی به جبهه ها و گسترش سازمان متناسب با جنگ می توان اشاره کرد. در این دوره ۴ مصوبه در ارتباط با ماموریت های وزارت کار در جنگ از تصویب هیات وزیران گذشته است. در نقش اصناف و تعاونی های تحت پوشش وزارتخانه در جنگ، ۴ مضمون سازمان دهنده«کمک اصناف و تعاونی ها به تامین و توزیع عادلانه کالا در پشت جبهه»،«کمک های کالایی به جبهه»، «کمک نقدی به جبهه» و«راه اندازی ستاد پشتیبانی جنگ در تعاونی ها و اصناف»، بدست آمد. همچنین ۲۴ مضمون پایه از نقش اصناف و تعاونی ها در جنگ شناسایی گردید.
بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین در سطح شهر آباده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
133 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین بوده است. روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل زوجین متقاضی طلاق توافقی و طلاق غیر توافقی مراجعه کننده به دادگاه های خانواده و مراکز مشاوره خانواده در شهر آباده بودند که 15 زوج متقاضی طلاق توافقی و 15زوج متقاضی طلاق غیرتوافقی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه 15 گویه ای نگرش های مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1383) با 2 بعد پررنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین در زندگی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه توسط تعدادی از اساتید علوم تربیتی و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون میانگین دو جامعه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنا داری بین زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیرتوافقی در نگرش های مذهبی آنان ( پر رنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین ) وجود دارد.
مطالعه جامعه شناختی عملکرد نخبگان سیاسی و تأثیر آن بر سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان (مورد مطالعه استان اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
115 - 167
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی کنش هدفمندی است برای تأثیرگذاری بر تصمیم گیری ها و عملکردهای نخبگان سیاسی در اداره ی امور جامعه که از سوی مردم انجام می گیرد. هدف این پژوهش، مطالعه جامعه شناختی سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان، بررسی عملکرد نخبگان سیاسی حاکم و تجزیه و تحلیل متغیرهایی که بر سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان استان اردبیل موثر بوده اند، می باشد. جامعه آماری پژوهش، فرهنگیان استان اردبیل و به تعداد 16300 نفر و حجم نمونه ی آن طبق فرمول کوکران 380 نفر برآورد گردید. در این پژوهش از روش های نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای نسبی استفاده شد. چارچوب نظری پژوهش، از نظریات هانتیگتون، نلسون و لیپست اقتباس گردید. برای پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی آن از روایی صوری استفاده گردید. پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و فرضیات آن با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و پیش بینی متغیر وابسته از روی متغیرهای مستقل از رگرسیون خطی و برای سنجش روابط متغیرها در یک مدل علّی از روش آماری مبتنی بر تحلیل رگرسیون چند متغیرى یا همان تحلیل مسیر[1] از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت سیاسی فرهنگیان مورد مطالعه در سطح پایین می باشد، به طوری که 20/61 درصد پاسخگویان از مشارکت سیاسی پایین برخوردارند. بین متغیرهای شفافیت عملکرد مسئولان ، پاسخگو بودن مسئولان وترجیح منافع ملی بر منافع فردی از سوی مسئولان و اقدامات نخبگان سیاسی برای توسعه ی سیاسی با مشارکت سیاسی فرهنگیان ارتباط معناداری وجود دارد .
عوامل جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با وضعیت افراد بی همسر بر اثر طلاق در ایران: یک مدل دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
199 - 224
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از ابعاد مهم تغییرات جهانی خانواده در دوران معاصر، افزایش وقوع طلاق است. به منظور شناخت بهتر دلایل طلاق، لازم است عوامل طلاق در سطوح خرد و کلان مورد مطالعه قرار گیرند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (دارای همسر در برابر بی همسر به دلیل طلاق) و محاسبه احتمال طلاق، به بررسی در دو سطح فرد و استان پرداخته است.
روش و داده ها: پژوهش با استفاده از داده های سرشماری های 1355 تا 1395، طرح آمارگیری نیروی کار، هزینه و درآمد خانوار، گذران وقت و داده های ثبت احوال کشور انجام گرفت. در سطح اول تحلیل که دربرگیرنده متغیرهای سطح خرد است، 25163 زن و 18633 مرد به صورت نمونه تصادفی سیستماتیک از فایل 2 درصد سرشماری 1395 انتخاب شدند. در سطح دوم که هدف بررسی متغیرهای کلان در سطح استان هاست، تحلیل ها برای 31 استان کشور محاسبه شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که با افزایش سن، باسوادبودن، غیرفعال بودن و داشتن مالکیت واحد مسکونی نوع سایر احتمال طلاق مردان افزایش می یابد، اما با سرپرست بودن و داشتن تحصیلات عالی احتمال طلاق در مردان کاهش می یابد. شهری بودن، باسواد بودن، درحال تحصیل بودن و داشتن فرزند، احتمال طلاق در زنان را افزایش می دهد. در سطح استان، نسبت جنسی احتمال طلاق مردان و نسبت شهرنشینی احتمال طلاق زنان را افزایش می دهد.
بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، ترکیب متغیرهای سطح خرد و کلان می تواند بر روی بسیاری از نتیجه گیری های مرتبط با علّت طلاق تأثیر بگذارد. گرچه بیشتر مطالعات مربوط به طلاق در سطح فرد صورت می گیرد، باید به تأثیرگذاری محیط زندگی افراد در تصمیم آنان به طلاق توجه بیشتری کرد.
پیام اصلی: غالب مطالعات در حوزه طلاق در سطح فرد صورت می گیرد و اندکی از آنان فقط در سطح متغیرهای کلان استانی بررسی شده اند. در این مطالعه نشان دادیم که برای درک بهتر عوامل طلاق باید به عوامل فردی و متغیرهای کلان محل زندگی افراد، باهم مورد مطالعه واقع شوند.
حمایت های غیررسمی و تمایل به فرزندآوری در بستر باروری پائین: مطالعه شهرهای نوشهر و چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
147 - 186
حوزه های تخصصی:
با کاهش میزان باروری به زیر سطح جایگزینی نقش حمایتهای غیررسمی در جهت رفع موانع فرزندآوری قابل توجه است. هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر حمایت های غیررسمی بر تمایل به فرزندآوری با بهره گیری از تئوری حمایت اجتماعی است. جامعه آماری تحقیق زنان دارای همسر و حداقل یک کودک زیر پنج سال شهرهای نوشهر و چالوس است. داده ها با اجرای پیمایش و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی و متناسب با حجم نمونه در میان 362 زن جمع آوری شده است. برای برآورد اثر متغیرهای حمایت ابزاری و بالقوه به فرزندآوری از رگرسیون لجستیک بهره گرفته شده است. بر مبنای یافته ها حدود 47 درصد مادران به داشتن فرزندی دیگر تمایل داشتند. نتایج تحلیل چند متغیره تمایل به فرزند بعدی نشان می دهدکه برخی از متغیرهای حمایتی از قبیل میزان دریافت کمک در کار خانگی از سوی همسر، دریافت کمک در کارخانگی از والدین شوهر و فراوانی ارتباط حضوری با والدین شوهر بر افزایش تمایل به فرزندآوری دیگر زنان اثرگذار بوده است. نتایج در رابطه با شاخص های حمایتی حاکی از آن است که شاخص حمایت بالقوه بر تمایل فرزندآوری دیگر رابطه معنادار نداشته است ولی در مقابل، دریافت سطوح بالای حمایت ابزاری بر افزایش تمایل فرزندآوری دیگر تأثیر گذار بوده است. در مجموع، باتوجه به تأثیر برخی از متغیرهای حمایت ابزاری و بالفوه بر تمایل فرزندآوری دیگر می توان تاحدودی رابطه تئوری حمایت اجتماعی و فرزندآوری را تأیید کرد. .
نقش آموزش و یادگیری در ارتقا تاب آوری اجتماعی شهروندان (نمونه موردمطالعه: محله مجد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
225 - 255
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر به مبحث تاب آوری اجتماعی توجه ویژه ای شده است تاب آوری اجتماعی به عنوان توانایی گروه ها یا جوامع برای مقابله با فشارها درمواجهه با تغییرات را می باشد.ازاین رو آموزش و یادگیری می توانند نفش موثری در ارتقا تاب آوری اجتماعی برقرارکند. مقاله حاضر به نقش آموزش و یادگیری در تاب آوری اجتماعی می پردازد. در بیان دیگر افزایش توانایی های فردی، تاب اوری فردی و به دنبال آن تاب آوری اجتماعی را افزایش می دهد. مبحث آموزش و یادگیری اولین اصل افزایش توانایی و ورود فرد به اجتماع محسوب می شود. در این راستا، 3متغیر اصلی و15 متغیر وابسته بررسی شد. پژوهش حاضر ازنوع توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیماشی (پرسش نامه) بوده است. با استفاده از روش های آماری همچون تحلیل عاملی و و همبستگی با آزمون اسپرمن و آزمون تی استفاده شد.تا اهداف مورد نظر این پژوهش محققین حاصل شود. جامعه آماری شامل 1811 نفر و براساس فرمول کوکران نمونه آماری تعداد 317 نفر برآوردگردید. سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار آن 834/0 بود که نشان می دهد پایایی پرسشنامه مطلوب است. همچنین مقدار تأثیر یادگیری بر تاب آوری حداقل 29 درصد است که نشان دهنده رابطه همسو و مستقیم تاب آوری و یادگیری را نشان می دهد؛ بنابراین بالاتر رفتن سطح آموزش و یادگیری باعث افزایش تاب آوری می شود .
فراتحلیل مطالعات تجربی عوامل اثرگذار بر توانمندسازی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
257 - 285
حوزه های تخصصی:
مطالعه پیش رو درصدد تحلیل مجدد و تلخیص آماری مجموعه تحقیقات پیشین در زمینه پدیده توانمندسازی اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی توسعه است. به عبارتی، به دنبال آن است که براساس مطالعات و تحقیقات کمی پیشین، عوامل مؤثر بر توانمندسازی اجتماعی و میزان این تأثیرگذاری را احصاء نماید. این مطالعه با کاربست روش فراتحلیل به عنوان یکی از انواع روش های مرور تحقیقات سعی دارد به سوال اصلی پژوهش پاسخ دهد. جهت اجرایی کردن فراتحلیل کلیه تحقیقات معتبر علمی در سطح داخلی از سال 1386 تا 1399 به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و با مطالعه تمامی اسناد بدست آمده، نهایتاً 23 سند جهت انجام فراتحلیل مناسب تشخیص داده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از اسناد مزبور با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (CMA2) صورت پذیرفت. یافته های تحقیق در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های حاصل از فراتحلیل ارائه شد. یافته های حاصل از ترکیب شدت اثر، نشان می دهد که متغیرهای پایگاه-اقتصادی اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اندازه اثرات ترکیبی معادل 436/0 و 434/0 در حد متوسط بر میزان توانمندسازی اجتماعی اثرگذار بوده اند. هم چنین از میان متغیرهای مورد بررسی متغیر سن کمترین اثر را بر میزان توانمندسازی اجتماعی داشته و اثرگذاری آن نیز به صورت منفی بوده است.
بررسی ادله اجتهادی اصل مصلحت در حضانت کودک بر مبنای فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
167 - 187
حوزه های تخصصی:
کودک موجودی است که قادر به حفظ و صیانت از خود نیست و در انجام امور خود ناتوان است. بنابراین برای حفظ مصالح عالیه او و تأمین ضرورت ها نیازمند کسی است که امور او را به وجه احسن اداره نماید. «ولیّ» اگرچه دلسوزترین شخص نسبت به کودک است، اقدامات وی مقید به رعایت مصلحت شده است.با توجه به کارکرد اساسی مصلحت در حقوق کودک و در حضانت، این پرسش مطرح است که آیا مصالح عالیه کودک یک قاعده و یا یک اصل جامع بنیادین است؟ در استنباط، اجرا و قضا به عنوان یک اصل به آن می توانیم نگاه کنیم یا خیر؟ در متون فقهی، در ابواب «ولایت»، «وصایت»، «حجر» و «تجارت» درباره مصلحت کودک بحث شده، اما موضوع حضانت مغفول واقع شده است. در حقوق ایران، در قوانین مدنی مربوط به حمایت از خانواده و حمایت از اطفال و نوجوانان، به این اصل اشاره شده است. در این پژوهش، دلایل و مستندات ناظر به «اصل مصلحت در حضانت کودک» از منابع معتبر اسلامی استخراج شد تا به عنوان راهکاری در فهم موارد سکوت در حقوق موضوعه مورد استفاده قرار گیرد. این امر با پشتوانه نظری رعایت «اصل مصلحت در حضانت کودک»، آثار آن در حقوق کنونی نمود پیدا می کند.
بررسی رویکرد کارآفرینانه در حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
91 - 137
حوزه های تخصصی:
در رویکردهای کارآفرینی و اشتغال زایی و اثربخشی آن در فرآیند توسعه و پیشرفت جوامع، تغییر و تحول مستمر و پرشتاب دربرنامه های توسعه از مهمترین و ضروریترین جریان های حاکم بر حیات همه جانبه بشری به شمار می رود. براین اساس جهت تحقق اهداف موضوع تحقیق، بررسی رویکرد کارآفرینانه حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آن، از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و مسولین سازمان ها و وزارتخانه های دولت که بیشترین تسلط را بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه داشتند با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، اقدام نموده و نتایج زیر حاصل گردیده است:در شاخص استراتژی باگویه، تاثیر پذیری منابع از استراتژی های کسب وکار 25 درصد، در شاخص منابع باگویه، بکارگیری تمامی منابع مالی 44 درصد، شاخص ساختار مدیریت باگویه، همبستگی پرسنل صف و ستاد 43 درصد، در شاخص پاداش باگویه های تناسب حقوق با مسئولیت و تناسب جایگاه با مسئولیت 43 درصد، در شاخص ساختار رشد باگویه، الویت رشد و پیشرفت کارکنان 35 درصد، در شاخص فرهنگ کارآفرینانه باگویه حمایت ایده های خلاق توسعه ای، 40 درصد، و در نهایت شاخص رفاه اجتماعی با گویههای تامین حداقلی آموزشی، زیست محوری برنامه ها 34 درصد زیاد و خیلی زیاد بوده است.