فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
رابطه سرمایه اجتماعى و کیفیت زندگى در محلات شهرى
حوزه های تخصصی:
اتکاى اجتماع محلى به خود براى ارتقاى کیفیت زندگى و رفع مشکلات جمعى، ایده محورى در اندیشه مکاتبى چون اجتماع گرایان (communitarianists) و نیز ایدئولوژى هاى سیاسى راست جدید یا چپ جدید یا راه سوم به شمار مى آید. اساس این دیدگاه ها بر ظرفیت سازى و بسیج منابع و سرمایه هاى محلى قرار دارد. به نظر مى رسد سرمایه اجتماعى شناختى و ساختارى در کنار یکدیگر مفاهیم تحلیلى مناسبى براى شناسایى پتانسیل رفتارهاى اجتماع گرایانه و رفاه اجتماعى در اجتماعات مختلف مکانى محسوب مى شوند و از این رو هر اندازه گیرى سرمایه اجتماعى در واقع اندازه گیرى ظرفیت جامعه براى مدیریت خویش است. به ویژه آن که سرمایه اجتماعى عامل موثرى در افزایش کارآیى سایر اشکال سرمایه (انسانى، اقتصادى، کالبدى) نیز محسوب مى شود. مقاله حاضر در دو سطح تحلیل خرد (فردى) و کلان (منطقه شهرى) به دنبال نشان دادن عوامل موثر بر تغییر سرمایه اجتماعى در مناطق مختلف شهرى و ارتباط این سرمایه با اشکال دیگر سرمایه و تاثیر آن بر کیفیت زندگى در مناطق شهرى است. اطلاعات سطح خرد تحقیق مبتنى بر پیمایش معرفى در شهر قوچان است. در سطح کلان نیز از مجموعه اى از منابع اسنادى و تحلیل ثانویه براى شاخص سازى مفاهیم مرتبط با تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر تغییرپذیرى ساختى سرمایه اجتماعى در مناطق مختلف شهرى است. سطح سرمایه اجتماعى در دو بعد ذهنى و ساختى با سطوح سرمایه کالبدى ارتباط مستقیم دارد. این یافته مؤید مفهوم سازى کلاسیک بوردیو از تعامل و ارتباط سرمایه ها با یکدیگر است. سرمایه اجتماعى همچنین با دوام شبکه هاى روابط محلى و همسایگى، طول مدت اقامت شهرى و جابه جایى هاى درون شهرى و نیز سرمایه انسانى در مناطق مختلف شهرى ارتباط نشان مى دهد. در مجموع، یافته هاى تحقیق نقش حیاتى سرمایه اجتماعى در حفظ سرمایه هاى کالبدى و توانمندسازى اجتماع محلى براى بسیج منابع و دارایى هاى آن و نیز ضرورت برقرارى عدالت اجتماعى در سطح کلان براى حل ریشه اى این مسئله را آشکار مى سازد.
اسلام و هندوئیزم : تحقیق در مبانی مشترک دو فرهنگ
حوزه های تخصصی:
دو تمدن ایران و هند، سابقه ای دیرپا در تاریخ آسیا دارند. بررسی تطبیقی ریگ ودا و اوستا به وضوح این معنا را نشان می دهد. باورها، آیین ها، اساطیر مشترک و نیز تجلی آنها در هنر و معماریِ ایرانِ پیش از اسلام، خاستگاه مشترک دو تمدن را، به ویژه با توجه به پیشینه مشترک آریایی بودن دو قو،م اثبات می کند.
حضور اسلام در ایران، دامنه گسترش این دین را تا مرزهای هند وسعت بخشید و هندوان از این طریق با اسلام آشنا شدند. خارج از حضور سیاسی و بعضاً، نظامی مسلمانان که در سال 1193 میلادی به فتح دهلی توسط قطب الدین ایبک انجامید، تبادل فرهنگی میان دو تمدن ایرانی ـ اسلامی با تمدن هندی بسیار وسیع و گسترده بوده است. در این میان رویکردهای عرفانی و صوفیانه، به ویژه پس از حضور خواجه معین الدین و میرسیدعلی همدانی، شاگرد علاالدوله سمنانی، یکی از مهم ترین حلقه های اتصال این دو تمدن بوده آن چنان که داراشکوه متأثر از همین ارتباطِ بسیار عمیق، اوپانیشادها را «کتاب مکنون» خواند و تأویل آن را تأویل قرآن شمرد.
این مقاله از نسبت های وسیع فکری میان دو تمدن بزرگ آسیایی، یعنی تمدن اسلامی و هندی، صرفاً به مقوله وحدت وجود خواهد پرداخت؛ امری که تجلی گسترده آن در مواردی سبب گردید فِرَق عرفانی و حکمای مسلمان هندی از گرایش به وحدت وجود اجتناب کنند تا مرز آیینی و اعتقادی خود با هندوئیزمِ مبتنی بر اوپانیشادها (به ویژه، مکتب فلسفی ودانتا) را روشن و مشخص سازند. مبنای مقاله تبیین وجوه مشترکی در اسلام و هندوئیزم است که مسالمت و تفاهم وسیع این دو آیین در هند را رقم زد و حتی به ظهور مشاربی چون «دین الهی» توسط اکبر (963-1014 ق / 1556-1605 م)، سومین پادشاه گورکانی، انجامید، و نیز تأکید بر این معنا که تلاش در جهت ایجاد اختلاف میان هندو و مسلمان به عنوان بخش اعظم هویت آسیایی کاملاً سیاسی، و به ویژه انگلیسی، بوده است.
هویت و تاویل : در جست و جوی یک هویت پسا استعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"دگرگونی های فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جهان در دوره پس از جنگ سرد، ضرورت بازسازی و بازاندیشی در مناسبات جوامع غربی و غیر غربی را بیش تر کرده است. بازتاب این امر را می توان به صورت رواج یک رشته نظریه های جدید در میان روشنفکران جهان سومی مشاهده کرد. این گرایش عمدتا در قالب نقد استعمارگرایی و تداوم آن در زندگی جوامع در حال توسعه طرح شده است. هواداران این دیدگاه معتقدند که نقادی های هیچ یک از نظریه های انتقادی در باره استعمار به اندازه کافی رادیکال نبوده است و به همین دلیل مناسبات استعماری در دوره پس از استقلال کشورها نیز هم چنان ادامه داشته است. به نظر آن ها مصون بودن دانش غربی از انتقاد، یکی از عوامل عمده تداوم پدیده استعمار در جوامع در حال توسعه می باشد.
در مقاله حاضر، این گرایش پست مدرنیستی به نقد مدرنیته و غرب گرایی و ارایه هویت جدید پسا استعماری برای جهان سوم، در چارچوب دو دیدگاه پسااستعمارگرایی، فلسفه آفریقایی و مطالعات زیر دست بررسی می شود. در این مقاله، بر نقش تحولات فکری و فلسفی روشنفکران جهان سوم تاکید دارد و نشان خواهد داد که چه گونه این روشنفکران با وام گیری مفاهیمی از فلسفه های معاصر در غرب و ترکیب آن با یک رشته تعابیر سنتی جامعه شان به درک جدیدی از نقد مبانی استعمار رسیده اند."
دیدگاه مدیران سلامت اصفهان از اصول فلسفی مراقبت های اولیه ی بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه بیش از هر زمان دیگر فراموش کرده ایم که حل دشواری های بهداشتی بستگی به آن دارد که خود مردم چه کاری را باید برای خودشان انجام دهند. وظیفه ی خطیر خدمات بهداشتی هوشمندانه از جمله نظام مراقبت های اولیه ی بهداشتی (Primary health care یا PHC)، کمک به سلامتی مردم با تأکید بر پیشگیری، در مقابل خدمات پزشکی با هزینه های کمرشکن، وابستگی آور و کم اثر است. هدف تحقیق حاضر، سنجش اصول فلسفی پیشگیری با PHC و تعیین آگاهی و نگرش مدیران نهادهای مختلف سلامت اصفهان از اصول فلسفی نه گانه ی این مراقبت ها بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی- پیمایشی بود. جامعه ی مورد مطالعه 384 نفر از مدیران ارشد، میانی و اجرایی اصفهان در نهادها و سازمان های مختلف مربوط به سلامت مانند دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی و ... در سال 89-1388 بودند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای محقق ساخته و حاوی سه دسته سؤالات پایه، دانشی و نگرشی نسبت به اصول فلسفی نه گانه ی PHC بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصین مربوط و پایایی آن توسط آزمون پایلوت و با آلفای 84 درصد مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه ی 16 گردید و مراحل آمار توصیفی با میانگین و درصد و آمار تحلیلی با آزمون t، ANOVA و همبستگی Pearson مورد محاسبه قرار گرفت.
یافته ها: بالاترین میانگین نمره ی آگاهی از اصول فلسفی نه گانه ی PHC مربوط به بعد فلسفی «انگیزه و عشق خدمت به مردم» و برابر 41/12 ± 39/98 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری و عدالت» و برابر با 17/29 ± 75/65 بود. بالاترین میانگین نمره ی نگرش مربوط به بعد فلسفی «هماهنگی بین بخشی» و برابر با 97/22 ± 55/81 و کمترین آن مربوط به بعد فلسفی «برابری توزیع» و برابر با 79/12 ± 15/49 بود.
نتیجه گیری: نمره ی میانگین آگاهی تمامی رده های مدیریتی کمی بالاتر از 80 به دست آمد. اگر چه تا نمره ی عالی 100 فاصله دارد، اما برای یک نظام سلامت رسیدن به آن کار بسیار دشواری است و باید در این زمینه تلاش نمود. نمره ی میانگین نگرش 65 به دست آمد. این نتیجه خوبی برای این سیستم محسوب نمی شود، چرا که نگرش بالاتر مدیران نقشی کلیدی در به اجرا درآمدن اصول PHC است.
تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق توصیفی - پیمایشی تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی بود. جامعه آماری آن شامل اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران (N=1799) بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 102 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 140 نفر افزایش پیدا کرد. برای انتخاب نمونه در مرحله اول به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از میان دانشکده های کشاورزی ایران، 10 دانشکده انتخاب و در مرحله دوم با روش طبقه ای با انتساب متناسب از میان اعضای هیات علمی این دانشکده ها نمونه مورد نظر تعیین گردید. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و صاحب نظران تایید گردید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (0.79 تا 0.82). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این تحقیق نشان داد که در رابطه با اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی در این زمینه از میان 20 گویه، دارا بودن صلاحیت های شغلی و حرفه ای مناسب و داشتن مهارت های پژوهشی برای شناسایی گروه و مناطق هدف، به ترتیب در بالاترین اولویت ها قرار داشتند. همچنین؛ بر اساس نتایج تحلیل عاملی، سه عامل شغلی، ارتباطی - روان شناختی و سازمانی - مدیریتی در مجموع حدود 60.175% از کل واریانس را تبیین نمودند. لذا، با توجه به وضعیت نه چندان مطلوب خدمات برون دانشگاهی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران، شناخت این عوامل و توجه بیشتر به آن ها می تواند سبب رفع بسیاری از مشکلات این نظام و تقویت ارتباط دو جانبه دانشگاه و بخش های مختلف جامعه گردد.
پدیدارشناسی تجربی راهی برای فهم تجربه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم ما از واقعیت تابع روش دانستن ماست و با تغییر روش دانستن، شناخت ما نیز متحول میشود. در شرایط رویا رویی با واقعیتهای چندلایه و پیچیدة معنوی، برای فهم واقعیت، ناگزیر از اتخاذ روشهای پدیدارشناختی هستیم که مدعای اصلی آن ها، کشف معانی نهفته و پی بردن به کنه واقعیت است. در مورد فهم تجربه های دینی و عرفانی که بسیار آمیخته به تقدس اند و به تعبیر عرفای اسلام، «اقبال به خدا و اعراض از غیر» هستند، تقلیل پدیده به واقعیت های اجتماعی یا روان شناختی، مانع فهمیدن می شود و این امر بهرهگیری از پدیدارشناسی تجربی برای فهم تجربههای دینی را گریزناپذیر می کند. در این نوشتار با مرور دستاوردهای پژوهش پدیدارشناسی و معرفی اصول و عناصر این نوع تحقیقات، با ارائة مثالی واقعی، پدیدارشناسی تجربی به عنوان سرمشقی برای فهم تجربه های دینی و عرفانی معرفی می شود.
تحلیل گونه های گفتمانی متاثراز محتوای مناسک عاشورا (از خلال تحلیل گفتمان نشریات مرتبط با موضوع عاشورا)
حوزه های تخصصی:
مناسک عزاداری عاشورا، در دوره های مختلف تاریخی علاوه بر صورت بندی هایی مختلف، پذیرای دیدگاه های نظری و گفتمان های متنوعی نیزبوده است. این گفتمان ها تحت تاثیر اوضاع اجتماعی- سیاسی ساخت یافته و امکان رشد و بازتولید نظام فکری خاص خود وتاثیر آن بر جامعه را می یابند و به جهت این تاثیرگذاری بررسی پیرامون گفتمان های مذکور از منظر جامعه شناختی ضرورت می یابد و آنچه در ادامه می آید نتیجه پژوهشی است در این باره، که توصیف ویژگی های گفتمان های متاثر از محتوای مناسک عاشورا و همچنین تفسیر معانی مورد نظر این گفتمان ها را مدنظر داشته است. این تحقیق به روش کیفی و با اتکا به نظریات دورکیم و روش تحلیل گفتمان فرکلاف به بررسی محتوای نشریات مرتبط با موضوع عاشورا که در سال 1389 چاپ شده پرداخته (با استفاده از نمونه گیری نظری هدفمند و ناهمگون) و درنتیجه آن سه نوع گفتمان: 1. گفتمان علمی-آکادمیک 2. گفتمان ادبی- هنری 3. گفتمان کلامی- فقهی تشخیص داده شده است.
رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با سلامت روانی زنان معلم دوره ابتدایی و متوسطه شیراز
حوزه های تخصصی:
فرآیندهای فرهنگی معاصر و پیامدهای آنها در حوزه انسان شناسی
حوزه های تخصصی:
انقلاب اطلاعاتی در دو موج 75 – 1945 و 95 – 1975‘ تمامی مناسبات اجتماعی را در پهنه جهانی دگرگون کرد. این فرآیند که همجنان ادامه دارد با جهانی کردن نوعی از فرهنگ‘ مقاومتهای بی شماری را چه در کشورهای مبدأ و چه به ویژه در کشورهای پیرامونی بر انگیخت. ضرورت توسعه تکنولوژیک از یک سو و ناهمسازی تکنولوژی جدید با فرهنگ سنتی از سوی دیگر‘ سرچشمه بحران عمومی هویت فرهنگی در کشورهای در حال توسعه بوده است که کلید حل آن تا اندازه زیادی در گسترش و تعمیق مطالعه فرهنگی کاربردی است. انسان شناسی کاربردی در همان حال که گرایش عمومی علوم انسانی به کاهش مرزبندی بین رشته های گوناگون و رویکرد چندگانه و بین رشته ای به موضوع واحد تحقیق را می پذیرد‘ بر آن است که با یافتن یک راه حل روش – شناختی مناسب‘ با ایجاد موازنه میان دو رویکرد کمی و کیفی‘ عام گرا و فردگرا‘ عمق لازم را به مطالعات خود بدهد و در عین حال اعتبار علمی این مطالعات را نیز حفظ کند. تحقق این ام تنها با درک روشن و آینده نگری کافی نسبت به فرایندهای فرهنگی معاصر ممکن است.
پژوهشی درباره شوخی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۷۸
حوزه های تخصصی:
مطالعه جامعه شناختی رضایت از زندگی خانوادگی برحسب الگوی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر الگوی خانواده (زن سرپرست، چندزن و تک همسر) بر میزان «رضایتمندی از زندگی» و «کیفیت زندگی» انجام شده است. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه اجرا شده است. گروه نمونه این پژوهش شامل 187 زن متأهل مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان کهنوج می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
داده های به دست آمده پس از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون F و ضریب رگرسیون در فضای SPSS تحلیل شد.
نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی خانواده، تبیین گر 54% تغییرات رضایتمندی زنان از زندگی خانوادگی می باشد. در مقام مقایسه، بالاترین رضایتمندی و کیفیت زندگی در خانواده های تک همسر ملاحظه شد؛ میزان رضایت از زندگی در خانواده های زن سرپرست، برحسب علت سرپرست شدن زن قابل تبیین است. هم چنین بالاترین کیفیت زندگی مربوط به زنانی است که همسرانشان فوت کرده اند.
رضایتمندی در خانواده های چندهمسر، با توجه به تعداد زنان قابل تبیین است. نتایج بدست آمده در راستای تأیید فرضیه تحقیق نشان می دهد، رضایتمندی از زندگی خانوادگی مؤلفه ای فرهنگی است که در جریان کنش های اجتماعی با دیگران شکل می گیرد.