فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با رویکرد توصیفی زمینه یابی به دنبال شناسایی و رتبه بندی موانع حضور فعال ایران در نهادها و سازمان های بین المللی با تأکید بر آموزش نیروی انسانی و ارائه راهبردهای مقابله با آن است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اساتید و محققان برجسته و مدیران اجرایی در حوزه سازمان های بین المللی است که از میان آنها 25 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 7 مانع اصلی و مجموعاً 20 گویه بود. استفاده از پیشینه پژوهش و نظرات متخصصان در تهیه پرسشنامه حاکی از روایی محتوایی آن است. برای سنجش پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد شده که نشان دهندة پایایی بالای آن است. سپس از طریق تکنیک TOPSIS موانع مورد بررسی، رتبه بندی شدند. نتایج مقاله نشان داد از بین 7 مانع اصلی احصاء شده در مسیر حضور فعال ایران در نهادها و سازمان های بین المللی، «عدم توجه به آموزش و پرورش نیروی انسانی متخصص و متعهد» با شاخص 5810/0 از نظر صاحب نظران و مدیران شرکت کننده در پژوهش در رتبه اول است. «ضعف در توانایی های فردی» با شاخص 5682/0 و «فشار و تهدید نظام سلطه» با شاخص 5062/0 به ترتیب به عنوان مانع دوم و سوم معرفی شدند. نتایج بررسی وضعیت موجود نشان داد متاسفانه ایران نتوانسته است در رقابت با سایر کشورهای در حال توسعه، نخبگان فعالی را برای حضور و مشارکت سازنده در سازمان های بین المللی تربیت کند. به همین منظور لازم است طی یک برنامه جامع که صرفاً اهداف مقطعی و کوتاه مدت را در برنگیرد، به تربیت این افراد پرداخته شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی و آموزش پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی زنان مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد مختلف بهزیستی نه تنها در بهبود سلامت روانی مؤثر است، بلکه زمینه مساعدی برای شکوفایی استعدادهای نهفته افراد را فراهم می آورد. از این رو، اجرای برنامه هایی منسجم و مناسب در راستای افزایش و ارتقای سلامت روان و بهزیستی روان شناختی گروه های جمعیتی جامعه، می تواند سبب افزایش بهره روی روانی، جسمی و مادی اجتماع شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مهارت های زندگی و آموزش مبتنی بر پذیرش - تعهد بر بهزیستی روان شناختی زنان مهاجر افغانی انجام گرفت. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری آن کلیه زنان مجرد (18 الی 30) افغانی ساکن مجتمع خوابگاهی مهاجران تحت حمایت دفتر آیت الله آصفی در شهر قم به تعداد 110 نفر بودند. از بین این افراد تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر یک به تعداد 15 نفر جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه بهزیستی روان شناختی و پرسش نامه دموگرافیک محقق ساخته بود . نتایج این پژوهش با روش کوواریانس و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات کل آزمودنی ها در دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه وجود ندارد.
ازدواج با فرزندخوانده از منظر اصول قانون اساسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰
293-318
حوزه های تخصصی:
در سال 1392 با تصویب قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست، در تبصره 26 این قانون مقرر شد: «... ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بین سرپرست و فرزندخوانده ممنوع است، مگر این که دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی از سازمان، این امر را به مصلحت فرزندخوانده تشخیص دهد». ادعا شد که با عدم ممنوعیت شرعی و سکوت قانون، مواردی از ازدواج با فرزندخوانده وجود داشته که لااقل با این مقرره انجام چنین ازدواج هایی موکول به اجازه دادگاه مبتنی بر مصلحت فرزندخوانده خواهد شد و بدین ترتیب از فرزندخوانده در برابر آسیب های احتمالی حمایت خواهد شد. سؤالی که در این جا مطرح می شود این است چنین مقرره ای در راستای اصول 10، 20 و 21 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تا چه حدودی می تواند حافظ قداست و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی، ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او، حمایت از کودکان بی سرپرست و حمایت حقوقی برابر برای همه اعم از زن و مرد باشد. این مقاله توصیفی، تحلیلی و انتقادی بوده و با روش کتابخانه ای با توصیف عواقب و پیامدهای چنین مقرره ای، به این سؤالات پاسخ داده است و نهایتاً پیشنهاد می کند برای پیشگیری از بی اخلاقی و فروپاشی نهاد خانواده، حمایت بدون تبعیض از کودک در برابر آسیب های جبران ناپذیر و حفظ حقوق مادی و معنوی زن، اصلاح این تبصره هرچه سریع تر در دستور کار قانونگذار قرار گیرد.
بررسی عوامل مرتبط با اقدام به تقلب در بین دانشجویان مؤسسات آموزش عالی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر انجام تقلب در بین دانشجویان مؤسسات آموزش عالی شهر رشت است. روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری مؤسسات آموزش عالی اصلی شهر رشت شامل دانشگاه گیلان، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور بوده است. تعداد کل دانشجویان مشغول به تحصیل در این دانشگاه ها حدود 30هزار نفر بود که براساس فرمول کوکران تعداد 408 نفر به صورت نمونه انتخاب شده اند. متغیرهای مستقل، اضطراب، نگرش مثبت نسبت به تقلب، شیوه تدریس و محتوای دروس و متغیر وابسته هم اقدام به تقلب است. براساس آزمون های آنالیز واریانس چندمتغیره (MANOVA) آنالیز واریانس یک طرفه و T-Test تحلیل نتایج سئوالات مدنظر نشان می دهد در امتحانات، دانشجویان 24-18 ساله مضطرب تر دانشگاه علوم پزشکی بیشتر از سایر دانشجویان تقلب کرده اند؛ اما درزمینه اقدام به تقلب، ازنظر میزان تأثیر بر افزایش یا کاهش اقدام به آن، عواملی نظیر نگرش نسبت به تقلب، نوع رشته دانشگاهی و نوع جنسیت دانشجویان، تفاوتی با یکدیگر نداشته اند. به طورکلی، موضوع تقلب از چند جنبه بررسی می شود: عوامل فردی (شخصیتی) عوامل درونی (تأثیرات بلندمدت محیط خانوادگی و تربیتی) و عوامل ساختاری. به نظر می رسد با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده در این پژوهش، با کمک اقداماتی که به تغییر نگرش دانشجویان نسبت به تقلب منجر شود، هنجارهای سازنده اجتماعی جایگزین هنجارهای تخریبی در میان دانشجویان می شود.
مطالعه رابطه بین اخلاق حرفه ای و رفتار ضد شهروندی: مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای ضد شهروندی مانند اجتناب از کار، خرابکاری و... رفتارهایی هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به سازمان آسیب های جدی وارد می کنند. یکی از عوامل تأثیر گذار بر کاهش چنین رفتارهایی، رعایت اصول اخلاقی چون صداقت، تعهد سازمانی و ... است که درمجموع اخلاق حرفه ای را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی رابطه بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن (صداقت، انتقادپذیری، تعهد سازمانی، وقت شناسی، مشارکت) و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی افراد انجام شده است. روش پژوهش، پیمایشی بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیّه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال 1393 و حجم نمونه 196 نفر از کارکنان بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه رفتار ضد شهروندی سازمانی، فوکس و اسپکتور (2002) و پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین صداقت کارکنان و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 18/0-) وجود دارد. بین انتقادپذیری و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 34/0-) وجود دارد. بین تعهد سازمانی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان41/0-) وجود دارد. بین وقت شناسی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 29/0-) وجود دارد. بین مشارکت و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 53/0-) وجود دارد. بین رعایت اخلاق حرفه ای و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 38/0-) وجود دارد. بر مبنای تحلیل رگرسیون انجام شده از بین ابعاد اخلاق حرفه ای مشارکت در حد بالا، تعهد سازمانی و انتقاد پذیری به میزان متوسط و وقت شناسی و صداقت در سطح پایینی باعث کاهش رفتارهای شهروندی بودند. بر اساس مطالعه انجام شده پیشنهاد می شود اصول اخلاق حرفه ای در کنار آموزش های شهروندی در کلیّة مقاطع تحصیلی مدارس به ویژه در دبیرستان آموزش داده شود و شاخص های اخلاق حرفه ای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی بومی سازی شود.
بررسی سیاست زمانی حاکم بر تقویم ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران درمورد زمان، از خلال توجه به تقویم می پردازد. تمامی حکومت ها برای تعریف هویت خود و مشروعیت یافتن از این طریق، نیازمند مشخص کردن مرزهای خود در مکان و یافتن جایگاه خود در زمان هستند. تقویم یکی از مؤلفه هایی است که سیاست های زمانی در قالب آن نمود می یابد. تغییرات دائمی در تقویم ایران، تورم بیش از حد مناسبت ها و ایجاد نهادی خاص برای تعیین مناسبت ها و نظارت بر تقویم، نشانگر توجه جمهوری اسلامی به تقویم ایران و سیاست های مشخصی است که بر آن اعمال می شود. رویکرد نظری پژوهش پیش رو از نظریات دورکیم درمورد تمایزگذاری میان دو زمان قدسی و عرفی، نظریة حافظة جمعی هالبواکس و دیدگاه اریک هابزبام درمورد برساخت حافظه و سنت به وسیله حکومت ها اخذ شده است. برای بررسی سیاست های حاکم بر تقویم ایران، از روش تاریخی و مطالعة اسناد و مدارک موجود در شورای فرهنگ عمومی استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر وجود سیاستی است که بیش از هر چیز، رو به گذشته جامعه دارد و تلاش می کند روایتی خاص را براساس منافع و شرایط زمان حال خود از گذشته ارائه دهد. مناسبت های تقویم بر این مبنا انتخاب شده اند.
بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران شهر تهران انجام شده است. روش این پژوهش کمّی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 67 نفر از هیپ هاپ کاران هستند که به صورت نمونه گیری گلوله برفی در شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج آماری این بررسی کمی نشان داد که یادگیری از راه مشاهده، یادگیری از راه تقلید، یادگیری از راه الگوبرداری، یادگیری از راه رسانه ها و یادگیری از راه عرف اجتماعی بر تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران تاثیر دارد. بنابراین هیپ هاپ و موسیقی آن در ایران به واسطه یادگیری اجتماعی و عرفی جوانان ایران نیز باعث ایجاد تغییرات الگوهای حرکتی شده است.
بررسی تدریس معلمان با تاکید بر مهارت های تفکر انتقادی در دروس مطالعات اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق بررسی جایگاه تفکر انتقادی در شیوه های تدریس معلمان در دروس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی است. روش تحقیق کیفی بوده و جامعه آماری، کل کلاس های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی استان قم در درس مطالعات اجتماعی است. نمونه آماری شامل (40) کلاس (از هر پایه تحصیلی ده کلاس) که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته مشاهده تدریس معلمان حاوی بیست مؤلفه بر مبنای مهارت های تفکر انتقادی (تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و توضیح) بود که روایی صوری آن توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن 83/. بر اساس آلفای کرونباخ به دست آمده بود. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1- میزان توجه به مهارت تجزیه و تحلیل در شیوه های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس مطالعات اجتماعی پایین تر از میانگین است. 2- میانگین مهارت ترکیب در شیوه های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس مطالعات اجتماعی پایین تر از میانگین است. 3- میانگین مهارت ارزشیابی در شیوه های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس مطالعات اجتماعی پایین تر از میانگین است.4- میانگین مهارت توضیح در شیوه های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس مطالعات اجتماعی پایین تر از میانگین است.
بررسی نقش دینداری در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (نمونه مورد مطالعه: زنان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان در مقایسه با مردان آمار کمتری از مشارکت در فعالیت های ورزشی را دارا هستند و به همین دلیل مشکلات زیادی را در ارتباط با سلامت شان پیدا می کنند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال بررسی نقش دینداری اجتماعی در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان 18 سال به بالای شهر تهران می باشد که تعداد 600 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (26/0 =P)، و ابعاد آن یعنی بعد اعتقادی (24/0 =P)، بعد پیامدی (33/0=P)، بعد مناسکی (30/0=P) بعد تجربی (22/0=P) و بعد شناختی (28/0 =P) با مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به میزان 35/0 می باشد.
ترسیم سیمای حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران؛ با تأکید بر سنجش دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نابرابری های منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات بهداشتی درمانی در جهت تأمین سلامت آحاد جامعه از دیرباز به عنوان دغدغه همیشگی سیاست گذران بوده است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف سنجش عملکرد حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران با تکیه بر سنجش میزان دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی انجام شد. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کار رفته در آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، شهرستان های استان مازندران (تعداد 19 شهرستان) و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش، جداول و فرم های مبتنی بر داده های آمارنامه سال 1390 ه .ش شمسی استان مازندران است که طی آن 14 شاخص بهداشتی درمانی استخراج و به شیوه کمّی و با استفاده از تکنیک فازی روش های ترجیح بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل یا همان تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS سطح بندی میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی شهرستان های استان مازندران به انجام رسید. یافته های پژوهش ضمن ترسیم سیمایی غیر قابل قبول و نامطلوب از حوزه سلامت، حکایت از وجود یک محرومیت کلی در استان مازندران دارد؛ به طوری که روند توزیع و دسترسی جمعیت روستایی شهرستان ها به منابع حاکی از آن است که نسبت توزیع امکانات به توزیع جمعیتی بسیار اسفناک است، تا جایی که بیشترین میزان توسعه متعلق به مناطق روستایی شهرستان های نکا با ضریب 53 درصد و بابلسر با ضریب 51 درصد می باشد. تحلیل ها همچنین نشان می دهد مناطق روستایی استان مازندران در سطح متوسط تا محرومی از توسعه در زمینه دسترسی به امکانات و منابع بهداشتی قرار دارند. نتایج، مبین آن است که توسعه متوازن نظام سلامت در استان مازندران مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات بهداشتی درمانی، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است. چرا که پیش شرط توسعه پایدار، داشتن نیروی انسانی سالم و توانمند است و این امر مستلزم اهتمام بیشتر متولیان و مدیریتی منسجم در سایه یک برنامه ریزی هدفمند و اثربخش جهت رفع عدم تعادل ها است.
بررسی ارتباط بین دینداری و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین دینداری در ابعاد مختلف و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه می باشد. این پژوهش بر اساس نظریه های سلامت اجتماعی کییز، دینداری گلاک و استارک و نظریه های ارتباط بین دین و ابعاد سلامت اجتماعی دورکیم، یینگر و دیویس، با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف دینداری و سلامت اجتماعی جوانان ساکن در مناطق حاشیه ای ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش جوانان 15 تا 29 سال مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه می باشد که تعداد 384 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری و ابعاد آن یعنی پیامدی، مناسکی، اعتقادی، تجربی و شناختی با میزان سلامت اجتماعی جوانان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری ( AMOS ) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه به میزان 54/0 می باشد.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری اجتماعی ظرفیت یک جامعه یا اجتماع برای مقابله و انطباق با اختلالات و تغییرات است. تاب آوری اجتماعی به مشخصات اجتماعی یک جامعه از جمله سن، جنس، معلولیت، وضعیت اجتماعی و اقتصادی پرداخته و بحث سرمایه اجتماعی را مطرح می کند. شهر اصفهان علی رغم داشتن پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از بزهکاری اجتماعی، جرم و بیکاری رنج می برد. هدف این پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان است. پس از مروری بر مبانی نظری 22 شاخص استخراج شده و به عنوان مبنای سنجش تاب آوری اجتماعی محسوب می شوند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق سرشماری 1390، سالنامه آماری1394، نتایج برخی از طرح های پژوهشی (طرح نیازسنجی عمومی شهروندان، شهرداری اصفهان) و مقالات مرتبط جمع آوری شده است. تکنیک سنجش و ارزیابی، تکنیک Topsis و نرم افزار Topsis Solver می باشد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی، منطقه 3 اصفهان به دلیل تعداد مطلوب مراکز مذهبی- تاریخی، مراکز بهداشتی-درمانی، رضایت از دسترسی به حمل ونقل عمومی، خدمات اینترنتی و امنیت؛ خیلی بالا است و به عنوان بهترین منطقه تاب آور اجتماعی محسوب می شود و پس از آن مناطق 5 و 1 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. مناطق 2 و 6 به دلیل بیکاری، جرائم و رفتار اجتماعی نامناسب، به عنوان ضعیف ترین منطقه، سایر مناطق دارای تاب آوری اجتماعی ضعیفی می باشند.
پژوهشی جامعه شناختی درباره تأثیر دینی بودن و نوع مذهب برمشارکت سیاسی در ایران : یک تحلیل کلان نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو بخشی از یک پژوهش ملی و معطوف به مسأله تأثیر میزان دینی بودن و نوع مذهب برمیزان مشارکت سیاسی در ایران است که از طریق یک تحقیق مقایسه ای درون کشوری با واحد تحلیل شهرستان ودر یک مقطع زمانی ۱۶ ساله صورت پذیرفته است.مدعای کلی ما آن بود که میزان دینی بودن شهرستان ها بر میزان مشارکت سیاسی آنها تأثیر مثبت و معناداری می گذارد؛ اما با توجه به تفاوت های مذهبی در ایران (از حیث موقعیت نهادی، آموزه های مذهبی و ظرفیت سازمانی مذاهب مختلف) چنین فرضیه سازی کردیم که تأثیر میزان دینی بودن در میزان مشارکت سیاسی برای شهرستان های شیعه نشین (مذهب مسلط و غالب) مثبت و برای شهرستان های سنی نشین (مذهب اقلیت) معکوس می باشد. یافته های این تحقیق نشان داد که میانگین میزان مشارکت در شهرستان های شیعه نشین و سنی نشین در مقطع مورد بررسی، تفاوت معناداری با یکدیگر داشته اند. اما برخلاف انتظار نظری و فرضیه تحقیق، ضرایب استاندارد رگرسیونی سازة دینی بودن و مشارکت سیاسی برای هر دو دسته شهرستان های شیعه نشین و سنی نشین، هم جهت و بلحاظ شدت قریب به یکدیگر محاسبه شده اند. حاصل آن که می توانیم در بررسی ارتباط میان دینی بودن و مشارکت سیاسی، عامل نوع مذهب را کنار بگذاریم و ارتباط میان این دو را به طور کلی و صرف نظر از تنوع مذهبی بسنجیم.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احداث مددسراهای شبانه و نقش آنها در زندگی افراد بی خانمان در شهر تهران (با مطالعه احداث و توسعه مددسرای مهر منطقه 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احداث و توسعه مددسرای مهر در منطقه 19 شهر تهران، و نقش آن را در زندگی افراد بی خانمان بررسی می کند. روش انجام پژوهش، به صورت ترکیبی کمّی و کیفی است که در بخش کمّی از ساکنان محدوده اطراف مددسرا ازطریق ابزار پرسش نامه، اطلاعات جمع آوری شده و حجم نمونه 100 نفر است. در بخش کیفی نیز 17 مصاحبه با مددجویان و مسئولان اجرایی انجام شده است. باتوجه به نتایج پژوهش، تأثیرات شناسایی شده برای احداث مددسرای مهر، بر مبنای رتبه بندی شامل این موارد است: جلوگیری از مرگ و بیماری در خیابان، با میانگین رتبه 13.37 اولویت نخست، ایجاد انگیزه برای بازگشتن به اجتماع، با میانگین رتبه 12.15 اولویت دوم، نبودن مزاحمت های خیابانی شبانه برای سایر شهروندان، با میانگین رتبه 11.94 اولویت سوم، کاهش اقدام به خودکشی با میانگین رتبه 11.04 اولویت چهارم، بهبود منظر شهری با میانگین رتبه 10.35 اولویت پنجم، افزایش امید به زندگی در مددجویان، با میانگین رتبه 9.64 اولویت ششم، افزایش مشارکت های اجتماعی در بین مددجویان، با میانگین رتبه 9.09 اولویت هفتم، افزایش سلامت روحی و روانی مددجویان، با میانگین رتبه 7.96 اولویت هشتم و ایجاد اشتغال موقت برای مددجویان، با میانگین رتبه 6.72 اولویت نهم. باتوجه به نتایج، غیر از تأثیر افزایش امید به زندگی در میان مددجویان و افزایش سلامت روحی و روانی در آنها که در حد متوسط بیان شده، سایر تأثیرات در حد متوسط متمایل به زیاد و زیاد، ارزیابی شده است. همچنین، در زمینه ماهیت تأثیر، تمامی تأثیرات ماهیت مثبت دارند. از نظر شدت تأثیرات نیز، به جز دو پیامد افزایش امید به زندگی در مددجویان و افزایش سلامت روحی و روانی آنها همه تأثیرات، شدت زیادی دارند و درخصوص زمان تأثیرات نیز، زمان تمام آنها بعد از اجرا تأثیر دارد.
تحلیل نظام مند پژوهش های سبک زندگی بعد از دهة 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سبک زندگی به عنوان یک ساز و کار بروز تفاوت های ذائقه افراد در چگونگی گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، توسط متخصصان رشته های مختلف به ویژه علوم اجتماعی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری توجه شده است. شناخت روند پژوهش های انجام شده با تمرکز بر کم و کیف دانش تولید شده در این حوزه از اهداف این مقاله بوده است. برای دستیابی به این منظور، 59 منبع علمی؛ مقاله، پایان نامه و کتاب (حاصل پژوهش و مجموعه مقالات پژوهشی) از طریق جست وجوی واژة «سبک زندگی» در پژوهش های رشته علوم اجتماعی در پایگاه های علمی تخصصی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، کتابخانه ملی، مجلات تخصصی نور، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و کتابخانه های دانشگاه های شهر تهران شناسایی و با استفاده از روش مرور نظام مند بررسی شدند. نتایج نشان داد که بیش از دو سوم پژوهش های سبک زندگی بین سال های 1385 تا 1390 انجام شده است. شش گونه سبک زندگی از این پژوهش ها استخراج شد که بیشترین گونه های بررسی شده به ترتیب به سبک زندگی شبه مدرن (12/34درصد)، پیشامدرن یا سنتی (94/28درصد)، لذت محور، علم محور، جهان محلی و ورزش محور اختصاص داشته است. توجه به سبک زندگی با تمرکز بر بررسی رابطه آن با متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و دینداری بیشترین میزان بررسی در این عرصه را به خود اختصاص داده است.
بررسی رابطه بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های جمعی، به ویژه فضای مجازی باعث تغییر و تحولات بسیاری در زندگی و سبک زندگی مردم شده است. میزان گرایش افراد به این فضا تحت تأثیر ویژگی های فردی و عوامل اجتماعی متفاوتی می باشد؛ تأثیرپذیری سبک زندگی از فضای مجازی، پیامدهای گوناگونی دارد. بنابر بر نظر جامعه شناسان متخصص در این حوزه، یکی از این پیامدها، رشد و قوام طلاق عاطفی است. طلاق عاطفی، محصول استراتژی های سرمایه گذاری فردی یا جمعی و آگاهانه یا ناآگاهانه در ایجاد و بازتولید ارتباطات اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی، به صورت پیمایشی، در بین 361 نفر از متأهلان شهر ایلام در سال 1395 انجام شده است. شیوه نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری چند مرحله ای بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. مهمترین یافته های این پژوهش بدین قرار است: میانگین نمره سبک زندگی متأثر از فضای مجازی در بین زنان و مردان یکسان است. میانگین نمره سبک زندگی متأثر از فضای مجازی بر حسب میزان تحصیلات متفاوت می باشد؛ همچنین بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی، رابطه معنادار وجود دارد.
شناخت منابع اعتماد کارفرما به پیمانکار بر پایه ویژگی های قابلیت اعتماد پیمانکار (مورد مطالعه: پروژه های ساخت شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت منابع اعتماد کارفرما به پیمانکار بر پایه ویژگی های قابلیت اعتماد پیمانکار در بستر پروژه های ساخت شهری تهران است. در این راستا با بهره گیری از متدولوژی نظریه زمینه ای و به کمک کدگذاری باز مصاحبه های عمیق انجام شده با 18 نفر از مطلعین و دست اندرکاران بخش کارفرمایی این پروژه ها، مجموعاً 9 مقوله، 28 مفهوم و 148 کد باز منحصربه فرد، حاصل شد. به طور خلاصه این 9 مقوله عبارت بودند از: توانایی پیمانکار؛ دارایی پیمانکار؛ آگاهی پیمانکار؛ تعهد پیمانکار؛ تقلب پیمانکار؛ حساسیت پیمانکار نسبت به منافع کارفرما؛ ثبات پیمانکار؛ انعطاف پذیری پیمانکار؛ و سلطه پذیری پیمانکار. در گام بعد، به واسطه کدگذاری نظری انجام شده، این مقوله ها در پیوند با مقوله اعتماد کارفرما به پیمانکار قرار گرفتند و از این طریق، مدل مفهومی این پژوهش که دربردارنده 9 قضیه تحقیق بود، حاصل گردید. تحلیل یافته های پژوهش نشان می داد که برخی از مقوله های حاصل شده این تحقیق، نظیر سلطه پذیری پیمانکار، به واسطه خصوصیات متمایز زمینه ای، خاص بستر تحقیق حاضر بوده و برخی دیگر از مقوله ها نظیر توانایی پیمانکار، همسو با نتایج ادبیات گذشته است؛ هرچند که عمده مفاهیم ذیل این مقوله ها، منحصربه فرد و خاص بستر این تحقیق بود. همچنین تحلیل های مقایسه ای میان پیمانکاران دولتی و خصوصی در زمینه قابلیت اعتماد، نشان داد که از منظر برخی مقوله ها نظیر انعطاف پذیری پیمانکار، پیمانکاران دولتی قابل اعتمادتر بودند و از منظر برخی مقوله های دیگر نظیر توانایی پیمانکار، پیمانکاران خصوصی بیشتر مورد وثوق قرار داشتند . واژه های کلیدی: قابلیت اعتماد؛ پروژه های ساخت شهری؛ کارفرما؛ پیمانکار؛ نظریه زمینه ای.
مدرنیسم ایرانی و عقلانیت خودمدار: چارچوبی برای تببین آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار تحلیلی نظری با تدوین چارچوبی متشکل از دو مفهوم «مدرنیسم ایرانی» و «عقلانیت خودمدار» به چرایی آسیب های اجتماعی پرداخته است. مدعای این نوشتار آن است که به دلیل نمود شکل خاصی از مدرنیسم در ایران، نوعی عقلانیت متشکل از عقلانیت ابزاری و فردگرایی مدرن شکل گرفته که با خودمداری تاریخی و تفرد ایرانی عجین شده و نوعی عقلانیت سیاه به وجود آورده است که خودمدار، خودشیفته، همه چیزخواه، رقابت جو و کاسب کار، به شدت حسابگر و نفع طلب، نسبت به پیامدهای اجتماعی کنش خود بی توجه و به غایت هدف گرا است. به دلیل نبود نهادهای مدرنی که این شکل از عقلانیت را محدود کند و کم رنگ شدن اخلاق سنتی و در غیاب اخلاقی مدرن، این شکل از عقلانیت مبنای کنش بخش زیادی از جامعه شده و در نتیجه بسیاری از آسیب های اجتماعی را که جنبه ای رفتاری دارند رقم زده است.
نقد دیدگاه بودریار درباره نقش رسانه در شکل گیری مسئله اجتماعی و امر واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«امر واقع» و «مسئله اجتماعی» دو مفهومی هستند که در این مقاله از منظر ژان بودریار مورد واکاوی و نقد قرار گرفته اند. بر این اساس، کوشش شده، با اتکای بر آثار بودریار و با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، دو مفهوم مذکور استخراج و استنباط شوند. بودریار به عنوان یکی از چهره های شاخص رویکرد پساساختارگرایی، موضع نظری قابل توجهی نسبت به رسانه و تاثیرات آن دارد. از یک سو از منظر بودریار، امر واقع در جهان جدید دارای وجهی برساختی است که از بطن نظام زبانی و در چارچوب گروه بندی های متنوع اجتماعی ظاهر می شود. از سوی دیگر، او بر این باور است که رسانه در جهان جدید به مثابه ابزاری با دلالت فرهنگی، «فراواقعیت» را از طریق سازوکار دکوپاژ «شبیه سازی» می کند. برهمین اساس، از نظر او، رسانه می تواند هر پدیده اجتماعی را به مثابه مسئله اجتماعی شبیه سازی کند.
مقایسه اختلالات عاطفی رفتاری و مهارتهای اجتماعی در نوجوانان دختر عادی و فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۷
۲۰۱-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانان به دلیل ساختار فکری خاص، یکی از بحرانی تری مراحل زندگی را می گذرانند، با توجه به اینکه، فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی افرادی هستند که در معرض انواع خطرات و آسیب های روانی و اجتماعی قرار دارند، ه دف از ای ن تحقی ق، مقایسه اختلالات عاطفی رفتاری و مهارت های اجتماعی در نوجوانان عادی و فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی است. روش: مطالعه مذکور یک پژوهش توصیفی از نوع تحقیقات پس رویدادی و یا به عبارت دیگر علی مقایسه ای بود. حجم نمونه ش امل 114 نفر از نوجوانان دختر عادی و 102 نفر از نوجوانان دختر تحت سرپرستی بهزیستی بود. ابزارهای گردآوری اطلاعات، شامل فرم فارسی پرسشنامه خودسنجی در نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA) که توسط مینایی (1385) برای جامعه ایرانی انطباق و هنجاریابی شده و مقیاس سنجش مهارتهای اجتماعی ماتسون بود. به منظور تحلیل آماری داده های جمع آوری شده، آزمونهای آماری فریدمن و تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) چندگانه اجرا شد. یافته ها: مشکلات توجه، اضطراب/ افسردگی، گوشه گیری/ افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، رفتار پرخاشگرانه، شکایات جسمانی و رفتار قانون شکنی به ترتیب از مشکلات عاطفی رفتاری در گروه فرزندان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی بود. همچنین، دختران مراکز شبانه روزی بهزیستی در مقایسه با دختران نوجوان عادی، مشکلات عاطفی رفتاری بیشتری را تجربه می کنند و در زمینه مهارتهای اجتماعی مشکلات بیشتری داشتند. مشکلات اجتماعی در دو گروه فرزندان مراکز شبانه روزی و نوجوانان عادی متفاوت بود. مهارت اجتماعی مناسب، جسارت نامناسب و اطمینان زیاد به خود داشتن در دو گروه از تفاوت آماری معناداری برخوردار بود. بحث: بسیاری از مشکلات برون سازی و درون سازی ناشی از نقص در رشد مهارتهای زندگی اساسی است. نقص در مهارتهای اجتماعی افراد را از اجتماع دور کرده و آنها را به سمت انزوا سوق داده و مستعد اختلالات عاطفی، انزوا و درنتیجه افسردگی میکند. مهارت های اجتماعی، شناختی، هیجانی و بین فردی قادرند افراد را در مواجهه مؤثر با چالش های روزمره آماده سازند. نوجوانان مراکز شبانه روزی چون از محیط خانوادگی که مناسب تری محیط از نظر رشد و شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان و همچنین سالم ترین آنها از نظر ارضای نیازهای اجتماعی محسوب می شود، محروم اند، میزان مشکلات درون سازی و برون سازی بیشتری نسبت به نوجوانان عادی نشان داده اند. شناسایی زود هنگام اختلالات رفتاری نوجوانان می تواند ما را در طراحی برنامه های مداخله ای و به کار گیری آن، یاری دهد. برنامه های غنی سازی اجتماعی که ارتقاء مهارت های کودکان و نوجوانان چون مدیریت خشم، همدلی، حل مسئله و حل تعارض در زندگی روزمره را مورد هدف قرار داده اند، با تقویت مهارت های اجتماعی از پرخاشگری و سایر مشکلات کودکان و نوجوانان جلوگیری می کنند. این برنامه های تقویتی به ویژه برای کودکان و نوجوانان محروم از خانواده بسیار مفید است. سودمندی برنامه های ارتقاء مهارتهای اجتماعی برای مقابله با پرخاشگری و سایر مشکلات حتی تا بزرگسالی تداوم می یابد و اثرات مثبتی بر سایر مشکلات سلامت همچون سوء مصرف مواد و رفتارهای جنسی ناایمن دارد.