فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۹۴۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
کشاورزی و تولید مواد غذایی، در دهه های اخیر یکی از مسائل مهم جهانی است و همه کشورها اعم از صادرکننده و واردکننده را با چالش مواجه ساخته است. این پژوهش به منظور بررسی وضعیت تولید و مصرف محصول راهبردی گندم در ایران و نیز انتخاب راهبرد مناسب برای تأمین آن تا سال ۱۴۰۰، به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر داده های FAO و با استفاده از نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. آمار دوره های زمانی تولید و مصرف گندم، با استفاده از روش ARIMA مدل سازی و تولید و مصرف این محصول راهبردی طی سال های 1392 تا 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به جایگاه ایران در تولید، مصرف، صادرات و همچنین میزان نیاز کشور به واردات گندم تا سال 1400، بحث خودکفایی کامل این محصول، حداقل تا سال 1400 منتفی است و ایران تا این سال، یک واردکنندة جزء باقی خواهد ماند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و احتمال استفادة کشورهای صادرکنندة گندم از این محصول راهبردی به عنوان یک حربة سیاسی علیه کشور، لازم است در انتخاب کشورها برای واردات این محصول دقت ویژه ای صورت پذیرد. از این رو، در قالب یک رویکرد ژئوپلیتیکی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice، بهترین کشورها برای واردات گندم و در سطحی بالاتر، انعقاد قراردادهای بلندمدت در زمینة خرید این محصول راهبردی، شناسایی و اولویت بندی شده اند.
مراکز تهدیدپذیر استان کرمانشاه و ملاحظات پدافند غیرعامل با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفتی که از لحاظ نظامی در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته بهوجودآمده، بیشتر با هدف آسیبرساندن به مراکز خطرزا و تهدیدپذیر بودهاست. بر این اساس، ضرورت دارد با رعایت اصول پدافند غیرعامل و افزایش بازدارندگی نسبتبه کاهش میزان آسیبپذیری این مراکز اقدام نمود. این مقاله سعی بر آن دارد که اصول پدافند غیرعامل در مراکز تهدیدپذیر در استان کرمانشاه با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن بهکارگیرد به شیوهای که فضای سرزمینی را با ارایه نقش تدافعی به آنها ایمن نماید. برای دستیابی به این هدف ضرورت دارد شناسایی و تحلیل موقعیت مراکز تهدیدپذیر به-منظور دستیابی به ایمن سازی مراکز سکونتگاهی انجام گیرد بهنحویکه مراکز جمعیتی بتوانند در زمان جنگ و... کمترین خسارات جانی و مالی را متحمل شوند و ضرورتهای کارکردی آنها تداوم یابد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و با رویکرد شناخت مسئله است. اطلاعات مکانی و توصیفی، آماده سازی و ویرایش نقشه های موردنیاز بااستفادهاز نرمافزار 2/10GIS sArc تهیه شد. نتایج اولیه بیانگر آن است که مناطق و محدوده های مرکزی استان کرمانشاه بهویژه مرکز استان باتوجهبه تجمیع مراکز و کاربری های خطرزا و تهدیدپذیر نامناسب و بحرانی تشخیص داده شده است. همجواری با کشور بحرانزده عراق با ساختارهای متفاوت و نامتقارن جمعیتی ضرورت بیشتر برنامهریزی راهبردی در استان کرمانشاه را می طلبد.
آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری ایران از منظر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور به مثابه قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنه سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها را به دست دهد. این توجه به منطق جغرافیایی در ترسیم مرزهای سیاسی درون سرزمینی، برگرفته از نگاه سازماندهی و آمایش سرزمین در سطح فضای ملی، منطقه ای و محلی است. ازاین رو در مقاله حاضر سعی بر آن است تا به آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری در ایران براساس منطق و واقعیت های جغرافیایی و در واقع با رویکرد سازماندهی و آمایش-سرزمین پرداخته شود. سؤال اساسی این پژوهش این است که: از منظر جغرافیا و آمایش سرزمین، تقسیمات کشوری ایران دچار چه ضعف هایی است؟ پیامدها و آسیب های ژئوپلیتیکی آن در فضای سرزمینی کشور چگونه است؟ در بخش یافته های تحقیق نگارندگان به مسئله عدم انطباق تقسیمات کشوری فعلی ایران بر نواحی جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و نیز عدم توجه به مؤلفه های شکلی در سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری از جمله عوامل شکل و وسعت و استقرار نامتوازن مراکز استان ها پرداخته و چنین نتیجه گیری نموده اند که این آسیب ها به طور مستقیم بر توسعه، امنیت و توازن فضایی در کشور اثر منفی می گذارد. لازم به ذکر است که این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و به شیوه ای تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.
تبیین نسبت «اکولوژی» و «دموکراسی» در نظریه پساساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه و روش اکولوژی به سبب برخورداری از نگرش کل نگر، زمینه مناسبی برای واکاوی تعامل انسان و طبیعت فراهم می کند. جغرافیا نیز به مثابه دانش بررسی تعامل انسان و طبیعت، اینهمانی1[1]زیادی با اکولوژی دارد و می تواند سویه های معنایی، ساختاری و کارکردی آن را مشخص کند. نظریه پساساختارگرایی که بر مفاهیمی چون رابطه گرایی، تکثر، تفاوت، «دیگری»، اهمیت فزاینده به «طبیعت» و اهمیت «قدرت- سیاست» پای می فشارد، اشتراکات فراوانی با مفهوم اکولوژی دارد، تا به اندازه ایی که اکولوژی را باید کانون پساساختارگرایی دانست. بر پایه مفهوم پساساختارگرایانه از اکولوژی، می توان به اینهمانی گسترده ای میان اکولوژی سیاسی و جغرافیای سیاسی دست یافت. پژوهش پیش رو که ماهیتی بنیادی دارد با بهره گیری از روش کتابخانه ای به تبیین نسبت اکولوژی و دموکراسی در نظریه پساساختارگرایی و کاربست آن در جغرافیا می پردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان داد که اکولوژی را می توان از نظر ساختاری به سه دسته «ذهنی، محیطی و سیاسی» دسته بندی کرد، که «اکولوژی سیاسی» به مثابه حلقه پیوند تمام ساختارهای اکولوژیک به شمار می آید. بر بنیاد نظریه پساساختارگرایی، «اکولوژی سیاسی» یا «اکوپلیتیک» می تواند زمینه های نوعی از دموکراسی را تقویت کند که با عنوان «ژئودموکراسی» یا «اکودموکراسی» از آن یاد می شود. از این رو در تعریف انسان از دیدگاه جغرافیا می توان بیان کرد که «انسان جغرافیایی، موجودی اکولوژیک است که بر پایه اکودموکراسی، به شناخت و مدیریت قلمروهای انسان- طبیعت می پردازد».
پدیدارشناسی هویت ملی در فضای سایبر (نمونه موردی: دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سایبر، به سبب ویژگی ها و جایگاه منحصر به فرد در جهان امروز، خاستگاه مهمی از قدرت و تغییرات اجتماعی را با خود به همراه دارد. با گسترش اینترنت و انقلاب اطلاعات، نقش فضای سایبر در زیست هر روزه انسان ها و نیز در مقیاس کلان کشورها به چنان واقعیت اجتناب ناپذیری تبدیل شده است که گریز و گزیری برای آن متصور نیست. با توجه به چنین اهمیتی و نیز به سبب ارزش فزاینده هویت ملی در بقا و دوام کشور، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضای سایبر بر هویت ملی انجام شده است. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل ۵۰ نفر از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی) رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی هستند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بر پایه روش شناسی «کیو»، نگرش آن ها درباره هویت ملی در فضای سایبر سنجیده شده است. مفهوم هویت ملی در این پژوهش در چارچوب سه شاخص زبان ملی ، تاریخ ملی و تعلق سرزمینی بررسی شده است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، از نوع پدیدارشناسی است. نتایج این پژوهش، نشان از آن دارد که شاخص زبان و تاریخ ملی به دلیل ویژگی «تعاملی و ارتباطی» فضای سایبر افزایش و شاخص تعلق سرزمینی به دلیل خاصیت بی مرزسازی فضای سایبر، کاهش داشته است. با این حال، افزایش احساس تعلق به زبان و تاریخ ملی از لحاظ اعتبار اسناد و مدارک موجود در اینترنت، نامطلوب است؛ بنابراین، پدیدارشناسی هویت ملی در فضای سایبر نشان می دهد که فقدان زیرساخت ها و آموزش و پرورش نامطلوب، پیوند فضاهای گفتمان هویت ملی میان نسل های مختلف را با گسست مواجه کرده است.
نقش و جایگاه ارزشهای شیعی در دیپلماسی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازه انگاری به عنوان رهیافتی نوظهور اما با فلسفه ای جذاب در روابط بین الملل با تأکید بر «ذهنیّت و هویّت»، صورت بندی نوینی از مسائل و راه حل های این دانش ارائه می کند. در همین چارچوب، دیپلماسی عمومی با تأکید بر ارزش ها که مؤلفه ای بسیار مهم در شکل دادن به ذهنیت و هویّت هستند عرصه ای جدید و گسترده در زمینه سیاست خارجی می گشاید که دیگر منحصر به فعالیت های رسمی و شناخته شده نیست. بر این اساس، ارزش های اسلامی بهصورت عام و ارزش های شیعی بهصورت خاص با فصل های مشترک بنیادینی که میان ایران و کشورهای منطقه برقرار می کند؛ ظرفیتی کم نظیر برای سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین، در این مقاله به این سوال اصلی پرداخته شده است که: «ارزش های شیعی در افزایش قدرت و نفوذ ایران از طریق دیپلماسی عمومی در کشور عراق چه نقش و جایگاهی دارند؟» و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره بردن از منابع کتابخانه ای این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که: «ارزش های شیعی به عنوان زمینه فرهنگی مشترک میان ایران و عراق، در افزایش موفقیت دیپلماسی عمومی ایران در عراق تأثیر مثبت و معناداری دارد». در نهایت، با تأیید شدن فرضیه مذکور، پیشنهادات و راهکارهایی برای بهره برداری از این ظرفیت ارائه شده است.
تحلیل ظرفیت های ژئوپلیتیکی کشور یمن در تحولات سریع نظام بین الملل (پیچ تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سریع نظام بین الملل (پیچ تاریخی) در منطقه جنوب غرب آسیا با رشد بیداری اسلامی، فرصت ها و تهدیداتی را برای کشور های منطقه به وجود آورده است. از این رو نظام سلطه در پهنه جغرافیایی منطقه به منظور حفظ هژمونی خود جنگ های نیابتی را هدایت می نماید که زمینه های رقابت های منطقه ای را به وجود آورده است. در این مقاله با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی کشور یمن که در طول تاریخ معاصر دچار تغییر و تحول شده است؛ ساختار سیاسی، ظرفیت های ژئواستراتژیکی، ژئوکالچر و ژئواکونومیکی در این تغییر و تحولات نقش اساسی را ایفا کرده اند. که با توجه به اهمیت این عوامل در این پژوهش به بررسی علمی نقش عوامل تاثیرگذار فوق پرداخته شده است. بررسی ها و تجزیه و تحلیل های به عمل آمده از پرسشنامه های اساتید و خبرگان جغرافیای سیاسی نتایج تحقیق نشان می دهدکه ظرفیت های بالقوه عوامل مهم و تاثیرگذار کشور یمن در عرصه منطقه ای و بین المللی، به ترتیب اولویت عبارتند از: موقعیت ژئواستراتژیک تنگه باب المندب و روند استحکام بخشی بر ساخت درونی نظام سیاسی و اجتماعی یمن که امید است در سایه عوامل ژئوکالچر و عوامل مذهبی و انسانی این کشور حاصل شود و همین پتانسیل ها در موقعیت پیچ تاریخی کنونی (گذار) زمینه های رقابت های منطقه ای را به وجود آورده است.
نقش فضاهای جغرافیایی در رقابت قدرت ها؛ مطالعه موردی: کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاها و مکان ها عرصه رقابت قدرت ها و بازیگران سیاسی برای نفوذ و اثرگذاری است. در این راستا کشور عراق با توجّه به نحوه تأسیس آن پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و چگونگی ترسیم مرزهایش، موزائیکی از اقوام و مذاهب را در هارتلند خاورمیانه به نمایش گذاشته است به طوری که این امر اکنون نه تنها مانعی در راه حفظ یکپارچگی سرزمینی و ایجاد هویّت ملّی شده است، بلکه زمینه نفوذ، مداخله و رقابت قدرت ها و گروه های بنیادگرا را نیز در این کشور فراهم کرده است. بنابراین هدف مقاله حاضر بررسی نقش و تأثیر فضاهای جغرافیایی (قومی مذهبی) در رقابت قدرت ها می باشد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطّلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی است و تعداد 40 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع گردیده و با استفاده از روش آمار استباطی، فرضیات ارزیابی و تأیید گردید و به صورت نظری و تئوریک نیز تجزیه و تحلیل یافته ها انجام گرفته است؛ به طوری که نتیجه تحقیق بیانگر آن است که قدرت های تأثیرگذار در این کشور با بهره برداری ابزاری از مؤلفه های قومیّت و مذهب درصدد دستیابی به منافع و اهداف سیاسی و استراتژیک خویش هستند.
مفهوم سازی گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم؛ تصویرسازی ژئوپلیتیکی دولت بوش از خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی درصدد تبیین مفهوم گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم است. آنچه تروریسم را به گفتمانی ژئوپلیتیکی تبدیل می کند، تعاریف متفاوت حکومت ها از تروریسم و استفاده ابزاری از آن جهت توجیه اقدامات ژئوپلیتیکی خود می باشد. گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم را به سختی می توان چیزی بیش از “معجونی استعاری از اصطلاحات خاص سیاسی” دانست که هر یک از قدرت ها در راستای تأمین منافع خود در صدد تعریف آن هستند و در راستای مقبول جلوه دادن آن در نظر افکار عمومی با یکدیگر رقابت می کنند. مقاله حاضر در جهت تبیین این مفهوم، گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم در دولت بوش را بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان، به عنوان نمونه ای موردی، مورد تحلیل قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که دولت بوش، در فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیکی خود از خاورمیانه، از دوگانه های مختلفی که از گفتمان تروریست برساخته می شود، بهره می گیرد تا ضمن هویت سازی، مداخلات ژئوپلیتیکی خود در سطح جهان به ویژه در عراق و افغانستان را توجیه نماید. مهم ترین این دوگانه ها عبارتند از: خوب در برابر بد؛ قانون مداری در برابر قانون شکنی؛ تمدن در برابر بربریت؛ و آزادی در مقابل استبداد.
تأثیر تحولات جهان عرب بر سیاست منطقه ای ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه ای پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق همواره بهسوی رقابت با یکدیگر حرکت کرده اند. این مقاله به دنبال بررسی تأثیر تحولات جهان عرب بر رقابت منطقه ای ایران و ترکیه با استفاده از رویکردی واقع گرایانه و امنیت محور می باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تحولات جهان عرب با تشدید رقابت منطقه ای ایران و ترکیه، موجب شکل گیری اتحادها و ائتلاف های منطقه ای و فرامنطقه ای با محوریت ایران و ترکیه شده است که در یک سوی آن روسیه، ایران، عراق و سوریه و در سوی دیگر ترکیه، عربستان سعودی، قطر و گروه های سلفی قرار دارند. همچنین ناتوانی ترکیه در این مسیر موجب ارتقای جایگاه منطقه ای ایران و تعدیل سیاست منطقه ای ترکیه خواهد شد.
Explaining the Geopolitical Evolution of Ports - Hinterland Connections in Iran; A Historical Comparative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article explores the relation of Iranian ports with their surrounding regions from the geopolitical-spatial perspective since 6th century BC. Content analysis of historical data obtained from written, pictorial and secondary sources is the method used to achieve this aim. The results denote that the geopolitical-spatial evolution of Iranian ports and the surrounding regions can be classified into three general eras: in the first era (from 6th to 15th century), with the domination of the most powerful Iranian states on both sides of the Persian Gulf, the geopolitical-spatial of Iran often had foreland-oriented structure with mutual interaction of ports and hinterlands especially up to regional scale. In the second era (from 16th to 19th century) which coincided with the arrival of powerful foreign forces in the Persian Gulf, the rulers implemented a geopolitical policy: the protection of mainland with the aim of territorial integrity maintenance. So, in this era hinterland-oriented spatial structure was formed based on the interaction in local, regional and national levels. Also, the geospatial scheme of the country was founded on the basis of endogenous activities and integration political power. In the third era and with the exploration of oil (beginning of the 20th century till now), production, trade and distribution system of the country has undergone radical changes and along with formation of powerful world capitalist system, it has become subject to political and economic changes of this system. Directing capital flow to the capital and obtaining such development policies as growth pole, spatial structure of the country has tended towards corridor- polarized pattern. This pattern has led to the pole-oriented hinterland spatial structure based on single-product (oil) export. In other words, in this era, the political, spatial and economical geography relied on the political and economic decisions that were concentrated in the capital. Accordingly, spatial planning in the local-regional hinterland about habitats, activities and distribution of services depended on the capital decisions in the national hinterland.
بررسی و تحلیل تهدیدهای سیاسی، امنیتی و دفاعی در استان البرز با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب می شوند. به لحاظ کارکردهای ویژه ای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازاین دست می توانند نقش مؤثری در شکل گیری تصمیم های مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدید های امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، سطح بندی شهرستان های استان البرز بر اساس این تهدیدها و گزینش راهکار های آمایش سرزمینی برای آنها می باشد. این تهدید ها از طریق مطالعات اسنادی، پیمایشی و مصاحبه ای گردآوری شده اند. سپس با نخبان جهت پایایی پرسشنامه ، رتبه دهی به هرکدام از شهرستان ها از لحاظ تهدیدهای موجود و انتخاب راهکارها مصاحبه به عمل آمده است. به منظور رتبه بندی شهرستان های مختلف استان البرز از لحاظ تهدید های موجود، مدل ویکور را به کار گرفته است. همچنین برای وزن دهی شاخص ها در مدل ویکور از آنتروپی شانون استفاده شده است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید که در بین شهرستان های استان البرز شهرستان کرج به عنوان مرکز استان دارای بیشترین تهدید های سیاسی، امنیتی و دفاعی است. مهم ترین دلیل تمرکز تهدید ها در کرج، می تواند تمرکز خدمات، امکانات و دسترسی های مختلف استانی در این شهرستان باشد. همچنین دیگر شهرستان ها به دلیل عدم ارائه خدمات مناسب و درخور جمعیت نیز دارای تهدیدهای گوناگون در گروه های مختلف می باشند. نتایج نشان می دهد که از بین گروه های مختلف تهدید ها، تهدیدهای اقتصادی دارای بالاترین درصد اهمیت از لحاظ میزان تأثیرگذاری بر شهرستان های مختلف استان البرز است. بعد از تهدیدهای اقتصادی، تهدیدهای محیطی و زیست محیطی بیشترین اهمیت را در استان دارند. برای خروج استان به ویژه شهرستان کرج از وضعیت تهدیدزای موجود، در پایان به ارائه راهکار پرداخته ایم. یکی از مهم ترین راهکارهای آمایش سرزمینی برای کاستن از مسائل و مشکلات شهرستان های استان البرز، تمرکززدایی از کرج و ارائه امکانات و خدمات در دیگر شهرستان هاست.
فضای سوم و پدیده فراملت در شهر ناحیه های پسا استعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا به عنوان یکی از واقعیت های جهان مادی، تاکنون اندیشه ورزی های پردامنه ای را برانگیخته است. ادوارد سوجا در پس فضااندیشگی خود، برای فضا سه بعد برشمرده است: نخست ""فضای فیزیکی""، دوم ""فضای ذهنی"" و سوم ""فضای اجتماعی"". فضای سوم، فضایی است که از طریق آن شهروندان با شکل دهی حرکتی موسوم به ""فراملت"" از خواست های دولت به روشی ظریف امتناع می ورزند. در این مقاله، تلاش شده است تا پس از تبیین مفهوم ""فضای سوم"" و شرح مصادیقی از نواحی روستایی ایران، به بحث ""فراملت"" و چگونگی ارتباط آن با مقوله ی فضای سوم پرداخته شود که در این خصوص، حرکت فراملتِ حاصله از فضای سوم در شهر-ناحیه های پسااستعماری بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور نیز تحلیل شده است. گرچه"" عقاید گروه های حاکم در هر عصری ایده حاکم است و گروهی که حکمرانی نیروی مادی جامعه را دارند، همزمان حاکم نیروهای فکری نیز هستند، اما در شهر-ناحیه های پسااستعماری، ایده های حاکم نه در رقابت آشکار با واقعیت متمرّد شهر- ناحیه پسااستعماری، بلکه با ظرافت خاص، خود را حاکم کرده است. در نتیجه فضای سومی ایجاد شده است که ماهیت متمرّدانه و پویای ""فراملت"" را نهفته دارد. سه فرم متفاوت فضای اجتماعی و فضای سوم سه شهر-ناحیه بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور مبیّن این است که شهروندان می توانند ساختارها را در راستای تضعیف، رفع و حذف محدودیت های تحمیلی، جهت دهی کنند. در بمبئی این فضا خود را به صورت اختلاط، در ژوهانسبورگ در غالب فضای زیرزمینی و در سنگاپور با تمرّد زبانی نشان می دهد. از طریق فضای سوم، شهروندان امیال و خواست دولت ها را دور می زنند و منبع جنبشی موسوم به فراملت به ویژه در جایی هستند که رقابت آشکار با خواست قدرت حاکم به دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میسر نیست.
تأثیر جهانی شدن بر تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خصوص جهانی شدن به موازات رشد سریع نظام ارتباطات و فن آوری اطلاعات، شاهد شکل گیری سازمان ها، پیمان های منطقه ای نظیر اتحادیة اروپا، نفتا، آ.سه.آن و مرکوسور در چند دهة اخیر بوده ایم و در موارد زیادی، اقتدار این دستگاه ها در مرتبه ای بالاتر از خود دولت ها قرار گرفته است. جهانی شدن در منطقة خلیج فارس، فقط به معنای ارتقای سطح زندگی به سبک غربی و مصرف تولیدات کشورهای صنعتی است. شرکت های بزرگ فراملی و چندملیتی، با ابزار تبلیغات می کوشند در بازارهای محلی این منطقه رخنه کنند، محصولات خود را به فروش برسانند و بر مقاومت های موجود در این راه چیره شوند. پیامد جهانی شدن در کشورهای عربی منطقة خلیج فارس در بسیاری از حوزه ها به ویژه حوزة فرهنگی، با نوعی تضاد روبه روست. این تضاد، ریشه در ماهیت متعارض جهانی شدن در بعد فرهنگی و اجتماعی دارد. مهم ترین پیامدهای جهانی شدن در حوزة فرهنگ را می توان تحقق کثرت گرایی اخلاق، فرهنگ پذیری و دگرگونی فرهنگ جهانی دانست.
تحلیل مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید ایران و ارائه برنامه های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید ایران، با تأکید بر شناخت کلیه عوامل مؤثر بر مدیریت سیاسی شهرهای جدید و مشخص کردن اهمیت هرکدام از این شاخص ها در تدوین مدیریت سیاسی مطلوب در شهرهای جدید است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف؛ کاربردی و به لحاظ روش بررسی، توصیفی و تحلیلی اس ت. شاخص های مورد استفاده در این پژوهش در قالب ۲۸ گویه در زمینه الگوی مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید می باشند که از روش نمونه گیری تصادفی ساده (تعداد ۳۰ نفر از نخبگان) استفاده شده است. برای اثبات نرمال بودن متغیرها نیز از آزمون های برازش K-S استفاده شده است. بعد از تعریف گویه ها و آزمون نرمال بودن آن ها، کلیه گویه ها رتبه بندی شده است و بر اساس طیف لیکرت امتیاز هر گویه مشخص شده است. اهمیت هر گویه در الگوی مدیریت سیاسی در شهرهای جدید به ترتیب شامل گویه های مشارکت پذیری، ارتقای ظرفیت اداری، توانمندسازی شهروندان محلی، عدالت محوری و شکل گیری نوعی هویت جمعی است که یافته ها نشان می دهد در گویه «عدالت محوری» اهمیت آن در الگوی مدیریت سیاسی در شهرهای جدید شامل ۳۷.۵ درصد نقش آن را خیلی زیاد؛ ۳۱.۲ درصد نقش آن را زیاد و ۳۱.۲ درصد دیگر نقش و اهمیت آن را متوسط دانسته است که این گویه نشان دهنده اهمیت زیاد آن در الگوی مدیریت سیاسی فضا در شهرهای جدید است.
تبیین اهمیت استراتژیک حوزه جغرافیایی مدیریت و کنترل فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان ژئوپلیتیک در طول سده گذشته همواره درصدد بودهاند که به فراخور شرایط طبیعی و انسانی؛ اهمیت ژئوپلیتیک برخی مکانها و مناطق را پررنگتر نموده و سیاستمداران را جهت نفوذ، تسلط و مدیریت این گونه فضاها ترغیب نمایند. بدیهی است اهمیت سیاسی مکانها و فضاهای جغرافیایی در طول زمان ثابت نبوده و به ویژه ممکن است تحت تأثیر عوامل انسانساخت دچار تحول و بازساخت گردد. در این راستا ظهور شبکه اینترنت یکی از پدیدههای انسانساخت دهههای اخیر است که فضای جدیدی را برای مطالعات ژئوپلیتیک گشوده است. یکی از موضوعات بسیار مهم در مطالعه بُعد سیاسی فضای مجازی، اهمیت بی بدیل حوزه جغرافیایی مدیریت و راهبری شبکه اینترنت در منطقه سیلیکون ولی است به نوعی کنترل و راهبری شبکه اینترنت را در اختیار دارد و با توجه به وابستگی روزافزون افراد و حکومتها به آن به نظر می رسد از اهمیت فزایندهای برخودار گردیده است. بنابراین پرسش مقاله حاضر این است که آیا امکان اطلاق صفت استراتژیک به حوزه اصلی کنترل و مدیریت فضای مجازی در منطقه سیلیکون ولی وجود دارد؟ در سیر انجام این تحقیق کوشش گردیده با رویکردی توصیفی - تحلیلی ضمن واکاوی دقیق مفهوم منطقه استراتژیک، شاخصهای کارکردی حوزه جغرافیایی مدیریت فضای مجازی با این تعریف مقایسه گردد. یافتههای تحقیق نشان می دهد که امروزه حوزه جغرافیایی راهبری و کنترل فضای مجازی با توجه به اهمیت فزایندهای که شبکه سایبر در ساختار اداره جوامع و ارائه زیرساخت مناسب جهت بهینه سازی حکمرانی حکومتها پیدا کرده از اهمیت استراتژیک برخودار شده و می توان حوزه جغرافیایی را به مثابه مصادیق جدیدی از مفهوم منطقه استراتژیک در نظر گرفت.
بررسی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تروریسم اگرچه از نظر ماهیت پدیده سیاسی محسوب می شود، اما دارای ابعاد و جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی و مکانی نیز می باشد که توسط متخصصان رشتههای مرتبط بررسی می شود. در این میان، ارزیابی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم و حملات تروریستی بهدلیل ماهیت سیاسی این پدیده، در رشته جغرافیای سیاسی موضوعیت پیدا می کند. مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز که با روش توصیفی_ تحلیلی انجام پذیرفته است، شناسایی و تبیین ابعاد مکانی- فضایی تروریسم است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تروریسم شش بعد مکانی و جغرافیایی مهم دارد. نخست فضاهای که تروریسم در آنها شکل می گیرد، دوم مکان هایی که تروریست ها هدف قرار می دهند، سوم قلمروخواهی سازمان های تروریستی، چهارم مقیاس جغرافیایی عملکرد گروه های تروریستی، پنحم ابزارها و تکنیک های جغرافیایی مورد استفاده آنها و ششم بازتاب های فضایی و ژئوپلیتیکی حملات تروریستی. برخی از این ابعاد دارای ماهیت ساختاری و تعدادی نیز به رفتار تروریست ها مربوط می شود. بنابراین تروریسم هم بهلحاظ ساختاری هم از جنبه عملکردی دارای ابعاد مکانی- فضایی مهمی است.
تحلیل ژئوپلیتیکی بر دزدی دریایی در منطقه شاخ آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که آمریکا در راستای حفظ و برقراری امنیت اقتصادی در سرتاسر دنیا به آن التزام دارد، تأمین امنیت مسیرهای تجارت دریایی است. این موضوع، برگرفته از محوریت آب به عنوان عامل برقرارکنندة صلح در جهان است که بر نقش آمریکا به عنوان قدرت برتر دریایی جهان در مواجهه با چالش ها و رفع تهدیدها از طریق به کارگیری پایگاه های نظامی دریایی خود تأکید می کند. با بررسی مناطق آلوده از نظر وجود دزدی دریایی در سطح جهان می توان جنوب شرق آسیا و خلیج عدن، پهنه آبی سومالی، خلیج گینه و دریای کارائیب را از جمله مناطقی دانست که در آن ها دزدی دریایی وجود دارد، اما در این میان، منطقه راهبردی شاخ آفریقا بسیار حائز اهمیت است. به نظر می رسد نبود ساختارهای منسجم حاکمیتی در میان کشورهای منطقة شاخ آفریقا، در متشنج ترکردن اوضاع تأثیر بسزایی دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، فعالیت دزدان دریایی در منطقة شاخ آفریقا بررسی می شود و به این پرسش پاسخ داده می شود که فعالیت دزدان دریایی سومالی، چه تأثیری بر ژئوپلیتیک منطقه دارد. از این رو، در این پژوهش، چگونگی افزایش حملات علی رغم سیاست های پیشگیرانة کشورها در پشتیبانی نظامی از کشتی های متبوعشان تحلیل می شود. مطابق نتایج، آمریکا علی رغم اشراف نظامی بر مناطق دریایی، به خاطر وابسته نگاه داشتن کشورهای جهان به قدرت خود، از برخورد قاطع با این حمله های سازمان یافته اجتناب می کند.
تبیین عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای مختلف رفتاری در بحران قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، رفتار هر بازیگر در معادلات بین المللی به ویژه بحران های ژئوپلیتیکی معلول عوامل ویژه ای است که این عوامل، رویکردها، رفتارهای خاص و حتی متناقض بازیگران را در معادلات بین المللی جهت دهی می کنند. مسلماً بحران ژئوپلیتیکی قره باغ نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنا بر همین اصل سوال اصلی مقاله این است که بنیان های شکل گیری چنین رفتارهای متفاوت از سوی بازیگران مختلفت در بحران های ژئوپلیتیکی به ویژه بحران قره باغ چیست؟ فرضیه مطرح این است که الگوهای رفتاری بازیگران معلول عوامل مختلفی از جمله رویکرد راهبردی، کدهای ژئوپلیتیکی، تعلقات ژئوپلیتیکی، نگرانی های ژئوپلیتیکی و منافع ملی بازیگران درگیر در بحران است. در همین ارتباط، طبق نتایج مقاله به خاطر نقش آفرینی کاملاً متفاوت این عوامل، نتیجه این امر شکل گیری و بروز الگوهای رفتاری کاملاً مبهم و متناقض از سوی بازیگران مختلف در بحران قره باغ است. در واقع، تعارضات و تفاوت های ادراکی هر کدام از بازیگران نسبت به این متغیرها باعث می شود که بازیگران درباره تحولات جاری پیرامون بحران قره باغ و حل آن رفتارهای مبهم و متناقضی از خود نشان دهند.
مؤلفه های جغرافیا پایه در قوانین اساسی جدید افغانستان و عراق
حوزه های تخصصی:
پس از یازده سپتامبر و فراهم شدن زمینه ی تحقّق افکار استراتژیست های نومحافظه کار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومت های چالش سازِ هژمونیِ ایالات متّحده، در کانونِ راه ْ بردِ امنیّت ملّی آمریکا قرار گرفت. تصمیم سازانِ نومحافظه کار، با تمرکز بر راه ْبردِ تغییر رژیم های چالش گر(حذف حکومت های ستیزه جو و ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، وارد عرصه ی عملیّاتی سیاست خارجی شدند. گام نخست را در افغانستان و عراق با انجام تهاجم نظامی گسترده پشت سرگذاشتند. روند تدوین قوانین اساسی جدید افغانستان در سالِ ۱۳۸۲/۲۰۰۴ و در عراق به سالِ ۱۳۸۴/۲۰۰۵، رخ داده است. نگارنده تلاش می کند نشان دهد که کدام یک از مؤلفه های جغرافیایی در قوانین اساسی نوپیدای دو کشور، بروز یافته اند. نگارنده ی نوشتارِ پیشِ رو، برپایه ی یک پژوهش توصیفی و با درنظرداشتِ روشی مقایسه ای، کوشش می کند نشان دهد که چگونه مؤلفه های جغرافیایی در نگارش قوانین اساسی جدید، ایفای نقش می کنند. بنیانِ نگارش مقاله، بهره گیری از ایده یِ پیوند فضا و سیاست است و نگارنده کوشیده است قانون اساسی را به منزله ی دست آوردِ پیوند حقوق و سیاست، به جغرافیا پیوند زند.