مطالب مرتبط با کلیدواژه

ژئوپلیتیک انتقادی


۱.

کنش های استدلالی ژئوپلیتیک انتقاید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک انتقادی استدلال ژئوپلیتیک ژئوپلیتیک عملی کد ژئوپلیتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۸۰
یکی از اهداف ژئوپلیتیک انتقادی، تحلیل کشورداری یا سیاست خارجی است. کد ژئوپلیتیک به عنوان مجموعه ای ازفرضیات استراتژیک که یک دولت بر اساس آن به تنظیم سیاست خارجی خود با دیگر کشورها می پردازد یکی از مصادیق استدلال ژئوپلیتیک است و به عنوان محصول استدلال ژئوپلیتیک عملی که یکی از حوزه های پژوهش ژئوپلیتیک انتقادی است قابل بررسی می باشد. مطالعه ژئوپلیتیک انتقادی در آشکارسازی استدلالات و فرضیات سیاست گذاران و ساخت کدهای ژئوپلیتیک که به عنوان پایه و اساس و توجیهی برای کنش های سیاست خارجی عمل می کنند، مفید بوده است. این مفهوم رابطه تنگاتنگی با مفهوم بینش ژئوپلیتیک دارد که ریشه در ژئوپلیتیک انتقادی داشته و در متن و بافت فضای اجتماعی قابل درک است. پژوهش حاضر به عنوان مقاله مستخرج از رساله دکتری ضمن پرداختن به ژئوپلیتیک انتقادی و حوزه های مطالعاتی آن به بررسی دو مفهوم کد و بینش ژئوپلیتیک به عنوان کنشهای استدلالی مهم در ژئوپلیتیک انتقادی و نهایتاً ارائه یک چارچوب تحلیلی برای استدلال ژئوپلیتیک عملی در راستای رویه سیاستمداری پرداخته است.
۲.

نسبت ژئوپلیتیکی امنیت زیست محیطی و توسعه پایدار؛ مطالعه موردی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک انتقادی امنیت زیست محیطی بحران زیست محیطی سدها دریاچه ارومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۷ تعداد دانلود : ۹۶۴
ژئوپلیتیک انتقادی در قالب نقد رویکردهای سنتی و طرح مفاهیم زیستی، در نقش نقاد الگوی توسعهِ مخربِ محیط زیست سر بر آورده است. در این میان، سود انگاری برخاسته از اندیشه مدرنیته و رویکرد سخت افزارانه، به همراه کوشش برای توسعه و تامین نیازهای جمعیت، زیست بوم های مختلف را دچار تخریب کرده و نتایج آن در قالب تشدید مخاطرات محیطی نمود یافته است. از این رو، ارزیابی پایداری محیط زیست در فرایندِ توسعه با چالش مواجه شده است. داده های مقاله حاضر، ناظر بر این واقعیتند که در ایران نیز اندیشه توسعه گرا عمدتاً ماهیتی کم توجه به ارزیابی پایداری زیست محیطی داشته است. برآوردها نشان می دهند وسعت دریاچه ارومیه متاثر از عوامل طبیعی و انسانی، کاسته شده است. چنانچه روندهای موجود ادامه یابند، دریاچه خواهد خشکید که پیامدهای فاجعه باری به دنبال خواهد داشت. از این رو، برنامه ریزی در این بخش باید متوجه عوامل انسانی این فاجعه زیست محیطی در قالب تغییر الگوی کشت و تغییر الگوی زیست، به دلیل تغییر اقلیم باشد.
۳.

پردازش مفهوم امنیت زیست محیطی (رابطه امنیت و اکولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جغرافیا امنیت انسانی ژئوپلیتیک انتقادی امنیت زیست محیطی بوم شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۷۷۱
بروز مخاطرت انسانی و طبیعی در مقیاس کروی، تغییر در گفتمان ها، درون مایه و جهت گیری جستارهای سیاسی - امنیتی را در پی داشته است. پایان جنگ سرد آغازی بر طرح مفاهیمی نو در حوزه امنیت شد که بنیاد آن بر همکاری و تعامل میان واحدهای سیاسی استوار است. طرح مفاهیم امنیت انسانی، امنیت زیست محیطی و ... با توجه به نقش فزاینده مخرب انسان در زیست کره و پیامدهای فضایی آن در قالب بحرانهای اجتماعی - سیاسی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف داشته است. به نظر می رسد پیامدهای عمدتا ناخوشایند برخاسته از فروسایی محیطی، گرمایش کروی و تغییر اقلیم، اثرات دیرپایی در حوزه معیشت و امنیت پایدار افراد و اجتماعات در سراسر زیست کره بویژه در کشورهای در حال توسعه به دنبال داشته است. در این میان، علوم جغرافیایی که به طور سنتی پیامدهای فضایی ناشی از مناسبات اکولوژیک انسان - محیط را کانون مطالعات خود قرار داده عمدتا در قالب ژئوپلیتیک انتقادی، به تحلیل ابعاد امنیتی مناسبات یاد شده پرداخته است، به طوری که در چارچوب آن، دیگر صرف دولت کانون مطالعات جغرافیای سیاسی نیست بلکه امنیت انسانی فراتر از مرزهای سیاسی در بستر زیست کره محور پژوهش و کانون توجه قرار گرفته است.
۴.

بنیادهای شناخت شناسی و روش شناسی نظریه های پست مدرن در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان پست مدرنیسم هرمنوتیک پوزیتیویسم ژئوپلیتیک انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا گروه های ویژه بحث های نظری و روش شناسانه
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۶۴۵
از اواخر دهه ی 1990 نسل جدیدی از نظریه ها با نام جغرافیای سیاسی پست مدرن و ژئوپلیتیک انتقادی در جغرافیای سیاسی پدیدار شدند که به تعبیر ریچارد مویر، درک آنها در تمایز با نظریه های کلاسیک این رشته، مستلزم فهم تحوّلات فکری فلسفی اواخر قرن بیستم است. بنیادهای روش شناسی و شناخت شناسی نظریه های جغرافیای سیاسی پست مدرن و ژئوپلیتیک انتقادی را می توان در پنج تحوّل فکری فلسفی اواخر قرن بیستم؛ یعنی ساخت گرایی، پساساخت گرایی، پسامارکسیسم، فمینیسم و پست مدرنیسم ردیابی کرد. حمله علیه پوزیتیویسم و واقعیّت های قابل مشاهده، تأکید بر ماهیّت متمایز علوم اجتماعی از حیث شناخت پدیده ها و واقعیّت ها، گفتمانی پنداشتن واقعیّت های انسانی و اجتماعی، پرده برداشتن از رابطه ی دانش و قدرت در نظریه های کلاسیک و شالوده شکنی گفتمان ها، از وجوه مشترک این تحوّلات فکری فلسفی است. به نظر می رسد، درک نظریه های جغرافیای سیاسی پست مدرن و ژئوپلیتیک انتقادی مستلزم شناخت این تحوّلات است. نتایج علمی این تحوّلات در زمینه های روش شناسی، ظهور روش های جانشین به جای روش پوزیتیویستی بوده است. از مهم ترین این روش ها، روش هرمنوتیک است که در سطوح مختلف خود تبیین گر نظریه های جدید مطرح شده در زمینه ی دانش جغرافیای سیاسی و همچنین ژئوپلیتیک است. در روش هرمنوتیک ماهیّت کاملاً عینی پدیده ها انکار می شود و بر همین اساس نظریه های جدیدی خلق می شوند که با نظریه های کلاسیک دانش جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک سراسر متفاوت هستند.
۵.

عناصر و مولفه های قلمرو سازی گفتمانی در ژئوپلیتیک انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی پساساختارگرایی تحلیل گفتمان قلمروسازی ژئوپلیتیک انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۴ تعداد دانلود : ۱۲۴۱
«قلمروسازی» یکی از مقوله های مهم جغرافیای سیاسی است و محور فلسفی و مبنای نظری آن را تشکیل می دهد. بحث قلمروسازی گفتمانی و فرایند شکل گیری آن، هرچند در جغرافیای سیاسی پیشینه ندارد، اغلب توسط سیاستمداران و سیاست سازان برای بهره برداری از اهداف سیاسی به کار گرفته شده است. آنچه در این نوشتار شایان توجه است، چگونگی فرایند قلمروسازی گفتمانی با بهره گیری از مدل تحلیل گفتمانی است. قلمروسازی گفتمانی، فرایندی است که برمبنای آن افراد، گروه ها یا کشورهای مسلط برای کنترل و مدیریت فضای جغرافیایی در راستای نظم سیاسی و ژئوپلیتیکی مطلوب خود، گفتمان هایی تولید می کنند که در آن، از اعمال قدرت صرف (قدرت سخت) برای کنترل فضا فراتر می روند؛ به طوری که کسانی که بر آن ها اعمال قدرت می شود، متوجه چنین فرایندی نمی شوند (قدرت نرم). مقالة حاضر با استفاده از عناصر سه گانة «فضا»، «قدرت» و «هویت» به تبیین چگونگی فرایند شکل گیری قلمروسازی گفتمانی در منطقة جنوب غرب آسیا می پردازد تا دریابد چگونه دانش ژئوپلیتیک انتقادی با استفاده از تحلیل گفتمان، درک و ساخته می شوند. برای تبیین بهتر مفهوم «قلمروسازی گفتمانی» فرایند شکل گیری نقشة سیاسی منطقة جنوب غرب آسیا به عنوان نمونه تحلیل می شود تا درنهایت، نشان داده شود که انگاره های گفتمان غرب چگونه با توجه به نیاز و اهداف نظام سرمایه داری، به قلمروسازی منطقة جنوب غرب آسیا اقدام کرده است.
۶.

بررسی تطبیقی سیاست خارجی ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی (با تأکید بر ارمنستان و جمهوری آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی قفقاز جنوبی ژئوپلیتیک انتقادی رقابت منطقه ای خلأ قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۹ تعداد دانلود : ۵۹۰
خلأ قدرت در قفقاز جنوبی در دوران پساجنگ سرد، رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را برانگیخته است. در این میان ایران و ترکیه به دلیل همسایگی، به این منطقه حساسیت های خاصی دارند. سه جمهوری تازه تأسیس، فرصت ها و چالش های جدیدی را پیش روی ایران و ترکیه قرار داده اند که برایند آن رقابت تهران و آنکارا در منطقه است. جمهوری آذربایجان و ارمنستان به دلیل داشتن مرز مشترک با ایران اهمیت ویژه ای دارند. در این نوشتار با استفاده از ژئوپلیتیک انتقادی درپی پاسخ به این پرسش ها هستیم که رقابت ایران و ترکیه چه ابعادی دارد؟ جهت گیری سیاست خارجی این دو کشور در منطقه چگونه است؟ رقابت ایران و ترکیه سه بعد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد. ایران به قفقازجنوبی رویکرد منطقه ای دارد؛ اما ترکیه با نگرشی فرامنطقه ای و در راستای همکاری با غرب، سیاست هایش را در قفقاز پیش می رد.
۷.

تبیین فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیک؛ تصویرسازی ژئوپلیتیک ایالات متحده آمریکا از اتحاد جماهیر شوروی سابق در دوره جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوروی ایالات متحده ژئوپلیتیک انتقادی تصویرسازی ژئوپلیتیک گفتمان ژئوپلیتیک امپراتوری شرارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۵ تعداد دانلود : ۹۱۵
تصویرسازی ژئوپلیتیک عبارت است از رقابت قدرت ها بر سر شکل دهی به ادراک و ذهنیت اشخاص، نهادها و بازیگران سیاسی از موقعیت، ویژگیها و محتوای فضای جغرافیایی بر اساس منافع مورد نظر خود. بر این اساس، مقالة حاضر در صدد تبیین فرایند خلق تصویر ژئوپلیتیک است. در این مقاله، فرایند تصویرسازی ایالات متحده آمریکا از اتحاد جماهیر شوروی در طول دورة جنگ سرد به عنوان نمونة موردی مورد تحلیل قرار می گیرد. استدلال مقاله حاضر این است که تصویر شوروی شرور در طول جنگ سرد، طی فرایند تعامل پیچیدة ژئوپلیتیک رسمی، ژئوپلیتیک کاربردی و ژئوپلیتیک عمومی شکل گرفت؛ به این صورت که ژئوپلیتیک کاربردی ایالات متحده آمریکا از طریق سیاست گذاری، طرح دکترین ها و ارائة بیانیه های سیاسی از جمله دکترین ترومن، استراتژی سد نفوذ جرج کنان، طرح مارشال، سند سیاسی شماره 68-NSC شورای امنیت ملّی آمریکا، دکترین امپراتوری شرارت ریگان و...، تصویر اهریمنی از اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک دشمن ذاتاً سازش ناپذیر را طراحی نمود. در این فرایند، ژئوپلیتیک رسمی با ارائة نظریه های ژئوپلیتیک همچون هارتلند، ریملند، دومینو، شبکه زنجیره-ای، قدرت هوایی سوروسکی و نظایر آن، بعدی علمی به تصویر ژئوپلیتیک آمریکا از شوروی داد و در نهایت، ژئوپلیتیک عمومی با استفاده از بازنمایی های رسانه ای، گفتمان ژئوپلیتیک اتحاد جماهیر شوروی به عنوان دشمن شرور را در نظر افکار عمومی متقاعدپذیر جلوه داد. خلق چنین برداشتی از اتحاد جماهیر شوروی منجر به تولید قدرت برای ایالات متحده آمریکا شد، به گونه ای که آمریکا ضمن هویت بخشی به مردم خود در طول 4 دهة جنگ سرد، زمینة لازم برای مداخلات ژئوپلیتیک خود در مناطق مختلف جهان را فراهم نمود.
۸.

مفهوم سازی گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم؛ تصویرسازی ژئوپلیتیکی دولت بوش از خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوگانه انگاری ژئوپلیتیک انتقادی دولت بوش تصویرسازی ژئوپلیتیکی گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۱ تعداد دانلود : ۶۲۴
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی درصدد تبیین مفهوم گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم است. آنچه تروریسم را به گفتمانی ژئوپلیتیکی تبدیل می کند، تعاریف متفاوت حکومت ها از تروریسم و استفاده ابزاری از آن جهت توجیه اقدامات ژئوپلیتیکی خود می باشد. گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم را به سختی می توان چیزی بیش از “معجونی استعاری از اصطلاحات خاص سیاسی” دانست که هر یک از قدرت ها در راستای تأمین منافع خود در صدد تعریف آن هستند و در راستای مقبول جلوه دادن آن در نظر افکار عمومی با یکدیگر رقابت می کنند. مقاله حاضر در جهت تبیین این مفهوم، گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم در دولت بوش را بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان، به عنوان نمونه ای موردی، مورد تحلیل قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که دولت بوش، در فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیکی خود از خاورمیانه، از دوگانه های مختلفی که از گفتمان تروریست برساخته می شود، بهره می گیرد تا ضمن هویت سازی، مداخلات ژئوپلیتیکی خود در سطح جهان به ویژه در عراق و افغانستان را توجیه نماید. مهم ترین این دوگانه ها عبارتند از: خوب در برابر بد؛ قانون مداری در برابر قانون شکنی؛ تمدن در برابر بربریت؛ و آزادی در مقابل استبداد.
۹.

آسیب شناسی ژئوپلیتیکی مدیریت منابع آبی ایران در حوضه آبریز جنوب غربی کشور: رودخانه های کرخه و کارون بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدروپلیتیک ژئوپلیتیک انتقادی آمایش سرزمین و حوضه آبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۹۲
حوضه آبریز جنوب غربی کشور مهم ترین منبع آب های سطحی کشور ایران به شمار می رود؛ به گونه ای که کنترل و بهره برداری از این آب ها همواره ذهن دولتمداران و برنامه ریزان اقتصادی و اجتماعی را به خود مشغول کرده است. شیوه مدیریت منابع آب در حوضه آبریز جنوب غربی متأثر از دیدگاه کلی مدیریت آب در مقیاس ملی است. اجرای طرح های کنترل و انتقال آب مبتنی بر دیدگاه مدرن و طبیعت ستیز و فقدان برنامه های راهبردی آمایش سرزمین، بیلان منفی برداشت از آب های زیرزمینی، بازده پایین آب در بخش کشاورزی، مصرف سرانه بالا در بخش شهری و خانگی و آلودگی آب ها توسط بخش صنعتی موجب بروز بحران های زیست محیطی و انسانی در این حوضه شده است. ساختن سدهای بزرگ، به ویژه گتوند نیز ضمن وارد کردن خسارات زیست محیطی در مقیاس محلی به معضلی ملی بدل شده است. همچنین مسئله انتقال بین حوضه ای آب به نواحی مرکزی موجب اعتراضات محلی و استانی و صف آرایی اقوام مختلف ساکن در حوضه و متعاقب آن حساسیت های فرهنگی اجتماعی و نیز سیاسی امنیتی مدیریت آب شده است. پژوهش حاضر در پی آسیب شناسی این مسئله است تا بتواند حساسیت های لازم را برای مدیریت آب و منابع طبیعی در کشور فراهم سازد.
۱۰.

تبیین پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم در حوضه آبریز مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت ملی تغییر اقلیم ژئوپلیتیک انتقادی امنیت زیست محیطی حوضه آبریز مرکزی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۲ تعداد دانلود : ۹۳۴
کوشش برای تأمین امنیت همواره در پس کنش و منش انسان ها وجود داشته است. طی دو دهه اخیر، مسئله امنیتی تغییر اقلیم با توجه به پیامدهای پایدار آن بر زیست و تمدن بشر بیشترین توجه را به خود معطوف داشته است. در این میان، کشورهای واقع در کمربند خشک جهان به واسطه کاهش بارش ناشی از تغییرات اقلیمی و ناکارامدی مدیریت منابع آب، بیشترین آسیب را دیده اند که کشور ما نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی اش به شدت متأثر از این رخداد شده است. برابر داده های موجود، حوضه آبریز مرکزی که استان های واقع در آن از وزن ژئوپلیتیک بالایی نیز برخوردار هستند، بیشترین اثرپذیری را از عوامل یاد شده داشته است. پژوهش حاضر با ماهیتی توصیفی-تحلیلی، بر این فرضیه استوار است که پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی برای شهروندان این منطقه پهناور از کشور این توانایی را دارد که با توجه به سهم تقریبی 48 درصدی آن در تولید ناخالص داخلی کشور و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، امنیت کشور را در مقیاس ملی و گستره جغرافیایی فرهنگ ایران با چالش های بنیادی همراه کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد در صورت تداوم وضعیت موجود، پیامدهای تغییر اقلیم در حوضه آبریز مزکزی این توانایی را دارد که ثبات و امنیت ملی را به چالش بکشاند.
۱۱.

مدل سازی حل وفصل منازعات منطقه ای بر اساس رویکرد ژئوپلیتیک صلح آفرینی (مطالعه موردی: منازعه سوریه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صلح جغرافیایی ژئوپلیتیک انتقادی ژئوپلیتیک مقاومت اکولوژی سیاسی منازعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۲۵۴
موقعیت های ژئوپلیتیک، رویکردهای کنشی ویژه ای برای رویارویی با اختلافات و یا فرایندهای اختلاف آفرین داشته است. این رویکردها را می توان به دودسته ی رویکردهای سنتی و رویکردهای نوین دسته بندی کرد. در رویکردهای سنتی، تصرف سرزمین، نظامی گری، بازدارندگی، استفاده ابزاری از اقوام و مذاهب و در رویکردهای نوین صلح آفرینی، پایداری اکولوژی، رویکرد انتقادی و ژئوپلیتیک مقاومت در دستور کار قرار دارد که در فرایند حل وفصل اختلافات و منازعات از توان بالایی برای صلح آفرینی و آشتی همگانی برخوردارند. درواقع رویکردهای صلح آفرینی بر منافع و نیازهای مشترک که زمینه ساز همکاری و همگرایی است، تمرکز دارند. باگذشت شش سال از منازعه ی طولانی و پیچیده ی سوریه، رویکردهای سنتی ژئوپلیتیک در سه مقیاس (ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای)، از حل وفصل منازعه ناتوان بوده و کنش های خصومت آمیز و خشونت آمیز همچنان قربانی می گیرد. این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه می توان با به کارگیری رویکردهای ژئوپلیتیک، به حل وفصل منازعه ی سوریه دست یافت به صورتی که منافع و رضایت تمام بازیگران برآورده شود؟ در پاسخ به این سؤال می توان گفت به نظر می رسد یافتن منافع مشترک میان بازیگران و کنشگران با اتخاذ رویکردهای ژئوپلیتیک صلح آفرین و غیر سنتی در مقیاس های (ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای) می تواند به حل وفصل منازعه سوریه بیانجامد. نتایج پژوهش حاکی از آن است سه رویکرد صلح جغرافیایی، ژئوپلیتیک انتقادی و ژئوپلیتیک مقاومت در حل وفصل منازعه ی سوریه تأثیر بسزایی دارد و روش های برآمده از این رویکردها توان حل وفصل منازعه سوریه را دارد.
۱۲.

تحلیل ژئوپلیتیک انتقادی از منظر رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک انتقادی رئالیسم انتقادی روش شناسی شناخت شناسی هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۴۲۷
ژئوپلیتیک انتقادی از رویکردهای تاثیرگذار در ژئوپلیتیک، در دهه ی ۱۹۸۰ مطرح شد. به نظر می رسد که ژئوپلیتیک انتقادی به لحاظ فلسفی، فروکاست گرایانه و از همین رو برای تبیین ژئوپلیتیکی نابسنده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و نظری است که از روش تحلیل فلسفی(استدلال عقلانی)، و منابع کتابخانه ای استفاده می کند. هدف، تبیین و نقد بنیان های هستی شناسانه ، شناخت شناسانه و روش شناسانه ی ژئوپلیتیک انتقادی است. ابتدا تبیینی نسبتاً جامع از ژئوپلیتیک انتقادی از دید ژئوراید اتوتایل و سیمون دالبی ارائه می شود. سپس مولفه های فلسفه ی علمِ رئالیسم انتقادی روی باسکار به عنوان مبنای نظری مکمل معرفی می شوند. در نهایت بر مبنای رئالیسم انتقادی (استعلایی) به تبیین و نقد ژئوپلیتیک انتقادی پرداخته می شود. نشان داده می شود که ژئوپلیتیک انتقادی دارای یک هستی شناسیِ ایده آلیستی و ذهنیت محور، شناخت شناسی پساساختارگرایانه و روش شناسی هرمنوتیکی است. این رویکرد دارای نوعی نگاه نقادانه ی صرف(برآمده از واسازی دریدا و قدرت دانش فوکو) است بی آنکه شناخت دقیقی از موضوع مورد مطالعه اش ارائه کند
۱۳.

تحلیل ژئوپلیتیکی از بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحصیل کرده بیکار استان کرمانشاه ژئوپلیتیک انتقادی حفره دولت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
در جامعه امروزی ایران می توان خطرات بالقوه ای همچون بحران کم آبی، بحران ریزگردها، پیامدهای فضای مجازی و بسیاری مسائل دیگر را شناسایی کرد. یکی از این موضوعات در کشور ایران که هرلحظه بروز بیشتری می یابد، موضوع فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی است. فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار به عنوان قشری آگاه به شرایط و گاه ناامید، این پتانسیل را دارد که به دامان جریانات سیاسی یا مذهبی افتاده، خودتخریبی کند و حتی به جریان سازی سیاسی دست بزند، زیرا امروزه فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار به منزله یک طبقه خود را مطرح کرده است. این مسئله را به هیچ وجه نمی توان به منطقة خاصی محدود نمود، زیرا امروزه به پهنای کشور گسترش یافته است، امّا پاره ای از استان ها با درصد بالاتری این موضوع را تجربه می نمایند که یکی از مهم ترین آن ها، استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر در پی آن است که مسئله فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار استان کرمانشاه را براساس رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی بررسی کند. در راستای شرح این مسئله، از دو روش کمی و کیفی در کنار یکدیگر بهره برده شده تا مشخّص نماید طبقه بیکار فار التحصیل دانشگاهی تا چه اندازه می تواند عامل تهدیدزایی در یک استان مرزی قلمداد شود. به همین سبب در روش کیفی با استفاده از فن مصاحبه و در روش کمی با استفاده از ابزار پرسش نامه ، این موضوع بررسی شد. با ده نفر از متخصصان حوزه بیکاری در استان کرمانشاه مصاحبه گردید و همچنین پرسش نامه ای میان 406 نفر از فارغ التحصیلان بیکار در سطح استان توزیع و براساس چارچوب مفهومی «حفره های دولت» از ریچارد مویر تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در اقلیت های مذهبی، قومی و مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری، مؤلّفه هایی همچون تضعیف هویت ملّی، تضعیف اعتماد نهادی، احساس تبعیض یا تضعیف حس تعلق شهروندی، نمود بیشتری دارد که همین مسئله می تواند در آینده بستر تهدیدسازی را برای این موضوع فراهم نماید
۱۴.

قلمرو سازی گفتمانی در ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
قلمرو سازی در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک به عنوان یکی از مباحث پایه ای به شمارمی رود. قلمروسازی، یک ساختار سیاسی انسان ساخت است که در پی تقسیم بندی فضا است. قلمرو سازی ذاتاً سیاسی و یا ماهیتاً مشاجره آمیز است و بدون تقسیم بی رحمانه فضا به بخش های جداگانه و تخصیص انحصاری فضا وجود نداشته است. ازاین رو، قلمرو سازی یک فرایند هدفمند است و اهداف مختلفی مثل اقتصادی، امنیتی، هویتی، انگیزشی و یا حتی عاطفی را ممکن است دنبال نماید. اما قلمرو سازی گفتمانی «فرایندی است که بر مبنای آن افراد، گروه ها یا کشورهای مسلط برای کنترل و مدیریت فضای جغرافیایی در راستای نظم سیاسی و ژئوپلیتیکی مطلوب خود، به تولید گفتمان هایی اقدام می کنند که در آن از اعمال قدرت صرف (قدرت سخت) برای کنترل فضا فراتر می روند، طوری که، کسانی که بر آن ها اعمال قدرت می شود، خود متوجه چنین فرایندی نمی شوند (قدرت نرم)». با این تعریف، مقاله حاضر درصدد است تا با استفاده از عناصر سه گانه «فضا»، «قدرت» و «هویت» به تبیین چگونگی فرایند شکل گیری قلمرو سازی گفتمانی و با استفاده از طبقه بندی سه گانه: زمینه (دائمی یا موقتی)، چارچوب تحلیلی (تبیینی – تفسیری یا پساساختارگرا) و موضع سیاسی (جانب دارانه یا بی طرف)، به روش تحلیل گفتمان سیستماتیک و هدفمند در ژئوپلیتیک انتقادی دست یافته و درنهایت با دستگاه سه گانه «گفتمان»، «سیاست» و «هویت» لاکلا و موف به این نتیجه دست یابد که چگونه دانش ژئوپلیتیک انتقادی با استفاده از تحلیل گفتمان درک و ساخته می شوند  
۱۵.

تبین بحران ژئوپولیتیکی یمن: عوامل و بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
یمن اکنون یکی از کانون های بحرانیِ فعال در غرب آسیا است و کنشگران مختلفی در سطوح داخلی،منطقه ای و برون منطقه ای با هدف کسب نتیجه گیری مطلوب، در طول بحران جاری به ایفای نقش پرداخته اند. مسئله مهم در خصوص تحولات یمن کنکاش راجع به ریشه های پیدایش و تداوم این بحران و راهبردها و دلائل اصلی مداخله ی کنشگران درگیر است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که علل اصلی مداخله ی کنشگران منطقه ای و فرامنطقه ای در بحران جاری یمن کدامند؟ فرضیه   پژوهش این است که عربستان سعودی و امارات متحده عربی با توجه به ادراک تهدید نسبت به تنگناهای ژئوپلیتیکی از ناحیه جنوب، به مناطق راهبردی یمن چشم دوخته اند و در نتیجه همین مسئله منجر به تهاجم به خاک این کشور شده است.کنشگران ذی نفع دیگر یعنی ایران،آمریکا، چین،اسرائیل با توجه به اهمیت تنگه باب المندب، خلیج عدن و سایر بنادر استراتژیک یمن به کنشگری پرداخته اند .یافته های پژوهش حاکی از این است که بحران یمن بیش از آنکه نتیجه اختلاف ایدئولوژیکی میان حوثی ها و عربستان باشد، نشئت گرفته از تلاش بازیگران مهاجم از جمله عربستان و امارات به صورت مستقیم ، اسرائیل و آمریکا به صورت غیرمستقیم با هدف تسلط بر بخش های استراتژیک یمن،کاهش وابستگی به تنگه هرمز،کنترل تنگه ی باب المندب،تسلط بر بنادر عَدن، مُکلا، مخا، الحُدیده وجزایر میون، سُقُطری، زقر و حنیش می باشد،از سوی دیگر کنشگرانِ ذی نفعی نظیر ایران و چین، راهبرد خنثی سازی اهداف کشورهای مهاجم را در پیش گرفته اند.روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و شیوه ی گردآوری داده ها نیز اسنادی کتابخانه ای است.
۱۶.

امنیت در ژئوپلیتیک انتقادی (بررسی موردی: اندیشه های ریچارد مویر)

کلیدواژه‌ها: جغرافیای سیاسی انتقادی ریچارد مویر حفره های دولت امنیت ژئوپلیتیک انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت در ژئوپلیتیک انتقادی، بر اساس اندیشه های ریچارد مویر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که گاهی مفهوم «حفره های دولت» در نگاه مویر به سطح نوعی نگاه پوزیتیویستی فارغ از نوآوری فروکاسته شده و این خطای علمی به خواننده القاء شده که مویر نیز تنها به سطح جغرافیای سیاسی پرداخته است. هدف مویر از آوردن نام حفره های دولت، ساخت یک چارچوب تئوریک نبود، اما جای آن دارد که با بررسی بیشتر، تحت یک چارچوب مفهومی، به ظرافت های مسأله ای چنین گسترده پرداخته شود تا ضمن تشریح مشکل، راهکار رهایی از تهدید مشخص گردد.
۱۷.

ژئوپلیتیک انتقادی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی ژئوپلیتیک انتقادی جمهوری اسلامی ایران روابط بین الملل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
ژئوپلیتیک انتقادی که با تلاش تئوریسین های مکتب فرانکفورت، از سال 1975 وارد ادبیات روابط بین الملل گردید، هویت، رویکرد گفتمانی و اهمیت بازیگران غیررسمی دولتی، از جمله مؤلفه های اساسی این رویکرد محسوب می گردد. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا امکان و توانمندی استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد؟ یافته ها و گمان نویسندگان نشان دهنده آن است که مؤلفه های موجود در نظریه ژئوپلیتیک انتقادی مانند هویت، مشروعیت بازیگران غیر دولتی و غیر رسمی می تواند در تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد. ازاین رو هدف این مقاله واکاوی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی بوده (هدف) که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ظرفیت نظری رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی در روابط بین الملل به تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی این موضوع می پردازد
۱۸.

جایگاه ایران در ژئوپلیتیک کریدوری منطقه ای و بین المللی (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک انتقادی کریدورهای منطقه ای و بین المللی کریدورهای رقیب رسانه های برون مرزی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۱
موقعیت جغرافیایی ایران به دلیل قرارگیری بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا در جهان کم نظیر است. امروزه با توجه به ظهور قدرت های اقتصادی در آسیا و افزایش تبادلات بین کشورها در چند دهه اخیر، اهمیت این موقعیت سرزمینی و ایجاد کریدورها چندبرابر شده است. هدف این مقاله تبیین جایگاه ایران در کریدورهای منطقه ای و بین المللی و عوامل تأثیرگذار بر جایگاه ایران به خصوص کریدورهای رقیب یا کریدورهایی که توان تأثیرگذاری منفی بر کریدورهای منطقه ای ایران را دارند با تأکید بر نقش رسانه است. برای دستیابی به هدف موردنظر پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تبیینی از منظر ژئوپلیتیک انتقادی دنبال شده است. فرضیه اصلی عبارت از این است که در کنار موقعیت راهبردی ایران در جغرافیای سیاسی منطقه، عوامل سه گانه داخلی (ازجمله سیاست گذاری کلان)، منطقه ای (همکاری و رقابت منطقه ای) و بین المللی (ساختار آنارشیک و منافع هژمونیک) بر ارتقای مزیت نسبی جایگاه کریدوری ایران نسبت به کریدورهای رقیب تأثیرگذار هستند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که کریدورها عامل مؤثری در شکل دهی به جایگاه قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای ایران هستند؛ اما این مزیت راهبردی دائماً در معرض تهدید کریدورهای رقیب و عوامل داخلی و منطقه ای قرار دارد. در رقابت کریدوری، اتکاء به امنیت، هزینه و زمان کم تر، مهم ترین مزیت های رقابتی کریدورهای منطقه ای ایران نسبت به کریدورهای رقیب است. از سوی دیگر  با توجه به کارکرد رسانه ها خصوصاً رسانه های برون مرزی، آنها در تمام مراحل از برنامه ریزی، اجرا و پیاده سازی تا بهره برداری و مراقبت و نگه داری از کریدورها می توانند به عنوان ناظری فعال نقش تبینی داشته باشند و با تأکید بر منافع جمعی نقش پر رنگی در همگرایی بین کشورهای منطقه در جهت فعال سازی کریدورها ایفاء کنند.