فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۹۹۵ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
209 - 227
حوزه های تخصصی:
گرچه در مطالعات و وقایع امروز ، نقش و مفهوم مرز، به خصوص در حوزه اتحادیه اروپا در حال تبدیل شدن به یک مفهوم انتزاعی است، اما نحوه حکمرانی خارجی، هنوز در بسیاری از مناطق جهان تنش های بالقوه و بالفعلی را در کشورهای دو سوی مرز به همراه داشته است. این پژوهش با بررسی مؤلفه های هویتی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ... تصویر بهتری از سؤال اصلی این پژوهش ارائه می دهد. سؤال اصلی این پژوهش، درک ژئواستراتژیک ایران از عراق است که برای پاسخ به سؤال مطرح شده در تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و در جهت این منظور، از منابع کتابخانه ای بهره برده شده است. در این تحقیق، متغیرهای 1. زبان، قومیت و مذهب، 2. سازمان سیاسی- اقتصادی- نظامی، 3. مزیت سرزمینی و 4.نمادهای قومی و آرمان(اندیشه) مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته اند. در بررسی وضعیت اتخاذ تصمیمات سیاسی مبتنی بر ژئواستراتژی ایران در قبال عراق، سه عامل، وضعیت خنثی و یا همگرا برای ایران دارد، درحالی که تنها در یک مؤلفه، وضعیت واگرا است، از طرف دیگر کشور عراق از واگرایی در سه مؤلفه و تنها حالت خنثی در یک مؤلفه بهره می برد، با این شرایط، توجه به تنها عامل واگرا در دو کشور، یعنی زبان، قومیت و مذهب، باید موردتوجه جدی هر دو کشور باشد، عاملی که برای ایران در حالت عادی آن چنان نگران کننده نیست، اما درصورتی که در عراق شرایط استقلال این اقلیت ها ممکن شود، می تواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
Multiplex Network Regionalism; A Theoretical Model for Iran's Multi-Neighborhood Foreign Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
281 - 315
حوزه های تخصصی:
With the complexity of the international system and being in a state of transition, the evolution of regional systems and the foreign policy of countries requires structural adaptation to the strategic requirements of such a transition. What springs from these developments is that the classical analytical thinking of regionalism and the linear conception of foreign policy does not meet the complexities of the uncertainty age. Therefore, this fundamental question has been raised as the present study's direct engagement: How will Iran's foreign policy strategy as a multi-neighboring country with diverse and heterogeneous ones be reconstructed in the context of a complex international system? The paper's major reason lies in multiplex networked regionalism that will serve us as a suitable theoretical model so well to go beyond the linear thinking to the region and outline proactive regionalism based on multi-neighborhood foreign policy. Research findings by using the abduction method, show that drawing Iran's multiplex networked regionalism requires putting innovative and adaptive strategic diplomacy on the agenda and drawing a strategic partner’s map based on smart synerg, which emphasizes the equifinality and dynamic equilibrium between Geopolitics, Geo-economics, and Geo-cultural dynamics.
بررسی بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضاهای جغرافیایی، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
۵۰۱-۴۸۴
حوزه های تخصصی:
فضا زیربنای تولیدهای اجتماعی– اقتصادی براساس پراگماتیسم سیاسی است که بازتاب های اقتصاد سیاسی را بروز و نمایش می دهد. فضاهای جغرافیایی زیربنای فعالیت های انسانی محسوب می شوند و این فعالیت ها بازتاب های روبنایی به فضا می بخشند. در همین راستا شهرها مصادیقی از بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضاهای جغرافیایی قلمداد می شوند که به طور پیوسته از الگوهای نظام های سیاسی و اقتصادی کشورها در سطوح مختلف (محلی– ملی– منطقه ای و بین المللی) تاثیر می پذیرند. این پژوهش سعی دارد که بازتاب های اقتصاد سیاسی در دوره معاصر بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه را بررسی کند. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. بازتاب های فضای جغرافیایی شهر ارومیه تحت تاثیر مولفه های اقتصاد سیاسی بر مبنای یافته های اسنادی، سنجش از دوری (GHSL & ESA) و ارزیابی نخبگان در قالب یافته های میدانی پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفتند و یافته های پرسشنامه ای به وسیله نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شدند. بر پایه ارزیابی فرضیات از طریق آزمون های نرم افزار مورد نظر مشخص شد که بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه عبارت اند از: الف) تمرکز قدرت و ثروت در فضاهای خاص؛ ب) گردش مازاد سرمایه و ثروت در تولید فضا های جدید؛ ج) شکل گیری فضاهای فقر؛ د) کالایی سازی فضای شهر ارومیه در چرخه دوم سرمایه داری؛ و ه) گسترش و انبساط فضایی.
تحلیل فضایی جرایم در محله های حاشیه نشین کلان شهر اهواز با استفاده از تکنیک ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۷۸-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی به عنوان خروجی عدم تعادل های فضایی سرچشمه گرفته از بی عدالتی فضا یکی از مهم ترین بنیان های تهدید کننده امنیت و توسعه در مقیاس های فردی و جمعی است. کلانشهر اهواز به لحاظ مساحت نواحی حاشیه نشین با ده ناحیه در رتبه نخست کشور قرار دارد و به لحاظ جمعیت حاشیه نشین با 450 هزار نفر یکی از متراکم ترین نواحی حاشیه نشین کشور است. اثرگذاری نواحی حاشیه نشین از جنبه های مختلفی قابل بررسی و تحلیل است، یکی از مهمترین جنبه های این مطالعات، تحلیل فضایی جرایم محله های حاشیه نشین شهر و شناسایی محله های جرم خیز برای پیشگیری از جرائم در فضای شهر است. محله های حاشیه نشین شهر اهواز شامل محله های شلنگ آباد، سیاحی، عین دو، آل صافی، حصیر آباد، منبع آب، زرگان، زویه، چنیبه و ملاشیه است. در این مقاله با تمرکز بر جرائمی چون سرقت مسلحانه، زورگیری، نزاع، تیراندازی و قتل محله های حاشیه نشین از نظر شاخص جرائم پنج گانه مورد بررسی و رتبه بندی قرار گرفته اند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات نظری و میدانی یافته های تحقیق سازماندهی خواهد شد. به منظور واکاوی ابعاد نظری تحقیق از داده های کتابخانه ای، اسنادی، مراجع الکترونیکی و غیره استفاده شده است. از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن جرائم و تکنیک ویکور در اکسل به منظور رتبه بندی مناطق از نظر وقوع جرائم پنج گانه اقدام شده است. یافته ها نشان می دهد رتبه بندی محله های حاشیه نشین از لحاظ جرائم پنج گانه از لحاظ بیشترین مقدار به کم ترین مقدار به ترتیب شامل: آل صافی، حصیر آباد و منبع آب، شلنگ آباد، سیاحی و عین دو، ملاشیه، چنیبه و زرگان و زویه است.
Iran's Geopolitical Power and the Normalization of Relations Between the UAE and Israel(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
173 - 199
حوزه های تخصصی:
This study aims to investigate the role of Iran's geopolitical power in aligning and normalizing relations between the United Arab Emirates and Israel. The findings show that Iran's growing power and threats in the Middle East geopolitics over the past decade have played an important role in normalizing UAE-Israel relations. Although the convergence and unification of the two countries have been done for the purpose of power balancing, the UAE, due to the lack of serious and immediate security threats, simply out of concern for Iran's hegemony and growing power in the region, aims to establish a policy of closeness with Israel. This is correlated to the fact that the Zionist regime has felt a severe and immediate security threat due to the increase in regional power, as well as Iran's influence near its borders and the rise of the Resistance Front over the past decade, and thus aimed at creating a balance of threat against Iranian threats, therefore striking alliance with the Gulf states, including the UAE, has become a foreign policy priority.
Assessing the Regional Policies and Geopolitical Convergence of Iran-Russia in the Eurasian Economic Union(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
268 - 289
حوزه های تخصصی:
اThis paper discusses the regional policies of Russia and Iran and examines their role and relationship with the Eurasian Economic Union. The data required for the research was obtained from international organizations and the research has done by descriptive-analytical method from a critical view. The Islamic Republic of Iran, which had been excluded for four decades from regionalism processes and membership in regional organizations of East and West, recently has followed cooperation and convergence with the Eurasian Economic Union (and The Shanghai Cooperation Organization). Signing the Interim Free Trade Agreement between the Islamic Republic of Iran and the Eurasian Economic Union in May 2018 was an essential step for Iran to enter the regional arrangements. The USA withdrawal from the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), extensive USA sanctions against Iran in Trap’s administration (maximum pressure), and Russia's geopolitical dilemma and western sanctions have led Russia and Iran to cooperate within the framework of the Eurasian Economic Union as a geopolitical necessity. In this context, the present paper analyzes influential factors that have fostered bilateral relations between the two countries and the EEU-Iran. The results show that despite the economic name of the Agreement, its political and geopolitical goals are the main priority for the Russian Federation and the Islamic Republic of Iran. The absence of economic complementary, distrust, and political and geopolitical challenges are significant obstacles to this Agreement and relationship.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط کشورهای شمال اقیانوس هند بر تدوین سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
90 - 115
حوزه های تخصصی:
رفتار سیاسی یک کشور در عرصه فرامرزی و جهانی، برگرفته از ژئوپلیتیک و اهداف معطوف به آن است. امروزه کشورهای دنیا تلاش می کنند با بهره گیری از عوامل ژئوپلیتیکی و سایر عوامل مؤثر بر قدرت ملّی نسبت به اتخاذ سیاست گذاری های مناسب در راستای پیشرفت همه جانبه، اقدام نمایند. با توجه به تغییرات موجود در نظام بین الملل، ایران نیز همگام با سیاست های جهانی، درصدد بازتعریف سیاسى و تبیین نقش و جایگاه منطقه اى و بین المللى خود است. بدون شک حفظ و ارتقاى چنین جایگاهى، تنها با ارائه هدفى جدید و واگذارى به پارادایم جدید، یعنى دسترسى به یک قدرت منطقه اى، امکان پذیراست. تبدیل شدن ایران به یک هژمون منطقه اى البته نه به صورت مکانیکى و فیزیکى و یا صرفاً ایدئولوژیکى، بلکه به صورتى که بتوان از قدرت هاى رقیب در منطقه جلوتر رود، نیاز به برنامه ریزى جامعی دارد. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش تفسیری تحلیلی، در تلاش است تا با فرض وجود رقابت های گسترده بین قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در حوزه شمال اقیانوس هند، با توجه به نقش و عملکرد کشور ایران در آب های اقیانوس هند، ابتدا به تبیین و تحلیل رابطه نقش ژئوپلیتیک شمال اقیانوس هند در تدوین سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران پرداخته و سپس به ابعاد گوناگون عوامل ژئوپلیتیکی در نقش آفرینی ایران در این منطقه، بپردازد و در نهایت به ارائه ی راهکار هایی برای بهبود عملکرد سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران در این پهنه ی مهم بپردازد. در این راستا، کشور ایران با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین منافع اقتصادی و امنیت ملی خود تولید می نماید.
بررسی و تحلیل آیین کشورداری کی خسرو در شاهنامه فردوسی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
69 - 88
حوزه های تخصصی:
آیین کشورداری یا آنچه را که سیاست مدن می نامند در شاهنامه از رونق و روایی توام با دانش و بینش برخوردار است. اساس شهریاری و فرمانروایی بر دو اصل داد و راستی نهاده شده است. در بسیاری از داستان های شاهنامه می توان نمودی از روان شناسی مثبت گرا را واکاوی کرد. سلیگمن به عنوان یکی از چهره های اصلی جریان روان شناسی مثبت گرا نظریه ای را مطرح کرده است که برای تحلیل متون ادبی نیز به کار می رود. در پژوهش حاضر با تکیه بر منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به بازنمایی کنش و منش کی خسرو در شاهنامه با رویکرد به آرا سلیگمن پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کی خسرو در کنش های شهریاری خود همواره شاخصه های «خرد»، «شجاعت»، «عدالت»، «انسانیت»، «خویشتن داری» و «تعالی» را بروز داده است. او با تکیه بر عنصر خردمندی، ایران-شهر را از بحران های پیش روی داخلی و خارجی عبور داده و با تکیه بر عنصر شجاعت، الگوی مطلوبی برای سربازان ایرانی در نبرد با دشمن تورانی بوده است. همچنین، عدالت ورزی کی خسرو موجب افزایش سطح رضایتمندی مردم از حاکمیت و رشد شاخصه های زندگی مطلوب شده است. مفهوم انسانیت در بینش سیاسی کی خسرو اهمیت ویژه ای دارد. به ویژه آنجا که سپاهیان خود را از تضییع حقوق دشمن برحذر می دارد. خویشتن داری شاه کیانی در برخورد با اسیران و مردم غیرنظامی در این نبردها درخور توجه است. همچنین، کلیت زندگی کی خسرو فرآیند تعالی و صعود معنوی وی را نشان می دهد.
A Jurisprudential Perspective of Self-Defence(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
59 - 78
حوزه های تخصصی:
Natural law-based self-defense draws its moral force given that it is used in the presence of an immediate threat, giving the defender government no time for deliberation and placing them in a dreadful situation where they must choose between using force in self-defense or losing their lives. The self-defense right is an essential human right that has existed and been recognised throughout history. It is accessible to both individuals and, as states formed, to states as sovereign entities. Self-defense confines rather than widens the area for public officials' discretion, unlike other criminal justice systems that fulfil important political purposes. It rejects public interest and public justification in favour of private ones. The problem to be investigated in this article is the right of self-defense can still be imposed by the state at the same time preserving the natural law in the country. This article will analyse the view of the right to self-defense and jurisprudential analysis of the right to self-defense. The study is qualitative doctrinal research that derives its data from library-based sources. The article suggests that the state has the power to suspend our right to self-defense but certainly not extinguish it. A state may take away this natural law because of the welfare and safety of society. However, when facing immediate threat, natural law will be preserved as the State can't guarantee our safety is imminent
The Impact of Spatial Injustice on Ethnic Conflict in Ethiopia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
41 - 65
حوزه های تخصصی:
Inequality and its increasing process is one of the obsessions of politicians and researchers of politics domain all around the world. In political geography terminology the issue is called spatial injustice. In fact, the main focus of spatial justice is identifying and expounding the political, economic and social factors and processes paving the way for injustice and also its consequences. African States affected by imposed and optional factors have the most multiethnic diversity and have also experienced most and dangerous ethnic conflicts in the world. Ethiopia is one of the African States which have experienced long range of ethnic conflicts. This paper using descriptive-analytic method is intended to expound the role-playing of spatial justice in the formation and continuation of ethnic conflicts in Ethiopia. In fact, the main question of the article is, what effect has spatial injustice had on ethnic conflicts in Ethiopia? The research findings show that ethnic conflicts affected by spatial injustice are categorized into two main categories: first, organized and continuous conflicts which are prevalent in Shinaiel and Afdar of Somali region in East of Ethiopia, Central State and OLF conflicts in Oromo and ARDUF conflicts with Ethiopian state; second, ethnic and tribal conflicts which are visible in different regions of Ethiopia.
The Role of the Opposition Bloc in the Democratization Process of the Last two Decades in Turkeys(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
316 - 344
حوزه های تخصصی:
Just as the political structure of any country can have a positive or negative impact on the democratization process; The opposition bloc, which includes political parties and currents, civic institutions, etc., has a dual positive and negative impact on this process. In Turkey, the influence of the opposition bloc in the democratization process has been relatively positive for a century. However, in the last two decades, with the rise of the Islamist Justice and Development Party to power, the Turkish opposition bloc has adopted varying approaches to the political structure, which has had a more negative impact on democratization process. The current research has examined the performance of the Republic People's Party as the largest opposition party, focusing on three main approaches of Turkish parties towards the political structure. To this end, a historical institutionalism approach has been adopted using library and digital resources. In terms of methodology, this study has employed the process tracing method. Turkish opposition bloc, especially the political parties, though considered to be a major indicator of democracy, seems to have adopted undemocratic political procedures such as "appeasement procedure", "supportive procedure" and "deviant procedure" in the last two decades.
Exploring the Effects of key Factors of Smart Urban Governance on Geocultural Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
345 - 369
حوزه های تخصصی:
Cultural geopolitics refers to a complex set of interactions among government, power, culture and geographical environment through which the cultural factor, along with the spatial-locational processes formed by the city government, engages actors from various social strata in interaction. It is then very important to identify relationships between the components of the smart urban governance and cultural geopolitics in the political-regional development of metropolises and their globalization process. This developmental research employed a descriptive-analytical method, and the necessary data were collected through library and field research. The collected data were analyzed through decision making trial and evaluation laboratory (DEMATEL) technique using Excel software, and finally, a network of factors was extracted and plotted using Microsoft Visio software. Based on the strength of interaction and affectability of the factors, a network of relations was obtained. The most affecting factor was found to be the participation in decision-making on electronic issues, and the least affecting factor was the political vision and strategy. The other affecting factors were ICT network scope and internet access, online public services, information transparency, and ethnic and national identity (nationalist belonging), respectively. In addition, the most affected factor was the geographical and spatial-locational belonging, and the least affected factor was the political vision and strategy.
شناخت مؤلفه های گفتمانی آئین تشیع در برساخت انسجام اجتماعی در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
131 - 151
حوزه های تخصصی:
هویت سرزمینی مشتمل بر مجموعه ای از نمادها و فرایندهایی است که توسط گفتمان سیاسی در مقطع مشخص از تاریخ مفصل بندی و نسبت به سایر گفتمان ها حائز برتری می گردد. در این راستا با ظهور حکومت صفویه در سال 1501 میلادی برای نخستین بار بعد از سقوط سلسله ساسانی یک حکومت فراگیر منطبق با مرزهای سیاسی ایران باستان شکل گرفت که دال مرکزی هویت بخش آن مذهب تشیع بود. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تفسیری؛ عناصر گفتمانی مذهب تشیع در ایجاد انسجام اجتماعی در عصر صفویه تحلیل گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد تشیع با زمینه سازی برای اعطای جایگاه معنوی به پادشاهان صفوی ناشی از انتساب به ائمه اطهار و همچنین فقهای تشیع با ارائه احکام فقهی مورد نیاز موجب افزایش توان حاکمیت در ایجاد انسجام اجتماعی گردیدند. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی با حکومت اهل سنت عثمانی نیز در ایجاد انسجام اجتماعی تأثیرگذار بود.
تبیین عوامل مؤثر بر همگرایی و واگرایی شیعیان عراق و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
63 - 86
حوزه های تخصصی:
همگرایی گروه های قومی-مذهبی، موضوعی متفاوت در زمینه تقویت مناسبات بین کشورهاست. ج.ا.ایران و جمهوری عراق، دو کشوری هستند که جمعیت قابل توجهی از شیعیان جهان را در خود جای داده اند. در ایران، شیعیان موفق به نظام سازی شده و در عراق، از سال 2003 به بعد، حائز نقشی مهم در ساختار نظام عراق شده اند. از آنجا که شیعیان و ایدئولوژی تشیع در دو سیستم سیاسی، نقش تاثیرگذار را دارند فهم عوامل همگرایی و عوامل واگرایی، موضوعی شایسته توجه در روابط دو جامعه است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، با بکارگیری روش دلفی و AHP ضمن بهره گیری از داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی بدنبال پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجب همگرایی و واگرایی شیعیان ایران و عراق می باشند؟ یافته ها نشان می دهد فرهنگ مشترک مبتنی بر عقاید شیعی از جمله موضوع عتبات عالیات در کنار منافع عمده سیاسی مانند اهمیت حفظ قدرت احزاب و جریان های شیعی در ساختار سیاسی عراق و اقتصادی مانند تجارت، بازسازی عراق و امنیتی متبلور در مقابله با تهدیدات مشترک عوامل اصلی همگرایی شیعیان ایران و عراق محسوب می شود. در مقابل عواملی مانند معادلات داخلی دو کشور از جمله رقابت های درونی احزاب شیعه در عراق و وجود جریان غرب گرا و شرق گرا در ایران همچنین تاثیر بازیگران خارجی، عوامل اصلی واگرایی شیعیان ایران و عراق تلقی می شوند. اگرچه در شرایط کنونی وزن عوامل همگرا از عوامل واگرا بیشتر می باشد، اما این برتری شکننده می باشد.
بررسی عوامل مرتبط با گرایش و گسترش قاچاق کالا در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
131 - 153
حوزه های تخصصی:
قاچاق کالا از جرائم مهمی است که اکثر کشورها به گونه های مختلف با آن سروکار دارند. همچنین قاچاق کالا پدیده ای شوم است که تأثیرات مخرب و خسارت های جبران ناپذیری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و... وارد می کند. پیش شرط اساسی برای مبارزه با قاچاق، شناسایی عواملی است که منجر به شکل گیری آن می شود. این پژوهش باهدف تبیین و بررسی علل وابسته به تمایل و همچنین گسترش پدیده قاچاق کالا در استان هرمزگان انجام شده است. جامعه آماری شامل قاچاقچیان دارای سابقه قاچاق کالا در استان هرمزگان که به صورت کل شمار 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss تجزیه وتحلیل شده است. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شده است. ابتدا جدول های مربوط به آزمون فرضیه ها، محاسبه و سپس معادله پیش بینی مربوط به رابطه متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر گسترش و گرایش به قاچاق کالا، محاسبه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است متغیرهای سن، تحصیلات، عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، ساختاری، اجرایی-مدیریتی و جغرافیایی با گسترش وگرایش به قاچاق کالا رابطه معنادار داشته است. از میان عوامل تأثیرگذار، عوامل اقتصادی دارای بالاترین تأثیر و عوامل سیاسی دارای کمترین تأثیر بر گسترش قاچاق کالا می باشد. تحلیل رگرسیون مرحله به مرحله نشان داده است که متغیرهای عوامل ساختاری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، جغرافیایی و اجرایی-مدیریتی، 000/1 درصد از تغییرهای واریانس گسترش و گرایش به قاچاق کالا را تبیین می نمایند.
نقش جغرافیای انسانی در بحران افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
45 - 68
حوزه های تخصصی:
جغرافیا یکی از مهمترین شاخصهای تعیین کننده ثبات یا بی ثباتی در کشورها است. در حقیقت جغرافیا بستر بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها و حتی روابط میان آنها با همسایگانشان می باشد. افغانستان از نمونه های بارز اینگونه کشورها است. جغرافیای این کشور به لحاظ تاریخی بحران خیز است. در طول تاریخ همواره جنگ، ناامنی، بی ثباتی سیاسی، فقر و اختلافات داخلی دامن گیر این کشور بوده است. لذا نظر به اهمیت و جایگاه بحران ساز افغانستان، هدف پژوهش حاضر تبیین بنیادهای جغرافیای انسانی در بحران های این کشور است. این پژوهش تحلیلی- توصیفی، ترکیبی از نظریه هاگت و تئوری کوهن است. در این روش به تبیین بسترها و زمینه های بحران ساز در افغانستان از منظر جغرافیای انسانی پرداخته شده است. روش جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش، روش کتابخانه ای است. براساس یافته های پژوهش، تمام بحران های افغانستان از منظر جغرافیایی انسانی، ناشی از ناهمگونی های انسانی و مداخلات ابرقدرت ها بوده که باعث شکننده گی، نا آرامی و بحران خیز ماندن این کشور شده است. اختلافات مرزی و رودخانه ای، حائل بودن بین قدرتها، محصور بودن در خشکی، قرار گرفتن در منطقه شکننده و تحت فشار، تعدد همسایگان، تغییر مسیر رودهای مرزی، قومیت گرایی، بنیاد گرایی افراطی و تروریسم، تعصبات زبانی و فرهنگی، مهاجرت و محرومیت، کم سوادی، جدایی طلبان دو طرف مرز و کشت و قاچاق مواد مخدر از مهم ترین عوامل بحران زا و اختلاف برانگیز جغرافیایی و جغرافیای انسانی افغانستان هستند که منشأ اختلافات با همسایگان را نیز تشکیل میدهد. عوامل مذکور از جمله علل پایدار جغرافیایی اند که نقش جبری در خلق بحرانها و اختلافات دارند. این عوامل مانع همبستگی، تشکیل یک دولت ملی و شکل گیری هویت ملی در افغانستان شده اند.
تبیین سیاست های قومی جمهوری اسلامی ایران در فیلم های عامه پسند با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
33 - 68
حوزه های تخصصی:
توجه به تنوع قومی و سیاست های مدیریت اقوام از مسائل مهم در مدیریت سیاسی فضایی- جغرافیایی ایران است. از آنجایی که ضرورت این مساله بر کسی پوشیده نیست، شناخت این سیاست ها و نحوه اعمال آنها می تواند یکی از اهداف پژوهشی باشد. در این بین یکی از ابزارهای دولت برای اعمال سیاست های قومی رسانه های جمعی است. تلویزیون عامه پسندترین جلوه فرهنگ در قرن 21 است؛ و لذا تحلیل محتوای برنامه های تلویزیونی در خصوص اقوام روش مناسبی برای شناخت سیاست های قومی دولت هاست. در این مقاله تبیین سیاست های قومی جمهوری اسلامی ایران در رسانه ملی با تاکید بر فیلم های عامه پسند تلویزیونی با استفاده از روش تحلیل محتوا هدف مقاله بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، بین بازنمایی فیلم های عامه پسند رسانه ملی و واقعیات قومی در جامعه تفاوت زیادی وجود دارد و سیاست تکثرگرایی در بُعد فرهنگی در فیلم های عامه پسند رسانه ملی بازنمایی شده است.
بررسی طرح های مداخله جویانه توسعه شهری از منظر فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۲۴-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
طرح های توسعه شهری بایستی متضمن منافع جمعی همه یا اکثر ساکنین باشد. در خلال طرح های توسعه شهری، بسیاری از مردم متضرر می شوند لذا ضروری می نماید مباحث مربوط به تحصیل زمین و مسکن جهت این طرح ها مورد بررسی قرار گیرد. در اسلام همواره به بحث عدالت و انصاف توجه ویژه ای شده است و در ساحت جهان بینی اسلامی مفاهیم متعددی چون اکرام انسانی، تعادل فضایی، ظلم ستیزی، انصاف گرایی، حق گرایی و ... وجود دارد که نمود عینی آن را می توان در قواعد فقهی متعددی که بر اخلاق اسلامی تمرکز دارد، مورد بررسی قرار داد. آنچه امروزه به عنوان ملاک عمل در تملک اراضی در طرح ها مورد استفاده قرار می گیرد، بهره مندی از روش های مبتنی بر اندیشه غرب همچون انتقال حقوق توسعه مالکیت می باشد. براین اساس سؤالات اصلی پژوهش این است که "1. رویکرد انتقال حقوق توسعه ((TDR از منظر اندیشه اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟" و "2. قوانین در زمینه تملک اراضی و انتقال حقوق توسعه چگونه تعریف شده است؟". لذا در این پژوهش با هدف بررسی قوانین مرتبط با طرح های توسعه شهری و تطبیق آن ها با فقه اسلامی و رویکرد انتقال حقوق توسعه، تحقیقات بر سه بعد، فقهی، اخلاقی و حقوقی در قالب مطالعات اسنادی و بررسی نصوص دینی به انجام می رسد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای بوده و ازنظر ماهیت تحلیلی- توصیفی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که اگر قوانین مشارالیه، منطبق بر اصول فقهی- اخلاقی دین مبین اسلام بازبینی گردند و الگوهای در نظر گرفته شده برای تملک دارای کمترین میزان مداخله و همچنین رضایت کامل مالکینی باشد که مالِ آنان در مسیر طرح های توسعه قرار می گیرد، می توان تلالؤ تحقق احکام اسلامی را در شهرها نظاره گر بود. در پایان ضمن پاسخگویی به سوالات، پیشنهاد هایی جهت بهره مندی از قواعد فقهی/ اخلاقی مبتنی بر اندیشه اسلامی در طرح های توسعه شهری ارائه می گردد.
تببین پیامدهای هیدروپلیتیکی تغییرات اقلیمی در ایران (مطالعه موردی حوضه آبریز زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۲۶۹-۲۴۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه تغییر اقلیم و گرمایش کره زمین که بر اثر افزایش گازهای گلخانه ای، مسئله ای حیاتی در کانون عوامل تهدیدزای بشر شده است. سرزمین ایران بر کمربندی از مناطق خشک و بیابانی زمین واقع شده که بیشترین اثرپذیری نامناسب را از تغییر اقلیم متحمل می شود. تغییر اقلیم در حوزه زاینده رود مشهود است و تاثیرات آن در کم شدن بارش و افزایش دما در طی سال های اخیر و نیز تداوم خشکسالی ها در حوضه آبریز زاینده رود نمایان است. با کاهش جریان آب رودخانه، تخصیص آب به بخش های کشاورزی و محیط زیست در قسمت های میانی و پایین دست با مشکل روبه رو شده است. نیاز آبی در این حوضه زیاد است به گونه ای که در طی این سال ها تلاش برای دستیابی به آب در حوضه زاینده رود به شکل تنش و درگیری و اعتراض ها و نیز آشوب های اجتماعی وارد عرصه جدیدی شده است. یکی از مهم ترین پیامدهای تغییرات اقلیم این است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. بر اثر سیاست های انتقال آب بدون در نظر گرفتن حقابه شرعی حقابه دار و حقابه زیست محیطی بستر زاینده رود و تالاب گاوخونی، بسیاری از اختلافات اجتماعی بین استانی تشدید شد. روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است که با توجه به اهمیت تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی حوزه به شناسایی ابعاد و تاثیرات تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز زاینده رود می پردازد و چگونه تغییرات اقلیمی می تواند بحران و تنش را در حوزه آبریز افزایش دهد که این امر می تواند راهنمای مفیدی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه قرار بگیرد. از لحاظ روش و ماهیت، این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوردی اطلاعات نیز براساس منابع کتابخانه ای از جمله کتب، مجلات و پایگاه های اطلاعاتی می باشد. یافته های تحقیق تبدیل شدن برف به باران در سرچشمه رودخانه زاینده رود و افزایش تبخیر منجر به کاهش اراضی در بخش پایین دست رودخانه شده است به طوریکه در بخش میانی و پایین دست، از مساحت اراضی «کشاورزی» و «مرتع» کاسته شده است. تعداد چاه ها در سال های اخیر افزایش شدیدی داشته است. تعداد چاه ها در بخش میانی و پایین دست افزایش چشمگیری در این دوره داشته میانگین عمق چاه ها در حوضه 8/4 متر افزایش یافته که در قسمت بالادست 65/6 متر، در قسمت میانی 55/5 متر و در بخش پایین دست 28/6 متر به طور میانگین بر عمق چاه ها افزوده شده است. افزایش تنش های میان استانی که نمونه های بارز آن میان استان های خوزستان، اصفهان و چهارمحال بختیاری در سال های اخیر مشاهده شد، یکی از مهم ترین پیامدهای سیاسی تغییرات اقلیم است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. کشاورزان حقابه دار اصفهان مهم ترین گروه معترض به وضعیت بحرانی آب در این حوضه هستند. یکی از مهم ترین دغدغه های مردم منطقه و مهم ترین عامل ایجاد اعتصابات و درگیری های سال های اخیر کاهش منابع آبی و کاهش فعالیت کشاورزی شده است. کشاورزان منطقه در سال های اخیر به شیوه های مختلفی از جمله خرابی و شکستن لوله انتقال آب، اعتصاب، تظاهرات و بستن راه با تراکتور، رجوع به استان و شیوه های دیگر نحوه اعتراضات خود را بیان کرده اند. تنش و اعتراض های مردمی نسبت به آبرسانی و مدیریت بهینه آب برای ساکنان حوضه زاینده رود تنها محدود به ساکنان و بهره مندان حوضه آبریز زاینده رود نیست. مسائل هیدروپلیتیکی طرح انتقال آب بهشت آباد در بخش علیای حوضه کارون که زمینه ساز مشاجرات محلی و ناحیه ای و حتی ملی میان مردم و مسئولین در مبدا و مقصد شده است. این امر سبب بروز اختلافات اجتماعی و در نتیجه سیاسی بین ساکنین و ذی نفعان حوضه های آبریز بالادستی و حوضه های مذکور شده و با توجه به تفاوت قومی حوضه های آبریز، این مسئله به یک بحران هیدروپلیتیکی داخلی مبدل شده است که شکاف هایی را بین اقوام به وجود آورده است. تغییرات اقلیمی بزرگترین ضربه را متوجه بخش کشاورزی وارد کرده است. هم چنین نخستین پیامد رویه ای، افزایش حجم بیکاری و بحران مهاجرت است. مهاجرت منجر به پراکندگی روابط خویشاوندی و از بین رفتن همبستگی، انسجام قومی و افزایش فردگرایی و انزوا و به تبع آن حاشیه نشینی و بزه گری گردیده است. خشک شدن بستر رودخانه زاینده رود ناشی از تغییرات اقلیمی سبب ایجاد شکاف ها و فرونشست های متعددی در مناطق مختلف حوضه آبریز در استان اصفهان شده است. عمق این شکاف ها بسیار عمیق می باشد و در برخی موارد عمقی بیش از 10 متر داشته باشند. شکاف ها صدمات جدی را به جاده ها و زمین های کشاورزی وارد کرده است. نتیجه گیری تغییر اقلیم در حوضه زاینده رود یکی از عوامل تهدیدکننده منابع آب در حوضه است از جمله این عوامل تهدیدکننده می توان به اراضی در بخش های میانی و پایین دست حوضه به دلیل وقوع ناپایداری منابع آبی و کاهش جریان آب رودخانه،
نقش افغانستان در تغییر وضعیت هیرمند از هیدروپلیتیک به ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
357-336
حوزه های تخصصی:
افغانستان تا اسفند ماه 1236 خورشیدی جزوئی از ایران بود و در آن زمان براساس معاهده پاریس از ایران جدا و تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت؛ این وضعیت تا سال 1298 ادامه یافت و در آن سال افغانستان اعلام استقلال کرد. پیش از جدائی افغانستان از ایران، رود هیرمند یک رود داخلی محسوب می شد و حساسیتی در خصوص بهره برداری از آب آن وجود نداشت. مشکل بهره برداری و حقابه از زمان استقلال افغانستان پدیدار شد. چگونگی پیدایش مشکل و روندهای گوناگون آن و نقش افغانستان در آن موضوع اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله که با رویکردی استقرائی و با راهبرد مطالعات تاریخی- جغرافیایی انجام شده، از نوع تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده و در نگارش آن منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مورد توجه بوده اند. یافته های پژوهش تاکید دارند سهم ایران از آب هیرمند یک حق تاریخی است که پس از جدائی و استقلال افغانستان و با وجود معاهده در سال 1351 همواره رو به کاهش بوده و در مواردی به طور کامل قطع شده و منطقه سیستان را گرفتار زیان محیط زیستی و اقتصادی قابل توجهی کرده است. ساخت سدهای بزرگ و ایجاد کانال های انحراف آب از جمله اقدامات افغانستان بوده که به حقابه ایران از هیرمند و دوام جریان آن لطمه وارد کرده است. کارشکنی های افغانستان، آب هیرمند را از وضعیت هیدروپلیتیک به سطح ژئوپلیتیکی تغییر داده است. ضمن اینکه آن اقدامات مخالف اصل رفتار بر مبنای حسن همجواری و همچنین مغایر با کنوانسیون ها و اسناد بین المللی در خصوص آب های مشترک است.