فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۹۹۵ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
52 - 78
حوزه های تخصصی:
Regional treaties are set out to make regional institutions efficient and transparent, and pave the way the member states to work in harmony. From the other hand, the regional treaties legitimize every action by the regional institutions, because they are proven democratically and voluntarily by the member states. The regional treaties affect every regional space and can have some negative and positive consequences as well. The European Union is often viewed as the epitome of regional integration which has challenged most of regional studies theories. The EU has tried to base every action on treaties, because it is based on the rule of law. The EU treaties have transformed the regional space after the Second World War. This paper argues that these treaties have some positive and negative reflections on the regional space. Positive reflections of the EU treaties are as follows: regional peace and security, the establishment of a new regional identity, the establishment of a security community, development and blurring national boundaries. This paper also challenges this claim that the EU has only positive reflections and the public and the elites enjoy from the EU, equally. The sense of marginality and exclusion by some of the Europeans is also the negative reflection of the European integration.
Reflection of History and Historical Factors in the Paradigms and Thoughts of Political Geography(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
79 - 109
حوزه های تخصصی:
Through time, there has been a deep and complex relationship between history and geography. Today also most sub-branches of geography need to take history into consideration. In the meantime, since the invention of the term political geography, there has been a deep relationship between the discipline of political geography and history. However, explanation of this relationship has less been attempted by political geographers. The present study is a theoretical basic research which uses analytic-descriptive approach to investigate the impact of “history” and “historical factors” on the making of political geography. The results indicate that the way history and historical factors are used and the goals pursued by taking them into account in the paradigms and philosophical-intellectual views imparted into political geography have been different. History has played a major role in the thoughts offered in almost all views and approaches of political geography so that by removing this factor, many of the analyses in political geography would be incomplete.
Principles for the settlement of ethno-political conflict in Nagorno-Karabakh(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
146 - 162
حوزه های تخصصی:
The relevance of the subject of this research is based on the need to find new ways of solving the problems of ongoing ethno-political conflicts in the post-Soviet space. The study is devoted to the problems of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The purpose of the study is to develop the principles for resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The conflict in Nagorno-Karabakh remains relevant because of its incompleteness and the possibility of entering a dangerous stage of armed confrontation, which requires a continuous search for ways out of the situation. In this regard, there is a lot of research made on this matter from different positions. As a result of the study, the principles of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh were revealed. The significance of the study is due to the relevance of the problems of research of unrecognized states in conditions when their appearance on the world map is becoming more and more frequent.
Macro-Narratives and Development in Iran: Critique and Study of Political Culture Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
184 - 205
حوزه های تخصصی:
The present study aims to discuss a macro-narrative in the analysis of development obstacles in Iran. Political culture approach is a structural psychological approach that stresses the decisive role of culture in development and reduces the development obstacles to cultural matters. Its main suggestion is transition from tradition to modernity and its data includes psychological elements, stories and accounts. This approach was adopted by some voyagers (diarists) and diplomats to understand the third world and later some political scientists used this data to form their theories. The important question posed by this study is that why this approach adopted to study Iran and what are its implications and inefficiencies to understand the obstacles of development in this country? The findings of the study show that Macro-Narratives including political culture approach due to reductionism, essentialism, general orientation, lack of attention to the complexities of the societies and other factors are inefficient for analyzing Iran’s developments. Therefore, to understand Iran, one has to bypass the macro-narratives and applies the micro ones. The research method is explanatory by using documentary studies and critique and reviewing the published works within the framework of this approach.
صف آرایی ایران، روسیه و چین در مقابل آمریکا در صفحه ژئوپلیتیک اوراسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان روابط بین الملل، قرن بیست و یکم را باید قرن اوراسیا دانست که تسط بر آن سیادت و سروری بر جهان را ایجاد می کند. ایالات متحده از جمله بازیگرانی است که در تلاش است تا تحّکم همه جانبه خود را در این منطقه ژئوپلیتیک توسعه بخشد. در این راستا؛ مثلث ایران، روسیه و چین با هدف تأمین اهداف و منافع منطقه ای، توانمندی های خود را در ایجاد اتحاد استراتژیکِ ضدهژمون، به کار گرفته اند و مانع از تحقق اهداف و سیاست های یکجانبه گرایانه آمریکا در اوراسیا می شوند. شرایط پیش گفته، این پرسش را بوجود می آورد که سه کشور ایران، روسیه و چین برای مقابله و کاهش نفوذ آمریکا در اوراسیا دست به چه سیاست ها و اقداماتی زده اند؟ فرضیه قابل طرح این است که از آنجایی که سه کشور ایران، روسیه و چین به طورفزاینده خود را مورد اهداف آمریکا می بینند؛ لذا برداشت تهدیدآمیز و ترس از محاصره شدن، آن ها را در صفحه شطرنج اوراسیا دور هم گرد آورده است. در این راستا، سه کشور، ضمن مخالفت با تحمیل هژمونی جهانی آمریکا، در راستای مهار و به زانودرآوردن این بازیگر سلطه طلب گام برمی دارند و از این طریق به شکل دادن ترتیبات و نظم منطقه ای موردنظر با هدف تضمین و تأمین اهداف و سیاست های منطقه ای خود در صحنه سیاست اوراسیا مبادرت می ورزند. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر نظریه ژئوپلیتیک شکل می گیرد.
تبیین اثرگذاری شاخص های شهر خلّاق بر توسعه پایدار (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها همیشه مراکز ابداع، نوآوری و خلّاقیت هستند. ریچارد فلوراید معتقد است شهرها ظرف بروز خلّاقیت هستند که همیشه چرخ های حرکت، تمرکز و هدایت انرژی خلّاق بشر بوده اند. کیفیت زندگی در شهر، به طور مستقیم متأثر از نوع نگاه به مسائل شهری است. خلّاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند کیفیت زیستن در شهر را تحت تأثیر فراوان قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عضویت در شبکه شهرهای خلّاق یونسکو و تأثیر آن بر توسعه شهری پایدار در ایران با مطالعه موردی شهر اصفهان صورت گرفته است. تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقّق ساخته با حجم نمونه 384 نفر در بین شهروندان شهر اصفهان در سال 1397 به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. در این پژوهش ابزار به کاررفته شامل پرسشنامه محقّق ساخته شهر خلّاق با سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و توسعه شهری پایدار با سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی‑فرهنگی و زیست محیطی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که عضویت در شبکه شهرهای خلّاق بر توسعه شهری پایدار در اصفهان مؤثر بوده است. به میزانی که مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی شهر خلّاق تغییر یابند، توسعه شهری پایدار در اصفهان نیز به همان میزان تغییر می کند. همچنین یافته ها نشان داد که مؤلفه اقتصادی شهر خلّاق در اصفهان، از اهمّیّت بیشتری در بین سایر مؤلفه های شهر خلّاق در خصوص اثرگذاری بر توسعه شهری پایدار در اصفهان برخوردار است.
نقش ژئوپلیتیکی اوکراین درتقابل نوین آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران اوکراین یکی از تقابلات مهم ژئوپلیتیکی میان آمریکا و روسیه محسوب می شود. روسیه بر این باور است که واشنگتن با نقش آفرینی در تحولات اوکراین و نادیده انگاشتن منافع و امنیت ملی کرملین، در راستای توسعه قلمروی نفوذ خود در حوزه ژئوپلیتیکی اش گام بر می دارد. از طرفی واشنگتن به بهانه الحاق کریمه به روسیه و ادامه حمایت مسکو از مخالفان شرق اوکراین، بسته های تحریمی را علیه روسیه به اجرا درآورده است و در تلاش برای خارج کردن اوکراین از مدار نفوذ مسکو برآمده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: در تقابل نوین آمریکا و روسیه کشور اوکراین چه نقشی را ایفاء می کند؟ مقاله حاضر به دنبال اثبات این فرضیه است که به لحاظ ژئوپلیتیکی در صفحه شطرنج اوراسیایی، اوکراین به عنوان محور ژئوپلیتیک، ابزاری برای روسیه به منظور کسب جایگاه هژمونی جهانی بوده و برای آمریکا اهرمی برای محاصره و تقلیل روسیه به یک امپراطوری آسیایی می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه ژئوپلیتیک شکل می گیرد.
تبیین نقش عوامل ژئوپلیتیکی بر استقرار رژیم حقوقی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
خزر، دریای بستهای است که تاکنون رژیم حقوقی آن تعیین نشده است. مشکل اصلی عدم استقرار رژیم حقوقی خزر، ریشه در شرایط جغرافیایی آن دارد. کنوانسیون 1982، استقرار رژیم حقوقی دریاهای بسته را در اختیار کشورهای ساحلی گذاشت. عدم اتفاق آراء در چگونگی تحدید حدود، خزر را به یکی از مناطق بحرانی تبدیل کرد. شرایط خاص ژئوپلیتیکی بعد از فروپاشی شوروی، زمینه ساز قلمروسازی، حوزه نفوذ، رقابت بین قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای گردید. هرگونه توافقات و همکاریهای منطقهای از جمله تعیین رژیم حقوقی را به چالش کشید و توانست آن را به تأخیر بیاندارد. تحقیق حاضر نیز بر آن است تا نقش شرایط ژئوپلیتیکی را بهعنوان یکی از عوامل جغرافیایی تأثیرگذار در استقرار رژیم حقوقی دریای خزر مورد بررسی قرار دهد. مؤلفه های ژئوپلیتیکی می توانند در تعیین مرز دریایی و دستیابی بیشتر به مناطق دریایی تأثیرگذار باشند. این مؤلفهها شامل الگوی روابط درون منطقه ای، قلمروسازی، حوزه نفوذ، رقابت، حضور و تهدیدات قدرت های منطقهای و فرامنطقه ای باشند که مطابق با کنوانسیون 1982 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که بهره برداری از منابع هیدروکربن و انتقال آن موجب حضور کشورهای فرامنطقه ای با علایق اقتصادی و استراتژیک متفاوت، در منطقه خزر شد. کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان به جهت عدم اعتماد به قدرتهای منطقهای و ترس از آنها خواهان حضور قدرتهای فرامنطقهای، در ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی میباشند و قدرتهای منطقهای (ایران و روسیه) حضور قدرتهای فرامنطقهای بویژه آمریکا را موجب تهدید حوزه نفوذ خود قلمداد میکنند و در پی رقابت با آنها بر آمدهاند.
تبیین نقش عوامل جغرافیایی و سرزمینی در قدرت دریایی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
122 - 155
حوزه های تخصصی:
قدرت دریایی کشورها از مؤلفه هایی همانند: مؤلفه جغرافیایی - سرزمینی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی شکل یافته است. وضعیت جغرافیایی و سرزمینی کشور دریایی، مؤلفه مهم در قدرت دریایی است. این تحقیق با هدف بنیادی و ماهیتی توصیفی - تحلیلی، نقش مؤلفه جغرافیایی و سرزمینی را در قدرت دریایی کشورها بررسی کرده است. ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای، مقالات و اسناد است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش کیفی و استنباطی انجام شده است. دسترسی دریایی؛ خصوصیات منطقه ساحلی؛ گسترهِ سرزمینی کشور دریایی؛ مناطق دریایی؛ تماس با شبکه های ارتباطی دریایی (تنگه ها، کانال و...) و جزایر مهمترین عناصر مؤلفه جغرافیایی و سرزمینی کشور است که بر قدرت دریایی کشورها تأثیر می گذارد. عناصر جغرافیایی و سرزمینی قدرت دریایی در تحقیق حاضر مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، دسترسی دریایی و ویژگی های منطقه ساحلی بر سایر عناصر جغرافیایی و سرزمینی قدرت دریایی برتری دارند.
تبیین نقش آفرینی سیاسی - ژئوپلیتیکی آب در موجودیت اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
85 - 117
حوزه های تخصصی:
مطالعه این مکانیسم سیاسی - ژئوپلیتیکی نشان می دهد، پس از تأسیس کشور اسرائیل، رهبران اسرائیل به روش های مختلفی چون آرمانی سازی موضوع آب، نگرش ایدئولوژیکی به آب، نگرش روانشناختی به آب، تعریف شخصیت توسعه بر محور آب، تعریف روند اجتماعی سازی بر محور آب، ایجاد بحران آب و تعمیق وابستگی روانشناختی - ناسیونالیستی به آب، ترویج روح مقاومت و ایستادگی در میان یهودیان، خلق حس تعلق مکانی - سرزمینی ازطریق ناسیونالیسم آبی، نژادپرستی و آپارتاید آبی، امنیتی سازی آب، استفاده از زور، تهدید، جنگ افروزی، اشغالگری، توسعه نواحی یهودی نشین، حق کشی، استثمار آبی، سرقت آب، نقش آفرینی هدفمند در مذاکرات صلح و ... تلاش کرده اند منابع آبی (شریان های حیات اسرائیل) موجود در قلمرو فلسطین و اطراف آن را زیر کنترل بگیرند و این انحصارطلبی و استثمار آبی - هیدروپلیتیکی در چرخه سیاسی - ژئوپلیتیکی مناسبات اسرائیل - اعراب (جغرافیای قدرت) جزو ویژگی های بارز سیاست داخلی و خارجی اسرائیل قلمداد می-شود. بنابراین، به جرأت می توان گفت موجودیت و هویت کشور اسرائیل در وجود منابع آبی و کنترل بر آن خلاصه می شود. ازلحاظ روانشناختی - سیاسی، شاید هیچ عاملی نمی توانست مثل منابع آبی در میان یهودیان در خلق حس تعلق مکانی نقش آفرینی تأثیرگذاری ایفا کند. به عبارتی، می توان گفت آب به عنوان منبع حیات بشر، در موجودیت کشور اسرائیل و در مکانیسم خلق پیوندهای روانشناختی، نقش خون در موجودیت انسان را ایفا می کند.
تحلیل عوامل مؤثر بر الگوی فضایی مشارکت سیاسی در انتخابات شورای شهر (مورد مطالعه: قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی آراء نامزدها و عوامل موثر بر آن یکی از موضوعات مطرح در جغرافیای انتخابات است. تصمیم سیاسی رأی دهندگان در مناطق مختلف و عوامل موثر بر آن را می توان در قالب الگوی فضایی مشارکت سیاسی مورد مطالعه قرار داد. پژوهش حاضر به دنبال شناخت الگوی فضایی مشارکت سیاسی و عوامل موثر در مشارکت شهروندان در انتخابات شورای شهر است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و تحلیل های فضایی بر اساس نتایج انتخابات سال 1392 و 1396 و همچنین بلوک های آماری سال 1390 انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد طی 5 دوره اخیر تعداد جمعیت واجد شرایط افزایش قابل توجهی داشته اما نرخ مشارکت سیاسی با کاهش چشمگیری روبرو بوده است. این تفاوت در توزیع فضایی الگوی مشارکت نیز مشاهده می شود که هم در سطح شهر و هم در دوره های مختلف قابل ملاحظه است. نتایج نشان داد الگوی فضایی گروه سنی 30 تا 44 سال بیشتر از سایر گروه های سنی به الگوی توزیع فضایی کل آراء نزدیک است. همچنین میان آرای باطله و جمعیت با سواد همبستگی مثبت ولی ضعیف مشاهده شده است، ولی نتایج انتخابات با اشتغال همبستگی مشخص و معناداری ندارند. محلات 11، 12 و 13 با توجه به موقعیت شان بیشترین جمعیت مهاجر را دارا می باشند که در دوره چهارم جزو محلاتی هستند که مشارکت پایین تری نسبت به سایر محلات دارند. میانگین آرای اعضای شورای شهر در محلات 6، 7، 15، 14 و بخش هایی از 5 متمرکز شده است و این امر نشان می دهد منتخبین شهر بیشتر حاصل انتخاب افراد ساکن در این محلات بوده و الگوی فضایی آرای آنها از پراکنش مناسب برخوردار نیست.
Cultural Foundations of the Iran-Saudi Arabia Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
181 - 163
حوزه های تخصصی:
Since 1950s, Iran and Saudi Arabia have considered each other as a rival and competition between two countries includes a wide range of issues. This field of competition along with a number of material and spiritual factors has caused conflicts in the relations of Tehran-Riyadh. Owing to this fact, a series of perceptions have occupied their minds which can be called a discourse. The discourse consisted of a set of factors such as religion, ethnicity and the nature of the political system. This research seeks to study the role and position of culture in advent of conflicts in Iran and Saudi Arabia’s relations. The methodology of the article is based on data analysis and content analysis. The results of the research indicate that the dualization of Arab/Ajam, Shiite-Sunni antagonism, and the conservative/ revolutionary approaches are the cultural foundations of conflict between Iran and Saudi Arabia. These findings show that an increase in cultural interactions, especially through non-governmental organizations and informal channels can reform perceptions and decrease tensions. Iran and Saudi Arabia can improve relations through emphasis on common grounds e.g. common beliefs, common interests in confrontation terrorism and stability in region.
تأثیر هویت مکانی بر توزیع فضایی رأی در حوزه انتخابیه میاندوآب،شاهین دژ و تکاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
63 - 82
حوزه های تخصصی:
انسان ها با نگرش به مجموعه باورها و کنش هایشان،منشأ معنادهی و هویت سازی برای مکان به شمار می روند و با توجه به وابستگی های مکانی شان برای زیستگاه خود تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند.رأی دهی به عنوان کنشی سیاسی- مکانی، نمودی از این تصمیم هاست که در پیوند با هویت و تعلق مکانی افراد است. تجربه انتخابات در مقیاس فروملی در کشورمان، گویای آن است که بین تعلق مکانی افراد و سوگیری آراء نامزدها در قالب مفهوم آراء زادگاهی در بسیاری از حوزه های انتخابیه، همبستگی برقرار است. مقاله حاضر که دروندادهای(داده ها و اطلاعات) مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است؛ ماهیتی توصیفی - تحلیلی دارد و بر این فرضیه استوار است که توزیع فضایی رأی در حوزه انتخابیه میاندوآب، شاهین دژ و تکاب تابعی از هویت و تعلق مکانی(آراء زادگاهی)رأی دهندگان است. نتیجه پژوهش نشان داد که توزیع فضایی رأی با دورشدن از شور انقلابی دهه نخست نظام ج.ا.ا.، تابعی از هویت مکانی، هماوردی مکانی و شمار دارندگان حق رأی شهرستان های تشکیل دهنده این حوزه انتخابیه است.بدین معنا که هویت مکانی در پراکنش فضایی آراء و جهت دهی به آراء زادگاهی نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه (میاندوآب،شاهین دژ و تکاب) مؤثر بوده است.
آینده پژوهی پیشران های موثر بر توزیع فضایی زیرساخت های استان خراسان رضوی با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
121 - 153
حوزه های تخصصی:
امروزه شناخت وضع موجود و چشم اندازسازی وضع مطلوب در ارتباط با تحلیل فضایی زیرساخت ها در پرتو ملاحظات امنیتی و دفاعی و با بهره گیری از رویکردهایی همچون مطالعات آینده نگرانه و به کارگیری توأمان آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از اهمیتی اساسی در حوزه تصمیم سازی و برنامه ریزی های متناسب با آن در مطالعات آمایش دفاعی برخوردار می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل پیشران های موثر بر توزیع فضایی زیرساخت های استان خراسان رضوی با رویکرد پدافند غیرعامل و استفاده از مطالعات آینده پژوهی می باشد که برای نیل به این مقصود از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و پیمایش های آماری در چارچوب تحلیل های مدلی، نرم افزاری(میک مک و سناریوویزارد) و سیستمی(GIS) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق در دو مقیاس انسانی و فضایی تعریف گردید. در بُعد فضایی، کل فضای جغرافیایی استان خراسان رضوی و در مقیاس انسانی، با استفاده از الگوی غیرتصادفی هدفمند، 40 نفر از کارشناسان(15 نفر) و نخبگان(25 نفر) مطرح در حوزه پژوهش حاضر که از دانش علمی و اجرائی لازم برخوردار بودند، به عنوان نمونه مطالعاتی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با توجه به مجموع شاخص های تحقیق، پهنه های آسیب پذیر استان خراسان رضوی در پنج حوزه به صورت پهنه هایی با آسیب پذیری خیلی زیاد(7.33 درصد)، زیاد(16.52 درصد)، متوسط(29.78 درصد)، کم(16.94 درصد) و خیلی کم(29.4 درصد)، قابل تفکیک است. همچنین، به اعتبار نتایج به دست آمده، الگوهای تراکم و پراکندگی زیرساخت های محدوده موردمطالعه به ترتیب متمرکز و خوشه ای و به صورت خودهمبسته تصادفی بوده است. در این بین، عواملی همچون ضوابط قانونی- سیاستگزاری و زیرساختی- نهادی، به عنوان پیشران های کلیدی اثرگذار بر توزیع فضایی زیرساخت های استان شناسایی شدند و متناسب با آن، الگوهای آتی قابل تحقق در سه گروه سناریوهایی با مطلوبیت بالا(وضعیت سبز)، قابل قبول(وضعیت زرد) و بحران(وضعیت قرمز)، ارائه شدند. در نهایت نیز پیشنهادهایی جهت افزایش مطلوبیت زیرساخت های استان خراسان رضوی ارائه گردید.
نقد معرفت شناختی دیدگاه دانش/ قدرت در جغرافیای سیاسی و ژیوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
181 - 219
حوزه های تخصصی:
نسبت دانش(جغرافیا) با ارزش(قدرت) یکی از بحث های مهمّ فلسه علم می باشد، در این زمینه به عقیده غالب فیلسوفان علوم اجتماعی، از دیدگاه منطقی، هیچ گونه ارتباط تولیدی میان گزاره های مربوط به پدیدارهای عینی و حقیقی(هست ها) با گزاره ها و قضایای ارزشی و اعتباری(بایدها) وجود ندارد و واقعیّت ها دربردارنده عناصر ارزشی نیستند و در ذات خود فارغ از تعلّقات افراد می باشند امّا در عین حال، دانش و عینیّت در محیط بیرونی و در عمل، نسبتی وثیق با ارزش ها و تعلّقات دارند. در مقابل عدّه ای از جمله اصحاب مکاتب انتقادی معتقدند که میان معرفت و ارزش های انسان چنان آمیختگی و وابستگی وجود دارد که اساساً وجود دانشِ عینیِ فارغ از تعلّقات، ناممکن است. در این راستا کسانی همچون ویتفوگل و اُتوا جغرافیا و ژئوپلیتیک را مجموعه ای از «دانش/ قدرت» و ایدئولوژی طبقه بورژوا و بلکه جغرافیا را تولید قدرت می دانند. در این مقاله با آوردن گزاره های متعدّدی از جغرافیای انسانی و طبیعی نشان داده شد که هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی علم جغرافیا فارغ از ارزش ها می باشد امّا در مرحله کاربرد، این علم می تواند در خدمت قدرت ها و ایدئولوژی ها قرار بگیرد. بنابراین، مدّعای اندیشمندان مکاتب انتقادی مبنی بر مسبوقیّت دانش به ارزش ها ناشی از خلط میان «نظر و عمل» یا «معنا و کاربرد» است و ایشان با خلط میان «معنای دانش با کاربرد دانش» این دو امر را یکی انگاشته و از این رو معتقدند که دانش و معرفت در ذات خود با اهداف عملی و کاربردی آمیخته و اساساً دانشِ بی طرف و غیرمسبوق به اهداف و جهت گیری هایِ کاربردی و ارزشی وجود ندارد.
Geopolitics, identity, and discourse analysis of conflict in Pakistan’s tribal areas(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
122 - 145
حوزه های تخصصی:
In the post 9/11, the discursive construction of identity through discourses has become a norm in international politics in justifying foreign policies. What makes us believe is the interpretation given by dominant discourse through text, speeches, or media. Discourses not only construct a narrative on the national and international front but also rationalize certain policies and make other unthinkable. This is how it happened in Pakistan’s tribal areas[1]. The Pashtun social and cultural identity is mispresented through mainstream discourse as a cause of the conflict both in Afghanistan and Pakistan. Drawing on Lene Hansen post-structuralist discourse theory, this paper questions Pakistan''s mainstream discourse and evaluates how and why Pashtun social identity is discursively co-constituted in post 9/11? The paper argues that the discursive construction of Pashtun’s identity not only rationalizes geopolitics but also justifies the ongoing conflict in the tribal areas. The paper further argues that the prolonged conflict in the region should be understood as a regional power struggle for serving their geostrategic objective.
تبیین رابطۀ گرایش های مکانی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی: یازدهمین دورۀ حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
80 - 104
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات رویکردی نوین به مقوله انتخابات دارد و در آن ابعاد فضایی و مکانی انتخابات بررسی می شود. یکی از عوامل مؤثر بر الگوی رفتار سیاسی مردم در انتخابات، پدیده همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ای است. تحلیل فضایی و مکانی پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان می دهد که الگوی رأی ساکنان و رأی دهندگان در حوزه انتخابیه گچساران و باشت بیش از آنکه تابع سطح کلان و همسو با طیف سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب باشد، این هویّت های مکانی و کُنش همسان ساکنان فضا و گروه های اجتماعی سنّتی نظیر ایلات و طوایف است که نقش ناستردنی در خاستگاه رأی ساکنان دارد و به همین مناسبت، کنش سیاسی افراد و جوامع، تابعی از ادراک محیطی و برداشتی است که از منافع خود دارند. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که چه رابطه ای بین گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات در حوزه انتخابیه گچساران و باشت وجود دارد؟ فرضیّه تحقیق به این پرسش این گونه پاسخ می دهد که به نظر می رسد بین دو متغیر گرایش های زادگاهی و طایفه ای و انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه گچساران و باشت رابطه معناداری وجود دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی‑تحلیلی است و روش گردآوری اطّلاعات اسنادی و میدانی است. بر بنیاد یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل می شود که متغیر همسایگی و گرایش های زادگاهی و طایفه ی، مهم ترین و نیرومندترین عوامل مؤثر بر الگوی رأی نامزدهای انتخابیه حوزه انتخابیه گچساران و باشت به شمار می رود.
واکاوی مفهوم امنیّت آب از منظر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
23 - 59
حوزه های تخصصی:
آب، بنیاد پیدایش، ماندگاری و کارایی واحدهای سیاسی- فضایی است. امنیّت آب گواه بر توانایی قلمروداران در تأمین آب کافی و مطمئن برای برآوَردن نیازهای اجتماعی، اقتصادی و پایداری زیست محیطی است. طی چند دهه اخیر مؤلفه های طبیعی و انسانی همچون تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی، رشد و توسعه اقتصادی و.. امنیت آب را به یکی از جستارهای جغرافیای سیاسی بدل ساخته است. پژوهش حاضر که ماهیت بنیادی دارد مفهوم امنیت آب از منظر جغرافیای سیاسی را با بهره گیری از روش-شناسی توصیفی- تحلیلی کانون واکاوی خود قرار داده است. نتایج تحقیق نشان داد که امنیت آب در مقیاس های محلی، ملی، منطقه ای و جهانی می تواند همبستگی ملی، پیوستگی سرزمینی و کنش متقابل فضایی واحدهای سیاسی- فضایی را تحت تأثیر قرار دهد. در مقیاس محلی و ملی نا امنی برخاسته از عدم دسترسی پایدار به منابع آب برای شهروندان می تواند ثبات و امنیت واحدهای سیاسی- فضایی را برآشوبد و به چالش مشروعیت نظام سیاسی بیانجامد. در مقیاس فرا ملی (منطقه ای و جهانی) ناامنی آب در مناسبات هیدروپلیتیک بیشتر در قالب هماوردی و کشمکش کشورها نمود می یابد بدین معنا که کشورهای بالادست از عنصر آب به عنوان یکی از ابزارها و اهرم-های قدرت برای مهار و فشار بر کشورهای همسایه و پایین دست استفاده می کنند.
تحلیل تنگناهای هیدروپلیتیک ترکمنستان در رابطه با همسایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهایی که از حیث منابع تأمین آب در رابطه با همسایگان (بالا دست ) خود از موقعیت فرودستی برخوردارند، اغلب منفعلانه عمل می کنند؛ به ویژه چنانچه نتوانند نظر مساعد همسایگان (در حوضه آبریز مشترک) را با خواست خود جلب و همراه سازند، با این همسایه ها دچار چالش و نزاع خواهند شد. عکس این موضوع هم صادق است؛ آنجایی که گاها،ً کشورهای بالادست از این موقعیت به عنوان ابزاری سیاسی جهت فشار بر رقیب و امتیازگیری بیشتر بهره برداری می نمایند. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، به دنبال بررسی و تحلیل تنگناهای هیدروپلیتیک ترکمنستان در رابطه با همسایگان است. مفروض مقاله این است که موقعیت جغرافیایی و وضعیت هیدروپلیتیک ترکمنستان از حیث تامین منابع آب به گونه ای است که این کشور با همسایگان خود در این زمینه، چالش های اساسی خواهد داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد ترکمنستان نسبت به اغلب همسایگان در موقعیت فرودستی قرار دارد. این مسئله به صورت بالقوه(از ناحیه ایران) و بالفعل(از ناحیه افغانستان و چهار جمهوری آسیای مرکزی) برای ترکمنستان ایجادکننده زمینه های بروز چالش هیدروپلیتیک برای این کشور در رابطه با همسایگان خواهد بود. ضمن اینکه تاثیرگذاری برخی متغیرها همچون تغییر اقلیم و تداوم خشکسالی ها، افزایش نسبت شهرنشینی و تغییر سبک زندگی و به تبع آن افزایش شدید مصرف آب و ضرورت تولید برخی محصولات کشاورزی استراتژیک، به طورقطع در آینده ای نزدیک، موجب تشدید بحران هیدروپلیتیک بین ترکمنستان و همسایگان خواهد بود.
آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در نظام های بسیط متمرکز مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
83 - 120
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی قدرت سیاسی- اجرایی در کشورها الگوهای متفاوتی دارد که در ایران از الگوی بسیط متمرکز استفاده می شود؛ گرچه این نوع نظام حکومتی در دهه اول انقلاب اسلامی سبب شد یکپارچگی و انسجام ملی کشور حفظ شود، اما در حال حاضر با توجه به تغییرات و دگرگونی های گسترده به نظر می رسد کم کم تبدیل به عاملی بازدارنده برای پیشرفت و توسعه کشور شده است. سوال اصلی این پژوهش این است که مهم ترین آسیب هایی که نظام بسیط متمرکز برای کشور ایجاد کرده است کدام اند؟ و شدت این آسیب ها نسبت به یکدیگر چگونه است؟ بر اساس مطالعات این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با مشارکت 185 نفر از نخبگان علمی، اجرایی کشور انجام شده، 10 محور موضوعی به عنوان مهم ترین آسیب های نظام بسیط متمرکز شناسایی و اولویت بندی شدند. این آسیب ها به ترتیب در آزمون آماری t تک نمونه ای مورد سنجش قرار گرفت و در نهایت به ترتیب شدت آسیب: کم توجهی به اقتضائات ویژگی های محلی( 33.00 t: )؛ مغفول ماندن ظرفیت های قانونی و قانون گذاری( 24.00 t: )، ناکارآمدی نظام اداری-اجرای( 24.00 t: )، بی عدالتی فضایی و توسعه نامتوازن( 23.00 t: )، مشارکت ناقص مردم در اداره امور محلی( 23.00 t: )، عدم تفکیک فرآیندی فعالیت ها و مسئولیت ها( 22.00 t: )، عدم مسئولیت پذیری، حس تعلق و پاسخگویی مسئولین محلی( 22.00 t: )، تجمع فشارها بر دولت مرکزی( 21.00 t: )، عدم توسعه حزب گرایی( 16.00 t: )، تداوم فرهنگ سیاسی اقتدارگرا و متملق گو( 14.00 t: ) اصلی ترین چالش هایی هستند که نظام بسیط متمرکز در کشور ایجاد کرده است و به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت و توسعه با روندی سریع تر، لاجرم می بایست به این آسیب ها توجه کافی نشان دهد تا مسیر تعالی جامعه را از طریق تغییر در میزان تمرکز در بستر نظام بسیط غیر متمرکز، هموار نماید.