آب، بنیاد پیدایش، ماندگاری و کارایی واحدهای سیاسی- فضایی است. امنیّت آب گواه بر توانایی قلمروداران در تأمین آب کافی و مطمئن برای برآوَردن نیازهای اجتماعی، اقتصادی و پایداری زیست محیطی است. طی چند دهه اخیر مؤلفه های طبیعی و انسانی همچون تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی، رشد و توسعه اقتصادی و.. امنیت آب را به یکی از جستارهای جغرافیای سیاسی بدل ساخته است. پژوهش حاضر که ماهیت بنیادی دارد مفهوم امنیت آب از منظر جغرافیای سیاسی را با بهره گیری از روش-شناسی توصیفی- تحلیلی کانون واکاوی خود قرار داده است. نتایج تحقیق نشان داد که امنیت آب در مقیاس های محلی، ملی، منطقه ای و جهانی می تواند همبستگی ملی، پیوستگی سرزمینی و کنش متقابل فضایی واحدهای سیاسی- فضایی را تحت تأثیر قرار دهد. در مقیاس محلی و ملی نا امنی برخاسته از عدم دسترسی پایدار به منابع آب برای شهروندان می تواند ثبات و امنیت واحدهای سیاسی- فضایی را برآشوبد و به چالش مشروعیت نظام سیاسی بیانجامد. در مقیاس فرا ملی (منطقه ای و جهانی) ناامنی آب در مناسبات هیدروپلیتیک بیشتر در قالب هماوردی و کشمکش کشورها نمود می یابد بدین معنا که کشورهای بالادست از عنصر آب به عنوان یکی از ابزارها و اهرم-های قدرت برای مهار و فشار بر کشورهای همسایه و پایین دست استفاده می کنند.