فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب می شود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیب پذیری ناشی از آن تأثیر می گذارند. هدف این مقاله پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازه ها، تراکم، کاربری، کیفیت بر اساس مصالح مصرفی، فاصله از معابر اصلی و فرعی، فاصله از مراکز درمانی، آتش نشانی و فرودگاه) و معیارهای اجتماعی تأثیرگذار مورداستفاده قرار گرفتند. معیارهای اجتماعی موردبررسی واقع شده است. متغیرها که مجموعاً 15 معیار هست در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت، میزان آسیب پذیری در پنج گروه از آسیب پذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شد. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که پهنه های آسیب پذیری، تقریباً مشابه همدیگر هستند با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیب پذیری بسیار زیاد، دارای درصد و پراکندگی کم تری نسبت به مدل تاپسیس است. هم چنین، مطابق با مدل تحلیل سلسله مراتبی بیش ترین پراکندگی در نواحی با آسیب پذیری بسیار کم رخ داده است. درحالی که طبق مدل تاپسیس نواحی با آسیب پذیری متوسط بیش ترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور مشخص شد نواحی دارای بیش ترین آسیب پذیری در شمال شهر قرارگرفته اند.
برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد شهری با تأکید بر توانمندی مالی و خط فقر مسکن (جمعیت شهری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارغ از طبقة اجتماعی و شرایط اقتصادی افراد، مسکن همواره یکی از حیاتی ترین نیازها و اولویت های اساسی خانوار است. عمده ترین عواملی که سبب تبدیل تأمین مسکن به بحران، بهخصوص برای گروه های کم درآمد شدهاند، عبارت اند از: رشد سریع جمعیت، افزایش شدید نرخ شهرنشینی، کاهش بعد خانوار، افزایش نرخ سودآوری بازار زمین و مسکن، کاهش تقاضای مؤثر مسکن، کاهش نرخ دسترسی و توانمندی مالی اقشار ضعیف، سوداگری شدید بازار زمین و مسکن به ضرر گروه های کم درآمد، کاهش عرضة زمین و مسکن، کم توجهی بخش خصوصی و درنهایت، سیاست های ناموفق دولتی. با وجود تجارب گوناگون برای رفع مشکل بی مسکنی و بدمسکنی اقشار کم درآمد، حل ریشه ای این مسئله، نیازمند بررسی عوامل ساختاری آن است. در این تحقیق، شرایط و شاخص های مسکن گروه های مختلف درآمدی نقاط شهری استان کردستان، به صورت تفصیلی تحلیل میشود. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شد. اطلاعات و آمار مورد نیاز آن، از پایگاه تفصیلی طرح هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران تهیه و استخراج و محاسبات لازم روی آن ها انجام شد. سپس با استفاده از نرم افزار EVIEWS خط فقر مسکن تعیین شد. نتایج نشان می دهد میزان توانمندی مالی تأمین مسکن در دهک ها با درآمد پایین، بسیار کمتر از دهک های بالاست و خط فقر مطلق مسکن در سال 1390، 50 مترمربع است که براساس آن 7/13 درصد کل خانوارهای شهری (271,238 خانوار) با 37,160 خانوار یا 124,856 نفر (بعد خانوار 63/3 نفر) در نقاط شهری استان زیر خط فقر مسکن قرار دارند و شش دهک پایین جامعه، توانمندی های لازم برای تأمین مسکن را ندارند.
بررسی سرمایه اجتماعی در محلات مختلف شهر داراب (استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم عمر اندک مقوله سرمایه اجتماعی، این متغییر از مباحث اجتماعی مهمی است که در میزان توسعه یافتگی مناطق و کشورها نقش بزرگی ایفا می کند و در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی، اقتصاد و اخیراً علوم سیاسی مطرح شده است. اهمیتش آن قدر زیاد است که از زوایای گوناگون روند رشد و توسعه یک جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از برترین سرمایه های یک جامعه به شمار می رود که از محیطی به محیط دیگر متفاوت است. هدف از این مقاله حاضر بررسی میزان سرمایه اجتماعی در محلات مختلف شهر داراب در استان فارس است. روش تحقیق مقاله حاضر از نظر ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است که در این راستا بر اساس فرمول کوکران 180 پرسشنامه تهیه شده در 8 محله از کل محلات شهر داراب که به صورت نمونه انتخاب گردیدند تکمیل شده و برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ 75/0، حاکی از پایایی قابل قبولی را بیان می دارد و همچنین برای رتبه بندی میزان سرمایه اجتماعی در محلات مختلف از مدل تصمیم گیری Topsis استفاده گردیده است. نتایج تحقیق مؤید آن است که میزان سرمایه اجتماعی در محلات مورد مطالعه بالاترین میزان سطح برخورداری با توجه به شاخص های در نظر گرفته، از آن محله شهرک الزهرا با ضریب اولویت 82. و محله تاج آباد با ضریب اولویت 12. پایین ترین سطح برخورداری تعلق دارد. همین طور هر یک از این شاخص ها را در محلات مورد مطالعه مقایسه و بیشترین و کمترین میزان آن ها را بر روی نمودار نشان داده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده باید به تقویت مشوق هایی برای افزایش سرمایه اجتماعی در محلات اولویت دار پرداخت.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی در فضاهای شهری (مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف همه برنامه های توسعة شهری در کشور، افزایش سطح کیفیت زندگی شهروندان است. این موضوع در دهه های گذشته، در تمامی برنامه های شهری جایگاه ویژه ای یافته است. یکی از راهکارهای افزایش سطح کیفیت زندگی شهروندان، افزایش سطح سرمایة اجتماعی افراد است. هدف این پژوهش، بررسی نقش و جایگاه سرمایة اجتماعی در افزایش میزان رضایت شهروندان از کیفیت زندگی است. این موضوع در دو محلة شهید دستغیب و دکتر هوشیار منطقة 9 شهرداری تهران بررسی شد. در این پژوهش، چهار شاخص برای سنجش سرمایة اجتماعی استفاده شد که شامل اعتماد شخصی، اعتماد انتزاعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی میشوند. این شاخصها به عنوان چهار شاخص اصلی در همة سنجش های سرمایة اجتماعی بهکار می روند. برای سنجش رضایت از کیفیت زندگی نیز از 13 شاخص متفاوت اجتماعی، اقتصادی، شهری و... استفاده شد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به جمعیت جامعه آماری و مطابق فرمول کوکران، 400 پرسشنامه در سطح منطقه توزیع و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS بررسی شدند. با توجه به سطح سنجش سؤالات، از آزمون همبستگی پیرسون و برای بررسی میزان تبیین متغیر رضایت از کیفیت زندگی از طریق متغیر مستقل (سرمایة اجتماعی)، از تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان میدهد سرمایة اجتماعی، همبستگی معناداری با میزان رضایت از کیفیت زندگی شهروندان دارد و با افزایش میزان سرمایة اجتماعی افراد، بر میزان رضایت آن ها از کیفیت زندگی افزوده می شود.
بررسی و تحلیل فروش مازاد تراکم ساختمانی نمونه موردی: کوی ولیعصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تراکم را می توان به عنوان معیار یا یک سیستم اندازه گیری تعریف نمود. این سیستم ما را قادر می سازد تا با یک الگوی ریاضی ساده، مقدار زیربنای ممکن در سطح معینی از زمین را محاسبه کنیم و حاصل آن را به عنوان ""تراکم ساختمانی"" در نظر بگیریم. بعد اقتصادی تراکم، شاید مهمترین موضوع این مقوله باشد زیرا اقتصاد ملی، اقتصاد محلی و اقتصاد خانوار به گونه ای مستقیم بر تراکم شهری موثرند. از سویی نسبت قیمت زمین، هزینه ساخت مسکن، هزینه تأمین زیرساخت های شهری و آماده سازی زمین اهمیت زیادی دارند و از سوی دیگر توان مالی عوامل اجرایی و مدیریت شهری در کمک به برنامه های مسکن، توان مالی مردم در تأمین هزینه های زمین، مسکن و نیز خدمات شهری، همگی بر روند شکل گیری و ماهیت تراکم شهری و تحقق تراکم های پیش بینی شده در طرح های توسعه شهری موثر است. در دو دهه اخیر، سیاست فروش مازاد تراکم ساختمانی توسط شهرداریها، موجب ایجاد اختلال در نظام تراکم جمعیتی طرح های مصوب، سازمان فضایی شهرها و سیمای شهری شده است. علاوه بر این همین عامل باعث کمبود کاربریهای خدماتی و افزایش ازدحام شده و تبدیل به بستری جهت سوداگری زمین و مسکن گردیده است. تبعات این سیاست در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و محیطی قابل بررسی است. در این نوشتار، پس از مشخص نمودن اهداف و روش کار، تراکم از دیدگاه نظری و مبانی فروش مازاد تراکم ساختمانی در ایران مورد بحث قرار می گیرد. سپس شهر تبریز و کوی ولیعصر به عنوان نمونه موردی و مصداق کاربرد سیاست فروش مازاد تراکم مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین طرح های توسعه شهری تبریز به اختصار - از نظر تراکم پیشنهادی - مرور می گردد و اثرات گوناگون فروش مازاد تراکم در سطح محلی مورد تحلیل قرار می گیرد و نهایتاً به جمعبندی و ارائه پیشنهادات پرداخته می شود.
عوامل مرتبط با رفتارهای حامی محیط زیست در محیط شهری (مورد مطالعه: شهروندان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیت های بشر یکی از مشکلات عمد ه ی زیست محیطی است که در دو دهه ی اخیر توجه بسیاری از محافل علمی و سیاسی جهان را به خود جلب کرده است. این تحقیق با موضوع عوامل مرتبط با رفتارهای حامی محیط زیست در محیط شهری انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شهروندان 15 تا 75 ساله شهر کرج بوده است که تعداد ۱٬۶۱۴٬۶۲۶ نفر هستند که حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شد. روش تحقیق پیمایش و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است. اعتبار پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای تحصیلات، آگاهی از تغییرات آب و هوا، دانش عمومی درباره تغییرات آب و هوا، ادراک از خطر تغییرات آب و هوا، نگرش نسبت به تغییرات آب و هوا و رفتارهای حامی محیط زیست، رابطه ی معنادار وجود دارد؛ همچنین بین زنان و مردان در رفتارهای حامی محیط زیست تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده متغیرها در معادله رگرسیون، 29 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تعیین می شود و ادراک از خطر تغییرات آب و هوا، بیشتر اثر کلی را بر روی رفتارهای حامی محیط زیست دارد.
تأثیر مؤلفه های انسانی بر پراکنش افقی شهر سنندج با تأکید بر اسکان غیررسمی و روستاهای پیراشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پراکنش افقی یا همان رشد و گسترش کالبدی سریع شهرها در فضای پیرامون، پدیده ای است که امروزه بسیاری از شهرهای ایران آن را تجربه می کنند. مؤلفه ها و علل مختلفی در بروز این پدیده تأثیر دارند. در این پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر گسترش افقی شهر سنندج، به ویژه نقش محله های حاشیه ای و روستاهای نزدیک این شهر به دلیل جمعیت پذیری زیاد مهاجرین، مطالعه شده است. هدف از این پژوهش نمایان کردن نقش تحولات اجتماعی ازجمله اصلاحات ارضی و مدیریت شهری در افزایش مهاجرت و گسترش فیزیکی شهر از طریق پیدایش محله های حاشیه ای و پیوستن روستاهای اطراف به شهر سنندج است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از تصاویر سنجنده TM و OLI ماهواره های Landsat 5 و 8 استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS این تصاویر تجزیه وتحلیل شدند. درنتیجه مشخص شد که جمعیت عظیم اسکان یافته ناشی از مهاجرت، به خصوص در دهه 55 تا 65، موجب به وجودآمدن سیزده محله حاشیه نشین با وسعت 536 هکتار و سرازیرشدن جمعیت مهاجر موجب پیوستن ده روستای پیراشهری در محدوده شهر سنندج شده که از مهم ترین عوامل پراکنش افقی شهر سنندج در چهار دهه اخیر بوده است. همچنین تعداد زیادی روستا در اطراف این شهر هستند که در ادامه رشد و گسترش سریع شهر، چنان چه برنامه ای برای آن ها اندیشیده نشود، با شهر سنندج ادغام خواهند شد و شهری پراکنده با بافتی غیرمسنجم و غیرمتصل را فراهم خواهند آورد.
تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلان شهر اهواز از خدمات شهری با تأکید بر عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های اخیر ازهم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری است که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلان شهر اهواز از خدمات شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی – تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای سنجش شکاف بین مناطق هفت گانه شهر اهواز از شاخص 15 کلی و 67 مؤلفه تعیین کننده خدمات عمومی بهره گیری شده است؛ سپس با استفاده از نظرهای کارشناسان، میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی بررسی شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک الکتر استفاده شده است. نتایج مدل الکتر نشان می دهد که منطقه 3 و 4 در رده خدماتی کاملاً برخوردار، منطقه2 در رده برخوردار، مناطق 1، 6 و 7 در رده برخورداری کم و منطقه 8 در رده فقدان برخورداری قرارگرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که توزیع خدمات عمومی در سطح مناطق مادرشهر اهواز با عدالت فضایی انطباق ندارد.
واکاوی اثرات خوشه های صنعتی بر توسعه منطقه ای مورد پژوهی: خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم شکل گیری بزرگ ترین منطقه تولید و فرآوری سنگ کشور در منطقه کلانشهری اصفهان در دهه های اخیر (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) و وجود بحث های شفاهی و غیرمستند گسترده درباره تأثیرات منطقه ای آنها، کمتر بررسی دقیقی درباره این خوشه ها به ویژه در ارتباط با نقش آنها در توسعه منطقه ای اصفهان صورت پذیرفته است. با عنایت به این خلاء مطالعاتی در این مقاله هدف آن است تا میزان شدت اثرات خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان بر توسعه منطقه ای و میزان مطلوبیت آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا از پارادایم روش شناسی مختلط در این مقاله بهره گرفته شده است؛ ضمن اینکه برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) استفاده گردیده و برای این منظور با توجه به ویژگی های جامعه هدف، روش نمونه گیری چند مرحله ای (مرحله نخست روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری سیستماتیک برای مشخص نمودن واحدهای مورد نمونه گیری) انتخاب و بر این مبنا به 223 عدد از بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب از بین 1115 بنگاه موجود در آن، مراجعه شده است. در ادامه نیز از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم (به عنوان یکی از فنون مدل سازی معادلات ساختاری) برای فهم میزان شدت تأثیرگذاری و از تکنیک تبدیل مقیاس خطی برای درک میزان مطلوبیت تأثیرگذاری خوشه های صنعتی در توسعه منطقه ای بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم وجود پتانسیل تأثیرگذاری خوشه های صنعتی منتخب بر توسعه منطقه کلانشهری اصفهان، این خوشه ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هنوز دارای تأثیرگذاری بسیار مطلوب نبوده و این تأثیرگذاری در حد متوسط مانده است که این قضیه به همراه این مورد که برخلاف تصور خوشه های مذکور بیشتر در توسعه اجتماعی منطقه تأثیرگذار بوده تا در توسعه اقتصادی و نیز اینکه خوشه ها بیش تر بر مبنای ارتباطات درونی خود بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت مدیران و سرمایه های فیزیکی به توسعه منطقه ای کمک نموده است. بر مبنای ارتباطات برونی بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت کارکنان و سرمایه انسانی، نهایتاً می تواند منجر به این نتیجه شود که خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان هنوز در مرحله جنینی توسعه می باشد و از ویژگی های خوشه های صنعتی به صورت نظری و آرمانی که تاثیرگذاری مطلوب و با شدت زیادی را برای منطقه دربرگیرنده خود ایجاد می نماید، فاصله دارند.
The Green Future: Architecture + Sustainability; Green Architecture and Impacts of it on Urban Planning and Urban Design(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۳۵۲-۳۳۷
حوزه های تخصصی:
Green architecture, or green design, is an approach to building that minimizes harmful effects on human health and the environment. The “green” architect or designer attempts to safeguard air, water, and earth by choosing eco-friendly building materials and construction practices. So, green architecture is Building and structure design philosophy that aims at minimal use of non-renewable and/or polluting materials and resources in construction and use of a facility. Today, architecture finds itself at a crossroads. Building materials and new construction, along with the operation and maintenance of buildings, account for a significant sum of the world's greenhouse gas emissions. Faced with this fact, how are architects to responsibly pursue the act (and art) of building without further deteriorating the planet's environmental make-up or depleting its resources? What forms of high and low technology can be developed to curtail the injurious side of building? Can good or even great architecture be sustainable? In this paper discuss the problem such as: The Future Is Green: Architecture + Sustainability and have been surveyed Green Architecture and impacts of it on urban planing and urban design.
تحلیل جایگاه محله گرایی در کنترل رفتارهای نابهنجار شهروندی با تاکید بر مفهوم هویت سازی محلات شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۳۸-۴۰۷
حوزه های تخصصی:
ادبیات جامعه شناسی و جغرافیای شهری معاصر یکی از ویژگی های عمده کلان شهرهای کنونی را کاهش نگران کننده پیوندهای اجتماعی و اخلاقی شهروندان و کنترل رفتارهای نابهنجار شهری می داند. در واقع در کنار معیارهای متعدد تعیین کننده جغرافیایی، اقتصادی، اداری، فنی و شبکه ای، کلان شهر کانون اجتماعی- فضایی است که به تناسب افزایش جمعیت، توسعه نظام کار فنی و نیز بالا رفتن حجم انتظارات ساکنین آن، پیوسته در معرض اشکال مختلف از کاهش و یا گسست در پیوندهای اجتماعی و اخلاقی قرار دارد. بر این اساس پرداختن به مفهوم محله محوری و تحلیل جایگاه ان در کنترل رفتارهای اجتماعی از مووضعات مهمی است که لازم است در حوزه نظری مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و روش استدلال منطقی و ابزار گرداوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به این مقوله پرداخته می شود. در پایان نیز جایگاه محله محوری و برنامه ریزی محله محور در کنترل رفتارهای ناسالم و نابهنجار شهری مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
پدیدارشناختِ یوهانی پالاسما در تفاوت جایگاه ادراکات حسی معماریِ بافتهای شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۵۸-۴۳۹
حوزه های تخصصی:
فضاهای ساخته شده امروزی محصول سازوکارهایی هستند که کمتر واجد آرامش، احساس تعلق به مکان، گرمی و صمیمیت و احساس امنیت اند. اگر فضای ساخته شده را به مثابه پدیده ای چندوجهی و واجد معانی ضمنی، مبتنی بر ذهنیت ها و تجربه زیسته مردمان بدانیم که حقیقتی پنهان در لایه های مختلف انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارد، آنگاه پدیده شناسی آن رویکردی قلمداد خواهد شد که شاید بیش از هر روش علمی دیگری متضمن موفقیت در شناخت آن باشد. لذا داشتن تجربه ای چندحسی که همه راه های ارتباطی انسان با فضا را تحت تأثیر قرار دهد بر کیفیت و غنای فضای خلق شده می افزاید. اما آنچه امروزه در شهرهای معاصر در حال فراموشی است تبدیل معماری از فضای انسانی به فضای بینایی، زیبا و چشم نواز است. معماری که برای انسان و آرامش و تأمین نیازهای ادراکی و شناختی او ساخته می شد در حال تبدیل به معماری تبلیغاتی، لذت و مصرف گرایی برای مردم شده است تنها آنچه به چشم زیبا بیاید مورد توجه قرار می گیرد. در این مقاله به بررسی ابعاد پدیدارشناختی فضاهای معماری و شهری از دیدگاه یوهانی پالاسما پرداخته شده و به تفاوت جایگاه تحلیل شناختی این دو در حوزه نظری پرداخته می شود.
تأثیرات وابسته (متقابل) مهارت سیاسی و موفقیت شغلی (کارکنان) با نقش میانجی اخلاق حرفه ای؛ نمونه موردی: شهرداری بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۲۴۸-۲۳۷
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان مهارت های سیاسی را از جمله مهمترین ویژگی های هر مدیری دانست که در صورت در اختیار داشتن آن، می تواند به مدیریت مناسب تر کارکنان بپردازد. از آنجا که تاکنون مطالعات کمی در این حوزه صورت گرفته، هدف ما در این مطالعه بررسی نقش مهارت های سیاسی کارکنان بر موفقیت شغلی آنها با درنظرگرفتن نقش میانجی اخلاق حرفه ای است. جامعه آماری این مطالعه کارکنان و مدیران (رسمی و پیمانی) شهرداری بندرعباس بود که بر اساس جدول مورگان 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه به کمک ضریب آلفای کرونباخ و روایی صوری و محتوایی آن با بهره گیری از نظرات اساتید و صاحبنظران این حوزه تایید شدند. همچنین مدل و فرضیات پژوهش با کمک نرم افزار معادلات ساختاری AMOS مورد برازش سنجی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد مهارت سیاسی کارکنان با اخلاق حرفه ای، و موفقیت شغلی آنها ارتباط مثبت و معنی داری دارد. و در پایان نقش میانجی اخلاق حرفه ای نیز در رابطه مهارت سیاسی و موفقیت شغلی کارکنان تایید شد.
پهنه بندی فضایی جهت مکان یابی پایگاه اسکان موقت با رویکرد ارزیابی چند عامله در محیط GIS (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به این که ایران از کشورهای بلا خیز دنیا است، لازم است مدیریت روستایی قدرت بالایی در مواجهه با حوادث ناگوار طبیعی داشته باشد. برای این منظور، در سال های اخیر احداث پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در دستور کار سازمان پیشگیری و مدیریت بحران در شهرها و روستاها قرار گرفته است. یکی از موارد قابل توجه قبل از احداث این پایگاه ها، مطالعه، بررسی و انتخاب مکان مناسب برای استقرار این نوع کاربری است. این پژوهش با هدف مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت در مدیریت بحران، در سطح روستاهای بخش مرکزی شهرستان فاروج تهیه شده است.
روش: بر این اساس، در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، پس از گردآوری و آماده سازی لایه ها، نقشه های فاکتور فازی تهیه شد و سپس، وزن دهی معیارها و شاخص های مورد مطالعه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار Expertchoice انجام گرفت. در مرحله بعدی، لایه های اطلاعاتی (محیطی و کالبدی) در محیط نرم افزار ArcGIS، بر مبنای مدل های هم پوشانی شاخص و وزن فازی با یک دیگر تلفیق و در نهایت، از ترکیب نتایج، نقشه نهایی مکان بهینه پایگاه اسکان موقت تولید شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که 4 درصد روستاهای بخش مرکزی فاروج در شرایط کاملاً مناسب و 56 درصد در از شرایط مناسب برای مکان یابی پایگاه های اسکان موقت برخوردارند و در مقابل، 40 درصد روستاها از شرایط نامناسب برای این منظور برخوردار هستند.
محدودیت ها: نبود اطلاعات کافی در سطح روستاها، عدم دسترسی آسان به اطلاعات موجود در سازمان ها، عدم همکاری به موقع کارشناسان در تکمیل پرسش نامه ضریب ارجحیت شاخص های مکان یابی.
اصالت و ارزش ها: برنامه ریزی پیش از وقوع بحران از مسائل مهم پیش روی مدیران روستایی، به ویژه حوزه مدیریت بحران است. این پژوهش با استفاده از تکنیک های نوین در این راه گام برداشته است.
ارزیابی و الویت بندی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیکTopsis و AHP (مطالعه موردی: منطقه سه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی است و انباشت آن از اقتدارگرایی و تفکرات آمرانه، فرصت طلبی، بی اعتمادی، حس بدبینی و... جلوگیری می کند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازده گانه منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در حجم نمونه ۳۸۲ نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل های AHP و Topsis صورت گرفته است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از گام های مختلف مدل تاپسیس نشان می دهد که به جهت سطح بندی سرمایه اجتماعی در نواحی منطقه سه تفاوت وجود دارد و نواحی با طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بالا و رضایت بخش تر همچون ۲، ۱، ۱۱ و ۹ از رتبه به مراتب بهتری نسبت به سایر نواحی همچون ۴، ۶ و ۷ دارا می باشند. نتیجه گیری: در این میان، وجود عوامل سرمایه ساز در سطح نواحی همچون مساجد و حسینیه ها و ... در جهت ارتقای شاخص های سرمایه اجتماعی در منطقه سه و در نهایت شهر، استفاده گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نواحی ۴ (با ضریب ۱۵۰۸/۰) و ۶ (با ضریب ۴۹۲۰/۰) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخص های امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرح های امنیتی و گسترش نظارت بر این منطقه، تبلیغات و فرهنگ سازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی می تواند از جمله این راهکارها باشد.
بررسی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدل MIHWP (مطالعه موردی منطقه 10 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازه های کم دوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامه ریزی های دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهم ترین اقدامات می تواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت و بررسی آسیب پذیری شهرها به ویژه محدوده هایی که به صورت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده می باشد، اهمیت زیادی دارد. می توان با مشخص کردن پهنه های آسیب پذیر در برابر زلزله و با آگاهی از خسارت های ناشی از آن ها، شهرها را به گونه ای طراحی و برنامه ریزی کرد که به هنگام وقوع زلزله کم ترین آسیب به آن ها وارد شود. دراین پژوهش شاخص های کاربری زمین، عرض خیابان، تعداد طبقات، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، دانه بندی قطعات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه، نوع سازه، قدمت ابنیه، دسترسی به فضاهای باز و دوری و نزدیکی به گسل های اصلی انتخاب و با استفاده از مدل MIHWP و به کارگیری قابلیت های نرم افزار Arc GIS در محاسبه، تجمیع و روی هم گذاری داده ها و لایه نقشه های شاخص های منتخب، آسیب پذیری منطقه 10 شهر تبریز در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قطعاتی که دارای خیابان های کم عرض، تعداد طبقات و درجه محصوریت بالا، مساحت کم تر، سطح اشغال، تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، نوع سازه کم دوام، قدمت ابنیه قدیمی، فاصله زیاد تا فضای های باز و فاصله نزدیکی به گسل های اصلی بوده اند، دارای امتیاز آسیب پذیری بالایی بوده و در نتیجه آسیب پذیر نشان داده شده اند. هم چنین در محدوده منطقه، با حرکت از سمت شمال غرب به طرف مرکز و شمال شرق به میزان آسیب پذیری شهر افزوده می شود.
ارزیابی عملکرد سازمان نوسازی شهری در ارتقای محیطی (مطالعه موردی: مناطق دارای بافت فرسوده شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش وسیع فضاهای فرسوده در شهر تهران و نیز وضعیت نامساعد این فضاها، نیاز به سازمانی توانمند در برنامه ریزی و مدیریت این بافت ها را به وجود آورده است. بر این اساس در شهر تهران سازمان نوسازی، متولی بهبود وضعیت بافت های فرسوده بوده است تا به دین طریق از مشکلات بافت های فرسوده در این شهر بکاهد و برای بهبود کیفیت این فضاها در آتی برنامه ریزی نماید. این پژوهش نقش فعالیت های سازمان نوسازی در بهبود وضعیت مناطق شهری را در قالب شش شاخص (مطلوب نمودن عملکردهای مناطق شهری، بهبود کیفیت زندگی، حل مشکلات کالبدی، حل مشکلات معیشتی، نوسازی بافت های فرسوده و نوسازی ساختمان های فرسوده) بررسی می کند تا به دین طریق ابعاد مختلف اثرگذاری این سازمان روشن شود. روش تحقیق در این مطالعه، تحلیل نظرات مردم، پیرامون وضعیت عملکرد این سازمان است که با دیدگاه کاربردی تدوین گردیده است. در این پژوهش ابتدا اطلاعات لازم، با استفاده از منابع موجود در زمینه موضوع پژوهش جمع آوری شد؛ سپس برای تکمیل اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که به طور کلی عملکرد این سازمان در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارد و بهترین عملکرد این سازمان در عرصه نوسازی ساختمان های فرسوده و ضعیف ترین عملکرد نیز در زمینه حل مشکلات معیشتی بوده است. از طرف دیگر عملکرد سازمان نوسازی در مناطق 13گانه تفاوت معناداری را نشان می دهد. به دین معنی سازمان نوسازی در مناطق 15، 16، 9 و 18 عملکرد خوب و در مناطق 12، 13، 14 و 11 عملکرد ضعیفی داشته است.
ارزیابی شاخص های تعلق مکانی ساکنان بافت قدیم شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان و احساس تعلق به آن، این انگیزه را در فرد ایجاد می کند که به احیا و نوسازی همه جانبه محیط های خانگی و محلی بپردازد و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیر همراه کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش عوامل مؤثر در احساس تعلق خاطر ساکنان بافت قدیم شهر کاشان است. روش پژوهش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه خودساخته است. جمعیت بافت قدیم شهر کاشان، 44548 نفر بوده است و حجم نمونه بر طبق فرمول نمونه گیری کوکران، 384 نفر محاسبه شد. برای تحلیل پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی و پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده، بیانگر آن است که بافت قدیم شهر کاشان در حال حاضر بیانگر هویتی نیست که از ابتدا برای آن تعریف شده و تصویر ذهنی و سیمایی که از این بافت در ذهن ساکنان این بافت ها نقش بسته است، به دلیل وضعیت نابسامان و برنامه ریزی نشده، بسیار آشفته است و خوانایی، ابعاد زیباشناختی، بافت، مقیاس، شکل بافت، ردیف پنجره ها، مصالح و غیره که از مشخصه های اصلی سازنده هویت است، در این بافت رعایت نشده است. بافت نه در عمل و نه در ذهن افراد، هویت شایسته ای ندارد و نتوانسته است حس تعلق خاطر و این همانی را با افراد برقرار کند.
بررسی وضعیت آگاهی و آموزش شهروندان در استفاده از خدمات الکترونیکی (مقایسة تطبیقی مناطق 1،6 و 8 شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده شهروندان، سطح آموزش و میزان آگاهی آن ها از خدمات الکترونیکی در مناطق 1، 6 و 8 شهر مشهد و مقایسة این مناطق با یکدیگر است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامة پژوهش حاوی 41 سؤال در سه محور آموزش، آگاهی و سطح استفاده از خدمات الکترونیکی است. جامعة آماری شامل شهروندان سه منطقه از شهر مشهد است که با توجه به توزیع درآمدی، منطقه 1 منطقة برخوردار، منطقة 8 منطقة نیمه برخوردار و منطقة 6 منطقة کمتر برخوردار انتخاب شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 شهروند برآورد شد. نتایج پژوهش نشان داد سطح آگاهی، آموزش و استفاده شهروندان از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه پایین تر از سطح متوسط است. همچنین، مقایسة میانگین های آموزش، آگاهی و استفاده از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه نشان داد که وضعیت این سه متغیر بین مناطق مختلف متفاوت است و منطقة 1 که از لحاظ سطح درآمدی منطقه ای برخوردار است نسبت به دو منطقة دیگر از نظر میزان استفادة شهروندان از خدمات الکترونیکی، سطح آموزش ها و آگاهی شهروندان در وضعیت بهتری قراردارد. این سه شاخص در منطقة 8 به عنوان منطقة نیمه برخوردار نسبت به منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار در وضعیت بهتری قراردارد. در نهایت، این سه شاخص در منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار نسبت به دو منطقة دیگر در وضعیت نامطلوب تری است.
رویکرد تحلیلی پوشش داده ها در سنجش کارایی شهرهای استان اردبیل به لحاظ توزیع خدمات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درپی تعالی و تکامل دانش بشر، مفهوم کارایی، توسعه یافته و اندازه گیری مفهوم کارآیی بر اساس نظریه های مختلف امکان پذیر شده است. خدمات شهری به عنوان ابزار مدیریت توسعه شهری و عامل اصلی تداوم حیات شهری است که بدون آن زندگی شهروندان از فعالیت باز می ماند و ضعف کارکردی آن به نداشتن رفاه شهروندان منجر می شود. به دنبال گسترش روزافزون شهرها و جمعیت شهری تقاضا برای استفاده از خدمات شهری نیز افزایش می یابد که رعایت تناسب بین مؤلفه های تأثیرگذار توسعه شهری و خدمات شهری را امری اجتناب ناپذیر می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش تناسب بین مهم ترین مؤلفه های فضایی و اجتماعی- اقتصادی و خدمات شهری موجود در شهرهای استان اردبیل در قالب مفهوم کارآیی نسبی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تکنیک تحلیل پوششی داده ها (کلاسیک) و براساس برنامه ریزی آرمانی (برای نگرش آرمان خواهانه و تفکیک بیشتر کارآیی) است. نتایج کلی نشان دهنده کارآیی (نسبی) 11 شهر براساس مدل CCR-O و 15 شهر در مدل BCC-O است. در ارزیابی کارایی مقیاس شهرها، از بین شهرهای استان اردبیل تنها شهر گرمی دچار ناکارآمدی مقیاس شدید است که بیانگر نداشتن فعالیت شهر در اندازه بهینه است. سرانجام می توان استنباط کرد که براساس تحلیل های صورت گرفته و همچنین نگرش آرمانی تحلیل پوششی داده ها، شهرهای سرعین و جعفرآباد دارای بالاترین کارآیی (نسبی) بین شهرهای استان اردبیل است.