مقالات
حوزه های تخصصی:
تعاونی ها با داشتن عملکرد مناسب در کشورهای توسعه یافته سهم مهمی در توسعه مناطق روستایی داشته اند. باتوجه به اینکه تعاونی های دهیاران اهداف و مدیریت مناسب و مشارکتی دارند، به موفقیت هایی دست یافته اند؛ اما مشکلاتی نیز دارند. هدف کلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونی های دهیاران شهرستان بویین میاندشت، فِریدَن و فریدون شهر (3 تعاونی) استان اصفهان و مقایسه دیدگاه های اعضا و ارکان تعاونی ها درباره عوامل مؤثر در موفقیت و میزات تأثیر هریک از عوامل است. جامعه آماری تحقیق تمام اعضا و ارکان تعاونی دهیاران شهرستان بویین میاندشت و فِریدَن (N=91) را شامل می شود که به صورت سرشماری مطالعه شدند. اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد و مقدار آن 861/0 به دست آمد. روایی پرسش نامه نیز با استفاده از دیدگاه های هیئت مدیره تعاونی ها و استادان گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران بررسی شد. برای مقایسه دیدگاه های اعضای تعاونی از آزمون من ویتنی استفاده شد. بررسی ها نشان داد به طورکلی چهار عامل (مشارکت، مدیریت، انگیزش و ساختار سازمانی) در موفقیت تعاونی های مطالعه شده تأثیر دارد؛ اما در این بین تأثیر مشارکت بیش از دیگر عوامل است و مشارکت تأثیر بیشتری بر موفقیت در تعاونی های شهرستان های مطالعه شده داشت.
تحلیل رابطه فقر و سرمایه اجتماعی؛ مطالعه موردی: سکونتگاه های مرزی استان سیستان وبلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های واقع در مناطق مرزی به ویژه مناطق روستایی به لحاظ سرمایه اجتماعی در سطح پایینی قرار دارند. عوامل متعددی در این امر تأثیرگذار هستند؛ اما فقر از عوامل کلیدی به شمار می آید. هدف از این پژوهش، تبیین رابطه بین فقر و سرمایه اجتماعی در چهارچوب نظری طرد اجتماعی است. نوع پژوهش توصیفی تحلیلی و همبستگی است. به دلیل گستردگی جامعه آماری،382 خانوار و 136 نفر مدیر محلی از میان سه شهرستان زهک، میرجاوه و سراوان به روش کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. با استفاده از پرسش نامه، داده ها جمع آوری و به روش منطق فازی (نرم افزار متلب) و روش های آماری (SPSS) پردازش و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از میزان نسبتاً بالای سرمایه اجتماعی و فقر با درجه (628/0) و (602/0) و تأثیر منفی فقر بر سرمایه اجتماعی است. به طوری که فقر 2/79درصد از تغییرات سرمایه اجتماعی را تبیین می کند و به ازای هر واحد تغییر در میزان فقر، (890/0-) در میزان سرمایه اجتماعی تغییر ایجاد می شود. از میان شاخص های فقر، «فرهنگ فقر» و پس از آن «طرد اجتماعی» بیشترین اثرگذاری را بر روی سرمایه اجتماعی دارند. نتایج پژوهش بیانگر این است که میزان سرمایه اجتماعی در این این سکونتگاه ها، به شدت تحت تأثیر عامل فقر است. بنابراین اگر تداوم فقر توأم با روند تدریجی کاهش سرمایه اجتماعی (اعتماد و مشارکت و انسجام اجتماعی) استمرار یابد، این احتمال وجود دارد که در آینده، منطقه با ناپایداری و بی ثباتی زیادی مواجه شود که در آن صورت، کنترل آن دشوار خواهد بود.
مقایسه امنیت غذایی روستاییان با نگرش و فرهنگ تغذیه مختلف در سه منطقه آب وهوایی جنوب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع تغذیه باتوجه به نوع جامعه روستایی یا شهری می تواند به شکلی متفاوت باشد؛ زیرا تغذیه انسان از یک سو با عواملی نظیر محیط های آب وهوایی، فنی، اجتماعی اقتصادی، فرهنگی و سابقه تاریخی و از سوی دیگر با نگرش شناختی و رفتاری انسان ها مرتبط است. این تحقیق باهدف بررسی امنیت غذایی در مناطق مختلف آب وهوایی جنوب استان کرمان انجام شد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است که با روش پیمایش انجام شده و داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعه آماری را خانوارهای روستایی جنوب استان کرمان تشکیل می دهد که از بین آن ها 390 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نسخه 21 نرم افزار SPSS و تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. بنابر نتایج تحقیق، امنیت غذایی افراد مطالعه شده به طور کل در سطح ضعیفی قرار دارد؛ ضمن اینکه وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی در مناطق مختلف نیز متفاوت است. به طوری که خانوارهای منطقه سرد و معتدل امنیت غذایی بالاتری دارند و پس ازآن به ترتیب خانوارهای مناطق معتدل و گرم و خشک قرار دارند؛ یکی از دلایل این امر می تواند ناشی از متغیربودن تولیدات کشاورزی در طول سال در این مناطق باشد.
تأثیرات پروژه های صنعتی بر توانمندسازی جوامع محلی (مطالعه موردی: پالایشگاه شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی از مؤلفه های الگوی جدید توسعه است که امروزه در گفتمان ها و اعمال توسعه ای مفهوم مرکزی شده است و بازگوکننده رویکرد توسعه ای پایین به بالا و درون زاست. پژوهش حاضر قصد دارد تأثیرات صنعت نفت و گاز را بر توانمندی شهرستان شازند بررسی کند. توانمندی با دو بُعد عاملیت و ساختار فرصت ها و با شاخص های ظرفیت اجتماعی، اقتصادی، انسانی، اکولوژیکی، کالبدی و ساختار فرصت ها با استفاده از روش توصیف و تحلیل کمّی و ابزار پرسش نامه سنجش شد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 378 نفر با نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظرفیت اجتماعی با میانگین 51/2، اقتصادی 73/2، انسانی 49/2 بعداز احداث پالایشگاه در سطح متوسط و ظرفیت کالبدی با میانگین 06/2، اکولوژیکی 54/1 و ساختارفرصت ها 98/1 در سطح بسیارنامطلوبی قرار دارد. درمجموع میزان توانمندی جوامع تحت تأثیر پالایشگاه در سطح متوسط و رو به پایین است و تا سطح مطلوب فاصله بسیارزیادی دارد؛ به عبارت دیگر نبود تعامل مناسب بین صنعت نفت و جامعه محلی سبب بی تأثیربودن بر توانمندی جامعه محلی شده است.
سنجش و تحلیل پایداری اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه شده: شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باوجود ارتباطات درهم تنیده و متقابل بین ارکان اصلی توسعه پایدار (پایداری اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی) و اهمیت حفظ جایگاه هریک از عناصر یادشده در راستای رسیدن به توسعه پایدار، از پایداری اجتماعی به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می شود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. هدف از این پژوهش، سنجش پایداری اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین ساکنان نواحی روستایی شهرستان جوانرود است. جامعه آماری را 4هزار و 484 نفر از سرپرستان روستاهای بالای 20 خانوار تشکیل می دهد، که 253 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد پایداری اجتماعی در بین روستاییان شهرستان جوانرود با میانگین 86/3، در وضعیت مناسبی قرار دارد. همچنین در بین شاخص های مختلف پایداری اجتماعی، پنج شاخص مسئولیت پذیری، امید به آینده، احساس خوشبختی، تعامل اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با ضریب تغییرات 276/0، 282/0، 292/0، 296/0 و 306/0، بیشترین تأثیر را در پایداری اجتماعی روستاییان شهرستان جوانرود داشته اند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد 10 متغیر رابطه معناداری با متغیر پایداری اجتماعی داشته اند و درمجموع 4/73درصد از واریانس پایداری اجتماعی روستاییان شهرستان جوانرود را تبیین کرده اند. مهم ترین متغیرهای مؤثر در پایداری اجتماعی به ترتیب اهمیت عبارت اند از: درآمد، بُعد خانوار، وسایل ضروری، تحصیلات و مالکیت اراضی.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار روستایی در شهرستان چرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش، توصیفی است که از میان روش های توصیفی از پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان با تجربه کاری درزمینه خوشه های کسب وکار بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 44 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با انجام مصاحبه ساختارمند و استفاده از پرسش نامه 9 ارزشی ال ساعتی گردآوری شد. متخصصان مرتبط با موضوع، روایی پرسش نامه را تأیید کردند. پایایی پرسش نامه نیز با بررسی میزان ناسازگاری ماتریس های تصمیم به دست آمده از قضاوت هرکدام از پاسخ دهندگان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS و نسخه 11 نرم افزار Expert choic، انجام شد. نتایج نشان دادکه، از میان معیارهای بررسی شده، معیار عوامل اقتصادی بیشترین و معیار زیرساخت ها کمترین اهمیت را برای ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام داشته اند.
فعالیت های کشاورزی دهستان ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی آسیب های پیش روی کودکان کار روستایی در فعالیت های کشاورزی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار 5 تا 18 سال (934نفر) و والدین کودکانی که در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کار کودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 272 نفر تعیین شد. در بین والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه 30 نفر بودند که به صورت تمام شماری بررسی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از تأیید متخصصان بهره گرفته و. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (88/0=α). برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 18 نرم افزار SPSS استفاده شد. هرسه گروه، مشکلات بدنی (مشکلات پوستی و کمردرد و زانودرد) را به عنوان مهم ترین مشکلات عنوان کردند و بعداز آن به ترتیب مشکلات روان شناختی (عصبی و خشن شدن کودک و ازبین رفتن خلاقیت و احساس حقارت)، اجتماعی و فرهنگی (ادامه یافتن چرخه کار کودکان برای نسل های پی درپی، یادگیری کلمات توهین آمیز، عملکرد ضعیف تحصیلی) و اقتصادی (افزایش هزینه های تحصیل، افزایش هزینه های درمان خانوار) در اولویت قرار گرفتند. اگرچه نمی توان پدیده کار کودکان در محیط روستایی را حذف کرد، اما رعایت اصول ارگونومی مربوط به محیط کار می تواند میزان آسیب های وارده بر کودکان را کاهش دهد.
چندگانگی روستابودگی و بازنمایی هویت های جنسیتی در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: روستاهای بخش قوشخانه، شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات بسیاری بر این نکته اتفاق نظر دارند که با تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن فعالیت ها، ارتباطات جنسیتی در روستاها رو به تعادل است. درمقابل این پس زمینه فکری برخی از مطالعات هنوز به این معتقدند که هویت فعلی زنان روستایی به بازنمایی هایی از سنت درونی جوامع محلی برمی گردد. درواقع با هویت متکثر جنسیتی مبتنی بر چندگانگی محیط سکونتگاه های روستایی روبه رو هستیم. هدف تجربی مقاله انعکاس هویت های متفاوت فعالیت زنان و ابعاد پیچیده مرتبط با آن در 30 سکونتگاه روستایی بخش قوشخانه از توابع شهرستان شیروان است. قاعدتاً باید رویکردی کیفی با هدف بسط مدل سه گانه فضای هالفاکری در دستور کار قرار گیرد: شناخت رخدادهای اجتماعی برای استخراج گفتمان های متنوع جهانی و ملی، تبادل اطلاعات با 90 نفر از زنان محلی از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته و با اصول مندرج در روش شناسی کیو برای استخراج گفتمان های محلی و درادامه دخالت دادن هستارهای موقعیتی و طبیعی در تغییرات هویتی زنان. نتایج به دست آمده جایگاه متفاوت زنان قوشخانه را در گفتمان مردسالاری به عنوان عامل اول و گفتمان مزارع خانوادگی را به عنوان عامل دوم نشان می دهد؛ چیزی که باوجود تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن، بیانی از تداوم سنت پیشین ارتباطات جنسیتی در اذهان مردم است. همچنین کار زنان بیشتر با سازوکارهای درون خانوادگی مرتبط است تا جریان های بیرونی. ضمن اینکه عوامل موقعیتی و طبیعی نیز در به کار واداشتن زنان قوشخانه بی تأثیر نبوده است.
تجاری شدن کشاورزی در بهره برداری های روستایی و واکاوی عوامل مؤثر بر آن با رویکرد مدل سازی ساختاری و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنای عام تجاری شدن کشاورزی، کشت تخصصی، تولید فراتر از نیازهای معیشتی و فروش آن در بازار است. مطالعه حاضر به سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی در شهرستان مریوان و تحلیل علّی عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. 191 نفر از بهره برداران توت فرنگی کار شهرستان با استفاده از روش طبقه ای به عنوان نمونه آماری تعیین شدند و داده های موردنیاز با انجام عملیات میدانی گردآوری شد. روایی ابزار گردآوری، محتوایی و پایایی آن مبتنی بر اجرای مطالعه مقدماتی و آزمون های آماری صورت گرفت. سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی براساس مؤلفه های تخصصی شدن، عمقی شدن، عملکرد، عرضه بازاری و توسعه کشت از محل درآمد محصول، با رویکرد معادلات ساختاری صورت گرفت. تحصیلات، سابقه، وسعت زمین در واحد بهره برداری، شیوه های نوین آبیاری، نیروی کار مزدی، فراگیری آموزش های حرفه ای و امید به آینده شغلی، متغیرهای مستقل بوده اند. روابط درونی بین آن ها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر تجاری شدن کشت با تحلیل مسیر ارزیابی شد. سه گزینه نخست متغیرهای بیرونی و بقیه متغیرهای درونی مدل علّی ساختاری تحلیل بوده اند. استفاده از سیستم های نوین آبیاری، با بیشترین میزان، اثر مستقیم و تحصیلات اثر غیرمستقیمی بر تجاری شدن کشت داشته اند. درمجموع اثرات، وسعت زمین در واحد بهره برداری، رضایت مندی، امید به آینده و استفاده از سیستم های نوین آبیاری بیشترین و استفاده از نیروی کار مزدی، سابقه و تحصیلات، کمترین تأثیر را بر تجاری شدن کشت توت فرنگی داشته اند.
تأثیر مؤلفه های انسانی بر پراکنش افقی شهر سنندج با تأکید بر اسکان غیررسمی و روستاهای پیراشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پراکنش افقی یا همان رشد و گسترش کالبدی سریع شهرها در فضای پیرامون، پدیده ای است که امروزه بسیاری از شهرهای ایران آن را تجربه می کنند. مؤلفه ها و علل مختلفی در بروز این پدیده تأثیر دارند. در این پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر گسترش افقی شهر سنندج، به ویژه نقش محله های حاشیه ای و روستاهای نزدیک این شهر به دلیل جمعیت پذیری زیاد مهاجرین، مطالعه شده است. هدف از این پژوهش نمایان کردن نقش تحولات اجتماعی ازجمله اصلاحات ارضی و مدیریت شهری در افزایش مهاجرت و گسترش فیزیکی شهر از طریق پیدایش محله های حاشیه ای و پیوستن روستاهای اطراف به شهر سنندج است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از تصاویر سنجنده TM و OLI ماهواره های Landsat 5 و 8 استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS این تصاویر تجزیه وتحلیل شدند. درنتیجه مشخص شد که جمعیت عظیم اسکان یافته ناشی از مهاجرت، به خصوص در دهه 55 تا 65، موجب به وجودآمدن سیزده محله حاشیه نشین با وسعت 536 هکتار و سرازیرشدن جمعیت مهاجر موجب پیوستن ده روستای پیراشهری در محدوده شهر سنندج شده که از مهم ترین عوامل پراکنش افقی شهر سنندج در چهار دهه اخیر بوده است. همچنین تعداد زیادی روستا در اطراف این شهر هستند که در ادامه رشد و گسترش سریع شهر، چنان چه برنامه ای برای آن ها اندیشیده نشود، با شهر سنندج ادغام خواهند شد و شهری پراکنده با بافتی غیرمسنجم و غیرمتصل را فراهم خواهند آورد.