فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
خدمات مراکز بهداشتی - درمانی در سطح شهرها با سلامت و پیشرفت جوامع شهری ارتباط مستقیم دارد. افراد جامعه در سنین مختلف احتیاجات بهداشتی متفاوتی دارند و تأمین این نیازها در چارچوب ارایه مطلوب خدمات مراکز بهداشتی- درمانی امکانپذیر میباشد. بنابراین ارزیابی خدمات بهداشتی و درمانی در ابعاد مختلف کمی و کیفی ضرورت پیدا مینماید. در این جهت، تعیین اولویتها بر اساس روشهای علمی میتواند راه گشایی حل مسائل خدمات بهداشتی - درمانی گردد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی خدمات مراکز بهداشتی- درمانی در سطح شهر زابل با استفاده از مدل TOPSIS است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و بررسیهای میدانی میباشد. محدوده مورد مطالعه شامل مراکز بهداشتی- درمانی شهر زابل است، که به مراکز بهداشتی- درمانی روستایی و پایگاههای بهداشت شهر نیز خدمات ارائه میکند. دادهها و اطلاعات مربوط به مراکز و همچنین ارزیابی معیارهای مختلف آن با مراجعه مستقیم به مراکز بهداشتی- درمانی و نظرخواهی از مسئولین آن و شهروندان، در قالب پرسشنامه جمعآوری و مورد استفاده قرار گرفتند. مراکز مورد نظر با توجه به 6 معیار کمی و کیفی (قابلیت توسعه در آینده، تعداد امکانات، تعداد کارکنان، سهولت دسترسی، شعاع خدماترسانی، نحوه توزیع مراکز بهداشتی در سطح شهر بر اساس جمعیت تحت پوشش) با مدل TOPSISمورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از مدل TOPSIS، سلسله مراتب و اولویتبندی مراکز بهداشتی - درمانی را در سطح شهر زابل به این صورت A1>A3>A2>A4 نشان میدهد. بنابراینA1 (ولیعصر) در رتبه 1، A2 (امام رضا) در رتبه 3، A3 (حضرت رسول) در رتبه 2، و A4 (پایگاه المهدی) در رتبه 4 قرار میگیرد.
تحلیل و ارزیابی شاخص های اقتصادی- اجتماعی توسعه پایدار در محلات شهرتاریخی میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع و امکانات جامعه، یکی از معیار های اساسی توسعه پایدار به شمار میرود. دراین میان نابرابریهای منطقه ای و محله ایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله سعی شده است، علاوه بر مشخص کردن جایگاه شهر میبد در میان کشور به نابرابریهای محله ای در سطح شهر میبد نیز مورد تأکید قرار گرفته است. این مهم با استفاده از روش ""توصیفی- تحلیلی"" انجام پذیرفته است. و از مدلهای آماری مانند آزمون ویلکاکسون جهت مقایسه پایداری بین شاخص های شهر میبد با کشور، و در مرحله دوم، با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، HDI ، تکنیک امتیازد استاندارد شده و ضریب پراکندگی(C.V) با استفاده از23 شاخص اقتصادی- اجتماعی به تحلیل و ارزیابی محلات شهرتاریخی میبد پرداخته شده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که جایگاه شهر میبد در بین شهر های کشور مطلوب است اما نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان می دهد که تنها یک، ششم از محلات از وضعیت مطلوبی برخودار است ودر شاخص HDI شکاف بین پایدار ترین و ناپایدارترین محله 4/1 است. حتی در تحلیل مجموعه عوامل پایداری نیز اختلاف پایدار، 87/0 است که نشان از پراکندگی و شکاف زیاد مناطق در برخورداری از شاخص های پایداری است. در مجموع، پراکندگی فضائی محلات از بعد پایداری به این شرح است که محلات با پایداری قوی و ایده آل در جنوب و جنوب غربی و محلات ناپایدار در مرکز و شرق این شهر واقع شده اند. محلات پایدار در دستیابی به خدمات و امکانات در شرایط بهتری واقع شده و محلات ناپایدار در مرکز به علت بافت فشرده و دشواری گسترش سطح و بخشی در حاشیه به دلیل الحاق شدن به شهر و گسترش افقی، دچار ناپایداری گشته است. بنابراین دستیابی به توسعه پایدار در محلات تنها با بکارگیری راهبرد های منطبق بر نقاط قوت و ارتقاء شاخص ضعیف امکان پذیر است.
معیارهای مکان یابی پارکهای شهری برای ارتقاء محیط اجتماعی (مطالعه موردی پارک یعقوب لیث شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سبز به عنوان جزئی از نظام کالبدی شهر که انسان همواره با آن در تماس بوده و هدف از طراحی آن درحقیقت توجه به نیازهای انسانی و فرهنگی جامعه و نیز جستجوی عوامل ضروری در ایجاد فضای سبز مناسب شهری است، بنابراین، مکانیابی نادرست فضاهای سبز شهری در نهایت، به ایجاد ناهنجاریهای بیشمار اجتماعی منجر خواهد شد که لازم است در برنامه ریزی و عمران شهری و احداث فضاهای سبز رعایت ملاک ها و استاندارهای لازم برای مکان یابی آنها مدنظر قرارگیرد این تحقیق قصد دارد به بررسی دقیق این مسئله بپردازد برای این منظور معیارهای مکانیابی فضاهای سبز شهری مورد بحث واقع شده و با تحلیل دسترسی به شریانهای فرعی و اصلی نزدیکی به کاربری های سازگار و ناسازگار ماتریس مقیاس با مطالعه موردی پارک یعقوب لیث زابل به بررسی رعایت این معیارها پرداخت است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که این پارک از 7/66% سازگاری کامل در ماتریس سازگاری، 75% مطلوبیت کامل در ماتریس مطلوبیت، 40% کاملاً متناسب در ماتریس ظرفیت و 43% کاملاً مناسب در ماتریس وابستگی است.
تأثیر شورای اسلامی شهر تهران بر نگرش شهروندان تهرانی نسبت به مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران حاضر تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا نشان دهنده توزیع قدرت در جامعه مردم سالار دینی ایران و سیاست دموکراتیک کردن اداره امور محلی از ناحیه دولت است. انتظار آن است که با برخورداری از سازمان دمکراتیک محلی، شاهد گسترش نهادهای غیردولتی، افزایش مشارکت مردم در اداره امور خود و پاسخگو نمودن نهاد مدیریت امور محلی باشیم و تا اندازه زیادی به سمت توسعه یافتگی حرکت نمود. ایجاد شوراهای اسلامی شهر و روستا با چنین گستردگی و اهمیت در تاریخ ایران بی سابقه است. در پایان دهه هفتاد، با شکل گیری شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضور بی سابقه شهروندان جهت مشارکت در این شوراها شکل گرفت. اما بنا به دلایلی، مشارکت شهروندان در دوره های بعدی کاهش یافت. این تحقیق با رویکردی علمی و در چارچوب رهیافت رفتارگرایی، تأثیر عملکرد شورای شهر تهران بر نگرش شهروندان، نسبت به مشارکت سیاسی را مورد ارزیابی قرار داده است. بر این اساس، در یک پیمایش اجتماعی سوالاتی مطرح گردیده که پاسخ شهروندان ما را به یافته های علمی رهنمون ساخته است. از مهمترین نتایج این پژوهش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: در بعد شناختی، آشنایی شهروندان با وظایف شورای شهر و اقدامات آن بسیار ضعیف است. در بعد انگیزشی، تمایل به مشارکت بیشتر توسط شهروندان در شورای شهر مشاهده می شود و در بعد رفتاری حضور اندک پاسخ دهندگان در انتخابات شورای شهر مشهود بوده که با نتایج انتخابات شورای شهر نیز همخوانی دارد.
بررسی مدیریت شهری- زیست محیطی تهران در طی سه دورهی تاریخی قاجار، پهلوی، انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگوی گسترش کالبدی-فضایی شهر مراغه با استفاده از مدل های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی رشد و توسعه کالبدی یا شکل شـهر به عنوان الگوی فضایی فـعالیتهای انسان تـعریف میشود، در حال حاضر الگوی توسعه شهرها به دو دسته گسترش افقی یا پراکنده (Sprawl) و الگوی شهر فشرده (Compact) تقسیم میگردد. شواهد نشان میدهد که در دهههای اخیر شهرها به صورتی بیبرنامه رشد کرده و محدودههای شهری به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیدهاند. به همین خاطر برنامهریزان و سیاستگذاران در سراسر جهان تلاش میکنند تا با شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر، رشد آن در راستای توسعه پایدار شهری هدایت و مدیریت کنند. مورد مطالعه این تحقیق شهر مراغه میباشد، این شهر در شمال غرب کشور قرار دارد. در این تحقیق که با بکارگیری روشهای تحلیلی- تطبیقی تلاش میشود تا الگوی رشد کالبدی-فضایی مراغه در دورههای مختلف شناسایی و اندازهگیری گردد. روشهای کمی مورد استفاده شامل درجه تجمع (موران، گری)، ضریب آنتروپی، ضریب جینی، هلدرن و تراکم میباشد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان میدهد که شهر مراغه از نظر رشد کالبدی و فضایی در گذشته رشدی آرام و فشرده داشته که با شروع شهرنشینی سریع یعنی از سال 1355 تا 1365 رشد شتابان شهری تجربه کرده است بطوری که مساحت شـهر در این دوره 16.5 برابر افزایش یافـته است که از این دهـه رشد بیرویه شهری (Sprawl) رخ داده و تا دهه 1385 توسعه و گسترش شهر به صورت پراکنده ادامه یافته است، با توجه به نتایج پژوهش، برای تغییر نوع رشد شهر و دستیابی به توسعه پایدار شهری الگوی رشد فشرده به عنوان الگوی توسعه آتی پیشنهاد شده است.
آسیب شناسی نقاشی های دیواری همدان از منظر شهری
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
۶۷-۷۶
حوزه های تخصصی:
نقاشی دیواری را می توان اولین زایش راستین هنر انسان در سپیده دم تاریخ هنر دانست. نقاشی دیواری و دیوارنگاری از جمله هنرهایی است که اگرچه سابقه ای چندهزارساله در عرصه هنرهای تجسمی ایران دارد، اما در میان هنرهای معاصر با پا گرفتن مرکز زیباسازی شهرداری ها در دهه های اخیر بود که به صورت گسترده به آن توجه شده است. این پژوهش تلاش دارد تا دلایل ایجاد نقاشی دیواری در دوران معاصر را مورد بررسی قرار دهد. سپس نیازهای امروز جامعه شهری شهر همدان به نقاشی دیواری که همانا ارتقاء محیط شهری مطابق با سلیقه مخاطب عام به همراه ایجاد سرزندگی و شادابی روح شهر است را مطرح نماید. برای نائل آمدن به این هدف ابتدا تعریف صحیحی از نقاشی دیواری مطرح می شود و وجه تمایز آن با نقاشی و همچنین نقاشی های بزرگ مشخص می گردد. سپس با تمرکز بر چهار معیار توجه به فضای فرهنگی و جغرافیایی شهر، توجه به ویژگی های حیطه استقرار اثر در مکان (بررسی جنس مخاطب از نظر کیفیتی و فرهنگی)، ارتباط اثر با بستر پیرامونی، و استخدام تصویر در خدمت هدف و موضوع مورد نظر آثاری از شهر همدان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی آسیب های بصری ارائه شده در نقاشی های دیواری اجرا شده در شهر همدان را بررسی می کند و در نتیجه راهکارهای جلوگیری از آلودگی بصری که همانا بهره مندی از متخصصان هنر، اجتناب از قضاوت های غیرکارشناسانه و همچنین توجه به موقعیت و فرم و مضمون دیوار را مطرح می نماید.
تدوین سازوکار به کارگیری بازآفرینی شهری در مواجهه با بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: محله جولان شهر همدان
حوزه های تخصصی:
نواحی فرسوده شهری، بنا به سرشت خود با انواع عوارض و مشکلات مواجه هستند. ازاین رو معضل آن ها چندوجهی و چندبعدی است که در هر مورد، به شکل خاصی بروز می نماید در طی سالهای اخیر سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری در صدد ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات بافت های فرسوده شهری می باشند. افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیط شهری، ضرورت توجه به این مناطق را دو چندان کرده است. سیاست ها و برنامه های متعددی برای ارتقاء کیفی و ساماندهی این عرصه های شهری به اجرا گذاشته شده است. اجرای ناموفق طرح های بهسازی و نوسازی شهری باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه های شهری شده است که از عمده ترین رویکردها درزمینه پایداری، احیای بافت های شهری و تأکید بر رویکرد بازآفرینی است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باز زنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد به بازآفرینی و نوزایی شهری تکامل یافته و در این مسیر، گذاری را از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری تجربه کرده اند. در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف پژوهش که همانا معرفی رویکرد بازآفرینی پایدار و تحلیل میزان پایداری بافت های فرسوده و استفاده ازاین رویکرد، برای حل پایدار مشکلات این مناطق است با روش تحلیلی توصیفی و بر اساس مطالعات صورت گرفته از طریق برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنین، بر اساس متغیرهای اثرگذار بر پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و همچنین متغیرهای مربوط به کیفیت زندگی سعی شده است چگونگی بازآفرینی پایدار محله جولان همدان را در قالب برنامه ای جامع و یکپارچه ارائه نماید.
بررسی وضعیت موجود مسکن مهر و ارزیابی امکان اجرای این پروژه در محدوده بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت موجود مسکن مهر و ارزیابی امکان اجرای این پروژه در محدوده بافت فرسوده در راستای تحقق توسعه شهری و افزایش عرضه مسکن همچنین مشارکت مردم در ایجاد محیط زندگی است. این پروژه بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی و با بهره مندی از مطالعات اسنادی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل اعضای تعاونی مسکن مهر، ساکنان بافت فرسوده و مدیران و کارشناسان اجرایی پروژه مسکن مهر در سطح شهر کرمانشاه می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است و داده های جمع آوری شده، با برنامه SPSS-16 تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان داد برنامه مسکن مهر گام مهمی در جهت خانه دار نمودن اقشار کم درآمد جامعه است. از سویی به نظرمی رسد اطلاعات شفاف و روزآمدی در خصوص اجرای مسکن مهر در بافت فرسوده وجود ندارد و بیشتر ساکنان در بی خبری بسر می برند و این نشان دهنده عدم ارتباط و هماهنگی بین مسئولین امر و ساکنین بافت فرسوده است. با اطلاع رسانی به موقع از طریق رسانه های عمومی، شفاف سازی و نظارت مستمر بر دستگاه های مجری، تملک اراضی بافت های فرسوده و واگ ذاری آن به انبوه سازان می توان به نتایج مطلوب تری در جهت سیاست های جاری توسعه مسکن (مسکن مهر) درراستای توجه به بافت فرسوده به منظور توسعه شهری پایدار برداشت. از سویی اعتماد و باور به عموم مردم و مشارکت دادن تمام شهروندان در تصمیم گیری ها می تواند در ساماندهی بافت های فرسوده مورد توجه قرار گیرد.
بررسی تأثیر سیاستهای فضایی بر ساختار فضایی شهری با تأکید بر تراکم ساختمانی مطالعه موردی: تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
89 - 104
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهر می تواند بر ابعاد مختلف توسعه شهری تأثیر جدی برجای گذارد، این مسئله با توجه به مشکلات محیطی مانند آلودگی هوا، ترافیک و تغییر کاربری اراضی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مثل ایران، توجه برنامه ریزان شهری را به خود جلب کرده است. از این رو هدف این مقاله بررسی ساختار فضایی تحت تأثیر سیاست های فضایی مربوط به تراکم ساختمانی در شهر تهران به عنوان یکی از شهرهای جهان سوم است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و با بهره گیری از تکنیک های آنتروپی شانون، تراکم، آزمون T و مدل hot- spot به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون و hot- spot که در طی سال های58- 5731 انجام شده، نشان می دهد که شهر تهران دارای الگوی رشد پراکنده است. همچنین ساختار فضایی شهر تهران در هشت جهت جغرافیایی نشان می دهد که با توجه به توزیع تراکم ساختمانی و جمعیت، ساختار فضایی شهر تهران فاقد بخش مرکزی قوی می باشد؛ اما بعضی از شواهد حاکی از حرکت به سمت فشردگی نامحسوس در سال های اخیر است. الگو پراکنده می تواند تأثیرات منفی زیادی در بخش های مختلف اقتصادی _ اجتماعی و زیست محیطی به بار آورد، بنابراین ابعاد فضایی سیاست ها در برنامه ریزی تراکم ساختمانی باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی رابطه احساس امنیت و تمایل به سفرهای داخلی: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری در سال های اخیر رشد و توسعه یافته است و طبق پیش بینیهای جهانی این روند رو به رشد همچنان ادامه دار خواهد بود. اما از جانب دیگر این صنعت نسبت به ناآرامی، بیثباتی و نا امنی بسیار شکننده و حساس است. به همین علت برنامه ریزان فرهنگی تمام تلاش خود را برای حفظ امنیت گردشگران به کار میبندند. بر همین اساس تمایل به سفر ارتباط کاملی با امنیت سفر و مقصد دارد. برای آزمون این فرض، تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین احساس امنیت و تمایل به سفر صورت پذیرفت. در این مسیر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و بررسی شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن بوده است که رابطه مثبت و معنیداری میان متغیرهای جنس، احساس امنیت و انگیزه سفر با متغیر وابسته برقرار بوده است. از جانب دیگر متغیرهای سن، احساس نگرانی و تحصیلات رابطه معناداری با متغیر تمایل به سفر نداشته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که دو متغیر انگیزه سفر و احساس امنیت در مجموع 19 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند.
سنجش میزان هویت محله ای با تأکید بر نقش نهادهای مردمی در منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احیاء هویت محلهای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت بهینه و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان، همواره مورد تأکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. در این بین، ایجاد ساختار مدیریت محلهای به منظور فراهم کردن فضای مشارکتی، بواسطه شکلگیری نهادهای مردمی بویژه شورایاریها را میتوان حرکتی در این راستا تلقی کرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر به سنجش میزان هویت محلهای در منطقه هفت تهران و نقش نهادهای مردمی بویژه شورایاریها در تقویت آن پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. داده های مورد استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 500 نفر از ساکنان 15 سال به بالای منطقه 7 تهران گردآوری شده است. روش نمونهگیری مورد استفاده در این پژوهش، خوشه ای چندمرحله بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که احساس تعلق و حساسیت به محله در بین شهروندان منطقه مورد مطالعه چندان پررنگ و قابل قبول نیست. یکی از مهمترین علل این موضوع فقدان تعامل سازنده بین نهادهای مردمی و شهروندان در این منطقه است. انتظارات شهروندان منطقه از نهادهای مردمی در خصوص تقویت عوامل هویتبخش محلهها قابل توجه است. این موضوع نشان میدهد که حساسیت نسبت به محله و پتانسیل شکلگیری هویت محلهای در بین شهروندان منطقه هفت وجود دارد و در صورتی که به انتظارات آنان در این خصوص به نحو مطلوب جامه عمل پوشانده شود، وضعیت مناسبتری بر محلهها حاکم خواهد شد.
اولویت بندی چالش های اسکان غیررسمی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مطالعه موردی: محله جعفرآباد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
43 - 58
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی پدیده ای است که در زمین های از عوامل، فراتر از مکان تشکیل شده و گسترش یافته و متقابلاً بر محیطی فراتر از آن نیز تأثیر می گذارد. چاره جویی این مسئله به سیاست گذاری و اقداماتی نه فقط در سطح محلی آن، بلکه در سطح ملی نیاز دارد. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی، شناخت و اولویت بندی مسائل و مشکلات اسکان غیررسمی در شهر کرمانشاه، مطالعه موردی محله جعفرآباد می باشد. به این منظور، از روش تحقیق پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از 052 خانوار به عنوان نمونه مورد مطالعه که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند، جمع آوری گردید. یافته های پرسشنامه با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد بررسی قرار گرفته اند. در این مطالعه مسائل و مشکلات موجود در مناطق حاشیه نشینی به پنچ دسته کلی تقسیم شد. چالش های اقتصادی، چالش های اجتماعی، چالش های آموزشی، چالش های بهداشتی و چالش های مربوط به امور رفاهی، مبنای کلی این مطالعه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد، عامل اجتماعی، اصلی ترین چالش در منطقه و عوامل اقتصادی، بهداشتی، آموزشی و رفاهی در اولویت های بعدی می باشند.
ارزیابی تناسب اراضی میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا با استفاده ترکیبی از AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
69 - 80
حوزه های تخصصی:
زمین مهم ترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها می باشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهم ترین بحث ها و دغدغه های دولت های محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیم گیری های نامناسب و شتاب زده، برخی از ظرفیت های اراضی درونی و میان بافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. از این رو هدف از این تحقیق، تشخیص و شناسایی اراضی مناسب میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا و مجدد می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی_ تحلیلی است. بدین منظور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یک مدل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به منظور اولویت بندی، وزن دهی و تعیین نسبت پایندگی معیارها و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به عنوان ابزاری نیرومند در تصمیم گیری و مدیریت محیط، برای تولید، پردازش و همپوشانی لایه ها استفاده گردید. طی این فرآیند، 14 معیار و شاخصِ تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لغزش، حریم گسل، حریم رودخانه، کاربری اراضی شهری، دانه بندی قطعات، تعداد طبقات ساختمان ها، تراکم واحد مسکونی، منطقه بندی ساختمانی، تراکم جمعیت، قیمت اراضی و بافت فرسوده، در قالب شاخص های طبیعی، کالبدی و اجتماعی شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان با تولید نقشه نهایی، با جمع معیارها و زیرمعیارهای (لایه های) وزن دار به وسیله عملیاتِ ریاضی و همپوشانیِ موزون در محیط نرم افزار ArcGIS، اراضی سازگار و مناسب برای توسعه درونی شهر گرگان، به منظور پاسخ به تقاضای شهروندان برای زمین و مسکن، تعیین گردید. نقشه نهایی بیانگر آن است که، بیشترین اراضی میان بافتی سازگار و مناسب برای توسعه مجدد و میان افزا، در بافت شمال شرقی و شمال و کم ترین سازگاری و تناسب اراضی در بافت جنوب غربی، جنوب و حریم رودخانه ها قرار گرفته اند.
تحلیلی بر تاثیر صنعت حمل و نقل هوایی بر توسعه گردشگری مذهبی مورد مطالعه: فرودگاه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از انواع گردشگری است که صاحب نظران در این صنعت معتقدند به لحاظ موقعیت فرهنگی و مذهبی خاص ایران در میان کشورهای دیگر ، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه زیادی دارد . یکی از عوامل مهمی که در توسعه صنعت گردشگری به خصوص گردشگری مذهبی تاثیر گذار است صنعت حمل و نقل هوایی است . در حال حاضر با توجه به اهمیت فرودگاهها در جابجایی مسافران و در گیر بودن مسائل اقتصادی ،صنعتی ، گردشگری و...در این صنعت ضرورت دارد به بررسی نقش فرودگاه ها درتسریع فعالیتهای فوق پرداخته شود. بدین منظور در این مقاله با استفاده از اطلاعات مربوط به تعداد مسافران هوایی داخلی ورودی و خروجی ماهیانه فرودگاه مشهد(از13شهرکه دارای پرواز برنامه ای بوده اند) طی سالهای 85-1380 ،رتبه بندی فعالیتهای اقتصادی و صنعتی شهرهای مذکور ، تعداد گردشگران واردشده به فرودگاه مشهدو با کاربرد مدلهای جاذبه ،رگرسیون و سری زمانی و نرم افزار Spss وItsm به تحلیل نقش عامل فاصله درتقاضای سفرهوایی به مشهد(مدل جاذبه)،تاثیر فعالیتهای اقتصادی ،صنعتی و گردشگری در تقاضای سفر هوایی به مشهد(مدل رگرسیون)،و پیش بینی تعدادمسافران ورودی و خروجی مشهد طی سالهای 1393-1389(مدل سریی زمانی) پرداخته شده است. نتیجه تحلیل فوق مشخص می کند مهمترین عوامل موثر در تقاضای سفرهای هوایی به شهر مشهد طی سال های فوق عامل فاصله بین مشهد و سایر شهر هایی که طی سالهای فوق به مشهد پرواز داشته اند وفعالیت گردشگری بوده است.
نقش دفاتر تسهیل گری در سرعت بخشی به شهرسازی مشارکتی در بافت های فرسوده شهری (موردپژوهی: منطقه 9 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسهیل گری در حقیقت آسان ساختن و سرعت بخشیدن به فرایند یا اتفاقی است که عموماً از راه فعالیت ها و یا ساز وکارهای اجتماعی انجام می شود. از این رو، چندی است که در بافت های فرسوده دفاتری با عنوان دفاتر تسهیل گری نوسازی بافت فرسوده ایجاد شده اند،که عمده ترین و اصلی ترین وظیفه آنها برقراری ارتباط با ساکنان بافت های فرسوده، معرفی مشوق ها، تسهیلات و معافیت های موجود و حل مشکلات احتمالی آنها در زمینه های نوسازی بناها و تجمیع ساختمان ها است. روش تحقیق تحلیلی– توصیفی و نوع پژوهش کاربردی می باشد. در این پژوهش سعی می شود تا برخی از تجربیات فعالیت های انجام شده در دفتر تسهیل گری و بافت فرسوده ناحیه یک منطقه 9 تهران مطرح شود. که نشان می دهد این دفاتر توانسته اند با بسترسازی، اعتماد سازی و توانمندسازی زمینه را برای مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده را فراهم کنند. در حوزه نوسازی بافت مسکونی تا قبل از تشکیل دفاتر خدمات نوسازی، فرایندکار بصورت کاملاً خود جوش و بدون برنامه مدون، با کارایی و بازده پایین و طولانی شدن زمان آن انجام می شده است. با تشکیل این دفتر ضمن حذف بروکراسی اداری، توانسته اند شکاف بین مدیریت کلان و مردم را پر نموده و با تسهیل گری و اطلاع رسانی موفقیت خوبی در زمینه نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد نظر بدست آورند. نتایج کالبدی نشان می دهد که در مدت سه سال تشکیل دفاتر خدمات نوسازی در این محله 2419 واحد مسکونی نوساز، 521 پروانه ساختمانی، 447 پلاک تجمیعی، و حدود 114372 مترمربع نوسازی صورت گرفته است. در زمینه اجتماعی، اقتصادی نیز 4 تعاونی تولیدی که حدود 2000 نفر عضو فعال دارد، تشکیل شده است که توانسته باعث درآمدزایی و کاهش بیکاری و معضلات اجتماعی محدوده شود.
تحلیل مکانی شاخص های کیفیت زندگی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از حدود چهار دهه پیش، جامعه شناسان، سیاست مداران، اقتصاددانان و جغرافی دانان، دامنه وسیعی از روش های آماری را برای تحلیل و سنجش کیفیت زندگی افراد و گروه ها با هدف دست یابی به ابزار مفیدی برای تصمیم گیری های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد استفاده قرار دادند. در این میان جغرافی دانان، افزون بر توسعه شاخص های کیفیت زندگی، درپی شناسایی و درک الگوبندی جغرافیایی شاخص های کیفیت زندگی در ارتباط با فرایندهایی هستند که باعث شکل گیری این الگوها شده اند. این نوشتار با تکیه بر رویکرد عینی در مطالعه کیفیت زندگی با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی، به توسعه شاخص کیفیت زندگی در شهر تهران می پردازد. چهار مجموعه داده، شامل داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385، تصاویر ماهواره ای ETM+، داده های آلودگی هوا و لایه های خدمات شهری برای استخراج شاخص های کیفیت زندگی، مورد استفاده قرار گرفت. مؤلفه های استخراج شده شامل وضعیت مسکن و مهارت، دسترسی به خدمات عمومی، کیفیت محیط و وضعیت بیکاری هستند. مؤلفه های به دست آمده و شاخص نهایی کیفیت زندگی، به منظور شناسایی و درک الگوهای جغرافیایی کیفیت زندگی در شهر تهران، مورد تحلیل مکانی قرار گرفته است. نتایج تحلیل اکتشافی داده های مکانی، بیانگر وجود خوشه بندی (خودهمبستگی مکانی مثبت) و ناهمگنی فضایی در توزیع شاخص کیفیت زندگی و مؤلفه های چهارگانه آن در سطح نواحی شهر تهران است. تحلیل اکتشافی داده های مکانی، برخی از نواحی که نیاز بیشتری به مداخله عمومی مانند، تدارک برنامه های اجتماعی و زیرساخت های عمومی دارند، برجسته ساخته و می تواند سیاست گذاران را به منظور کاهش نابرابری های درون شهری هدایت کند.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار در استان کرمانشاه با استفاده ازتحلیل رگرسیونی وتحلیل سلسله مراتبی فازیFAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی همراه با مدیریت نحوه مناسبات انسان با محیط خود و منابع در دسترس، دغدغه اصلی در فرایند رسیدن به توسعه در معنی متعالی آن یعنی توسعه پایدار است.جامعیت و تعادل در برخورداری از شاخصهای توسعه پایدار و آگاهی از روند پراکنش این شاخصها امری است که امروزه در کشورهای در حال توسعه و به تبع آن در کشور ما، به علت وجود نابرابریهای موجود در میان مناطق در جهت دستیابی به توسعه متوازن به عنوان ویژگی بارز توسعه پایدار امری ضروری میباشد. در پژوهش حاضر که به شیوه «توصیفی – تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای پایداری در روند توسعه با ارزیابی حدود 40 شاخص از شاخصهای فرعی توسعه در جهت ارزیابی میزان پایداری آن در قالب شاخصهای کلی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، درمانی، ارتباطی و تجهیزات شهری در شهرستانهای استان کرمانشاه نشان داده شود. در این راستا دو هدف آگاهی از وضعیت پراکنش شاخصهای توسعه منتخب با توجه به دادههای آماری شهرستانهای استان کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP)) و میزان تأثیر شاخصهای منتخب در توسعه پایدار استان با استفاده از مدل تحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزار (SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد اولاً وضعیت پراکنش شاخصهای اقتصادی از میان شاخصهای منتخب در میان شهرستانهای استان دارای وضعیتی نابرابر است و ثانیاً رابطه عمیقی بین شاخصهای منتخب برای ارزیابی توسعه پایدار در استان و پایداری توسعه استان وجود دارد.
تحلیل سلسله مراتب مناطق شهر ارومیه بر پایه شاخص های توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فضای شهرها به عرصهی تضادهای اجتماعی بدل شدهاند و دستیابی به امکانات و منافع بیشتر، جداییگزینی اجتماعی- اقتصادی را جایگزین جدایی گزینیهای قومی- نژادی کرده است. بنابراین بحث نابرابریهای فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری کلیهی شهروندان از خدمات عمومی به یکی از مباحث جدی پیش روی برنامهریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. هدف از این پژوهش بررسی سلسله مراتب شهر ارومیه بر پایه شاخص های توسعه پایدار شهری است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. و برای ارزیابی سلسله مراتب مناطق شهر ارومیه بر پایه شاخص های توسعه پایدار از مدل تاپسیس استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد؛ به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار منطقه چهار با نمره تاپسیس 7970/ در رتبه یک (فرابرخوردار)، منطقه یک با نمره تاپسیس 2805/ در رتبه دو (برخوردار)، منطقه سه با نمره تاپسیس 1829/ در رتبه سه (نیمه برخوردار) و در نهایت منطقه دو با نمره تاپسیس 1295/ در رتبه چهار (فروبرخوردار ) قرار گرفته اند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، میزان برخورداری مناطق مختلف از خدمات شهری بصورت یکسان نبوده و مناطق کم جمعیت در مقایسه با نواحی پرجمعیت به خدمات بیشتری در داخل محدوده خود دسترسی دارند که این نشاندهنده ارتباط منفی بالا بین توزیع خدمات و جمعیت در میان مناطق میباشد. بنابراین برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در مناطق شهری ارومیه برای نیل به توسعه پایدار ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی تناسب عملکردی پارک های بانوان با استفاده از مدل AHP (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارکها و فضاهای سبز مختص بانوان، به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی عملکرد پارک های بانوان شهر تبریز با توجه به معیارهای کاربری اراضی ( کالبدی) و اجتماعی می باشد. در این راستا عملکرد پارک های بانوان تبریز با استفاده از مدل AHP، از نظر معیارهای کاربری اراضی شهری ( دسترسی، سازگاری، همجواری) و معیارهای اجتماعی ( محرمیت و نیازهای بانوان) مورد ارزیابی قرارگرفت. بررسی شعاع دسترسی بیان کننده این واقعیت است که پارک های بانوان موجود تبریز تمام محدوده شهر را تحت پوشش قرار نمی دهند و نیاز به مکانیابی و ایجاد پارک های بانوان جدید وجود دارد اما بررسی سازگاری پارک های بانوان با کاربری های همجوار حاکی از این واقعیت است که این پارک ها از نظر سازگاری در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارند. در بررسی معیارهای اجتماعی نیز مشخص شد که از منظر کاربران این پارک ها از نظر شاخص محرمیت وضعیت مناسبی ندارند و از ساختما ن های مسکونی بلند مرتبه مجاور قابل مشاهده هستند. ولی بررسی شاخص نیازهای بانوان نشان داد که این پارک ها در برآورده کردن نیازهای مختلف بانوان (همانند کاهش وزن و تناسب اندام، احساس آرامش، افزایش کارایی، افزایش روحیه شادی و نشاط ،ایجاد و تقویت جمع های دوستانه، تقویت اعتماد به نفس، توانمند سازی) عملکرد مطلوبی داشته اند. در کل نتایج نشانگر آن است که: بیشتر پارکهای بانوان تبریز دارای تناسب عملکردی متوسط (6/66) می باشند و 4/33 درصد دارای تناسب بسیار پایین می باشند.