مقالات
حوزه های تخصصی:
روستاها به عنوان نخستین هسته ها و مراکز سکونتی انسان ها پس از دوره غارنشینی تاکنون در اشکال مختلف به حیات خود ادامه داده اند. در چند دهه اخیر تحت تأثیر برخی عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور شاهد مهاجرت روزافزون روستاییان به شهرها و در پی آن گسترش شهرنشینی و زوال جوامع روستایی در کشور بوده است. از این رو توجه به زیستگاه روستایی در ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای حفظ ساختار زیستی و معیشتی آن به اقداماتی جهت بهبود کیفیت زیست و اسکان روستاییان نیاز است. قبل از هرگونه عمل در زمینه مسائل روستایی، پژوهش در مورد ساختار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی روستا و به پیروی از آن شناخت جنبه های گوناگون زندگی و فضای زیستی روستاییان ضروری به نظر می رسد. روش تحقیق، این تحقیق جزو تحقیقات پیمایشی می باشد. قلمرو مکانی این تحقیق روستاهای استان لرستان در سه پهنه آب و هوایی متفاوت می باشد. در این پژوهش، به شناخت و دسته بندی اشکال مختلف خانه و الگوهای رایج ساخت در محدوده مورد مطالعه، اشاره می گردد و به دنبال آن از لحاظ قدمت و شیوه سکونت در روستا های استان لرستان، به گونه شناسی خانه های روستایی درقالب سه گونه خانه های روستایی با سابقه کوچ نشینی، خانه های روستایی با قدمت دهقانی و خانه های متأثر از الگوهای شهری پرداخته می شود. نتایج این تحقیق می تواند برنامه ریزان و طراحان را به ارائه طرح هایی صحیح در زمینه بهبود کیفیت خانه روستایی و چگونگی استفاده به جا از امکانات موجود یاری رساند.
بررسی اثربخشی تسهیلات مالی خرد در توانمندسازی روستاییان با تاکید بر جنبه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
این مقاله تأثیرات اجتماعی تسهیلات مالی خرد به عنوان آگاهی اجتماعی سرمایه محور و رهیافتی برای رفع نابرابری و توسعه اقتصادی جوامع در چارچوب استراتژی های بهبود و الگوی اصلاح گرانه با تأکید بر جنبه انتقالی در سطح 59 روستای استان آذربایجان غربی را مورد بررسی قرار داده است. با توجه به اهمیت شفاف سازی مبانی نظری موضوع بخشی از مقاله به طور خاص به پیشینه و مبانی نظری موضوع اختصاص داده شده است. در پژوهش صورت گرفته وجود انعطاف لازم به منظور برانگیختن توان ها ، توانمندسازی و ایجاد تحرک اجتماعی جهت احیای نقش اجتماعات محلی را می توان علت اصلی موفقیت این ایده پیشرو در مباحث توسعه روستایی برشمرد. نتایج تحلیل آماری گویای تأثیرات متفاوت تسهیلات مالی بر روی شاخص اجتماعی در سه ناحیه مورد بررسی می باشد.
امکان سنجی حضور عابر پیاده در مسیرهای محلی با بهره گیری از شاخص ها و معیارهای کاربری زمین و ایمنی ترافیک جهت ایجاد پیاده راه های مطلوب (نمونه موردی: محله یوسف آباد تهران)
حوزه های تخصصی:
مسیرهای پیاده برای تبدیل فضاهای سکونتگاهی به مکان های امن و لذت بخش برای پیاده روی اختصاص داده شده اند. امروزه، سیاست های برنامه ریزی شهری به دنبال تقویت محیط های پیاده و از بین بردن موانعی است که توانایی انسان را برای پیاده روی آسان و ایمن، محدود می کند. در این پژوهش با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی، معیارها و شاخص های مؤثر در پتانسیل سنجی راه ها جهت یافتن مسیر حرکت پیاده، از جمله کاربری زمین، ایمنی ترافیکی، بررسی شده است و پس از آن از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و روش دلفی معیارها و زیرمعیارهای استخراج شده ارزش گذاری می شود. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با ارائه چارچوب خاص برای امکان سنجی ایجاد مسیرهای خاص و مناسب حرکت پیاده در میان مسیر های موجود و مفروض در جهت بهبود کیفیت فضاهای شهری گامی نو بردارد. محله یوسف آباد به عنوان مورد مطالعاتی این پژوهش در جهت ایجاد پیاده راه مطلوب با توجه به شاخص ها و معیارهایی چون کاربری زمین و ایمنی حرکت ترافیک مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت با ارزیابی های انجام شده مشخص می شود خیابان اسدآبادی، حد فاصل میدان اسدآبادی تا میدان فرهنگ بیش ترین امتیاز و بیش ترین پتانسیل جهت حرکت پیاده را دارا است و پس از آن خیابان اسدآبادی حد فاصل میدان فرهنگ تا خیابان پانزدهم در جایگاه دوم قرار گرفته است. در نتیجه با شناسایی معابر دارای پتانسیل جهت حرکت پیاده، مسئله اصلی پژوهش که جلوگیری از ایجاد مسیرهای پیاده بدون برنامه ریزی علمی و با صرف هزینه بسیار در حالی که از بازدهی و استقبال پایینی برخوردار است مرتفع شده است؛ و مسیرهای مناسب جهت تردد پیاده که می باید به آن ها توجه خاص مبذول شود و تسهیلات و امکانات لازم به آن ها تخصیص داده شود، مشخص می شود.
«بررسی تفاوت های رضایتمندی سکونتی در بافت قدیم و بافت جدید» (نمونه موردی: محله خواهر امام و محله منظریه در شهر رشت)
حوزه های تخصصی:
رضایت مندی سکونتی عامل مهمی در توصیف کیفیت زندگی ساکنان یک محیط مسکونی و همچنین عامل اصلی تحرک سکونتی است. چنانچه این نوع از رضایتمندی تأمین نگردد، محلات شامل ساکنانی خواهند بود که هیچ گونه حس تعلق و مسئولیتی در قبال محله زندگی خود نخواهند داشت، از این رو یا از محله مورد نظر نقل مکان نموده و یا به دلایلی چون مسائل اقتصادی مجبور به ادامه زندگی در آن محله با سطح نارضایتی بالا می باشند. این مقاله سعی دارد به بررسی تفاوت های رضایت مندی سکونتی در دو بافت متفاوت (قدیم و جدید) بپردازد و این مهم با شناسایی دقیق وضعیت کنونی هر محله بر اساس برداشت های میدانی، تدوین پرسشنامه و تکمیل آن ها توسط ساکنان هر محل و سپس تحلیل پرسشنامه ها از طریق تکنیک رگرسیون چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS، محقق می شود. دلیل انتخاب دو سایت منظریه و خواهر امام در شهر رشت به عنوان نمونه موردی پژوهش نیز تمایز آشکار میان این دو بافت است. این دو سایت دارای تفاوت های بارزی در نوع بافت، نوع ساکنان، نحوه معیشت و بسیاری از مسائل دیگر هستند. بافت نسبتاً جدید منظریه با سبک مدرن شهرسازی و بافت قدیمی محله خواهر امام با سبک کاملاً ارگانیک آن عاملی برای شناسایی نیازهای ساکنان هر بافت و اولویت های گوناگون آن ها در زمینه معیارهای رضایتمندی سکونتی است.
تحلیلی بر گسترش کالبدی-فضایی شهر و تعیین الگوی بهینه و پایدار رشد کالبدی شهر صالح آباد با بهره گیری از مدل های کمی
حوزه های تخصصی:
به رغم گذشت دو دهه از ورود مفهوم راهبرد های توسعه شهری در ادبیات مدیریت شهری رویکرد غالب توسعه در سیستم های مدیریت شهری کشور ما به گونه ای است که تنها در حد هدایت و راهبری طرح های هادی یا جامع شهری، تغییرات کاربری و گسترش سرمایه های فیزیکی محدود مانده است، به طوری که شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه ی خود رسیده اند. این معضل به الگوی گسترش افقی معروف گردیده و منشاً بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است. بنابراین بررسی الگوی گسترش شهرها یکی از مسائلی است که می تواند راهبرد توسعه را در افق دوردست، جهت توانمندسازی مدیریت شهری فراهم سازد. این پژوهش با در نظر گرفتن شاخص های مساحت، جمعیت، تراکم کلی مسکونی و بهره گیری از مدل هلدرن و ضریب جینی به تحلیل الگوی گسترش کالبدی- فضایی شهرصالح آباد پرداخته است. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و به صورت مطالعه ی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر به مشاهده ی مستقیم و غیرمستقیم، پرداخته شده است و هدف نهایی آن ارائه راهکارهایی جهت جلوگیری از رشد افقی یا پراکندگی شهر در راستای توسعه پایدار شهری می باشد. نتایج نشان می دهد که شهرصالح آباد در طی دهه های گذشته به صورت پراکنده رشد نموده و منجر به پدیده ی گسترش افقی یا پراکندگی شهری شده است. بر این اساس باید از الگوی گسترش متمرکز درون بافتی فشرده و در عین حال الگوی پیوسته ی قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت تا رشد کالبدی شهر روندی معقولانه تر را طی نماید.
بررسی نقش مشارکت مردمی در ارتقاء تنوع و امنیت در راستای ایجاد سرزندگی در محلات شهری(نمونه موردی:محله کلپا همدان)
حوزه های تخصصی:
سرزندگی یکی از مهم ترین کیفیات از دست رفته محله های امروز شهرهای ایران است. این کیفیت خود از اجزای کیفی و کمی زیادی تشکیل شده است که از مهم ترین آنها "تنوع و امنیت" است. در این پژوهش سعی شده تا رابطه بین مشارکت مردمی در طرح های محلی و امنیت محلات مورد سنجش قرار گیرد. شیوه انجام این پژوهش به صورت تحلیل آماری است. در این تحقیق مؤلفه های مهم در ایجاد سرزندگی (تنوع و امنیت) در محلات شهری مورد بحث قرار گرفته و به طور اخص به بررسی رابطه آن با مشارکت پرداخته شده است. در این راستا در ابتدا با استفاده از مطالعات نظری انجام شده، شاخص های سرزندگی در محلات شناسایی شده و در ادامه با استفاده از آزمون خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده به بررسی تنوع و امنیت در محله با استفاده از نوعی رویکرد مشارکتی در نمونه موردی پرداخته شده است. تکنیک ارزیابی مشارکت مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه می باشد. با استناد به مطالعات میدانی انجام شده مشخص شد که ارتباط معنی داری میان ایجاد تنوع و امنیت به عنوان عوامل سرزندگی در یک محله شهری و مشارکت مردم برای تحقق آن ها موجود می باشد.
آسیب شناسی نقاشی های دیواری همدان از منظر شهری
حوزه های تخصصی:
نقاشی دیواری را می توان اولین زایش راستین هنر انسان در سپیده دم تاریخ هنر دانست. نقاشی دیواری و دیوارنگاری از جمله هنرهایی است که اگرچه سابقه ای چندهزارساله در عرصه هنرهای تجسمی ایران دارد، اما در میان هنرهای معاصر با پا گرفتن مرکز زیباسازی شهرداری ها در دهه های اخیر بود که به صورت گسترده به آن توجه شده است. این پژوهش تلاش دارد تا دلایل ایجاد نقاشی دیواری در دوران معاصر را مورد بررسی قرار دهد. سپس نیازهای امروز جامعه شهری شهر همدان به نقاشی دیواری که همانا ارتقاء محیط شهری مطابق با سلیقه مخاطب عام به همراه ایجاد سرزندگی و شادابی روح شهر است را مطرح نماید. برای نائل آمدن به این هدف ابتدا تعریف صحیحی از نقاشی دیواری مطرح می شود و وجه تمایز آن با نقاشی و همچنین نقاشی های بزرگ مشخص می گردد. سپس با تمرکز بر چهار معیار توجه به فضای فرهنگی و جغرافیایی شهر، توجه به ویژگی های حیطه استقرار اثر در مکان (بررسی جنس مخاطب از نظر کیفیتی و فرهنگی)، ارتباط اثر با بستر پیرامونی، و استخدام تصویر در خدمت هدف و موضوع مورد نظر آثاری از شهر همدان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی آسیب های بصری ارائه شده در نقاشی های دیواری اجرا شده در شهر همدان را بررسی می کند و در نتیجه راهکارهای جلوگیری از آلودگی بصری که همانا بهره مندی از متخصصان هنر، اجتناب از قضاوت های غیرکارشناسانه و همچنین توجه به موقعیت و فرم و مضمون دیوار را مطرح می نماید.