فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
به کارگیری ملاحظات پدافند غیرعامل در ساخت شهرها و فضاهای شهری، با توجه به پیشرفت فنّاوری و تأثیر آن در گسترش سلاح های کشتارجمعی در کاهش تلفات جنگ ها بیش ازپیش احساس می گردد. در این مقاله، ساختمان های حساس و مهم شهر همدان ازنظر به کارگیری اصول پدافند غیرعامل موردبررسی قرارگرفته اند که متغیرهای موردبررسی شامل وسعت و ارتفاع ساختمان ها، اهمیت سیاسی، نظامی، امدادرسانی و اجتماعی و فرهنگی ساختمان ها و موقعیت قرارگیری آن ها در شهر همدان و ساکنان این ساختمان ها است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق در آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات جمع آوری شده عمدتاً کتابخانه ای بوده و از مطالعات میدانی نیز بهره گرفته شده است. این مقاله ابتدا به شناسایی پهنه بندی خطر در قلمرو کشور و همچنین شناسایی ساختمان های حیاتی و حساس در شهر همدان پرداخته است؛ بدین طریق می توان اقدامات پیشگیرانه ای را قبل از وقوع جنگ ها برای کاهش خسارات مالی و جانی مهم ترین ساختمان های شهر، جایی که این تلفات از بقیه نقاط شهر بیشتر است را انجام داد. نتایج تحقیق بیانگر عدم به کارگیری اصول پدافند غیرعامل در ساختمان های حیاتی و حساس شهر همدان است.
بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی و برنامه ریزی توسعه محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۱۰۰-۸۱
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر که در قالب یک مطالعه موردی و مقایسه تطبیقی انجام گرفته است، یک تحقیق میدانی از نوع پیمایشی می باشد و تکنیک تحقیق نیز پرسشنامه می باشد. در این راستا، پژوهشگر با مبنا قراردادن رویکرد رابرت پاتنام به مقوله سرمایه اجتماعی، آنرا در محلات منتخب مورد سنجش قرار داد. محله گیشا (کوی نصر) در منطقه 2، محله های یافت آباد و صادقیه و صاحب الزمان در منطقه 18 و شهرک فرهنگیان در منطقه 21 شهرداری تهران و همچنین میزان تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا را بر اساس مبانی نظری آن در همان محلات،کمّی نمود. محور تحقیق حاضر، بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی و تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا بوده است و همبستگی مستقیم و قوی میان این دو متغیر اثبات گردید. مشاهده شد هرچه سرمایه اجتماعی در محله ای بالاتر بوده، تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا در آن بیشتر بوده است.این موضوع اهمیت وجود سطح بالایی از سرمایه اجتماعی را به عنوان پیش نیاز اساسی در جهت توسعه محله مبنا اثبات می نماید. همچنین بر اساس مدل ارائه شده در این پژوهش، سرمایه اجتماعی یک پیش بینی کننده خوب برای تبیین تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا از سوی مردم است.
واسنجی و ارزیابی روش های مختلف تخمین تابش خورشیدی روزانه (مطالعه موردی: رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده تابش خورشیدی رسیده به سطح زمین (Rs) در بسیاری از علوم مانند کشاورزی و آبیاری دارای کاربرد فراوانی می باشد، اما اندازه گیری آن در تعداد کمی از ایستگاه های هواشناسی ایران انجام می شود. از این رو می توان از روش های تخمینی Rs استفاده نمود. در این تحقیق از داده های اندازه گیری شده Rs در ایستگاه رشت طی سال های 2004 تا 2006 برای واسنجی معادله ها و طی سال های 2007 و 2008 برای ارزیابی معادله ها استفاده شد و روزهای ابری و غیر ابری نیز از یکدیگر تفکیک شدند. نتایج نشان داد که برای روزهای غیر ابری معادله ساده آنگستروم مناسب تر از سایر معادله ها می باشد. همچنین نتایج نشان داد که برای روزهای ابری هیچ کدام از معادله های ارائه شده برای تخمین Rs مناسب نیستند، اما در صورت نیاز می توان با دقت کمی از معادله ساده پیشنهاد شده به وسیله آلن و همکاران (1998) استفاده نمود.
ارزیابی و اصلاح موقعیت مکانی ایستگاه های شبکة قطار شهری با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و تصمیم گیری چند معیاره (مطالعة موردی خط سه قطار شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود مزایای زیادی مانند استفاده از سوخت پاک، استقلال از شبکة راه های شهری و ظرفیت بالا در جابه جایی مسافر، در برخی موارد به علت مکان سنجی نامناسب ایستگاه ها، قطار شهری فاقد کارایی بهینه است. بنابراین، ضروری است تا در طراحی شبکة ایستگاه ها و خطوط قطار شهری- که مهم ترین وسیلة نقلیة عمومی و در عین حال پرهزینه ترین ازنظر احداث و راه اندازی است- تا حد امکان از دانش و فناوری روز استفاده کنیم. روش پیشنهادی این تحقیق شامل شناسایی معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی ایستگاه ها و به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی در وزن دهی به هریک از آن ها، استفاده از سیستم اطلاعات مکانی برای ارزیابی مکان ایستگاه ها در نقشة طرح اولیه، شناسایی ایستگاه های نیازمند اصلاح مکان و در ادامه پیشنهاد چند گزینه برای تغییر موقعیت فعلی ایستگاه های نامناسب و درنهایت به کارگیری مدل تصمیم گیری نزدیکی به گزینة ایدئال با هدف انتخاب بهترین گزینة پیشنهادی است. این روش توانست با دقت مناسب، وضعیت نقشة طرح فعلی خط سه قطار شهری تهران- حدفاصل میدان راه آهن و بزرگراه شهید صیاد شیرازی- را ارزیابی و با اعمال تغییرات محلی در شبکه، نقشة موجود را اصلاح کند. خروجی نهایی این تحقیق بیانگر بهبود کارایی شبکة قطار شهری براساس اصلاح مکان ایستگاه های نامناسب است.
بررسی نظام توزیع فضایی و تحلیل مکان گزینی پایانه های حمل و نقل اتوبوسرانی درون شهری شیراز با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP)
حوزه های تخصصی:
استفاده صحیح از زمین به عنوان یک منبع عمومی و کالایی غیرقابل بازیافت، نیازمند برنامه ریزی اصولی است. در مقابل، مکان گزینی نادرست فعالیت های شهری، زمینه ساز بروز پیامدهای منفی زیست محیطی، مالی- اقتصادی و اثرات مخرب اجتماعی است. در این راستا، مکان یابی تسهیلات حمل و نقل موضوعی بسیار مهم تلقی می شود. چرا که موقعیت این تسهیلات بر اقتصاد نواحی کلانشهری و همچنین کیفیت زندگی جوامع بهره بردار بسیار موثر است. موضوع مقاله حاضر به ارزیابی نظام توزیع فضایی و انتخاب سایت مناسب برای ایجاد پایانه های جدید اتوبوسرانی درون شهری در شهر شیراز، با توجه به ناکافی بودن پایانه های موجود است. بدین منظور با استفاده از منابع موجود و بررسی معیارهای موثر در مکان یابی احداث پایانه های اتوبوسرانی، سه معیاراصلی و پنج زیرمعیار جهت ورود به مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (Analytic Network Process) انتخاب گردید. انتخاب مناسبترین سایت پس از طی دو مرحله ی outranking در نرم افزار GIS وسپس استفاده از مدل ANP صورت گرفته است. شایان دکر است که به دلیل عدم دسترسی به نرم افزار تخصصی و موضوع تحریم نرم افزاری، محاسبات مدل به صورت دستی انجام گرفت. از میان 5 گزینه ی پیشنهادی استخراج شده در مرحله outranking، گزینه ی اول که در امتداد محور خروجی شیراز به سمت بوشهر(محور بلوار امیرکبیر) با امتیاز 347/. به عنوان مناسبترین سایت انتخاب گردید.
بازشناسی نظام معانی محیطی در محیطهای تاریخی با تأکید بر تحولات اجتماعی مخاطبان مطالعه موردی: محله صیقلان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
75 - 87
حوزه های تخصصی:
چارچوب رابطه غیرکلامی انسان_ محیط (که به ایجاد معانی محیطی و ادراک آن از سوی مخاطبان منجر می گردد) در بافت های تاریخی با توجه به جریان بطئی تحولات فیزیکی در آنها، از شرایط خاصی برخوردار است؛ چنان که در این بافت ها، بیشتر ِ تحول در شاخص های فردی و اجتماعی مخاطبان است که عامل اصلی دگرگونی در معانی محیطی محسوب می گردد. بر این اساس، سطح تحول یافتگی جامعه، می تواند مبنای تداوم پذیری معانی دیروزین و یا گونه گونی آنها در شرایط امروزین باشد. این پژوهش به کنکاش در چگونگی ادراک معانی محیطی از سوی مخاطبان و سنجش گوناگونی های آن، بر پایه تفاوت در سطح تحول یافتگی اجتماعی آنها می پردازد. فرضیات پژوهش بدین موضوع اشاره دارند که گروه های اجتماعی تحول یافته تر، بر پایه شرایط امروزین، معانی جدیدی را در مواجهه با بافت ها و عناصر تاریخی خلق می کنند، در حالی که گروه های اجتماعی کمتر تحول یافته، به دنبال کشف معانی دیروزین فضای تاریخی هستند. در این بین، گروه میانه ای نیز ضمن درک معانی دیروزین فضا، در پی بسط و تداوم آن در شرایط کنونی می باشند. روش تحقیق همبستگی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و در بخش هایی از تحقیق نیز از روش تفسیری_ تاریخی استفاده شده است. همچنین شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی_ میدانی (در محله تاریخی صیقلان رشت) بوده و داوری بر داده های گردآوری شده از طریق آزمون آماری کای دو، صورت گرفته است. یافته های پژوهش ضمن پاسخ به سؤالات تحقیق، بر این واقعیت تأکید دارند که درصد بالایی از جامعه آماری پژوهش، در گروه میانه ای قرار می گیرند که در پی تغییر بطئی معانی دیروزین و تداوم یافتن آن ها متناسب با شرایط تحولات امروزین جامعه هستند.
در جستجوی معیارهای شکل دهنده شبکه فضاهای شهری در بافت های تاریخی ایران؛ نمونه موردی: اصفهان، دردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۸۲-۶۵
حوزه های تخصصی:
هماهنگی و پیوستگی میان اجزای فضا و فعالیت های آنها در بافت های تاریخی ایران سبب می شود که این شهرها در نظر ناظر به شکل یک کل منسجم از اجزا جلوه نمایند. از سوی دیگر، ارزش های فضایی این شهرها را توالی و توجه به کیفیت های کالبدی و بصری فضاهای شهری می سازند. در این شهرها ترکیب فضاهای شهری به شکل شبکه ای از فضاهای ایستا و پویا صورت می گیرد. این ترکیب در بافتهای تاریخی ایران، شبکه ای منسجم از فضاهای شهری را تشکیل می دهد که که استخوانبندی و ساختار فضایی بافت بر مبنای آن وجود می یابد. مقاله حاضر جستاری است در پی بیان جایگاه شبکه فضاهای شهری در ساختار شهرهای تاریخی ایران. در فرآیند پژوهش از روشهای مختلف تحقیق تاریخی، مقایسه و تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای جهت تکمیل ادبیات موضوع و سپس پژوهش نمونه موردی به صورت مطالعات میدانی در بافت تاریخی محله دردشت اصفهان این فرایند را تکمیل می کند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که ترکیب سه مفهوم معیارهای کالبدی، فعالیتی و هویتی مفاهیم پایه ای در شکل گیری این شبکه را در بر دارد. در طول زمان نیز این مفاهیم موجب استمرار عملکردی شبکه فضاهای شهری در ساختار بافت های تاریخی می باشد.
مکان یابی پناهگاه در شهر سمنان با بهره گیری ابزار تحلیلی GIS و فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP با رویکرد مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در امر تصمیم گیری در مساله مکان یابی استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه همراه با سیستم اطلاعات مکانی نتایج کاراتری ارائه می دهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه یک رویکرد جدید در مکان یابی پناهگاه و کمک به تصمیم گیران و متولیان امور شهری و پدافند غیرعامل درهنگام بروز احتمالی خطر و بحران در اولویت بندی مکان های مناسب و انتخاب مکان بهینه برای احداث پناهگاه چند منظوره در سطح شهر سمنان انجام شد. از روش تاپسیس برای تعیین وزن معیارهای تصمیم و اولویت بندی نواحی شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی در شناسایی مکان های مناسب و از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در اولویت بندی مکان ها و انتخاب مکان بهینه استفاده شد. پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع روش پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مقایسات زوجی و همچنین پرسشنامه محقق ساخته تاپسیس بود که در اختیار پنج نفر از خبرگان قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو بُعد مکانی و مدیریتی در مساله مکان یابی پناهگاه چند منظوره مورد توجه قرار گرفته است.
تبیین اسکان غیررسمی از دیدگاه عدالت محیطی (مطالعه موردی: روستای محمودآباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت محیطی به مثابه رویکردی فراگیر به نابرابری، بر این فرض استوار است که یکایک شهروندان، جدای از وابستگی های زیستی و اعتقادی باید در برابر مخاطرات محیطی پدید آمده از مناسبات نابرابر اقتصادی و اجتماعی محافظت شوند. پدیده اسکان غیررسمی یکی از مباحث عدالت محیطی است. داده های موجود نشان می دهند که نابرابری های مکانی در قالب اسکان غیررسمی در ایران عمدتاً برخاسته از روند پُرشتاب شهرنشینی و مهاجرت های روستایی بوده است. کلان شهر کرجاز کانون های مهاجرپذیری کشور است که متغیرهای اقتصادی و اجتماعی متعددی در گسترش اسکانغیررسمی آن نقش داشته اند. این در حالی است که پدیده اسکان غیررسمی در روستاهای پیرامون آن نیز در حال گسترش است. رخداد نوپدیدی که پیش از این در استان سابقه نداشته است. پژوهش حاضر با رویکردی تبیینی و با بهره گیری از یافته های کتابخانه ای و داده های میدانی بر این فرض استوار است که پدیده اسکان غیررسمی روستایی به عنوان یکی از نمودهای مطالعاتی عدالت محیطی در روستای محمودآبادِ کلان شهر کرج برآیند حضور اکثریتِ مهاجرِ کم درآمد است. تحلیلیافته های استنباطی پژوهش مبتنی بر آزمون «خی دو» (۲X) در چارچوب پرسشنامه در مقیاس اسمی طیف لیکرتانجام شده است. جامعه آماری آن 2430 نفر است بر پایه فرمول کوکران، نمونه آماری 220 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند و نشانگر آن است که میان عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر در گسترش اسکان غیررسمی روستایی در روستای محمودآباد با مهاجرت، شغل سرپرست خانوار، علت انتخاب و... در این روستا رابطه وجود دارد.
واکاوی تأثیر ساماندهی و اسکان عشایربا تأکید بر بعد امنیتی (مطالعه موردی: کله کوه در ساوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی ساماندهی و اسکان عشایر با هدف توسعه و عمران جامعه ی عشایری، محرومیت زدایی و خدمات رسانی بهتر به این جامعه و همچنین ایجاد امنیت انجام می گیرد. در ایران نیز این راهبرد در طی سال های گذشته در مناطق عشایری اجرا شده و از همین رو ارزیابی آثار و پیامدهای آن به خصوص از نظر امنیتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر همین اساس در این مقاله امکان توسعه و بهبود زندگی عشایر در ایران در دو حالت کوچ و اسکان در قالب یک چارچوب مفهومی منسجم مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی اثرات حاصل از اجرای طرح ساماندهی اسکان عشایر کله کوهی در شهرستان ساوه است. داده های مورد نیاز با روش میدانی و از طریق ابزار پرسشنامه(محقق ساخته) و مصاحبه عمیق باسرپرست خانوار و همچنین روش کتابخانه ای/ اسنادی جمع آوریشده است. جامعه ی آماری تحقیق را 89 خانوارتشکیل می دهد که برای همگی آنها به روش تمام شماری توسط محقق پرسشنامه تکمیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طرح ساماندهی و اسکان عشایر کله کوهی در ساوه تا حدودی امنیت شغلی و اقتصادی در پی تحولات شغلی، ناامنی و آسیب های فرهنگی و اجتماعی در پی تغییرات فرهنگی، امنیتبهداشتی و غذایی در پی دسترسی به امکانات، رضایت از کیفیت زندگی، افزایش امنیت جانی و مالی و همچنین بهبود استفاده از مواد غذایی و باعث تغییر در الگوی کالاهای مصرفی بادوام شده است.
بررسی شاخص های توسعه پایدار محله ای منطقه 13 اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفی و کاربرد شاخصهای توسعه پایدار ضرورتی است که در کشور ما کمتر به آن توجه شده است بدین معنا که با توجه به روند سریع شهری شدن گستره وسیعی از فضاهای جغرافیایی ایران، با تعادل بنیادین در اکثر شهرها، به ویژه در کلان شهرها همراه نبوده است بررسی وضع موجود، برنامه ریزان و مدیران شهری را ناگزیر از توجه به برنامه ریزی در مقیاسهای خرد در قالب واحدها و سلولهای شهری یعنی محله ها نموده است، زیرا در این صورت است که می توان با برنامه ریزی مناسب و استفاده از منابع محلی به شاخصهای توسعه محله های شهری دست یافت. این رویکرد در پی شناخت توانایی ها و ویژگی های محله ها و ناحیه های شهری است ، طبعأ در این واکنش نیاز به مشارکت جدی مردم در برنامه ریزیهای مبتنی بر هویت محله ای است ، بر این اساس محلا ت پایدار می توانند متضمن پایداری شهر هاباشند .هدف از این پژوهش بررسی شاخصهای توسعه پایدار محلات منطقه 13 شهر اصفهان و بطور کلی شناخت تفاوتها و نا برابریها بین محلات و رتبه بندی از نظر وضعیت و سطح برخورداری از شاخصهای توسعه پایدار محله ای ونشان دادن سطوح توسعه محلا ت از نظر میزان امکانات و دسترسیها و بهره مندی می باشد. رویکرد حاکم بر این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد،که با استفاده از مدل ارزیابی تاپسیس ،شاخصهای توسعه پایدار محله ای در این پژوهش مورد تجزیه وتحلیل قرار گر فته اند. نتایج حاصل از این پژوهش ، بیانگر آن است که محله کشاورزی از لحاظ توسعه پایدار در رتبه بالاتری نسبت به محلات دیگر منطقه 13 قرار دارد ومحله باغ زیار از پایداری کمتری بر خودار می باشد. واژه های کلیدی: توسعه پایدار، توسعه پایدار محله ای؛ توسعه محله ای، منطقه 13 اصفهان
بررسی سیما و منظر محور ورودی زاهدان در شهر زابل از جنبه زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد شهرها آنچنان سریع گشته است که توجه به معیارهای مناسب شهری تا حد زیادی مورد بی توجهی قرار گرفته است، از جمله این موارد توجه خاص به کیفیت ورودی و خروجی شهرهاست. مبادی ورودی شهر زابل به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر، علیرغم اهمیتی که به لحاظ کالبدی، کارکردی و زیبایی شناسی دارد از یک سو با تجمع کاربری های ناهمگن و ناسازگار و از سوی دیگر کیفیت پایین ساخت و سازها بدون طرح قبلی در حاشیه بلافصل این محورهای شهری، فضاهای آشفته و ناهماهنگی ایجاد نموده که به لحاظ بصری بسیار آشفته است. از این رو مشاهده می گردد که ورودی های اصلی شهر زابل سازمان یافته نیستند، توزیع نامناسب کاربری ها، عدم پیوستگی در ساخت و سازها، کمبود مراکز خدماتی، وجود مشاغل مزاحم شهری، کمبود پوشش گیاهی و غیره از مشکلات ورودی این شهر است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج تحقیق حاکی از این است که بر اساس شاخص سازگاری کاربری های اراضی، 24 درصد کاربری ها در قسمت ورودی زابل- زاهدان ناسازگارند. وضعیت پوشش گیاهی (فضای سبز شهری) نیز در این ورودی بسیار ضعیف و بدون برنامه ریزی شده است. در زمینه تابلوهای اطلاع رسانی شهری بخصوص تابلوهای تجاری و خدماتی به دلیل تنوع و کثرت، دچار آشفتگی بصری است و از نظر نمای ساختمان های همجوار ورودی زابل- زاهدان 4/62 درصد واحدها بدون نما و یا تکمیل نشده هستند. در پایان پژوهش، راهکارها و پیشنهادهایی برای برنامه ریزی سیما و منظر ورودی ها و ساماندهی مشاغل مزاحم موجود در ورودی اصلی شهر زابل ارائه شده است.
راهبردهای تقویت تعاملات انسانی در طراحی محیط زندگی از منظر اسلامی مطالعه موردی: بررسی بافت کهن کرمان در دو مقیاس محله، خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
31 - 46
حوزه های تخصصی:
اگر چه بررسی و معرفی اصول تقویت تعاملات اجتماعی از موضوعات شایع در تحقیقات امروز جهانی و ایرانی است، ولیکن تاکنون مبانی نظری اسلامی-_ایرانی آن کمتر مورد تحقیقات عمیق قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد، احکام و برداشت های دینی ناشی از آیات و روایات را (با استناد به منابع و تفسیر متفکران شیعی و با توجه به مستندات تاریخ اسلامی-_ ایرانی) در تخصص معماری و شهرسازی مورد بررسی قرار داده و اصول و روش های عملی تحقق بخش برای آنها بیابد. این مقاله به منظوردر جهت شناسایی این اصول، تدوین شده و چون در حوزه مطالعات دینی قرار دارد(که از تنوع روی آورد و تعدد روش تحقیق برخوردارند) لذا برای پاسخگویئی به مسئله پژوهش از الگوی مطالعات میان رشته ای استفاده شده است. نوع روش شناسی حاکم بر پژوهش نیز، روش تحلیلی-_ منطقی است. در این راستا از میان شهرهای سنتی که از نظرجهت تعاملات اجتماعی در عین تنوعات دینی و فرهنگی قابل توجه هستند، شهر کرمان انتخاب شده است. مهمترین اصول برخاسته از مبانی و قابل مشاهده در ساختار محیط های زندگی اسلامی را می توان در کلیت شهر در عرصه هایی همچون؛ لزوم ارتقایء مشارکت مردمی در راستای تقویت تعاملات، مبنا قرار دادن شعائر دینی مانند مراسم هاات و مظاهر نمادینِ اندیشه اسلامی، لزوم رعایت حقوق سایر شهروندان در هر نوع ساخت و ساز، و توجه به اصل عفاف در طراحی فضاهای شهری دانست. در انتخاب محله اسلامی نیز، اصل همسایگی و ارتباطات و همبستگی اجتماعی از مهمترین اصول می باشند. خانه ها نیز در محله و شهر به عنوان محل آسایش و آرامش خانواده بوده و نباید استقلال و حرمت آنها با هر نوع مزاحمتِ همجواری خدشه دار شود، یا متکبرانه خودنمایئی نماید. این مطالعه به بررسی تأاثیر اجرایی راهبردها در تقویت تعاملات انسانی در جامعه دینی می پردازد. و در نهایت اصول فوق در پرتو مصادیق، مورد توجه قرار گرفته است.
تاثیرات الگوی کاربری اراضی بر توزیع فضایی آلاینده های هوای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی کاربری اراضی نشان دهنده نحوه توزیع و ترکیب افقی کاربری ها ی شهری می باشد که نقش بسیار مهمی در پراکنش آلاینده ها و کیفیت هوای شهر بر عهده دارد. تاثیر این الگو بر توزیع آلاینده ها را می توان در مکان گزینی منابع آلاینده (کاربریهای مسکونی، صنعتی، تجاری، اداری و...) و همچنین اثر گذاری آن بر توزیع سفرهای شهری و بدنبال آن آلاینده های منتشر شده از ترافیک شهری دانست. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی نقش الگوی کاربری اراضی بر تمرکز آلاینده های هوای شهر تهران با استفاده از ترکیب تکنیک های فضایی و روشهای آمار استنباطی است. آمار 16 ایستگاه سنجش آلودگی شهر تهران در سال 2010 (شامل آلاینده های CO، NO2، O3، PM10 و SO2) بعنوان متغیر تاثیر پذیر انتخاب گردیده و شاخص های الگوی کاربری اراضی (استخراج شده توسط نرم افزار FRAGSTATS)، طول شبکه معابر و درصد فضای باز به عنوان متغیرهای تاثیر گذار انتخاب گردیدند. جهت استخراج متغیرهای تاثیرگذار از سیستم بافرینگ که در روش رگرسیون کاربری اراضی (LUR) بکار گرفته می شود، استفاده گردید تا نتایج در فواصل مختلف مورد تحلیل قرار گیرند. پس از بررسی های روابط همبستگی میان تمرکز آلاینده ها و شاخص های الگوی کاربری اراضی که در سه بخش شاخص های سرزمین، شاخص های طبقات و سایر شاخص ها (شاخص های طول معابر و درصد فضای باز) صورت پذیرفت، نتایج تحقیق حاکی از آن است که بالاترین ضریب همبستگی، مربوط به رابطه میان آلاینده NO2 و طول معابر در بافر 1000 متری می باشد. بطور کلی آلاینده NO2 در مقایسه با دیگر آلاینده ها همبستگی بیشتری با شاخص های مورد مطالعه نشان می دهد که دلیل آن را می توان در تاثیر الگوی کاربری اراضی بر منابع تولید این آلاینده که عمدتاً جریانهای ترافیکی می باشد، دانست. آلاینده های دیگر مثل CO، PM10 و SO2 نیز روابط متوسطی را (بویژه در بافر 1000 متری)با الگوی کاربری اراضی نشان می دهند. کمترین میزان ضریب همبستگی نیز میان آلاینده O3 و شاخص های الگوهای کاربری اراضی مشاهده می شود که دلیل آن را می توان در نحوه شکل گیری و واکنشهای متفاوت این آلاینده نسبت به آلاینده های دیگر دانست.
بررسی و تحلیل الگوی رفتاری گردشگران در دسترسی به جاذبه های شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از مدیریت تصویر و ذهنیت گردشگران از شهر، ریشه در میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد و جاذبه های گردشگری دارد چرا که این مرحله از مسافرت نه تنها آثار مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی برای مهمانان و میزبانان در پی دارد، بلکه مهم ترین وجوه برنامه ریزی و بازاریابی گردشگری را نیز در بر می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی گردشگران به جاذبه های شهر شیراز، در راستای تحلیل تصویر ذهنی گردشگران و میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد گردشگری و تعیین الگوی حرکتی آنان در سطح شهر پرداخته است و از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان ابزاری مفید در تلفیق و تولید اطلاعات مکانی استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش، میدانی و توصیفی تحلیلی بوده و داده های اولیه به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه تهیه و به پایگاه داده در GIS تبدیل گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی رفتاری گردشگران در شهر شیراز بهینه ناست به گونه ای که میانگین طول مسیر انحرافی که گردشگران در سطح شهر شیراز طی می نمایند، 13 کیلومتر است. در این پژوهش با استفاده از اصول و ضوابط شهرسازی و گردشگری، بهینه ترین مسیرها و سطوح گردشگری در شهر شیراز پیشنهاد شده است.
مطالعه شرایط اقلیمی برای توسعه توریسم با استفاده از شاخص TCI(نمونه موردی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از شاخص اقلیم توریستی میکزکوفسکی (TCI) ، به ارزیابی اقلیم توریستی استان آذربایجان شرقی پرداخته شده است. این شاخص به شکلی سیستماتیک شرایط اقلیمی را برای توریسم مورد ارزیابی قرار می دهد. برای محاسبهً این شاخص پارامترهای میانگین حداکثر ماهانهً دمای روزانه، حداقل رطوبت نسبی، میانگین رطوبت نسبی روزانه، بارش، کل ساعات آفتابی و سرعت باد مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش شاخص مورد نظر برای 9 ایستگاه سینوپتیک استان آذربایجان شرقی برای یک دورهً 20 ساله (2010- 1990) محاسبه و نتایج حاصله به محیط GIS وارد شد. سپس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، پهنه بندی از شرایط اقلیم گردشگری استان در ماه های مختلف انجام گرفت. نقشه های حاصله نشان می دهد که اقلیم گردشگری استان آذربایجان شرقی دارای تنوع زیادی می باشد. به طوری که ماه های اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد و شهریور دارای بهترین شرایط از نظر آسایش اقلیمی گردشگران می باشد و ماه های آذر، دی، بهمن و اسفند دارای بدترین شرایط از این نظر هستند.
تحلیل توزیع فضایی کیفیت زندگی در محله ها شهر چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول چند دهه اخیر، توسعه بی رویه شهر نشینی، مهاجرت، ازدیاد جمعیت و تغییر در شیوه زندگی، دگرگونی بیشتر در ساختار زندگی شهری را فراهم آورد و سبب زوال کارکردهای بافت سنتی گردید. در این میان کیفیت زندگی به عنوان راهی برای مقابله با این دگرگونی ها از سوی سیاست گذاران و برنامه ریزان در سطوح بین المللی و ملی مطرح گردید. در پژوهش حاضر به منظور سنجش کیفیت زندگی در محله های 14 گانه شهر چالوس، از روش های توصیفی- تحلیلی، و تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون استفاده شده است. با توجه به جمعیت 45625 نفری شهر در سال 1385، بر اساس جدول مورگان و کرجسی، نمونه ای با حجم 380 نفر تعیین و به همین تعداد پرسشنامه هایی تهیه و در بین محله های شهر توزیع شد. ضریب آلفایی کرونباخ 0.803 نشان دهنده روایی بالای پرسشنامه بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد شهروندان نسبت به شاخص ها تا حدودی راضی اند و کیفیت زندگی در شهر چالوس متوسط و نسبتاً زیاد است. محله 10 با بیشترین میزان رضایت مندی، و کیفیت زندگی بالا، مطلوب ترین محله و در مقابل محله 14 با کمترین میزان رضایت مندی و کیفیت زندگی پایین، نامطلوب ترین محله مشخص شد. در اکثر محله ها، دو شاخص ارتباطی – حمل و نقل و دسترسی- خدماتی بیشترین نارضایتی و شاخص همبستگی اجتماعی بیشترین رضایت مندی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. ضریب رگرسیون(β)، نشان داد که بیشترین تأثیر علّی بر کیفیت زندگی در شهر چالوس مربوط به شاخص محیطی با ضریب تأثیر 127/0 است.
ارزیابی سیاست های توسعه پایدار در بخش حمل و نقل شهری با استفاده از مدل های سیستم پویایی؛ مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۹۴-۲۸۱
حوزه های تخصصی:
گسترش حمل ونقل شهری پیامدهایی از قبیل نرخ فزاینده تصادفات رانندگی، مصرف بی رویه انرژی های فسیلی، تولید آلاینده های مخرب سلامت انسان و محیط زیست و هزینه های کلان ناشی از این موارد را به دنبال دارد. ازاینرو، افزایش نیاز روزافزون به توسعه بخش حمل ونقل به عنوان یکی از ارکان اساسی توسعه یافتگی ضرورت دستیابی به حمل ونقل پایدار را تقویت می نماید. در این راستا، شناسایی و اولویت دهی به سیاست های توسعه پایدار حمل ونقل بسیار حایز اهمیت است. در مقاله حاضر تلاش گردیده با استفاده از مدل های سیستم پویایی وضعیت حمل ونقل شهر مشهد مدلسازی شود. در ادامه، تعداد 20 سناریو در پنج گروه سیاستی جهت ارزیابی توسعه پایدار حمل ونقل شهری برای افق 20 ساله درنظرگرفته شده و بر مبنای نتایج آن، سیاست های موردنظر در سال طرح اولویت دهی شده است. در این ارزیابی مشخص گردیده سیاست های هم پیمایی، کاهش خودروهای فرسوده و افزایش کیفیت وسایل نقلیه همگانی، بیشترین تاثیر را بر روی شاخص های پایداری گذاشته و توانسته معضلات ناشی از حمل ونقل را طی 20 سال آینده کمینه نماید. به نظر می رسد، پیشنهادات ارائه گردیده در این مقاله در تصمیم گیری گردانندگان حمل ونقل شهری جهت دستیابی به حمل ونقل پایدار موثر واقع شود.
ارزیابی میزان احساس امنیت شهروندان در شهرهای جدید، مورد پژوهی: شهر جدید اشتهارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۳۳۴-۳۱۷
حوزه های تخصصی:
امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت بستر ساز توسعه جوامع انسانی است و سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقاء امنیت و احساس ناشی از آن است. حضور مردم در فضای عمومی شهر مستلزم احساس امنیت از سوی آنان است. یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی (احساس عدم امنیت) است. در تحقیق از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در داخل ناحیه شهروندان به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و در مرحله دوم در داخل مناطق شهر جدید اشتهارد با توجه به تعداد محلات هر منطقه به تناسب محلاتی جهت نمونه گیری انتخاب شدند. برای سنجش پایایی ابزار سنجش از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای کرونباخ برای سنجش احساس امنیت در شهرهای جدید با تعداد 50 گویه (0.94=a) به دست آمد. جهت اعتبار گویه های به دست آمده و به کار گرفته شده در تحقیق در سنجش احساس امنیت، از اعتبار صوری استفاده شده است. و به منظور توصیف و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تفاوت میانگین ها (t.test) و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. انتظار می رفت اشتهارد به عنوان یک شهر جدید واجد مولفه های اساسی امنیتی باشد و این انتظار خود از آنجا مایه می گرفت که شهر جدید بر اساس برنامه ریزی همه جانبه و با لحاظ معیارهای مورد نظر ساخته می شود و تکوین و رشد می یابد. نتایج تحقیق نشان می دهد انتظار فوق چندان برآورده نشده است که می تواند متاثر از شرایط اجتماعی کل جامعه و مهاجرپذیری شهر باشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بین احساس امنیت و شاخص هایی همچون سرمایه اجتماعی، عملکرد رسانه ها،نقش نیروی انتظامی، پایگاه اجتماعی افراد رابطه معناداری وجود دارد، بنابراین تمامی فرضیه های تحقیق تایید گردیده است.
بررسی آثار محیط زیستی توسعة شهری و خدماتی در شهر بندرعباس با به کارگیری مدل تخریب و پیشنهاد راهکارهای مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین پتانسیل توسعة بخشی از شهر بندر عباس با به کارگیری مدل تخریب و قابلیت های تحلیل مکانی سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. در این راستا، ابتدا محدودة مطالعاتی به 149 سلول شبکة 900 هکتاری (6×6 سانتیمتر در نقشة 1:50000) تقسیم و سپس، بر اساس مدل تخریب، ضرایب تخریب برای واحدهای شبکه محاسبه شد. آسیب پذیری بوم شناختی با به کارگیری نقشه های بیوفیزیکی محاسبه و درجه بندی شد. سپس، با شناسایی عوامل تخریب و محاسبة تراکم فیزیولوژیک، ضرایب تخریب در کلیة واحدهای نشانزد محاسبه شد.
نتایج نشان می دهد 130 واحد، یعنی 23 /87 درصد از کل شبکه نیازمند بازسازی است و تعداد 18 واحد، یعنی 07/12 درصد از کل شبکه اقدام های حفاظتی نیاز دارد. در محدودة مورد مطالعه، مناطق مستعد توسعه درصد بسیار ناچیزی را به خود اختصاص داده اند (67/0 درصد از کل شبکه). تدوین و اجرای آموزش های محیط زیستی برای بهره برداران، جلب مشارکت آن ها، ایجاد تشکیلات مدیریت محیط زیست در بخش صنایع، ارزیابی توان محیط زیست و نظارت بر حسن اجرای طرح های آمایش استانی، و نیز مطالعات ارزیابی آثار توسعه، به عنوان راهکارهایی برای جلوگیری از تخریب پیشنهاد شد.