علیرضا عرب عامری

علیرضا عرب عامری

مدرک تحصیلی: دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

عناصر فرهنگی آینه های دردار اثر هوشنگ گلشیری و ترجمه آن بر پایه دیدگاه ایویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه آینه های دردار مرایا الذات عناصر فرهنگی الگوی ایویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 315 تعداد دانلود : 248
رمان آینه های دردار اثر هوشنگ گلشیری یکی از آثار ادبیات معاصر فارسی است که عناصر فرهنگی بسیاری در خود جای دارد. این رمان در سال 2004 م به قلم سلیم عبدالأمیر حمدان با نام «مرایا الذات» به عربی ترجمه شد. هدف از این پژوهش، بررسی انتقال عناصر فرهنگی این رمان از فارسی به عربی بر پایه الگوی ولادیمیر ایویر (1987) و راهبردهای ترجمه این گونه واژه ها و عبارتها و نیز بررسی میزان بسامد هر یک از راهبردها و میزان موفقیت مترجم است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است، برای این کار از طبقه بندی پنج گانه نیومارک (1988) و نیز نمونه کار هاشمی و غضنفری مقدم (1393) در تکمیل طبقه بندی آن بهره بردیم. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در این رمان، مؤلفه اصطلاحات با 95 مورد، پربسامدترین و مؤلفه های لعن و نفرین، دشنام و ناسزا با هیچ مورد کم بسامدترین است. نیز نتایج آماری راهکارهای ترجمه عناصر فرهنگی این رمان نشان می دهد که جایگزینی با بسامد 50 و 57% و وام گیری با 20 و % 23 بیشترین راهکار به کاررفته مترجم است و این نشان از آن دارد که حمدان از روش تلفیقی وام گیری به همراه تعریف بهره نبرده و عبارتها را برای خواننده در درون متن یا پاورقی تعریف نکرده است، ولی نکته مثبت ترجمه او کاربرد اندک ترجمه تحت اللفظی و حذف و به کارنبردن مؤلفه افزوده سازی است.
۲.

واکاوی ترجمه اصطلاحات بر پایه صافی فرهنگی (موردپژوهی: ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از رمان های شازده احتجاب و آینه های دردار هوشنگ گلشیری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صافی فرهنگی ترجمه اصطلاحات راهکارها شازده احتجاب آینه های دردار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 826 تعداد دانلود : 594
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایه مفهوم «تصفیه» بازتعریف می کند بر پایه نظریه زبان شناسی سازگانی نقش گرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافی های زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی می گذراند. حال به گونه ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، می توان انتظار داشت که نتیجه کار او به طور نسبی به سوی ترجمه پذیرفتنی گرایش پیدا می کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی در پی آن است که شیوه کاربرد صافی فرهنگی را در ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از دو رمان «شازده احتجاب/ الأمیر احتجاب» و «آینه های دردار/ مرایا الذات» هوشنگ گلشیری که سرشار از تعبیرهای اصطلاحی است، ارزیابی کند و نشان دهد نحوه کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجم این دو اثر به چه میزان با ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب دارد. به این منظور راهکارهای کلی مترجم در ترجمه این دو رمان را به چهار بخش تقسیم کردیم: 1- رویکرد سلبی (حذف عبارت اصطلاحی)، 2-کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل یابی»، 3- کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل سازی» و 4- انتقال لفظ گرا (ترجمه تحت اللفظی) اصطلاح مبدأ به زبان مقصد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که مترجم، بافت فرهنگی تقریباً مشابهی را در نظام مقصد پیاده کرده است و از میان راهکارهای به کار گرفته، معادل یابی فرهنگی (2/59 درصد) پربسامدترین و حذف (3/2 درصد) کم بسامدترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
۳.

استخراج الگوی زهکشی دامنه ها در نواحی فشرده جنگلی جنوب بهشهر با استفاده از داده های فرکانس پایین راداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی زهکشی تصاویر راداری جنگل متراکم بهشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 154 تعداد دانلود : 632
الگوی شبکه زهکشی از بارزترین لندفرم های سطح زمین محسوب می گردد که تحت تاثیر فرآیندهای دامنه ای شکل می گیرند و گسترش مکانی این عارضه به میزان عملکرد این فرآیندها بستگی دارد. هدف از این پژوهش قابلیت سنجی داده های فرکانس پایین راداری در استخراج الگوی زهکشی دامنه ها در نواحی فشرده جنگلی می باشد، بدین منظور به ارزیابی مقایسه ای مدل های رقومی ارتفاعیASTER،SRTM و مدل رقومی ارتفاعی حاصل از داده های فرکانس پایین راداریPALSAR در استخراج شبکه های زهکشی پرداخته شده است. ابتدا مدل های رقومی ارتفاعی در محیطArchydro اصلاح و شبکه های زهکشی در محیطArcGIS10.2 استخراج گردید. جهت استخراج شبکه های زهکشی از آستانه های سلولی ۱۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ استفاده گردید. طبق نتایج مدل رقومی ارتفاعی داده های فرکانس پایین راداریPALSAR با آستانه سلولی ۱۰۰ با استخراج ۸۰۲۵۳۲۶ متر آبراهه بهترین دقت را نسبت به مدل های رقومی و آستانه های سلولی دیگر داشته است. نتایج بررسی تراکم زهکشی نیز نشان داد که در مدل رقومی ارتفاعی حاصل از داده های راداریPALSAR ۷۱/ ۱۰۲۶ کیلومتر مربع (۸۳/۷۰ درصد) از منطقه مطالعاتی در طبقه تراکم خیلی زیاد ( بیش از ۸) قرار گرفته است که این موضوع بیانگر کارایی بالاتر مدل رقومی ارتفاعی حاصل از داده های فرکانس پایین راداریPALSAR در استخراج شبکه های زهکشی می باشد. نتایج بررسی تراکم زهکشی استخراج شده در مناطق جنگلی فشرده نشان داد که از کل مساحت ۰۶/۷۱۷ کیلومتر مربع جنگل های فشرده در منطقه، بر اساس نتایج حاصل از مدل رقومی ارتفاعی فرکانس پایین راداری، ۶۲/۷۳ درصد (۹۷/۵۲۰ کیلومتر مربع) از مساحت جنگل های فشرده در کلاس تراکم زهکشی بسیار بالا (بالاتر از ۸) قرار گرفته است در حالی این مساحت در مدل رقومیASTER، تنها ۰۳۳/۰ درصد (۲۴۰/۰ کیلومتر مربع) و در مدل رقومی ارتفاعیSRTM، ۶۷۲/۰ درصد (۸۲۷/۴ کیلومتر مربع) می باشد که این موضوع نشانگر توانایی داده های فرکانس پایین راداری در نفوذ از مناطق جنگلی و استخراج شبکه های زهکشی زیر جنگل با دقت بالا می باشد.<br /> <em> </em>
۴.

ارائه الگوی بهینه توسعه کالبدی شهرهای بیابانی با تأکید بر عوامل ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی توسعه شهری مناطق کویری توپوگرافی مدل AHP-TOPSIS دامغان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 487 تعداد دانلود : 410
  با توجه به این که گسترش فیزیکی شهرها باعث مواجه شدن آنها با واحدهای توپوگرافی و ژئومورفولوژیک اطراف آنها می گردد و با توجه به پویایی این واحدها، اگر توسعه فیزیکی شهر در جهات مناسب صورت نگیرد، باعث بهم خوردن تعادل دینامیک محیط گردیده و ممکن است باعث خسارت شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک و ارائه جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان می باشد. بدین منظور ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی تعیین حدود گردید در گام بعدی عوامل موثر در توسعه فیزیکی شهر با استفاده از مرور ادبیات تحقیق و بررسی های میدانی گسترده تعیین و در محیط ArcGIS10.1 تهیه گردید. در مرحله بعد عوامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دار شده و سپس با استفاده از مدل TOPSIS جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان به دست آمد. طبق نتایج عوامل کاربری اراضی، شیب و موانع ژئومورفولوژیک بیشترین تأثیر را در توسعه فیزیکی شهر دامغان داشته اند. نتایج پژوهش بیانگر این است که جهات غربی و جنوب غربی به ترتیب با کسب (۸۶۷۹/۰، ۵۷۹۲/۰ ) امتیاز به عنوان مطلوب ترین و جهات جنوب و شمال به ترتیب با کسب (۰، ۰۳۷۳/۰) امتیاز به عنوان نامطلوب ترین جهات توسعه فیزیکی شهر شناخته شدند. در مناطق جنوبی کفه های رسی و نمکی و هجوم ماسه های روان به اماکن مسکونی و تجهیزات شهری و در مناطق شمالی سیلاب های مخروط افکنه و سیلاب های محلی از موانع اصلی ژئومورفولوژیک توسعه شهر می باشد و در مقابل بخش های غربی و جنوب غربی به علت داشتن شیب و لیتولوژی مناسب، عدم وجود موانع ژئومورفولوژیک و همچنین عدم وجود کاربری کشاورزی جهت توسعه فیزیکی شهر مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری در زمینه توسعه فیزیکی شهر کمک نماید.
۵.

کارایی آنالیز کمی پارامترهای ژئومورفومتریک در تهیه نقشه حساسیت فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه منج)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 246 تعداد دانلود : 275
ژئومورفومتری زیرمجموعه ای از ژئومورفولوژی است که دارای رویکرد اندازه گیری کمّی و کیفی عوارض سطح زمین می باشد. ژئومورفومتری شبکه زهکشی در فهم فرآیندهای تشکیل دهنده لندفرم ها، خواص فیزیکی خاک و ویژگی های فرسایشی آن بسیار مهم است. در این پژوهش با استفاده از آنالیز پارامترهای ژئومورفومتریک و روش های فاکتور ترکیب و VIKOR به اولویت بندی فرسایش پذیری زیرحوضه های حوضه آبخیز منج در استان چهارمحال و بختیاری که یک منطقه حساس به فرسایش می باشد، پرداخته شده است. بدین منظور از مدل رقومی ASTER با دقت 30 متر و ArcGIS برای استخراج و آنالیز 22 پارامتر ژئومورفومتریک که شامل پارامترهای پایه، خطی، شکلی و توپوگرافیک است، استفاده گردید. به منظور صحت سنجی روش ها از مقادیر عددی فرسایش ویژه استخراج شده برای هر یک از زیرحوضه ها استفاده شده است. طبق نتایج پارامترهای تراکم زهکشی، شیب و عدد نفوذ بیشترین تأثیر را در فرسایش پذیری داشته اند. نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها نشان داد که در هر دو روش زیرحوضه 1 دارای بیشترین حساسیت به فرسایش است که علت آن بالا بودن مقادیر پارامترهای خطی و توپوگرافیک و پایین بودن مقادیر پارامترهای شکلی در آن می باشد. پس از اولویت بندی زیرحوضه ها، حوضه منج با مساحت 707/70 کیلومترمربع، از لحاظ حساسیت به فرسایش به 3 کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد و متوسط در مدل فاکتور ترکیب و به چهار کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم در مدل VIKOR طبقه بندی گردید. مقایسه نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها با مقادیر عددی فرسایش ویژه اندازه گیری شده برای هر یک از زیرحوضه ها نشان داد که پارامترهای ژئومورفومتریک دارای کارایی بالایی در شناسایی مناطق حساس به فرسایش بوده و همچنین روش VIKOR دارای دقت پیش بینی بالاتری نسبت به روش فاکتور ترکیب است.
۶.

آنالیز مؤلفه های مورفومتری نبکاها و معرفی مناسب ترین نوع آن برای تثبیت ماسه های روان با استفاده از الگوریتم ELECTRE (مطالعه موردی: ریگ چاه جام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان زایی ماسه های روان تثبیت گونه های گیاهی روش ELECTRE

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 675 تعداد دانلود : 199
یکی از بحران های اکولوژیکی جهان، پدیده بیابان زایی است. مهار این بحران، به شناخت و درک صحیح از عامل ها و فرایندهای آن نیازمند است. بیابان زایی، به کاهش استعداد زیست محیطی و نابودی منابع طبیعی و زیست بوم ها (اکوسیستم ها) گفته می شود که عوارض منطقه ای و فرامنطقه ای آن، بر جنبه های زندگی انسان تأثیر می گذارد. وضعیت بحرانی بوم شناختی در مناطق خشک و نیمه خشک بیابانی از یک سو و بهره برداری بی رویه انسان از سویی دیگر، موجب گسترش بیابان ها شده و مشکلی بزرگ در سطح ملی ایجاد کرده است. راه حل آن، پیش بینی تغییرات محیط طبیعی با پایش مداوم و فراکافت (تجزیه و تحلیل) داده هاست. هدف این پژوهش، مقایسه نبکاهای ریگ چاه جام و معرفی مناسب ترین نوع آن برای تثبیت ماسه های روان با استفاده از آنالیز مؤلفه های مورفومتری نبکا از طریق الگوریتم ELECTRE است. این الگوریتم، یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره است که ضمن ترکیب معیارهای کمی، کیفی و وزن دهی متناسب با هر معیار، در انتخاب بهترین گزینه به تصمیم گیران کمک می کند. ابتدا مهم ترین شاخص های موفومتری 462 نبکا از گونه های گَوَن، اشنان، گز، قیچ، خارشتر، علف شور، سیاه تاق به روش نمونه برداری طولی ارزیابی شد؛ سپس با ارزیابی معیارهای آن به وسیله الگوریتم ELECTRE، نبکاهای مطالعاتی اولویت بندی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد نبکاهای گز و سیاه تاق، 5 بار مسلط و 1 بار مغلوب شدند و با 4 امتیاز بیشترین نمره را کسب کردند و بیشترین تأثیر را در تثبیت ماسه های روان دارند. نبکاهای گونه خارشتر و گون با 6 بار مغلوب شدن، با امتیاز 6- کمترین بهره بری را دارند؛ بنابراین، برای اجرای طرح های تثبیت ماسه در منطقه مطالعاتی، ابتدا توسعه نبکازارهای تاق و گز بیشترین اهمیت را دارند و درصورت اجرا، بالاترین بهره بری را خواهد داشت. نتایج این پژوهش در مدیریت سیستمی مناطق بیابانی و طرح های تثبیت ماسه های متحرک، کاربردی و اجرایی خواهد بود.
۷.

ارائه مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه های حساسیت زمین لغزش با تأکید بر مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) (مطالعه موردی: حوضه دزعلیا، استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش نسبت فراوانی اعتبار سنجی مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی حوضه دزعلیا روش ماشین بردار پشتیبان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : 622 تعداد دانلود : 787
در این پژوهش یک مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه دزعلیا، استان اصفهان که یک منطقه حساس نسبت به زمین لغزش می باشد ارائه شده است. بدین منظور در ابتدا با استفاده از مطالعه ادبیات تحقیق، تفسیر عکس های هوایی و خصوصیات منطقه مطالعاتی ۲۳ فاکتور مؤثر در زمین لغزش شامل فاکتورهای ژئومورفولوژیکی، زمین شناختی، هیدرولوژیکی و محیطی انتخاب گردید، سپس با استفاده از مدل AHP به غربالگری پارامترها پرداخته شد و تعداد ۱۲ پارامتر به منظور اجرای مدل انتخاب گردید. با توجه به این که میزان تأثیر پارامترها در زمین لغزش در بخش های مختلف یک حوضه یکسان نمی باشد به منظور رفع این مشکل از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به منظور قطعه بندی حوضه موردمطالعه استفاده گردید و حوضه با استفاده از ۳ پارامتر لیتولوژی، TPI و انحنای سطح به ۲۵ قطعه تقسیم گردید و سپس مدل SVM-FR برای هر یک از قطعه ها اجرا گردید و درنهایت از تلفیق قطعه ها، نقشه نهایی پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حاصل گردید. از ۸۴ زمین لغزش موجود در منطقه ۷۰ درصد (۵۹ زمین لغزش) به منظور اجرای مدل و ۳۰ درصد (۲۵ زمین لغزش) به منظور صحت سنجی مورداستفاده قرار گرفت. به منظور بررسی دقت و صحت مدل، به مقایسه مدل با مدل های SVM-FR و FR با استفاده از منحنی ROC پرداخته شد و نتایج نشان داد مدل ترکیبی دارای دقت پیش بینی بالاتری (۸۵۱/۰) نسبت به مدل SVM-FR (۷۴۲/۰) و مدل FR (۷۱۴/۰) می باشد. بر اساس نتایج حاصل از مدل ترکیبی ۵۱/۳۴۵۰ هکتار (۷۴/۲۰ درصد) از منطقه مطالعاتی در رده خطر زیاد و ۹۴/۴۴۱ هکتار (۶۶/۲ درصد) در رده خطر خیلی زیاد قرار دارد. با توجه به تأثیر شگرف مدل GWR در بالا بردن دقت نقشه های حساسیت زمین لغزش، استفاده از آن در پژوهش های مربوط به زمین لغزش توصیه می گردد.
۸.

ارزیابی کمّی ژئوسایت های نمکی استان سمنان با روش های بریلها و پرالونگ با تأکید بر ژئوسایت های غرب استان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی استان سمنان روش پرالونگ ژئوسایت روش بریلها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 92 تعداد دانلود : 128
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که، پس از مشخص کردن و تعیین حدود ژئوسایت ها، نخست از میان ۵۰ ژئوسایت نمکی، ۳۵ ژئوسایت بر اساس چهار معیار شهرت، تمامیت، نادربودن، و دانش علمی و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب شد. سپس، از روش نوین بریلها و روش پرالونگ برای ارزیابی کمّی ژئوسایت های نمکی استفاده شد. نتایج حاصل از ارزیابی ژئوسایت ها بیانگر آن است که در هر دو روش ژئوسایت های گنبدهای نمکی جنوب سمنان، معدن کوهدشت کهن، و معدن ملحه به ترتیب با کسب بالاترین امتیازات (۶۹/۳، ۵۴۶/۳، و ۵۳/۳) از کل امتیاز ۴ در روش بریلها و ۷۲۲/۰، ۶۸/۰، و ۶۴۶/۰ از کل امتیاز ۱ در روش پرالونگ در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند و توانایی بسیاری در جذب توریسم و تبدیل شدن به کالای اقتصادی را دارند. نتایج طبقه بندی ریسک خطر اضمحلال ژئوسایت ها با روش بریلها نشان داد که فقط ژئوسایت کوهدشت کهن در ریسک تخریب زیاد قرار دارد و بقیة ژئوسایت ها در طبقة خطر متوسط و کم قرار دارند. همچنین، طبق نتایج روش پرالونگ، عیار بهره وری همة ژئوسایت ها پایین است.
۹.

مکان یابی دفن پسماند با تاکید بر پارامترهای هیدرو ژئومورفولوژیکی- زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مکانیابی مواد زائد جامد مدل تاپسیس حوضه شاهرود - بسطام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 319 تعداد دانلود : 243
پسماندهای جامد شهری برآیند طبیعی فعالیت های انسانی می باشد و اگر برای این مشکل یک سیستم مدیریتی مناسب اتخاذ نگردد، ممکن است منجر به آلودگی محیطی و به خطر انداختن سلامت انسان ها گردد. در این پژوهش مناسب ترین مکان های انتخابی به منظور دفن پسماند در حوضه شاهرود-بسطام به عنوان منطقه مطالعاتی با استفاده از ادغام سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های تصمیم گیری چند معیاره مشخص گردید. بدین منظور ۱۲ پارامتر موثر شامل طبقات ارتفاعی، تراکم آبراهه، تراکم گسل، تراکم سکونتگاهی، فاصله از جاده، انحنای سطح، لیتولوژی، شیب، دما، نوع خاک، کاربری اراضی و فاصله از مناطق حفاظت شده در محیط نرم افزار ArcGIS 10.1 تهیه گردید و یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره شامل تکنیک اولویت بندی بوسیله شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) برای انتخاب مکان مناسب دفن پسماند اجرا گردید. برای تعیین وزن پارامترها از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی کارشناسی استفاده گردید. معیارهای سنگ شناسی، کاربری اراضی و شیب به ترتیب با کسب (۲۴/۰، ۱۸/۰، ۱۴/۰) امتیاز بیشترین تاثیر را در مکان گزینی دفن پسماند داشته اند. نتایج پژوهش نشان داد که پهنه دو به دلیل تراکم پایین آبراهه و گسل، فاصله مناسب از مناطق حفاظت شده، شیب، توپوگرافی و لیتولوژی مناسب کمترین فاصله اقلیدسی را با ایده آل مثبت (0۲۶/0)، بیشترین فاصله اقلیدسی را با ایده آل منفی (۲۲۸/0) و کمترین فاصله نسبی را با راه حل ایده آل (۸۹۴/0) بدست آورده است، در نتیجه بیشترین وزن و بالاترین ارجحیت را برای دفن پسماند به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از این تحقیق در رویکرد مدیریت سیستمی مناطق شهری می تواند مفید باشد.
۱۰.

انتخاب بهترین گونه پیکان ماسه ای برای تثبیت ماسه با استفاده از رویکرد ترکیبی نوین AHP-TOPSIS (مطالعه موردی: ریگ نجارآباد، شمال شرق طرود)

کلید واژه ها: تثبیت ماسه های روان AHP TOPSIS ریگ نجارآباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 380 تعداد دانلود : 275
فرسایش بادی و به تبع آن تخریب اراضی و هجوم ماسه های روان به زیرساخت ها، مناطق مسکونی، راه های ارتباطی و تأسیسات کشاورزی و صنعتی به عنوان یکی از مهم ترین مسائل محیطی در بعضی از بخش های ایران و بخصوص در شمال شرق روستای طرود است، از این رو ارائه راهکارهای مدیریتی برای تثبیت ماسه های روان ضروری می باشد. در این پژوهش به ارائه مدل ترکیبی نوین AHP-TOPSIS برای انتخاب بهترین گونه گیاهی پیکان ماسه ای در ریگ نجار آباد پرداخته شده است. حقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی و کتابخانه ای است. بدین صورت که پس از مشخص کردن منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی، به بازدید از منطقه پرداخته شد و با استفاده از ترانسکت، پیکان های ماسه ای مشخص و پارامترهای مورد نیاز در آنها اندازه گیری شد، درگام بعد اقدام به انتخاب بهترین گونه با روش ترکیبی گردید که شامل طراحی ساختارسلسله مراتبی از موضوع، تهیه پرسشنامه و قرار دادن آنها در اختیار خبرگان برای بدست آوردن ارزش معیارها و نهایتا رتبه بندی گونه ها با استفاده از روش TOPSIS است. نتایج بیانگر این است که روش ترکیبی کارایی بالاتری از روش TOPSIS دارد. نتایج نشان می دهد که پیکان ماسه ای گونه قیچ با کسب بالاترین امتیاز (۱) بیشترین کارایی و بهره وری را در تثبیت ماسه های روان دارد و گونه های اشنان، گل گزی و خارشتر به ترتیب با (۱۸۷/۰، ۰۸۰/۰، ۰۲۸/۰) در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش در رویکرد مدیریت مناطق بیابانی و همچنین در پروژه های تثبیت ماسه های روان مفید خواهد بود.
۱۱.

ارزیابی مقایسه ای ژئومورفوسایت های کویری و بیابانی شهرستان شاهرود در راستای توسعه پایدار گردشگری

کلید واژه ها: ژئومورفوسایت روش پریرا روش فاسیلوس شهرستان شاهرود کویر طرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 22 تعداد دانلود : 645
در مطالعات گردشگری، توسعه پایدار گردشگری می بایست هسته مرکزی این گونه مطالعات قرار گیرد تا بهره برداری نادرست از این جاذبه ها، مشکلات آینده در زمینه برنامه ریزی محیطی را افزایش ندهد. در شهرستان شاهرود علی رغم وجود ژئومورفوسایت های متنوع کویری و بیابانی و پتانسیل بالای شهرستان شاهرود در زمینه گردشگری بیابانی، در رابطه با ارزیابی قابلیت این ژئومورفوسایت ها در راستای معرفی این ژئومورفوسایت ها و جاذبه های آنها تحقیقات نظام مندی صورت نگرفته است. این پژوهش سعی دارد تا به ارزیابی این ژئومورفوسایت ها با استفاده از روش های ژئومورفوتوریستی پریرا و فاسیلوس بپردازد. بدین منظور ابتدا با استفاده از عکس های هوایی و عملیات میدانی، ژئومورفوسایت های مورد نظر مشخص گردید و در گام دوم با استفاده از روش های ارزیابی مدل های مربوطه به ارزیابی ژئومورفوسایت ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که این دو روش در عیارسنجی خود متغیرهای متعدد و متفاوتی را مدنظر قرار می دهند و مدل های کارآمدی در ارزیابی ژئومورفوسایت ها هستند. یافته ها نشان می دهد که کویر طرود با کسب بالاترین امتیاز در هر دو روش ، در روش پریرا با کسب ۱۵ امتیاز و در روش فاسیلوس با کسب ۳۷/۴۵ امتیاز به عنوان مناسب ترین سایت برای توسعه گردشگری می باشد. در کل، نتایج نشان می دهد که مناطق کویری و بیابانی شهرستان شاهرود پتانسیل های بالایی در توسعه ژئوتوریسم در استان دارند، ولی متاسفانه تاکنون از سوی برنامه ریزان و تصمیم گیران استانی توجهی به آنها نشده و هیچ گونه تاسیسات زیر بنایی برای جذب گردشگر در منطقه ایجاد نگردیده است.
۱۲.

شبیه سازی حرکت برخان ها جهت برنامه ریزی های مدیریتی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: کویر حاج علی قلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برخان کلمات کلیدی: شبکه عصبی مصنوعی کویرحاج علی قلی برنامه ریزی مدیریتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای خاکها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 622
هدف از این پژوهش شبیه سازی حرکت برخان ها با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. شبکه عصبی مصنوعی یک مدل غیر خطی می باشد که عملکردی شبیه مغز انسان دارد. در سال های اخیر، شبکه عصبی مصنوعی یکی از مهمترین ابزار جهت مدله کردن فرآیندهای پیچیده مانند حرکت پدیده ها می باشد. در مطالعات زیادی، شبکه عصبی مصنوعی نتایج بهتری نسبت به مدل های تناوبی نشان داده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مدل پیش بینی کننده شبکه عصبی مصنوعی یک ابزار کاربردی در پیش بینی حرکت پدیده ها می باشد. جهت بررسی میزان دقت و حساسیت مدل پیش بینی کننده شبکه عصبی مصنوعی حرکت 100 برخان اندازه گیری شد. 70 درصد آن برای آزمون و 30 درصد برای اعتبار سنجی. جهت ارزیابی دقت مدل شبکه عصبی مصنوعی داده های اندازه گیری شده و برآوردشده با یکدیگر مقایسه شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. بهترین دقت مدل 996/0 بوده است. این بیانگر این است که مدل پیش بینی کننده شبکه عصبی مصنوعی یک ابزار کاربردی در پیش بینی حرکت پدیده ها می باشد.
۱۳.

پهنه بندی حوضه آبخیز بیاضیه به منظور تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی با استفاده از روش AHP و تکنیک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: AHP پهنه بندی تغذیه مصنوعی بیاضه تکنیک GIS حوضه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : 466 تعداد دانلود : 446
ایران سرزمینی است خشک با نزولات جوی بسیار کم به­طوری­که میانگین بارش آن کمتر از یک سوم متوسط بارندگی در سـطح دنیاست. امروزه با افزایش جمعیت کشور و به تبع آن افزایش تقاضا برای مواد غذایی بهره­برداری از منابع آب، بویژه مابع آب زیرزمینی بسیار بیشتر از گذشته شده است بطوری که این میزان مصرف بیشتر از میزان تغذیه منابع آب زیر زمینی می­باشد، به سخن دیگر ورودی منبع از خروجی آن کمتر شده است لذا می­بایست این کمبود منابع آب زیر زمینی جبران گردد. هدف از این پژوهش پهنه­بندی حوضه آبخیز بیاضیه مـی­باشد. فرایند تحلیل سلسله­مراتبی یکی از کارآمدترین تکنیک­ها و جامع­ترین سیستم­های طراحی شده برای تصمیم­گیری با معیارهای چندگانه است. این تکنیک امکان فرموله کردن مسائل پیچیده را به صورت سلسله­مراتب فراهم می­سازد و همچنین امکان در نظر گرفتـن معیارهای مـختلف کمی و کـیفی را در مسأله فراهم می­آورد. برای اطمینان حصول نتیجه نهایی، لایه پتانسیل منطقه مطالعاتی به سه روشRaster Calculator، Weighed Overlay و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان می­دهد که در بین سه روش فوق­الذکر روش Raster Calculator حداکثر پهنه را به طبقه پتانسیل بالا و در مقابل روش Weighed Overlay حداقل پهنه را به طبقه پتانسیل بالا اختصاص داده است. اما روش Weighted Sum حدفاصل بین دو روش قبلی است و نتایج حاصل از آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. در این میان پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه و منطبق بر مناطقی می­باشدکه دارای بیشترین میزان تراکم آبراهه می­باشد و پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات که دارای کمترین میزان نفوذ و شیب زیاد می­باشد و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع می­باشد که این مناطق دارای رسوبات تبخیری و گـچی بوده و مـیزان درجه حرارت در آن زیاد مـی­باشد. نتـایج حاصل از این پژوهش می­تواند در مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی مثمر ثمر بوده و همچنین در طرح­های بهره­برداری بهینه از منابع آب منطقه و جلوگیری از بهره­کشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
۱۴.

انتخاب بهترین مکان برای احداث سد خاکی با استفاده از روش ELECTRE (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شاهرود- بسطام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: پهنه بندی حوضه آبخیز شاهرود - بسطام .GIS ELECTRE

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 581
مدیریت بهینه منابع آب نیازمند کسب اطلاعات دقیق، از چگونگی شرایط حاکم بر منابع و پیشبینی وضعیت آینده است. یکی از روشهای مدیریتی منابع آب استفاده از روشهای تصمیمگیری چند معیاره است. هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مکان در حوضه آبخیز شاهرود-بسطام به منظور احدث سدهای خاکی جهت توسعه پایدار منابع آب است. یافتهها و نتایج این تحقیق نشان میدهد که در روش ELECTRE بین هفت پهنه حاصله، پهنه های ( 3،4،5 ) با 4 بار تسلط و با 2 بار مغلوب شدن با ( 2) امتیاز در رتبه اول قرار گرفتند و لذا مناسبترین پهنه جهت احداث سدهای خاکی هستند، در مقابل پهنه ( 1) با 6 بار مغلوب شدن و بدون تسلط با ( 6-) امتیاز در رتبه آخر قرار گرفت که جهت احداث سدهای خاکی مناسب نیست و پهنههای ( 2،6،7 ) به ترتیب با (1,2,2) بار تسلط و (5,4,4) بار مغلوب شدن با امتیازات (4-,2-,2-) به ترتیب در ردههای بعدی قرار گرفتند بنابراین پهنه های  (7,6,2,1) به علت این که تعداد دفعات مغلوب شد نشان از تعداد مسلط شدنشان بیشتر بود و امتیاز منفی به دست آوردند، باید حذف شوند 
۱۵.

منشأیابی لکه های رسوبی منطقه بیاضه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرانولومتری لس بیاضه مورفوسکوپی کلسیمتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 132 تعداد دانلود : 305
دانش رسوب شناسی از جمله روش های متداول در تحلیل محیط های رسوبی و تحلیل وقایع محیط شناسی چون تغییرات اقلیمی و آب و هوایی است. تحلیل نمونه های رسوبی در مقاطع زمین شناسی و یا مطالعه آن ها دربستر دریاچه ها سبب شده که دریچه جدیدی از تحلیل رخدادهای اقلیمی و محیطی برای محققان باز شود و از این رو تحلیل منشا رسوبات به ویژه رسوبات عهد چهارم می تواند اطلاعات نسبتا دقیقی از وقایع دوران چهارم در اختیار پژوهشگران درحوزه های باستان شناسی، جغرافیای دیرینه و... قراردهد. اهمیت این موضوع بعضاً در پاره ای از موارد به حدی است که از رسوب می توان به عنوان شاهد اقلیمی یاد کرد. لس ها - لس ها از نهشته های عصر کواترنر هستند، که عمدتا منشاء بادرفتی داشته از نهشته های برونشست یخزارها ناشی شده اند- از جمله نهشته هایی قلمداد می شوند که همواره برای ژئومرفولوژیست ها و اقلیم شناسان به ویژه مطالعات اقلیم دیرینه به عنوان یک شاهد در تحلیل تغییرات اقلیمی به شمار آمده اند. این رسوبات عمدتا نهشته های عصر کواترنر هستند، که به علل مختلف، از جمله قابلیت کشاورزی آنها، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده اند. لکه های رسوبی زرد در بیاضه، که در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته است موضوع بحث انگیز گزارش دو تن از محققان خاک شناس و ژئومرفولوژیستی است که یکی در یازدهمین کنفرانس بین المللی علوم خاک ایران منشا آنها را لس قلمداد نموده و دیگری مدعی است این رسوبات متعلق به یک دریاچه قدیمی است که در اثر سر ریز نمودن، در آن پارگی ایجاد وآب آن تخلیه شده است وآنچه امروز به عنوان لکه های زرد رنگ در بیاضه دیده می شود، منشا دریاچه ای داشته و روستای بیاضه برروی همین رسوبات بنا گردیده است. لسی قلمداد شدن این رسوبات، آن هم در این حوضه، که در حال حاضر به عنوان یکی از خشک و گرم ترین مناطق ایران، از آن یاد می شود از نظر تاریخ طبیعی منطقه حایز اهمیت فراوان است. بنابراین، طرحی تعریف شد تا با مطالعه دقیق، نسبت به نتایج مطالعات ارایه شده، بتوان به صورت قطعی نظر داد. نتایج حاصل از این تحقیق که با چند روش رسوب شناسی از جمله گرانولومتری مورفوسکوپی و تحلیل نسبت دانه ها و عملیات برداشت توپوگرافی و تحلیل آن صورت گرفت، نشان می دهد که این رسوبات، علی رغم داشتن ظاهری نزدیک به خصوصیات لس ها، در محیط های رسوبی کم انرژی چون آبگیر ها و دریاچه های کوچک تر ایجاد شده و منشا بادی - یخچالی ندارد.
۱۶.

اولویت بندی نواحی شهری به منظور تأسیس ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از دو روش تخصیص خطی و TOPSIS و با کمک تکنیک GIS

کلید واژه ها: مکان یابی تکنیک TOPSIS ماکو ایستگاه آتش نشانی تخصیص خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 340 تعداد دانلود : 673
مکان یابی، از جمله تحلیل های مکانی است که تأثیر فراوان در کاهش هزینه های ایجاد و راه اندازی فعالیت های مختلف دارد. به همین دلیل یکی از مراحل مهم و اثر گذار پروژه های اجرایی به شمار می رود.یکی از دلمشغولی های برنامه ریزان شهری در فضاهای شهری طراحی و مکان یابی فضاهای خدماتی مناسب و مطلوب می باشد. هدف اصلی تاسیس ایستگاه های آتش نشانی تأمین بخشی از امنیت شهر در راستای برنامه های از قبل تعریف شده آنها می باشد. لازمه رسیدن به این هدف اعمال دید سیستماتیک و یکپارچه به عناصر شهری به صورت میکرو و جهت دهی ساختار شهر به صورت ماکرو می باشد که این مهم در قالب استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره تا حد زیادی دست یافتنی است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از دو روش TOPSIS و تخصیص خطی به رتبه بندی نواحی شهری شهر ماکو پرداخته و نتایج آن را با یکدیگر مقایسه کند. این دو مدل از روش های تصمیم گیری چند معیاره بوده و در مدل های جبرانی قرار می گیرند و روش TOPSIS در زیر گروه سازشی و روش تخصیص خطی در زیر گروه هماهنگ قرار دارد. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که در روش TOPSIS بین 5 ناحیه فوق الذکر ناحیه 3 با (47/0) امتیاز در رتبه اول و ناحیه 4 با (42/0) در رتبه آخر قرار گرفته است و نواحی (2،5،1) به ترتیب با (46/0، 45/0، 44/0) در رتبه های بعدی جای گرفته اند و نتایج حاصل از روش تخصیص خطی نشان می دهد که در 5 ناحیه شهری ناحیه 3 در رتبه اول و ناحیه 4 در رتبه آخر قرار گرفته است و نواحی (2،5،1) به ترتیب در رده های بعدی جای گرفته است. باید گفت که نتایج حاصل از این دو روش کاملا شبیه یکدیگر می باشد با این تفاوت که در روش TOPSIS مناطق با امتیاز رتبه بندی شده است که در روش تخصیص خطی این امتیاز را ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان