فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
226 - 240
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف توسعه گردشگری اصفهان از طریق برندسازی برای برای صنایع دستی اصفهان از طریق مدل PCDL انجام گرفته است. پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی و کمی) می باشد که در مراحل مختلف تحقیق از روشهای کیفی و کمیِ دلفی فازی، کارت امتیازی متوازن و توصیفی پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی است. جامعه آماری بخش کیفی خبرگان صنایع دستی و در بخش کمی مشتریان صنایع دستی بود. نمونه گیری بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی به روش تصادفی انجام شد. نتایج مرحله اول شناسایی دو عامل کیفیت و قیمت به عنوان ویژگی های تعیین کننده خرید صنایع دستی و تعیین صنایع قلمزنی، فرش، ملیله دوزی و خاتم سازی، بعنوان صنایع دستی برجسته اصفهان در مقایسه با رقبای دیگر بود. در مرحله دوم نشان و لوگوی مناسب شناسایی گردید. در مراحل بعد مشخص شد معیارهای مشتری و فرآیندهای داخلی در سطح مطلوب و معیارهای رشد و مالی در سطح نامطلوب بوده و در نهایت راهبرهای ارتقا برند ارایه شد.
بررسی تطبیقی کاربرد شیوه های تصمیم گیری چندشاخصه در سنجش سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
29 - 53
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی کاربرد شیوه های تصمیم گیری چندشاخصه TOPSIS، SAW و تاکسونومی در سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان همدان انجام شد. بدین منظور، 53 متغیر در قالب هشت شاخص جمعیتی، زیربنایی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، ارتباطی، خدماتی، اداری – سیاسی، و اقتصادی- تولیدی تعریف و وزن آنها با بهره گیری از روش های آنتروپی و AHP تعیین شد. برای مقایسه نتایج، از ضریب پراکندگی، میانگین درصد تغییرات و مجموع شدت تغییرات استفاده شد. بر اساس نتایج ضریب پراکندگی، شیوه تاکسونومی روش بهینه برای رتبه بندی است. مقایسه میانگین درصد تغییرات شیوه ها نشان داد که شیوه های SAW و تاکسونومی درصد تغییرات کمتری نسبت به شیوه TOPSIS دارند و روش مجموع شدت تغییرات نیز نشان داد که شیوه SAW در مقایسه با دو روش دیگر دارای کمترین شدت تغییرات است. در مجموع، سنجش سطح توسعه با استفاده از شیوه های SAW و تاکسونومی منطقی تر و به واقعیت نزدیک تر است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر قابلیت کارآفرینی زنان روستایی: مطالعه موردی زنان کارآفرین روستاهای شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
75 - 96
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر قابلیت کارآفرینی زنان روستایی شکل گرفت. جامعه آماری تحقیق را 56 نفر از زنان کارآفرین روستاهای شهرستان بهشهر تشکیل دادند که به روش سرشماری بررسی شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن با کسب نظر استادان دانشگاه و کارشناسان مربوط و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (892/0) تأیید شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS20 استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار بین عوامل سیاست گذاری، اجتماعی- فرهنگی، فنی و اقتصادی با قابلیت کارآفرینی وجود دارد؛ و قابلیت کارآفرینی 93/33 درصد زنان مورد مطالعه در سطح خوب و 07/16 درصد آنها در حد ضعیف است. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که متغیرهای عوامل سیاست گذاری و اجتماعی- فرهنگی 7/22 درصد از تغییرات قابلیت کارآفرینی زنان روستایی را تبیین می کنند.
طراحی الگویی از چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران: یک نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
97 - 123
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیان، چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران در قالب رویکردی استقرایی شناسایی و تحلیل شد؛ و مشارکت کنندگان در تحقیق متشکل از خبرگان در حوزه برنامه ریزی و توسعه روستایی بودند که از آن میان، 28 نفر بر اساس معیار اشباع نظری و با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که فقدان پارادایم و نظریه توسعه روستایی به عدم یکپارچگی نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی روستایی انجامیده، که خود بر تقویت نگرش ها و باورهای تک بعدی و ناسازگار با نواحی روستایی و رویکردهای غیرمشارکتی تأثیر داشته است.
بررسی مشارکت زنان روستایی در فعالیت های دامداری: مطالعه موردی شهرستان چاراویماق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
51 - 73
حوزه های تخصصی:
تحقیق توصیفی پیمایشی حاضر با هدف بررسی سطح مشارکت زنان روستایی در ابعاد مختلف فعالیت های دامداری صورت گرفت و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان روستایی شهرستان چاراویماق بود که با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه برابر با ۱۳۵ نفر محاسبه و از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و بررسی شدند. برای بررسی تأثیر متغیرهای مورد مطالعه بر سطح مشارکت زنان در ابعاد هشت گانه فعالیت های دامداری، از رگرسیون چندگانه استفاده شد. رتبه بندی فعالیت ها نشان از مشارکت بالای زنان در فعالیت های شیردوشی و فرآوری و کمترین مشارکت در زمینه چرای دام داشت. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر مشارکت زنان بدین شرح است: در مدیریت چرا، درآمد سالانه؛ در شیردوشی و بازاریابی، تحصیلات زنان؛ در تولید مثل، نگرش؛ و در پشم چینی، علاقه به نگهداری دام.
ارزیابی قابلیت و ظرفیت های گردشگری میراث های زمین شناختی در محوطه های ژئوتوریستی (نمونه موردی: ژئومورفوسایت های نمونه استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم و ژئوتوریسم، رویکردی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره ارزیابی پتانسیل پدیده های منحصر به فرد زمین یا ژئومورفوسایت ها است که به منظور پایداری در توسعه اقتصادی- اجتماعی جامعه بومی و حفاظت از میراث زمین شناختی ترسیم شده است. این حوزه مطالعاتی با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژی پتانسیل های بالایی را در راستای گردشگری پایدار عرضه می کند که امروزه این دانش با گسترش مطالعات خود، مشتقات متعددی از قبیل ژئودایورسیتی (تنوع)، ژئوکانسرویشن (حفاظت )، ژئواینترپرتیشن (تفسیر) و... را در این شاخه از علوم زمین پدیدار ساخته است. هدف نوشتار حاضر ارتقای علمی، توسعه ناحیه ای و حفاظت از میراث های ژئومورفیک در منطقه موردمطالعه به ویژه در سطح استان هرمزگان می باشد. در این پژوهش از نظر روش شناسی تلاش شده به کمک تلفیقی از مدل ها و نیز تحلیل تشابهات و تفاوت های مدل های ارزیابی، به همراه پیمایش های میدانی در دو مرحله از منطقه انجام شود. بدین صورت که با طرح روشی مبتنی بر معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار(با امتیاز 0- 10) متناسب با رفتارشناسی ژئوسیستم های منتخب استان یعنی سواحل بالاآمده بندر جاسک، اشکال قارچی شکل فرایندهای بادی، تالاب های جزر و مدی و گل فشان های ساحلی، قابلیت های این سایت ها در مقام مقایسه اولویت ها مبتنی بر سه موضوع کلان 1- ابعاد علمی- مکمل و ژئومورفولوژی؛ 2- زیرساخت ها و خدمات گردشگری و 3- حفاظت میراث زمین و رفتار مخاطره شناسی؛ مورد ارزیابی قرار دهد. یافته های حاصل از ارزیابی های میدانی و دفتری از مجموع 200 امتیاز به ترتیب اشکال قارچی شکل با کسب 108 امتیاز، سواحل بالاآمده 108 امتیاز، تالاب های جزر و مدی 102 امتیاز، و گل فشان ها با کسب 79 امتیاز ارزش گذاری و ارزیابی جامع 20 معیار موجود شدند. نتایج نهایی نشان داد که به ترتیب اولویت و نمره دهی، ژئومورفوسایت های سواحل بالاآمده و اشکال قارچی شکل بادی به دلیل دسترسی مطلوب تر، مقاومت بیشتر، هزینه زیرساختی کمتر و آموزش بهتر دانش زمین در رتبه اول و گل فشان ها و تالاب های جزر و مدی به دلیل شکنندگی و مخاطرات بیشتر و دسترسی نامطلوب در رتبه دوم قرار می گیرند که لازم است در مقام سرمایه گذاری اولویت ها و برنامه ریزی جامع موردتوجه قرار گیرد.
تأثیر کاربری های شهری در ایجاد جزایر حرارتی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه شهرنشینی، مقادیر زیادی از مساحت مناطق کشاورزی و جنگلی جای خود را به خانه ها، مناطق صنعتی و دیگر زیرساخت ها می دهند. گرم تر شدن محیط زیست شهری یکی از این آثار ناآگاهانه توسعه شهری ناپایدار است که "جزیره حرارتی شهری" نامیده می شود. در این تحقیق جزایر حرارتی شهر مشهد که یکی از مهم ترین مراکز جمعیتی و توریستی ایران به شمار می آید و در طول چند دهه اخیر رشد شهری سریعی داشته، موردمطالعه قرارگرفته است که با استفاده از داده های OLI و TIRS لندست ۸ و استفاده از الگوریتم دو پنجره بر اساس مقدار دمای سطح زمین و مقدار کسر پوشش گیاهی سطح زمین (که بر اساس شاخص پوشش گیاهی سطح زمین و پوشش گیاهی جزءبه جزء سطح زمین محاسبه می شود) نقشه طبقات حرارتی شهر مشهد محاسبه شد. نتایج نشان داد، بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطحی زمین ارتباطی وجود دارد که به ما کمک می کند دمای سطحی را پیش بینی کنیم. با استفاده از شاخص پوشش گیاهی و الگوریتم پنجره مجزا مشخص شد، منطقه 6 بیشترین دما و کمترین فضای سبز و منطقه 12 کمترین دما و بیشترین فضای سبز را داراست.
تبیین قلمروگستری سازمانهای بنیادگرا دردولتهای شکننده (مطالعه موردی: داعش در مصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
26 - 57
حوزه های تخصصی:
بنیادگرایی در قالب منش و کنش یکی از مسائل امنیتی جهان امروز است بهگونه ای که قلمرویابی و قلمروگستری گروه های بنیادگرای تروریستی بخش کلانی از ادبیات امنیتی جهان را به خود معطوف داشته است. طی یک دهه گذشته منطقه شمال آفریقا برخاسته از بحران های داخلی، رقابتهای سیاسی و ایدئولوژیکی منطقه ای و مداخله قدرتهای فرامنطقه ای کانون پیدایش و گسترش اندیشههای افراطگرایانه شده که هزینهها و آثار کلانی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی در پی داشته است. در این میان، شمال قاره آفریقا و بهطور مشخص کشور مصر به عنوان دولت شکننده برخاسته از عوامل درونی و نقش آفرینی قدرتهای مداخله گر منطقه ای و بین المللی فرصت های مناسبی برای رشد و گسترش سازمان بنیادگرای داعش فراهم ساخته است. پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی-تحلیلی دارد و داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده در قالب نظریه میدان واحد جونز بر این فرضیه استوار است که متأثر از عوامل داخلی (بحران های اجتماعی) و عوامل خارجی (قدرت های مداخله گر) ، زمینه قلمروگستری سازمان های بنیادگرای تروریستی مانند داعش را در مصر فراهم آورده است. نتیجه پژوهش نشان داد که شکنندگی دولت، ساختار جغرافیایی و پیوستگی های ژئوپلیتیکی، به همراه محظورات سیاسی و بین المللی حاکم بر شمال شبه جزیره سینا در مصر زمینه قلمرویابی و قلمروگستری داعش را فراهم کرده است؛ اما عدم همراهی نظام ژئوپلیتیک منطقه ای و جهانی و ناکامی این گروه در فرآیند قلمروداری مانع از پیدایش موجودیت سیاسی- فضایی نوینی شد که ریشه در تروریسم بینادگرا داشت.
منطقه گرایی جدید و الگوی امنیت سازی ترامپ در آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
172 - 143
حوزه های تخصصی:
منطقه گرایی جدید در سند امنیت ملی دونالد ترامپ طراحی شده است. محور اصلی منطقه گرایی جدید امنیت سازی براساس الگوهای «منازعه نیابتی» شکل گرفته است. مفهوم «موازنه فراساحلی» محور اصلی سیاست امنیتی دونالد ترامپ در محیط منطقه ای است. در سند امنیت ملی دونالد ترامپ، خاورمیانه عربی و آسیای جنوب غربی در مقایسه با سایر حوزه های منطقه ای همانند نیمکره غربی، آسیای شرقی و اروپا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. دونالد ترامپ همچنین توانسته است که زمینه برای افزایش همکاری های راهبردی امریکا با روسیه و چین را امکانپذیر سازد. در چنین فرایندی میزان همکاری های اقتصادی و راهبردی ایالات متحده با قدرت های بزرگ براساس الگوهای رقابتی و معادله قدرت هماهنگ می شود. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «منطقه گرایی جدید امریکا براساس چه نشانه هایی شکل گرفته و چه پیامد امنیتی در محیط منطقه ای و سیاست بین الملل بجا می گذارد؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «منطقه-گرایی جدید امریکا در آسیا جنوب غربی و خاورمیانه عربی مبتنی بر موازنه فراساحلی بوده و این امر به گونه ای اجتناب ناپذیر منجر به تداوم منازعات نامتقارن و نیابتی در محیط امنیتی خاورمیانه خواهد شد.» در تنظیم این مقاله از رهیافت ساختار و هویت «باری بوزان» استفاده می شود. دونالد ترامپ تلاش دارد تا منطقه گرایی جدید را براساس مؤلفه های ساختاری سازماندهی کند. در چنین فرایندی زمینه برای افزایش همکاری های اقتصادی و راهبردی بین امریکا، روسیه و چین ایجاد می شود. محور اصلی تعارض امنیتی دونالد ترامپ را موضوعات و بازیگران منطقه ای و فروملی تشکیل می دهد.
تحلیل تأثیر ابعاد فناوری اطلاعات بر رضایت گردشگران و عملکرد مالی بازیگران در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
64 - 81
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت فناوری اطلاعات در صنعت گردشگری به دلایل متعدد قابل چشم پوشی نیست، ازاین رو در این پژوهش سعی شده است تأثیر این عامل بر رضایت گردشگران و عملکرد مالی شرکت های فعال درزمینه گردشگری مطالعه شود، به نحوی که افزایش درآمد و رضایت بالاتر گردشگران را در پی داشته باشد. به این منظور شرکت های خدماتی فعال در صنعت گردشگری استان یزد موردمطالعه قرارگرفته اند که شامل آژانس های گردشگری، هتل ها و مراکز اقامتی و تفریحی می باشند. جهت گردآوری اطلاعات، ابتدا عوامل کلیدی فناوری اطلاعات و مزیت رقابتی بامطالعه ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان استخراج گردید و جهت اجرای پیمایش، پرسشنامه ی متناسب طراحی گردید. با اخذ نظرات نمونه ی 73 نفری از مدیران و کارشناسان شرکت های منتخب، به منظور تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا پایایی و روایی هر یک از سازه های مدل موردبررسی قرار گرفت، سپس با استفاده از روش تحلیل مسیر، مدل مفهومی تحقیق برازش گردید. نتایج حاصل از معنی داری ضرایب مسیر در مدل اصلاحی تحقیق حاکی از این است که کلیه ضرایب مسیر برآورد شده معنی دار می باشند. پس از پاسخ به فرضیات پژوهش مشخص گردید کارکرد فناوری اطلاعات در شرکت های صنعت گردشگری بیش از اینکه بر عملکرد مالی شرکت اثرگذار باشد، می تواند سطح رضایت گردشگران را تغییر دهد که در این میان مؤلفه های کنترل فرآیند مدیریت گردشگران و سازوکارهای مدیریت فناوری اطلاعات در شرکت ها بیشترین تأثیر را دارد
ارائة روشی جهت شناسایی تغییرات در زمین های کشاورزی، با استفاده از الگوریتم های شیءگرا و ترکیب رنگی لایه ها در تصاویر چندزمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، طرح روشی مناسب جهت شناسایی تغییرات در زمین های کشاورزی، با استفادة هم زمان از روش شیء گرا و روش ترکیب رنگی به صورت نظارت شده، بررسی شده است. بدین منظور، از تصاویر چندزمانة سنجنده های 7Landsat استفاده شده است. درواقع در این روش، برخلاف روش های رایج که تصاویر با هم مقایسه می شوند و سپس تغییرات شناسایی می شود، برای شناسایی تغییرات از ترکیب تصاویر و درنتیجه، آشکارشدن تغییرات با رنگ هایی متفاوت با رنگ اولیه استفاده شده و مقایسه ای جداگانه صورت نگرفته است. ایدة اصلی عرضة روشی شیءگراست که در آن، با استفاده از دو تصویر، یک تصویر هم مرجع شدة چندزمانه، شامل کل لایه های دو تصویر، تهیه شده است. سپس با انتخاب پارامترهای مناسب قطعه بندی، تک تصویر ایجادشده قطعه بندی و پس از آن، با استفادة هم زمان از روش ترکیب رنگی و روش های طبقه بندی شیء گرا، به نواحی تغییریافته و تغییرنیافته طبقه بندی شده است. درواقع، روش ترکیب رنگی با ایجاد نواحی رنگی متفاوت با تصاویر اولیه، قطعه های تغییریافته را به صورت بصری مشخص می کند و با انتخاب چند نمونه از آن قطعه ها از سوی کاربر خبره، با اعمال طبقه بندی شی ءگرا، این قطعه ها در کل تصویر شناسایی می شوند. درنهایت، با انتخاب نمونه های آموزشی فقط از یک تصویر، نواحی برچسب خورده و نواحی تغییریافتة نهایی به دست آمده است. نتایج بیانگر آن است که این روش به علت استفاده از اطلاعات مکانی افزون بر اطلاعات طیفی، از جهت کاهش نمونه های آموزشی، افزایش دقت (تقریباً 3٪) و افزایش درصد اطمینانِ طبقه بندی بر روش های معمولی شناسایی تغییرات، که از مقایسة دو تصویر چندزمانه استفاده می کنند، برتری دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت بهره برداران در طرح های مرتع و آبخیزداری (مطالعه موردی: حوزه آبخیز کوشک آباد- خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مشارکت بهره برداران در طرح های اصلاحی و احیایی مرتع و آبخیزداری امری ضروری است و سبب بخش مهمی از موفقیت پروژه ها می شود. امروزه نقش مشارکت مردم در امر اصلاح، احیا و مدیریت منابع طبیعی ملموس و از رویکردهای جدید دولت به شمار می رود. مطالعات اخیر در بسیاری از کشورها مبیّن تأثیر عوامل زیادی در سطح مشارکت مردم بوده است؛ یعنی عواملی هم چون رضایت مندی، دانش، نگرش و دموگرافیک (مطالعات جمعیتی). تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر مشارکت روستاییان در طرح های آبخیزداری در روستای کوشک آباد صورت گرفت.
روش: روش تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی-هم بستگی به منظور تعیین رابطة متغیرهای مستقل و وابسته است. جامعة آماری این تحقیق را تمامی سرپرستان خانوار روستای کوشک آباد تشکیل می دادند (۱۲۵۰:N) که براساس فرمول کوکران، تعداد ۲۰۰ نفر از آن ها از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران برای انجام تحقیق انتخاب شدند. روایی محتوایی پرسش نامه مورد استفاده جهت گردآوری داده ها با کسب نظرات متخصصان و استادان گروه آبخیزداری و هم چنین، گروه اجتماعی دانشگاه پوترای مالزی و مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان رضوی بررسی شد و اصلاحات لازم صورت گرفت. جهت پایایی نیز از آزمون ضریب اعتبار کرونباخ آلفا استفاده شد که مقدار متوسط آن برای هریک از مقیاس های اصلی پرسش نامه در حد مناسب ( بالای ۸۵/۰) بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSSwin۱۸ استفاده شد. روش های آماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و آمار استباطی (هم بستگی ورگرسیون) بودند.
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان مشارکت مردمی روستاییان منطقة طرح، متوسط است و یک رابطة مثبت و معنی دار بین متغیرهای مستقل شامل، دانش، رضایت مندی، نگرش و انتظار با سطوح مختلف مشارکت (اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) وجود دارد (r = ۰.۶۱۱, p = ۰.۰۰۰, r = ۰.۳۰۳, p = ۰.۰۰۰¸ r = ۰.۵۳۴, p = ۰.۰۰۰¸ r = ۰.۵۸۷, p = ۰.۰۰۰). هم چنین، نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که سه متغیر مستقل نگرش، دانش و انتظار در مجموع، ۳۳% از تغییرات مشارکت را تبین می کنند.
محدودیت ها/ راه بردها: عواملی از قبیل محدودیت آماربرداری در فصول سرد زمستان، صعب العبوربودن بعضی مناطق، عدم اسکان روستاییان در زمان آماربرداری و عدم پاسخ گویی بعضی از روستاییان به پرسش گر را می توان به عنوان محدودیت های ایجادشده در راه این تحقیق برشمرد.
راه کارهای عملی: پیشنهاد می شود در تهیة طرح های اجرایی حفاظت خاک و آبخیزداری، قبل ار تهیة آن از نظرات اهالی و شورای روستا در جانمایی سازه های پیشنهادی استفاده شود. تجربه ثابت کرده است که اگر دولت در قبل و حین اجرا از نظرات اهالی استفاده کند، بهترین راندمان در موفقیت طرح های آبخیزداری حاصل خواهد شد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی عوامل تأثیرگذار بر مشارکت و تعیین میزان درصد تاثیرگذاری هر فاکتور بوده که در این ارتباط در برنامه ریزی های آتی توسط دولت بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک تهدید کننده مجتمع های زیستی شهری در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان از ابتدای حیات خود دائما با تهدید های ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارات جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی و به ویژه در شهر ها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات ژئومورفیک قرار دارند، که شهرهای استان لرستان واقع در رشته کوههای زاگرس نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هدف از این تحقیق پهنه بندی و شناسایی پهنه های پرخطر ژئومورفیک در مناطق شهری استان لرستان با استفاده از روش توصیفی- تحلیل و تجربی می باشد. در روش توصیفی داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع و سازمانهای مختلف تهیه شد. در روش تحلیلی عوامل موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک زلزله، سیل، زمین لغزش و روانگرایی و تلفیق آنها جهت تهیه نقشه مخاطرات ژئومورفیک با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و مدل های AHP و منطق فازی انجام گرفت. ابتدا پارامترهای موثر در رخداد هر یک از مخاطرات شناسایی و پس از استانداردسازی پارامترها با استفاده از توابع کاهشی و افزایشی منطق فازی و وزن دهی به پارامترها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، پهنه های پرخطر در شهرها شناسایی شد. نتایج نشان داد که اکثر شهرهای استان لرستان به دلیل عبور رودخانه های اصلی از محدوده شهرها، در معرض خطر سیلاب قرار دارند. هم چنین مشخص شد که شهرهای واقع در غرب استان در معرض خطر سیلاب و شهرهای شرق استان در معرض خطر زلزله و رخدادهای ژئومورفیک ناشی از زلزله مانند زمین لغزش و روانگرایی قرار دارند.
بررسی و تحلیل جایگاه علم و فناوری در عرصه قدرت سخت، نرم و هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
103 - 138
حوزه های تخصصی:
قدرت از جمله مفاهیمی است که در مرکز توجه متخصصان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک قرار دارد؛ ازاین رو، اندیشمندان مختلفی به بحث در مورد ماهیت، قلمرو، ابعاد، کاربرد و کارکرد آن پرداخته اند؛ بر این اساس، یکی از جدیدترین اقسام طبقه بندی قدرت، تقسیم آن به سه شکل قدرت سخت، نرم و هوشمند است. از طرف دیگر، از سالیان دور علم و امروزه در کنار آن فناوری به عنوان یکی از فاکتور های اصلی قدرت قابل طرح بوده است. بر این اساس، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و تحقیقات میدانی به دنبال بررسی نقش و جایگاه علم و فناوری در اشکال سه گانه قدرت سخت، نرم و هوشمند است؛ از این حیث، علاوه بر رجوع به منابع معتبر در قسمت یافته های کتابخانه ای، در بخش مطالعات میدانی، پرسشنامه ای به دو زبان فارسی و انگلیسی تهیه و در اختیار کارشناسان و صاحب نظران قرار گرفته که در مجوع 80 پرسشنامه تکمیل و ملاک ارزیابی قرار گرفت. با این تفاسیر یافته های کتابخانه ای پژوهش حاکی از آن است که علم و فناوری از جایگاه و نقش بنیادینی در هر سه بعد قدرت یعنی قدرت سخت، نرم و هوشمند برخوردار است. همچنین، یافته های میدانی نیز بیانگر این ادعا است که از منظر خبرگان و کارشناسان، علم و فناوری به ترتیب بر قدرت هوشمند، سخت و نرم بیشترین تأثیر گذاری را دارد. <br /> <br />
اولویت های اصلاح نظام مالیاتی ایران با تاکید بر فعالیت های گردشگری (رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
150 - 177
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهم برنامه های اصلاح مالیاتی در کشورهای مختلف جهان، اصلاح دستگاه وصول مالیات و به تبع آن مکانیزاسیون فرآیندهای مالیاتی است. در این ارتباط، می توان به حوزه های مختلفی چون ثبت نام مودیان مالیاتی، دریافت و پردازش اظهارنامه ها، حسابرسی، پرداخت مالیات، تبادل اطلاعات بین دستگاه های مختلف، مدیریت منابع مالی و انسانی، جمع آوری اطلاعات، مدیریت تمکین و غیره اشاره کرد که پتانسیل های زیادی برای توسعه از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند. نظام مالیاتی ایران در طول بیش از یک دهه اخیر شاهد اصلاحات عمده ای در سیاست ها و مدیریت مالیاتی بوده است. با وجود این پیشرفت ها، هنوز شاهد پراکندگی و تعدد سیستم های مختلف کامپیوتری در سازمان امور مالیاتی هستیم. عدم وجود یکپارچگی در مدیریت سیستم ها، نبود مراکز داده، ضعف در مدیریت جریان اطلاعات، عدم ارتباط با پایگاه اطلاعاتی سایر دستگاه ها، مدیریت جزیره ای سیستم ها و غیره از اهم مشکلات سازمان امور مالیاتی در مدیریت مالیاتی باشد. در این مقاله پس از مرور کلی ادبیات موضوع و تجارب جهانی، از نظرات خبرگان مالیاتی، جهت شناسایی چالش ها و مشکلات نظام مالیاتی ایران با تاکید بر توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت مالیاتی، بهره گرفته شده است و در این میان صنعت گردشگری مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در فرآیند آسیب شناسی نظام مالیاتی، از رویکرد سیستمی جهت شناسایی چالش ها و مشکلات مزبور در سه بخش ورودی های سیستم، خروجی های آن و در نهایت تبدیل فرآیندهای سیستم مالیاتی کشور، استفاده شده است. در گام بعدی با بهره گیری از نظرات خبرگان ،29گزینه یا مولفه اصلاح در بخش های مختلف دستگاه مالیاتی شناسایی و با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(ISM)، نسبت به تعیین اولویت های اصلاح اقدام شد. بر اساس نتایج تحقیق، برنامه اصلاح نظام مالیاتی ایران در این بخش در 6 سطح که با یکدیگر ارتباطات پسین و پیشین دارند، طبقه بندی شده است.
سنجش پایداری زیست محیطی در نواحی روستایی: مطالعه موردی دهستان سراوان شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
85 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های پایداری زیست محیطی در نواحی روستایی دهستان سراوان در شهرستان رشت بود و بدین منظور، برای تبیین اهداف مطالعه، از تحلیل عاملی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق کل خانوارهای روستایی این دهستان را دربرمی گرفت. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 351 تعیین شد که جهت نتیجه گیری بهتر، به 370 افزایش یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل پنج گانه «اجرای طرح های زیست محیطی در روستا»، «مشارکت و همکاری تمامی اهالی روستا و نهادهای محلی و سازمان های دولتی حامی محیط زیست»، «وجود اعتقادات و باورهای زیست محیطی»، «ارائه آموزش های لازم در زمینه پیامدهای اقدامات مخرب علیه محیط زیست»، و «وجود تجارب قبلی و دانش بومی زیست محیطی در روستا» در سنجش پایداری زیست محیطی مؤثر است.
تأثیر عوامل سیاسی در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده گردوغبار به عنوان یکی از مخاطرات حاصل از تعامل انسان و طبیعت، به دلیل مسائلی از جمله سیاست های غلط مدیریتی و کنترل ناصحیح منابع آب، تغییرات اقلیمی، خشکسالی و همچنین تخریب های گسترده محیط زیست و منابع آب وخاک، شکل و ابعاد گسترده ای به خود گرفته و به صورت مشکلی جدی درآمده است. براین اساس پدیده گردوغبار از عوامل مختلفی از جمله عوامل سیاسی تأثیر پذیرفته که در جنوب غرب آسیا و در حوزه رودخانه ای دجله و فرات گسترش یافته است. این مقاله به بررسی عوامل سیاسی پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات می پردازد. پرسشی که در این مقاله - به شیوه توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای- بررسی شده، این است که: «عوامل سیاسی مؤثر در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات کدام اند؟». نتایج به دست آمده نشان می دهد جنگ و درگیری نظامی، ضعف مدیریت سیاسی فضا و شرایط امنیتی-سیاسی در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات تأثیرگذار است. جنگ و درگیری نظامی با تخریب پوشش گیاهی، بی ثباتی سطح خاک در تشدید این پدیده تأثیرگذار هستند. به طورکلی، از دیگر عوامل تأثیرگذار در تشدید پدیده گردوغبار، ناتوانی و ضعف مدیریت سیاسی فضا و مدیریت آب به طور خاص است. در سال های اخیر، شرایط امنیتی منطقه نیز به گونه ای بوده است که در کشورهای منطقه، به ویژه در عراق و سوریه ماهیانه صدها نفر از غیرنظامیان کشته شده اند. این وضعیت در ناتوانی مسئولان برای مدیریت و کنترل گردوغبار تأثیرگذار است.
پیوندهای امنیت و توسعه ناحیه ای در مناطق جغرافیایی ایران؛ مطالعه موردی: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه متوازن و پایدار نقش اساسی در امنیت جوامع بشری داراست، به طوری که بیشتر جوامع با ضریب امنیتی بالا کشورهایی شناخته می شوند که میزان توسعه بالایی را دارا می باشند. در همین راستا این پژوهش که به لحاظ ماهیت همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی با روش همبستگی در پی تحلیل ارتباط بین توسعه و امنیت در استان خراسان رضوی می باشد. ابتدا با استفاده از 41 شاخص شهرستان های مختلف استان از لحاظ جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی، حمل و نقل و بهداشتی و زیربنایی با استفاده از تکنیک ویکور سطح بندی شده و از تلفیق آنها توسعه کل به دست آمده است. بعد از آن شهرستان های استان به لحاظ امنیتی با استفاده از 10 شاخص رتبه بندی گردید. که شهرستان مشهد در سطح اول توسعه و شهرستان مرزی خواف در پایینترین سطح قرار گرفت. سپس بین توسعه و امنیت با استفاده از نرم افزار SPSS همبستگی گرفته شد. با توجه به نتایج پژوهش میزان همبستگی بین توسعه و امنیت 505/. بوده و میزان Sig 010/. (کمتر از 05/.) می باشد. بنابراین بین توسعه و امنیت در سطح شهرستان های خراسان رضوی ارتباط معنی داری وجود دارد.
آشکارسازی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر توزیع فضایی گردوغبار در شمال غرب ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات پوشش اراضی می تواند منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد شرایط بیابانی شود و از این طریق باعث افزایش گردوغبار گردد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تغییرات پوشش اراضی و شاخص عمق نوری هواویزها AOD (که نمایه سنجش ازدوری گردوغبار سنجنده MODIS است) در دو دوره 2000 و 2016 می باشد. در این راستا داده های مربوط به تغییرات کاربری اراضی سال 2000 از تصاویر لندست 7 و سال 2016 از تصاویر لندست 8 اخذ گردیده است. نقشه پوشش سطحی با استفاده از این تصاویر به صورت طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم بیشینه مشابهت، تولید گردیده است. داده های مربوط به AOD نیز از تصاویر آئروسل MODIS برای دو دوره مذکور به دست آمده است، درنهایت با تحلیل متقاطع فضایی و تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری، شاخص گردوغبار به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که طی دوره موردبررسی دو کاربری، زمین های بایر و مراتع به ترتیب کاهشی برابر 35 درصد و 11درصد را داشته اند. بیشترین میزان افزایش کاربری ها مربوط به نواحی کویری و شوره زارها می باشدکه طی 17 سال، رشدی برابر 95درصد نسبت به سال 2000داشته اند. توزیع فضایی گردوغبار بر روی کاربری های زمین های شوره زارها و نواحی کویری، در هر دو سال بالا بوده است. به گونه ای که در سال 2000 میانگین فضایی شاخص AOD برای کل منطقه موردبررسی برابر 65/0 بوده است. میانگین فضایی این شاخص برای نواحی کویری برابر 72/0 و برای شوره زارها برابر 82/0 بوده است. درحالی که در سال 2016 میانگین فضایی این شاخص به 79/0 رسیده است و این شاخص در زمین های کویری به 93/0 و در شوره زارها به 88/0 رسیده است.
نسبت ناحیه گرایی با ادراک محیطی( مطالعه موردی جنوب شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از کنش و منش انسان در اجتماع تابع ذهنیت و برداشتی است که از وضعیت موجود دارد. بر بنیاد ادراک محیطی، ذهنیت و برداشت انسان در سازماندهی عناصر کالبدی فضا، جهت دهی به توسعه و امنیت نقش می آفریند. در این میان، کشورها به فراخور گستردگی و شمار جمعیت شان، تنوع ناحیه ای(زمینی و فرهنگی) دارند و مقوله همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی شان متأثر از نیروهای ناحیه گرا می شود. جنوب شرق ایران که قلمرو قوم بلوچ ها در ایران است در یک دهه اخیر به واسطه موقعیت جغرافیایی خاص و همجواری با عوامل بی ثبات ژئوپلیتیک و ... خاستگاه برخی رخدادهای ناامن ساز ناحیه ای بوده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل محیطی(انسانی و طبیعی) موجود در شکل دهی به ذهنیت (همان ادراک محیطی) در پیدایش و تداوم ناحیه گرایی جنوب شرق ایران می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش کتابخانه ای و پیمایشی(پرسش نامه) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد ادراک محیطی برخاسته از مولفه های مشارکت سیاسی، توسعه نیافتگی اقتصادی، تعامل با شبه قاره هند و ناحیه گرایی مذهبی باعث در هم تنیدگی پیامدهای مقیاس های ناحیه ای، ملی و منطقه ای شده و نقش تعیین کننده ای در برداشت جامعه هدف درباره بروز ناحیه گرایی دارد.