مطالعه تطبیقی کارایی مدل توسعه شهری عامل مبنا و سلول های خودکار زنجیره مارکوف در شبیه سازی توسعه شهری نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
243 - 264
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر براثر رشد سریع و بدون برنامه شهرها، مدیریت شهری با مسائل متعددی ازجمله مدل ها و الگوهای گسترش شهری و انتخاب گزینه های بهینه در مکان یابی روبه رو شده است. شهر نیشابور به عنوان دومین شهر پرجمعیت استان خراسان رضوی شناخته می شود. با توجه به کاهش باران و رخ دادن خشک سالی، کشاورزی رونق خود را ازدست داده و اکثر جمعیت روستاها به شهر مهاجرت نموده اند. این عوامل باعث رشد سریع شهر در چند سال اخیر شده است. ازآنجایی که توسعه هر شهر نیازمند امکانات و زیرساخت های مناسب برای پیشرفت آن است، بنابراین شناخت جهت توسعه شهر و سرعت رشد آن باعث پیش بینی بهتر زیرساخت ها و امکانات موردنیاز است. پژوهش توسعه شهری توسط مدل عامل مبنا با استفاده از عوامل تأثیرگذار بر توسعه شهری نیشابور صورت پذیرفته است. این عوامل شامل: موقعیت غالب اجتماعی- مسیر دسترسی- عناصر مطلوب- کیفیت دسترسی به خدمات- حریم سبز و حریم مسیل و نوع کاربری در نظر گرفته شده است. مدل عامل مبنا مجموعه ای از عامل های مستقل با اهداف و قابلیت هایی که در تعامل با یکدیگر هستند تشکیل شده است. برای اعتبار سنجی مدل از روش مارکوف_ سلولی خودکار بر اساس تصاویر ماهواره ای لندست 7 و 8 و برای مدت 17 سال استفاده شده است. بر اساس نتایج شبیه سازی توسعه شهری با استفاده از مدل عامل مبنا مساحت منطقه شهری از سال 2018 تا سال 2035 با نرخ رشد 8/19 درصد افزایش یافته است و در مدل مارکوف_ سلولی خودکار مساحت منطقه شهری از سال 2018 تا سال 2035 با نرخ رشد 1/23 درصد افزایش پیدا خواهد کرد. بر این اساس، این نتایج با یکدیگر تفاوت چندانی ندارند. نتایج بیان کننده آن است که در اجرای این دو مدل برای توسعه شهر نیشابور مدل عامل مبنا نشان دهنده تأثیر زیاد عامل طبقه غالب اجتماعی است و اعتبار مدل عامل مبنا در مقایسه آن با روش مارکوف_ سلولی خودکار دقت قابل قبولی دارد.