فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تکتونیک فعال نوار لرزه خیز آلپ هیمالیا فلات ایران را شکل داده است که در مرز همگرایی بین ورقه های زمین ساختی اوراسیا عربستان قرار دارد. این فلات یکی از لرزه خیزترین نواحی جهان است و هر سال با زمین لرزه های متعددی مواجه می شود. در ایران، شرایط فعال زمین ساختی، وجود گسل ها و چشمه های لرزه زای متعدد و قرارگیری جمعیت فراوان در نواحی مستعد زمین لرزه توجه بیش از پیش به این سانحه ی طبیعی و لزوم مطالعات علمی را در زمینه ی تحلیل خطر زمین لرزه افزایش می دهد. در مقاله ی حاضر، علاوه بر مرور لرزه زمین ساخت و لرزه خیزی ایران از گذشته تاکنون، سعی شده است به مسئله ی تحلیل خطر زمین لرزه پرداخته و به وضعیت مدیریت سانحه، آسیب پذیری و بافت فرسوده در ایران اشاره شو
مدل سازی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک مطالعه موردی : استان کردستان، شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیّت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی، خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه ی نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک می باشد در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیّرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت. پس از شناسایی آن ها اقدام به پردازش با استفاده از نرم افزارهایARC GIS10، ILWIS 3.3،گردید. سپس از 144 دامنه مستعد به زمین لغزش به عنوان داده های لغزشی(کد یک) و همسو با آن 144 دامنه پایدار به زمین لغزش به صورت کاملاً تصادفی در سراسر منطقه برای داده های بدون لغزش (کد صفر) به عنوان متغیّر وابسته استفاده شد. با روی هم اندازی مجموع این داده ها بر روی هر کدام از متغیّرهای مستقل، داده های لازم برای ورود به نرم افزارSPSS 18استخراج شدند. نتایج نشان داد که شیب مهم ترین نقش را در بروز زمین لغزش های منطقه بر عهده دارد، پس از آن به ترتیب لایه های کاربری اراضی، جهت دامنه، گسل، فاصله از شبکه زهکش، طبقات ارتفاعی، فاصله از جاده و لیتولوژی در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرند.
نتایج ارزیابی صحت نشان داد که مدل آماری رگرسیون لجستیک با مقدار 4/83 برای شاخص PCPT و 226/229 برای شاخص -2LL و 5/98 درصد برای شاخص ROC همچنین نقشه خطر پهنه بندی زمین لغزش بر اساس شاخص SCAIاز صحت بالایی برخوردار می باشند. بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است. این نتایج می تواند در پیش بینی وقوع زمین لغزش های آینده، کاهش خطرات همراه آن ها و برنامه ریزی جهت کاربری زمین مورد استفاده قرار گیرد
پهنه بندی زمین لرزه های رخ داده در استان فارس طی سال های 1900 تا 2010 میلادی و مقایسه آن با دیگریافته های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پهنه بندی لرزه خیزی استان فارس بر اساس تحلیل آماری زمین لرزه های ثبت شده در فاصله زمانی 110 سال از سال های 1900 تا 2010 میلادی و مقایسه نتایج آن با پهنه بندی های انجام شده، جهت آزمون کارآیی سیستم های اطلاعات جغرافیایی و بهره گیری از داده های لرزه ای دراز مدت است. بدین منظور از داده های لرزه ای بر گرفته از سایت USGS و نقشه های زمین شناسی جهت مشخص کردن خطوط گسلی استفاده و یافته ها مورد تحلیل قرار گرفته است، برای انجام تحلیل ها از نرم افزارهای اکسل و Arc GIS استفاده شده و نتایج نشان می دهد که در طی دوره مورد نظر 1636 زمین لرزه در محدوده مورد مطالعه رخ داده که بزرگای آنها بین 2.5 تا 6.9 ریشتر است. حدود 70 درصد از زمین لرزه ها بزرگایی کمتر از 4.5 داشته، بیشترین و کمترین تعداد زمین لرزه های رخ داده به ترتیب مربوط به شهرستان های لار و ارسنجان می باشد. پهنه بندی خطر لرزه ای بر اساس بزرگا نشان می دهد که 60 درصد از مساحت استان فارس و همچنین شهر شیراز در محدوده با خطر نسبی بالا قرار دارند. مقایسه پهنه بندی حاصل با کارهای مشابه قبلی نشان داد که در پهنه بندی حاضر، پهنه با خطر نسبی کم، مساحت بیشتری از استان را در بر گرفته است، در حالی که در کارهای قبلی پهنه با خطر کم اصلا یا وجود نداشت یا محدوده ی کمی را به خود اختصاص داده بود. بر اساس پهنه بندی حاضر بیشتر مراکز پر جمعیت (همچون شیراز، لار) و نیمه غربی استان فارس در محدوده با خطر نسبی زیاد بوده، در حالی که در کارهای قبلی نیمه شرقی نیز جزء محدوده پر خطر محسوب شده بود. همچنین پهنه بندی حاضر نسبت به کارهای مشابه قبلی از دقت بیشتری برخوردار است.
تبیین عوامل مؤثر در بحران زایی و مدیریت مرزهای ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزهای بین المللی به عنوان خطوطی که موجودیّت های سیاسی را از یکدیگر جدا می کند دارای اهمیت ویژه ای هستند و کشورها تلاش زیادی را برای کنترل آنها انجام می دهند.اما تهدیدهایی که از سوی مرز متوجه کشورها می شود تنها با کنترل امنیتی و انتظامی خط مرزی رفع نمی گردد و در اینجاست که مدیریت مرزها اهمیت پیدا می کند. مدیریت مرزها شامل فعالیّت های سیاسی، اقتصادی، عمرانی نیز می شود و علاوه بر خط مرزی، مناطق مرزی را نیز در بر می گیرد.
ایران در شمار کشورهایی است که دارای بیشترین همسایه است و عوامل متعدد داخلی و نابسامانی سیاسی و اقتصادی در کشورهای همسایه مشکلات زیادی را در راستای کنترل و مدیریت مرزها ایجاد کرده است. به گونه ای که می توان برخی از مرزهای ایران را بحران زا نامید. این موضوع در مرزهای شرقی و به ویژه مرزهای ایران و پاکستان نمود بیشتری یافته است به گونه ای که به رغم تلاش های انجام شده توسط نهادهای ذیربط، در زمینه ی مدیریت مرزها اقدامات مطلوبی صورت نپذیرفته است.
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عوامل مؤثر در بحران زایی و همچنین مدیریت مرزهای ایران و پاکستان می پردازیم. هدف نگارندگان پاسخگویی به این پرسش است که: عوامل مؤثر در بحران زایی مرزهای ایران و پاکستان کدامند؟ و ایران برای مدیریت مرزهای خود با پاکستان با چه چالش هایی روبرو است؟
نتایج بررسی نشان داد که ویژگی های مرز از جمله تاریخچه مرز، نحوه ی شکل گیری و نوع مرز به همراه توان مدیریتی کشور در عرصه امنیتی و انتظامی و ویژگی های فرهنگی و اقتصادی مناطق مرزی و همکاری های کشور همسایه از عوامل مؤثر در بحران زایی و همچنین مدیریت مرزهای ایران و پاکستان است. ضعف اقتصاد محلی، ضعف فرهنگی در مناطق مرزی، ناهمگونی با فرهنگ غالب کشور، نفوذ بنیادگرایی و تروریسم و نابسامانی اقتصادی و سیاسی همسایگان نیز مهم ترین چالش های ایران برای مدیریت بهینه ی مرزهای خود با پاکستان است.
الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریسم در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روددره های گردشگری استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی از طریق توسعه کارآفرینی، بیش از پیش توجه محققان و برنامه ریزان را به خود جلب کرده است. براین اساس یکی از فرصت های جدید اقتصادی، صنعت گردشگری روستایی به ویژه اکوتوریسم در روستاهای مناطق حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله تهران بوده که برای اوقات فراغت و نیاز شهروندان به مناطق طبیعی با چشم انداز زیبا و دور از آلودگی ها، اهمیت یافته است. در این راستا، سؤال اساسی این است که توسعه کارآفرینی اکوتوریستی بر اساس کدام الگو امکان پذیر است؟ لذا هدف مطالعه، ارائه الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی با پتانسیل گردشگری دره ای است. بر این اساس، در پژوهش پیش رو هفده روستا در هفت مسیر رود دره ای نمونه های مطالعه انتخاب شدند و با استفاده از روش کمی پیمایشی، در سطح صاحبان کسب وکارهای گردشگری که کارآفرینان اکوتوریستی در روستاهای منتخب به شمار می روند، به بررسی سهم و ارتباط عوامل سه گانه (شرایط محیطی، سیاست ها و رویه های قانونی) ویژگی های کارآفرینانه پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که بر حسب شاخص های انتخابی و بر اساس آزمون همبستگی پیرسن، ارتباط معناداری بین عوامل سه گانه تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی برقرار است. همچنین براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر به عمل آمده، پس از مشخص شدن میزان تأثیرات غیر مستقیم متغیرها، به محاسبه کل تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم پرداخته شد که درنتیجه آن، ویژگی های کارآفرینانه با بیشترین تأثیر در کارآفرینی اکوتوریستی قرار دارد. درنهایت مشخص شد الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریستی ارائه شده این پژوهش، 2/35 درصد تبیین کننده توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در منطقه است.
تحلیل فضایی- امنیتی خطوط انتقال انرژی در ایران(خطوط لوله نفت و گاز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تطابق مراکز و نواحی تولید و مصرف منابع انرژی زمینه شکل گیری چگونگی انتقال انرژی در مقیاس های مختلف را فراهم نموده است. کشور ایران همواره تلاش نموده تا با استفاده از خطوط لوله انتقال انرژی میزان بهره وری از ظرفیت های تولید و مصرف خود را به حداکثر برساند. یکی از موارد مهمی که در زمینه طراحی خطوط انتقال انرژی باید مورد دقت قرار گیرد، توجه به مسائل امنیتی می باشد. براین اساس، این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل فضایی سعی دارد تا به تحلیل فضایی- امنیتی خطوط لوله انتقال انرژی در ایران بپرازد. نتایج حاصله نقش متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و جغرافیایی را از بعد امنیتی در طراحی مسیر و استقرار خطوط انتقال انرژی در ایران نشان می دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفته و پنج عامل کمبود خدمات و زیرساختها، مشکلات تقاضای فصلی، ضعف بازاریابی و تبلیغات، موانع فرهنگی و اجتماعی و تعدد مراکز تصمیم گیری به عنوان موضوعات مرتبط با توسعه نیافتگی صنعت گردشگری در استان کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد. برای پاسخگویی به ارتباط این عوامل با توسعه نیافتگی صنعت گردشگری پنج فرضیه تدوین و برای آزمون فرضیات استفاده شده است. این ANOVA و آزمون تحلیل واریانس t از آزمونهای آماری نظیر آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان و دست اندرکاران مرتبط با صنعت گردشگری در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشند و داده های مورد نیاز بوسیله پرسش نامه جمع آوری گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین کمبود خدمات و زیر ساختها و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد و هم چنین بین مشکلات تقاضای فصلی، ضعف بازاریابی و تبلیغات ، مشکلات فرهنگی-اجتماعی و در نهایت تعدد مراکز تصمیم گیری با توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد رابطه مستقیم وجود دارد.
الگوی فضایی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری مطالعه موردی : دوره یازدهم ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان بیش از سه دهه است که با حضور در انتخابات، سرنوشت و اداره کشور را به دست افراد مورد نظر خود می سپارند. هر چند سابقه شکل گیری مجلس به دوران مشروطه بر می گردد، ولی نقش پررنگ مجلس و انتخابات در بعد از انقلاب اسلامی، نمایان گشته است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی حضور مردم از دیدگاه فضایی- سیاسی در پهنه سرزمین است، تا نشان دهد که الگوی فضایی مشارکت مردم در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری چگونه بوده است. بدینمنظور با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و توابع آمار مکانی به بیان الگوی فضایی تمایل ساکنین کشور به هر یک از نامزدهای حاضر در انتخابات پرداخته شده است. نتایج نشان داد که الگوی مشارکت در کشور یکسان نبوده و استان های با توسعه یافتگی بالا از مشارکت کمتری برخوردار بوده و استان های محروم مشارکت بیشتری داشته اند. الگوی فضایی آراء بیانگر تمرکز شدید آراء کاندید منتخب در نواحی شمال غرب، جنوب شرق و جنوب کشور بوده و همچنین آراء آقایان محسن رضایی در غرب و جنوب غرب کشور و محمدباقر قالیباف در خراسان رضوی کاملاً منطبق بر جستار زادشهری است.
ارزیابی تأثیر گسل و سنگ شناسی بر عملکرد عامل جهت شیب در وقوع زمین لغزش (مطالعه موردی: حوضه آبریز بابلرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش عوامل تأثیرگذار بر عملکرد جهت شیب در رخدادهای لغزشی حوضه آبریز بابلرود است. این مطالعه در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول تراکم زمین لغزش ها در جهات اصلی شیب به تفکیک سازندها تعیین شد و در مرحله دوم، تراکم زمین لغزش ها در جهات اصلی شیب در رده های مختلف فاصله از گسل در هر سازند، موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تأثیر جهت شیب تا حدود زیادی تحت تأثیر فاصله از گسل و سنگ شناسی است؛ به طوری که نقش جهت شیب در رخدادهای لغزشی منطقه در کلاس های نزدیک گسل منفی و در کلاس دور از گسل مثبت ارزیابی شد. همچنین در سازندهای نرم و فرسایش پذیر مارن، شیل و آهک مارنی، نقش جهت شیب منفی و در سازندهای مقاوم نظیر آهک، دولومیت و ماسه سنگ، مثبت و طبق انتظار است.
بررسی و تحلیل موانع ژئوپلیتیکی مناسبات اقتصادی ایران جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً برقراری روابط تجاری اقتصادی عمیق بین کشورها، مستلزم وجود بسترها و زمینه های هم تکمیلی است. بسترهای و زمینه های هم تکمیلی در برقراری روابط اقتصادی، همچون ظرف اصلی و بستر پویای روابط تجاری اقتصادی بین کشورها عمل می کنند. روابط تجاری اقتصادی ایران با جمهوری آذربایجان نیز از این امر مستثنا نیست. در روابط اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان، تعلقات ژئوپلیتیکی گوناگونی، از جمله اشتراکات تاریخی، فرهنگی و وابستگی های فضایی جغرافیایی بین طرفین، شاکله اصلی بسترهای هم تکمیلی است؛ با این حال طبق شواهد و مستندات موجود، روند جاری در روابط تجاری اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان در قیاس با روابط اقتصادی جمهوری آذربایجان با رقبای ایران در منطقه، اصلاً رضایت بخش نیست. در واقع با توجه به وضعیت موجود، سؤال پژوهش حاضر این است که با وجود چنین وابستگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی توانمند یا فضای کاملاً بارور برای تعمیق مناسبات تجاری اقتصادی بین ایران جمهوری آذربایجان، مهم ترین دلایل ژئوپلیتیکی ضعف در مناسبات طرفین چیست؟ در همین راستا، طبق نتایج این پژوهش، مناسبات اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان از وجود موانع ژئوپلیتیکی همچون اختلافات طرفین در زمینه رژیم حقوقی دریای خزر، تبعات سیاسی ژئوپلیتیکی بحران قره باغ، تقابل رویکردهای ناسیونالیستی طرفین و مناسبات راهبردی جمهوری آذربایجان با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل رنج می برد؛ اگرچه دلایل سیاسی نیز در وقوع وضعیت جاری در مناسبات اقتصادی طرفین بی تأثیر نیست، بررسی آن از مجال این پژوهش خارج است.
تبیین شاخص های مؤثر در مدیریت مرزها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود به هزاره سوم میلادی و شکل گیری فرایند جهانی شدن و افزایش تحرکات انسان ها، کالاها، سازمان ها و... نقش و جایگاه مرزها به طور فزاینده ای پیچیده و بیشتر شده به طوری که بسیاری از دولت ها در سراسر جهان در پی تأمین امینت مرزهای خود، جلوگیری از مهاجرت های ناخواسته و تحرکات دیگر و از سوی دیگر در تلاش برای به حداکثر رساندن فرصت تعاملات مطلوب فرامرزی هستند. این امر سبب شکل گیری و برجسته شدن مفهوم جدیدی با عنوان «مدیریت مرز» در طی دهه های اخیر شده است. در جهت دستیابی به شناخت کامل و درک بهتر شاخص های مؤثر در مدیریت مرزها، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چه شاخص هایی بر مدیریت مرزها مؤثراند. بر این اساس پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است و شاخص های مؤثر بر مدیریت مرز در پنج قسمت واقعیت های جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و استراتژیکی؛ سیاست ها؛ بازیگران؛ عوامل ساختاری و عوامل مرزی به دست آمده است. از آنجا که مرزها دارای دو طرف هستند که مکمل یکدیگرند، این شاخص ها عیناً در طرف مقابل نیز تکرار می شود و برای مدیریت مرزها باید شاخص ها را در دو بخش شاخص های درون مرزی و فرامرزی مد نظر قرار داد.
بررسی میزان کارایی شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله (مطالعه موردی مناطق 1 و 5 طرح تفصیلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره زلزله های بزرگ باعث خسارات بزرگی در زندگی انسان می شوند. یکی از این خسارت ها، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی است که امکان نجات دادن آسیب دیدگان زلزله، به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی مواجه می سازد. امروزه با گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ، وضعیت خطرناکی در صورت بروز زلزله به وجود می آید. زیرا سلسله مراتب شبکه های ارتباطی معمولاً رعایت نشده، عرض راه ها کم بوده و مراکز درمانی دور از دسترس شهروندان قرار می گیرد. بروز زلزله ای با شدت بالا در این شهرها منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی عمده خواهد بود. در شهر تبریز محدوده مناطق 1 و 5 در مجموع دارای وسعتی معادل 3327 هکتار است. مساحت منطقه یک بالغ بر 2844 هکتار و وسعت منطقه پنج نیز 483 هکتار می باشد. براساس برآوردهای موجود، جمعیت این دو منطقه مجموعاً بالغ بر 458939 نفر است. در تحقیق حاضر با استفاده از 12 شاخص «کاربری زمین، عرض راه ها، ارتفاع ساختمان ها، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، سطح اشغال ساختمان ها، کیفیت ابنیه، مصالح ابنیه، قدمت ابنیه، دسترسی به مراکز درمانی، دوری و نزدیکی به گسل های اصلی» که از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها در محیط GIS که براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده اند، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی مناطق یک و پنج در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد خیابان هایی که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی، درمانی و درجه محصوریت بیش تری بوده اند، آسیب پذیرتر بوده و در نتیجه دارای امتیاز منفی بیش تری هستند. هم چنین بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیش تر و تراکم ساختمانی و جمعیتی پایین تر، دارای آسیب پذیری کم تری بوده اند. با حرکت از سمت شرق به غرب به میزان آسیب پذیری خیابان ها افزوده می شود. این آسیب پذیری مسیرها در مرکز مناطق به اوج خود می رسد. به این ترتیب شبکه های ارتباطی موجود در مرکز، هنگام بروز زلزله از ایفای نقش خود عاجز خواهند بود.
سنجش فضایی گستردگی شهری با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی شهری نوعی الگوی رشد شهر بدون توجه به عواقب و اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن است. این رشد بیرونی در واقع به نوعی توسعه ی شهری برمی گردد که از نظر منتقدان باعث از بین رفتن زمین های کشاورزی، تخریب فضاهای باز و سبز، اتلاف انرژی و تغییرات کاربری اراضی می شود. روش های متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیت هایی هستند. روش فازی مبتنی بر شدت انطباق یکی از این روش ها است. هدف اصلی از این مقاله توصیف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در شهر ارومیه در طی یک دوره 27 ساله است؛ و بدین منظور سنجنده TM ماهواره لندست در بازه زمانی 1390- 1363 انتخاب گردید. پس از زمین مرجع کردن تصاویر با روش فازی به طبقه بندی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از جداول متعامد پرداخته شده است؛ و با استفاده از روش ترکیبی زنجیره های مارکوف و سلول های خودکار گستردگی شهری برای سال 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد طی این دوره 17188.56 از اراضی شهر ارومیه تغییر کاربری داده است؛ که بیش ترین تغییر کاربری اراضی در اراضی کشاورزی آبی با کاهش 7672.41 هکتار صورت گرفته است. هم چنین بررسی ها نشان می دهد در سال 1400 در حدود 2408.55 هکتار به اراضی ساخته شده اضافه خواهد گردید؛ که این امر باعث تغییر کاربری اراضی در شهر ارومیه و ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات زندگی برای ساکنان شهر خواهد شد.
بررسی ساختار فضایی قدرت سیاسی در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار قدرت در ایران در ابتدا متمرکز نبوده بلکه بیشتر حالت الیگارشی داشته است که این ساختار رفته رفته به شکل بسیط در آمده و در دوره ساسانیان بهشکل حکومت بسیط متمرکز تغییر حالت داد و یکی از مهمترین دلایل آن نفوذ مبلغان مذهبی در ساختار قدرت می باشد. لازم بهذکر است عواملی دیگر چون وسعت جغرافیایی، و ناهمواریها در الگوی فضایی توزیع قدرت سیاسی در ایران مؤثر بودهاند. تحقیق حاضر با بررسی ساختار فضایی قدرت سیاسی در ایران باستان یعنی در دوره های مادها، هخامنشان، اشکانیان و ساسانیان به کنکاش در دلایل مؤثر بر ساختار قدرت در ایران باستان می پردازد و بر این اساس به نظر می رسد که دلیل تشکیل اولین دولت متمرکز ایران یعنی مادهاموقعیت جغرافیایی ایران و و جود دشمن خارجی قدرتمندی به نام آشور می باشد. ساختار قدرت سیاسی و توزیع فضایی آن یکی از مهمترین موضوعاتی می باشد که در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد. کشور ایران با تمدن چند هزار ساله، دارای ساختار قدرتی متمرکز و بسیط می باشد و دلایل آن را باید در ایران باستان و ریشه تشکیل اولین حکومت ایرانی (ماد) و سیر گرایش به تمرکز قدرت جستجو کرد.
تحلیلی بر نقش ثبات سیاسی و امنیت در توسعه صنعت گردشگری مطالعه موردی: منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آمار سازمان جهانی گردشگری ملل متحد، در سال 2009 گذرنامه 880 میلیون نفر در سراسر دنیا ممهور به مهر مسافرت شده و به عنوان مسافران بین المللی شناخته شده اند و از این رهگذر در حدود هزار میلیارد دلار نصیب کشورهای مختلف دنیا شده است. در این بین، مروری بر شرایط گردشگری بین المللی کشورهای منطقه خاورمیانه چه از نظر بازارها و درآمدهای ناشی از آن و چه از نظر میزان ورود گردشگران، گویای چالشهای عدیده این منطقه از دنیاست. بنابراین در این مقاله، به مقوله امنیت و ثبات سیاسی به عنوان یکی از مهمترین چالشهای فراروی صنعت گردشگری کشورهای منطقه خاورمیانه پرداخته شد. جهت بررسی رابطه بین توسعه گردشگری در حوزه کشورهای خاورمیانه و فضای سیاسی- امنیتی این منطقه، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نوسان و عدم تعادل شدید در میزان گردشگران ورودی به کشورهای این منطقه، ارتباط بسیار نزدیکی با تحولات سیاسی در عرصه جهانی (چون استراتژی مبارزه با تروریسم بین الملل)، فضای سیای- امنیتی منطقه خاورمیانه (چون تشدید اقدامات گروههای بنیادگرا) و شرایط داخلی کشورهای این منطقه (چون رژیمهای استبدادی) دارد.
مبانی فلسفی مخاطرات محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مسئله در تعریف و تعدیل مخاطرات محیطی بررسی مبانی فلسفی آن است. بدین جهت، در این مقاله، ابتدا، مخاطرات محیطی تعریف و روند تکوین و تحول آن شرح داده شد. سپس، به بحث درباره ی فلسفه های مؤثر پرداخته شد. در این زمینه، از دیدگاه دین اسلام هم بهره گرفته شد. سرانجام، نقش علم جغرافیا در تعریف، تحلیل و چاره سازی مخاطرات محیطی مطرح گردید. واژه ی خطر همیشه در رابطه ی انسان با شرایط محیطی تعریف شده است. در ابتدا، زمانی که زندگی انسان بسیار ساده و بیولوژیک بود، خطر در حد بیماری های واگیر و کشنده تعریف می شد. اما بعد ها، در پی توسعه ی جمعیت و انتظارات انسان و بهره برداری فزاینده او از طبیعت، خطر اتفاق های ناشی از رفتار انسان با محیط تعریف شد و به آن حادثه ای گفته شد که به انسان یا مایملکاو صدمه بزند. در زمینه ی ریشه ی فلسفی مخاطرات محیطی، اولین فلسفه، که هنوز هم آثار آن ادامه دارد، فلسفه انسان محور است. طبق این فلسفه انسان حاکم طبیعت است و باید برای توسعه و زندگی خود از آن بهره برداری کند. بعد از جنگ جهانی دوم و مسلط شدن انسان به تکنولوژی، این بهره برداری بسیار گسترده شد و بحران های امروزی را ایجاد کرد. در مقابل، فلسفه ی اکوسیستم محور بهره برداری انسان را از محیط محدود کرده و اجازه بیشتر از نیاز اولیه را نمی دهد. در این فلسفه محیط مقدس بوده و ارزش ذاتی دارد. از نظر دین اسلام هم عامل اصلی مخاطرات محیطی اسراف و رفتار نامطلوب انسان با محیط است. اما، از منظر جغرافیا مخاطرات محیطی بر اثر بهم خوردن نظم محیط طبیعی ایجاد می شود. در هر کجا که پراکندگی جمعیت با پراکندگی منابع محیطی هماهنگ نباشد مخاطرات رخ خواهد داد. در نتیجه، فلسفه ی ایجاد مخاطرات محیطی فلسفه ای مکان محور است. محور اصلی این فلسفه نظم محیطی است که در پراکندگی پدیده ها و ویژگی ها نمایان است. به هم زدن این نظم سبب بی عدالتی فضایی در توزیع منابع می شود. اخلاق محیطی از منظر جغرافیا بر هم نزدن این نظم و رعایت عدالت فضایی است. روش جغرافیا برای چاره جویی و جلوگیری از مخاطرات محیطی هم برنامه ریزی فضایی (آمایش سرزمین) است.
زیرساخت ها و تابآوری در برابر بلایای طبیعی با تأکید بر سیلاب منطقهی مورد مطالعه: مناطق نمونه گردشگری چشمه کیله تنکابن و سردآبرود کلاردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی به منزله ی پدیده های تکرار پذیر در غیاب سیستم های کاهشی می تواند تبدیل به فاجعه شود و اثرها و پیامدهای مخربی در پی داشته باشد. برای کاهش اثر بلایای طبیعی رویکرد تاب آوری مبنایی برای کاهش اثرهای منفی در نظر گرفته شده است. دو حوضه گردشگری سردآبرود کلاردشت و چشمه کیله تنکابن دارای ظرفیت های بسیاری برای توسعه فعالیت های گردشگری است که در معرض هجوم سیل قرار دارد و به این دلیل جامعه نمونه پژوهش انتخاب شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مولفه ی زیرساختی در راستای ارتقا ی تاب آوری ساکنان در برابر بلایای طبیعی است. روش شناسی تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از دو شیوه ی کتابخانه ای(مقالات علمی منتشر شده معتبر و مرتبط با موضوع) و میدانی(تهیه و تکمیل پرسشنامه) به دست آمده است. طراحی متغیر های تحقیق بر اساس مطالعه ی مبانی نظری و بررسی تجارب علمی سایر کشور ها در ارتباط با تاب آوری و بلایای طبیعی بوده است. متغیر مستقل تحقیق زیر ساخت ها است که شامل شبکه های ارتباطی، جانمایی مراکز خدماتی و درمانی می شود. متغیر وابسته تحقیق نیز شامل دو بعد اصلی: تاب آوری فردی و گروهی است. بر اساس هدف تحقیق و ماهیت داده ها از آزمون های آماری برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که دو معیار زیرساخت ها در زمینه ی سیلاب و تاب آوری با اطمینان 99% با یکدیگر همبستگی مستقیم دارند و رابطه بین آن ها دو متقابل است، یعنی بهبود زیرساخت ها در محدوده با احتمال 99% موجب بالا رفتن تاب آوری ساکنین در برابر بلایای طبیعی (سیلاب) درون آن می شود. همچنین، نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو حوضه، به لحاظ مؤلفه های زیرساختی و تاب آوری در برابر بلایای طبیعی (سیلاب)، وجود ندارد.
تغییرات اقلیمی و چالشهای ژئوپلیتیکی قطب شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی را به دنبال دارند. در دهه گذشته مهمترین تغییر اقلیمی گرم شدن کره زمین بوده است. با گرم شدن کره زمین یکی از مناطقی که اهمیت آن افزایش یافته، قطب شمال است. قطب شمال در طول چند دهه گذشته حدود دو برابر بیشتر از بقیه جهان گرم تر شده است و پیش بینی می شود در اواخر دهه 2030 این منطقه عاری از یخ گردد. این تغییرات اقلیمی قطب شمال را به جبهه مرکزی دیدگاه های ژئوپلیتیکی جدید جهان تبدیل کرده و فرصت ها و چالش هایی را ایجاد کرده است. قطب شمال دارای ذخایری عظیمی از منابع طبیعی است و با ذوب یخ ها برای اولین بار در تاریخ مدرن در مقیاس وسیعی دسترسی به این منابع به ویژه هیدروکربن ها امکان پذیر می شود؛ همچنین با کاهش کلاهک یخی، مسیرهای دریایی جدیدی به وجود می آید که با کوتاه کردن مسیرهای دریانوردی، تجارت و ژئوپلیتیک جهانی را تغییر خواهند داد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است و نقطه تمرکز آن این مسئله است که در شرایط جدید قطب شمال با چه چالش های ژئوپلیتیکی مواجه است. نتایج تحقیق نشان می دهد قطب شمال با چالش هایی ماننداختلافات ارضی و ادعاهای متداخل بر سر فلات قاره، افزایش نظامی گری در قطب شمال، تمایلات استقلال طلبانه جوامع بومی، اختلافات بر سر نحوه عبور و مرور از گذرگاه های دریایی و ... مواجه است و این چالش ها ناشی از تمایلات قلمروخواهانه کشورهای ساحلی و غیرساحلی و جوامع بومی می باشد.
تحلیلی بر وضعیت شاخص های بهداشتی درمانی در شهرستان های استان کرمانشاه با بهره گیری از مدل های TOPSIS، AHP، تحلیل خوشه ای و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کیفیت و سلامت شرایط زندگی ساکنان شهرها و روستاها به عنوان هدف اصلی سیاست های برنامه ریزی شهری و منطقه ای می باشد. همچنین، وضعیت بهداشتی- درمانی جامعه به عنوان مسئله ای ضروری و مهم مدنظر برنامه ریزان می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل فضایی شهرستان های استان کرمانشاه به لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی- درمانی است. در این پژوهش، که از نوع توصیفی تحلیلی بوده، با بهره گیری از اطلاعات سالنامه آماری 1388 استان کرمانشاه، شاخص های بهداشتی- درمانی با مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین، در این مطالعه برای سطح بندی شهرستان های استان کرمانشاه از لحاظ شاخص های بهداشتی- درمانی از تقسیم بندی سازمان ملل، که به درجه بندی شاخص توسعه انسانی در سه دسته، توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و محروم پرداخته است، استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هیچ کدام از شهرستان های استان کرمانشاه به لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی- درمانی، در سطح توسعه یافته قرار ندارد. همچنین، شهرستان های قصرشیرین و ثلاث باباجانی به ترتیب با امتیاز نهایی 781/0 و 191/0 برخوردارترین و محروم ترین شهرستان استان به لحاظ بهره مندی از شاخص های بهداشتی درمانی می باشند. نمایش فضایی شهرستان های مورد مطالعه به لحاظ توسعه یافتگی در شاخص های بهداشتی درمانی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS ، نشان داد که فضای توسعه غالب و حاکم بر شهرستان های استان، فضای توسعه محروم است.
موقعیت راهبردی ژئواکونومیک خلیج فارس و رقابت قدرت ها در قرن بیست ویکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم نوینی که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در عرصه روابط بین الملل و ژئوپلیتیک، برای تحلیل مسائل راهبردی و بین المللی و رقابت قدرت ها از آن بهره می برند، رویکرد ژئواکونومیک است. این رویکرد از ترکیب سه عامل جغرافیا، قدرت و اقتصاد شکل گرفته و روابط جغرافیا، قدرت و اقتصاد و تعامل این سه عنصر را برای کسب قدرت دولت ها مطالعه می کند. در آغاز قرن بیست ویکم، قدرت های بزرگ با رویکردی نوین و با توجه بیشتر به منافع اقتصادی، در مناطق استراتژیک جهان به رقابت می پردازند. در قرن حاضر انرژی، به ویژه نفت و گاز، روح ژئواکونومیک محسوب شده و در فرآیند توسعه، تعیین امنیت و ایجاد کشمکش های منطقه ای و بین المللی نقش آفرینی می کند. در عصر حاکمیت گفتمان ژئواکونومیک، اقتصاد نقش برجسته تری از هر زمان دیگر یافته و ژئواکونومی انرژی، فصل نوینی را در روابط بین الملل گشوده است. به نظر می رسد منابع انرژی به یکی از مهم ترین متغیرهای ژئوپلیتیکی در نظام سیاسی کنونی جهان در تعاملات بین المللی، برای حفظ سیادت جهانی و منطقه ای و به چالش کشیدن رقبا در عرصه بین المللی تبدیل شده است. خلیج فارس به لحاظ نظریه های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، بین المللی ترین منطقه دنیاست که به لحاظ منابع انرژی، فضای ژئواکونومیکی مهمی را برای ایفای نقش بازیگران (منطقه ای و فرامنطقه ای) در قالب همکاری، رقابت و منازعه فراهم می کند. اگرچه با توجه به وابستگی متقابل منافع این کشورها، به نظر می رسد روابط آنها در راستای نوعی رقابت همراه با همکاری، در آینده بیشتر قابل پیش بینی است.