فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعة شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعة پایدار معرفی می شود. تاثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن ها در ساختار جوامع انکارناپذیر است. در این پژوهش جهت نمایش میزان تغییرات فضای سبز شهر یزد از اطلاعات باندهای ماهواره لندست سنجنده های ETM و TM در سال های 1366، 1378 و 1394 استفاده و میزان شاخص NDVI برای سال های مذکور در مناطق سه گانة شهر یزد محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان مساحت فضای سبز شهری و تغییرات کاربری و تبدیل باغات به مناطق مسکونی و سایر کاربری های شهری در طی 30 سال گذشته 71/271 هکتار کاهش داشته است، درحالیکه جمعیت شهر یزد در طول این دوره 332124 نفر افزایش داشته است. بیشترین میزان کاهش فضای سبز در طی این سال ها برابر با 205 هکتار و مربوط به منطقة دو شهری است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان فضای سبز مناطق 1 و 2 در سال های مذکور روندی نزولی داشته است. این درحالی است که توسعة فضاهای سبز در منطقة یک نسبت به سال 1385 از روند رو به رشدی برخوردار بوده است. بنابراین، لازم است علاوه بر افزایش میزان سطح فضای سبز به توزیع مناسب و برنامه ریزی های توسعه ای در راستای حفظ باغات و افزایش سرانة فضای سبز به ویژه در مناطق در حال توسعة یک و سه اقدام کرد.
زمینه یابی و ارائه الگوی پیشنهادی متنوع سازی فعالیت های اقتصادی مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
127 - 158
حوزه های تخصصی:
متنوع سازی فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی بنیادی موجب ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت، بهره برداری بهینه از منابع طبیعی تجدیدشونده، ورود فعال اقتصاد روستایی در اقتصاد ملی و بین المللی، افزایش تولید و انباشت پس انداز، افزایش خودآگاهی، شخصیت و هویت فردی و ملی و... در روستاها می شود؛ در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و از سوی سازمان های بین المللی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است؛از این رو شناسایی توانمندی ها، ظرفیت ها و قابلیت های مناطق روستایی مختلف و زمینه یابی فعالیت متناسب با آن منطقه/ روستا به منظور اولویت بندی و ارائه الگوی مطلوب متنوع سازی فعالیت های اقتصادی آن ضروری است که هدف اساسی تحقیق حاضر نیز به شمار می رود. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به شناسایی قابلیت ها و ظرفیت های مناطق روستایی در سطح شهرستان های استان گیلان در زمینه انواع فعالیت های کشاورزی و صنایع تبدیلی و تکمیلی مناطق روستایی پرداخته است. اطلاعات موردنیاز درجهت توصیف و تحلیل وضعیت، از داده های ثبتی و رسمی همچون سرشماری عمومی کشاورزی 1393، سالنامه آماری استان گیلان سال 1393، داده های ثبتی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و... به دست آمده است. سپس با استفاده از مدل های مختلف همچون تکنیک ضریب مکانی، شاخص تخصصی و تکنیک پیوستگی مکانی، ضمن تجزیه و تحلیل، ظرفیتی که بالاترین مزیت را در یک شهرستان نسبت به سایر شهرستان ها داراست، برای آن شهرستان معرفی کرده و درنهایت، الگوی پیشنهادی برمبنای خوشه های فعالیت (خوشه صنایع تبدیلی و تکمیلی، خوشه صنایع دستی، خوشه فعالیت گردشگری، خوشه تنوع بخشی فعالیت زراعی، خوشه تنوع بخشی فعالیت باغی) در سطح منطقه ای/ شهرستان ارائه شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از آن است که استان گیلان به لحاظ تمرکز و تنوع صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در حد متوسطی قرار دارد. شاخص تخصصی برای شهرستان های بندرانزلی و سیاهکل، املش و تالش به ترتیب 85/33، 2/42، 5/42، 52/49 نشانگر برخورداری از تنوع فعالیت های صنعتی روستایی در این شهرستان هاست. همچنین نتایج حاصل از مقدار Laمحاسبه شده نیز بیانگر آن است که بین سطح زیرکشت محصولات زراعی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان، پیوستگی بسیار بالایی (La= 84.45) وجود دارد. این پیوستگی در ارتباط با سطح زیرکشت محصولات باغی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن برابر با (La= 60.62) و نیز بین تعداد انواع دام ها و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان در سطح متوسط و معادل (La= 57.39) است.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری در پارک های شهری مطالعه موردی: پارک مردم همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
3 - 18
حوزه های تخصصی:
پارک های شهری به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا می کنند. بسیاری از نظریه پردازان شهری پارک های شهری را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری می دانند، زیرا در کنار نقش کارکردی خود باعث افزایش اجتماع پذیری در فضاهای شهری می شوند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم، باید به رفتارهای شکل دهنده این فضاها توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که کارایی اغلب پارک های شهری در نتیجه عدم انطباق نیازهای کاربران با کیفیات محیطی متناسب با قلمروهای رفتاری، در سطح پایینی می باشد، لزوم توجه به برنامه اصولی و مبتنی بر رفتار استفاده کنندگان در اینگونه فضاها، ضروری می نماید. پارک مردم در شهر همدان به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و ارزیابی محرک ها و الگوهای رفتاری کاربران در قالب نیازها و کیفیت های محیطی در پارک های شهری است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی _ تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که، الگوها و قلمروهای رفتاری چه تأثیری در ارتقای کیفیت محیطی در پارک های شهری دارند؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تأکید بر الگوهای رفتاری، سعی در استدلال منطقی مباحث و در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است. برای این منظور، علاوه بر تحلیل کیفی فضای شهری مورد مطالعه و بررسی چگونگی رفتارهای شکل گرفته شده در فضا به سبب وجود ویژگی های فضایی موجود در آن، به تحلیل کمّی شاخص ها با استفاده از طراحی پرسشنامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمّی از طریق نرم افزارSPSS پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از سویی نیازهای انسانی نتیجه تأثیر رفتار بر فضا و محیط است و قابلیت محیط، زمینه ساز انجام رفتارهاست و از سویی دیگر، ارتقای کیفیت محیطی و تأثیر مؤلفه های آن بر قلمروها و الگوهای رفتاری در پارک های شهری صرفاً مفهومی کمّی و تکنیکی نبوده، بلکه با مفاهیم کیفی نیز در ارتباط است.
اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه با تلفیق شیوه طراحی آزمایشات تاگوچی و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون تعداد اتومبیل باعث اختصاص سهم عمده ای از مساحت خیابان ها، معابر، فضاهای باز و مسکونی به اتومبیل می شود. از این رو شهرهای بزرگ، امروزه با کسری پارکینگ در سطح شهر و محدودیت فضای پارک حاشیه ای روبه رو هستند. استفاده از پارکینگ های مکانیزه در پاسخ به افزایش تقاضا برای پارکینگ مطرح می شود. یکی از حوزه های تصمیم گیری در سازمان ها که از اهمیت زیادی برخوردار است، تصمیمات مرتبط با اولویت بندی و انتخاب محصولات است. در این پژوهش از تلفیق دو روش تاگوچی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) به منظور اولویت بندی محصولات مربوط به پارکینگ های مکانیزه، استفاده شده است. بنابراین مدیریت شرکت ها در این زمینه قادر خواهند بود با داشتن منابع محدود سازمان خود و افزایش تقاضا برای نصب این پارکینگ ها نیاز مشتری خود را برآورده سازند. بدین منظور ابتدا عوامل مؤثر بر اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه با مرور متون پژوهش و نظر خبرگان شناسایی شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه یکی به منظور تعیین اهمیت هر یک از معیارهای مؤثر بر اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه به روش تاگوچی فازی و دیگری پرسشنامه مقایسات زوجی محصولات با توجه به معیارها به روش AHP فازی استفاده شد. پرسشنامه روش تاگوچی و AHP فازی به ترتیب براساس طیف پنج تایی و شش تایی فازی است. سپس میزان تأثیر این معیارها با استفاده از روش تاگوچی فازی تعیین شد و در نهایت با استفاده از وزن های به دست آمده از روش تاگوچی فازی با به کارگیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، محصولات اولویت بندی شدند. نتایج روش تاگوچی نشان داد معیار کیفیت، خدمات پس از فروش و هزینه سرمایه گذاری به میزان 173/0، 155/0 و 118/0 اهمیت وزنی بیشتری نسبت به سایر معیارهای مؤثر بر پارکینگ های مکانیزه دارند. نتایج روش AHP فازی نشان داد از بین 5 نوع پارکینگ مورد بررسی شامل برجی 40 تایی، برجی 30 تایی، آسانسوری دوتایی، چرخ و فلک 16 تایی و چرخ و فلک 12 تایی به میزان 254/0، 231/0، 194/0، 165/0 و 114/0 حایز رتبه اول تا پنجم شده اند.
تبیین شاخص های فضای شهری انعطاف پذیر در شهرهای ساحلی با بهره گیری از مدل دلفی (مطالعه موردی شهرهای رامسر و بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش جمعیت جهان به خصوص در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و نیازهای زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. در واقع شهر به عنوان بستر شکل گیری اتقاقات، قعالیت ها و تعاملات اجتماعی و در کنار آن سواحل دارای اهمیت زیادی است بنابراین شناخت فضاهای شهری و طراحی مناسب آن راهی است به سوی برآوردن نیازهای گوناگون شهروندان. در این میان توجه به اصل انعطاف پذیری به عنوان یکی از عوامل خلق فضای شهریِ با کیفیت، فضا را قادر می سازد تا گزینه های متعددی را به شهروندان پیشکش نماید. حال در این پژوهش که از نظر ماهیت از ن وع پژوهش های اکتشافی است، تلاش گردیده تا به تبیین مفهوم انعطاف پذیری و راه های تحقق آن در فضای شهری پرداخته شود. بر این اساس ضمن مطالعه مفاهیم و ادبیات مرتبط با فضای شهری انعطاف پذیری مؤلفه ها و شاخص هایی استخراج و س پس در قال ب روش دلف ی ب ا اس تفاده از اب زار پرسشنامه ای شاخص ها مورد س نجش قرار گرف ت. نتایج پژوه ش حاکی از 15 ش اخص، در ش کل گی ری فضای ش هری انعطاف پذیر در ساحل نق ش مؤثرت ری دارا است ک ه با توج ه به ج دول رتب ه بندی، شاخص های چند عملکردی، تبدیل پذیری، تنوع پذیری و سرزندگی فضای ساحل از اهمی ت بالاتری برخ وردار است.
ارزیابی توزیع مکانی دمای سطح زمین شهرستان بهبهان در سال های 1378 تا 1392 با کاربرد سنجش از دور حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
817 - 832
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، گرم ترشدن محیط زیست شهری یکی از آثار ناآگاهانه توسعه شهری ناپایدار است که با کاهش پوشش گیاهی در ارتباط است. بنابراین، آگاهی از درجه حرارت سطح زمین برای اجرای مطالعات علوم زمین، از قبیل تغییرات محیط زیست جهانی و مخصوصاً آب و هوای شهری، ضروری است. بدین منظور، توزیع مکانی و تغییرات دمای سطح با توجه به نقشه های کاربری اراضی و شاخص پوشش گیاهی در شهرستان بهبهان تجزیه و تحلیل شده است. بدین منظور، از تصاویر ماهواره لندست سنجنده های ETM+ و OLI استفاده شد. پس از تصحیحات هندسی و اتمسفری، تصاویر با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال طبقه بندی شد. همچنین، تغییرات دما با مدل LCM ارزیابی شد. نتایج نشان داد طبقه یک دمایی (دمای کمتر از 13 درجه سانتی گراد)، که خنک ترین پهنه هاست، در دو بخش کوهستانیِ شمالی و جنوبی بیشترین گسترش را دارد. در هسته شهرنشینی، طبقه یک دمایی در سال 1378 به صورت لکه هایی پراکنده منطبق بر پارک های شهری گسترده شده است و در سال 1392، برخلاف انتظار، با توجه به کاهش چشم گیر دما نسبت به سال های گذشته نواحی شهری در طبقه اول قرار گرفته است. روی هم گذاری نقشه هر کدام از طبقات دما به کل طبقات با نقشه های کاربری اراضی نشان داد مرکز شهر، بخش هایی از اراضی لخت، و بخش هایی از اراضی کشاورزی در غرب منطقه در طبقه اول قرار گرفته اند. همچنین، بیشتر اراضی لخت و کشاورزی و بخش های اندکی از مراتع در طبقه دوم، بیشتر اراضی مرتعی در طبقه سوم، و بخش های کمی از این اراضی در طبقه چهارم اند.
واکاوی رئالیستی مدل اعتدال گرا ؛ نگاه نوین حکمرانی خوب در جغرافیای سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت سیاسی و کشورداری نسبت به مدیریت توسعه محور سنتی است. وجه مشخصه و کار ویژه آن نیز به دلیل نقش ممتاز آن در همه ابعاد متضاد زندگی سیاسی، اقتصادی و ... مردم از جمله در تأمین امنیت، آزادی و خدمات اجتماعی، اقتصادی و رفاهی شهروندان در قرن بیست و یکم به صورت هم زمان است. در عرصه سیاسی ایران نیز به طور مشخص در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوزادهم شعار حکمرانی خوب در قالب دولت اعتدال گرا با پیروزی در انتخابات بر مسند اداره کشور نشست. مسئله مقاله حاضر این است که مدل اعتدال گرا با نگاه رئالیستی، در عرصه داخلی و بین المللی تا چه اندازه با مدل حکمرانی خوب تطابق و یا حداقل همسویی دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در صدد تحلیل آن هستیم این است که به نظر می رسد ویژگی های مدل اعتدال گرا که عبارت اند از اعتقاد و التزام به اسلام رحمانی، قانون اساسی، هویت ایرانی – اسلامی، توجه به مصالح و منافع ملی، تخصص گرایی، شایسته سالاری، خردورزی، توسعه پایدار با تفکر و خط مشی اعتدالی و فراجناحی با مدل حکمرانی خوب سازگاری نسبتاً بالایی دارد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که دولت تدبیر و امید با در نظر داشتن متغیر مهم نظام بین الملل و پذیرش اصول مشترک و اساسی واقع گرایی که همانا مفروضه دولت محوری، مفروضه عقلانیت و مفروضه قدرت است، ابتدا سعی در ایجاد توازن قوا در عرصه بین المللی به نفع ایران داشت و این مهم را هم زمان از طریق تقویت شاخص های اقتصادی و اجتماعی حکمرانی خوب در داخل (چراکه قدرت دارای ابعاد مختلفی است) و مذاکره با قدرت های جهانی در عرصه ی خارجی به پیش برد. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی و استفاده از نقشه ها و نمودارهای مختلف به توصیف و تحلیل موضوع مورد مطالعه پژوهش پرداخته شود. Abstract Good governance is a new concept in political management and management towards the development of traditional-oriented management. Its characteristic feature and its special work is also due to its privileged role in all the conflicting dimensions of political, economic and ... life, including in providing security, liberty and social, economic and welfare services of citizens in the 21st century. In the political arena of Iran, in the eleventh and two-day presidential elections, the slogan of good governance in the form of a moderate government with the victory of the elections was held in the country's governing body. The issue of the present paper is that the moderator model, with a realistic view, in the domestic and international arena, is consistent with or at least consistent with the model of good governance? The hypothesis to answer the main question of the article we are trying to analyze it, it seems the features of the moderate model, namely, the belief and commitment to Islam Rahmani, the constitution, the Iranian- Islamic identity, attention to national interests and interests, specialization, meritocracy, wisdom, Sustainable development with moderation and phylogeny with a good governance model, it has relatively high adaptability. The results of this article also show that the state of thought and hope, considering the important variables of the international system and accepting common principles and the basic of realism, which is the assumption of a state government, is the assumption of rationality and the assumption of power, first, sought to balance the forces in the international arena in favor of Iran and this is important at the same time by strengthening the economic and social indicators of good governance inside (because power has different dimensions) and negotiating with world powers in the foreign arena. Given this introduction this paper will attempt to use library resources and scientific and research papers and the use of various maps and diagrams to describe and analyze the topic of research.
پیش بینی پاسخ آبخوان دشت آذرشهر به تغییرات اقلیم با استفاده از مدل ترکیبی هوش مصنوعی- پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
217 - 234
حوزه های تخصصی:
هم زمان با رشد روزافزون جمعیت و طرح های توسعه و تغییرات اقلیمی در سال های اخیر و تأثیر آن بر وضعیت سیستم آبخوان دشت آذرشهر، ضرورت مطالعه دقیق و کاربردی پیرامون وضعیت این آبخوان، آشکار می شود. بدین منظور، با استفاده از مدل های هوش مصنوعی، اقدام به شبیه سازی و پیش بینی داده های سری زمانی بارش، دبی و سطح آب زیرزمینی محدوده مورد مطالعه شد و پس از تعمیم این داده ها به کل دشت با استفاده از روش درون یابی کریجینگ بیزین (EBK)، بیلان کلی آبخوان دشت به دست آمده و نتایج وارد مدل سیستم پویای آبخوان دشت در محیط نرم افزاری WEAP شد. با ایجاد سناریوی مرجع برای بازه زمانی 1392 تا 1400 و اعمال تنش افزایش جمعیت و میزان آب مصرفی بخش کشاورزی در طی این بازه، پاسخ آبخوان به تنش های وارده بررسی شد. سیستم پویای آبخوان دشت در قبال روند افزایشی 2 درصدی جمعیت و 1 درصدی آب مصرفی بخش کشاورزی، کاهش حجم مخزن به میزان حدود 7 درصد در پایان دوره تنش (سال 1400) را نشان داد. پژوهش حاضر بیانگر قابلیت بالای ترکیب هوش مصنوعی و پویایی سیستم در پیش بینی پاسخ آینده سیستم آبخوان به تغییرات اقلیمی است و می تواند در راستای مدیریت منابع آب و پیش بینی تمهیدات لازم برای آینده به کار رود.
ارزیابی عوامل مؤثر در تعیین ظرفیت تراکم ساختمانی محدوده های تاریخی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
809 - 826
حوزه های تخصصی:
در طرح های توسعه شهری نگرش موزه ای برخی برنامه ریزان و طراحان به محدوده های تاریخی سبب شده است تا با حکم محدودیت ارتفاع و حفظ کالبد فرسوده موجود، امکان افزایش تراکم ساختمانی و به دنبال آن صرفه اقتصادی نوسازی برای مالکان و ساکنان از بین برود و احیای محدوده های تاریخی به تأخیر بیفتد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تبیین ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در محدوده های تاریخی با توجه به شاخص های مؤثر در تعیین تراکم است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. پس از مطالعه منابع مرتبط، 10 شاخص براساس موجودبودن اطلاعات برای شهر ارومیه انتخاب و اهمیت شاخص ها نیز با توجه به روش AHP محاسبه شد. برای استانداردسازی شاخص ها، روش بولین و توابع فازی کاربرد داشت؛ به طوری که رابطه هرکدام از شاخص ها را با هدف پژوهش مدنظر قرار می دهد. براساس نتایج ترکیب شاخص های وزن دار، 9 درصد محدوده تاریخی از نظر ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در پهنه ظرفیت تراکم خیلی کم، 8 درصد در پهنه ظرفیت تراکم کم، 18 درصد در پهنه تراکم متوسط، 60 درصد در پهنه تراکم ساختمانی زیاد و 5 درصد در پهنه تراکم ساختمانی خیلی زیاد قرار دارد؛ بنابراین با درنظرگرفتن شاخص های مؤثر در تعیین تراکم و ظرفیت های محدوده تاریخی شهر ارومیه می توان اذعان داشت که محدوده مذکور توان افزایش تراکم ساختمانی را براساس ظرفیت ها و حریم آثار تاریخی دارد. در انتها نیز پیشنهاد هایی برای پاسخگویی به پرسش پژوهش به صورت زیر بیان شده است: - توجه هم زمان به شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فرهنگی، جمعیتی و اقلیمی برای شناخت ظرفیت های محدوده های تاریخی برای بارگذاری تراکم ساختمانی؛ - تأکید توأمان بر رویکردهای حفاظت و توسعه برای احیای محدوده های تاریخی.
مطالعه تطبیقی شیوه تولید و بهره برداری کشاورزان ساکن و غیر ساکن از منابع روستا (مطالعه موردی: دهستان حومه، شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه روستاها در سایه پیشرفت ارتباطات و گسترش تبادلات گوناگون، فضایی بسیار پویاتر از گذشته دارند. در چنین بستری، خانوارهای چندفضایی نظیر کشاورزان غایب شکل گرفته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های این گروه از بعد نحوه سازماندهی تولید و بهره برداری از منابع تولیدی روستاست. در این راستا، 6 روستای نمونه از دهستان حومه شهرستان هرسین انتخاب شدند. از 196 خانوار ساکن این روستاها طبق فرمول کوکران، نمونه ای برابر 140 خانوار محاسبه شد و 90 نفر کشاورز شهرنشین نیز تمام شماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان موضوعی تأیید کردند و پایاییآن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (0.838= α). یافته ها نشان داد، فعالیت های باغداری و دامداری در کشاورزان غایب به شدت کمتر از همگنان ساکن روستاست. اراضی آبی و باغی آنها نیز کمتر است و به طور عمده در روستا خانه ندارند و در مقابل، وسایل نقلیه شخصی بیشتری دارند. مالکیت ماشین آلات کشاورزی در بین آنها ناچیز است و اغلب اجاره می کنند. از نظر رعایت تناوب زراعی و کشت دوم از کشاورزان مقیم عملکرد ضعیف تری دارند. اتکای بیشتری به نیروی کار دستمزدی دارند و میزان بیمه پذیری در آنها بسیار کم است. علاوه بر اینکه درآمد خود را کمتر از کشاورزان ساکن ارزیابی می کنند، عمده مازاد اقتصادی خود را در شهر سرمایه گذاری می کنند. در قیاس با کشاورزان ساکن، عملکرد خود در کلیه مراحل تولید را ضعیف تر ارزیابی کرده اند و آزمون همبستگی نشان داد، این ضعف عملکرد تا حد زیادی با عامل فاصله از روستا، سال های سکونت در شهر، مدت سکونت فصلی در روستا و میزان اراضی زراعی در ارتباط است؛ بنابراین پیش از هرگونه سیاستگذاری و اقدام در ارتباط با توسعه روستاها و کشاورزی کشور، گونه شناسی کشاورزان و راهبردهای معیشت ایشان و نیز آسیب شناسی روندهای جاری تولید و بهره برداری از منابع روستا در ارائه الگوی مدیریت بهینه این منابع راهگشاست.
تحلیل فضایی امنیت در پارک های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
491 - 510
حوزه های تخصصی:
پارک ها محلی برای آرامش، آسایش و تفریح شهروندان هستند و امن بودن آن ها امری مهم به شمار می آید. تا آنجا که نبود امنیت در این مکان ها منجر به کاهش مراجعه و تبدیل شدن پارک ها به فضایی مرده می شود. در پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر، با توجه به اهمیت و جایگاه امنیت در پارک ها، ارزیابی و تحلیل فضایی این مقوله در پارک های شهر تهران انجام شد. جامعه آماری 41 پارک شهر تهران در سال 1393 است. برای تعیین اهمیت هریک از شاخص ها از ANP، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل V PROMETHEE، برای تهیه نقشه پارک هایی که بیشترین ناامنی در آن ها رخ داده از مدل درون یابی تخمین تراکم کرنل و برای نشان دادن جهت توزیع، از بیضی انحراف معیار و مرکز میانگین استفاده شد. براساس نتایج، پارک های سهند، الغدیر، سعادت آباد، میثاق، شفق و 22 بهمن امنیت زیادی دارند، اما پارک های لویزان، چیتگر و سرخه حصار، مکان هایی امن محسوب نمی شوند. همچنین نتایج تحلیل تراکم کرنل و توزیع جغرافیایی نشان می دهد امنیت پارک های شرقی و غربی شهر تهران اندک است. علل اصلی این امر، شاخص های دستگیری معتاد، دستگیری اغفال کننده، دستگیری زورگیر، مظنون به زورگیر، دستگیری سارق، دستگیری اراذل واوباش، دستگیری شارب خمر و مشروبات الکلی، دستگیری حامل سلاح سرد و گرم، دستگیری سی دی فروش غیرمجاز، صدور قبض ابلاغ تخلفات خودرویی امنیت اجتماعی و توقیف خودرو در این پارک هاست؛ از این رو ضروری است راهکارهایی برای کاهش ناامنی در برنامه ریزی های آتی مدنظر قرار بگیرد.
طراحی الگوی تشکیل یک سازمان مردمنهاد محلی: شرایط، تعاملات و پیامدها (موردمطالعه، روستای کیخا، شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ب ررسی شرایط، تعاملات و پی امدهای تشکیل یک س ازمان مردم نهاد محلی در روستای کیخا از توابع شهرستان زابل واقع در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که به روش مطالعه موردی در سال 1392 انجام شده است. روستای کیخا مورد مطالعه و واحد تجزیه وتحلیل، اهالی پیشرو عضو سازمان مردم نهاد محلی بودند. نمونه های مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند (16=n). مشاهده، مصاحبه عمیق و بررسی اسناد و مدارک ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بودند. روایی و پایایی تحقیق با استفاده هم زمان از سه روش در جمع آوری داده ها، ایجاد پایگاه داده و بهره گیری از نظرات مصاحبه شوندگان در تکمیل و اصلاح گزارش تحقیق بررسی شد. داده های جمع آوری شده در سه بخش آمار توصیفی، کاربرد فن شمارش و روش کدگذاری تجزیه وتحلیل شدند. با توجه به نتایج پژوهش، سازمان مردم نهاد محلی در روستای کیخا مطابق با مدل پارادایمی استراوس و کربین تحت تأثیر شرایط زمین های، شرایط علّی و شرایط مداخله گر تشکیل شده است. تشکیل این سازمان، زمینه ایجاد تعاملاتی بین مردم و مسئولان را فراهم آورده است. همچنین پیامدهای آموزشی و یادگیری، توانمندسازی زنان، بهداشتی و زیست محیطی، اجتماعی و جهان شهری، اقتصادی و عمران روستایی و روان شناسی را برای مردم به همراه داشته است.
The Impact of the Second Homes on the Physical and Economic Development of Rural Settlements (Case Study: Hendeh Khaleh Rural District in Someh Sara County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - The main purpose of this study is to evaluate the impact of the second homes on the physical and economic development of rural settlements in Hendeh Khaleh Rural District of Someh Sara County. Design/methodology/approach- The research method was descriptive-analytical. The main part of the data was obtained by a survey and interviews. The statistical population of this study is the villages of Hendeh Khaleh Rural District. Based on the estimation of the sample size using Cochran's formula, the sample size was detemined to be 385 of the heads of households. The independent variable (second home tourism) and the dependent variables (physical and economic development of rural settlements) for Hendeh Khaleh Rural District were analyzed in SPSS software. Findings - The findings of statistical tests show that second homes have caused physical and economic changes in Hendeh Khaleh Rural District. Second home tourism had influenced physical components, especially the indicators of “improvement of facilities and amenities”, and “increasing the construction”. The villages of Sofiandeh, Hendeh Khaleh, Now Khaleh Jafari and Akbari, Siah Darvishan, Lakesar had the highest number of built villas. The villages of Sheykhmahale, Kishestan, Lakesar, and Nargestan had the highest ranks in earning income from having houses to rent. The highest distance from the optimal limit regarding the physical components is for “increasing the construction” (1.89) and regarding the economic components is for “earning income from having the house to rent” (1.83). Practical implications - Providing a comprehensive review of all related literature, this study may help the researchers in choosing the appropriate method for planning the development of second home tourism as a strategy of development policies. Originality/value- This resaerch is the first study conducted about the impact of the second homes on the physical expansion in Hendeh Khaleh Rural District, which examined the relationship between the creation of the second homes and physical and economic development together.
سنجش و تحلیل روحیه کارآفرینی شاغلان بخش کشاورزی در مناطق روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1394 با هدف سنجش میزان روحیه کارآفرینی در بین شاغلان بخش کشاورزی انجام شد. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 197 سرپرست خانوارهای شاغل در بخش کشاورزی چهار دهستان شهرستان خواف را دربرمی گرفت. گردآوری داده ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نُه شاخص برگرفته از ادبیات نظری صورت گرفت. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شاغلان مورد مطالعه در بخش کشاورزی در مؤلفه های مخاطره پذیری، عمل گرایی و چالش طلبی در وضعیت ضعیف قرار دارند. همچنین، با استفاده از مدل اولویت بندی ویکور، بین روستاهای مورد مطالعه در زمینه برخورداری از میزان روحیه کارآفرینی رتبه بندی انجام گرفت، که روستای چهارده با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای مزرعه شیخ در رتبه دوم قرار داشتند.
تحلیل فضایی تفاوت های تاب آوری در نواحی شهری و روستایی در برابر مخاطرات طبیعی (موردمطالعه: شهرستان پل دختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
116 - 135
حوزه های تخصصی:
دولت ها برای کاهش اثر مخاطرات راهبرهای متنوعی را در پیش می گیرند. از مهم ترین این راهکارها که تاکنون کمتر به آن توجه شده است، شناسایی تفاوت جوامع مختلف از نظر شاخص های تاب آوری در برابر مخاطرات، و اتخاذ استراتژی متناسب برای هرکدام از آن ها است. لذا هدف این مطالعه بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پل دختر است (30012=N). با استفاده از فرمول کوکران، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های تحلیل واریانس، مدل رگرسیون لجستیک و برای تحلیل فضایی شاخص ها، از سیستم اطلاعات جغرافیا (GIS) استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین عوامل تاب آوری در مناطق شهری و روستایی وجود دارد. تاب آوری در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر سرمایه اقتصادی می باشد. درحالی که سرمایه اجتماعی، مهم ترین عامل تاب آوری در مناطق روستایی است. همچنین در مناطق روستایی تغییرات مکانی قابل توجهی در زمینه شاخص های تاب آوری وجود دارد. لذا برای افزایش تاب آوری جوامع در برابر مخاطرات، باید برای هر یک از آن ها با توجه ظرفیت های محلی، استراتژی متناسب اتخاذ گردد.
تحلیل توزیع فضایی بهینگی استقرار جایگاه های سوخت (CNG) (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست یابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها، یکی از اهداف اصلی دولت ها و سازمآن های متولی مدیریت شهری است، یعنی توزیع متعادل خدمات مستلزم تعیین مکانی منابع و تسهیلات باید به شکلی باشد که همه اقشار جامعه و شهروندان به صورت متعادل به آن ها دسترسی پیدا کنند. یکی از مهمترین خدمات شهری که در چند سال اخیر با تاکید بیشتری بر جانمایی صحیح آن ها تاکید می شود جایگاه های سوخت CNG شهری است. شهر اردبیل به دلیل نقش مرکزیتی خود در محدوده جغرافیایی خود با افزایش جمعیت و تراکم همراه بوده و به تبع آن در ارائه خدمات شهری (به علت کمبود یا توزیع نامناسب خدمات) دچار نارسائی هایی عدیده ای بوده که شبکه جایگاه های سوخت رسانی (CNG) از جمله این نوع خدمات است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضع موجود ایستگاه های CNG، مکان یابی بهینه ایستگاه های جدید و افزایش دسترسی عمومی شهروندان به این ایستگاه ها شکل گرفت. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر فضای تحقیق «توصیفی _ تحلیلی» است. از این رو، در پژوهش حاضر با استفاده از اطلاعات طرح تفصیلی و مشاهدات میدانی موقعیت جایگاه های سوخت (CNG) موجود شهر اردبیل شناسایی شده و با استفاده از مدل AHP به ارزیابی معیارهای (12 معیار) جانمایی جایگاه های سوخت (CNG)، در شهر اردبیل اقدام شد و محدوده های شهری که به این کاربری دسترسی نداشتند شناسایی گردید. نتایج پهنه بندی شهر اردبیل برای مکان یابی ایستگاه های CNG حاکی از آن است که نامناسب ترین پهنه برای جانمایی ایستگاه های CNG، 22.5 درصد و در مقابل مناسب ترین پهنه 15.8 درصد از اراضی شهر اردبیل را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که می توان با استقرار 6 ایستگاه جدید CNG (با توجه به استانداردهای موجود) به ارائه خدمات بهینه و دسترسی سریع ساکنین شهر اردبیل به خدمات ارائه شده اقدام نمود. در این راستا با استفاده از مدل TOPSIS و به کارگیری 8 معیار موثر بر جانمایی بهینه ایستگاه های CNG به بررسی ایستگاه های پیشنهادی و اولویت بندی اجرائی آن ها اقدام شد. نتایج نشان می دهد که ایستگاه های CNG موجود شهر اردبیل، از نظر استانداردهای شهرسازی در موقعیت مناسبی قرار نداشته و علاوه بر خدمات دهی نامناسب به شهروندان شهر اردبیل، با کاربری های اطراف خود نیز سازگاری مناسبی ندارند. این موضوع لزوم بازنگری در موقعیت ایستگاه های CNG و ایجاد ایستگاه های جدید CNG را در محدوده شهر اردبیل تبیین می نماید.
تجاری شدن کشاورزی در بهره برداری های روستایی و واکاوی عوامل مؤثر بر آن با رویکرد مدل سازی ساختاری و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنای عام تجاری شدن کشاورزی، کشت تخصصی، تولید فراتر از نیازهای معیشتی و فروش آن در بازار است. مطالعه حاضر به سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی در شهرستان مریوان و تحلیل علّی عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. 191 نفر از بهره برداران توت فرنگی کار شهرستان با استفاده از روش طبقه ای به عنوان نمونه آماری تعیین شدند و داده های موردنیاز با انجام عملیات میدانی گردآوری شد. روایی ابزار گردآوری، محتوایی و پایایی آن مبتنی بر اجرای مطالعه مقدماتی و آزمون های آماری صورت گرفت. سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی براساس مؤلفه های تخصصی شدن، عمقی شدن، عملکرد، عرضه بازاری و توسعه کشت از محل درآمد محصول، با رویکرد معادلات ساختاری صورت گرفت. تحصیلات، سابقه، وسعت زمین در واحد بهره برداری، شیوه های نوین آبیاری، نیروی کار مزدی، فراگیری آموزش های حرفه ای و امید به آینده شغلی، متغیرهای مستقل بوده اند. روابط درونی بین آن ها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر تجاری شدن کشت با تحلیل مسیر ارزیابی شد. سه گزینه نخست متغیرهای بیرونی و بقیه متغیرهای درونی مدل علّی ساختاری تحلیل بوده اند. استفاده از سیستم های نوین آبیاری، با بیشترین میزان، اثر مستقیم و تحصیلات اثر غیرمستقیمی بر تجاری شدن کشت داشته اند. درمجموع اثرات، وسعت زمین در واحد بهره برداری، رضایت مندی، امید به آینده و استفاده از سیستم های نوین آبیاری بیشترین و استفاده از نیروی کار مزدی، سابقه و تحصیلات، کمترین تأثیر را بر تجاری شدن کشت توت فرنگی داشته اند.
تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهری رشت با استفاده از مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
157 - 170
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت در شهرها و روستاها و تمایل به زندگی شهری بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی شهری به وقوع می پیوندد. توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهر رشت به کمک مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام گرفت. برای این منظور از تصاویر سال های 2000، 2008 و 2017 ماهواره لندست استفاده گردید. پس از پیش پردازش تصویر و انتخاب بهترین ترکیب باندی، تصاویر با روش شبکه عصبی طبقه بندی شد. سپس تصاویر طبقه بندی شده در مدل ساز تغییرات زمین وارد گردید و نقشه های خروجی مدل ساز با روش CA-MARCOVE</em> برای سال 2027 پیش بینی شد. نتایج بدست آمده در فاصله زمانی 2000 تا 2017 نشان می دهد که تغییرات مساحت در اراضی شهری، شالیزار و جنگل به ترتیب به میزان 87/9041، 03/7841 و 78/55 هکتار بوده که میزان آن در شهر رشت مثبت و در شالیزار و جنگل منفی می باشد و نقشه پیش بینی سال 2027 با روش CA-</em> MARCOVE</em> نیز موید افزایش قابل توجه کاربری شهری به مقدار 04/14105هکتار در سال های آتی است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی- اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
طراحی الگوی معیشت زیست بوم پایدار در روستای هجیج با استفاده از نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
واکاوی رفتار با خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن در عشایر منطقه دریلا، شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
88 - 101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی رفتار با خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن در عشایر منطقه دریلا از توابع شهرستان گچساران صورت پذیرفت. در انجام این پژوهش، از روش کمّی پیمایش بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای عشایر منطقه دریلا (200 خانوار) بودند که حجم نمونه بر اساس جدول بارتلت و همکاران، 132 خانوار تعیین و به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب در بین تیره های عشایری منطقه توزیع گردید. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته بود که برای تکمیل آن از پرسش گری مستقیم استفاده شد. روایی ظاهری پرسش نامه با بکارگیری پانلی از متخصصان بررسی شد. پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0- 46/0) به دست آمد. یافته ها نشان داد رفتار با خشکسالی عشایر مورد مطالعه در دو بُعد تعدیل گر های فنی و غیرفنی قابل تفکیک است که تعدیل گرهای غیرفنی از اقبال بیشتری برخوردار بوده اند. یافته-های تحلیل مسیر نیز نشان داد که متغیرکیفیت زندگی بیشترین اثر مستقیم )46/0=β) و نگرش به خشکسالی بیشترین اثر غیر مستقیم )08/0=β) را بر رفتار با خشکسالی عشایر داشتند. بر این اساس، افزایش آگاهی عشایر از طریق افزایش دسترسی آن ها به وسایل ارتباط جمعی و تدوین ترویج و آموزش مدیریت و چگونگی رفتار با خشکسالی پیشنهاد می شود.