مقالات
حوزه های تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
ارزیابی فرا تحلیل مقالات طرح های هادی روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم اهمیت روزافزون و کاملاً بارز طرح های هادی روستایی به عنوان یکی از اساسی ترین طرح های توسعه محلی سکونتگاه های روستایی در کشور و تلاش های صورت گرفته در زمینه مطالعه و ارزیابی این طرح ،شکاف مطالعاتی (به ویژه در رابطه با ارزیابی فرآیندی) در این زمینه بسیار ملموس است. در این چارچوب پرسش های راهبردی این است که ارزیابی طرح های هادی روستایی در ایران در قلمرو کدام نسل ارزیابی قرار می گیرند، و چه میزان از پژوهش های انجام شده، عملکردی یا فرآیندی بوده اند؟ درواقع، هدف این پژوهش واکاوی اسنادی مقالات ارزیابی طرح های هادی روستایی در ایران، با تأکید بر معیارهای نسل چهارم ارزیابی، به شیوه فرا تحلیل است. نتایج حاصله از تحلیل نشان می دهد که از لحاظ ارزیابی ،45.4درصد مطالعات انجام شده در نسل دوم (ارزیابی عملکردی) ، و 36.3 درصد در نسل اول قرار داشته و نسل های سوم و چهارم (ارزیابی فرآیندی) هر کدام 9.1 درصد را به خود اختصاص داده اند. این امر بیانگر کم توجهی به ارزیابی فرآیندی پژوهش های مربوط به طرح های هادی روستایی در ایران است.
تحلیل عوامل مؤثر در تصمیم به مهاجرت روستاییان در قلمرو جغرافیای رفتاری (مورد مطالعه: دهستان سینا، شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر که در قلمرو جغرافیای رفتاری، به تحلیل عوامل مؤثر در تصمیم به مهاجرت روستاییان پرداخته، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن دهستان سینا در شهرستان ورزقان می باشد. حجم نمونه 300 نفر و نمونه گیری به شیوه تصادفی ساده است. روایی پرسشنامه بر اساس اعتبار صوری و پایایی آن با ضریب گاتمن (تقسیم نصفی)، 0/88 به دست آمده است. تجزیه وتحلیل های این پژوهش که مبتنی بر روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد توجه قرار گرفت. برای این منظور با استناد به مبانی نظری و بررسی مطالعات پیشین، از بین عوامل رفتاری متعدد در تصمیم به مهاجرت روستائیان، یک مدل مفهومی ترسیم و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج ارزیابی نیکویی برازش نشان داد که مدل ارائه شده در سطح مطلوب با داده های تجربی سازگاری دارد و لذا با استفاده از مدل ترسیم شده، به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر پرداخته شد. آزمون بارهای عاملی، نشان می دهد «ادراک فردی از کیفیت محیطی» بیشترین اثرگذاری را در فرد به عنوان عامل فعال تصمیم گیرنده برای مهاجرت از روستا دارد. نهایتاً نتایج بررسی ماتریس کوواریانس متغیرهای مستقل، بیانگر سطح بالای معنیداری در تخمین های مربوط به «تحلیل مسیر» متغیرهای مورد مطالعه با هم می باشد. لذا می توان گفت که مدل طراحی شده به عنوان ابزار مفیدی در زمینه تحلیل تصمیم مهاجرت روستاییان در قلمرو جغرافیای رفتاری قابل طرح است.
شناسایی مهم ترین اثرات مهاجرت انفرادی مردان سرپرست خانوار بر زنان روستایی (موردمطالعه: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران همانند سایر کشورهای در حال توسعه ، علاوه بر مهاجرت خانوارهای روستایی به شهر، مهاجرت انفرادی مردان به صورت قطعی یا فصلی نیز وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به شناسایی مهم ترین اثرات مثبت و منفی جنسیتی مهاجرت مردان سرپرست خانوار نواحی روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه-ای است. حجم نمونه 289 زن در 22 روستای دارای نسبت جنسی پائین در شهرستان مشهد بوده است. اثرات مهاجرت انفرادی مردان بر زنان روستایی به کمک 30 متغیر به تفکیک مثبت و منفی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی موردبررسی قرار گرفت. مهم ترین اثرات مثبت جنسیتی مهاجرت مردان در قالب 5 عامل با 68/38 درصد واریانس به ترتیب شامل افزایش قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده با 21/21، افزایش استقلال مالی زنان با 16/2، افزایش توانمندی روان شناختی با 13/4، تمایل به انجام فعالیت های اقتصادی درآمدزا با 9 و افزایش مشارکت در حوزه های اقتصادی و اجتماعی با 8/5 درصد واریانس تبیین شد. همچنین مهم ترین اثرات منفی مهاجرت مردان ذیل 5 عامل با 63/17 درصد واریانس به ترتیب شامل برهم خوردن تقسیم کار جنسیتی در خانواده با 19/2، افزایش وابستگی زنان به سایرین با 13، کاهش شانس ازدواج و باروری با 12/5، اشکال در مدیریت امور خانواده با 10 و ورود خردسالان و کهن سالان به فعالیت های اقتصادی با 8/5 درصد واریانس تبیین شده است.
سنجش نگرش روستاییان نسبت به تحقق گردشگری روستایی جامعه محور (مورد مطالعه: دهستان گوراب پس، شهرستان فومن، استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهایی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به منظور رشد و توسعه مناطق روستایی به آن توجه می شود، توسعه و گسترش گردشگری در این نواحی است. در این میان گردشگری جامعه محور از دهه 1970 مطرح گردید که متضمن سطح بالای مشارکت جوامع با توجه به پایداری در فرآیند توسعه و برنامه ریزی گردشگری است. گردشگری جامعه محور در جستجوی ایجاد منافع اقتصادی برای جامعه ی محلی، حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگ محلی، بهبود کیفیت زندگی و توانمندسازی جامعه محلی به منظور رفع نیازهای نسل های حال و آینده است. در این مقاله دهستان گوراب پس در استان گیلان با توجه به رونق و توسعه گردشگری در این منطقه انتخاب گردیده است تا اثرات گردشگری بر جامعه محلی مورد سنجش قرار گرفته و مشخص شود که تا چه حد توسعه ی گردشگری و اثرات آن منجر به افزایش مشارکت جامعه ی محلی در فعالیت های گردشگری شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده و تعداد این پرسشنامه ها از طریق فرمول کوکران 314 نفر تعیین گردید. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون تحلیل عاملی نشان می دهد که در بین عوامل گردشگری روستایی جامعه محور، عامل اقتصادی با 137/19 و جامعه ی محلی و حفظ منابع با 283/16 بهترین وضعیت و عامل مشارکت با 786/9 بدترین وضعیت را داشته است.
واکاوی رفتار با خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن در عشایر منطقه دریلا، شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی رفتار با خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن در عشایر منطقه دریلا از توابع شهرستان گچساران صورت پذیرفت. در انجام این پژوهش، از روش کمّی پیمایش بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای عشایر منطقه دریلا (200 خانوار) بودند که حجم نمونه بر اساس جدول بارتلت و همکاران، 132 خانوار تعیین و به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب در بین تیره های عشایری منطقه توزیع گردید. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته بود که برای تکمیل آن از پرسش گری مستقیم استفاده شد. روایی ظاهری پرسش نامه با بکارگیری پانلی از متخصصان بررسی شد. پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0- 46/0) به دست آمد. یافته ها نشان داد رفتار با خشکسالی عشایر مورد مطالعه در دو بُعد تعدیل گر های فنی و غیرفنی قابل تفکیک است که تعدیل گرهای غیرفنی از اقبال بیشتری برخوردار بوده اند. یافته-های تحلیل مسیر نیز نشان داد که متغیرکیفیت زندگی بیشترین اثر مستقیم )46/0=β) و نگرش به خشکسالی بیشترین اثر غیر مستقیم )08/0=β) را بر رفتار با خشکسالی عشایر داشتند. بر این اساس، افزایش آگاهی عشایر از طریق افزایش دسترسی آن ها به وسایل ارتباط جمعی و تدوین ترویج و آموزش مدیریت و چگونگی رفتار با خشکسالی پیشنهاد می شود.
سنجش و تحلیل تاب آوری بهره برداران مرتع در مواجه با سیر قهقرایی اکوسیستم های طبیعی (موردمطالعه: روستای نردین، شهرستان میامی، استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه ها و رویکردهای مدیریت بحران بر تاب آوری جوامع محلی در برابر مخاطرات و بحران ها تأکید دارند. از این روی، تاب آوری راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن ها مطرح می شود و رویکردها، شاخص ها و مدل های سنجشی متفاوتی در مورد آن شکل گرفته است. هدف مطالعه حاضر سنجش و تحلیل تاب آوری بهره برداران مرتع روستای نردین شهرستان میامی استان سمنان، در مواجه با سیر قهقرایی اکوسیستم های طبیعی می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و حجم نمونه در تحقیق، طبق جدول مورگان، 28 نفر از بهره برداران مرتع برآورد شده است. در این راستا، ابتدا مؤلفه ها و ابعاد مطرح در تاب آوری تدقیق گردید. سپس با تحلیل پرسش نامه ها و محاسبات لازم میزان میانگین تاب آوری بهره برداران و همچنین میانگین تاب آوری ابعاد شش گانه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای سنجش و رتبه بندی متغیرهای آن ها با استفاده از آزمون فریدمن مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل شده، میزان میانگین تاب آوری بهره برداران مرتع روستای نردین 2/88 است و نشان می دهد که تاب آوری بهره برداران این روستا در برابر تخریب مرتع از حد متوسط پایین تر بوده و مناسب نیست، بنابراین ضروری است در اولویت برنامه ریزی و تخصیص منابع قرار گیرند.
تحلیل فضایی تفاوت های تاب آوری در نواحی شهری و روستایی در برابر مخاطرات طبیعی (موردمطالعه: شهرستان پل دختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ها برای کاهش اثر مخاطرات راهبرهای متنوعی را در پیش می گیرند. از مهم ترین این راهکارها که تاکنون کمتر به آن توجه شده است، شناسایی تفاوت جوامع مختلف از نظر شاخص های تاب آوری در برابر مخاطرات، و اتخاذ استراتژی متناسب برای هرکدام از آن ها است. لذا هدف این مطالعه بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پل دختر است (30012=N). با استفاده از فرمول کوکران، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های تحلیل واریانس، مدل رگرسیون لجستیک و برای تحلیل فضایی شاخص ها، از سیستم اطلاعات جغرافیا (GIS) استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین عوامل تاب آوری در مناطق شهری و روستایی وجود دارد. تاب آوری در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر سرمایه اقتصادی می باشد. درحالی که سرمایه اجتماعی، مهم ترین عامل تاب آوری در مناطق روستایی است. همچنین در مناطق روستایی تغییرات مکانی قابل توجهی در زمینه شاخص های تاب آوری وجود دارد. لذا برای افزایش تاب آوری جوامع در برابر مخاطرات، باید برای هر یک از آن ها با توجه ظرفیت های محلی، استراتژی متناسب اتخاذ گردد.
تحلیل نگرش های ارزشی محیط زیستی در رفتار محیط زیست گرایانه کشاورزان منطقه سیستان در مواجهه با خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از عوامل بروز خشکسالی های شدید در سیستان می توان، قرار گرفتن آن را در یکی از گرم و خشک ترین اقلیم های جهان دانست، همچنین از طرف دیگر رفتارها و تغییراتی که در محیط زیست رخ می دهد نیز بر شدت خشکسالی می افزاید. بنابراین برای جلوگیری از خشکسالی و همچنین حفظ محیط زیست باید رفتار انسان ها به سوی ابعاد طبیعت گرایانه تغییر کند که این تغییرات نیز مستلزم شناخت نگرش افراد است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی و علّی رابطه ای است که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کشاورزان منطقه سیستان بود (1453=N) که 400 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن با استفاده از نظرات متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از یک مطالعه راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (89/0≥ ≥70/0). نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی علّی ارائه شده قادر است تا 30درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند.. بیشتر کشاورزان دارای نگرش زیست کره و نوع دوستانه بوده و هنجارهای شخصی بیشترین تأثیر را بر رفتار محیط زیست گرایانه کشاورزان دارند، بنابراین پیشنهاد می شود که آموزش مناسب برای تقویت نگرش ارائه شود و این امر می تواند سبب تقویت هنجارهای شخصی آنان شده و سبب بروز رفتار های محیط زیست گرایانه شود.
اصل چهار و تغییر اجتماعی در ایران (معرفی و نقد کتاب «بررسی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اجتماعی برون زا و نوین در ایران علیرغم سابقه طولانی مورد توجه جدی قرار نگرفته اند. از مهم ترین عوامل مؤثر در تغییرات اجتماعی برون زا پیش از انقلاب اسلامی، نوع ارتباطات خارجی خصوصاً با ایالات متحده آمریکا بوده است. تأثیر این رابطه عمدتاً در حوزه های سیاسی و نظامی مدنظر قرار گرفته و از سایر حوزه های مهم و اساسی نظیر اقتصاد و فرهنگ غفلت شده است. هدف این مقاله بازخوانی انتقادی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن در ایران می باشد که در کتابی با همین نام انتشار یافته است. هدف گیری اساسی اصل چهار بر روستاها به عنوان کانون های «کار و تولید» و «همکاری» بود و توسعه را در چارچوب «مصرف» به عنوان هنجار اجتماعی و «رفاه» به مثابه ایدئولوژی سیاسی تعریف می کرد. در این مدلِ توسعه می بایستی کانون های مولد به کانون های مصرف تبدیل شوند و شهرهای مصرفی نماد توسعه یافتگی محسوب می گردند. کتاب «بررسی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن» تنها اثر انتشار یافته در این زمینه است که کالبدشکافی مناسبی از ماهیت و فرایند اصل چهار در ایران ارائه داده امّا به نتایج و تأثیرات پایدار این طراحیِ تغییر اجتماعی در ایران کمتر توجه داشته است. با این وجود می تواند در طراحی الگوی تغییرات اجتماعی در ایران به کار آید.