۱.
نوشهرگرایی در پاسخ به نتایج اجتماعی، زیست محیطی و پراکنش ناشی از توسعه های حومه ای در امریکا به وجود آمد و به یکی از رویکردهای جدی در شهرسازی قرن بیستم تبدیل گردیده و تمرکز آن توجه به انسان در برنامه ریزی شهری است. یکی از اصول مهم در رویکرد نوشهرگرایی پیاده مدار نمودن خیابان هاست. سنجش شاخص های پیاده مداری محورها در شهر، در جذب افراد پیاده برای استفاده از فضا ضروری است. به همین منظور در تحقیق حاضر قابلیت پیاده مداری با تاکید بر اصول رویکرد نوشهرگرایی در بلوار سجاد واقع در منطقه 1 شهرداری مشهد به طول 1700 متر و عرض حدود 30 متر با نقش غالب خدماتی و تجاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور پس از طرح تعاریف،برای ارزیابی از ابزارهایی مانند پرسشنامه، مشاهده میدانی، شمارش افراد و بررسی اسناد (شامل نقشه های کاربری وضع موجود و طرح های فرادست) استفاده شده است. مجموعاً 100 پرسشنامه در سه مقطع با پرسش تصادفی از عابرین تکمیل شده است. نتایج حاصل نشان می دهد از مجموع 31 شاخص پیاده مداری، 61 % مثبت و نسبتا مثبت ارزیابی شده در نتیجه پیاده مداری در بلوار سجاد، نسبتاً مثبت ارزیابی می شود.برای ارتقاء پیاده مداری بلوار سجاد 6 راهبرد در الویت اول پیشنهاد گردید.
۲.
ابرپروژه های شهری طی دو دهة اخیر در شهرهای بزرگ ایران از جمله شهر مشهد گسترش یافته اند. این پروژه ها که عمدتاً مبتنی بر رویکرد مشارکت بخش خصوصی و عمومی تعریف می شوند، در راستای تحریک توسعة شهر، ایجاد زیرساخت ها و تسهیلات نوین و برتر شهری و ارتقا جایگاه شهر تعریف می شوند. علی رغم آثار مثبتی که از این پروژه ها در حوزة برندسازی، ارتقای مکانی و اصالت بخشی گزارش شده است، این پروژه ها به دلیل تبعات مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی و محیطی با انتقادات گسترده ای روبه رو بوده اند. با توجه به تضاد نگرش های موجود، ارزیابی نحوة انطباق آن ها با اهداف توسعة پایدار ضرورت می یابد. این مقاله به ارزیابی سه نمونه از ابرپروژه های شهر مشهد شامل پروژة نوسازی مجد، نوسازی شهدا و توسعة منطقة گردشگری سپاد براساس ابعاد چهارگانة توسعة پایدار شامل شکوفایی اقتصادی، سرزندگی فرهنگی، ارتقای اجتماعی، تاب آوری زیست محیطی می پردازد. رویکرد پژوهش، به کارگیری روش نمونة مطالعاتی و نظرسنجی از طریق توزیع 387 پرسش نامه (بین کارشناسان مدیریت شهری، مالکین و بهره برداران مرتبط با پروژه) با پایایی 0.94 است. تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک چرخه های پایداری، نشان داد که ابرپروژه های شهری در غالب شاخص های مدنظر برای پایداری به خصوص ابعاد اجتماعی و محیطی نامطلوب هستند. حجم بالای مهاجرت های ناخواسته، ناهماهنگی سازمانی و اداری در اجرای پروژه ها، کم توجهی و خوش بینی به مسائل فنی و مالی در اجرای پروژه و عدم توجه به خواست ساکنان، تقاضای بازار و طراحی پایدار از دلایل عدم موفقیت این پروژه ها است.
۳.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت انطباق توزیع مکانی کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با دو معیار مرکزیت و سازگاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها به روش پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 17 باب کتاب خانه های وابسته آستان قدس رضوی در مشهد است. پس از تشکیل پایگاه داده ای در محیط ساج لایه های اطلاعاتی زیرمجموعه های معیار مرکزیت و سازگاری جداگانه تهیه و پس از تلفیق نقشه های به دست آمده از معیارها در محیط ساج، وضعیت موجود کتاب خانه ها بررسی شده است. با بررسی میزان انطباق موقعیت مکانی کتاب خانه های آستان قدس مشخص شد این کتاب خانه ها اگرچه از نظر مطابقت با عامل سازگاری (کاملاً سازگار 42%) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما از نظر مطابقت با معیار مرکزیت (کاملاً مناسب 24%) وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود تأسیس کتاب خانه های جدید براساس نظر کارشناسی سازمان کتاب خانه ها مکان یابی، مصوب و اجرایی شود.
۴.
شناخت نابرابری ها و عدم تعادل فضایی در بخش خدمات گردشگری در محدوده های جغرافیایی مختلف، پی بردن به اختلافات و تفاوت های موجود و سیاست گذاری جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی مدیران و دست اندرکاران بخش گردشگری به شمار می آید. یکی از عوامل اصلی در برهم خوردن توازن بین جاذبه های گردشگری، عدم توجه به توزیع عادلانة خدمات در سطح جاذبه های گردشگری است. هدف پژوهش حاضر استفاده از شاخص های آماره های فضایی و آنالیزهای مربوطه با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی در راه دست یابی به شناخت اختلافات و تفاوت های موجود خدمات گردشگری در منطقة مورد مطالعه است. در این تحقیق از دو واحد پایه شامل واحد پایة رسمی (واحد پایة بخش های سیاسی استان فارس) و واحد پایة قراردادی (شبکه های الگوی راست گوشه) استفاده شده است. آماره های فضایی همچون خود هم بستگی فضایی، شاخص موران I، آمارة عمومی G، تحلیل لکه های داغ، مرکز متوسط و منحنی انحراف معیار برای تحلیل داده های مورد نظر به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق حکایت از عدم تعادل شدید خدمات در استان فارس به ویژه مناطق مرکزی و نزدیک شهر شیراز با مناطق جنوب و جنوب غرب استان دارد. نتایج آماره های فضایی نشان می دهد که خدمات معین، خدمات پذیرایی و خدمات تجاری استان دارای خودهم بستگی ضعیف است و همچنین از الگوی خوشه ای پیروی کرده اند و بیشترین تراکم این خدمات نیز در بخش های مرکزی استان و بر روی بخش های شیراز، مرودشت، زرقان و ارژن قرار دارد. همچنین، از نظر زیرساخت های انسانی نیز تراکم بیش از حد آن بر روی مناطق شمالی استان واقع شده است. از سویی تمرکز جاذبه های گردشگری استان نیز در بخش های مرکزی استان واقع شده اند و می توان نتیجه گرفت که با توجه به وجود شهر شیراز که مرکز استان واقع شده است، خدمات گردشگری نیز به همان نسبت در حوالی این شهر و بخش های نزدیک به آن تمرکز یافته است و دیگر مناطق همچون مناطق جنوب و جنوب غربی استان حداقل امکانات را دارند.
۵.
زندگی در جامعة شهری اسلامی مستلزم اجرای اصول شریعت از سوی مدیران آن جامعه است. این پژوهش به منظور آشنایی مدیران جامعة شهری با موازین فقهی ارائه شده از سوی صاحب شریعت انجام شده است. اصول بررسی شده شامل چهار اصل رعایت حریم خصوصی در ساخت وساز و بلند مرتبه سازی، عدالت در توزیع امکانات شهری، اشاعة فرهنگ اسلامی و اصل ولایت حاکم در تخلفات ساختمانی است. ازآن جا که تبلور شهر اسلامی و مبتنی بر اصول فقهی بارز در ایران، مشهد است به انطباق ضوابط شهری و آمار میزان رعایت این اصول در این شهر پرداخته شده است. روش تحقیق به کاررفته در بخش اصول فقهی؛ توصیفی- تبیینی و در بخش انطباق این اصول بر شهر مشهد تطبیقی و میدانی است. آن چه از این پژوهش منتج می شود این است که این اصول منطبق بر مبانی فقهی است و شهر مشهد نیز براساس ضوابط و آمارهای اخیر، در بیشتر موارد با این اصول انطباق دارد؛ اما بعضی از این اصول در بدنة شهری مشهد رعایت نشده و مدیران اجرایی نیاز به ژرف اندیشی بیشتری در رعایت این اصول در فضای شهری دارند.
۶.
اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعة شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعة پایدار معرفی می شود. تاثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن ها در ساختار جوامع انکارناپذیر است. در این پژوهش جهت نمایش میزان تغییرات فضای سبز شهر یزد از اطلاعات باندهای ماهواره لندست سنجنده های ETM و TM در سال های 1366، 1378 و 1394 استفاده و میزان شاخص NDVI برای سال های مذکور در مناطق سه گانة شهر یزد محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان مساحت فضای سبز شهری و تغییرات کاربری و تبدیل باغات به مناطق مسکونی و سایر کاربری های شهری در طی 30 سال گذشته 71/271 هکتار کاهش داشته است، درحالیکه جمعیت شهر یزد در طول این دوره 332124 نفر افزایش داشته است. بیشترین میزان کاهش فضای سبز در طی این سال ها برابر با 205 هکتار و مربوط به منطقة دو شهری است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان فضای سبز مناطق 1 و 2 در سال های مذکور روندی نزولی داشته است. این درحالی است که توسعة فضاهای سبز در منطقة یک نسبت به سال 1385 از روند رو به رشدی برخوردار بوده است. بنابراین، لازم است علاوه بر افزایش میزان سطح فضای سبز به توزیع مناسب و برنامه ریزی های توسعه ای در راستای حفظ باغات و افزایش سرانة فضای سبز به ویژه در مناطق در حال توسعة یک و سه اقدام کرد.
۷.
از آن جایی که مسکن کالای همگنی نیست، تعریف دقیق مسکن از مهم ترین الزامات شناسایی مختصات آن محسوب می شود و استانداردسازی مفاهیم در این حوزه می تواند بسیار راهگشا باشد. در این راستا، باید به شاخص هایی نظیر کیفیت کالبدی – فضایی، کیفیت عملکردی، کیفیت محیطی و کیفیت مربوط به نیازهای انسان توجه شود. در چهارچوب همین مفاهیم کلیدی، ارتباط بین سطح کیفیت محیطی و قیمت فروش مسکن در شهر تبریز بررسی شده است. این تحلیل در دو مرحله انجام شده است. در مرحلة اول شاخص های ذهنی و عینی کیفیت محیطی با استفاده از مؤلفه های اصلی در 184 حوزة سرشماری کلان شهر تبریز که 29 محله (ناحیة) شاخص شهر تبریز را در برمی گیرد، تجزیه وتحلیل شده است. نتایج مرحلة اول حاکی از این است که مزیت های کالبدی، عدم رضایت از تراکم بالا و برخی اثرات جانبی منفی ناشی از مناطق نامتجانس در سطح نخست تأثیرگذاری بر شاخص های محیطی قرار دارند. در مرحلة دوم، ارتباط بین سطح شاخص های محیطی و قیمت فروش مسکن بررسی شده است. به این منظور از ضریب همبستگی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج بیانگر رابطة خطی مثبت و قوی بین سطح کیفیت محیطی و قیمت فروش مسکن در مناطق مختلف شهر تبریز است؛ به گونه ای که متغیر قیمت فروش مسکن به سطح کیفیت محیطی وابسته است.
۸.
دولت ها به عنوان تأمین کننده کالاهای عمومی و زیرساخت های توسعه اقتصادی، ممکن است در شرایط بحران های ادواری ناشی از انباشت مازاد و یا در شرایط تحریم قرار گیرند. بنابراین، از ایفای نقش معمولی بازمی مانند. کلان شهرها به مثابه پیشتازان تعامل با اقتصاد جهانی و توسعه اقتصادی کشور با حجم وسیع گردش سرمایه و نیروی کار و نیز بهره مندی از اقتصاد مقیاس و اقتصاد تنوع می توانند نقش مهمی در دوره های تحریم و بحران ایفا کنند. در این شرایط، سرمایه اجتماعی کنشگران اقتصادی، زمینه ساز کارآفرینی و تحول مادی و اقتصادی جامعه شهری است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار تحقیق پرسش نامه و حجم نمونه مورد مطالعه 200 نفر است. این مقاله با توجه به چشم انداز نظریه پردازان مهم سرمایه اجتماعی، قائل به سه نوع سرمایه اجتماعی اتصالی، به هم پیوستگی و مرتبط کننده است. نتایج تحقیق نشان می دهد سرمایه اجتماعی اتصالی و مرتبط کننده نقش خطیری در کارآفرینی و توسعه اقتصادی در شرایط تحریم دارند و می توانند به بازتولید چرخش سرمایه ملی در محدوده کلان شهرها و در چارچوب جغرافیای فرهنگی برند و کالای ایرانی عمل کنند.
۹.
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان اصلی ترین محور تحول و توسعه سبب پیدایش ساختاری جدید در ادارة شهرها شده و مجموعه ای به نام شهر الکترونیک برای شهرها در حال شکل گیری است. با توجه به این که تردد انسان و وسایل نقلیه در شهرها جهت رفع نیازهای روزمره همیشه مشکلاتی چون افزایش تصادف ها، ترافیک و آلودگی را به وجود می آورد، لزوم به کارگیری فناوری اطلاعات و تکنولوژی در شهرها جهت رفع مشکلات و سهولت در انجام امور روزمره امری ضروری است. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی و بسترسازی شهر الکترونیک در محدودة شهری گرگان با روش توصیفی– تحلیلی و کاربردی و همچنین استفاده از روش دلفی (استفاده از نظر کارشناسان) انجام گرفته است. جامعة مورد مطالعه در این تحقیق، کارشناسان، متخصصان و مدیران حوزة مدیریت شهری و فناوری اطلاعات شهر گرگان است و از آن جایی که تعداد صحیح از جامعة مورد مطالعه در دسترس نیست، به صورت تخمینی تعداد 70 نفر از آن ها انتخاب شده و پرسش نامه بین آن ها توزیع شده است نتایج به دست آمده از آزمون کای اسکوئر نشان دهندة استفادة متوسط شهروندان گرگانی از فناوری اطلاعات و ارتباطات است. همچنین، نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون نشان دهندة ارتباط بسیار زیاد بین مؤلفة گسترش آموزش کامپیوتر و اینترنت به همة طبقات جامعه و تفکر استراتژیک بلندمدت در سطح کلان کشور با شکل گیری شهر الکترونیک است، به گونه ای که ضریب Beta خود گویای این مطلب است.
۱۰.
روند افزایش جمعیت و فعالیت در شهرها، منجر به افزایش تراکم ساختمانى و متراکم شدن توده های ساختمانى گردیده است. ساخت وسازها و شکل گیری فضاهاى مسکونى همواره نیازمند زمین است. عرضه زمین به واسطه ثابت بودن، همواره محدودیتی را بر تقاضا ایجاد می نماید؛ اما با شدت گرفتن تقاضا برای سکونت، از یک سو، افزایش شدید قیمت زمین و از سوی دیگر افزایش ارتفاع بناها و رشد بلندمرتبه سازی را در پی خواهد داشت، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحقیق در مورد ارتباط بین متغیر تراکم ساختمانی با قیمت زمین است. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش از بنگاه های املاک در سطح منطقه 1 کلان شهر تبریز در سال 1394 جمع آوری شده است. پس ازآن پراکنش قیمت زمین و همچنین تراکم ساختمانی منطقه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) بر روی نقشه مشخص شده است. بنابرین روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی، اکتشافی و بر اساس مطالعات میدانی است و ابزار مطالعاتی تحقیق مبتنی بر روش پیرسون می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است؛ بین قیمت زمین و تراکم ساختمانی در هر محله و در هردوره زمانی، همبستگی مثبت بالا ومستقیمی وجود دارد؛ چنانچه برای دوره اول(85-90) این ضریب برابر(697.) و دوره دوم(90-94) مساوی با (724.) می باشد؛ بنابرین افزایش شدید قیمت زمین درمنطقه مورد مطالعه، افزایش ارتفاع بناها و رشد بلندمرتبه سازی را در پی خواهد داشت.
۱۱.
حقوق شهری به طور خاص تنظیم کنندة رابطة بین شهروندان و مدیریت شهری است. آگاهی از این حقوق سبب می شود که فرد نظارت بهتری بر مدیریت شهری داشته باشد، بهتر بتواند حقوق خود را مطالبه کند و وظایفی که طبق قانون در مقابل دیگران و مدیریت شهری دارد را بشناسد و در جهت انجام آن ها اقدام کند. ازاین رو، آگاهی از حقوق شهری می تواند منجر به شهروندی فعال شود. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل تأثیر آگاهی از حقوق شهری بر شهروندی فعال در شهر سبزوار است. رویکرد کلی تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است. داده های میدانی از طریق پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعة آماری شهروندان شهر سبزوار و حجم نمونه براساس روش کوکران 384 نفر است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و روش تحلیل شامل آزمون t تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سطح آگاهی شهروندان سبزواری از حقوق شهری در سطح پایینی است و شهروندان نسبت به حقوق و تکالیف مابین خود و مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) آگاهی نسبتاً کمی دارند.همچنین طبق آزمون همبستگی پیرسون، بین میزان آگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی فعال رابطه معنادار وجود دارد و افراد دارای آگاهی بیشتر، شهروندانی فعال تر می باشند.
۱۲.
محله های تاریخی ایران به عنوان هسته اولیه پیدایش شهرهای ایرانی، دارای اصول و ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی بوده و هستند. یکی از مهم ترین ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی، انسجام آن هاست. این کیفیت حاصل پیوند و ارتباط اجزای تشکیل دهنده آثار معماری و شهرهاست. افزایش جمعیت و ظهور فناوری های جدید، ساختار شهرها را دستخوش تحولاتی کرد که منجر به ازبین رفتن وحدت و انسجام در معماری و شهرسازی گذشته شد. شهرها و محله ها مجموعه ای از بناها و فضاها به صورت ساختارهای مستقل و مجزایی شدند که بی ارتباط با عناصر هم جوار خود هستند. هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم انسجام و عوامل زمینه ساز آن در معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی و به طور خاص در محله های تاریخی است. در این راستا، با استفاده از روش نحو فضا به بررسی این ویژگی در چهار محله تاریخی شهر همدان پرداخته شده است. فضای محله های مورد نظر به صورت محوربندی شده با متغیر انسجام تحلیل و بررسی شده است. مقایسه و تحلیل نتایج نشان می دهد در محله های تاریخی اگر ساختار فضایی آن ها -که به صورت مرکز محله ای و سلسله مراتبی است- حفظ شود، انسجام فضایی از بین نمی رود و به طورکلی، هرچه تخریب بافت و ساخت وسازهای جدید در محله های تاریخی کمتر باشد، ساختار آن ها منسجم تر است و این مسئله بر ساختار و روابط اجتماعی ساکنان محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ساز ارائه الگوهایی مناسب برای محله های جدید، توسعه محله های تاریخی و حفظ ساختار منسجم آن ها باشد. همچنین، بستری برای پژوهش های آینده در راستای ویژگی های خاص محله های تاریخی فراهم می شود.
۱۳.
شهرها با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری و استقرار بسیاری از تأسیسات و ابزارهای اقتصادی و از همه مهم تر جمعیت زیادی که در آن ها ساکن هستند، همواره در معرض تهدیدات و خطرات متعددی هستند؛ چه این خطرات طبیعی همچون سیل و زلزله و چه غیرطبیعی همچون جنگ ها و حملات تروریستی و غیره باشند، چاره ای جز اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم در طرح های شهری با استفاده از فضاهای چندعملکردی و چندمنظوره نیست. ملاحظات دفاعی و امنیتی می تواند نقش اساسی و تأثیرات قابل توجهی در کاهش آسیب پذیری ساکنان شهری در برابر تهدیدات داشته باشد که شهر میاندوآب نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، بررسی هم افزایی تهدیدات و افزایش آسیب ها و خطرات در زمان بحران های نظامی، از اهمیت خاصی برخوردار است. ازاین رو، این تحقیق با هدف بررسی نقش آفرینی کاربری مذهبی (مساجد، حسینیه ها و تکایا) در پدافند غیرعامل شهری انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و از ابزارهای نزدیک ترین همسایگی و تحلیل شبکه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نحوه توزیع این کاربری ها در سطح شهر تصادفی است. همچنین، نتایج روش تحلیل شبکه نیز نشان دهنده دسترسی بیشتر ساکنان شهر به این کاربری ها است، درحالی که نتایج بررسی میزان سرانه های مذهبی نشان داد که میزان سرانه مذهبی شهر با توجه به میزان پیشنهادی طرح جامع و همچنین، استانداردهای موجود مطابقت ندارد و با وجود دسترسی مناسب به این کاربری از استفاده از آن محروم هستند.
۱۴.
نگاه ویژه به مسکن نیز پس از گذر از جبران کمبود مسکن، نگاهی کیفی به آن است. تحلیل ویژگی های کیفی می تواند زمینه ساز تحول در برنامه ریزی جامع مسکن و اتخاذ سیاست مناسب در عرصه های مختلف شهری به ویژه بخش مهم مسکن شود. در این پژوهش شاخص های کیفی مسکن در شهر نظرآباد استان البرز و نواحی شهری آن ارزیابی می شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و براساس هدف کاربردی است. ابتدا شاخص های کیفی مسکن در سه بخش اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی استخراج و تنظیم و با استفاده از پرسش نامه، این شاخص ها در سطح شهر نظرآباد و نواحی آن در معرض سنجش توسط شهروندان گذاشته شد. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران، 378 واحد مسکونی است. از مدل VIKOR برای سنجش اختلاف نواحی شهری در شاخص های کیفی و سطح بندی این شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وضعیت شاخص های سه گانه در شهر نظرآباد مطلوب نیست. طبق خروجی مقدار آمارهٔ آزمون T تک نمونه ای برابر با 268/83 و سطح معناداری آزمون فرضیه (000/0) است. بنابراین، ازآن جایی که سطح معناداری کمتر از 05% است، وضعیت نسبتاً نامطلوب در سه گروه شاخص کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح کل شهر نظرآباد تأیید می شود. نتایج مدل VIKOR هم نشان می دهد که مقدار Q در ناحیه دوم شهر نظرآباد برابر است با 406/0 که نشان دهنده وضعیتی نیمه توسعه یافته و نسبتاً مطلوب در شاخص های کیفی است. نواحی اول و چهارم شهر در مقدار Q، با 588/0 و 0490/0 وضعیت متوسط دارند. نواحی سوم و پنجم به ترتیب با 641/0 و 643/0 وضعیت نسبتاً نامطلوب و کمترتوسعه یافته دارند.