فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: تحلیل جغرافیایی و در رأس آن بحث سامان د هی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. تحقیق حاضر سعی دارد تا با گردآوری سنجه های مطلوب در بعد شاخص کالبدی مسکن، میزان برخورداری مناطق روستایی ایران از این شاخص ها را مشخص کرده و به کمک تکنیک های رایج، به رتبه بندی و سطح بندی این مناطق جهت تحلیل موضوع توزیع مطلوب فضایی در بعد کالبدی مسکن بپردازد و راه کارهای توسعة متعادل و برون رفت از حالت افتراق فضایی را پیشنهاد دهد.
روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. به این منظور داده های آماری مورد نظر، از سازمان مرکز آمار ایران، اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسش نامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران که شامل ۲۰ کارشناس و متخصص صاحب نظر در این زمینه است، استفاده شده است. جهت تحلیل و وزن گذاری داده های پژوهش نیز از مدل تأپسیس فازی و ویکور استفاده شده است. سپس، نتایج حاصل از این مدل ها با استفاده از تکنیک-های (میانگین رتبه ها، روش بردا و کپ لند) ادغام شده است و جهت روشن شدن ارتباط بین شاخص های کالبدی روستایی مسکن با عامل جمعیت روستایی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده به روشنی بیان گر نوعی ناهماهنگی بین موضوع پژوهش با رویکرد توزیع فضایی است؛ به طوری که تحلیل فضایی شاخص های مسکن، نشان دهندة این واقعیت است که بین استان های ایران از لحاظ شاخص های مسکن روستایی تفاوت معناداری وجود دارد.؛ به طوری که در استان های مرکزی و شمالی شاهد وزن مطلوبی تری نسبت به اغلب استان های جنوب و جنوب شرقی که به طور نسبی کم ترین ضریب شاخص های مسکن روستایی را از آن خود کرده اند، هستیم. این مسأله به نوعی گرایش به سمت عدم تعادل را نشان می دهد.
اصالت و ارزش: شایان ذکر است که مطالعة کمّی در زمینة شاخص های کالبدی مسکن روستایی با رویکرد و تکنیک به کاررفته صورت گرفته است و اگر پژوهشی صورت گرفته است، بر روی مناطق شهری بوده که همین مسأله می تواند باعث تمایز پژوهش حاضر از سایر تحقیقات شود.
بررسی اثرات خشکسالی دریاچة ارومیه بر تغییرات تاب آوری سکونت گاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خشک سالی دریاچة ارومیه بیش از دو دهه است که ادامة حیات تعداد زیادی از سکونت گاه های شهری و روستایی پیرامونی خود را به چالش کشیده است. در این میان، جوامع روستایی به دلیل وابستگی بیشتر به عناصر محیطی در برابر پدیدة خشک سالی آسیب پذیرتر هستند. به منظور کاستن اثرات مخرب خشک سالی رویکرد تاب آوری به عنوان یک روش علمی و کاربردی شناخته می شود. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی میزان تاب آوری روستاهای پیرامون دریاچة ارومیه در برابر است.
روش: تحقیق از نوع کاربردی و رویکرد آن توصیفی-هم بستگی و تحلیلی است. جامعة آماری این پژوهش ۱۳۶۹۶ نفر جمعیت ساکن در ۴۲ روستای پیرامون این دریاچه بوده که در فاصلة کمتر از ۲۵ کیلومتری قرار داشتند. با استفاده از فرمول کوکران از بین افرادی که بالای ۱۵ سال سن داشتند و همچنین بالای ۱۵ سال در روستا سکونت داشتند، ۳۷۰ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. همین تعداد نیز به عنوان جامعة کنترل و از روستاهای با فاصلة بیشتر انتخاب شد. با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، پایایی بخش های مختلف پرسش نامة تحقیق ۸۶/۰ تا ۸۸/۰ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS انجام شد.
یافته ها: نتایج شاخص استاندار بارش نشان داد که وضعیت خشک سالی محدودة مورد مطالعه در ۱۵ سال اخیر تقریباً در حالت نرمال قرار داشته است. براساس نتایج فرمول ویژة تاب آوری، تاب آوری زیست محیطی دارای بیشترین میزان فاصله از حد بهینه و تاب آوری زیرساختی و کالبدی دارای کمترین میزان فاصله از حد بهینة خود بوده است. میانگین نهایی تاب آوری روستاهای نزدیک دریاچه برابر با ۴۱/۰ از ۱ و روستاهای دور از دریاچه برابر با ۶۰/۰ از ۱ بوده است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که اثرپذیری تاب آوری زیست محیطی از خشک سالی دریاچة ارومیه بیشتر از ابعاد بوده است (۸۷۴/۰=r). همچنین، یافته ها نشان داد که میزان تاب آوری اقتصادی و اجتماعی در روستاهای شرق و جنوب دریاچه بیشتر از جهات دیگر دریاچه بوده است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در راستای ارتقای تاب آوری روستاهای پیرامون دریاچة ارومیه ضمن توجه به خصوصیات موقعیت جغرافیایی روستاها، توجه بشتر بر ابعاد تاب آوری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی معطوف شود.
ارزیابی کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی (مطالعه موردی: محور قلعه رودخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تمام کشورها، هدف اصلی، دستیابی به توسعه پایدار است. در این زمینه استراتژی توسعه گردشگری می تواند در دستیابی به این هدف مفید باشد. توجه به سطوح مختلف توسعه جامع یعنی توسعه منطقه ای، از پیش شرط های موفقیت توسعه ملی است. یکی از بخش های اقتصادی که در توسعه روستایی کمتر به آن توجه شده است، گردشگری روستایی می باشد. در این میان، آنچه حائز اهمیت قابل توجهی است کیفیت محیط هایی است که گردشگری در آن ها رخ می دهد. بحث های مربوط به کیفیت محیطی امروزه به یکی از مهم ترین مباحث در تحقیقات روانشناسان، اکولوژیست های گردشگری و جغرافیدانان تبدیل شده است. فراهم نمودن تسهیلات یا خدمات با کیفیت برای گردشگران، بخش اساسی و مهمی برای توسعه یک محصول پایدار است. کیفیت محیط سکونتگاه های انسانی و به ویژه نواحی روستایی، گردشگری، بستگی زیادی به کیفیت زیرساخت ها و مدیریت مناسب آن دارد. این وضع می تواند در تصویر ذهنی و رضایتمندی ساکنان محلی و گردشگران مؤثر باشد. با توجه به اهمیت کیفیت محیط و مؤلفه های مختلف مربوط به آن در توسعه گردشگری روستایی، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی در محور قلعه رودخان شهرستان فومن انجام شده است.
بررسی عوامل مؤثر تشکیل و توسعة شرکت های کوچک و متوسط کارآفرین (SMEs) در روستاها (مورد شناسی: روستا های استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة بنگاه های کوچک و متوسط، شاخصی کلیدی از نظام پیش ران توسعة روستایی به شمار می رود که باعث امنیت پایدار منطقه ای و معکوس شدن مهاجرت خواهد شد. توسعة روستایی از پایه های اولیه و مهم توسعة ملی هر کشور محسوب می شود. ایجاد و توسعة کسب و کارهای کوچک، یکی از رویکردهای بسیار مناسب برای توانمندسازی روستاییان می باشد. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل کارشناسان و مدیران دستگاه های اجرایی جهاد کشاورزی استان ایلام، فعالان اقتصادی روستاها ( کارآفرینان و تعاونی داران روستایی) و استادان و مدرسان دانشگاه پیام نور مرکز ایلام بودند. در این پژوهش 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعة شرکت های کوچک و متوسط ( SMEs ) در روستاها شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایة این ملاک، 4 عامل (تأمین مالی و نهاده های تولیدی، حمایتی و ترغیبی، آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی) دارای ارزش ویژة بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.
بررسی و تحلیل فضای عمومی شهری با استفاده از مدل استنتاج منطق فازی (مورد شناسی: ناحیة 1 و 2 شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی شهری یکی از نشانه های بارز نفوذ مدرنیته به زندگی جوامع بشری است و تعلق داشتن به جمع و حضور در فضاهای اجتماعی یکی از نیازهای زندگی انسان امروز است. در جوامع گوناگون، استفاده از فضاهای عمومی شهر برای افراد جامعه برحسبِ متغیّرهایی چون سن، جنس، گروه های اجتماعی، اقلیت های قومی و نژادی و ... متفاوت است و این عوامل بر میزان و نحوة حضور در فضاهای عمومی شهر تأثیر می گذارند. به طورکلی، هدف از بررسی و مطالعة فضاهای عمومی شهر زابل، بررسی و تحلیل وضعیت فضاهای عمومی در سطح شهر و پراکنش و نحوة استقرار فضاهای عمومی است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که مساحت و سرانة کاربری های عمومی و سطح توسعه یافتگی آن ها بر اساس شاخص های انتخاب شده، بررسی شوند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش قسمت هایی از شهر زابل شامل ناحیة 1 و 2 می باشد که تقسیم بندی آن بر اساس طرح جامع شهر است. بررسی فضاهای عمومی شهر به وسیلة شاخص های اصلی و زیر شاخص آن ها صورت گرفته و پیاده سازی و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از روش استنتاج منطق فازی انجام شد. نتایج در قالب خروجی مدل ها، برای تبیین وضعیت موجود کاربری های فضاهای عمومی ناحیه های یک و دو شهر زابل و انطباق با وضعیت مطلوب و بهینه ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که هیچ گونه ارتباط معنی داری بین ابعاد انسانی و کالبدی فضای عمومی در ناحیه های مورد بررسی وجود ندارد. همچنین شاخص کلی فضای عمومی نیز فقط با بُعد انسانی توسعه دارای رابطة معنی داری است (R PS,HPS=0/821) و با بُعد کالبدی آن هم خوانی و ارتباط معنی داری ندارد (R PS,SPS=0/314).
ارزیابی نقش شهرک صنعتی البرز در شاخص های توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیر شهرک های صنعتی البرز در استان قزوین بر میزان پایداری روستاهای پیرامونی آن و همچنین، ارزیابی تأثیر فاصله از شهرک صنعتی بر پایداری شاخص های توسعه روستایی می باشد.
روش: این تحقیق از نوع علّی-هم بستگی و روش تحقیق نیز توصیفی– تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل روستاهای بخش مرکزی شهرستان البرز می باشد که طبق سرشماری ۱۳۹۰ در مجموع دارای ۱۵۹۰۷ نفر است و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران ۳۱۷ نفر برآورد شده است. انتخاب جامعه نمونه جهت تکمیل پرسش نامه های میدانی به روش تصادفی سیستماتیک بوده است و تعداد نمونه ها نیز به روش طبقه ای و بر مبنای نسبت جمعیت توزیع شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد تأثیرات شهرک صنعتی بر روستاهای پیرامونی خود در سطح متوسطی قرار دارد و این پیامدها در ابعاد مختلف با هم هم سو نیستند. همچنین، با فاصله از شهرک صنعتی البرز از میزان پایداری روستاها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی کاسته و بر میزان پایداری های زیست محیطی افزوده می شود.
محدودیت ها: عدم امکان دسترسی به داده های اقتصادی و زیست محیطی، عدم همکاری مدیریت شهرک صنعتی البرز
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج تحقیق تهیه طرح های لازم در چهارچوب طرح های سامان دهی زیست محیطی و کالبدی، استقرار صنایع مرتبط با تولیدات روستاهای منطقه در شهرک صنعتی البرز و جذب نیروهای متخصص بومی می تواند بر تأثیرات مثبت این شهرک در روستاهای پیرامونی بیفزاید.
اصالت و ارزش: شهرک های صنعتی ذاتاً دارای صنایع شهری هستند؛ اما پیامدهای قابل توجهی بر تحولات توسعه نواحی روستایی پیرامونی خود می گذارند. از این رو، واجد بررسی و اهمیت هستند؛ علاوه بر آن، به کارگیری روش سنجش پایداری پرسکات آلن برای ارزیابی میزان تأثیرات شهرک صنعتی در شاخص های توسعه روستایی نیز جزء نوآوری های این مقاله می باشد.
تحلیل هزینه های شکست کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شناخت پیامدها و هزینه های شکست کارآفرینان روستایی می توان برای پدیده شکست آمادگی پیدا کرد و از تبدیل شدن شکست به بحران اقتصادی اجتماعی در روستاها جلوگیری کرد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش توصیفی پیمایشی بررسی و تحلیل هزینه های شکست کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه بود. جامعه آماری مطالعه شده شامل 110 نفر از کارآفرینان روستایی شکست خورده بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 86 نفر تعیین شد و برای دستیابی دقیق به افراد مطالعه شده، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که کاهش درآمد، بدهی شخصی، نزول کردن پول، کاهش ناگهانی در موقعیت اجتماعی، کاهش اعتمادبه نفس، ایجاد حس لکه ننگ بودن، احساس غم و اندوه، سرزنش دیگران و احساس ندامت و پشیمانی بیشترین مشکلاتی هستند که اکثر کارآفرینان بعد از شکست کسب وکار با آن ها مواجه می شوند. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت، وضعیت مالی، تجربه کارآفرینی، اشتغال به کسب وکارهای دیگر، گذراندن دوره های کارآفرینی، فرهنگ شکست، خوش بینی و اعتمادبه نفس متغیرهایی هستند که بر کاهش هزینه های شکست کارآفرینان روستایی مؤثرند. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند در توانمندسازی و آماده کردن کارآفرینان کوچک و متوسط برای بقا و تعالی، حیاتی باشد و به تقویت قابلیت تطبیق پذیری کارآفرینان، ایجاد فضای مناسب برای یادگیری از شکست ها و خطاها، فراهم کردن راهکارهای علمی کاربردی لازم برای سیاست گذاری توسعه و پایداری کسب وکارهای کوچک و متوسط منجر شود و از تبدیل شدن شکست به بحران جلوگیری کند.
تحلیل مهارت های کارآفرینی زنان در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در فرایند توسعه کارآفرینی، داشتن مهارت و خلاقیت است؛ این امر به ویژه در جامعه زنان روستایی می تواند مفیدتر باشد، به طوری که مهارت های کارآفرینانه زنان در بازار کار و مشارکت در فعالیت های اقتصادی اجتماعی، به یکی از شناسه های مهم توسعه انسانی تبدیل شده است. بر این اساس تحقیق حاضر به بررسی مهارت های کارآفرینی زنان در نواحی روستایی می پردازد. این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی پیمایشی انجام شده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در بخش مرکزی شهرستان فریمان، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 209 نفر تعیین شد. اطلاعات به دست آمده در نرم افزارهای SPSS و GIS و تحلیل خاکستری در قالب پرسش نامه بررسی شد. آلفای کرونباخ پرسش نامه 96/0 محاسبه شد که نشان دهنده پایایی و قابل اعتماد بودن آن است. یافته ها نشان داد در روستاهای بررسی شده، در هفت مهارت مطالعه شده از لحاظ مقایسه میانگین مهارت مدیریتی، قوی و از لحاظ مهارت تکنیکی و فنی، ضعیف هستند. همچنین بین متغیرهای فردی و مهارت کارآفرینی همبستگی مثبت و معنادار با شدت متوسط تا قوی وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی تحلیل خاکستری، سه روستای قلعه نو فریمان با ضریب 87/2، سنگ بست با ضریب 83/2 و عشق آباد با ضریب 82/2 بیشترین درجه خاکستری را در مقایسه با دیگر روستاهای نمونه به دست آورده اند و از نظر مهارت کارآفرنی زنان در وضعیت مطلوب تری قرار دارند.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردم در طرح های عمرانی مورد شناسی: پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت در تعریف کلی، شرکت فعالانة انسان ها در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به طور کلی تمام ابعاد زندگی جوامع انسانی می باشد که در چند سال اخیر به عنوان مهم ترین رویکرد مدیریتی مطرح شده است. رویکرد مشارکتی هم به عنوان مبنای تصمیم سازی و هم به عنوان شیوه ای برای دست یابی به فعالیت و همکاری مشترک در روند بهسازی زندگی فردی و جمعی، یکی از مهم ترین لوازم جامع مدنی و برنامه ریزی دموکراتیک محسوب می شود. هدف از پژوهش [1]حاضر، بررسی و تحلیل مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های عمرانی در شهر پل دختر می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری مورد مطالعه در این پژوهش، منطقه پل دختر می باشد که به سه ناحیة (کوی شهرداری، پاسداران و بسیجیان) تقسیم شده است. به منظور مطالعه و سنجش متغیّرها، پرسشنامة خانوار تهیه شد و برای سنجش داده ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 85 درصد به دست آمد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 خانوار شهری تعیین شد که به نسبتِ جمعیت آنان، سهم هریک از نواحی مشخص شد و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده- سیستماتیک بین آن ها توزیع شد. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه با استفاده از آزمون های مختلف، در محیط نرم افزاری SPPS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از آزمون F و کروسکال والیس و تحلیل های همبستگی نشان می دهند که بین میزان مشارکت شهروندان با پایگاه اقتصادی و شاخص های اجتماعی با سطح اطمینان 99 درصد، رابطة معنی داری وجود دارند و همچنین، میزان مشارکت در محله های مختلف بر مبنای شرایط و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. به عبارت دیگر، تفاوت زیادی در میزان مشارکت شهروندان نواحی مورد مطالعه وجود دارد که علت آن را می توان در میزان تعلق ِخاطر به مکان، میزان ارائة خدمات از سوی مدیران و مسئولان شهری و میزان رضایت از محل زندگی جستجو کرد. 1- این مقاله مستخرج از پایان نامة کارشناسی ارشد است.
مرگ ومیر و تحولات فضایی علل آن در شهرستان های ایران در سال های 1389 – 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مطالعات مهم در برنامه ریزی سلامت کشورها و سنجش الگوی کیفیت زندگی و بهره مندی از سیستم خدمات بهداشت و درمان و موفقیت آن ها، بررسی الگوی مرگ ومیر در پهنة جغرافیایی است. مطالعات انجام شده با تأکید بر کلان نگری، علل فوت را در سطح کل کشور بررسی کرده و نتایج به دست آمده نیز با نادیده گرفتن عناصر جغرافیایی تشکیل دهندة کشور، الگوی واحدی را بیان می کند. با توجه به تفاوت های منطقه ای در شیوع علل مختلف مرگ ومیر، مطالعة حاضر با بهره گیری از رویکرد آمار مکانی و تحلیل اکتشاف فضایی داده، به بررسی تفاوت های علل مرگ در مقیاس شهرستان های کشور پرداخته است. نتایج نشان داد که از مجموعِ متوفیان ثبت شده برحسبِ طبقه بندی بین المللی مرگ ومیر ( ICD ) در سال های 1389-1385، بیماری های دستگاه گردش خون، سوانح و تصادفات و انواع سرطان ها، مهم ترین علت مرگ ومیر در ایران بوده اند. توزیع علل سه گانة ذکر شده در کشور از توزیع یکسانی برخوردار نبوده و در بعضی از شهرستان ها بیش از 75 درصد از علل مرگ، ناشی از سه عامل یادشده بوده؛ در حالی که در این دوره در بعضی از شهرستان ها نیز نقش عوامل یادشده کمتر از 20 درصد است و بخش عمده ای از مرگ ومیر این شهرستان ها ناشی از کهولت سن بوده است. بررسی پراکنش فضایی علل عمدة مرگ در مقیاس شهرستان ها مشخص کرد، 3 عامل بیماری های قلبی، تصادفات و انواع سرطان در سنین غیر از کهولت، عمدتاً در شهرستان هایی با نرخ شهرنشینی کمتر از میانگین ملی تمرکز دارد و برخلاف تصوّر که تمرکز جمعیت و نرخ شهرنشینی بالا را عامل اساسی در بروز بیماری های فوق می دانند، تمرکز ناشی از این علل در شهرستان هایی اتفاق می افتد که از تراکم پایین جمعیتی و درصد شهرنشینی کمتر از میانگین ملی برخوردار هستند.
بررسی الگوهای رشد کالبدی شهر ارومیه و ارائه یک الگوی بهینه به منظور افزایش فشردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست ویکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر (فشردگی یا پراکنش) و حومه نشینی است. درنتیجه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر نقشی مهم در میزان موفقیت برنامه ریزان شهری دارد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی می کند. الگوی رشد شهر از آنجاکه با یکی از محدودترین منابع در دسترس انسان یعنی زمین سروکار دارد، از موضوع های مهم در برنامه ریزی شهری و یکی از معیارهای اساسی در توسعة پایدار شهری است. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، بررسی وضعیت تراکم و فشردگی شهری در ارومیه و روند رشد و توسعة فیزیکی شهر است تا با استفاده از نتایج آن بتوان به راهبرد و الگویی مناسب برای توسعة آیندة شهر دست یافت. بدین منظور از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و درجة تجمع برای بررسی روند توسعة شهر استفاده شده است. نتایج نشان داد شهر ارومیه به صورت افقی و پراکنده توسعه پیدا کرده است؛ بنابراین، سیاست اختلاط کاربری ها به عنوان یکی از راه های فشرده سازی شهری پیشنهاد می شود. برای بررسی وضعیت تنوع و اختلاط کاربری ها نیز از مدل تعیین تنوع اتکینسون استفاده شده است که با توجه به این شاخص منطقة 4 در بهترین و منطقة 3 در بدترین وضعیت قرار گرفته است.
الگوهای فضایی بزهکاری با محدوده های اسکان غیررسمی (مورد مطالعه: جرایم سرقت در سکونتگاه های غیررسمی شهر ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر ورامین باتوجه به مهاجرپذیری گسترده در چند دهه اخیر از رشد جمعیتی و کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است. ازجمله پیامدهای ناگوار این رشد شتابان شکل گیری مناطق اسکان غیررسمی در این شهر است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی-کالبدی ناهنجاری های اجتماعی در مناطق اسکان غیررسمی شهر ورامین و عوامل بروز آنها در این محدوده ه است. جمعیت آماری این پژوهش همه جرایم مربوط به سرقت منازل مسکونی، خودرو، مغازه و دیگر جرایم مربوطبه جرم سرقت است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی مبتنیبر اطلاعات آماری و مشاهدات میدانی انجام شده است. درواقع، برای شناسایی و درک الگوهای فضایی بزهکاری از روش های آماری گرافیک مبنا در محیط نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. بنابراین، ابتدا برای تشخیص نوع الگوی رخداد بزهکاری از آزمون شاخص نزدیک ترین همسایه استفاده شده است و سپس برای شناسایی و درک الگوهای فضایی پیوسته بزهکاری از روش خوشه بندی تخمین تراکم کرنل استفاده شده است و درنهایت، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محله های مذکور بااستفاده از مشاهدات میدانی و اسناد رسمی مورد مطالعه قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد عمده کانون های جرم خیز در شهر ورامین بر روی این محدودهای غیررسمی قرارگرفته است به طوری که از 5کانون عمده جرمخیز 4کانون جرمخیز در این محدوده ها جای گرفته است که درمجموع 30.32% از کل جرایم سرقت را به خود اختصاص داده است. بررسی ها نشان می دهد فقدان پاسگاه انتظامی و ضعف حضور نیروهای انتظامی از مهم ترین مشکلات روند جرم خیزی در این محدوده ها بوده است. همچنین، بافت کالبدی محلهها باتوجه به وجود زمین-های بایر در بین محله ها وجود نقاط کور، فقدان نورپردازی صحیح و رعایت نکردن اصول طراحی محیطی در پیشگیری از جرم در بروز جرم و شکل گیری کانون های جرم خیز در این محدوده های شهری بسیار مؤثر بوده است.
تحلیل رابطه مدیریت پایدار زمین و عملکرد محصولات کشاورزی و اثرات آن در امنیت غذایی خانوارهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت پایدار زمین (SLM) نشان دهنده ادغام کشاورزی، محیط زیست و عوامل اقتصادی و اجتماعی است و بر تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی کشاورزان اثر دارد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین مدیریت پایدار زمین و عملکرد محصولات کشاورزی و نقش آن در امنیت غذایی کشاورزان است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه است. جامعه آماری شامل خانوارهای کشاورز دهستان میان کوه شرقی در شهرستان پلدختر (415=N) بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 217 خانوار کشاورز به عنوان نمونه انتخاب شد. نتایج یافته ها نشان داد از میان روش های مدیریت زمین، روش های شخم زدن زمین عمود بر جهت شیب، ایجاد بند در بالادست زمین و استفاده از کود حیوانی بیشترین تأثیر را بر افزایش عملکرد محصولات کشاورزی داشته است. در رابطه با روش های مدیریت زمین و امنیت غذایی، بررسی یافته ها نشان داد از میان پنج شیوه کلی مدیریت زمین، سه شیوه الگوی کشت، افزایش باروری خاک و مدیریت منابع آب، بیشترین رابطه را با امنیت غذایی خانوارهای روستایی داشته است. کشاورزانی که از چندین روش استفاده کرده بودند به دلیل افزایش کیفیت زمین و بهره وری بالا، دسترسی ایمن و سالمی به مواد غذایی داشتند. بنابراین می توان گفت که به منظور افزایش عملکرد محصولات کشاورزی، افزایش امنیت غذایی و سرمایه گذاری در این زمینه باید خدمات حمایتی بیشتری در اختیار کشاورزان قرار گیرد و برای مشارکت و همکاری بیشتر کشاورزان در زمینه مدیریت پایدار زمین اقدامات لازم انجام شود.
مکان یابی سیستم های سلول ماند بیولوژیکی در مدیریت رواناب های شهری با استفاده از منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی مورد شناسی: منطقة یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت رواناب های سطحی و استفادة مجدد از پساب، از دغدغه های اصلی مدیران و طراحان شهری است. رویکرد LID-BMP به دنبال توسعة دوست دار طبیعت برای مدیریت آب های سطحی است. به کارگیری این روش ها علاوه بر امکان استفادة مجدد از رواناب در مصارف غیرآشامیدنی نظیر مصارف کشاورزی و صنعتی، آلودگی زیست محیطی واردشده به خاک و منابع آب زیرزمینی را نیز کاهش خواهد داد. استفادة مجدد از رواناب ها و تلاش به منظور بازچرخانی آب جزء اهداف توسعة شهر تهران محسوب می شود. در این تحقیق ابتدا حجم رواناب و مناطق مستعد سیل خیزی در مقیاس کلان برای منطقة یک شهرداری تهران به روش شمارة منحنی و با توجه به کاربری زمین تعیین شد. سپس با استفاده از خطوط توپوگرافی، رودخانه های منطقه، حجم رواناب و گره های تجمعی، حوضة آبخیز رود دره دربند محصور در منطقة یک تهران به عنوان مقیاس خرد مشخص می شود. درنهایت با استفاده از منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرم افزار GIS ، مکان های بهینه برای سیستم های سلول ماند بیولوژیکی تعیین شده و با درنظرگرفتن کانال های جمع آوری رواناب موجود، در مجموع 23/12319 مترمربع برای تعبیة این سیستم ها جانمایی و پیشنهاد می شود. نتایج تحلیل حساسیت به روش حذف پارامتر نشان داد که پارامتر کاربری اراضی، بیشترین اهمیت و تأثیر را در انتخاب مکان های مناسب برای تعبیه و استقرار این سیستم ها دارد؛ بنابراین، توجه ویژه به کاربری زمین در مدیریت رواناب مناطق توسعه یافتة شهری ضروری و مورد انتظار است.
بررسی تأثیر نگرش مردم محلی بر پایداری مناطق روستایی درجهتِ توسعة گردشگری روستایی مورد شناسی: منطقة قلات شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد نوین گردشگری، در پی بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی، ارتقاء تجربه های گردشگران و حفظ محیط زیست مقصد است. توجه به نقش مردم محلی و سنجش سطوح مختلف پایداری، شناخت توسعة گردشگری روستایی و ترویج آن را آسان تر می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نگرش مردم محلی بر پایداری عمومی مناطق روستایی درجهتِ توسعة گردشگری روستایی است. پژوهش از لحاظِ هدف، کاربردی و از نظرِ روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش، مردم محلی و گردشگران منطقة قلات در نزدیکی شهر شیراز است. بدین منظور، نمونه ای برابر با 385 نفر براساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مردم محلی و نمونه گیری در دسترس برای گردشگران انتخاب شد. با بررسی ادبیات و مبانی نظری، فرضیه ها و مدل پژوهش توسعه داده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گرد آوری شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی هم گرا و واگرا سنجش قرار گرفت. برای بررسی فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری موسوم به «تحلیل مسیر» در نرم افزار WARP PLS استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، بدون در نظر گرفتن نگرش مردم محلی به عنوان تعدیل گر، متغیّرهای پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی و پایداری زیست محیطی، به ترتیب بیشترین تأثیر را در توسعة گردشگری روستایی منطقة قلات دارند؛ ولی با تعدیل گری نگرش مردم محلی، پایداری اقتصادی بر توسعة گردشگری تأثیری ندارد و رابطة بین پایداری زیست محیطی با توسعة گردشگری روستایی را تعدیل نمی کند.
تحلیلی بر وضعیت ساختمان های اداری شهر اصفهان به منظور برنامه ریزی و مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت جغرافیایی ایران طوری است که همیشه مورد تهدید مخاطرات طبیعی قرار می گیرد. حوادث و بلایای طبیعی از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های زندگی بشر است. واحد های اداری به عنوان یکی از عناصر مهم شهری می تواند در مواقع بحرانی نقش مهمی در شهرها ایفا نمایند. از جمله به عنوان مدیریت، سازماندهی امور نجات، انبار داری، اسکان و پناهگاه های آسیب دیدگان از آن ها استفاده شود. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت دانش مدیریت بحران و تأکید آن بر ساختمان های اداری در خصوص سنجش میزان آسیب پذیری این ساختمان ها در مواقع بحرانی تدوین شده است. در این پژوهش ساختمان های اداری شهر اصفهان شامل: مخابرات، آتش نشانی، اداره برق، شهرداری، آموزش و پرورش، شرکت گاز و ... مورد بررسی قرار گرفته اند. تاکنون در شهر اصفهان مطالعه ای در خصوص ارزیابی وضعیت ساختمان های اداری صورت نگرفته است و از یافته های پژوهش می توان برای ساماندهی و بهسازی ساختمان های اداری شهر اصفهان بهره جست. روش این پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است، ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس ادبیات، پیشینه و اهداف تحقیق تنظیم شده است. در تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP برای رتبه بندی ادارات استفاده شده است. از نرم افزار GIS نیز برای ترسیم نقشه ها بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که 7.9 درصد ادارات آسیب پذیری بسیار کم، 80.3 درصد آسیب پذیری کم، 10.1 درصد آسیب پذیری متوسط، 1.1 درصد آسیب پذیری زیاد و 6. درصد آسیب پذیری بسیار زیاد است. از میان ادارات مورد بررسی کمیته امداد و مدیریت شهرستان کم ترین آسیب پذیری و ساختمان قدیم شهرداری منطقه 3 بیشترین آسیب پذیری را دارا هستند.
تحلیل روند و نحوه گسترش شهرهای سیاسی - اداری ایران (مورد پژوهشی: یاسوج از پیدایش تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد فیزیکی شهر یاسوج از زمان پیدایش (1343) تا سال 1393 می پردازد؛ ازاین رو رشد و توسعه شهر یاسوج طی شش دوره زمانی سال های 43 تا 45، 45 تا 55، 55 تا 65، 65 تا 75، 75 تا 85 و 85 تا 93 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی و تغییرات جمعیتی شهر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند طی دوره 1343 تا 1393، جمعیت شهر یاسوج از 34 نفر به 120 هزار نفر، وسعت شهر از 5 هکتار به 40 هزار هکتار و تراکم ناخالص شهر از 186 نفر به 60 نفر رسیده است. توسعه کالبدی شهر از زمان پیدایش تا سال 1393 در دو محور یاسوج - سی سخت و ضلع شمالی شهر به علت محدودیت های توپوگرافی، شیب زیاد و پوشش جنگلی با محدودیت گسترش روبه رو و بارزترین علت توسعة فیزیکی شهر طی دوره 50 ساله، مهاجرت از روستاها و شهرهای هم جوار به شهر یاسوج بوده است. روند و رشد ناموزون کالبدی - فضایی شهر یاسوج از زمان پیدایش تا امروز باعث شده است مسئله مکان یابی جهت های بهینة توسعه فیزیکی شهر برای جمعیت در حال افزایش، ضرورتی جدی تلقی و جهت های بهینة توسعة آتی شهر یاسوج با استفاده از الگوی تحلیل سلسله مراتبی معکوس IHWP مشخص شوند تا ضمن حفظ توسعه موزون شهر، توسعه پایدار کالبدی - فضایی شهر یاسوج در آینده فراهم شود.
تأثیر بازارچه های مرزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین مطالعة موردی: مرز باشماق مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازارچه های مرزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین خاو و میرآباد، زریوار و سرکل در شهرستان مریوان است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و در بخش میدانی از روش پیمایش مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. جامعة آماری این پژوهش، خانوارهای ساکن در سه دهستان مرزی خاو و میرآباد، زریوار و سرکل هستند که با بهره گیری از فرمول کوکران از میان ۳۰۹۴ خانوار، تعداد 360 خانوار به منزلة حجم نمونه انتخاب شده اند. اعتبار پرسش نامه نیز براساس آزمون آلفای کرونب اخ، 0.7۴ درصد به دست آمده است. همچنین با 3۰ نفر از افراد نمونه برای تکمیل یافته ها، مصاحبة فردی عمیق صورت گرفته است. روستاهای بررسی شده در سه دسته براساس فاصله از مرز (فاصلة دور، متوسط و نزدیک) طبقه بندی شده اند و 18 روستا (در هر فاصله، 6 روستا) برای نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون t تک نمونه ای، آزمون کای اسکوئر و آزمون ANOVA در نرم افزار SPSS و برای تجزیه و تحلیل فضایی و تولید نقشه های مبتنی بر داده های آماری نیز از روش های خوشه بندی کم/ زیاد، خودهمبستگی فضایی، تحلیل لکه های داغ و روش IDW [1]در نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بازارچه های مرزی از نظر شاخص های اقتصادی، عملکرد مطلوبی در مناطق روستایی مرزنشین نداشته اند. با توجه به تحلیل فضایی پژوهش، بازارچه های مرزی از نظر وضعیت اقتصادی بر روستاهای در فاصله متوسط از مرز (15-5کیلومتری)، تأثیر بیشتری نسبت به روستاهای دور از مرز و نزدیک مرز داشته اند. همچنین فعال شدن این بازارچه ها در زمینة ارتقاء شاخص های اجتماعی، ازجمله: مشارکت اجتماعی، روحیة کار گروهی و تعاملات اجتماعی با روستاهای همسایه و کشور عراق نیز، تأثیر مثبتی بر جای گذاشته است؛ از این رو باید با سازوکارهایی، زمینة افزایش مشارکت روستاها را در فعالیت بازارچه ها فراهم آورد و با آموزش روش های نوین تجارت و آشنایی با مقررات صادرات و واردات، جمعیت ساکن در منطقه را از منافع بازارچه ها بهره مند کرد. [1] Inverse Distance Weighted
تحلیلی بر رضایتمندی ساکنان از مسکن های اجتماعی اجاره به شرط تملیک مطالعه موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان ها، نشان دهنده وضعیت اقتصادی - اجتماعی افراد و رفاه عمومی جامعه، و از شاخص های توسعه یافتگی شناخته می شود و با تأمین حس رضایتمندی، نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی ایفا می کند. مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد و آسیب پذیر در کلان شهرها ازجمله شیراز، از زمان برنامه دوم توسعه اجرایی شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رضایتمندی ساکنان مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک در کلان شهر شیراز تدوین شده است. نوع پژوهش ازنظر هدف، کاربردی - توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از روش های اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل مجتمع های مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک است و تعداد و حجم نمونه واحدهای موردمطالعه برابر با 348 نمونه تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان رضایتمندی ساکنان در همه ابعاد و شاخص ها در کلان شهر شیراز زیاد است. پس از انجام آزمون T تک نمونه ای، میانگین در بُعد اجتماعی برابر با 32/3، در بُعد اقتصادی 50/3، در بُعد زیست محیطی 56/3، در بُعد زیرساختی - کالبدی 29/3 و در بُعد دسترسی 34/3 است. از دلایل مهم میزان رضایتمندی ساکنان در مجتمع های موردمطالعه، سازگاری پایگاه و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان با انتخاب این مجتمع ها و سکونت در آنهاست. همچنین نتایج نشان می دهد مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک در تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر شیراز نقش دارد.
کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب دربرنامه ریزی استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب در مدیریت استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان انجام پذیرفته است.نوع مطالعه از نوع مطالعه موردی- کیفی و روش تحقیق میدانی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کشاورزان توابع بخش مرکزی شهرستان پارسیان(نواحی نیمه شهری مهرگان و بوچیر) و کارمندان فعال در زمینه مدیریت منابع آب در شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان های حفاظت از محیط زیست و سازمان های مردم نهاد تشکیل داد.پس از تعیین فرضیه های تحقیق با توجه به متغیرهای پژوهش پرسشنامه ای برای جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها توسط پژوهشگر طراحی شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار واریانس و درصد و در بخش استنباطی و تحلیل فرضیه ها از آزمون T تک نمونه، تحلیل واریانس تک عاملی، آزمون توکی،آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد .رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی کشاورزان و تمایل به مدیریت حکمرانیمنابع آبی وجود دارد.رابطه معنی داری بین عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی–ترویجی و مشارکت جوامع محلی در مدیریت حکمرانیمنابع آب وجود دارد. از نظر کشاورزان، حمایت های دولتی تاثیر معنی داری بر بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آب دارد .بین سطح دانش و اطلاعات کشاورزان از برنامه های مدیریت حکمرانیمنابع آب با بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آبی رابطه معنی داری وجود دارد .