پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره 5 تابستان 1396 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی در مقابل مخاطرات طبیعی ممکن است از ویژگی های اجتماعی-اقتصادی این سکونتگاه ها تأثیر بپذیرد؛ یعنی گروه های انسانی با ویژگی های اقتصادی-اجتماعی متفاوت، سطح تاب آوری فردی متفاوتی را تجربه می کنند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف تحلیل تفاوت شاخص های اقتصادی-اجتماعی و میزان تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه انجام یافته است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. محدودة مورد مطالعه در این پژوهش سکونتگاه های غیررسمی مناطق حاجی پیرلو، وکیل آباد و اسلام آباد 2 شهر ارومیه در استان آذربایجان غربی است. از این رو، برای تکمیل پرسشنامه از بین خانوارها براساس فرمول اصلاح شدة کوکران ۳۸۰ خانوار برای نمونة آماری به منظور انجام دادن تحقیق و تکمیل پرسشنامه انتخاب شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. نتیجة این تحقیق نشان داد از بین شاخص های اقتصادی مورد بررسی، شاخص اشتغال با مؤلفه های «خوداتکایی» و «احساس منحصربه فردبودن» به ترتیب با 000/0 sig و 002/0 sig، شاخص درآمد با مؤلفه های «خودکارآمدی» و «اعتمادبه نفس» به ترتیب با 002/0 sig و 000/0 sig، شاخص مالکیت مسکن با مؤلفة «عواطف مثبت» با 000/0 sig و شاخص مالکیت خودرو با مؤلفة «احساس اجتماعی بودن» با 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان می دهند. همچنین، از بین شاخص های اجتماعی-جمعیتی مورد بررسی فقط شاخص تحصیلات با مؤلفه های «خوداتکایی» و «اعتماد» به ترتیب با 000/0 sig و 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان داد.
تحلیل ساختار فضایی جمعیت در شهر-منطقه مرکزی مازندران در دوره زمانی 1365-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، بسیاری از شهرهای بزرگ در سراسر جهان از روندهای جمعیتی مختلف اعم از شهرنشینی، حومه نشینی، شهرگریزی و شهرنشینی مجدد تأثیر پذیرفته اند که به ایجاد تحولاتی در ساختار فضایی آن ها منجر شده است. تغییرات جمعیتی همواره تحت تأثیر نیروهای مرکزگرا و مرکزگریز در موارد مختلف یا به تقویت و تشدید الگوی فضایی تک مرکزی با مرکزی قدرتمند در منطقه منجر شده یا با توجه به الگوی فضایی چندمرکزی به صورت شکل گیری مراکز حومه ای در پیرامون مراکز شهری موجود، تبلور فضایی یافته است. هدف از این پژوهش، تحلیل ساختار فضایی توزیع جمعیت در شهر-منطقة مرکزی مازندران و درک تحولات آن در بازة زمانی 1365-1390 است. براین اساس، پژوهش حاضر از نظر ماهیت و هدف به ترتیب کاربردی و توصیفی-تحلیلی محسوب می شود. به منظور شناسایی ساختار فضایی جمعیت و ارزیابی چند مرکزیت مورفولوژیک، از ابزارهای تحلیلی نرم افزار GIS مانند میانگین نزدیک ترین فاصلة همسایگی، تحلیل لکه های داغ و مدل رتبه اندازه استفاده شده است. بررسی یافته های حاصل از بررسی شاخص های تمرکز نشان می دهد طی بازة زمانی 25 سال، روند تمرکز جمعیت همواره رو به افزایش بوده است. الگوی فضایی جمعیت به صورت کاهشی در دهستان های جنوبی و به صورت افزایشی در مراکز جمعیتی بزرگ تر و پراهمیت تر منطقه شناسایی شده است. نتایج بررسی شاخص های مورفولوژیک نشان می دهد طی دورة مذکور، شهرهای ساری، آمل، بابل و قائم شهر جایگاه خود را به عنوان مراکز اصلی منطقه حفظ کرده اند و عدم تسلط و برتری یک شهر و وجود چهار شهر تقریباً هم اندازه با سکونتگاه هایی در پیرامون آن ها گواهی بر شکل گیری ساختار چندمرکزی از جنبة مورفولوژیک آن است.
عرصه های درون افزای شهری و کارآمدی سیاست رشد درون افزای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست توسعة درون افزا، فرایند تولید فضای شهری جدید و توسعة جدید شهری از طریق بهینه سازی استفاده از زمین درون نواحی شهری است. این سیاست در مقایسه با سایر سیاست های رشد در بیرون و پیرامون، با چارچوب پایداری سازگارتر و به اهداف پایداری نزدیک تر است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی در تهران، عرصه های درون افزایی مطالعه و کارآمدی سیاست رشد درون افزا تحلیل می شود. براساس یافته ها، تهران شهری ظرفیت دار و درنتیجه مستعد برای سیاست رشد درون افزاست. در 30 درصد مساحت شهر بیش از 18 هزار هکتار اراضی و عرصه های درون افزا با 52 درصد اراضی ذخیرة توسعه و نوسازی و فضاهای خالی و بزرگ مقیاس، با اهداف توسعه ای و قابلیت دستیابی بالا وجود دارد. این عرصه ها، الگوی توزیع با آهنگ افزایشی از شرق به غرب و شمال به جنوب و همین طور نظام استقرار بهینه در پهنه های چهارگانه (سکونت، فعالیت، مختلط و حفاظت) شهر دارد و برنامه ریزی رشد شهری را با توسل به سیاست رشد درون افزا امکان پذیر می سازد. وابستگی شهرداری به رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی درون شهر، سوداگری زمین و مسکن درون شهر، آستانة تراکمی پایین و ظرفیت اشباع نشدة تراکم شهری، تمرکزگرایی چرخة شهرنشینی ملی، تغییرات اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی و اصل حفاظت از اراضی پیرامون شهر، دلایل اصلی کاربرد و کارآمدی سیاست رشد درون افزای تهران است.
سنجش احساس امنیت در بافت محلات شهری با تأکید بر پارامترهای اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برحسب رویکرد جامعه شناسی امنیت، نمی توان امنیت را به تنهایی به عنوان یک وضعیت بدون ارتباط با عوامل اجتماعی آن تحلیل کرد. درنتیجه، هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان اثرگذاری عوامل اجتماعی بر احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان و ارائة راهکارهایی به منظور حذف عوامل ناامنی در منطقه است. روش تحقیق در این بررسی توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور، با استفاده از نظریه های مربوط به موضوع تحقیق، شاخص های اجتماعی مورد نظر به دست آمد. شایان ذکر است متغیرهای تحقیق از نظر روایی و پایایی در سطحی قابل قبول ارزیابی شد. براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 382 نفر درنظر گرفته شد و پرسشنامه ها از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای بین شهروندان منطقة 6 شهرداری اصفهان توزیع شد. نتایج بررسی ها نشان داد احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان در سطحی پایین قرار دارد (83/17-=t) و بین عوامل اجتماعی و احساس امنیت شهروندان در محلات منطقة 6 رابطة معناداری وجود دارد. همچنین، مشخص شد عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت بین محلات در منطقة 6 شهرداری اصفهان تفاوت معناداری دارد؛ بنابراین، با شناسایی این عوامل در محلات و مشخص شدن میزان اثرگذاری آن ها و شناسایی ضعف های محلات می توان با اقداماتی مؤثر در پیشگیری از جرایم، تدابیری را تدوین و اجرا کرد. به همین منظور، با توجه به نتایج آزمون ها، در پایان پیشنهاد هایی برای بهبود وضعیت محلات ارائه می شود.
بررسی الگوهای رشد کالبدی شهر ارومیه و ارائه یک الگوی بهینه به منظور افزایش فشردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست ویکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر (فشردگی یا پراکنش) و حومه نشینی است. درنتیجه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر نقشی مهم در میزان موفقیت برنامه ریزان شهری دارد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی می کند. الگوی رشد شهر از آنجاکه با یکی از محدودترین منابع در دسترس انسان یعنی زمین سروکار دارد، از موضوع های مهم در برنامه ریزی شهری و یکی از معیارهای اساسی در توسعة پایدار شهری است. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، بررسی وضعیت تراکم و فشردگی شهری در ارومیه و روند رشد و توسعة فیزیکی شهر است تا با استفاده از نتایج آن بتوان به راهبرد و الگویی مناسب برای توسعة آیندة شهر دست یافت. بدین منظور از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و درجة تجمع برای بررسی روند توسعة شهر استفاده شده است. نتایج نشان داد شهر ارومیه به صورت افقی و پراکنده توسعه پیدا کرده است؛ بنابراین، سیاست اختلاط کاربری ها به عنوان یکی از راه های فشرده سازی شهری پیشنهاد می شود. برای بررسی وضعیت تنوع و اختلاط کاربری ها نیز از مدل تعیین تنوع اتکینسون استفاده شده است که با توجه به این شاخص منطقة 4 در بهترین و منطقة 3 در بدترین وضعیت قرار گرفته است.
بررسی تأثیر طراحی شهری بر رفتار و اخلاق شهروندان (مطالعه موردی: خیابان های امام، مدرس و کاشانی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، خیابان های شهری به دلیل وجود کاربری های مختلف، از تأثیرگذارترین عناصر شهری در زندگی روزمرة شهروندان محسوب می شوند، اما متأسفانه بی توجهی به ابعاد اجتماعی در طراحی شهری، آثار نامطلوبی بر الگوهای رفتاری شهروندان در خیابان ها داشته است. این پژوهش با تحلیل مفهومی رابطه میان فضا و اخلاق و رفتار شهروندان، رویکرد فضامحور در مدیریت رفتارهای شهری را به بحث می گذارد و تأثیر معیارهای کالبدی و بصری را بر میزان اخلاق محوربودن خیابان ها با تأکید بر سه خیابان امام، کاشانی و مدرس شهر ارومیه بررسی می کند. روش تحقیق توصیفی-همبستگی به کاررفته در این پژوهش از نوع کاربردی است و 80 نفر با ضریب اطمینان 95 درصد به عنوان حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران از میان افرادی که تجربة حضور و قدم زدن در هر سه خیابان را داشته اند انتخاب شده اند. گردآوری داده ها (18 شاخص کالبدی-بصری) به صورت پیمایشی (داده های اولیه) و با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفت که به صورت خوشه ای میان دو گروه زنان و مردان به طور مساوی توزیع شد. برای ارزیابی و پردازش داده ها از شیوه های آماری توصیفی و استنباطی، در قالب نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج نشان می دهد رابطة نزدیکی میان محیط کالبدی-بصری و میزان اخلاق محوربودن خیابان وجود دارد و امتیازات وزنی به دست آمده از پرسشنامه بیان می کند از لحاظ میزان مطلوبیت عناصر کالبدی و بصری و کیفیت اخلاق و رفتار محوری بودن، خیابان امام بیشترین امتیاز را داشته است و خیابان های کاشانی و مدرس به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفته اند. در این میان، معیارهای کالبدی و بصری تأثیر بیشتری بر زنان نسبت به مردان دارند. بدین منظور، مداخلة فضایی برای ساماندهی فضای خیابان به عنوان ابزار کنترل کنندة الگوهای رفتاری و اخلاق (فردی و جمعی) در خیابان ها پیشنهاد شده است.
تحلیل اثرات گسترش شهری بر امنیت محلات شهری (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پراکنده رویی در شهرها علاوه بر تأثیرات منفی زیست محیطی و اقتصادی، هزینه های اجتماعی زیادی دارد. این هزینه ها با جابه جایی و فاصله گرفتن محله های شهری از مرکز شهر و شکل گیری حومه های شهری روزبه روز افزایش می یابد. هدف از این مطالعه تحلیل و بررسی تأثیر پراکنده رویی شهری بر امنیت در محلات شهر مراغه است. پژوهش حاضر متشکل از سه مرحله شامل بررسی پراکنده رویی شهری، بررسی امنیت محلات و درنهایت سنجش میزان تأثیرگذاری شاخص های پراکنده رویی بر میزان امنیت محلات شهر است. تعداد شاخص های پراکنده رویی شهری 6 مورد و تعداد شاخص های امنیت 11 مورد بوده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و از روش های پیمایشی نیز استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق مطالعة طرح جامع و تفصیلی شهر و از طریق نرم افزار GIS استخراج شده است. اطلاعات امنیت از طریق 383 پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چندمتغیره و رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تأثیرات بین شاخص های تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی و امنیت در محلاتی مانند سهند، ولیعصر، چهل متری، اوحدی، دارایی، پاسداران شیخ تاج و دروازه که به طور عمده بافت منسجم و برنامه ریزی شده دارند به صورت مثبت است؛ یعنی با افزایش مقدار این شاخص ها میزان امنیت نیز افزایش می یابد. به طور کلی، الگوی تأثیر شاخص ها به غیر از شاخص های میزان فاصله از مرکز شهر و دسترسی شبیه هم است و ضریب تأثیر آن ها در محلات شمالی مثبت است، اما ضریب شاخص دسترسی و فاصله بر افزایش امنیت محلات جنوبی و حاشیه ای شهر مثبت است.
ارزیابی مکان های بهینه برای دفن زباله های شهری (مطالعه موردی: شهر فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری در سال های اخیر، موجب افزایش مصرف و درنتیجه افزایش تولید پسماند در مناطق شهری شده است. از طرفی مکان یابی نامناسب دفن این پسماندها مشکلات زیست محیطی زیادی را به وجود آورده است. لذا این تحقیق که تحقیقی توصیفی- تحلیلی است، با درنظرگرفتن معیارهای ژئومورفولوژی، هیدرواقلیم، کاربری اراضی و فاصله از خطوط ارتباطی و با استفاده از منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، محل های مناسب برای دفن پسماند در شهر فیروزآباد را بررسی کرده است. بر همین اساس لایه های مختلف اطلاعاتی با یکدیگر تلفیق شدند. همچنین محل فعلی دفن زباله شهر فیروزآباد بررسی و تحلیل شد. سپس با لحاظ کردن همه معیارهای مورد نظر، حریم ها و حدود دسترسی آن ها با استفاده از نقشه ها و سایر اطلاعات، مکان های بهینه برای دفن پسماندها در منطقه مطالعاتی پیشنهاد شد. درنهایت پس از ارزیابی های به عمل آمده و هم پوشانی لایه های وزن دهی شده، بخش های جنوب شرق و شمال شرق منطقه، به عنوان مناسب ترین مکان ها برای احداث سایت دفع زباله پیشنهاد می شوند. زیرا در این مکان برای دفن پسماندهای جامد، بسیاری از پارامترهای محیطی در وضعیتی کاملاً مناسب است و امکان سرمایه گذاری کنونی و آتی در این قسمت وجود دارد. بر اساس شواهد موجود مکان هایی به عنوان مکان نامناسب تعیین شده اند که به طور عمده روی دشت های حاصلخیز و با نفوذپذیری بالا قرار دارند و مناطق خوب به طور عمده در تپه ماهورها که ضخامت خاک بیشتر بوده و از مراکز جمعیتی و نیز زمین های مناسب کشاورزی و مناطق حساس دور هستند، تعیین شده است.