فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۲۱ تا ۵٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی(ICT) به عنوان یکی از اصلی ترین نهاده های توسعه زراعی محسوب می شوند. در تحقیق حاضر، نقش این نوع فناوری در توسعه روستایی دهستان چقانرگس از توابع بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه با فعالیت غالب زراعی به دو روش اسنادی و میدانی بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی بهره برداران زراعی دهستان چقانرگس است که از میان آنها، 100 بهره بردار به عنوان حجم نمونه انتخاب و بر اساس میزان استفاده از ICT در زمینه های مرتبط در توسعه زراعی به دو گروه الف(50نفر) و ب(50نفر) تقسم شدند و با استفاده از مصاحبه حضوری و پرسشنامه، داده های مرتبط با شاخص توسعه زراعی و کیفیت استفاده از ICT در این زمینه جمع آوری و با استفاده از آزمون-های "" Spearmans rho "" و "" Mann Whitney U "" تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد علیرغم اینکه دو گروه از نظر ویژگی های فردی تقریبا در یک طیف قرار دارند، اما در زمینه استفاده از ICT در امور زراعی و شاخص توسعه زراعی تفاوت معناداری میان آنها مشاهده شد. گروه ""الف"" به عنوان کسانی که استفاده بیشتری از فناوری مذکور در امور زراعی داشتند از نظر شاخص توسعه زراعی وضعیت بهتری نسبت به گروه ""ب"" داشتند که از این فناوری کمترین استفاده را در زمینه امور مرتبط با زراعت نموده اند. نتایج تحقیق همچنین حاکی از همبستگی معنادار استفاده از فناوری ICT در زمینه امور زراعی با سطح توسعه زراعی دهستان است.
بررسی پیامدهای فعالیت غیررسمی (کالاهای وارداتی) روستاییان بر توسعه ی سکونتگاه های روستایی (مورد: منطقه دهشیخ و سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود هر نوع فعالیت اقتصادی جدید در مناطق روستایی، تأثیراتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضایی و کالبدی آن جامعه خواهد داشت و به اشکال مختلف در دگرگونی ساختار اقتصادی و اجتماعی و نهایتاً ساختار و کارکرد فضایی مکان ها مؤثر خواهد بود. فعالیت تجارت غیرقانونی نیز به عنوان یک پدیده اقتصادی، به شکل گیری سازمان فضایی و چشم انداز خاص جغرافیائی در روستاهای موجد این فعالیت منجر شده و در عین حال تأثیراتی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات روستایی بر جای گذاشته است. هدف پژوهش حاضر شناخت و تشریح آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجاد شده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ شهرستان لامرد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی - تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کی – دو، فریدمن و تحلیل عاملی) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت غیررسمی کالاهای وارداتی، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستاهای منطقه موردمطالعه اثر معناداری داشته است. به گونه ای که زمینه های اشتغال و کسب درآمد بالای را در منطقه ایجاد نموده است. همچنین طبق آزمون تحلیل عاملی و فریدمن بیشترین میزان اثرگذاری این نوع از فعالیت ها به ترتیب در بحث اثرات اقتصادی، کالبدی و اجتماعی بوده است.
تبیین پیامدهای گسترش گردشگری تجاری در مناطق روستایی (مورد: دهستان سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگرش جامعه میزبان از گسترش گردشگری تجاری (خرید) در منطقه روستایی دهشیخ در دهستان سیگار شهرستان لامرد می پردازد. محدوده مورد مطالعه در سالهای اخیر و در پی ورود (رسمی و غیر رسمی) کالاهای خارجی، به صورت منطقه ای تجاری با تعداد زیادی مراکز عرضه این نوع کالاها تبدیل شده و به جریان گردشگری تجاری (با انگیزه خرید) انجامیده است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته و ضمن بررسی اسنادی و میدانی موضوع، با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته، از سطح روستاهای مورد مطالعه، اطلاعات و داده های مورد نظر جمع آوری گردیده است. سپس داده های جمع آوری شده از جامعه نمونه تحقیق، با استفاده از طیف لیکرت و با آزمون های مرتبط و با نرم افزار spss، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محدوده انجام پژوهش، 13 روستای واقع در محور تجاری دهستان سیگار بوده و جامعه نمونه آماری آن را نیز 365 نفر از ساکنان روستایی و فعالان بخش تجاری تشکیل می دهند. در تجزیه و تحلیل داده های مورد نظر و بررسی اولیه تحقیق، به تبیین اثرات اقتصادی جامعه میزبان اشاره شده و بیشترین تأثیر بر این جامعه از منظر اقتصادی مشخص گردیده است. یافته ها بیانگر آن است که ساکنان روستاهای مورد مطالعه، یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی این منطقه را، ورود انبوه گردشگران تجاری داخل و خارج استانی دانسته و این مسئله را مورد تأیید قرار داده اند که با حمایت های بیشتر مسئولان محلی می توانند ضمن میزبانی بهتر و کارآمدتر از گردشگران تجاری، توانمندی های ناشی از موقعیت جغرافیایی خود را در جهت افزایش سطح مشارکت و نیز توسعه محلی بهبود بخشند.
بررسی عوامل مؤثّر بر سبک زندگی در نواحی روستایی ایران (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات روزافزون شاخص های سبک زندگی در دهه های اخیر، گسترش حوزه نفوذ رسانه های جمعی و در پی آن، تشدید و تسهیل ارتباطات بین نواحی روستایی و شهری بزرگ تر و مهاجرت روزافزون افراد ساکن نواحی روستایی به دیگر مناطق، مسأله سبک زندگی در نواحی روستایی را به چالش کشانده است. از این رو، شناخت عوامل مؤثّر بر سبک زندگی افراد ساکن در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. از آن جایی که سبک زندگی دارای شاخص ها و مؤلّفه های گوناگونی است و روش های مناسبی را برای بهبود محیط زندگی ارائه می دهد. شناخت تغییرات، افق نوینی در راستای دست یابی به توسعه پایدار روستایی فراهم می سازد. هدف از انجام این پژوهش، معرّفی الگوی نوینی از سبک زندگی در نواحی روستایی بر پایه سبک زندگی متناسب با محیط است. روش: این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی و رویکرد آن پیمایشی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتاب خانه ای و پیمایشی گردآوری شده اند. جامعه آماری، نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی است که ۳ روستا از روستاهای دارای جمعیت بالای ۲۰ خانوار و از این میان، ۱۵۰ نفر به روش کوکران انتخاب شده اند. برای سنجش فرضیه های تحقیق، از آزمون پیرسون و جهت تحلیل استنباطی از رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS، استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های تحقیق، عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، با توجّه به مقدار بالای آزمون پیرسون و نیز آزمون مقایسه میانگین ها، حاکی از اثرگذاری زیاد عوامل فرهنگی در سبک زندگی مناطق روستایی مورد مطالعه است. به این ترتیب، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قادرند به طور نسبی ۴۵ درصد از تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی را تبیین کنند. محدودیت ها/ راهبردها: دشواری در گردآوری اطّلاعات مربوط به عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، به خصوص در زمینه عوامل اقتصادی و فرهنگی، از جمله چالش های پژوهش حاضر هستند. راه کارهای عملی: جهت هدفمندکردن تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی، تولید و پخش برنامه های ویژه و متناسب با سبک زندگی روستایی، به-کارگیری دانش بومی، استفاده مناسب از فن آوری های پیشرفته ارتباطی و مشارکت ساکنان در طرح های فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد شده است. اصالت و ارزش: با مشخص کردن سهم هر یک از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثّر بر سبک زندگی در مناطق روستایی می توان گام مهمّی در رفع معضلات مربوط به شاخص های مهم سبک زندگی مثل اوقات فراغت، تغذیه، نحوه پوشش افراد برداشت و برنامه ریزان روستایی را در این راه یاری کرد.
رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای نمونه موردی؛ محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه در سطح محلی و تلاش برای یافتن راهکارهای دموکراتیک در کشورهای توسعه یافته، سال هاست که بخش مهمی از مطالعات برنامه ریزی شهری را به خود اختصاص داده است، ازاین رو مطالعه جغرافیایی شهر با محور قرار دادن محلات شهری از اولویت های کاری برنامه ریزان شهری به شمار می رود. محله فهادان به عنوان هسته مرکزی شکل گیری شهر یزد، شکلی از همبستگی برمبنای سکونت بوده است که اکنون به دلیل عدم توجه به توسعه محله مذکور در گذار از سنت به مدرنیته دستخوش تغییر در ساخت و کیفیت روابط اجتماعی شده است. عدم اتکاء به سازوکارهای محلی، کاهش مشارکت مردم، و… تنها بخشی از پیامدهای عدم توجه به مسائل محله مذکور است. ازاین رو تبیین رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای می تواند به عنوان نقطه آغازین روند توسعه محله فهادان باشد. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورداستفاده پرسشنامه است، که در نرم افزار SPSS و Amos مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیم و معناداری بین شبکه اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. بنابر یافته های پژوهش میزان تأثیر شبکه اجتماعی بر توسعه محله ای 70/0 است. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در مؤلفه های مشارکت اجتماعی با ضریب (172/0=β)، کیفیت شبکه با ضریب (111/0=β)، مشارکت مدنی با ضریب (092/0 =β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با بهبود وضعیت شبکه اجتماعی، وضعیت مؤلفه های توسعه محله نیز بهبود می یابد
بررسی رابطه بعد اجتماعی کیفیت محیطی فضاهای شهری با سرمایه اجتماعی (مورد پژوهی: محورهای سعادت آباد، آیت و مدائن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۲۳۶-۲۲۵
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، قابلیت نهفته در روابط افراد جامعه است که باعث انجام امورات جامعه می شود و پیش شرط شکل گیری آن وجود فضایی است که در آن افراد حضور داشته و روابط اجتماعی بین آنها شکل بگیرد. این مقوله فضاهای عمومی شهری را عنوان بستر ساز حضور افراد را مطرح می نماید. مقاله حاضر به بررسی ارتباط و تاثیر بعد اجتماعی کیفیت محیطی و مولفه های آن بر سرمایه اجتماعی پرداخته شد. حجم نمونه 300 نفر افراد بالای 18 سال در سه محور سعادت اباد، آیت و مداین در مناطق 2، 8 و 16 می باشد که به روش تصادفی انتخاب گردید. نتایج تحقیق موید رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد و با شدت 493% سرمایه اجتماعی با بعد اجتماعی می باشد. در جمع بندی مولفه های بعد اجتماعی تمام مولفه های بعد اجتماعی به غیر ارتباط مردم و فضا رابطه معنی دار و مثبت با سرمایه اجتماعی دارند.
تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و مدیریت شهری با نقش میانجی مشارکت شهروندان (مطالعه موردی: شهرداری کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۴۲۲-۴۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، مدیریت شهری و مشارکت شهروندان می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل 203 نفر از مراجعان به شهرداری های استان کرمان می باشد. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 133 نفر می باشد. محقق از پرسشنامه های سه گانه که تمامی سئوالات به صورت طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشند برای جمع آوری داده ها استفاده کرده است. در این تحقیق از مدل روابط ساختاری جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از روایی محتواییی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن برای پرسش نامه سرمایه اجتماعی برابر 82/0، برای پرسشنامه مشارکت شهروندان 91/0و برای پرسشنامه مدیریت شهری برابر با 91/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها و انجام آزمون فرضیه ها و سایر تحلیل های این پژوهش نرم افزار آماری lisrel به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و مشارکت شهروندان رابطه معناداری بوده، همچنین بین مشارکت شهروندان و مدیریت شهری رابطه وجود داشته و بین سرمایه اجتماعی و مدیریت شهری رابطه معناداری وجود دارد.
Image of a Neighborhood; a Hesitation on the Role and Impact of Neighborhood Involvement Sense in Promoting Social Participation (Case Study: Kuti Neighborhood of Bushehr)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Participation of people in their cities and neighborhoods has always been emphasized by researchers and experts in order to improve the quality of citizens’ life and having efficient urban management. However, it seems that providing participation contexts at local level by citizens needs preparations and substrates that facilitate participation. In the meantime, establishing a neighborhood management plan in order to provide participation contexts at local level by citizens can be considered as a movement in this regard. Accordingly, the purpose of the present research is to evaluate the relationship between neighborhood involvement sense and social participation of citizens. In this regard, Kuti neighborhood of Bushehr, which has valuable activity, physical, and social features, is investigated as a sample. In the present research, the research method is operational based on the purpose and descriptive-analytical and experimental-surveying based on the method. Thus, library studies have been used to explain literature and history of the research subject, and field methods have been used to collect data according to the nature of the research. The data were collected by a questionnaire among 60 residents of the Kuti neighborhood who were over 18 years old. The sampling method, used in this study, was random and SPSS software was used for data analysis. The results of this research indicate that there is a relationship between neighborhood involvement sense and preparation for participation. The correlation between these two variables was in the positive direction. In addition, by increasing the neighborhood involvement sense, the preparation for participation increases.
تدوین راهنمای طراحی شهری دوست دار کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۹۰-۶۵
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت توجه به اقشار آسیب پذیر اجتماعی خاصه کودکان در فرایند طراحی و برنامه ریزی شهر، از مهمترین مقولاتی است که توجه بیشینه صاحبنظران و مدیران مدیریتی شهر را به خود معطوف داشته است. از سویی دیگر، مناسب سازی محیط شهر برای کودکان از طریق راهکارهای طراحی شهری، نشانگر احساس مسئولیت جامعه حرفه ای معماری و شهرسازی نسبت به کودکان بوده و موجب آموزش و مسئولیت پذیری در کودک و نوجوان می شود؛ چراکه ایجاد محیط مناسب برای کودک و نوجوان هزینه چندانی را دربرنمی گیرد و تنها نیاز به آگاهی، توجه و احساس مسئولیت در مسئولان و متخصصان دارد. بر این اساس، در این مقاله با رویکرد بنیادی و مساله محور، و با بهره گیری از روش «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» و همچنین سیاست پژوهی به بررسی ابعاد شهرهای دوستدار کودک پرداخته و تدوین راهنمای طراحی شهری شهرهای دوستدار کودک را مدنظر قرار داده است. در پایان نیز به اجمال، اصول و معیارهای طراحی شهرهای دوستدار کودک مورد اشاره قرار می گیرد.
مقایسه تطبیقی بازارهای ایرانی و بازارهای کشورهای اسلامی (نمونه موردی: بازار یزد در ایران و بازار استانبول در ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۳۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
از گذشته های دور تاکنون، در کشورهای اسلامی بازار به عنوان فعال ترین فضای شهری و معماری بوده است. بازارهای کشورهای اسلامی نه تنها به عنوان فضایی جهت داد و ستد کالاها بلکه به عنوان یک فضای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و غیره بوده اند. هدف این تحقیق مقایسه بازارهای ایرانی با بازارهای دیگر کشورهای اسلامی است. بدین منظور بازارهای یزد و استانبول برای مقایسه انتخاب شده اند. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی از نوع موردی (بازار یزد در ایران و بازار استانبول در ترکیه) بوده و جمع آوری داده ها، با تکنیک کتابخانه ای انجام شده است. در این پژوهش ابتدا به مفاهیم بازار، فعالیت های آن و ویژگی های آن در کشورهای اسلامی پرداخته و سپس بازار یزد و استانبول معرفی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و در انتها این دو بازار از لحاظ پیکربندی فضایی، انواع فضاها، فعالیت ها و ... با یکدیگر مقایسه شده اند. در پایان نیز نتایج مقایسه تطبیقی ارائه شده است.
Mediating effect of Knowledge management mediating effect on relationship between organizational culture and entrepreneurial orientation (Case study: employees of Qazvin’s municipalities of districts one and two)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۱۹۸-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
The aim of the present research was to study the impact of organizational culture on entrepreneurial orientation given the mediating role of knowledge management. The statistical population consisted of the employees of district 1 and 2 municipalities of Qazvin who were about 200 in number, of whom 130 people were selected based on stratified random sampling method and Cochran formula. Data analysis was done using structural equation modeling with the help of LISREL 8.8 software and Smart PLS 2 in two parts: measurement model and structural part. In the former, technical characteristics of questionnaire were evaluated and the necessary amendments were made; and in the second part, the coefficients of structural model were used to test the hypothesis of the research. The results indicate a significant and positive impact on the entrepreneurial orientation of organizational culture and knowledge management on the one hand and on the other hand a significant impact on the relationship between the two of the mediator of knowledge management.
Desiging Tabriz Carpet Art Museum Architecture Based on the Blue Mosque Historical Context Identity Potentials(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to universal importance of Tabriz carpet art and presence of specific indicators and motifs in Tabriz carpet art and its potentials, existence of architectural site for representing this art as carpet art museum in Tabriz is necessary. The site of this project is located adjacent to Tabriz Blue Mosque near the museum historical site. It is essential to consider the historical elements and components of the mentioned district identity in historical sites. This research aims at presenting architectural design of a valuable work of Tabriz carpet art museum besides considering criteria of the historical site adjacent to the Tabriz Blue Mosque. In designing Tabriz carpet art museum, the site potentials, concurrent employment of cultural and historical fabric concepts, adjacency of the Blue Mosque and being in direction of historical bazaar and Silk Road have been considered and used as the key pivots in design. This research is a case study based on observation and using architectural tools. Design limitations have been considered in the architecture of the museum near historical fabrics. The design components consist of Tabriz Bazaar cultural-historical architecture elements, utilization of the spatial connection, semantic continuation, respect to the site, preservation of old historical memory in modern approach. The results of this research can lead to successful architecture design adjacent to historical sites.
ارزیابی و اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار شهری با استفاده از مدل تحلیل شبکه ANP مورد شناسی: مناطق شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از جامع ترین مفاهیم در دهه های اخیر است. این واژه در مفهوم گسترده آن به معنی اداره و بهره برداری صحیح و کارا از منابع مالی، نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب است که با به کارگیری امکانات فنی، ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل امروز و آینده به طور رضایت بخش امکان پذیر می شود؛ پس می توان گفت، توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. در این راستا، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار شهری در مناطق شهر زنجان و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه پایدار شهری در این شهر است. در پژوهش حاضر، روش تحقیق براساس نوع هدف، کاربردی و براساس نوع روش، توصیفی- تحلیلی است؛ بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع و ارائه مدل شبکه ای پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی استفاده گردیده است. همچنین به منظور ارزیابی و اولویت بندی شاخص های ارائه شده از روش فرایند تحلیل شبکه های (ANP) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق چهارگانه شهر زنجان از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های منتخب توسعه متفاوت بوده، همچنین بین شاخص های منتخب و روند توسعه پایدار در شهر زنجان رابطه معناداری وجود دارد. از میان شاخص های مورد بررسی، «شاخص اقتصادی با امتیاز 330381/0» و «کالبدی با امتیاز 283131/0» بیشترین سهم را در توسعه پایدار شهری در مناطق شهر زنجان ایفا می کنند. سایر شاخص ها به مراتب تأثیر مستقیمی بر روند توسعه پایدار مناطق چهارگانه شهر زنجان داشته اند.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین مکان برهم کنش، تبادل و تداخل منافع گروه های مختلف اجتماعی است. سازمان فضایی از طریق زمین، نحوه استفاده از آن و عینیت یافتن برخورد نیروها بر آن، یعنی ساخت محیط مصنوع، شکل می گیرد. اگرچه تغییر کاربری اراضی به عوامل گوناگونی بستگی دارد، فعالیت های انسانی مهم ترین عاملی هستند که عمدتاً سبب تغییر کاربری زمین و در نتیجه، تغییر پیکربندی فضایی منطقه می شوند. تبلور عینی این فعالیت های افسارگسیخته، انباشت نابرابر سرمایه در منطقه کلان شهری و دامن زدن بیشتر به بی تعادلی های منطقه ای است. از این رو، باید با مطالعه نیروهای محرک تغییر کاربری اراضی و عوامل فضایی مرتبط با آن از فرایندهای محتمل آتی پرسش شود. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی است. روش پژوهش، کمی است و با استفاده از نقشه های کاربری اراضی در سال های 1372 و 1390، تغییرات کاربری اراضی برای سال های 1408، 1426، 1444 و 1462 در محیط QGis2.4 شبیه سازی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهند که از یک سو، تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی به توسعه بیشتر اراضی کشاورزی، مراتع و در نتیجه، خشک شدن سکونتگاه های روستایی منجر خواهد شد و از سوی دیگر، ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی - اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین، ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
سطح بندی زیرساخت ها و تأسیسات گردشگری در شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه گردشگری به عنوان فعالیتی سودآور، در اولویت برنامه ریزی کشورها قرار گرفته است. اما توسعه گردشگری نیاز به توسعه زیرساخت ها دارد که معمولاً در کشورهای جهان سوم تمرکز زیر ساخت های گردشگری در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها، باعث رونق گردشگری در شهرهای بزرگ شده و شهرهای کوچک و حتی روستاهای با پتانسیل بالای توریستی از مزایای آن کم بهره بوده اند. شناسایی سطوح توسعه یافتگی شهرستان ها به لحاظ زیرساخت های گردشگری می تواند در برنامه ریزی برای مناطق کم تر توسعه یافته کمک شایانی نماید. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی سعی در تحلیل زیرساخت های گردشگری شهرستان های استان آذربایجان غربی دارد که در این راستا 14 متغیر انتخاب گردیده و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی درspss مورد تحلیل قرار گرفته است. متغیرهای فوق به 2 عامل تأثیرگذار کاهش یافت و در نهایت با تلفیق امتیازات عاملی حاصله، شهرستان ها رتبه بندی شده و سطوح توسعه یافتگی آن ها مشخص گردید. نتایج حاصله حاکی از آن است که، شهرستان ارومیه به لحاظ برخورداری از زیرساخت ها در رتبه اول و شهرستان خوی در رتبه دوم و شهرستان های شوط و پلدشت در رتبه شانزدهم و هفدهم قرار گرفته اند. و سطح بندی شهرستان های استان نشان از وجود ناهمگنی در سطح استان دارد به طوری که، شهرستان ارومیه در سطح کاملاً توسعه یافته و شهرستان های خوی و سردشت، توسعه یافته و شهرستان های چالدران، ماکو، مهاباد، سلماس، میاندوآب، نقده، بوکان در حال توسعه و بقیه ش هرستان ها محروم می باشند و بین رتبه هر شهرستان به لحاظ ب رخورداری از زیرساخت ها و جاذبه های گردشگری شهرستان ها رابطه مثبت وجود دارد.
بررسی آسیب پذیری شبکه معابر در زمان تخلیه اضطراری در زلزله های احتمالی(مطالعه موردی: منطقه ثامن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این مقاله شناسایی و پهنه بندی محدوده منطقه ثامن مشهد از نظر آسیب پذیری شبکه معابر در زمان بروز حوادثی همچون زلزله می باشد. روش: این مطالعه براساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی موردی است. بنابراین ابتدا پارامترهای مؤثّر در تعیین کارایی شبکه معابر در زمان بروز بلایایی، همچون زلزله با استفاده از نظرات کارشناسان تعیین گردیدند. سپس برای انتخاب بهینه ترین مسیر جهت تخلیه اضطراری در زلزله های احتمالی، از مدل تحلیل سلسله مراتبی و قابلیت ها و تکنیک های هم پوشانی لایه های اطّلاعاتی در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. یافته ها/نتایج: استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که در بین شاخص های مطرح شده، شاخص ویژگی های سازه ای جداره درمجموع از دیگر شاخص ها تأثیرگذاری بیشتری را داشته است. همچنین نتایج حاصل از هم پوشانی شاخص ها نشان می دهد که معابر موجود در شمال منطقه نسبت به بقیه محدوده موردمطالعه، دارای آسیب پذیری بیشتری می باشند و با حرکت از شمال به جنوب منطقه، از میزان آسیب پذیری کاسته می شود. نتیجه گیری: بیشتر معابر این منطقه به لحاظ دارابودن بافت قدیمی و تراکم بالای جمعیتی و ساختار ساختمانی نامناسب، دارای بیشترین آسیب پذیری می باشند. بنابراین نیاز است تا زمان اصلاح شبکه معابر از مسیرهای اصلی منطقه به عنوان بهینه ترین مسیرها که دارای بهترین شرایط برای دسترسی به سایر مناطق هستند، استفاده کرد.
نقش راهبرد توسعه شهری (CDS) در مدیریت توسعه گردشگری مطالعه موردی: جزیره هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
37 - 56
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و راه حل های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در میان موضوعاتی مانند محیط زیست شهری، ایمنی شهری، برنامه ریزی شهری و توسعه شهری، یک عامل بسیار مهم مدیریت شهری است. استراتژی توسعه شهری، یک ابزار جدید برای کمک به توسعه و برای پاسخ به تغییرات جزر و مدی فراگیر جهانی و کاهش فقر شهری و توسعه اقتصاد محلی می باشد. بیشتر استراتژی های توسعه شهری به عنوان یک فرآیند مشارکتی، سه هدف اصلی: بهبود مدیریت شهری، رشد اقتصادی و کاهش فقر شهری را دنبال می کنند. توسعه گردشگری یکی از ابعاد توسعه ملی است که در کشورهای مختلف چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حائز اهمیت است و یکی از ابزارهای مهم استراتژی توسعه شهری می باشد. هدف این پژوهش، بررسی نقش موثر مدیریت در استراتژی توسعه شهری، برای دستیابی به توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی جزیره هرمز می باشد. روش تحقیق بر مبنای روشهای توصیفی و تحلیلی و کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) انجام گرفته و نتایج حاصل از آن با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای محاسبه شده است و از تحلیل SWOT برای شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و از مدل استراتژیک SOAR برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمانها و نتایج استفاده شده است. توسعه گردشگری در دنیا، به کارآمدی نظام مدیریتی، تقویت زیر ساختها و بهبود ظرفیت های لازم نیاز دارد. یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه گردشگری در هر منطقه، چگونگی مدیریت آن است. نتایج بدست آمده نشان میدهد توسعه گردشگری در جزیره هرمز با وجود جاذبه های تاریخی و طبیعی به دلیل نداشتن امکانات خدماتی و رفاهی و زیر ساخت های لازم و مدیریت صحیح، به کندی پیش می رود و چشم انداز آن بر پایه تبدیل جزیره هرمز به منطقه آزاد، در یک نظام مدیریتی کارآمد با هدف توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی منطقه در سه حوزه گردشگری تاریخی، فرهنگی و اکوتوریسم - ژئوتوریسم قرار دارد.
ارزیابی نماد ورودی شهرها بر مبنای مؤلفه های کالبدی طراحی مطالعه موردی: نماد ورودی شرقی شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
81 - 91
حوزههای تخصصی:
شهر مجموعه ای از علائم و نشانه هایی است که مفاهیم گوناگونی را بیان می نماید. مبادی ورودی شهر، به سبب تأثیر بسزا در تصورات مخاطبان از شهر در نگاه اول و در حقیقت در ابتدای ورود به آن، از مهم ترین مکان های قرارگیری نشانه ها و نمادها در ساختار شهری محسوب می گردند؛ لذا نشانه های ساخته شده در ورودی، با گذشت زمان، به نمادهایی بدل می گردند که تمامیت شهر را به نمایش گذاشته و سعی در معرفی آن به مخاطب دارند. در این راستا اِلِمان های ورودی شهرها به عنوان یک نماد شهری، عناصری هستند که باید دقت لازم در طراحی آن ها اعمال گردد تا ضمن پذیرفته شدن توسط مخاطب، تصور مناسبی از شهر را در ذهن ناظر متبادر سازند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش دستیابی به اصول لازم در طراحی نمادهای ورودی شهرها و ارزیابی کیفیت نماد ورودی شهر قزوین بر اساس معیارهای کالبدی به دست آمده می باشد. در راستای نیل به هدف مذکور، معیارها و شاخصه های لازم با مطالعه ی منابع کتابخانه ای استخراج گردیده و اِلِمان ها مینودر، به عنوان نمادی نوساز در ورودی شرقی شهر قزوین مورد مطالعه قرار گرفته است. نظرات مخاطبین بر اساس دو گروه مردم و دانشجویان،کارشناسان و متخصصان معماری و شهرسازی در مورد نماد بررسی شده و تحلیل داده ها در نرم افزارSPSS انجام پذیرفته است. بر مبنای موارد مطرح شده، روش انجام این پژوهش را می توان توصیفی- مطالعه موردی دانست. زیبایی، خوانایی اثر و معرفی شهر، سه معیار اصلی طراحی نماد ورودی یک شهر می باشند. بر مبنای مطالعات انجام گرفته، عمده ضعف موجود در نماد ساخته شده ورودی شهر قزوین، عدم ارتباط با هویت شهر و سختیِ درک معنای آن توسط مخاطب می باشد.
بررسی راهکارهای توسعه گردشگری در منطقه آزاد اروند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻣﻨﺎﻃﻖ آزاد جایگاه ویژه ای در جذب گردشگران داخلی و خارجی دارند، بر همین اساس باید توسعه قابلیت ها، امکانات و تسهیلات مورد نیاز جهت افزایش جذب گردشگران مورد توجه قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی راهکارهای توسعه ی گردشگری منطقه آزاد اروند می باشد. پژوهش حاضر توصیفی می باشد. جامعه آماری کلیه کارشناسان و شاغلین و بخش گردشگری در سازمان منطقه آزاد اروند، اداره ی میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری و شهرداری آبادان، که تعداد آنها 36 نفر است، می باشد. به علت محدودیت جامعه آماری، تمامی افراد مورد آزمون قرار می گیرند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها ازآزمونTتک نمونه ای با استفاده از نرم افزارSPSSاستفاده می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که جذب سرمایه های غیر دولتی، زیرساخت ها و امکانات رفاهی و قابلیت های گردشگری همگی دارای نقشی بسیار موثر در توسعه گردشگری این منطقه می باشند. منطقه آزاد اروند با پتانسیل های منحصر به فرد خود توانایی رسیدن به جایگاه ویژه ای در زمینه گردشگری و جذب گردشگر را دارد. در پایان راﻫﻜﺎرﻫﺎﻳﻲ درﺟﻬﺖ توسعه توریسم ملی و بین المللی ارائه می گردد.
بررسی و تحلیل عوامل اثرگذار بر جذب گردشگران ورزشی به استان مازندران با تأکید بر بازاریابی گردشگری ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف از پژوهش حاضر، اولویت بندی و تاثیر عوامل جذب کننده گردشگران ورزشی به استان مازندران با تاکید بر بازاریابی گردشگری ورزشی می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. پرسشنامه دارای گویه های(مدیریت و بازاریابی، فرهنگ، زیرساخت ها، جاذبه های طبیعی و تاریخی) بودکه بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت طراحی شد. جامعه آماری پژوهش شامل؛ اساتید مدیریت ورزشی، کارشناسان و روسای هیات های ورزشی اداره کل تربیت بدنی و کارشناسان گردشگری استان مازندران بودند که تعداد 95 نفربه عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب شدند. از نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی داده ها و از آزمون T تک متغیره درسطح معناداری 05/0≥ p استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین عوامل جذب کننده اعم از؛ زیرساخت ها، جاذبه های طبیعی و تاریخی، مدیریت و برنامه ریزی و عوامل فرهنگی- اجتماعی بزرگ تر از سطح متوسط (3) می باشد. نتایج آزمون T تک متغیره ای نشان داد که این عوامل به ترتیب اولویت و اهمیت در جذب گردشگران موثرند و در این میان زیرساخت ها، از اهمیت بیشتری نسبت به سایر عوامل برخوردار است. البته، جذب گردشگران ورزشی، زمانی امکان پذیر است که همه عوامل موثر در زمینه گردشگری ورزشی مورد توجه قرار گیرد و این مهم بدون تغییر نگرش مسئولین و دست اندرکاران بخش ورزش و گردشگری امکان پذیر نمی باشد.