فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۲۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
بیمه عمر، با توجه به گسترش وسیع در جهان به خصوص در کشورهای توسعه یافته، نقش مهمی در اقتصاد این کشورها ایفا می کند. با وجود کارکردهای بسیار و اهمیت بیمه عمر، این صنعت در ایران، مانند اکثر کشورهای درحال توسعه ناشناخته باقی مانده و نقش آن در اقتصاد کشور و زندگی خانواده ها ناچیز است. در پژوهش حاضر، به بررسی عواملی پرداخته شده که در گسترش بیمه عمر در کشور مؤثرند. این پژوهش به صورت میدانی صورت گرفته و جامعه آماری آن کل کشور است. دراین راستا نمونه ای به صورت تصادفی و از داخل چندین خوشه در دسترس انتخاب شده است. بر مبنای اطلاعات جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل دسته بندی چندگانه، نتایج حاکی از آن است که اعتقاد به اینکه فرد تا 65 سالگی دچار بیماری حادی شود بیشترین تأثیر را بر تقاضای بیمه عمر دارد. سن فرد دومین عامل تأثیرگذار است. سایر متغیرهای تأثیرگذار به ترتیب اثرگذاری شامل اعتقاد به ارث گذاشتن برای فرزندان، قیمت بیمه نامه، رعایت اصول اعتقادی و مذهبی و عضویت در صندوق بازنشستگی و در نهایت اشتغال همسر است.
عوامل مؤثر بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای درحال توسعه منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیمه عمر در جهان کنونی، از ابزارهای مهم اقتصادی است و استفاده های متعددی از آن می شود و مهم ترین نقش آن در تأمین و تضمین آتیه خانواده هاست. بیمه های عمر از منابع سرمایه گذاری های عظیم هستند و نقش پس اندازی برجسته ای دارند. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر عوامل اقتصادی (سطح درآمد سرانه، تورم، سطح توسعه مالی و بیکاری)، عوامل جمعیتی (نسبت وابستگی افراد، سطح تحصیلات و شهرنشینی) و عوامل نهادی (ثبات سیاسی، حاکمیت قانون و اثربخشی دولت) بر تقاضای بیمه عمر در ایران و کشورهای درحال توسعه منتخب جهان طی دوره 2009- 2001 با استفاده از روش پنل دیتا (داده های مقطعی) است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سطح درآمد سرانه، سطح توسعه مالی، حاکمیت قانون، سطح تحصیلات و شهرنشینی از جمله عواملی هستند که تأثیر مثبتی بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای مورد مطالعه دارند. متغیرهای تورم، بیکاری و اثربخشی دولت، رابطه معکوسی با تقاضای بیمه عمر دارند و دو متغیر نسبت وابستگی افراد و ثبات سیاسی، رابطه معناداری با تقاضای بیمه عمر در کشورهای مورد مطالعه ندارند.
اثر نیروهای رقابتی بر عملکرد شرکت های بیمه خصوصی در ایران: نقش استراتژی های ترکیبی رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال بیست و نهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
211 - 234
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نیروهای رقابتی بر عملکرد شرکت های بیمه خصوصی ایران با درنظرگرفتن نقش میانجی استراتژی های ترکیبی رقابتی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معاونین و مدیران عالی شرکت های خصوصی فعال در صنعت بیمه به تعداد 190 نفر بوده و با توجه به تعداد محدود جامعه آماری، کل جامعه به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه 25 سؤالی محقق ساخته بوده که روایی آن به دو روش صوری و سازه و پایایی پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید گردیده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 22 و به روش الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج فرضیه های تحقیق نشان داد که رقابت بین شرکت های موجود در صنعت بیمه و تهدید شرکت های تازه وارد به این حوزه بر انتخاب استراتژی های ترکیبی توسط آن شرکت ها تأثیر مثبت معناداری داشته است، اما قدرت چانه زنی مشتریان بر انتخاب استراتژی های ترکیبی رهبری هزینه و تمایز با هم تأثیر معنادار منفی دارد. همچنین نتایج فرضیه های دیگر نشان داد که نیروهای رقابتی موجود در صنعت بیمه با تأثیرگذاری معناداری که بر انتخاب نوع استراتژی های شرکت ها دارند، می توانند عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار دهند.
خوشه بندی مشتریان بیمه بر اساس تکنیک های داده کاوی جهت استفاده در تکنیک های بازی وارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
125 - 161
حوزه های تخصصی:
هدف: لزوم افزایش ضریب نفوذ بیمه در ایران ایجاب می کند شرکت های بیمه از روش های نوین برای افزایش توجه مردم به بیمه، جذب مشتریان جدید و نگهداری مشتریان پیشین استفاده کنند. در این بین، بازی وارسازی یکی از امکانات نرم افزارهای جدید در بحث مدیریت ارتباط با مشتری است که قابلیت پیاده سازی راهکارهای جذاب و متنوعی از جمله امتیازدهی، جایزه، اشتراک گذاری و ... را با استفاده از اطلاعات موجود در پایگاه داده شرکت های بیمه فراهم نموده و با استفاده از آن می توان مشتریان را از منظرهای مختلف (وفاداری، سوددهی و...) تقسیم بندی نمود. روش شناسی: در این تحقیق جهت پیاده سازی روش پیشنهادی از داده های بیمه گذاران حقیقی شرکت بیمه ای منتخب در سه سال اخیر با حفظ امنیت و محرمانگی آنها استفاده شد و بیمه گذاران به 4 دسته ویژه، برتر، میانی و ضعیف تقسیم شدند و جهت بهره گیری از تکنیک های مختلف بازی وارسازی، روش های متناسب با هر گروه از آنها با توجه به ویژگی های جنسیتی، سنی و .. به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد از مواردی که جهت جایزه و تخفیف استفاده می شوند برای بیمه گذارن برتر و ویژه می توان بهره گرفت. همچنین از تکنیک هایی ترغیب و ارتقای سطح بیمه گذار مانند پیشرفت مرحله به مرحله ، برای مشتریان میانی و رساندن آنها به سطح مشتریان ویژه واستفاده کرد. در سطوح مشتریان ضعیف نیز از تکنیک های بازاریابی و افزایش گستره مشتریان بالقوه مانند امکان به اشتراک گذاری یا گردونه شانس می توان استفاده نمود. نتیجه گیری: پیاده سازی سیستم بازی وارسازی در صنعت بیمه با در نظر گرفتن سطوح و ویژگی های منحصربه فرد بیمه گذاران، مقوله گسترده ای است که می تواند زمینه تحقیقات جذاب در آینده باشد. طبقه بندی موضوعی: G22، C38، .C5
بررسی و تحلیل عوامل کلاهبردارانه در بیمه مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه زمینی در قبال اشخاص ثالث (بیمه شخص ثالث -خسارات بدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت بیمه با توجه به ماهیت خود، مستعد ابتلا به کلاهبرداری و تقلب است. در بیمه اتومبیل، بیمه گر کلیه خسارتهایی را که به واسطه خودرو یا بار خودرو به اشخاص ثالث وارد می شود، تحت پوشش قرار می دهد . در طی سالهای اخیر با توجه به رشد این نوع بیمه، تشخیص عوامل تأثیرگذار بر روی تصمیمهایی که به جعلی بودن یک ادعای خسارت می پردازد به امری ضروری مبدل شده است. یکی از راه های کشف و مقابله با این نوع تقلبها بررسی اطلاعات موجود در پرونده هایی است که از طریق بیمه نامه شخص ثالث ادعای خسارت کرده اند. داده کاوی روش مناسبی برای تعامل با چنین بانکهای اطلاعاتی است و منجر به کشف دانشی ارزشمند از آنها می شود؛ در این تحقیق با بررسی 142 پرونده شخص ثالث و 6 متغیر، سعی شده است تا الگوهای تقلب در بیمه شخص ثالث کشف شود. نتایج تحقیق نشان می دهد الگوریتم درخت تصمیم و شبکه های عصبی در شناسایی پرونده های تقلبی، غیرتقلبی، و مشکوک نسبت به الگوریتم ماشین بردار پشتیبان عملکرد بهتری داشته اند.
اثر پدیده عدم تقارن اطلاعات در بازار بیمه آتش سوزی بر عملکرد مالی شرکت (مطالعه موردی یک شرکت بیمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی ام بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
33 - 52
حوزه های تخصصی:
انتخاب نامساعد و مخاطرات اخلاقی از نتایج وجود اطلاعات نامتقارن در بازار بیمه است. وجود یا عدم وجود انتخاب نامساعد در بازار بیمه یکی از موارد مورد توجه بیمه گران است. فرض بر این است که افراد با دو سطح ریسک (پایین و بالا) وجود دارند. در بازار بیمه، تئوری انتخاب نامساعد بیان می کند که افراد با سطح ریسک بالا، خدمات بیمه ای بیشتری نسبت به افراد با سطح ریسک پایین تقاضا می نمایند. هدف این تحقیق بررسی پدیده عدم تقارن اطلاعات در بازار بیمه آتش سوزی و تأثیر آن بر عملکرد مالی یک شرکت بیمه است. بدین منظور گروه مورد مطالعه در این تحقیق پرونده های خسارت تشکیل شده طی سال های 1392-1391در شهر تهران می باشد که با استفاده از رگرسیون لجستیک از آماره های کای دو، آزمون هاسمر و لمشو و والد برای بررسی معناداری رابطه ها و نیکویی برازش استفاده گردید. سپس همبستگی میان انتخاب نامطلوب و مخاطرات اخلاقی در بیمه آتش سوزی آزمون گردید. یافته های تحقیق نشان داد که اطلاعات نامتقارن در بازار بیمه آتش سوزی، خسارت های هنگفتی به شرکت های بیمه تحمیل می نماید.
مطالبه دیه فوت قربانیان حوادث رانندگی توسط وارث مقصر از محل بیمه نامه شخص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال بیست و نهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
113 - 135
حوزه های تخصصی:
مطالبه دیه قربانیان حوادث رانندگی توسط مقصرین حادثه از شرکت های بیمه یکی از دعاوی بیمه ای است که به استناد بیمه نامه و قانون بیمه شخص ثالث در دادگاه ها مطرح می شود. مقصرین با توجه به جنبه حمایتی قانون بیمه شخص ثالث، اعتقاد دارند که گستره حمایتی این قانون هرگونه اختلاف حقوقی ناشی از حوادث رانندگی را دربرمی گیرد و بدون توجه به قواعد مسئولیت مدنی، قاعده اقدام و سایر مبانی مربوط قائل به استحقاق وارث مقصر در مطالبه خسارت از بیمه گر می باشند. ازسوی دیگر به نظر بیمه گران گرچه مبانی وضع قانون بیمه شخص ثالث ناشی از مصلحت عمومی است، اما با توجه به هدف مستقیم وضع این قانون که حمایت از اشخاص ثالث است و با توجه به جنبه قراردادی بیمه شخص ثالث و مجموعه نظام حاکم بر مسئولیت مدنی باید قائل به عدم امکان مطالبه توسط مقصر حادثه بود. هر کدام از طرفین با توسل به جنبه قراردادی و قانونی بیمه شخص ثالث در صدد دفاع از موضع خود می باشند که این مقاله ضمن بررسی نظرات، تلاش دارد مطابقت و مغایرت هریک را با قواعد حقوقی و مصالح اجتماعی بسنجد.
نقش حسابرسی داخلی در مدیریت ریسک جامع شرکت های بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
147 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی نقش حسابرسی داخلی در مدیریت ریسک جامع در شرکت های بیمه کشور انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر اجراء توصیفی و از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه استفاده نموده که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 350 نفر از مدیران ارشد واحد های امور مالی، حسابرسی داخلی و ریسک شرکت های بیمه بود که تعداد 138 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین شد. داده های جمع آوری شده نیز در نرم افزار اکسل طبقه بندی و با نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شده است.یافته ها: نتایج نشان داد حسابرسی داخلی بر مدیریت ریسک جامع شرکت های بیمه در ایران تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، متغیر های کنترلی حمایت مدیران ارشد، آموزش و فرهنگ سازمانی نیز بر مدیریت ریسک جامع تأثیر معنا داری دارند. اما، متغیر فناوری فاقد تأثیر معنا داری بر مدیریت ریسک جامع در شرکت های بیمه است.نتیجه گیری: از دیدگاه افراد حرف ه ای حسابرسی داخلی بر مدیریت ریسک جامع در شرکت های بیمه کشور تأثیر مثبت و معناداری دارد که باید در شرکت های یادشده مورد توجه قرار گیرد. طبقه بندی موضوعی: G24، G34 ، G22.
شناسایی و آزمون متغیرهای موثر و متأثر از جانشین پروری در یک شرکت بیمه ای در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و آزمون متغیرهای مؤثر و متأثر از جانشین پروری در یک شرکت بیمه ای انجام شده است. روش شناسی: روش پژوهش آمیخته با رویکرد توصیفی اکتشافی است. جامعه آماری تحقیق در مرحله کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه و در مرحله کمّی شامل کارکنان شاغل در شعب شرکت بیمه ای منتخب در استان های اصفهان و تهران بود. نمونه آماری بخش کیفی با رویکرد هدفمند قضاوتی به تعداد 21 نفر و نمونه آماری بخش کمی به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 458 نفر تعیین گردید. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل مؤثر بر جانشین پروری در قالب سه دسته عوامل فردی، سازمانی و محیطی قابل طبقه بندی است. به علاوه، استقرار نظام جانشین پروری دارای پیامدهای فردی، سازمانی و محیطی است. نتیجه گیری: نیاز به دیده شدن و مفید بودن، نگرش کارکنان به مدیریت آینده سازمان، ارتقای سطح بهره وری، وجود استانداردهای منابع انسانی و الزامات محیط رقابتی بر جانشین پروری تأثیر دارد. استقرار نظام جانشین پروری نیز سبب توسعه دانش و مهارت های فردی، افزایش اعتماد به نفس کارکنان، بهره گیری از طیف وسیع استعدادها، تشکیل خزانه مهارت، شناسایی افراد کلیدی و مستعد برای پست های مدیریتی و غیره می شود. ضمناً ارتقای شغلی و تدوین راهکارهای جذب و نگهداشت سرمایه انسانی به عنوان عوامل میانجی بر جانشین پروری تأثیر دارند. طبقه بندی موضوعی : J24, G22 , M51 , M54 .
پیش بینی مخاطره های بیمه غیرزندگی با استفاده از مدل ذخیره سازی زیان جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانگری مالی یکی از مباحث مهم در مدیریت مخاطره مؤسسات مالی به ویژه شرکتهای بیمه است. در بررسی توانگری مالی ، ذخایر فنی یکی از مهم ترین بخشها و عناصری است که همواره مورد تأکید بوده و در قوانین و مقررات به آن پرداخته می شود. هدف از این مقاله ، مدل سازی مخاطره های بیمه غیرزندگی بر اساس رویکرد بیم سنجی در زمینه چندساله است. دیدگاه های مختلفی در بررسی زمانی مخاطره های بیمه غیرزندگی وجود دارد. در روشهای سنتی، تنها دیدگاه نهایی مورد بررسی قرار می گرفت؛ به این معنی که عدم اطمینان از مخاطره تا تسوی ه نهایی تعیین می شد. اخیراً بر اساس توانگری مالی، این مخاطره ها باید در یک دیدگاه یک ساله ارزیابی و مشخص شوند. شرکتهای بیمه برای مدیریت بهتر مخاطره ها به ویژه در تصمیم گیریهای اقتصادی ، نیازمند بررسی مخاطره ها در چند سال آتی هستند. برای مدل بندی مخاطره ها از روش ذخیره سازی تصادفی زیان جمعی که یکی از روشهای بیم سنجی است، استفاده می کنیم و فرمولهای تحلیلی بسته ای بر اساس آن برای محاسبه مخاطره بیمه غیرزندگی چندساله ارائه می شود. مخاطره بیمه غیرزندگی از جمع دو مخاطره ذخیره (تسویه ادعای معوق) و حق بیمه (تسویه ادعای آتی) تشکیل می شود. با استفاده از مثال عددی مربوط به بیمه نامه شخص ثالث اتکایی، مخاطره های غیرزندگی را در افقهای زمانی یک ساله، نهایی و چندساله برآورد می کنیم.
تقابل مدیریت ریسک بنگاه و اقتصاد نئوکلاسیک در شرکت های بیمه با تمرکز بر بیمه درمان تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف: این مقاله، نحوه تأثیر فرهنگ ریسک بر عملکرد مدیریت ریسک در شرکت های بیمه ارائه کننده بیمه درمان تکمیلی را از دو منظر اقتصاد نئوکلاسیک و مدیریت ریسک بنگاه مورد بررسی قرار می دهد. روش ﺷﻨﺎﺳﯽ: فرایند سلسله مراتبی (AHP) ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ: در این مقاله اصول ده گانه مدیریت ریسک و چهار فرهنگ مبتنی بر تئوری عقلانیت متکثر ارائه شد و عقاید و اصول اقتصاد نئوکلاسیک و مدیریت ریسک بنگاه برای شرکت های بیمه ارائه کننده رشته بیمه درمان تکمیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اصول «مدیریت ریسک بنگاه» با وزن 1/62 درصد نسبت به «اقتصاد نئوکلاسیک» با وزن 9/37 بالاترین رتبه را نسبت به هدف کلی بدست آورده است. همچنین معیارهای «اشتهای ریسک» و «تفکیک اقدامات و مدیریت ریسک» در انتخاب مدیریت ریسک بنگاه بیشترین وزن را نسبت به دیگر معیارها کسب کردند. ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: براساس یافته های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که مبانی فرهنگ ریسک با اصول مدیریت ریسک بنگاه سازگارتر است ولی این بدان معنا نیست که اصول مدیریت ریسک بنگاه و اقتصاد نئوکلاسیک نمی توانند به صورت همزمان در یک شرکت مورد استفاده کارا قرار گیرند. بلکه شرکت های بیمه ترکیبی از این دو اصل را انتخاب می کنند. به عبارت دیگر شرکت های بیمه ترکیب مختلفی از چهار رویکرد مبتنی بر تئوری عقلانیت متکثر را انتخاب می کنند. همچنین با توجه به اینکه نگرش بیمه مرکزی نسبت به راهبرد ریسک دارای اثراتی بر فرهنگ ریسک شرکت های بیمه می باشد توصیه می شود بیمه مرکزی در این زمینه نگرش بهینه ای را با توجه به شرایط و اقتضائات صنعت بیمه کشور اتخاذ کند. طبقه بندی موضوعی: B13, G22, G32
اعتبارسنجی قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه(با بررسی فقهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی اعتبار قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه می باشد و مرور زمان یکی از مهم ترین و اساسی ترین نهادهای حقوق کیفری مح سوب م ی ش ود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقنن آن را به طورکلی نسخ و حذف نمود و سپس مرور زمان کیفری را با شرایطی محدود و مقید در امور کیفری در سال 1378 پذیرفت و نهایتاً با تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1392 نهاد مرور زمان را در قواعد ماهوی تصویب نمود. روش شناسی: در این تحقیق با روش تحلیلی و توصیفی به این مسأله پرداخته شده است. یافته ها: این تحقیق به دلیل سکوت عمدی و اَماره و قراینی که در قوانین پیشین وجود دارد، در صدد اثبات حذف مرور زمان در قانون جدید می باشد و در این خصوص به نظر می رسد، اعتقاد به نسخ صریح این قاعده وجود دارد و در مشروعیت مرور زمان بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد: حکم عام مرور زمان در قانون بیمه به قوت خود باقی است و می بایستی جهت روشن شدن اعتبار این قاعده در خصوص بیمه های مسئولیت وسایل نقلیه، به قانون جدید مراجعه نمود. در این فرض، در صورتی که قانون خاص جدید حکم کلی قانون بیمه را نسخ (اعم از صریح یا ضمنی) نموده باشد از جهت تقدم قانون خاص لاحق بر قانون عام سابق، باید قائل به حذف این قاعده شد. از سوی دیگر، در صورت ابهام، اجمال یا سکوت محض قانونگذار در قانون جدید، استناد به قانون بیمه به عنوان قانون عام راهگشا خواهد بود. طبقه بندی موضوعی: K12, K41, G22
بیمه مالکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: به کارگیری بیمه حق مالکیت موجودِ نظام های حقوقی در حقوق ایران جهت حل مشکلات معاملات املاک روش تحقیق: بیمه حق مالکیت در آمریکا توصیف و جایگاه آن در حقوق ایران تحلیل می شود. در تحلیل هم از روش اصولی حقوق و گاه از مصالح نظام حقوقی کمک گرفته شده است. یافته ها: معاملات املاک از معاملات حساس است که می توان روش های مختلفی را جهت نظم بخشیدن به آن و حمایت از متضررین، پیش بینی کرد. حمایت از خریدار با حسن نیت مستلزم بیمه معامله و جبران خسارت با مستحق للغیر درآمدن مبیع و یا کشف سایر عیوب مبیع است. شرکت های بیمه با دسترسی به اطلاعات ثبتی و با بررسی و ممیزی ملک، وضعیت حقوقی و اعتباری آن را در کنار وضعیت موضوعی، مثل نبود عیب و نقص، تضمین می کنند. آثار این نوع بیمه برای جامعه و نظام حقوقی پربار است؛ چرا که در کنار حفظ اعتبار اسناد رسمی، از طریق بررسی بیمه گران، امنیت و اطمینان معاملات املاک و دلگرمی خریداران جهت خرید مطمئن تر را برقرار می کند و این خود می تواند منجر به امنیت معامله شود و باعث افزایش ارزش واقعی ملک، ایجاد اشتغال و از همه مهم تر، کشف معاملات فاسد با ممیزی ملک توسط شرکت های بیمه گر است. نتیجه: جایگاه بیمه حق مالکیت در بین انواع بیمه نامه ها، زیرمجموعه بیمه اموال و گاه مسؤولیت است. منع قانونی در اعمال این بیمه در حقوق ایران وجود ندارد. اما از موانع عملی این بیمه، وضعیت ثبت املاک و معاملات راجع به ان در کشور است که چندان منطبق با اصول مبنایی اقتصاد و حقوق نیست. پیشنهادها شامل موارد زیر است: تعیین شرایط عمومی این بیمه نامه و تصویب آن توسط شورای عالی بیمه و تعیین دقیق میزان جبران خسارت از مالکین و نحوه جبران خسارت در این بیمه نامه ها. پیش بینی شعب اختصاصی جهت رسیدگی به پرونده های مطالبات بیمه گران در محاکم؛ همچنین، تفسیر قانون توسط قضات محاکم در راستای حفظ اعتبار سند رسمی باشد و تصویب قانون در راستای الزامی بودن تنظیم معاملات املاک توسط حقوق دانان. طبقه بندی: G22, K11, K12, K13, K25
اثرات ناشی از پاندمی کرونا بر وضعیت نقدینگی صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
91 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله با هدف بررسی تأثیر تغییرات تولیدی ناشی از پاندمی کرونا بر وضعیت نقدینگی صنعت بیمه پرداخته است. روش شناسی: بدین جهت، ابتدا با فرض ورود این تغییرات از طریق کانال تولیدی (با توجه به مشاهدات) بر اقتصاد و انتقال آن به تولید در صنعت بیمه، اثر تغییرات تولیدی ناشی از پاندمی کرونا از طریق استخراج روابط نظری و بلندمدت تولید حق بیمه با اقتصاد و برآورد ضرایب آن با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری هم انباشته (با داده های پنل) به دست آمد و در ادامه با توجه به سناریوهای مختلف برای تغییرات احتمالی ناشی از ریسک اعتباری و ریسک قیمت به عنوان آثار دیگر پاندمی کرونا (از طریق آزادسازی نقدینگی مولد با کاهش تولید) وضعیت شاخص نقدینگی شرکت های بیمه در شرایط نرمال و بحرانی در وضعیت کوتاه مدت و بلندمدت، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته ها: نتایج نشان داد کاهش شاخص نقدینگی صنعت بیمه در شرایط کوتاه مدت و بحرانی در صورت کاهش رشد تولید ناخالص داخلی جهانی به میزان 0.5 درصد و یا 2.8 درصد به ترتیب مساوی 34.14 و 34.18 است و کاهش شاخص نقدینگی در شرایط بلند مدت و بحرانی به ترتیب مساوی 33.07 و 33.12 است. نتیجه گیری: نتایج بالا موید آن است که شرکت های بیمه جهت پوشش ریسک مذکور در شرایط بحرانی می بایست در کوتاه مدت نسبت به افزایش نسبت موجودی نقد و دارایی هایی با نقدشوندگی بالا اقدام نماید. همچنین، در صورت استمرار شرایط مذکور در بلندمدت، افزایش نسبت نگه داری دارایی های نقدشونده در قالب طلا یا ارزهای باثبات خارجی را در دستور کار قرار دهند. طبقه بندی موضوعی: ,I10 .C23 , G22
استفاده از روشهای داده کاوی برای جذب نمایندگان صدور در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت بیمه ایران رشد چشمگیری را در دهه گذشته تجربه کرده است و سهم بالایی از معاملات این صنعت به نمایندگان اختصاص دارد؛ بنابراین، فرایند انتخاب نماینده جدید اهمیت بسیار بالایی دارد. این پژوهش بر روی مشخصه های انبار داده و روشهای داده کاوی مناسب برای انتخاب نماینده در صنعت بیمه تمرکز دارد. در خصوص مثال ارائه شده در این پژوهش سه روش داده کاوی تحلیل تفکیک کننده، درختهای تصمیم، و شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی طول مدت زمان خدمت، میزان فروش حق بیمه، و شاخص تداوم نمایندگان مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که تجربه شغلی، موقعیت شغلی، سن، وضعیت تأهل، شغل قبلی، درآمد سالیانه از محل شغل قبلی، و بیمه نامه های فروخته شده اهمیت به سزایی در تعیین مدت زمان فعالیت نمایندگان جدید، بیمه نامه های فروخته شده و تمدید بیمه نامه های صادرشده دارند. هدف اصلی این مقاله، طراحی و توسعه یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری هوشمند، و به بیان دیگر یک سیستم هوشمند انتخاب نماینده برای شرکتهای بیمه بوده تا با کمک آن مدیران این صنعت بتوانند نمایندگان کیفی انتخاب کنند.
محاسبه حق بیمه نسبی یک سیستم نرخ گذاری شده براساس مدل پواسون آماسیده در دو نقطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین مسائلی است که شرکت های بیمه با آن مواجه هستند تعیین حق بیمه عادلانه است. با توجه به این که سابقه عدم خسارت منجر به تخفیف در حق بیمه می شود لذا فرض می کنیم بیمه گذاران نوعی رفتار خاص در دو نقطه i و j ارائه می کنند. به گونه ای که به صورت معنی داری فراوانی دو نقطه i و j در مشاهدات زیاد است. هدف این مقاله برآورد حق بیمه نسبی در سیستم نرخ گذاری شده تحت مدل های پواسون آماسیده در این دو نقطه است. روش شناسی: در این تحقیق برای مدل بندی اشتیاق برای پاداش از یک توزیع پواسون آماسیده در دو نقطه i و j استفاده شده است روش مورد استفاده یک روش تقریبی مبتنی بر روش های بیزی برای برآوردگرهای باورمندی تحت دو تابع زیان مربع خطا و لاینکس است. یافته ها: نتایج عددی به دست آمده حاکی از آن است که اگر از مدل های پواسون آماسیده در دو نقطه استفاده کنیم، حق بیمه نسبی به طور معنی داری کاهش می یابد، که این امر در جذب مشتریان بیشتر تأثیر به سزایی دارد. همچنین نشان داده شد که استفاده از تابع زیان لاینکس ایده مناسبی برای کاهش حق بیمه نسبی مشتریان است. نتیجه گیری: در یک سیستم نرخ گذاری شده از سوابق بیمه ای یک بیمه گذار برای محاسبه حق بیمه عادلانه استفاده می شود. مسأله ای که در این مقاله مورد تحقیق قرار گرفت مدل سازی اشتیاق بیمه گذاران برای دریافت تخفیف بر مبنای عدم گزارش خسارت های کوچک است. نتایج مقاله حاضر نشان داد: (1) اگر پدیده تمایل به پاداش مشتریان را با استفاده از مدل های پواسون آماسیده مدل بندی کنیم، نرخ حق بیمه نسبی کاهش چشم گیری پیدا می کند؛ (2) برآوردگر حق بیمه نسبی تحت تابع زیان لاینکس کمتر از حق بیمه نسبی تحت تابع زیان مربع خطاست. با توجه به این که سیستم پاداش– جریمه مبتنی بر تعداد خسارت هاست نمی تواند یک سیستم عادلانه باشد بنابراین توصیه می شود از سیستمی استفاده شود که هر دو عامل تعداد و شدت خسارت ها را در محاسبات دخیل کند.
تعیین مسیر گذار به فناوری های نوین بیمه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
147 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف: صنعت بیمه یکی از شاخص های توسعه در کشور است. اما، ضریب نفوذ بیمه در ایران پایین است و نیازمند تغییر نحوه ارائه خدمات و افزایش جذابیت است تا مورد استقبال مردم واقع شود. اینشورتک ها شرکت های فین تکی هستند که خدمات بیمه ای مبتنی بر نوآوری فناورانه ارائه می دهند. لذا نقش مهمی در بهبود زیست بوم بیمه دارند و به بهبود کارایی بیمه کمک می کنند. اینشورتک ها با ارائه خدمات سفارشی و مقرون به صرفه نقش موثری در افزایش ضریب نفوذ بیمه دارند. با وجود درک این مهم از سوی تصمیم گیران حوزه، خدمات اینشورتک ها در ایران به فروش محصولات بیمه ای محدود شده و نتوانسته اند به طور کامل زنجیره ارزش بیمه را پوشش دهند. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل نحوه گذار اجتماعی-فنی به اینشورتک در ایران انجام شده است. روش شناسی: این مطالعه با استفاده از مرور نظام مند درصدد توضیح فرایند گذار و شناسایی مسیر گذار به اینشورتک ها است. پارادایم پژوهش تفسیری است و از چارچوب تحلیلی نظام نوآوری فناورانه و دیدگاه چند سطحی استفاده شده است. چون تحقیق درباره پدیده های پیچیده مانند گذار را نمی توان به الگوهای با روش های دقیق روش شناختی فروکاست و به تفسیر خلاق محقق نیاز دارد، از روش تحقیق کیفی روایت پژوهی استفاده شده است. داده ها از طریق مطالعه اسناد و آیین نامه های بیمه مرکزی و گزارش ها و مصاحبه های منتشره در رسانه های فین تکی از ابتدای 1393 تا پایان 1399 جمع آوری شده است. تعداد 107 گزارش بررسی و از میان آنها 52 گزارش مرتبط با بحث بود که نظرات 50 خبره در حوزه های مختلف بیمه کشور را دربر داشت که تحت بررسی و کدگذاری قرار گرفتند. یافته ها: در گام اول، کارکردهای نظام نوآوری فناورانه در بیمه شناسایی شدند که شامل تأمین زیرساخت فناورانه، شکل گیری ارتباطات، تبادل دانش، سیاستگذاری و قانونگذاری، آگاهی رسانی به شهروندان، تامین مالی، توسعه منابع انسانی، تحقیق و ارائه خدمات نوآورانه بیمه ای بود. در گام دوم، بازیگرانی که این کارکردها را اجرا می کنند شناسایی شد و رفتار آنها در برابر خدمات نوآورانه کسب و کارهای نوپا بررسی گردید. سپس با توجه به این که بازیگران رژیم تحولات فناورانه و تغییرات نهادی را همزیست درک می کنند یا رقیب، مسیر گذار اینشور تک شناسایی شد. نتیجه گیری: به دنبال تحولات حاصل از ورود فناوری به بیمه در سطح بین الملل، بازیگران مسلط تغییر جهت جزئی و تغییرات نهادی تدریجی را آغاز کرده اند. مسلط های صنعت بیمه به اهمیت و ضرورت نوآوری در بیمه آگاه بوده و خدمات کسب و کارهای نوپا را پذیرفته اند. روابط میان اینشورتک ها و مسلط های رژیم از نوع همزیست بوده که ارتقاء عملکرد صنعت بیمه را به همراه دارد. اما با توجه به آن که شرایط برای کسب و کارهای نوپا جهت ارائه خدمات و محصولات متنوع و پوشش مراحل مختلف زنجیره بیمه همچون ارزیابی خسارت و سنجش ریسک و ... فراهم نشده، لذا کنام های نوآورانه سطح توسعه بافتگی کمی دارند؛ بنابراین مسیر گذار به اینشورتک از مسیر تحول بوده است.
مبانی عدم پذیرش نهاد مرور زمانِ دعوای زیان دیده علیه بیمه گر در قانون بیمه اجباری 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
539 - 550
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: قاعده مرور زمان به عنوان یکی از راه های انتظام بخشی تعداد دعاوی، مورد توجه بسیاری از نظام های حقوقی قرار گرفته است. نظام حقوقی ایران به تأثی از نظر مشهور فقهای امامیه و به جهت لزوم ابتنای مقررات موضوعه بر موازین شرعی، قاعده مرور زمان را به موجب نظریه شورای نگهبان منسوخ تلقی نموده است. ابهام در جامعیت نظر شورای نگهبان باعث شده تا اظهارنظرها برای اعتباربخشی مجدد مرور زمان قوت گیرد و اساس وجود آن در دعاوی خاص پذیرفته شود. اگرچه اعتبار مرور زمان به طور کلی در دعاوی بیمه در پرتوی ماده 36 قانون بیمه مصوب 1316 قابل قبول دانسته شده است، لیکن گذشت بیش از هفتاد سال از زمان تصویب این قانون و ایجاد شرایط جدید در پرتوی گسترش ماشینیسم، ضرورت اعتبارسنجی مجدد قاعده مرور زمان در دعاوی بیمه حوزه حوادث ترافیکی را ایجاب می نماید. هدف این پژوهش بازخوانی جهات بقای نهاد مرور زمان در دعاوی بیمه و واکاوی مبانی عدم پذیرش مرور زمان بر اساس قانون بیمه اجباری مصوب 1395 است. روش شناسی: روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعه و جستجو در کتب، مقالات و مباحث نظری مربوطه به تشریح و تبیین دلایل مسئله فوق پرداخته است. یافته ها: اگرچه حذف قاعده مرور زمان دعاوی مدنی از نظام حقوقی ایران به موجب نظریه شورای نگهبان عملاً به رسمیت شناخته شده است، لیکن استدلال ها برای بقای مرور زمان در برخی دعاوی خاص مانند دعاوی بیمه، نادیده گرفتن کلی این نهاد را در نظام حقوقی دشوار کرده است. با این وجود، پژوهش جاری اثبات می نماید که پذیرش مرور زمان کوتاه دو ساله در دعاوی بیمه، اندیشه حمایت از زیان دیده و تضمین همه جانبه خسارات وی را در حوزه حوادث ترافیکی به چالش می کشد و حمایت بدون قید و شرط از زیان دیده در بیمه مسئولیت اجباری این عرصه را به دنبال ندارد. گسترده تر بودن قلمروی جبران خسارت در حقوق بیمه نسبت به حقوق مسئولیت مدنی نیز مقید کردن زمان پرداخت خسارت در حقوق بیمه علی رغم عدم تقیید در حقوق مسئولیت مدنی را دشوار می نماید و ناقض اصل کمال جبران خسارت در حقوق بیمه است. همچنین رجوع مستقیم زیان دیده به بیمه گر علاوه بر مبنای قرارداد، حقی مستقل و قانونی است که منحصر کردن آن به مدتی کوتاه، خلاف الزامات و شروط حمایتی قانون بیمه اجباری مصوب 1395 است. علاوه بر این، عمومیت تبصره 2 ماده 2 و عدم تقیید ماده 4 قانون بیمه اجباری مصوب 1395 نیز تفکر ممنوعیت محدودیت زمانی طرح دعوا علیه بیمه گر را تقویت می نماید. نتیجه گیری: تضمین جبران خسارت زیان دیدگان حوادث ترافیکی و لزوم جبران کلیه زیان ها به وسیله بیمه، باعث می شود تا زمان کوتاه دو ساله برای طرح دعوا منطقی نباشد. از سوی دیگر مبانی حقوقی ضرورت عدم پذیرش مرور زمان دعاوی بیمه در حوزه تصادفات رانندگی را به دنبال دارد و همان طور که مرور زمان قراردادی در این عرصه بلااثر دانسته شده، مرور زمان قانونی دوساله نیز قابل حمایت نیست. قانون بیمه اجباری مصوب 1395 نیز که بنا به مصالح روز جامعه و برای حمایت از زیان دیدگان حوادث ترافیکی وضع گردیده، زمینه تمسک بیمه گر به مرور زمان جهت رهایی از جبران خسارت زیان دیده را منع نموده و مبانی حقوقی و منطقی که بر درستی این رویکرد صحه می گذارند را تثبیت می نماید.
مفهوم پردازی بازارگرایی راهبردی و رابطه آن با عملکرد صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناخت ابعاد بازارگرایی راهبردی در صنایعی که شدت رقابت در آن ها زیاد بوده و مشتریان دارای نیازها و خواسته های متفاوت و متنوع هستند اهمیت بسیار زیادی دارد. کسب اطلاعات و دانش بازار و پاسخگویی براساس آن، فلسفه وجودی بازارگرایی است. هدف اصلی این پژوهش، مفهوم پردازی بازارگرایی راهبردی و رابطه آن با عملکرد در صنعت بیمه ایران است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران 16681 نمایندگی دولتی و خصوصی بیمه در استان های تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی و خوزستان تشکیل می دهند که از میان آن ها با استفاده از فرمول نمونه گیری در جامعه محدود و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه ای به حجم 300 نمایندگی انتخاب گردیده است. داده های حاصل از پرسشنامه ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS18 به منظور آزمون فرضیه های پژوهش تحلیل گردید. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بازارگرایی راهبردی بر عملکرد مالی و غیرمالی صنعت بیمه ایران تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ نقش واسطه عملکرد غیرمالی در رابطه بازارگرایی با عملکرد مالی نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به مشتریان و رقبا و سپس طراحی یک راهبرد بازارگرا متناسب با فرصت ها و تهدیدهای محیطی در جهت پاسخگویی به آن ها و فراهم نمودن زیرساخت های فرایندی، سیستمی و رفتاری جهت پیاده سازی این راهبرد به طور مستقیم، شاخص های مالی و غیر مالی در صنعت بیمه ایران را بهبود می دهد. طبقه بندی موضوعیJEL: M31، G22، L25
اثر رهبری تحول آفرین بر بیگانگی از کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بین رهبری تحول آفرین و بیگانگی از کار انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش 255 نفر از کارکنان و مدیران یک شرکت بیمه در شهر تهران بود. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته جهت سنجش بیگانگی از کار و رهبری تحول آفرین استفاده گردید. روایی و پایایی ابزارهای گردآوری داده ها مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها از سازو کار مدل معادلات ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، رهبری تحول آفرین، بیگانگی از کار را تقلیل می دهد.