پژوهشنامه بیمه (صنعت بیمه سابق)
پژوهشنامه بیمه سال سی ام بهار 1394 شماره 1 (پیاپی 117) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کارایی، یک مفهوم اساسی در استفاده کارا و مؤثر از منابع سازمانی است که به عنوان یک فاکتور مهم در ایجاد مزیت رقابتی نیز مورد توجه است. در صنایع دانش بنیان مانند بیمه، سرمایه های فکری، نقش ممتازی در موفقیت بنگاه ها از جمله در ارتقای کارایی آنها دارند. در این تحقیق که مبتنی بر برداشتی نو از مفهوم کارایی است، تأثیر سرمایه فکری در ایجاد کارایی مورد توجه قرار گرفته است و در قالب مطالعه تجربی تأثیر شاخص های منتخب سرمایه فکری در صنعت بیمه بر کارایی شرکت های بیمه ایرانی (در محدوده 17 شرکت بیمه کشور و در دوره زمانی 1390-1384) مطالعه شده است. به این منظور، محاسبه کارایی شرکت ها با روش تحلیل پوششی داده ها انجام شده است و برای تشکیل تابع رگرسیون میان کارایی و شاخص های سرمایه فکری از روش معادلات برآوردگر تعمیم یافته استفاده شده است تا امکان درنظرگرفتن همبستگی زمانی داده ها فراهم گردد. نتایج مطالعه نشان می دهد شاخص هایی از سرمایه انسانی (سطح تحصیلات) و ارتباطی (تعداد نمایندگی) شرکت ها با کارایی آنها رابطه مثبت داشته است اما شاخص های مربوط به سرمایه ساختاری (تعداد و تنوع محصولات جدید) نتوانسته اند منجر به ایجاد کارایی در شرکت های مورد مطالعه شوند.
اثر پدیده عدم تقارن اطلاعات در بازار بیمه آتش سوزی بر عملکرد مالی شرکت (مطالعه موردی یک شرکت بیمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب نامساعد و مخاطرات اخلاقی از نتایج وجود اطلاعات نامتقارن در بازار بیمه است. وجود یا عدم وجود انتخاب نامساعد در بازار بیمه یکی از موارد مورد توجه بیمه گران است. فرض بر این است که افراد با دو سطح ریسک (پایین و بالا) وجود دارند. در بازار بیمه، تئوری انتخاب نامساعد بیان می کند که افراد با سطح ریسک بالا، خدمات بیمه ای بیشتری نسبت به افراد با سطح ریسک پایین تقاضا می نمایند. هدف این تحقیق بررسی پدیده عدم تقارن اطلاعات در بازار بیمه آتش سوزی و تأثیر آن بر عملکرد مالی یک شرکت بیمه است. بدین منظور گروه مورد مطالعه در این تحقیق پرونده های خسارت تشکیل شده طی سال های 1392-1391در شهر تهران می باشد که با استفاده از رگرسیون لجستیک از آماره های کای دو، آزمون هاسمر و لمشو و والد برای بررسی معناداری رابطه ها و نیکویی برازش استفاده گردید. سپس همبستگی میان انتخاب نامطلوب و مخاطرات اخلاقی در بیمه آتش سوزی آزمون گردید. یافته های تحقیق نشان داد که اطلاعات نامتقارن در بازار بیمه آتش سوزی، خسارت های هنگفتی به شرکت های بیمه تحمیل می نماید.
عوامل مؤثر بر نوآوری در صنعت بیمه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری در شرکت های بیمه و نهادینه کردن فرهنگ نوآوری در صنعت بیمه کشور است تا شرکت های بیمه بتوانند نقش و تأثیر خود را در جامعه افزایش داده و با جلب اعتماد عمومی، ضریب نفوذ بیمه در کشور بهبود یابد. لذا به منظور کاهش مسائل و چالش های پیش روی صنعت بیمه کشور و با هدف بهبود نوآوری در صنعت بیمه سعی شده با توجه به ویژگی های شرکت های بیمه ایرانی، ضمن مطالعه و تحلیل الگوها و مدل های مختلف نوآوری و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر نوآوری در شرکت های بیمه، مدل مفهومی اولیه متناسب با نوآوری در صنعت بیمه کشور طراحی شود و این مدل به صاحب نظران، متخصصین و خبرگان بیمه و اساتید دانشگاه ارائه و پس از جمع آوری نظرات آنان، با بررسی و لحاظ کردن این نظرات، پرسش نامه میدانی تنظیم و پس از تجزیه وتحلیل آماری و سنجش میزان دخالت هریک از متغیرها در مدل پیشنهادی و آزمون صحت و قابلیت اجرای آنها در عمل ، نهایتاً مدل ساختاری نوآوری در صنعت بیمه کشور استخراج و آزمون شده و راهکارهایی برای نوآوری در صنعت بیمه کشور ارائه شود.
اثر مؤلفه های سازمان یادگیرنده بر عملکرد کارآفرینانه کارکنان یک شرکت بیمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانی که کارآفرینی را ترویج می دهد در زمینه یادگیری، خلاقیت و تأثیر بر محیط توانمند است. مدل های سازمان یادگیرنده برای بررسی کارآفرینی در سازمان های دولتی مناسب هستند. هدف این تحقیق بررسی نقش مؤلفه های سازمان یادگیرنده بر عملکرد کارآفرینانه کارکنان در یک شرکت بیمه است که فرضیات آن از ادبیات نظری سازمان یادگیرنده و کارآفرینی سازمانی، استخراج و مورد آزمون قرار گرفته اند. روش تحقیق، توصیفی همبستگی و تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل 500 نفر از کارکنان یک شرکت بیمه است که 275 نفر از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شد و با استفاده از پرسش نامه های استاندارد 55 سؤالی با ضریب پایایی آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0، مدل سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک و عملکرد کارآفرینانه زامپتاکیس و موستاکیس، به روش نمونه گیری طبقه ای و سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش توصیفی (فراوانی ها، میانگین و نمودار) و استنباطی (آزمون t یک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره) صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد شرکت بیمه مورد بررسی از دیدگاه مدل های سازمان یادگیرنده و عملکرد کارآفرینانه در سطح متوسط قرار دارد و متغیر مستقل مدل سازمان یادگیرنده، رابطه مستقیم و قوی با عملکرد کارآفرینانه کارکنان دارد. همچنین بین یادگیری فردی، تیمی و سازمانی و عملکرد کارآفرینانه، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که مؤلفه های سازمان یادگیرنده توانسته در حدود 6/65% از تغییرات متغیر وابسته عملکرد کارآفرینانه را پیش بینی کند. متغیرهای تحقیق و جستجو، یادگیری مداوم و یادگیری تیمی به ترتیب مهم ترین مؤلفه های سازمان یادگیرنده در تبیین عملکرد کارآفرینانه کارکنان شرکت بیمه مورد نظر بوده اند.
معرفی دو روش جدید برای تعیین حق بیمه نسبی در سیستم پاداش- جریمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محاسبه حق بیمه نسبی در سیستم های پاداش- جریمه به روش های بیزی مورد استفاده و تأیید اغلب اکچوئری ها است اما نتایج به دست آمده با استفاده از روش های بیزی به دلایلی مثل پیچیدگی محاسبات، کاربردی نبوده و در عمل قابل استفاده نیست. در این مقاله دو روش جدید برای تعیین حق بیمه نسبی در سیستم پاداش-جریمه پیشنهاد می شود. روش اول بر اساس استفاده از اصل ماکسیمم آنتروپی (حداکثر عدم قطعیت) و روش دوم بر اساس استنباط بیزی در فضای پارامتری مقید تحت شرط وجود یک رابطه ترتیبی است . روش های پیشنهادی با استفاده از معیارهای استاندارد با روش بیزی مقایسه شده و بهین بودن آنها در عمل نتیجه می شود. سرانجام حق بیمه های نسبی محاسبه شده با استفاده از روش های پیشنهادی با مقادیر مورد استفاده در سیستم پاداش-جریمه کشور مقایسه می شوند و نتایج، نیاز به تغییر سیستم فعلی را نشان می دهد.
مدل سازی مشارکت کشاورز در الگوی بیمه عملکردی با استفاده از برنامه ریزی ریاضی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی، فعالیتی سرشار از مخاطره است. در این فعالیت انواع مخاطرات طبیعی، اجتماعی و اقتصادی دست به دست هم داده و مجموعه شکننده و آسیب پذیری برای تولیدکنندگان فراهم کرده است. حمایت از تولیدکنندگان بخش کشاورزی در برابر نوسانات درآمدی، نقش مهمی در افزایش انگیزه و تولید دارد. دولت ها جهت حمایت از تولیدکنندگان این بخش، سیاست ها و برنامه هایی را طراحی می کنند که بیمه عملکرد محصول یکی از آنهاست. بیمه محصولات کشاورزی، عملکرد محصول را در برابر خسارت وارد شده به کشاورز مورد حمایت قرار می دهد و از نوسان های درآمدی کشاورزان جلوگیری می کند. در این مطالعه تلاش شده است تا مشارکت کشاورزان شهرستان قائم شهر در طرح بیمه عملکردی برنج مدل سازی گردد. برای این منظور، با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت، رفتار کشاورزان جهت مشارکت در طرح بیمه محصول برنج و ارزیابی پیامدهای این مشارکت بررسی شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه برای سه سال زراعی 1392-1390جمع آوری شده اند. بر اساس نتایج این مطالعه با معرفی بیمه محصول برنج به کشاورزان، مزارع نماینده در طرح بیمه محصول برنج مشارکت نموده اند. افزایش سطح زیرکشت برنج و بازده ناخالص مزارع از پیامدهای این مشارکت بوده است. از طرف دیگر کاهش حمایت دولت از حق بیمه، تأثیر منفی بر روند افزایش سطح زیرکشت برنج و بازده ناخالص مزارع نمونه داشته است.
بررسی استراتژی های نوآوری در صنعت بیمه کشور با رویکرد اقیانوس آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های فعال در صنعت بیمه کشور بدون توجه به مؤلفه های خاص و بااهمیت یک صنعت خدماتی، به رقابتی خونین پرداخته اند که اقیانوس قرمزی را در صنعت بیمه ایجاد کرده است. لذا لازم است با در پیش گرفتن استراتژی های نوآوری و کاهش و حذف فعالیت های غیرضروری، روی خواسته واقعی مشتری به عنوان هسته اصلی کسب وکار تمرکز کرده و با ایجاد نوآوری ارزش، راه را برای ورود به اقیانوس آبی صنعت هموار کرد. از این رو، در این مقاله که از انواع پژوهش های توصیفی-پیمایشی است، به کمک توزیع پرسش نامه در میان نمایندگان شرکت های بیمه و با استفاده از آزمون های میانگین تک نمونه ای، آزمون ANOVA و آزمون های پس از تجربه شامل توکی و LSD ، عملکرد برخی از شرکت های فعال در صنعت بیمه کشور در ابعاد رفاه و آسایش، خدمات اینترنتی، کیفیت برخورد و ارتباطات، کیفیت خدمات، برند، شواهد فیزیکی، قیمت و خلاقیت که در روند پژوهش شناسایی شده اند، مورد بررسی قرار گرفت. پس از آن به کمک بوم استراتژی و الگوی چهار اقدامی که از ابزارهای استراتژی اقیانوس آبی هستند به بررسی استراتژی های نوآوری در صنعت بیمه کشور پرداخته شد. نتایج نشان داد که ابعاد خدمات اینترنتی، شواهد فیزیکی و خلاقیت در سطح نامناسب عملکردی قرار دارند و شرکت های فعال در صنعت بیمه کشور در تمامی ابعاد به جز بُعد شواهد فیزیکی دارای عملکردی مشابه هستند. در ادامه نیز راه دستیابی به اقیانوس آبی صنعت بیمه کشور در قالب الگوی چهار اقدامی و چهار اقدام ایجاد، افزایش، کاهش و حذف، نمایش داده شد.
عوامل کلیدی پیاده سازی موفق طرح تحول صنعت بیمه با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت بیمه در دهه اخیر با تغییرات بسیاری مواجه بوده است که اغلب پیچیده، مبهم و درعین حال گریزناپذیرند که این مسئله برنامه ریزی، هدایت و حفظ تغییرات سازمانی را با مشکل مواجه ساخته است. هدف این تحقق آن است که با ایجاد مدلی یکپارچه برای مدیریت تغییرات اتفاقات پیچیده – که ماهیت ذاتی هر تغییری است- را با تشخیص روابط بین عناصر حیاتی، ساده کند. در چنین الگویی باید نیروهای نهادی و زمینه فرهنگی سازمان در شرف تغییر نیز در نظر گرفته شود که این امر در زمینه سازمان های ایرانی به دلیل تفاوت چشمگیر با سازمان های غربی از اهمیتی ویژه برخوردار است. در این تحقیق با 21 مدیر و عامل تغییرات موفق در شرکت های بیمه متعدد مصاحبه شد و نتایج مصاحبه ها و اسناد و مدارک سازمانی، پس از تحلیل محتوا و سنجش اعتبار کدگذاری انجام شده، با رویکرد دلفی فازی غربال و صحه گذاری شد تا ضمن دربرداشتن اتفاق نظر همه خبرگان، از پوشش عدم قطعیت موجود در ذهنیت ایشان نیز اطمینان حاصل شود. مدل یکپارچه تغییرات سازمانی در 4 بعد، 15 مؤلفه و 41 معیار طراحی گردیده تا شرکت های بیمه بتوانند ضمن تحلیل وضعیت موجود و بهینه کاوی تجارب موفق سایر سازمان ها، اقدام به اجرای تغییراتی موفق و پایدار نمایند.
قاعده قائم مقامی در حقوق بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئولیت مدنی، بیمه و تأمین اجتماعی سه شریک عمده جبران خسارت زیان دیدگان محسوب می شوند. چنانچه خسارت از طریق مسئولیت مدنی یا مزایای جنبی (بیمه و تأمین اجتماعی) قابل جبران باشد، مسئله نحوه جمع مبالغ قابل پرداخت از طریق بیمه، تأمین اجتماعی و حق جبران خسارت از طریق نظام مسئولیت مدنی مطرح می شود. سیاست های مختلفی جهت اعمال موضوع وجود دارد که از میان آنها معتبرترین شیوه، جبران خسارت توسط بیمه گر و رجوع بعدی او به عامل زیان، تحت نظریه قائم مقامی است. این نظریه یکی از قواعد پذیرفته شده بیمه ای در اکثر نظام های حقوقی جهان است. در واقع این قاعده مکمل اصل غرامت است. ازآنجا که بیشترین زیان ناشی از مسئولیت مدنی از طریق شرکت های بیمه جبران می شود، اجرای این قاعده باعث می شود که زیان دیده بیش از آنچه خسارت دیده، دریافت نکند و عامل زیان نیز تاوان اعمال خود را بپردازد. با اجرای این قاعده حقوق و تکالیف بیمه گذار به قائم مقام انتقال می یابد. در عین حال اعمال این قاعده تکالیفی را به بیمه گذار تحمیل می نماید. از طرفی قواعد حاکم بر قاعده جانشینی قواعد آمره نیستند بنابراین شرط خلاف قاعده جانشینی، قابلیت پذیرش دارد.
بیمه اجباری مسئولیت مدنی صاحبان کشتی در آلودگی های نفتی با تأکید بر کنوانسیون مسئولیت مدنی 1969 با اصلاحات بعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق انسان در داشتن محیط زیست سالم از شاخص ترین حقوق، در اسناد متعدد جهانی حقوق بشری است. یکی از عوامل تهدیدکننده فراگیر این حق، آلودگی های نفتی ناشی از محموله نفتی کشتی ها و نفت سوخت شناورهای دریایی است. در کنوانسیون های مربوط به آلودگی نفتی، مالکان آنها (در معنای عام) مسئول جبران خسارت مزبور شده اند، اما در غالب موارد قربانی خسارت، حتی اگر محکوم له واقع شود با اعسار مسئول حادثه مواجه خواهد شد. بر این اساس کنوانسیون مسئولیت مدنی و کنوانسیون بانکر از نظام بیمه اجباری برای تضمین خسارت زیان دیده بهره جسته است. در این نظام مالکان کشتی مکلف به اخذ بیمه نامه یا تضمین مالی دیگر از بیمه گرهای معتبر بین المللی تا سقف مقرر هستند که همه خطرات و اعمال مالکان کشتی، مباشران و کارگزاران آنها را تحت پوشش قرار می دهد. لیکن خسارت ناشی از قوای قاهره، تقصیر عمدی ثالث، خطای تام منقطع رابطه علیت زیان دیده و خسارت عدم النفع از شمول بیمه خارج هستند. شرط دیگر تضمین بیمه ای ورود خسارت در محدوده سرزمینی و منطقه انحصاری اقتصادی دولت متعاهد، ظرفیت کشتی از بیش از هزار تن در آلودگی نفت سوخت و بیش از دو هزار تن در آلودگی محموله نفتی است. به علاوه دولت متعاهد متضرر که در محدوده سرزمینی وی آلودگی رخ داده و هر شخص حقیقی و حقوقی که متحمل خسارت مادی، بدنی و مالی شده، در برابر بیمه گذار و بیمه گر، شخص ثالث محسوب می شوند. در این کنوانسیون ها مکانیسمی برای مطالبه و جبران زیان آلودگی نفتی در دریاهای آزاد از بیمه گر وجود ندارد و مضافاً در محدود دریایی سرزمینی نیز آلودگی نفتی شناورهای با ظرفیت پایین تر را پوشش نمی دهد. لذا پوشش همه جانبه خسارت آلودگی نفتی نیازمند اصلاح کنوانسیون و وضع بیمه اجباری کامل تر است. بیمه اجباری مسئولیت آلودگی نفتی، ابعاد حقوقی متعددی دارد که پرداختن به همه آنها در این مقال نمی گنجد. در این مقاله کوشش می شود به تبیین و ابعاد حقوقی شرایط تضمین بیمه، خطرات تحت پوشش، سقف تعهدات بیمه گر، استثنائات بیمه و خسارات قابل جبران پرداخته شود