هدف: شناخت ابعاد بازارگرایی راهبردی در صنایعی که شدت رقابت در آن ها زیاد بوده و مشتریان دارای نیازها و خواسته های متفاوت و متنوع هستند اهمیت بسیار زیادی دارد. کسب اطلاعات و دانش بازار و پاسخگویی براساس آن، فلسفه وجودی بازارگرایی است. هدف اصلی این پژوهش، مفهوم پردازی بازارگرایی راهبردی و رابطه آن با عملکرد در صنعت بیمه ایران است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران 16681 نمایندگی دولتی و خصوصی بیمه در استان های تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی و خوزستان تشکیل می دهند که از میان آن ها با استفاده از فرمول نمونه گیری در جامعه محدود و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه ای به حجم 300 نمایندگی انتخاب گردیده است. داده های حاصل از پرسشنامه ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS18 به منظور آزمون فرضیه های پژوهش تحلیل گردید. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بازارگرایی راهبردی بر عملکرد مالی و غیرمالی صنعت بیمه ایران تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ نقش واسطه عملکرد غیرمالی در رابطه بازارگرایی با عملکرد مالی نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به مشتریان و رقبا و سپس طراحی یک راهبرد بازارگرا متناسب با فرصت ها و تهدیدهای محیطی در جهت پاسخگویی به آن ها و فراهم نمودن زیرساخت های فرایندی، سیستمی و رفتاری جهت پیاده سازی این راهبرد به طور مستقیم، شاخص های مالی و غیر مالی در صنعت بیمه ایران را بهبود می دهد. طبقه بندی موضوعیJEL: M31، G22، L25