ارزیابی اقتصادی طرح های بزرگ که از پیچیدگی تکنولوژیکی نیز برخوردار هستند، دشواری های زیادی را به همراه دارد. از آنجایی که ارزیابی اقتصادی، اطلاعات فنی و اقتصادی زیادی را طلب مینماید و بخش عمده ای از این متغیرها نیز جنبه تصادفی داشته و یا تعیین مقدار آنها عناصر احتمال را به همراه دارند، لذا کار ارزیابی اقتصادی را با دشواری مواجه می نماید. به همین دلیل سعی شده که در این مطالعه از یک شاهد تجربی برای این مهم استفاده شود. بهره گیری از شواهد عینی بیشتر به دلیل استفاده از آمار و ارقام واقعی می باشد، در طرح های اوره و آمونیم ریسک های بسیار زیادی وجود دارد، از جمله ریسک قیمت فروش محصول اوره و آمونیم در بازار که با مطالعه سری زمانی ده ساله و بر اساس شبیه سازی مونت کارلو در چالش با قیمت گاز خوراک بررسی شده است. برآورد هزینه های سرمایه ای و هزینه های عملیاتی دارای نااطمینانی بالاست، لذا تغییر نااطمینانی از 5 درصد به 10درصد می تواند اقتصادی بودن طرح را با خطر مواجه سازد. فروض مختلف همچون نرخ دلار، یورو و نرخ سایر ارزها در آینده، مدل قیمت گذاری گاز طبیعی، پیش بینی درآمدهای طرح، مباحث مربوط به بازاریابی محصولات، مدیریت طرح پس از ساخت و در دوران بهره برداری، از جمله مواردی هستند که تأثیر زیادی در ارزیابی اقتصادی طرح دارند. در این مقاله با توجه به فروض مشخص و متغیر اصلی قیمت محصولات در بازار، نرخ بازگشت داخلی سرمایه و ارزش خالص حال مطالعه می شود و در انتها به بررسی تحلیل حساسیت طرح پرداخته خواهد شد.
ژئوپولیتیک گاز، فصل نوینی از روابط بین الملل را گشوده که در آن کانون های تولید، مصرف و مسیر انتقال انرژی و قدرت های فرامنطقه ای اثر گذار نیز لحاظ می شود. ایران در مقام دومین دارنده ذخایر گازی جهان، در صورت تدوین یک دستور کار مبتنی بر ژئوپولیتیک می تواند در حوزه انرژی اثر بسزایی در مناسبات استراتژیک جهانی گذارده و ارزش برقراری مناسبات راهبردی پیدا کند. در این میان قدرت هژمون، همه تلاش خود را برای مدیریت امور منطقه خلیج فارس به کار بسته و هر کدام از واحدهای سیاسی منطقه ای که موضع تقابلی با قدرت هژمون داشته باشند، زیر فشار قرار خواهند گرفت. شواهد کنونی نیز نشانگر آنند که ایران صرفاً در محیط بین المللی غیررقابتی برای قدرت های غیرهژمون ارزشمند است. نیاز فزآینده هند در مقام قدرتی غیرهژمون به انرژی گاز، فرصتی استراتژیک در اختیار ایران قرار داده؛ اما مؤلفه های متعدد (منطقه ای و فرامنطقه ای) انتقال گاز ایران را به این کشور به چالش کشانده است. نویسنده بر این باور است که ایران در صورت تدوین دستور کاری مبتنی بر موقعیت ژئوپولیتیک می تواند منافع ملی خویش را در بهره گیری از فرصت های موجود تأمین نماید.