فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امری بودند. آنها چه میزان در بازاندیشی این باورها موفق شدند؟ روشن فکران برای بازاندیشی در باورهای به میراث رسیده از عالم قدیم، با موانع عملی مواجه بودند. از این رو آنها به جای پرداختن به بنیان های اجتماع سیاسی و دولت، استعمال درست اختیار سیاسی را - همانند متفکران عالم قدیم - موضوع اصلی نظریه پردازی خود قرار دادند. ولی بازاندیشی درباره ترتیبات سیاسی و نحوه کاربست اختیار سیاسی توسط حکومت، بدون دریافتی از ماهیت اجتماع سیاسی ممکن نبود. از این رو روشن فکران با پذیرش نظریه ای ضمنی درباره اجتماع سیاسی و با بهره گیری از دو شاخص «خیر عمومی» و «حقوق عامه»، به بازاندیشی در نظریه سلطنت و رابطه شریعت و نظم سیاسی پرداخته، نظریه جدیدی درباره حکومت عرضه کردند. اما نتیجه این رویکرد، خلق تنش تدریجی میان باورهای قدیم و جدید از نظم سیاسی و پدیدار شدن نظریه های سیاسی نوسازی شده فقهی بود. این نظریات با وجود تلاش برای مقاومت در برابر تصورات جدید از نظم سیاسی، برای اولین بار ناچار شدند که ماهیت اجتماع سیاسی و نه خصوصیات حکمران مطلوب را موضوع دقت نظر خود قرار دهند. در نتیجه، پدیدار شدن تفکر روشن فکری توانست پرسش از ماهیت دولت و اجتماع سیاسی را در کانون نظریه پردازی سیاسی متفکران ایرانی قرار دهد و راه را برای گذار تدریجی از «الگوی حکومت محور» به «الگوی دولت محور» نظریه پردازی سیاسی بگشاید.
واکاوی رفتار سیاسی جبهه ملی چهارم در تحولات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (از آبان تا بهمن 1357)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران احزاب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
در تاریخ مبارزات مردم ایران، که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید احزاب و گروه های متعدد، دخالت داشته اند، اما نقش آفرینی آنان در بطن حوادث منتهی به پیروزی انقلاب یکسان نبوده است. بلکه هر یک، استراتژی مبارزاتی خاصی را دنبال کرده اند. در این راستا جبهة ملی جریانی بود که به شیوه مبارزة پارلمانی علیه رژیم گرایش داشت، اما در چند ماهه منتهی به پیروزی انقلاب به تغییر رفتار در روند مبارزاتی خویش روی آورد. با توجه به این امر، این مقاله درصدد است تا ضمن ارزیابی عملکرد جبهه ملی در اوج تحولات انقلابی به این پرسش پاسخ دهد؛که چرا جبهة ملی به رغم روند مبارزاتی خویش به همراهی با انقلابیون مذهبی به رهبری امام خمینی پرداخت؟ نگارندگان بر این باوراند که جبهه ملی از یک سو، با آگاهی از ناکارآمدی رویکرد مبارزاتی خویش در فضای تازه و ازسوی دیگر، با توجه به سازش ناپذیری رهبری نهضت در مخالفت با حکومت پهلوی و براندازی آن، به همگامی با انقلابیون مذهبی پرداخت اما در این مسیر تنها به نقشی حاشیه ای اکتفا کرد و نتوانست نقش قابل توجهی ایفا کند.
گفتمان رعیت و راعی در نظام اندرزنامه ای دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلف پژوهش حاضر درصدد است اصطلاح «رعیت» را از ظهور تا رواج آن در تاریخ ایران میانه بررسی و تبیین نماید. این مفهوم، که مطابق احادیث پیامبر، در آغاز به منظور مسئولیت پذیری به کار رفته، در دوره های بعدی به «اطاعت» و «تبعیت» صرف و سپس به «ملکیت مطلق» تغییر معنا و ماهیت داده است. مدعای تحقیق آن است که نظام اندرزنامه ای دوره اسلامی، به خصوص دوره سلجوقی، تأثیر به سزایی در تطور و چرخش مسیر حقوق و مسئولیت ها و جایگاه رعیت و راعی داشته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اندرزنامه نویسان این دوره در تغییر مفهوم رعیت از مسلمانِ مسئولِ متعهد، که مد نظر حدیث پیامبر اسلام بوده است، به تابعِ صرف حکومت ها و ایجاد نظام شبانی تأثیر داشته اند. این مفهوم به رابطه «ملکیت» و «تبعیت» تأویل و به تدریج در دوره های متأخرتر با تأثیر عوامل دیگر کاملاً به واژه ای دگرگون شده با مفهوم «مالکیت صرف» و «تابعیت محض» تبدیل شده است.
روایت پردازیِ هویت سیاسی اجتماعی ایران در منابع تاریخ نگاری دورة قاجار (1210-1250 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور تحلیل تاریخی نگارندة مقاله این است که هویت سیاسی اجتماعی ایران در نیمة اول قرن نوزدهم چه ابعادی داشته و چگونه منابع تاریخ نگاری در بازنمایی معانی و مفاهیم آن به ایفای نقش اجتماعی پرداخته اند. دستاورد بحث حاضر نشان می دهد که برخی معانی و مفاهیم هویتی در منابع تاریخ نگاری، متأثر از وضعیت عصر تأسیس، درصدد جست وجو و کشف خاستگاه ایرانی در جغرافیای سرزمینی ایران برای قاجاریان، انتساب آنان به حکومت های مختلف پیشینی، کاربست القاب شاهان ایران باستان برای حکام جدید و مواجهة نظامی فکری ایران با دنیای بیرونی منجر به انتقال معانی جدید و مفاهیم هویت بخش از جمله ملت، دولت، کشور ایران، ایران زمین، وطن، ایران مدار و فرمانروای ایران شد که نوعی تأکید مورخان بر دالِ مرکزی مفهوم «ایرانِ سیاسی» در روایت پردازی از تاریخ به عنوان عاملِ هویت ساز بوده اند. این مسئله در آثار تاریخ نگارانة عصر تأسیس یعنی رستم التواریخ، ملوک الکلام، شمایل خاقان، تاریخ جهان آرای مروزی و تاریخ محمدی به منزلة گفتمان مسلط هویتی منعکس شده است. روایت هم زمان و متناقضِ «غیریت سازی مرجعیت سازی» از مفهوم فرنگ توسط دنبلی و خاوری صورت گرفته، مفهوم شاهنشاه اسلام و اندیشة شاه نایب امام زمان و برگزیدة فقها از سوی خاوری شیرازی و پردازش تاریخ به زبان گروه های عوام در روایت رستم الحکماء در چهارچوب گفتمان هویت اجتماعی مطرح شده است.
تجددگرایی در ایران معاصر؛ مطالعه موردی: اندیشه میرزا ملکم خان ناظم الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین رویارویی اندیشه گران ایرانی با تمدن غرب تقریباً در دوره قاجار اتفاق افتاد. احساس عقب ماندگی و ضعف فکری این اندیشه گران در برابر غرب، اولین رگه های شکل گیری تجددگرایی در ایران را ایجاد کرد. میرزا ملکم خان از مهم ترین نمایندگان تجددطلبی در ایران اسلامی است. ملکم خان اندیشه گری است که شالوده اندیشه و عمل معاصر را در کنار نخستین منورالفکران ایران بنیان نهاده است. برخی از نویسندگان و مورخان معاصر معتقدند که ملکم خان از لفافه اسلام و مسلمانی برای بیان تفکرات سکولاریستی و پیش برد منافع شخصی خود بهره برده است. سؤال اصلی در این مقاله این است که چه شاخصه هایی در تفکرات جریان تجددگرا (ملکم خان به عنوان پیش گام این جریان) وجود دارد که باعث شده است این تفکر در جامعه ایرانی پذیرفته نشود؟ در ادامه، این فرضیه اثبات خواهد شد که در حقیقت تاریخ روشن فکری در ایران ذیل تمدن غرب تعریف می گردد و دیگر این که اگر پروتستانتیزم در غرب پدیده ای طبیعی و تاریخی در مقطعی خاص از تاریخ غرب است، پروتستانتیزم در ایران نه از روی طبیعت تفکر و روند تاریخ فکری خود، بلکه در برخورد و مواجهه با تمدن غرب آغاز شده و به طور طبیعی با مقاومت هایی از سوی روحانیت و مردم مواجه شده است.
گفتمان جنسیت از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
کیفیت و کمّیت مشارکت زنان در رویدادهای سرنوشت ساز تاریخی، از جمله انقلاب ها یکسان نبوده و بنا بر شرایط و موقعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اشکال گوناگونی به خود گرفته است؛ ولی به نوبه خود مقوله جنسیت را به کانون تصمیم گیری ها و منازعات سیاسی وارد کرده است.
انقلاب اسلامی که مهم ترین رخداد مؤثر بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه فقط پس از گذشت 15 سال از اعطای حق رأی به زنان در قالب برنامه اصلاحی انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی که به شدت ناخرسندی و اعتراض علما را به بازتعریف نقش های زنانه توسط حکومت برانگیخته بود، مشارکت گسترده زنان آن هم با سیمایی متفاوت از الگوهای پذیرفته شده زن سنتی یا مدرن در مبارزات انقلابی تا آنجا توجه ناظران خارجی را برانگیخت که آن را انقلاب چادرها نامیدند.
با وجود این، چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصه های مغفول مانده در میان علایق نظری و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی به شمار می رود؛ ازاین رو، این مقاله برآن است تا با تمرکز بر متون رسمی تولیدشده توسط الیت سیاسی و مطبوعاتی ایران در گستره زمانی سال های 1342 تا 1357 و با استفاده از روش تحلیل گفتمان نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساخته گفتمانی چگونه در دو دهه پیش از انقلاب اسلامی در پرتو ظرفیت نظام زبانی و مناسبات قدرت و مقاومت مندرج در آن درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کننده هویت های زنانه/ مردانه را درنوردید. بدین منظور بستری تاریخی را به تصویر خواهد کشید که درون آن مدلول زنانه/ مردانه به تدریج از جایگاه چندین هزارساله خود بیرون آمده و در پیوند با دال های کانونی گفتارهای رقیب حاضر در متن منازعه سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت، روحانیت سنتی و نواندیشی دینی و انقلابی، معنا و ساختاری تازه یافته است.
از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی (نقش انقلاب سفید در پیدایش انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر جایگاه امام خمینی (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
بررسی فرایند انقلاب اسلامی در بروجن
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، برخلاف سایر انقلاب ها با مشارکت اکثر قریب قریب به اتفاقبه اتفاق همهه اقشار جامعه به به وقوع پیوست. در این انقلاب، مردم همه ی مناطق و شهرهای کشور سهیم بودند. یکی از ابعادی که می تواند به روشن ترروشنتر شدن مباحث و تحلیل هایتحلیل های انقلاب کمک کند، بررسی تحولاتی است که در شهرها و روستاها به به وقوع پیوسته است.
پژوهش حاضر برآن است تا نحوه ی نحوه گسترش باورها و اعتقادت اسلامی و انقلابی در شهر بروجن و حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را در این شهر کوچک مورد توجه قرار دهد. در این رابطه خصوص پس از توصیف تحولات اداری و اجتماعی شهر در دو دهه 40دهه40 و 50و50 ش ، با استفاده از روش کتابخانه ای (کتابخانه ای(اسناد، کتاب، روزنامه) ) و مصاحبه هایمصاحبه های متعدد، سیر حوادث و رخدادهای انقلاب در سال 1357 و نقش اقشار مختلف گوناگون در تحولات انقلابی در این شهر مورد بررسی قرارگرفته شده است.
براساس یافته های این پژوهش، بافت مذهبی شهر و مسافرت تعدادی از روحانیون متعهد از قم و دیگر نقاط به این منطقه و سخنرانی های روشنگرانهه آنان، باعث موجب آشنایی مردم بروجن با جریان کلی انقلاب شد. در داخل شهر فعالیت هایفعالیتهای فرهنگی نهادهای مردمی، مانند «""کانون جوانان اسلامی»"" در آموزش و تربیت نیروهای آگاه و ایجاد فضای انقلابی در بروجن مؤثر بودند. در ابراز مخالفت هامخالفتها و اعتراضات مردم شهر بروجن در سال 1357،سال57 نقش فرهنگیان (فرهنگیان(معلمان و دانش آموزدانش آموزان) قابل جالب توجه است. مردم این شهر علاوه افزون بر نارضایتی منطقه ای، تحت تأثیر جریان و حوادث دیگر شهر ها (مانند اصفهان) به سیل عظیم انقلاب پیوستند.
بازنماییِ «دیگری» در قالب کارگزاران اجتماعی در روزنامه های قانون و کاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان رویکردی ساختاری است که امکان پیوند متن به جنبه های جامعه شناختی را فراهم می کند. متون سیاسی اجتماعی محصول بافتار پیچیده و درهم تنیدة قدرت و ایدئولوژی است. واکاوی معانی آن ها پیوندهای پنهان ایدئولوژی سلطه را آشکار می کند. تحلیل گفتمان انتقادی از جمله رویکردهای نوین در تجزیه و تحلیل گفتمان به شمار می رود. بسیاری از تحلیل گران گفتمان انتقادی به مؤلفه های زبان شناختی توجه دارند، اما «ون لیوون» معتقد است که مؤلفه های جامعه شناختی معنایی شناختی عمیق تر از متن ارائه می دهند. در این مقاله کوشش شد با به کار بستن الگوی ون لیوون، به واکاوی معنای عنصرِ «غیر دیگری» در دو روزنامة عهد مشروطیت، قانون و کاوه، پرداخته شود. به ویژه تلاش شد بازآفرینش مقولة دیگری در قالب کارگزاران اجتماعی صورت پذیرد، افرادی که در هیئت انسان های کوشش گر تلاش می کنند اوضاع جامعه را بهبود بخشند. پژوهش، با بهره گیری از انواع پوشیده و صریح ارجاع به کارگزاران در قالب فعال منفعل سازی، مشخص سازی تشخص زدایی، نام دهی، طبقه بندی کردن، انتزاعی سازی و تعیین ماهیت انجام گرفت.
ویژگی های دولت پهلوی دوم و آسیب پذیری آن در مقابل بسیج انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، آسیب پذیری های دولت پهلوی دوم و نقش آن در بسیج انقلابی بررسی شده است. سؤال اصلی مقاله این است که ویژگی ها و آسیب پذیری های دولت پهلوی دوم که موجب بسیج انقلابی شد، چه بودند. برای پاسخ به این سؤال، از روش تحلیل اسنادی که از انواع روش های کیفی است، استفاده شده. با این روش، اسناد و مدارک موجود شامل کتاب ها، مقالات و پایان نامه ها بررسی شده است. این پژوهش با استفاده از ترکیبی از نظریات دولت محوری که شامل نظریه های استقلال دولت، رویکرد توان دولت، دیدگاه فرصت شناسی سیاسی و نگرش ساختمان گرایی دولت است، مدلی جهت تبیین وضعیت دولت رژیم پهلوی و آسیب پذیری آن، و رابطه آن با بسیج انقلابی عرضه کرده و با استفاده از آن، به تحلیل آسیب پذیری های دولت پهلوی و رابطة آن با بسیج انقلابی پرداخته است. از نتایج تحقیق آن است که مهم ترین موارد آسیب پذیری دولت پهلوی، شامل استقلال دولت رانتی پهلوی از طبقات اجتماعی (جامعه مدنی)، ضعف توانایی دولت در سیاست گذاری ها، ضعف دیوان سالاری نهادهای دولتی، انحصارطلبی دولت و آسیب پذیری های حاصل از نوسازی و اصلاحات دولت در ترکیب با هم، به بسیج انقلابی منجر شده است.
نقش و رویکرد آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی در مواجهه با نهضت مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت مشروطیت ایران نقطه عطف و عصر نوینی در فرایند کلی اندیشه سیاسی شیعه به شمار می آید. این برهه تاریخی آغازگر نخستین رویارویی عمیق بین اسلام و غرب در ایران جدید است. در این دوره، طرح مفاهیم و پرسش های تازه در پهنه ایستار های پیشین و سنتی علمای شیعه، اندیشه و ادبیات سیاسی شیعه را وارد مرحله ای از بازشناسی، بازپروری، و پاسخ گویی به شرایط و دگرگونی های نو نمود. از همین رهگذر، این واقعه به نوبه خود و به عنوان یک تجربه تاریخی، نقش مهمی را در روند تحولات و مواضع علما در انقلاب اسلامی ایفا نموده است. بنابراین، در این مقاله کوشش شده تا با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی، به این پرسش مهم و اساسی پاسخ داده شود که مهم ترین علت عدم مداخله و حتی مخالفت آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی با نهضت مشروطه چه بوده است؟ با توجه به اسناد و مدارک موجود به نظر می رسد که مهم ترین علت اتخاذ موضع منفعل و مخالفت ایشان با مشروطه ریشه در نوع نگاه و درک ایشان به واسطه شبکه اطلاع یابی خود درباره شرایط ایران و احساس انحراف و عدم انطباق و حتی ضدیت مسیر و اهداف نهضت مشروطه با موازین شرع مقدس اسلام داشته است.
نقش نخبگان سیاسی در رشد و توسعه متوازن جوامع معاصر آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش و تأثیرات نخبگان در سه کشور ایران، ژاپن، و ترکیه بررسی شده است که در مجموع نقش نیروی انسانی و اندیشه نخبگان سیاسی و علمی در به کارگیری ظرفیت های داخلی و بین المللی به عنوان الگو و مدلی برتر نسبت به سایر عوامل می تواند درجه اهمیت آنان بر جنبه های مختلف توسعه را نشان دهد. رویکرد رهبران و نخبگان این کشورها در فراهم نمودن زمینه های رشد سیاسی، آموزشی، و اقتصادی بر اساس عوامل مرتبط با امر توسعه متوازن تجزیه و تحلیل شده است و همچنین، به ضعف و کاستی برخی از کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران در جهت عدم حرکت متوازن به سوی توسعه فراگیر و پلورالیسم، خصوصاً در دوران پهلوی ها، از منظر تاریخی، سیاسی، و اجتماعی اشاره شده است. همچنین بر تفاوت بین رشد و توسعه از نظر تمرکز رشد بر کمیت از یک سو و توسعه از سوی دیگر تأکید شده است. روش توصیفی و تحلیلی و نیز الگوی تطبیقی با استفادة حداکثر از ظرفیت ها و مقتضیات برای شناخت هرچه بهتر پارامترهای تأثیرگذار در موضوع و اهداف تحقیق و پژوهش روش این پژوهش بوده است. نتایج نشان می دهد که نخبگان سیاسی تأثیرات مثبت و بعضاً منفی در روند رشد و توسعه متوازن جوامع مورد تحقیق داشته اند.
شیوه های عضوگیری نهضت آزادی (1357-1342)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این تحقیق چگونگی و شیوه های عضوگیری نهضت آزادی است. روش این پژوهش تاریخی است که از انواع روش های تحقیق کیفی است و ابزار اصلی مورد استفاده، بهره گیری از مصاحبه های عمیق است. همچنین به عنوان مکمل از روش تحلیل اسنادی نیز استفاده شده است. برای این تحقیق از قبل نظریه ای درنظر گرفته نشد و تلاش شد که ابتدا براساس مطالعه اسنادِ گروه ها و سازمان های انقلابی، مدلی تهیه شود و سپس براساس یافته های تجربی به دست آمده از مصاحبه های عملی، مدل اولیه براساس استقراء، کامل شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سران این گروه، از طبقه متوسط جدید محسوب می شدند، لکن غالب عضوگیری ها از دانشجویانِ طبقات متوسط و متوسط به پایین بوده و در سطح غیردانشجویی توانستند بازاریانِ روشنفکر را جذب کنند. در جذب کارگران، ناموفق بودند و توفیق چندانی در عضوگیری از زنان نداشتند. در عضوگیری ها، تأثیر بالای کاریزمایِ رهبران و منتسبان به گروه، به وضوح مشاهده می شود. بستر های عمده عضوگیری، انجمن های اسلامی و مسجد هدایت بود.
آسیب شناسی دولت در ایران در دوره پهلوی: فساد سیاسی به روایت اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره فساد سیاسی در ایران دوره پهلوی (به ویژه فساد سیاسی خاندان پهلوی) بسیار نوشته اند ولی بیشتر این نوشته ها نه تنها بر مفهوم بندی موجه مشخصی از فساد سیاسی و داده های معتبر استوار نیستند، بلکه نوعی جانبداری آشکار و برجسته را هم در بر می گیرند که اعتبار آنها را مخدوش می کند. نوشتار حاضر در واقع روایتی از فساد سیاسی در ایران مابین سال های 1300 تا 1357 است که با تعریف و مفهوم بندی مشخصی از فساد سیاسی، معتبرترین داده های موجود درباره این پدیده را بازشناسی می کند. به بیان دیگر، این نوشتار نتیجه تحلیل داده های موجود در نزدیک به 900 گزارش و مکاتبه متعلق به عالی ترین سطوح سیاسی ـ اداری دولت در مقطع مورد نظر است. تحلیل اطلاعات موجود در این اسناد ارزشمند نشان می دهد در مقاطع مختلف این دورة تقریباً پنجاه ساله، رایج ترین انواع فساد سیاسی چه انواعی بوده و کارگزاران دولتی متعلق به رده های مختلف سلسله مراتب سیاسی ـ اداری چه سهمی در سوءاستفاده از قدرت سیاسی داشته اند.
دولت قانون، سیاست های تقنینی و شرایط اجتماعی؛ بررسی جامعه شناختی سیاست های تقنینی دولت پس از انقلاب اسلامی با اتکا به تحلیل قانون مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت قانون نوعی از دولت در جامعه شناسی سیاسی است که به طورخاص با نظریه ماکس وبر آغاز شد و دارای سه بعد اساسی است. این سه بعد عبارتند از: سیاست های تقنینی، سیاست های بوروکراتیک و سیاست های قضایی. این مقاله در صدد آن است که سیاست های تقنینی دولت در ایران پس از انقلاب اسلامی را بررسی کند تا از این راه وضعیت دولت قانون را توضیح دهد. سیاست های تقنینی مجموعه ای از اصول، الزام ها و خط مشی های اجتماعی، سیاسی و شناختی هستند که به طور ساختاری یا ارادی، بی واسطه یا باواسطه، امر قانون گذاری را تنظیم کرده و دگرگون می سازند. نحوه تأثیرگذاری این شرایط و عوامل بر سیاست های تقنینی در دوره های مختلف اجتماعی و تاریخی متفاوت است. از زاویه ای دیگر مسئله دیالکتیک قدرت و قانون، مسئله سیاسی مهمی در جامعه امروزی است. یعنی بوروکرات ها و نخبگان سیاسی از یک سو با تارها و خطوط قانونی و ساختاری مواجه هستند و از سوی دیگر اراده، میل و تشخیص شان، آنان را به فراتر یا فروتر رفتن از این تارها و خطوط ملزم کننده وا می دارد. درنتیجه پیوسته شرایط متضادی میان قدرت و قانون به وجود می آید. در سطح تجربی و تاریخی، به بررسی تقنین قوانین مطبوعاتی پس از انقلاب اسلامی پرداخته ایم. مطبوعات پس از انقلاب اسلامی 19 بار در مراجع تقنینی ایران، به موضوع قانون گذاری تبدیل شده است. این تغییرات تقنینی قانون مطبوعات به مثابه نمایه ها و نشانه هایی هستند که نوع جهت گیری و پیامدهای سیاست های تقنینی را نشان می دهند و حالات گوناگون دولت قانون را بازنمایی می کنند.
رویکرد ساختاری ـ نهادی به بن بست مجالس مشروطه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به شرایط ساختاری ـ نهادی مجلس که مهم ترین نهاد برآمده از انقلاب مشروطه در ایران است می پردازد. بر مبنای رویکرد نهادگرایی تاریخی، چگونگی و چرایی روند تحول مجالس دوره مشروطه (مجلس اول تا مجلس چهارم) و تعامل شرایط ساختاری جامعه ایران و ویژگی های نهادی مجلس در مسیر منتهی به بن بست مجالس مشروطه را بررسی می کند. سؤال اصلی این است که چه شرایطی به ناکارآمد شدن و بن بست در مجالس مشروطه انجامیده است. اصلی ترین فرضیه تحقیق آن است که شرایط نهادی ایجادشده در ایران عصر قاجار به ناکارآمدی مجالس مشروطه کمک کرده است. روش علّی ـ تاریخی براساس روایت علّی برای بررسی تاریخی و آزمون فرضیات به کار گرفته شده است. براساس نتایج به دست آمده، برآیندی از شرایط ساختاری ـ نهادی جامعه ایران اواخر دوره قاجار، فرایندهای وابسته به مسیر و بازتولید آنها در مجالس مشروطه، روند تحول مجلس را در طول تاریخ مشروطیت رقم زد. در این روایت، پیامدهای منتج از گسترش نفوذ نظام جهانی، اقتصاد سرمایه داری، دولت مستبد و ضعیف قاجار در طول زمان، مولد ساختار طبقاتی نامتعادلی در ساختار جامعه ایران اواخر دوره قاجار شده است؛ و همین امر، بازخورد مثبت ناشی از عدم تعادل طبقاتی، روابط نامتقارن قدرت در ساختار سیاسی را بازتولید می کند. مجموع این شرایط در کنار فعالیت های حزبی ناکارآمد در طول عمر مجلس، به عدم تحول مجلس و متعاقب آن بازماندن مسیرهای تحول سیاسی در تاریخ ایران عصر مشروطیت انجامیده است.
مطالعه تطبیقی تأثیر نارضایتی انقلابی بر نظام سازی آینده انقلاب در ایران و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر تاریخی وجه مشترک انقلاب اسلامی ایران و انقلاب های اخیر در جهان اسلام، ریشه در بیداری اسلامی یکصد سال اخیر دارد اما در نوع نظام سازی دو گونه انقلاب مورد بحث ، تمایزهایی را می توان برشمرد که عوامل موثر بر آن از موضوعات مهم برای پژوهش است. مسأله مقاله حاضر،تبیین وجوه تمایز بسترسازهای شکل دهی به نارضایتی انقلابی در ایران و کشور های اسلامی منطقه و تأثیر آن در نظام سازی آینده انقلابی این کشور ها است. سئوال مقاله این است که چه وجوهی از تمایز در شکل گیری نارضایتی انقلابی در ایران و دیگر انقلاب های اخیر در جهان اسلام را می توان احصاء نمود و این عوامل چه تأثیری بر ماهیت ساختار سیاسی- اجتماعی نظام های برآمده از آن داشته وخواهد داشت. نگارندگان تلاش می کنند، فرضیه پژوهش را با در نظر گرفتن متغیر استقلال و تأکید بر فرهنگ محوری انقلاب اسلامی ایران از یک سو و با محور قرار دادن مسأله تلاش برای ارائه الگوی پیشرفت اسلامی – ایرانی در تقابل با شبه ترقی غربی در ایران معاصر، به تبین تمایزهای مذکور می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگر چه هر دو تحول مورد بحث برگرفته از مبانی بیداری اسلامی است اما علاوه بر تفاوت در اندیشه های سیاسی اسلامی در شکل گیری نوع نظام سیاسی در این کشور ها با انقلاب اسلامی ایران،برخی تفاوت های ظریف جامعه شناختی در بسترهای شکل دهنده نارضایتی منجر به حرکت انقلابی، در نظام سازی و شکل گیری ساختار سیاسی پس از انقلاب نمود پیدا کرده است. این موضوع انقلاب اسلامی ایران را از تمامی انقلاب های جهان که شامل انقلاب های کلاسیک و انقلاب های جدید است جدا می نماید.
نظریه آشوب؛ مدلی برای تحلیل پیچیدگی فضای سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سیاسی ایران همواره فضایی پیچیده بوده و این پیچیدگی در دو دهه اخیر بیش از گذشته، ذهن تحلیلگران مسائل ایران را به خود مشغول کرده است. ویژگی غالب فضای سیاسی ایران در دو دهه اخیر «واکنش های سریع بازیگران»، «تقاضاهای مصرانه مردم»، «ائتلاف های گذرا و ناپایدار»، «ازهم گسستگی و انشعاب مداوم و تصاعدی گروه های سیاسی» و «عوض شدن خط مشی ها» است. این خصلت ها باعث شده رویدادهای سیاسی ایران به شکلی آشوبناک در امتداد خطوط ستیز و همکاری پیش روند. بسیاری همواره این پرسش را مطرح کرده اند که دلیل پیچیدگی فضای سیاسی ایران، به ویژه در فاصله 1376 تا کنون و نبود کارایی رهیافت ها و رویکردهای مرسوم برای تحلیل درازمدت شرایط و پویش های میدان سیاسی و قدرت ایران چیست؟ در این مقاله با تکیه بر نظریه آشوب، پیچیدگی فضای سیاسی ایران در دو دهه اخیر واکاوی و به این پرسش پاسخ داده می شود. با بهره گیری از مفاهیم اساسی نظریه آشوب، این فرض به آزمون گذاشته می شود که پیچیدگی کنونی و غیرقابل پیش بینی بودن فضای سیاسی ایران ناشی از «اثر پروانه ای عوامل کوتاه مدت بر سیاست های کلان»، «تعدد نقش ها» و «پیچیدگی، پویایی و افزایش مهارت های تحلیلی بازیگران» مختلفی است که در حوزه های سیاسی و اجتماعی ایران فعالند و اهداف و فعالیت هایشان در هم گره خورده است. در این مقاله از روش «منظومه معنایی» بهره گرفته می شود و با در هم تنیدن مفهوم «اثر پروانه ای» با نظریه «آشوب» جیمز روزنا و صورت بندی منظومه ای معنایی، سعی در آزمون فرض مقاله می شود. در پایان مقاله با در نظر گرفتن تحولات جامعه ایرانی و نگاهی نظری ـ جامعه شناختی، پیشنهادهایی برای تصمیم گیری در فضایی پیچیده و آشوبناک سیاسی ارائه شده است.
وقوع انقلاب اسلامی و تحلیل برساخت گرایانه رفتار کشور ترکیه در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیه یکی از کشورهای اسلامی است که به انقلاب اسلامی در ایران توجه خاصی ـ خواه مقابله و یا همراهی ـ داشته است. این کشور از زمان ظهور انقلاب اسلامی تاکنون مواضع مختلفی را اتخاذ کرده که نوع تعاملاتش را با کشور ایران مشخص کرده است. هدف نگارنده این است که به بررسی دوره ای رفتار ترکیه در قبال ایران، تحت تأثیر انقلاب اسلامی بپردازد. ازاین رو، سؤال اساسی این است که از منظر سازه انگاری از زمان وقوع انقلاب اسلامی، رفتار دولت ترکیه در قبال ایران ریشه در چه عواملی داشته است؟ فرضیه این پژوهش نیز بدین صورت است که از منظر سازه انگاری چنین به نظر می رسد که از زمان وقوع انقلاب اسلامی، رفتار دولت ترکیه در قبال ایران ریشه در ساختار معنایی نظام سیاسی ترکیه و ایران، نظم آنارشیک منطقه ای و جهانی و منافع ناشی از عوامل مذکور دارد.