فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۳٬۴۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرچشمه بسیاری از اصول و روش های فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفه های سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز می تواند از جمله این تأثیرپذیری ها باشد و می توان گفت که اندیشه های سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف، وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دو غزل سوررئالیستی از سنایی و مولانا بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو در مؤلفه های سوررئالیستی نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی هایی سوررئالیستی همچون ذهنیت مطلق، حذف دو عامل زمان و مکان، بیان امور شگفت انگیز، نگارش خودکار، مستی و سکر، تخیل و رؤیا، تجلی روحانی، اعتقاد به نامحرمی زبان، عشق و آزادی، در هر دو غزل وجود دارد. از جمله تفاوت های دو غزل، می توان به تفاوت در میزان نگارش خودکار، مستی و سکر بیشتر مولانا نسبت به سنایی و زبان تصویری تر و هیجان انگیزتر مولانا اشاره کرد؛ چنانکه شعله واری بیان سنایی در تصویر شمع و شعله واری بیان مولانا در خود آتش نمایان شده است.
آرش کمانگیر و ویشنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از آنچه ما به عنوان میراث مشترک ایران و هند می شناسیم، ریشه در فرهنگ هند و ایرانی دارد و مربوط به گذشته دور خاور زمین و زندگی مشترک اقوام هندی و ایرانی است. وجوه شباهت «آرش کمانگیر» در اساطیر ایرانی و «ویشنو» در اساطیر هندی، نمونه ای ریشه دار در این زمینه قلمداد می شود. در این جستار، بر اساس روش تطبیقی مکتب فرانسوی و با شیوه تحلیل محتوا، شخصیت آرش کمانگیر در سه دوره باستان، میانه و اسلامی، بررسی شده و وجوه مشترک آن با ویشنو در اساطیر هند نشان داده شده و این نتایج به دست آمده است: دو اسطوره آرش و ویشنو دارای خاستگاهی مشترک و به تبع آن، وجوه اشتراک دامنه دار و گسترده ای هستند و در طرح شخصیت اساطیری آن دو، مسئله نبرد خیر و شر از جایگاه خاصی برخوردار است. همچنین وجه جنگاوری ایزد باران، در پروردن اساطیری نظیر آرش و ویشنو، پیکرینه بودن دو اسطوره و ارتباط آن دو، با عناصر طبیعی و عوالم آسمانی، از دیگر نتایج به دست آمده در این پژوهش است.
بررسی تطبیقی بیداری زنان در شعر حافظ ابراهیم، هارون هاشم رشید، قیصر امین پور و یوسفعلی میرشکاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ ابراهیم، هارون هاشم رشید، قیصر امین پور و یوسفعلی میرشکاک از تراز شاعران ارزشمندِ ادبیّات فارسی و عربی به شمار می روند. هر چهار شاعر، گرایش قوی به ادبیّات ملّی داشته و مضامین و رموز مشترکی را در بین دو زبان خلق کرده اند که درخور توجّه است. حافظ ابراهیم در قصیدة «مظاهرة النّساء» به هوشیاری زنان مصری و تظاهرات آنان برضدّ استعمار، هارون هاشم رشید در شعر «الأمّ الخالدة» به نقش آفرینی زنان فلسطینی و همین طور قیصر امین پور و میرشکاک نیز به طور جداگانه در دیوان های خود حماسه سازی زنان ایرانی را در دفاع مقدّس ترسیم می کنند. در این آثار ادبی، بین روند حوادث و درون مایه، شباهت فراوانی دیده می شود تا آنجا که برخی از ابیات را می توان معادل برخی دیگر دانست. از آن روی که درک متن و محتوا به درک زیبایی های آن بستگی دارد؛ از زاویه سبک شناسی به تطبیق رفته ایم و از آنجایی که نکته مهمّ در سبک شناسی توجّه به بسامد است؛ آثار مورد پژوهش از زوایه زبانی، ادبی و فکری، مورد تحلیل تطبیقی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی تجلی عشق به میهن در اشعار فرخی یزدی و معروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
مولوی و بلیک دو همدل
بررسی تطبیقی فرهنگ قناعت در قرآن کریم و بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، به عنوان والاترین جلوه گاه فرهنگ اسلامی، حیات طیبه را ثمره ی قناعت معرفی می کند و حرکت در مسیر قناعت پیشگی را راه رسیدن به عزت نفس می داند. اشتمال حجم عمده ای از احادیث دینی بر موضوع قناعت و درک عمیق سعدی به عنوان شاعر اخلاق گرای ادب فارسی از این مهم، موجب شده که وی یک فصل از بوستان و یک باب از گلستان خود را به این موضوع اختصاص دهد. تحلیل کارکرد قناعت در این دو شاهکار سعدی، که به شدت متأثر از قرآن کریم و سیره ی عملی بزرگان دین است، نشان می دهد که دامنه ی فراگیری تبعات ارزشمند قناعت، به طور مستقیم بر سلامت نفس و سعادت انسان اثرگذار است. پژوهش حاضر اهمیت قناعت در قرآن کریم و بوستان و گلستان سعدی را در قالب مطالعات میان رشته ای مورد بحث قرار داده است. روش تحقیق، بنیادی- استنادی و مبتنی بر داده های دینی و تربیتی بوده و هدف نوشتار حاضر آن است که ضمنِ الهام گرفتن از کتاب وحی الهی در زمینه ی گسترش فرهنگ اسلامی، با تبیین برخی حکایت های عبرت آموز بوستان و گلستان، و تأکید بر ارزش های اخلاقی قناعت ورزی، تأثیر فرهنگ دینی بر دیدگاه سعدی را در زمینه ی اهمیت قناعت پیشگی مورد بحث قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سعدی در خلق این دو شاهکار به شدت متأثر از فرهنگ اسلامی بوده و با اثرپذیری مستقیم از آیات و روایات، به بزرگ داشت فضیلتِ قناعت در آثار خود پرداخته است.
رویکردی روایت- شناختی به لیلی و مجنون نظامی و رومئو و ژولیت شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی به مدد قریحه و تخیل شاعرانة خویش از داستانی محلی به نام لیلی و مجنون شاهکاری جاودانی در ادب فارسی خلق نمود که خیل وسیعی از شاعران را به تقلید و نظیره گویی از آن برانگیخت. ویلیام شکسپیر نیز با الهام از داستان رومئو و ژولیت که از دیرباز بخشی از ادبیات انگلیسی شمرده می شد، اثری زوال ناپذیر در عرصة ادبیات آفرید. در مقالة حاضر با معرفی رویکرد روایت شناسی به ویژة الگوی گریماس، بر آن هستیم تا با درنظرگرفتن مؤلفه های رویکرد یادشده، به مقایسه منظومة لیلی و مجنون اثر نظامی و رومئو و ژولیت اثر شکسپیر بپردازیم. در ابتدا، خلاصه ای از روایت این دو اثر را ارائه کرده ایم و سپس، شباهت های روایت شناختی آن ها را بررسی کرده ایم. افزون براین، در چارچوب کنش ها و کنشگرهای شناسایی شده در آن ها، به بررسی نگرش این آثار به جایگاه زن پرداخته ایم.
بازتاب عنصرِ مکان در ادبیات زندان مطالعه موردپژوهانه: (ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندان و ادبیّات وابسته به آن از دیرباز وجود داشته است. ادبیّات زندان، ناله جان های فرهیخته ای است که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی به زندان رفته و طعم حبس و اسارت را چشیده و با قدرت بیان، به ثبت لحظه های سخت و اندوه بار خویش پرداخته اند. این ادبیّات به دلیل طبیعت و ماهیّت خاصّ خود از جنبه های مختلف عناصر ادبی چون عنصر مکان، زمان و شخصیّت نیازمند بررسی دقیق است. از طرفی شناخت انواع مکان و راه و روش حضور آن در ادبیّات زندان و همچنین ارتباط و تأثیر آن بر این نوع ادبیّات نیز ملازم ممارست خاص است. نویسندگان در آثار هنری خود به مکان اهتمام ویژه ای داشته و آثار آنان با مکان روی دادن حوادث ارتباطی تنگاتنگ دارد. بزرگ علوی و صنع الله ابراهیم، دو نویسنده در حوزه ادبیّات زندان در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش تطبیقی حاضر در پی آن است که انگیزه های این دو نویسنده در روی آوردن به ادبیّات زندان، نحوه به کارگیری انواع مکان و نیز تأثیر این عنصر را بر ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم مورد بررسی قرار دهد. با وجود همانندی بسیار در رویکرد این دو نویسنده به ادبیّات زندان، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد و در خصوص به کارگیری انواع مکان، علوی بیشتر از مکان باز و اختیاری امّا ابراهیم از مکان بسته اجباری بهره جسته است. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی و توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکا است.
تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشه های آن دو در ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامه نویسی در نثر فارسی، نخستین بار با مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی در قرن ششم و به تقلید از اسلوب نگارش مقامه نویسی عربی، پدید آمد. این کتاب که در همان عصر مؤلّف با اقبال و توجّه فراوان روبه رو شد، از سوی مترسّلان و نثرنویسان بسیاری مستقیم و غیرمستقیم نیز مورد تقلید قرار گرفت. چنین به نظر می رسد که سعدی، نیز با تألیف «گلستان» که نثر آن از نظر نوع انشا و اسلوب نگارش به مقامه شباهت دارد، در نگارش اثر خود از جهاتی به این اثر ادبی نظر داشته و از آن متأثّر بوده است؛ خصوصاً وجود تشابهات بسیار در دو سطح زبانی و ادبی در حکایت «جدال سعدی با مدّعی» و مقامة «فی الشّیب والشّباب» از مقامات حمیدی، ای ن فرض یه را ق وّت می بخشد که سعدی در این حکایت از نظر ساختار کلّی و شیوة داستان پردازی، سبک نگارش و ویژگی های زبانی و ادبی، بسیار به مقامة قاضی حمیدالدّین نزدیک شده است که هر دو نویسنده نیز در موارد مشترکی تحت تأثیر مقامات عربی بوده اند. در این جستار، بر آنیم تا با بررسی وجوه تشابه در این دو مقامه، علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری سعدی از قاضی حمیدالدّین بلخی، میزان تأثیرپذیری آن دو را از مقامات عربی، به ویژه مقامات حریری، نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
واکاوی رمانتیسم جامعه گرا در شعر سعاد الصباح و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم اجتماعی یا جامعه گرا شاخه ای از رمانتیسم ادبی است که یر خلاف رمانتیسم فردی، مسائل و مشکلات جامعه را مورد توجه قرار می دهد. سعاد الصباح و سیمین بهبهانی دو شاعر توانای ادب معاصر عربی و فارسی، در طول دوران شعری خود، علاوه بر رمانتیسم فردی، رمانتیسم جامعه گرا را با موفقیت تجربه کرده اند.
این پژوهش به دنبال آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی به تطبیق مهم ترین مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در اشعار این دو شاعر بپردازد و وجوه اشتراک و افتراق آنها را بیابد.
فقر، همدردی با محرومان، فساد و ناهنجاری های اجتماعی، آزادی خواهی، وطن گرایی، دفاع از حقوق زنان و بهره گیری از طبیعت و پدیده های آن به صورت رمز یا نماد در به تصویر کشیدن مشکلات اجتماعی با تکیه بر احساس، عاطفه و خیال از مهم ترین موضوعات مشترک اشعار این دو بانوی شاعر است؛ با این تفاوت که توجه به فقر، وضعیت محرومان جامعه و بی عدالتی های اجتماعی در شعر سیمین و وطن گرایی در شعر سعاد، جلوه و نمود بیشتری دارد؛ در موضوع دفاع از حقوق زنان، سیمین حتی به دفاع از زنان روسپی و مطرود از جامعه می پردازد که این ویژگی در شعر سعاد دیده نمی شود.
مولانا و سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده کوشیده است تا ضمن بررسی اشتهار سعدی در دوران حیاتش با تکیه بر منابعی چون «سفرنامة ابن بطوطه» و ادعای سعدی مبنی بر «قصب الجیب حدیثش را هم چون شکر می خورند و رقعه منشآتش را چون کاغذ زر می برند» به تبیین جایگاه سعدی در نزد مولانا و جایگاه مولانا در نزد سعدی بپردازد. او با تکیه بر کتاب «مناقب» سپهسالار و نیز تطبیق برخی از اشعار سعدی و مولانا و قرابت هم اندیشی آنان به آشنایی و بهره مندی آنان از آثار یکدیگر می پردازد.
رابطه دو سویه زبان فارسی- عربی
حوزه های تخصصی:
بررسی نهضت رئالیسم در داستان های کوتاه فارسی و اردو (نگاه اجمالی و مقایسه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسة تحلیلی رمان سیذارتا با حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
نابینایی در معره، شوریدگانی در ایران (بررسی زندگی، شعر، آرا و عقاید ابوالعلا معری و مقایسه او با خیام و صادق هدایت)
حوزه های تخصصی:
در به تاریخ زندگی انسان ها از آغاز تا امروز، به نام کسانی بر می خوریم که متفاوت از دیگران زندگی کرده اند؛ و پیچیدگی شخصیتی آنان، امکان شناخت حقیقی از ایشان را فراهم نکرده و به همین دلیل همواره دیدگاه ها و نظریات مختلفی درباره آنان وجود داشته است. از جمله این بزرگان در تاریخ ادب فارسی و ایرانی، حکیم عمر خیام در گذشته و صادق هدایت در دوره معاصر است، که یکی لب کلام خود را در دل رباعی های دل انگیز ریخته و سخن خود را در موجزترین و کوتاه ترین قالب بیان داشته و دیگری تفکرات خود را در طول داستان های کوتاه به نمایش گذاشته است. نظیر این دو متفکر در ادب تازی، ابوالعلا معری است که پیش از آن دو (خیام و هدایت) می زیسته است، ولی به گون های، درست همان پیچیدگی های شخصیتی آنان را دارد؛ که در این مقاله تلاش می شود گوش های از زندگی و شعر و فکر این ادیب اندیشمند در فرهنگ عربی، با مطابقه و مقایسه با دیگر متفکران در ادب فارسی به نمایش گذاشته شود.
دو دیدی و چند آوایی: حافظ و افقهای فرهنگی گوته و بایرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره رمانتیسیم در شیوه های بازنمایی و روایت، دگرگونیهاای شگرفی پیش آمد. باختین این دگرگونی در وادی هنر و ادبیات را روی آوردن به کارناوال و یکی از دلایل روآمدن مردم باوری در هنر میداند. این گفتار، با نگاهی به گوته و بایرن و بررسی جلوه های دو - دیدی و چند آوایی شعر حافظه دراندیشه این نویسندگان، یکی از سرچشمه های کارناوال را تلاش این نویسندگان برای شناخت فرهنگ و ادب کشورهای گوناگون معرفی می کند.....
خاستگاه شرقی «شاه لیر» بر اساس تطبیق ساختار آن با داستان های شرقی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به بررسی تلاقی ادبیات در زبان های مختلف و روابط پیچیدة آن در گذشته و حال و روابط تاریخی آن از حیث اثرگذاری و اثرپذیری درحوزه های هنری، مکاتب ادبی و جریان های فکری می پردازد. در این میان تطبیق آثار شرقی با آثار غربی به عنوان دو قطب مقابل، همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. مقالة حاضر با طرح این سؤال که « آیا نمایشنامة «شاه لیر» اثر شکسپیر ریشه در افسانه های کهن شرقی - ایرانی دارد؟» و پس از نشان دادن احتمال وجود ارتباط شاه لیر شکسپیر با شرق، سعی کرده است با تطبیق این نمایشنامه، با نمونه هایی از انواع مختلف منابع شرقی – ایرانی از جمله اسطورة فریدون، افسانة هندی گل بکاولی، قصة عرفانی قلعة ذات الصور، داستان میرزا خسته خمار و داستان پادشاه و سه دخترش، شباهت های موجود در روایت غربی با روایت های شرقی را نشان دهد. در این مقاله، با کاهش داستان شاه لیر به نه «بن مایه» و تطبیق آن با داستان های مورد نظر معلوم شد که این داستان با تطبیق بیش از نود درصدی بن مایه های اساسی آن با نمونه های شرقی، می تواند خاستگاه شرقی داشته باشد. پژوهش هایی از این دست در حوزة مطالعات ادبی معاصر ایران بی سابقه نیست، اما تا جایی که نویسندگان اطلاع دارند، پژوهش مستقلی دربارة نمایشنامة شاه لیر شکسپیر، بر این اساس انجام نشده است.