فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرچشمه بسیاری از اصول و روش های فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفه های سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز می تواند از جمله این تأثیرپذیری ها باشد و می توان گفت که اندیشه های سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف، وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دو غزل سوررئالیستی از سنایی و مولانا بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو در مؤلفه های سوررئالیستی نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی هایی سوررئالیستی همچون ذهنیت مطلق، حذف دو عامل زمان و مکان، بیان امور شگفت انگیز، نگارش خودکار، مستی و سکر، تخیل و رؤیا، تجلی روحانی، اعتقاد به نامحرمی زبان، عشق و آزادی، در هر دو غزل وجود دارد. از جمله تفاوت های دو غزل، می توان به تفاوت در میزان نگارش خودکار، مستی و سکر بیشتر مولانا نسبت به سنایی و زبان تصویری تر و هیجان انگیزتر مولانا اشاره کرد؛ چنانکه شعله واری بیان سنایی در تصویر شمع و شعله واری بیان مولانا در خود آتش نمایان شده است.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی و شناسایی عملکردِ سازه های ضمیر ناخودآگاه در اثر ادبی «ناجا» نوشته ی آندره برتون (La démarche d’investigation de l’inconscient d’André Breton dans Nadja)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش ادبی و هنری سورئالیسم به رهبری آندره برتون توانست معنا و مفهوم جدیدی از «جستجوی خویشتن» را از ورای واکاوی و شناسایی «ضمیر ناخودآگاه» ارائه دهد. به طوری که این روند پردازشی را می توان در رُمان «ناجا» مشاهده کرد. در این داستان، ماجرای «خویشتن» با ملاقات یک زنِ الهام بخش آغاز می شود که ابزارِ اساسی خواب و رویا را برای راوی مهیّا کرده و افشاگرِ یک «تصادف عینی» است. در این رُمان، حصول و بازنمایی قوای روانی و ناخودآگاه و مستتر با اَشکال استعاری و نمادینِ خود، با توسل به شیوه هایی تحقق می یابد و قوّه ی خیال با خاطرات و خوابها عجین شده و ضمیر ناخودآگاه را بر روی صحنه داستانی نمایان می کند. به طوری که می توان شاهد پنداره های خیالی و ناخودآگاه شد. «ناخودآگاهِ جمعی» نیز که از غرایز، کهن الگوها و تصاویر اصیل و آغازین شکل گرفته قادر است تا از ظریف ترین تصاویر متنی پرده برداری کند. از سوی دیگر احساس غریب و اضطراب آورِ راوی «تصاویری» را رونمایی می کند که با پیش کشیدنِ پدیده «همزادِ» متحوّل و پویا، از فانتسم ها و یا پنداره های خیالی سخن می گوید که در طول رُخدادهای داستان در نوسان هستند.
رهیافتی تطبیقی بر کاربرد زبان در دو مکتب رئالیسم و سوررئالیسم از رهگذر بررسی رمان سووشون و بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی یکی از ابزارهای مؤثر در تحلیل سبک شناختی متن است. بی تردید یکی از وجوه تفاوت مکتب ها و نظریه های ادبی با یکدیگر، زبان مورد استفادة آنهاست. این مسئله فرضیة بنیادین این مقاله را شکل داده است. پژوهش حاضر با نگاهی تطبیقی به بازیابی نحوة به کارگیری زبان در دو مکتب رئالیسم و سوررئالیسم و بیان وجوه تفاوت آن از رهگذر بررسی دو رمان برجستة فارسی، «بوف کور» صادق هدایت و «سووشون» سیمین دانشور میپردازد. پشتوانة نظری این مقاله روش سبک شناختی جفری لیچ است. تحلیل زبانی دو اثر نشان میدهد با این که مبنای مشترکی در عناصر زبانی همة مکاتب ادبی به چشم می خورد اما نحوة به کارگیری و بسامد هر یک از این عناصر ازجمله اسم، فعل، صفت، قید، ساختار نحوی و جملهبندی، آرایههای لفظی و انسجام یا عدم انسجام کلام منجر به ظهور تفاوت های چشمگیری در سطح زبان مکاتب گوناگون میشود.
مقاله به زبان فرانسه: سورئالیستی بیش از حد درون نما/بررسی دلایل ناکامی آنتونن آرتو در عضویت مکتب سورئالیسم (Un surréaliste trop introjectif; L’étude de la déception d’Antonin Artaud dans son adhésion au surréalisme)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد مضمونی روشی است که به ویژه از پدیدار شناسیِ هستی گرا نشأت می گیرد. هدف اساسیِ این روش بررسیِ مضامینی است که در یک متن به کار رفته اند و بدین منظور روی تکرار مفاهیم اساسیِ متن متمرکز می شود. در این روش، شیوه ی مطالعاتیِ باشلار به ویژه به تحلیل عناصر چهارگانه که توسط هر نویسنده به کار رفته می پردازد تا بدین وسیله، جوهره ی تخیّلِ مادی وی را نمایان سازد. این تخیّل توسط رؤیایی تبیین می شود که بر پایه ی ماده شکل می گیرد.
محمود دولت آبادی نویسنده ا ی ایرانی است که شهرت خود را به زبانی ممتاز مدیون است که توسط شناخت و انتخابِ بجای کلمات برجسته می شود. کلیدر بلندترین رمان وی، از هر جهت از این تسلط بر زبان بهره می گیرد.
هدف این جستار اینست که ابتدا سلطه ی عنصر خاک را در آثار دولت آبادی نشان دهد و سپس به بررسی امکان تلفیق چندین عنصر و تحولاتی که این تلفیق در آینده ی شخصیت های کلیدر ایجاد می کند، بپردازد.
سوررئالیسم در داستان های شیهه اسب سپید زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور اصلی این مقاله ، اثبات حاکمیت جوّ سوررئالیستی بر اولین مجموعه از داستان های کوتاه زکریا تامر، با عنوان«صهیل الجواد الابیض»است. این نویسنده ی معاصر سوری اگر چه در اولین گام های ادبی خود تحت تأثیر مستقیم آثار برجسته جهانی از قبیل آثار سارتر، کامو و کافکا بوده است، اما توانست است جسورانه قالب های کلاسیک را درنوردیده و به مکاتب ادبی وجهه محلی دهد . تامر از جنبش های ادبی متأثر شد تا با استفاده از آنها به بیان مشکلات بومی و منطقه ای خود بپردازد. احساس پوچی، مرگ اندیشی، پناه بردن به عالم رؤیا و خیال پردازی نمونه های معدودی از ادبیات سوررئالیستی است که وی هنرمندانه آن را در این مجموعه به تصویر کشیده است. در این پ ژوهش، نخست مهم ترین اصول و مبانی سوررئالیسم را بر شمرده ایم، تا با تکیه بر این مبانی، رد پای این مکتب تأثیرگذار ادبی را در این مجموعه دنبال کنیم. لازم به ذکر است، کل مجموعه که شامل یازده داستان کوتاه می باشد دستمایه این پژوهش قرار گرفته است تا با استناد به نمونه هایی از تصاویر ارائه شده ، حاکمیت تفکر سوررئالیستی بر این اثر ادبی را اثبات کنیم.
بررسی مبانی سوررئالیسم در داستان «الشحّاذ» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوررئالیسم یکی از مکتب های ادبی است که از اروپا آغاز شد و به ادبیات دیگر ملل از جمله ادبیات عرب راه یافت و بر آن ها تاثیر گذاشت. مصر از کشورهای پیشرو در ادبیات داستانی عربی است که آشنایی نویسندگان مصری با اروپا و ادبیات اروپایی، راه را برای نفوذ جریان های نو ادبی، در آنجا هموارتر کرد. نجیب محفوظ؛ نویسنده ی بزرگ مصری و برنده ی جایزه ی نوبل 1988 از جمله نویسندگانی است که سوررئالیسم در برخی از داستان هایش بازتاب یافته است. نویسنده در داستان معروف الشحاذ (گدا) تصویر شاعری معاصر را ارائه می کند که در برخورد با دنیای جدید دچار نوعی تعارض شده است. این داستان، چگونگی تعارض ها و تلاش هنرمند برای رفع آن ها را نشان می دهد.کارهای انجام شده توسط شخصیت های داستان و نیز شگردهای نویسنده در پردازش آن خواننده را به سوی مکتب سوررئالیسم و اصول و روش های آن سوق می دهد. در این نوشتار به تطبیق مبانی این مکتب با داستان مذکور خواهیم پرداخت.
تبلور سوررئالیسم در شعر هوشنگ ایرانی و مجموعة سریال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر فارسی و عربی، علاوه بر مقولة تعهّد اجتماعی و تلاش برای تصویر انسان، آن گونه که هست، گاهی می کوشد با در پیش گرفتن نگاهی متفاوت تر، گزارشی جدید از واقعیّت را فراروی مخاطب قرار دهد. گزارشی که هرچند ممکن است از دستاوردهای گذشته نیز بهره گیرد؛ امّا لزوماً التقاطی نیست و خود را متعهّد به خوشایندها نمی بیند. شیوه «سوررئالیسم»، از جمله چنین تجربه هاست که تقریباً همزمان به وسیله «هوشنگ ایرانی» در حوزه زبان فارسی و «اورخان میسر» و «علی النّاصر» در حوزه زبان عربی، پی گرفته می شود. بررسی اشعار این شاعران نشان می دهد، آن ها با استفاده از شگردها و امکانات مختلف، برآنند تا با تلفیقی از اصول سوررئالیسم غربی و تجربه های بومی، تعریفی جدید از واقعیّت را ارائه دهند.
این نوشته بر آن است تا با استناد به آثار شاعران، چگونگی و میزان تحقّق اهدافشان را در این مسیر، نقد نماید؛ به همین علّت، می کوشد ضمن ارائه توضیحی از سوررئالیسم و جنبه های اشتراک یا اختلاف با
جریان های مطرح معاصر، به تبلور آن در شعر هوشنگ ایرانی، اورخان میسر و علی النّاصر در مجموعه سریال بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که جریان سوررئالیسم در دو حوزه زبان فارسی و عربی، با وجود تلاش برخی ادیبان به دلیل ناهم خوانی این جریان با گستره و ظرفیت فکری - فرهنگی دو جامعه، چندان مورد پذیرش واقع نشده است.
مکتب سوررئالیسم و اندیشه های سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان مکتب های ادبی غرب و اندیشه های نهفته در متون کهن ادب پارسی، همانندی هایی به چشم می خورد که بازخوانی آنها با نگاهی تازه و تطبیقی، می تواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ِ ادبی داشته باشد و گستره شناخت را نسبت به هر دو حوزه بازتر کند. سوررئالیسم ، یکی از مکتب های تأثیرگذار غرب است که بسیاری از ویژگی های آن را می توان در حکمت اشراق مشاهده کرد. سوررئالیسم، جدا از تفاوت های بسیاری که با فلسفه اشراق دارد، دارای شباهت های بسیاری با آن هست. این جستار برآن است تا با استناد به رساله های شیخِ سهرورد و بیانیه ها و آثار سوررئالیستی، هفت فنِ سوررئالیسم را که عبارت است از امر شگفت؛ رؤیا؛ نگارش خودکار؛ دیوانگی؛ تصادف عینی؛ اشیای سوررئالیستی و طنز با اندیشه های «شیخ شهاب الدین سهروردی» تطبیق دهد و مقایسه کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد این دو تجربه هر چند در نقاط بسیاری به هم نزدیک و شبیه می شوند ولی مبدأ و معادی جداگانه دارند و خاستگاه و رهیافت هر یک نیز با هم متفاوت است. این تحقیق از نوع مطالعه کتابخانه ای است و با روش توصیفی و تطبیقی انجام گرفته است.
نگاهی گذرا به جلوه های سوررئالیستی هشت کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری از جمله شاعران نو پرداز معاصر است که توانسته است در کنار نیما، پدر شعر نو، و دیگر بزرگان شعر نیمایی همانند شاملو، فروغ فرخزاد، و اخوان ثالث بر فراز قله های شعر نو قد علم کند.
سروده های سپهری به علت آشنایی او با ادبیات و مکاتب غربی و همچنین علاقه و آشنایی با عرفان شرقی دارای رنگ و بو و سبکی یگانه است. توجه ویژه به عناصر طبیعی و نسبت دادن امور غیر عادی به اشیای عادی و گام نهادن در فراواقعیت در سراسر منظومه های او جاری و ساری است. رویکرد ذهنی و اشراقی سپهری باعث ورود او به تصورناپذیرها شده و شعر او را مملو از جلوه های سوررئالیستی کرده است. این مقاله در پی آن است که با معرفی جلوه های سوررئالیستی در آثار سپهری چگونگی تأثیر پذیری سپهری از فلسفة یونگ و مکتب سوررئالیسم را بررسی کند و از این رهگذر به شناخت تازه ای از اشعار او دست یابد.
سوررئالیسم در داستان چهارشنبه هفت پیکر نظامی
حوزه های تخصصی:
سوررئالیسم، مکتبی است هنری و ادبی که در فاصله جنگهای اول ودوم جهانی، در اروپا شکل گرفت. سوررئالیسم در زبان فرانسه، به معنای «ورای واقعیت» و«پشت واقعیت» و «واقعیت برتر» است. زادگاه این مکتب، کشور فرانسه بود. واژه سوررئالیسم را نخستین بار گیوم آپولینر فرانسوی در سال 1903 در نمایشنامه خود بکار برد. سوررئالیستها خواهان تصحیح تعریف ما از واقعیت بودند و از واقعیت برتر صحبت می کردند. در این مقاله برآنیم تا ابتدا با توجه به منابع محدودی که پیرامون مکتبهای معاصر ادبی جهان بفارسی نوشته شده تعریفی از سوررئالیسم ارائه شود و سپس اصول و مبانی آن بصورت فهرست وار بیان گردد و آنگاه این اصول با ابیات داستان روز چهارشنبه هفت پیکر نظامی مقابله شود و نتایج آن مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله بیش از پیش قدرت شاعری حکیم گنجه و ارتباط شگرف مکتب ادبی ای که در قرن بیستم شکل گرفت با شعر شاعر توانمند قرن ششم ایران نموده میشود تا چنین نتیجه گیری شود که ریشه بسیاری از مکتبهای نوظهور ادبی در جهان مدرن معاصر در آثار پیشینیان نهفته است و خط سیر تفکر آدمی از آغاز تا پایان همواره دستخوش دگرگونی بوده است و چه بسا دغدغه ذهنی شاعر قرن بیستم فرانسه همان دغدغه ذهنی شاعر قرن ششم گنجه باشد.
سوررئالیسم در حکایت های صوفیانه (معرفی یک نوع روایی کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با ادامه دادن بحث ناتمام تزوتان تودورف در تقسیمبندی انواع داستانهای فراواقعی در ادبیات غرب آغاز می شود و در ابتدا میکوشد با اتساع ایده تودورف و با استفاده از ملاک های طبقهبندی او، ژانر داستان سوررئالیستی و نظریه داستان سوررئالیستی را- در معنای عام و کلی آن- به عنوان یکی از انواع فراواقعی معرفی و تشریح کند. پس از تعریف داستان یا روایت سوررئالیستی- به معنای عام- نگارندگان با این فرضیه که نظریة داستان سوررئالیستی نظریهای کهن است و در مورد شماری از حکایتهای منثور عرفانی ما نیز صدق می کند، برگزیده ای از این حکایتها را در کنار آثار متأخری که نامبردار به داستان های سوررئالیستی اند، به لحاظ عناصر و اجزاء و کلیت فضا تحلیل می کنند؛ تا سرانجام نشان دهند آثار سوررئالیستی در غرب و شرق و از زمان کهن تاکنون، بر اساس نظریه یکسان شکل گرفته و در اجزاء نیز قابل قیاس اند.
مطالعة تطبیقی «خرق عادت» در ادبیّات عرفانی و سوررئالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی سورئالیسم