فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۳٬۴۶۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
92 - 73
حوزه های تخصصی:
بررسی دو اثر در کنار هم، اغلب می تواند زمینه درک بیش تر آن ها را فراهم کند. به ویژه که از یک آبشخور باشند ولی متفاوت جلوه کنند. به نظر نویسنده دو اثر «بوف کور» (هدایت) و «ال الا»(سرانو) در عین بهره مندی از یک جلوه (نسبتاً) مشترک، طوری به زاویه خویش می روند که گویی دو مقوله جدا از هم هستند! «بوف کور» بیش تر شرح آنچه گذشت است، ولی «ال الا» منجر به اتفاق و اتحاد روحی و معرفتی می شود. با یکی انفراد و افتراق، با یکی اتحاد و یکی شدن! پیچیدگی این آثار در وصف شخصیت ها و فضا باعث شد با نگاهی به اصل روایت با منطق مورد نظر گریماس پرداخته شود تا ضمن تشریح بیش تر روشن شود آیا در دل چنین آثاری(که مملو از تکرار و ابهام است) می توان به دنبال نظام خاصی بود؟ و اینکه وجود جلوه های مختلف یک فرد در عین تضاد چه اندازه می تواند به اتحاد و یکی شدن نزدیک شود؟
بررسی ویژگی های سبک ادبی کتاب بیتال عجم از منظر علم بیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
1 - 38
حوزه های تخصصی:
نسخه های خطی آثار ارزشمندی هستند که به لحاظ تاریخی، هویتی، مذهبی و فرهنگی تبیین گر بخش مهمی از حیات یک کشور هستند. یکی از نسخه های خطی مهم و تاریخی، کتاب بیتال عجم است که از متون داستانی هند باستان به شمار می رود که در قرن سیزدهم هجری، به وسیله مهاراجا مدهو کیشان و برادرش ایندرا کیشان بهادر، در هند به فارسی ترجمه شده است. هدف این پژوهش، بررسی ویژگی های سبک ادبی آن، از منظر علم بیان است. این پژوهش، ابتدا با شیوه کتاب خانه ای، سپس استخراج، طبقه بندی و بررسی آماری آرایه های (تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه) و در نهایت با استفاده از روش تطبیقی به بسامدسنجی شیوه های ساختاری این آرایه ها، به ویژگی های سبکی آن ها در این اثر دست یافته است. کاربرد چشمگیر کنایه، اضافه های تشبیهی فراوان، ساختار تشبیه از نوع ترکیب وصفی، تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، استعاره های ساده و نزدیک به ذهن، استعاره های مکنیه از نوع ترکیب وصفی و فراوانی مجاز به علاقه جزئیه و محلّیه از شاخصه های مهم ادبی این اثر از منظر علم بیان هستند. یافته های مقاله نشان داد بیتال عجم، صرفاً یک اثر داستانی محض به زبان ساده نیست، بلکه به کارگیری فراوان آرایه های ادبی، به ویژه، بسامد بالای آرایه های کنایه، تشبیه، استعاره و مجاز، آن را به یک اثر ادبی ارزشمند تبدیل نموده و نثر بخش عمده آن را در شمار نثر فنی قرار داده است.
روزگار، خرد و جهل از دیدگاه ناصرخسرو قبادیانی و احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
89 - 109
حوزه های تخصصی:
ناصر خسرو و احمد شوقی اگرچه هم از نظر زمان و هم از نظر مکان زندگی، بسیار از هم دورند و به دو فرهنگ و تمدن و دو زمان متفاوت تعلق دارند، لیک در پرداخت و بیان برخی مضامین؛ دیدگاههایی شبیه به هم دارند.
در این جستار، تلاش می کنیم به بررسی تطبیقی دیدگاه این دو شاعر درباره روزگار، خرد و جهل بپردازیم.
«صلحِ کل» برآیند گفت وگوی منطقی ادبیات جهان، در منطق گفت وگوی حافظ و گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
133 - 153
حوزه های تخصصی:
اوج آشتی دو فرهنگ و زبان را در دلبستگی گوته آلمانی به حافظ ایرانی می توان یافت. گوته در دوران پختگی روح، چنان سرسپرده اندیشه قوام یافته حافظ شد که توانست رویکردی تعامل گرایانه را در پیش بگیرد و بارها با افتخار از این سرسپردگی دم زند؛ مناسبات ادبی ایران و آلمان به حافظ و گوته ختم نمی شود؛ اما شکوه این گفت وگوی منطقی را در ارتباط این دو اندیشمند بزرگ، فرای زمان ها و مکان ها می توان جست وجو کرد. گوته برای نخستین بار مبحث «ادبیات جهان» را مطرح کرد و نظریه «منطق گفت وگو» را نیز باختین مطرح کرد؛ ایجاد ارتباط یک گفتار با گفتارهای دیگر برای حذف تک آوایی؛ و ژولیا کریستوا این مفهوم را به ارتباط بین متون و گفتمان های ادبی گسترش داد. این پژوهش بر آن است تا ضمن بررسی گفت وگوی حافظ و گوته به عنوان سمبل شرق و غرب و تحلیل نظریه «ادبیاتِ جهان» در این زمینه، به تبیین تأثیر این گفت وگو در شکل گیری گفتمان های مثبت جهانی بپردازد؛ بدین وسیله نقش گفت وگوی منطقی بین متون و همچنین گفتمان های ادبی در ایجاد تفاهم و صلح ملل با توجه به ارج نهادن به شباهت ها و مدارای با تفاوت ها به صورت قابل تأملی برجسته خواهد شد. این مقاله با رویکردی تحلیلی، تطبیقی و انتقادی به این موضوع پرداخته است.
نگاهی تطبیقی به تصویرِشب از نگاه ادوارد یونگ و آلفرد دو موسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
135 - 148
حوزه های تخصصی:
ادوارد یونگ شاعر انگلیسی اواخر قرن هفدهم در اثر معروف خود با عنوان تفکراتِ شبانه تصویری غریبانه از صحنه مرگِ همسرشارائه می هد. آلفرد دو موسه، شاعرِ فرانسوی قرنِ نوزدهم در سرودنِ مجموعه شعری اش با عنوان شبها از ادوراد یونگ الهام می پذیرد. او شب را تنها شاهد روزگار غم زده اش در نظر می گیرد و الهه های شعر را برای التیامِ دردِ فراقش از ژرژ ساند به یاری می طلبد. در این مقاله در نظر داریم این دو مجموعه ی شعری را باهم مقایسه کنیم.
ادبیات تعلیمی در اندیشه رودکی و بشار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی نوعی فعالیت در حوزه نقد ادبی به حساب می آید، که در آن ادبیات در مفهوم کلی مقایسه، و درباره تلاقی آن در دو یا چند فرهنگ و زبان مختلف پژوهش می شود. به تعبیری دیگر موضوع آن بحث درباره "روابط و تأثیرات ادبی" دو ملت است. در واقع ادبیات تطبیقی به طور اساسی از زمانی مطرح شد که ارتباط بین ملت ها گسترش یافت و آثار ادبی هر ملت در سایر ملل ترجمه و استفاده شد. در مقاله حاضر ابتدا از مفاهیم، مبانی و اهمیت این شاخه جدید ادبیات سخن به میان آمده، و سپس در راستای بررسی تطبیقی زندگی نامه، زبان شعری و پاره ای از مضامین مشترک رودکی و بشار را بررسی کرده ایم.
مقایسه مفهوم عشق افلاطونى در استروفل و استلا اثر سرفیلیپ سیدنى و نظربازى در دیوان حافظ
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
85 - 100
حوزه های تخصصی:
درون مایه بسیارى از اشعار، به ویژه غزل، در ادبیات جهان « عشق » است؛ درواقع، غزل سروده عشق است و از دل عشق سخن مى گوید و گاه این عشق از چنان جهان بینى و فلسفه اى نشئت مى گیرد که به سادگى تأویل پذیر نیست. افلاطون که در دوران پرستش خدایان متعدد مى زیست، چنان درک عجیبى از عشق دارد که به کلى او را از دیگر فیلسوفان عصر خویش متمایز مى سازد؛ عشقى که او را به سرچشمه حیات متصل مى کند. تأثیر عشق افلاطونى را به وضوح مى توان در غزلیات رنسانس و در آثار شعرایى چون پترارک مشاهده کرد که خود الهام بخش شاعران انگلیسى مانند اسپنسر و سر فیلیپ سیدنى بوده است. شرق نیز متأثر از اندیشه هاى عرفانى، به خصوص عرفان اسلامى، مظاهر پیچیده اى از عشق را ارائه مى دهد که یکى از آنها نظربازى است که طریقى براى رسیدن به عشق معنوى است. در مقاله حاضر تلاش شده است عشق افلاطونى در « استروفل و استلا و نظربازى در دیوان حافظ » غزلیات سر فیلیپ سیدنى تحت عنوان مورد بررسى و مقایسه قرار گیرد.
نگاهی به دوگانه تقابل زبان شناختی و کاربرد آن در شعر سنتی و معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
55 - 69
حوزه های تخصصی:
دوگانه ها عموماً در پدیده های طبیعی و فکر انسانی وجود دارد و زندگی انسان نمی توان در کناره از اندیشه ضدها و دوگانه ها دریافت و توضیح داد. بی شک در زتدگانی در بسیاری جانب هایش، قائم بر ضدها و دوگانه هایی است و هر دوگانه ای از آن هاست، دو طرف متضاد باشد بدون آنکه با هم اختلاف داشتند و در هر دوگانه ای نشاط زندگی واصل و همیشگی و برابر آن را اثبات می کند. پس دوگانه اساس محور مطالعات ساختمانی معنی است که دوگانه ظواهر را برای خود به عنوان آغازی ها گرفت، به گونه ای که ویژگی ای از ویژگی های فکر بشری شده است.
مقایسه مرثیه در ادب فارسی و عربی با تکیه بر دو مرثیه فرخی و بحتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
215 - 236
حوزه های تخصصی:
مرثیه که قدمتی به اندازه انسان و تاریخ او دارد، انواع متفاوتی را در بر می گیرد همچون مراثی شخصی، رسمی و مذهبی. ارزش عاطفی هر یک از انواع مرثیه با توجه به جهت گیری و مخاطب آن متفاوت است. در این نوشتار به بررسی دو مرثیه می پردازیم که هرچند در شمار مراثی رسمی می گنجد اما از تأثیرگذاری خاصی برخوردار هستند. فرخی و بحتری در سوگ سلطان محمود و متوکل ، خلیفه عباسی، دو مرثیه سروده اند. این دو مرثیه از حیث زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا حاوی نکات قابل توجهی است که از یک سو بیانگر انگیزه گویندگان و از سویی بیانگر نگرش آن ها در مواجهه با پدیده مرگ است. توجه به موسیقی کلام و انطباق آن با فضای شعر، حضور کم رنگ مسائل اندیشگانی، زبان روان و دور از ابهام و حضور صور خیال ساده، برخی از شباهت های دو مرثیه است. از مهم ترین تفاوت های دو مرثیه نیز می توان به انگیزه متفاوت گویندگان در سرودن مرثیه، عاطفه غالب و میزان اثربخشی مرثیه اشاره کرد.
والت ویتمن و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
89 - 102
حوزه های تخصصی:
والت ویتمن و احمد شاملو هر دو از شاعران مدرن و نوگرا هستند که مشترکاتی در شعر آنان از نظر فرم و محتوا دیده می شود. مضامین مشترک شعری همچون طبیعت گرایی، انسان گرایی، اهمیت دادن به مسائل سیاسی- اجتماعی و توجه به جسم در کنار روح و جان در آثار هر دو مشهود است. از نظر سبک شعری نیز هر دو به رهایی از قید و بند قافیه و به کارگیری کلام آهنگین و گشایش راه جدیدی در شعر معتقدند. شاملو همچون ویتمن، زبان محاوره و غیر فاخر ادبی را وارد شعر کرد اما، به زبان فاخر ادبی و حماسی نیز توجه ویژه ای داشت و لحن حماسی و اسطوره ای شعرش از متون کتاب مقدس متأثر است. برخی از تقابل ها نیز در کار آن دو قابل مشاهده است. برای مثال شاملو اغلب به ستایش قهرمانان می پردازد؛ این قهرمان از دید او گاه یک مبارز و گاه معشوق وی است اما، والت ویتمن نه تنها به انسان، بلکه به نبات و حیوان و جماد نیز به دیده تقدیس می نگرد. بیان مسائل عرفانی در شعر ویتمن بیش از شاملو مشهود است.
پیشگامان داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی (با تأکید بر داستان نویسان زن در قرن نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
127 - 152
حوزه های تخصصی:
نویسندگان زن در ایران و کشورهای عربی توانسته اند موقعیت خود را در نوشتن آثار داستانی ابراز کنند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرند. داستان نویسان زن تأکید داشته اند که زنان معنی ای خاص از تجربه زنانه را به خواننده نشان می دهند، که ادبیات مردانه قادر به توصیف و بیان آن نیست؛ از این رو کوشیدند آثاری بنویسند که مستقیماً مربوط به تجربه های زنان باشد. در پژوهش حاضر، بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی، زمینه های شکل گیری و تحول جریان زنانه نویسی در ادبیات داستانی این دو سرزمین بررسی شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دوره اول داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی، بیانگر بی عدالتی ها و رنج و محرومیت زنان است. دوره دوم، دوره بازیابی هویت زنان است و مسأله حق انتخاب، آزادی زن و تمایز بخشیدن به هویت زنانه مطرح است. آزادی زن، خروج از انفعال، ارتقای نقش پذیری زن از محیط خانه به سطوح مختلف جامعه اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و انتخاب قهرمان داستان از بین زنان، از مهم ترین ویژگی های آثار داستانی زنان در دوره سوم زنانه نویسی در ادبیات فارسی و عربی است. تلاش نویسندگان زن برای نمایش روایتی زنانه و بازنمودِ هویت زنان به شیوه های گوناگون در سطوح مختلف متن؛ ازجمله کاربرد واژگان، شخصیت پردازی، انتخاب قهرمان و روایت گرِ زن ارائه شده است.
بررسی تطبیقی بازتاب میراث ادبی در راحه الصدور و عقد العلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
131 - 155
حوزه های تخصصی:
متون تاریخی فارسی در دوره کلاسیک ضمن اینکه به لحاظ محتوا مربوط به تاریخ اند، بخشی از میراث نثر فارسی به شمار می آیند. نویسندگان آثار تاریخی هم توجه خاصی به ادبی کردن نثر دارند و می کوشند تاریخ را در قالب نثر زیبایی ارائه دهند و بخشی از میراث ادبی نظیر کاربرد شعر فارسی و شعر عربی، امثال و حکم، آیات قرآنی و احادیث را در آثار خودشان بازتاب دهند. در این مقاله، میراث ادبی در دو متن تاریخی برجسته مربوط به دوره سلجوقی، «راحه الصدور» راوندی و «عقد العلی» افضل الدین کرمانی ، و همچنین شیوه های کاربرد هر یک از آن ها بررسی شده و نتیجه گرفته شده است که هر دو نویسنده، میراث ادبی را با مهارت خاصی در آثار خود به کار برده اند که تأثیر بسزایی بر ادبیات فارسی آن دوران داشته است. میزان بازتاب آیات و احادیث در هر دو کتاب تقریباً نزدیک به هم است اما شیوه های کاربرد آن ها متفاوت می باشد. همچنین اشعار و امثال و حکم بکار رفته در «راحه الصدور» به مراتب بیش تر از کتاب «عقد العلی» است. شیوه های کارکرد اشعار در هر دو اثر شبیه هم است و در حالی که به نظر می رسد کارکرد روایی- تاریخی ارجح باشد، ولی هر دو نویسنده از این کارکرد کم ترین بهره را برده اند.
بررسی تطبیقی مغفولات بلاغت در دو تفسیر قرآنی روض الجنان ابوالفتوح رازی و کشف الاسرار ابوالفضل میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
1 - 19
حوزه های تخصصی:
بلاغت دانشی است که موضوع آن بررسی و نشان دادن شگردها و شیوه های هنریِ موثر ساختن کلام از طریق به کارگیری زیبایی های ادبی است. از آنجایی که بررسی وجوه مختلف زیبایی و نمایاندن جنبه های اعجاز آمیز قرآن کریم همواره در میان مفسران اهمیّت بسزایی داشته است شناخت بلاغت و شیوه های بلاغی قرآن، نه تنها پرده از وجوه اعجاز بلاغی این کتاب کریم بر می دارد، بلکه معانی نهفته و گنجینه های پنهان آن را نیز آشکار می سازد. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارندگان کوشیده اند با روش تحلیلی- توصیفی و رجوع مستقیم به دو تفسیر قرآنی و ادبی روض الجنان و روح الجنان ابوالفتوح رازی و کشف الاسرار و عده الابرار ابوالفضل میبدی، زیبایی های ادبی که از چشم بلاغیون به دور مانده و یا کمتر به آنها پرداخته شده را یافته و مورد بررسی تطبیقی قرار دهند. نگارندگان پس از تحلیل نمونه ها نتیجه می گیرند که در این دو تفسیر از صنایع خاصی همچون: بساط یا مقدمه چینی، قول یا اشارات مبادی به معنا، معقد یا شکستن کلمه در میان دو مصراع و غیره استفاده شده که دو مورد از آنان در روض الجنان، دو مورد در کشف الاسرار و دو مورد در هر دو تفسیر مورد استفاده قرار گرفته است.
واکاوی گزاره های نیک و بد در شاهنامه، ادیان ایران باستان و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
91 - 108
حوزه های تخصصی:
«شاهنامه» فردوسی تنها منظومه ای حماسی در توصیف جنگ ها و شرح حال شاهان و پهلوانان نیست؛ بلکه دربردارنده مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی نیز هست و از نظرگاه تعلیمی و حکمی درخور توجه و تحقیق است؛ از اساسی ترین مفاهیم اخلاقی در «شاهنامه»، مفاهیم نیک و بد و کشاکش میان خیر و شر است. در این مقاله کوشش شده است مفاهیم و اندیشه های نیک و بد در «شاهنامه» فردوسی تعیین، توصیف و بررسی گردد. لذا دریافته ایم که اندیشه های نیک و بد هم چون رشته ای نامرئی و ناگسستنی، بخش های مختلف «شاهنامه» را به هم پیوند داده است و اساس شاهنامه بر پایه تبیین خیر و شر و نیکی و بدی در عرصه های مختلف و براساس تکامل اندیشگانی انسانی و عبور از دوره های مختلف اسطوره به تاریخ است. روش تحقیق از نوع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی بوده و روش انتخاب موضوع به شکل خوشه ای است.
تحلیل تأثیرپذیری مثنوی تحفه العراقین از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
153 - 170
حوزه های تخصصی:
خاقانی شاعر بزرگ قرن ششم هجری است که با لقب "شاعر دیرآشنا" شهره گشته است. مثنوی «تحفه العراقین» که حاصل و ره آورد سفر خاقانی به مکه معظمه است؛ تحت تأثیر فراوان آیات قرآن کریم قرارگرفته است. تحلیل و بررسی این تأثیرات علاوه بر این که به درک و دریافت بیش تر شعر او کمک می نماید؛ میزان تسلط و آگاهی خاقانی را نسبت به قرآن کریم نیز نشان می دهد. لذا در این مقاله بر آن ایم تا با روش تحلیلی- آماری و استفاده از منابع کتابخانه ای، هنر سبکی خاقانی و بلاغت او را در مثنوی «تحفه العراقین» از حیث کاربرد آیات بررسی نماییم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که با توجه به نوع کاربرد آیات، خاقانی بیش تر از چه شیوه یا شیوه هایی بهره برده است؟ هم چنین بسامد و درصد کاربست آیات قرآن کریم در این مثنوی چه میزان است و این مسأله مبیّن چه چیزی است؟ نتیجه این پژوهش حاکی از این است که خاقانی در کاربست واژه های قرآنی، آیه و یا آیات قرآن کریم در این مثنوی از شیوه های متنوع بلاغی بهره برده که از میان آن ها، دو شیوه «تلمیح» و «وام واژه» بیش از همه در شعر او کاربرد داشته است. این مسأله مبیّن شخصیت دینی و مذهبی خاقانی و تسلط و اشراف کامل او بر قرآن کریم است.
اندیشه آرمان شهری در اشعار "فریدون مشیری" و "آدونیس"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
71 - 82
حوزه های تخصصی:
آرمان گرایی و داشتن جامعه ای آرمانی (Utopia) از اساسی ترین آرزوها و مشغله های ذهنی انسان های کمال طلب بوده است . دنیای ادبیات، عرصه گسترده ای برای طرح این اندیشه در اختیار شاعران و نویسندگان قرار داده است. شاعران کلاسیک شعر فارسی و عربی در اشعار خویش از این موضوع غفلت نکرده اند و از زاویه های گوناگون به روایت آرمان شهر مطلوب خود پرداخته اند و نمونه هایی بر جای نهاده اند. در شعر مدرن نیز می توان ردپای آرمان گرایی و تصور جهان آرمانی را به خوبی مشاهده کرد و ویژگی های جهان مطلوب را از لابه لای شعر شاعران معاصر به دست آورد. فریدون مشیری و آدونیس دو شاعر نوپرداز ادب فارسی و عربی به شمار می روند که در شعر خویش به موضوع آرمان شهر پرداخته اند و می توان مشابهت هایی از این زاویه در شعر ایشان جست. مقاله حاضر به بررسی ویژگی ها و مؤلفه های جهان آرمانی از دیدگاه این دو شاعر می پردازد و تا حد ممکن مشترکات اندیشه ایشان را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی تطبیقی احوال مسندالیه در ادبیات فروغ و اخوان با تأکید بر تولدی دیگر و زمستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
105 - 135
حوزه های تخصصی:
در زمینه زیبایی شناسی آثار ادبی، پژوهش های زیادی انجام گرفته اما از دریچه علم معانی کم تر به این آثار نگریسته شده است. در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تطبیقی و بر پایه منابع کتابخانه ای، اغراض ثانوی در کاربرد بلاغی حالات مسندالیه در ذکر یا حذف، معرفه یا نکره، تقدیم یا تأخیر و معطوف، صفت و مقید بودن بر اساس کتب علوم بلاغی تجزیه و تحلیل شده است. تجزیه و تحلیل «تولدی دیگر» و «زمستان» نشان می دهد که ذکر مسندالیه بیش از حذف آن مورد توجه فروغ و اخوان بوده و به نظر می رسد هدف ایشان در هر دو حالت حذف یا ذکر، اغلب ابلاغ محتوا در کم ترین زمان با بیش ترین تأکید بوده است و در تقدیم و تأخیر مسندالیه، تقدیم مسندالیه، بیش از تأخیر مورد توجه است و ایشان از تقدیم و تأخیر مسندالیه برای اهداف «قرار دادن مسندالیه در ذهن مخاطب» و بیان «درد و اندوه» بهره برده اند. فروغ و اخوان برای تأکید بیش تر، مسندالیه را با افزودن به یک اسم، ضمیر یا صفت، معرفه می کنند و از مسندالیه نکره کم تر از مسندالیه معرفه بهره برده اند.
خوانش تطبیقی "حی بن یقظان" و "رابینسون کروزوئه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
105 - 128
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به مقایسه داستان های «حی بن یقظان» و «رابینسون کروزوئه» می پردازد تا از این طریق تأثیر یا عدم تأثیر دفو از داستان ابن طفیل مشخص شود، از این رو ابتدا جنبه محتوایی آن بر اساس بررسی موضوع و درونمایه تحلیل می شود؛ سپس جنبه ساختاری آن با تکیه بر پی رنگ، شخصیت، زاویه دید، صحنه(زمان و مکان) و پایان بندی مورد بررسی قرار می گیرد؛ و در نهایت شباهت ها و تفاوت های ساختاری و محتوایی داستان دفو و ابن طفیل ذکر می گردد. یافته های پژوهش حاضر گویای این واقعیت است که این دو داستان در ساختار و محتوا به هم شبیه هستند. این شباهت در جنبه های ساختاری، بیش تر از ابعاد محتوایی است.
بررسی تطبیقی مضامین منظومه غنایی «هشت بهشت» امیرخسرو دهلوی و «جواهر الأسمار» الثغری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
475 - 494
حوزه های تخصصی:
امیرخسرو دهلوی (651- 725ش) از عارفان نامدار پارسی گوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او در مثنوی سرایی تابع نظامی گنجوی است. یکی از مثنوی های امیرخسرو که به تقلید از «هفت پیکر» نظامی سروده منظومه «هشت بهشت» است. او در تدوین حکایات «هشت بهشت» به کتاب «جواهر الأسمار» عماد بن محمد الثغری نظر داشته است. امیرخسرو چند حکایت «هشت بهشت» را از کتاب «جواهر الأسمار» عیناً نقل کرده و حتی در بخش های زیادی از متن «هشت بهشت»، عبارات و جملات این اثر را وام گرفته و اقتباس کرده است. کتاب «جواهر الأسمار» مشتمل بر یکصد حکایت است که طی پنجاه و دو شب از زبان طوطی بازگو می شود تا زن جوان بازرگانی را از خیانت به شوهر باز دارد. اکثر حکایات و افسانه های «جواهر الأسمار» و «هشت بهشت» بر مکر زنان استوار است. بخشی از درونمایه حکایات هر دو اثر پیمان شکنی زنان و تظاهر آنان به ستر و صلاح است. با توجه به اینکه کتاب «جواهر الأسمار» یکی از مهم ترین الگوهای کار امیرخسرو در «هشت بهشت» بوده و اینکه هر دو اثر در هند تدوین شده اند وجوه مشترک بسیاری با هم دارند. مقاله حاضر می کوشد به بررسی مضامین مشترک هر دو اثر غنایی بپردازد.
پژوهشی تطبیقی در باب جادو در ادبیات و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
109 - 127
حوزه های تخصصی:
انسان اولیه در برابر طبیعت به نخستین چیزی که توجه داشته خود او بوده و آن چنان مفتون این راز بزرگ شده که بی اختیار به جادو و افسون پناه برده است. این موجود ظریف، سخت و آسیب پذیر در روی زمین خشن و پر حادثه و در میان حیوانات درنده و حوادث بنیانکن طبیعی با انگیزه نیروی جنسی و هوش و تفکر خود توانسته بقای نسل شکننده خود را تأمین کند. غریزه پنهان ترس از آینده، نزد عموم بشر در جوامع ابتدائی و جوامع پیشرفته یکسان است که از جهل درون سرچشمه می گیرد و یا از دانسته های محدود الهام گرفته و می توان آن را مهم ترین عامل پناه بردن به جادو دانست. در این مقاله به ریشه یابی و بیان کیفیت جادو از دید ملل گوناگون می پردازیم.