مقالات
حوزه های تخصصی:
آزاررسانی و ظلم از مهم ترین موضوعاتی است که قرآن کریم به طور گسترده به آن پرداخته و مشخص کرده که پرهیز یا انجام آن می تواند تأثیر عمیق روحی و روانی، اخلاقی، اجتماعی، عملی و ... به صورت مثبت یا منفی بر انسان داشته باشد. این مقاله با هدف تبیین موضوع آزاررسانی در قرآن کریم و بازتاب آن در «گلستان» سعدی ، سامان یافته است که در آن به ریشه ها و عوامل آزاررسانی، انواع ظلم(اعتقادی، اجتماعی و فردی)، انواع آزاررسانی(جسمی و روحی) و مواردی در خصوص هر کدام پرداخته شده است؛ و با نمونه هایی از آیات قرآنی و گاه احادیث و روایات مزیّن گردیده که برای هر کدام شواهدی نیز از «گلستان» سعدی به عنوان نمونه آورده شده است که گواهی استوار از سطح آگاهی شیخ اجل نسبت به قرآن و سنت می باشد.
مقایسه اشعار ابونواس و رودکی از حیث عناصر غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
أبونواس اهوازی از شاعران عرب زبان شعوبی قرن دوم هجری در شمار شاعران برجسته این عهد به بیان مضامینی از قبیل خمریات، وصف معشوق، مدح و هجا پرداخته است. سادگی و صداقت از ویژگی های اشعار اوست. رودکی سمرقندی از شاعران قرن سوم و چهارم شعر فارسی نیز به مضامینی چون شادخواری، توصیف زیبارویان و ستایش ممدوح پرداخته است. در جستار حاضر پس از بررسی مختصری از زندگی و اوضاع اجتماعی عصر آن دو به واکاوی اندیشه های غنایی در اشعارشان پرداخته شده است.
نقد تطبیقی منطق الطیر اثر عطار و داستان های کانتربری اثر چوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدالدین عطار و جفری چوسر هر دو جایگاه ویژه ای در ادبیات و فرهنگ خود و ادبیات جهان دارند. آن ها استعداد شگرفی در سرایش شعر و نگارش نثر داشته اند. نقش بزرگ عطار در نگارش متون عرفانی و ارائه تعالیم عرفانی در ادبیات فارسی بسیار ستودنی است. چوسر نیز با بهره گیری از نثر شیوا و ساده و سبک انگلیسی به خصوص اش نام خود را در ادب انگلیس بلندآوازه نمود. هرچند هر دو شاعر از ملیت، زبان، و فرهنگ های مختلفی برخاسته اند، اما بهره گیری آن ها از مفاهیم مشترکی چون سفر، زیارت، و خودشناسی در آثار سترگ شان «منطق الطیر» و «داستان های کانتربری» به عنوان نقاط اشتراکی است که نه از سر تأثیرپذیری بلکه به علت جهانی بودن مفاهیم ادبیات به وجود آمده است.
عروس شعر عرب در شعر کردی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیلی و مجنون از عشاق معروف ادبیات عرب و حتی ادبیات جهانی هستند که داستان عاشقانه آن ها در بیش تر ادبیات ملت ها بازتاب یافته و مورد اقبال واقع شده است. ادبیات کردی نیز از این حیث مستثنی نیست و شاعران آن از گذشته کهن تا امروز به این داستان عاشقانه بسیار توجه داشته اند و آن را در اشعار خود به ویژه در مضمون های تغزلی به زیبایی به تصویر کشیده اند. بنابراین در این جستار بر آن ایم با کاوش در اشعار شاعران کرد معاصر بازتاب این داستان و این مضمون تغزلی را در اشعارشان واکاوی کنیم و به بررسی میزان کمی و کیفی آگاهی این شاعران از این داستان عاشقانه بپردازیم.
خودشیفتگی و خودستایی در اشعار خاقانی و بشار بن بُرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیم بازتاب یافته در ادبیات به خصوص شعر پدیده «نارسیسیزم» یا همان خودشیفتگی است که علی رغم انعکاس این زاده احساسات مشترک انسانی در آثار و اشعار اکثر قریب به اتفاق شاعران، شاهد بازتاب چنین پدیده روان شناسانه ای به صورتی گسترده تر و قابل تأمل تر در اشعار برخی از شعرا از جمله خاقانی و بشار بن برد هستیم که خودستایی را به گونه ای گسترده، هنرمندانه و هدفمند در اشعار خویش جای داده اند و شخصیت حقیقی و هنری خود را ستوده اند. در این پژوهش چیستی و چرایی خودستایی در اشعار این دو شاعر نامی ادب عربی و فارسی و وجوه اشتراک و افتراق مشرب فکری آنان بررسی و تحلیل شده، و از این رهگذر، ارزش های حاکم بر فرهنگ ایرانی و عربی که در ظهور و بروز این گونه اشعار مؤثر بوده مورد توجه قرار گرفته است.
خوانش تطبیقی "حی بن یقظان" و "رابینسون کروزوئه"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به مقایسه داستان های «حی بن یقظان» و «رابینسون کروزوئه» می پردازد تا از این طریق تأثیر یا عدم تأثیر دفو از داستان ابن طفیل مشخص شود، از این رو ابتدا جنبه محتوایی آن بر اساس بررسی موضوع و درونمایه تحلیل می شود؛ سپس جنبه ساختاری آن با تکیه بر پی رنگ، شخصیت، زاویه دید، صحنه(زمان و مکان) و پایان بندی مورد بررسی قرار می گیرد؛ و در نهایت شباهت ها و تفاوت های ساختاری و محتوایی داستان دفو و ابن طفیل ذکر می گردد. یافته های پژوهش حاضر گویای این واقعیت است که این دو داستان در ساختار و محتوا به هم شبیه هستند. این شباهت در جنبه های ساختاری، بیش تر از ابعاد محتوایی است.
تأثیر شاهنامه فردوسی در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آلمانی ها از قرن هفدهم با ادبیات فارسی آشنا شدند. نخستین هیأت سیاسی- اقتصادی در اواخر قرن شانزدهم از هولشتاین آلمان به دربار صفوی اعزام شد. در میان این هیأت، مترجمی به نام آدام اولئاریوس حضور داشت که در سفرنامه خود نامی از فردوسی نیاورده است. در همین قرن مدرسه ای به نام «ألسنه شرقی» در فرانسه شکل گرفت.در این مدرسه چهار زبان عربی، عبری، ترکی و فارسی تدریس می شد. علاقه مندان زبان فارسی در این مدرسه آن را آموختند. شخصیت های نامور آلمانی مانند اشتیگلیش ، کنتس آیدا هان هان و هاینریش هاینه تحت تأثیر «شاهنامه» آثار جدیدی پدید آوردند. مردم آلمان توسط همین آثار با ایران و «شاهنامه» فردوسی آشنا شدند.