فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
287 - 298
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است که تشابهات و تفاوت های رویکرد سنایی و حافظ در زندگی، شعر و نگرش صوفیانه بررسی شود؛ در اصل «تصوف» متغیر مستقل، و نحوه مواجهه سنایی و حافظ با آن متغیر وابسته این تحقیق را تشکیل می دهد. روح عرفان و معنویت برخاسته از تجربه های معنوی در زندگی و آثار هر دو شاعر متجلی است اما گواه صادقی بر انتساب هیچ یک به فرقه ها و سلسله های رسمی صوفیه یافت نشده و طریقت صوفیانه آن ها فرد-محور و مختص به خود آنان بوده و آنان را از سایر اشکال حیات اجتماعی نظیر شاعری و... دور نمی کرده است. از محتوای شعر و شیوه زندگی آزادانه آن ها نیز می توان تمایل به روح و پیام ملامتیه و قلندریه را دریافت کرد. سنایی پیش قراول ورود به موضوعات عرفانی در شعر است و حضور شاعرانه او سبب تحولی در فضای ادبیات فارسی از لحاظ فرم و محتوا شده است.
معرفی نسخه خطی حق الیقین استرآبادی و سیری سبک شناسانه در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
355 - 376
حوزه های تخصصی:
«حق الیقین» یکی از معروف ترین آثار استرآبادی (متوفی 1316) است که علاوه بر مباحث اصول دین، مشتمل بر مطالب اخلاقی است و آن را در زمره ادبیات عرفانی دوره قاجار نیز آورده اند. اهمیت «حق الیقین» به عنوان نسخه خطی به جهت آن است که تنها یک نسخه منحصر به فرد از آن در دست است. امید است این پژوهش، راهگشای پژوهش های دیگر درباره این نویسنده باشد که علاوه بر علوّ مقام دینی از بزرگان اهل معنا و عرصه عرفان به شمار می رود. با عنایت به اینکه کتاب مذکور تا کنون تصحیح نشده معرفی آن می تواند باعث شناساندن یکی دیگر از مفاخر ادبی ما در قرن سیزدهم هجری گردد. نگارنده در این پژوهش، ابتدا به معرفی نسخه خطی «حق الیقین» و ویژگی های رسم الخطی آن، پرداخته است. در ادامه، ضمن معرفی نویسنده اثر، جایگاه علمی وی را بیان کرده است. نویسنده در پایان، ویژگی های سبک شناسی این اثر را در سه ساختار زبانی، فکری و بلاغی بررسی کرده است.
بررسی نظریه گفتمان قدرت و زبان میشل فوکو و هویت زنانه در رمان «سووشون» سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
377 - 388
حوزه های تخصصی:
نویسندگان این مقاله سعی کرده اند تا با مطالعه متن رمان «سووشون» به بررسی گفتمان های چندگانه اثر که متأثر از وضعیت اجتماعی عصر دانشور است بپردازند، و همچنین بررسی کنند که چگونه این اثر با بکار گرفتن صداهای مختلف در مقابل گفتمان مردسالارانه غالب، صداهای خاموش و ناشنیده زن را به گوش مخاطب می رساند. در عین حال با بررسی زبان رمان که متأثر از جنبه های مختلف حماسی، اساطیری و مذهبی است این نکته را به اثبات برسانند که دانشور چگونه توانسته شخصیت جدیدی از زن را در ادبیات داستانی ایران خلق کند که بر خلاف خواست گفتمان غالب جامعه زمان خویش هویتی مستقل برای خود یافته، از انفعال خارج شده و به عنوان زنی کنش گر وارد اجتماع شود.
سبک شناسی اشعار اخوان ثالث درباره جنگ تحمیلی؛ با تکیه بر سطح فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
31 - 50
حوزه های تخصصی:
شاعرانی که درباره جنگ تحمیلی سروده اند؛ به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول شاعران برآمده و متأثر از جریان انقلاب اسلامی هستند که حیات ادبی و هنری آن ها در دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی شکل گرفته و یا برجسته شده است. دسته دوم را شاعرانی تشکیل می دهند که پیش از انقلاب اسلامی شهرت و نام قابل توجهی داشتند و به ضرورت و احساس وظیفه درباره جنگ تحمیلی سروده اند. مهدی اخوان ثالث از دسته دوم است. او پیش از انقلاب اسلامی، شاعری صاحب سبک و برجسته بود و با آغاز جنگ، زبان حماسی و هنری شاعری خود را برای نجات کشور از تجاوز بیگانه به کار گرفت. این پژوهش به بررسی اشعار اخوان ثالث درباره جنگ تحمیلی می پردازد و از منظر سبک شناسی- با تکیه بر سطح فکری- آن ها را تحلیل می کند. دستاورد پژوهش ناظر بر آن است که اخوان ، به عنوان شاعری ایران دوست و پیش کسوت، به رغم اختلاف نظرهایی که از نظر آیینی و سیاسی با گفتمان مسلط و شاعران جریان انقلاب اسلامی داشت، در اشعار جنگی خود تا حد قابل ملاحظه ای به الگوی هویتی مطلوب حاکمیت نزدیک می شود.
ساختار خرده روایت ها در پیرنگ خسرونامه؛ با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
197 - 210
حوزه های تخصصی:
گریماس (1917م) بر این عقیده است که در هر داستان شش موقعیت شامل فرستنده، گیرنده، فاعل، شیء ارزشی، نیروی بازدارنده و نیروی یاری دهنده و پنج وضعیت شامل وضعیت ابتدایی، نیروی تخریبگر، وضعیت میانی، نیروی سامان دهنده و وضعیت انتهایی وجود دارد. در منظومه «خسرونامه»، منسوب به عطار ، که منظومه ای غنایی و عاشقانه است، علاوه بر وجود موقعیت ها و وضعیت های گفته شده، با توجه به نقش شیء ارزشی(گلرخ)، که وقایع اصلی داستان به واسطه حضور او به وجود می آید، به جز روایت اصلی، خرده روایت هایی با پیرنگی جدا از پیرنگ اصلی شکل گرفته است ؛ به طوری که تعدد شخصیت ها باعث ایجاد اپیزودهای متعدد در داستان گردیده است و همین امر است که بر جذابیت این اثر می افزاید. بر همین اساس در این پژوهش بر آن ایم تا با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس به تحلیل ساختار پیرنگ و جایگاه شیء ارزشی در داستان «خسرو نامه» بپردازیم. نتایج پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که وجود خرده روایت ها و پیرنگ های نهفته در دل کلان روایت «خسرو نامه» علاوه بر ایجاد الگوهای سازه ای متعدد پیرنگ، باعث ایجاد تعلیق و اپیزود های متنوع گردیده است.
حافظ در ادبیات غرب؛ مطالعه موردی تأثیر اشعار حافظ بر گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
139 - 156
حوزه های تخصصی:
زبان های انگلیسی، آلمانی، روسی و فرانسوی، مهم ترین زبان هایی بودند که اشعار حافظ بدان ها برگردانده شد. بسیاری از مترجمین، دست به برگردان های تحت اللفظی و مستقیم از اصل فارسی غزل ها زده و برخی نیز از زبان های واسطه استفاده کردند. هرچند به مرور ترجمه هایی قابل قبول از غزلیات پدیدار شدند، اما هیچ کدام نتوانستند ظرافت های ادبی موجود در آن ها را بیان نمایند. در زبان آلمانی، ترجمه هامر پورگشتال ، مبنایی برای آشنایی بسیاری از ادبا با اشعار این شاعر شرقی شد. گوته شاعر و ادیب آلمانی با خواندن ترجمه این اشعار، انس عجیبی با آن ها برقرار کرد و تحت تأثیر این غزل ها، دیوانی از اشعار دل انگیز به نام «دیوان شرقیِ غربی» را سرود و به عنوان الحاقیه دیوان حافظ در غرب درآمد.
بررسی تطبیقی تأثیرگذاری مضامین قرآنی در مورد مسیحیت در اشعار احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
179 - 208
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به موضوعاتی در زمینه مسیحیت همچون القاب و صفات بارز حضرت عیسی علیه السلام ، ولادت و معجزات آن حضرت، پرداخته است. همچنین مسأله به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی(ع) و عروج ایشان و اناجیل معتبر در میان مسیحیان که از کانونی ترین مسائل آیین مسیحیت به شمار می آید، مورد بحث واقع شده است. تفرقه در مسیحیت، اصحاب عیسی(ع) و مراتب روحانیت مسیحی از دیگر مطالب مورد گفت وگو در این مقاله است. این پژوهش بر آن است که هر یک از مضامین مورد بحث در اشعار شوقی را با تأکید بر آیات قرآن کریم، مورد بررسی قرار دهد و در صورت لزوم مقایسه ای با متون مسیحی و اسلامی انجام دهد و نحوه اثرپذیری شاعر از آن متون را بیان کند.
بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه «الجبّار» از نجیب محفوظ و «برخورد» از احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
105-123
حوزه های تخصصی:
زندگی روستایی همواره ویژگی های متمایزی داشته، این ویژگی ها در گذشته پررنگ تر از امروز بوده است؛ ازجمله این ویژگی ها وجود دو ضلع مهم و تعیین کننده ارباب (مالک و زمین دار) و رعیّت بوده است. در گذشته ارباب نقش سرنوشت سازی در زندگی رعیّت داشته است، امّا امروزه این مناسبات تا حدّ زیادی کم رنگ شده است. رابطه بین این دو همواره مورد توجّه نویسندگان در ادبیّات داستانی بوده است و ادبیّات داستانی عربی و فارسی نیز از این توجّه برکنار نبوده اند. دو نویسنده مصری و ایرانی؛ یعنی «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، در داستان های «الجبّار» از مجموعه داستان دنیا الله و «برخورد» در مجموعه داستان زائری زیر باران، ظلم ارباب بر رعیّت را سوژه داستان خود قرار داده اند. این مضمون مشترک، ویژگی های ساختاری و محتوایی مشترکی را بین دو داستان به وجود آورده است و به طبع، به خاطر تفاوت سبک داستان نویسی و جغرافیای متفاوت فرهنگی دو نویسنده، تفاوت هایی بین دو اثر وجود دارد. در جستار پیش رو، شباهت ها و تفاوت های بین دو داستان بررسی و تحلیل شد. نتیجه کلّی پژوهش حاضر این است که در این دو داستان، جنبه های ساختاری همچون شخصیّت و روایت گری تحت تأثیر محتوای مناسبات ارباب رعیّتی است. به طبع، استقلال سبکی دو نویسنده نیز، باعث ایجاد برخی تفاوت ها بین دو داستان شده است.
معادل یابی واژگان و عبارات در ترجمه عربی دفتر چهارم مثنوی معنوی (مطالعه موردی ترجمه علی عبّاس زلیخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
125-137
حوزه های تخصصی:
ترجمه متون ادبی به ویژه شعر در انتقال اطّلاعات و تبادل فرهنگ ها بسیار مهم است. با این حال، دشواری هایی نیز دارد. مترجم متون ادبی باید شرایط ویژه ای داشته باشد که نتیجه آن، درک دقیق و عمیق زبان مبدأ و تسلّط کافی به زبان مقصد، برای انتقال بار معنایی متون ادبی است. با توجّه به اینکه اساسی ترین هدف ترجمه از زبانی به زبان دیگر، یافتن معادل برای القای معنی و پیامی از زبان نخست به زبان دوم است، نگارندگان بر آن شدند تا با تطبیق ترجمه عربی مثنوی معنوی با متن فارسی آن به روش توصیفی - تحلیلی، حوزه واژگان و عبارت های ترجمه عربی را نقد و بررسی کنند و میزان موفّقیّت مترجم را در این باره مشخّص سازند. نتیجه بررسی و تحلیل نشان داد که معیارهای صحّت و درستی ترجمه در برخی از موارد در ترجمه عربی اشعار رعایت نشده است و علی عبّاس زلیخه در مواردی در انتقال بار معنایی و روح حاکم بر اشعار مولانا موفّقیّت چندانی نداشته است. مترجم، ضمن پایبندی بیش از حد به ترجمه واژه به واژه زبان مبدأ، معنا و مفهوم مورد نظر شاعر ایرانی را تاحدودی مختل کرده است.
مقایسه تحلیلی– تطبیقی مجموعه داستانی «کان ماکان» میخائیل نعیمه و «یکی بودیکی نبود» جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه «کان ماکان» نعیمه در ادبیات داستانی عربی و مجموعه «یکی بودیکی نبود» جمال زاده در ادبیات فارسی، نقطه عزیمت داستان کوتاه عربی و فارسی است که با تغییر در نوع داستان و پیدایش گونه های جدید، زبان، شکل و ساختار محتوایی داستان، تازه می شود. نعیمه و جما ل زاده، پیشرو داستان نویسی لبنان و ایران، با پیوند دو تکنیک شرقی و غربی در دو مجموعه خود، سبک «داستان کوتاه»را بنا نهادند.در این نوشتار با مقایسه تحلیلی و تطبیقی دو مجموعه نعیمه و جمال زاده به خوانش شکلی، ساختاری،محتوایی، تحلیل عناوین دو مجموعه از منظر شکل و محتوا، تطابق و عدم تطابق عنوان و متن پرداخته شده است و سبک نگارش نعیمه و جمال زاده و وجوه اشتراک و افتراق آن ها در دو مجموعه، مورد بررسی قرارگرفته است. شیوه پژوهش به صورت کتابخانه ای با روش تحلیلی و مقایسه ای در ادبیات تطبیقی، به مقایسه دو مجموعه این دو ادیب پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نویسندگان، با وجود تفاوت در زبان، شباهت هایی در مضمون و اسلوب، نشانه شناسی عناوین داشته و با زبانی عامیانه به بیان مشکلات جامعه خود پرداخته اند و بررسی مقایسه ای درون مایه دو مجموعه، منبع معتبری برای شناخت آداب و سنن جامعه و محیط اجتماعی عصر نویسندگان است
بررسی اضطراب در قرآن و عهدین بر مبنای رویکرد روان شناسی فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
457 - 474
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی چیستی، علل و درمان اضطراب از دیدگاه قرآن و عهدین و با رهیافت تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و به نتایج زیر دست یافته است: قرآن و عهدین در بیان چیستی و راهکار درمانی اضطراب با یکدیگر مشابه بوده اند اما در مورد علل، اندکی با هم تفاوت دارند. هر دو، دو نوع اضطراب را در زندگی انسان شناسایی کرده اند: اضطراب ممدوح و مذموم. قرآن و عهد جدید در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، طوفان و بلایای طبیعی، شرک و گناه، گرفتاری و مشکلات امور روزمره توافق دارند و قرآن و عهد عتیق در مورد جنگ، قیامت، شرک و گناه و عهد عتیق و عهد جدید نیز در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، شرک و گناه، مرگ، بلایای طبیعی، از دست دادن پست و مقام و منزلت با یکدیگر توافق دارند.
مقایسه مرثیه در ادب فارسی و عربی با تکیه بر دو مرثیه فرخی و بحتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
215 - 236
حوزه های تخصصی:
مرثیه که قدمتی به اندازه انسان و تاریخ او دارد، انواع متفاوتی را در بر می گیرد همچون مراثی شخصی، رسمی و مذهبی. ارزش عاطفی هر یک از انواع مرثیه با توجه به جهت گیری و مخاطب آن متفاوت است. در این نوشتار به بررسی دو مرثیه می پردازیم که هرچند در شمار مراثی رسمی می گنجد اما از تأثیرگذاری خاصی برخوردار هستند. فرخی و بحتری در سوگ سلطان محمود و متوکل ، خلیفه عباسی، دو مرثیه سروده اند. این دو مرثیه از حیث زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا حاوی نکات قابل توجهی است که از یک سو بیانگر انگیزه گویندگان و از سویی بیانگر نگرش آن ها در مواجهه با پدیده مرگ است. توجه به موسیقی کلام و انطباق آن با فضای شعر، حضور کم رنگ مسائل اندیشگانی، زبان روان و دور از ابهام و حضور صور خیال ساده، برخی از شباهت های دو مرثیه است. از مهم ترین تفاوت های دو مرثیه نیز می توان به انگیزه متفاوت گویندگان در سرودن مرثیه، عاطفه غالب و میزان اثربخشی مرثیه اشاره کرد.
تجلیات النسویه ولغتها فی أعمال کولیت خوری (لیله واحده وأیام معه) ومنیرو روانی بور (دل فولاد وکولی کنار آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
80-100
حوزه های تخصصی:
تهدف الحرکه النسویه إلى تکریس حقّ المرأه وظهرت کتیار لتحقیق مآربها فی بدایه القرن التاسع عشر. تمکّنت الحرکه النسویه اقتحام عالم الأدب وتکوین نظره مختلفه فی هذا المضمار. حیث تحوّل الأدب النسوی سلاحاً لمحاربه الظلم والتهمیش الذی یفرضه المجتمع الأبویّ والثقافه الذکوریه على المرأه. کولیت خوری ومنیرو روانی بور کاتبتان من سوریا وإیران سعیتا إلى إظهار انتمائهما النسویّ ومواجهه المجتمع الذکوریّ بأعمالهما الأدبیّه. وبما أنّهما عاشتا فی مجتمع شرقی وفی فتره زمنیّه مشترکه فلا بدّ أن یحصل بعض التشابه فی أعمالهما الأدبیّه. والسؤال الذی یطرح نفسه هو ما هی أوجه التشابه ما بین أعمالهما الأدبیّه؟ وما هی افتراقاتهما؟ فی هذا المقال نسعى إلى الإجابه عن هذین السؤالین اعتماداً على المنهج الوصفی- التحلیلی ومن منظور الأدب المقارن. هذا ومن خلال هذه الدراسه تمّ التوصّل إلى النتائج التالیه: إنّ أهم المشترکات فی أعمال هاتین الکاتبتین هی: النظره التشاؤمیه والسوداویه إلى الرجال وعدم الثقه بهم والتمییز بین الرجل والمرأه وسیطره المجتمع على النساء وخضوع النساء لقوانین المجتمع وإجبار المرأه على الزواج والنظره التقلیدیه إلى المرأه. وأما ما یمیزهما فهو أن المرأه فی روایات منیرو روانی بور أقل شأناً ومکانه من المرأه التی تذکرها کولیت فی روایاتها، هذا ومنیرو روانی بور تشیر فی أعمالها إلى تقالید وسنن خرافیه نابعه عن عقلیات ساذجه فی مجتمع تقلیدی کما وتتحدث بصراحه عن الدعاره التی تعانی منها المرأه بسبب مکانتها المتدنیه فی المجتمع بینما کولیت خوری راعت الإنصاف فی شرح تجارب النساء وتحتل المرأه مکانه اجتماعیه مرموقه فی روایاتها لذا تتعرض للإهانه بشکل أقل، کما أنها تستخدم لغه أکثر بساطه فی طرح قضایاها وأسلوبها واقعی بحت ولغتها بسیطه نثریه ویحتل الوصف مکانه هامه فی روایاتها، فی الوقت الذی تتمیز روایتی منیرو روانی بور بلغه أکثر حده ومراره فی وصف الحیاه الیومیه للنساء وتستخدم أسلوب الواقعیه السحریه فی روایاتها وتهتمّ بالوصف الدقیق للتفاصیل.
التفاؤل فی مدائح المتنبی؛ دراسه فی الاتجاه السیکولوجی لسلیجمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
101-130
حوزه های تخصصی:
فی النصف الثانی من القرن العشرین، ابتکر عالم النفس الأمریکی مارتن سلیجمن نظره جدیده فی علم النفس واتخذ اتجاهاً جدیداً فی هذا العلم. فی هذا الاتجاه الجدید أخذ علماء النفس النظر فی النصف الممتلئ من الکأس (التفاؤل) بدلاً من النظر فی النصف الفارغ منها (التشاؤم)، ویسعى من خلال تنمیه مواهب الأشخاص وقدراتهم إلى تنویر جو الأفکار والأنفس. والتفاؤل فی هذا الاتّجاه ینقسم إلى قسمین، التفاؤل الطبیعی والتفاؤل التبیینی. والتفاؤل الطبیعی هو أنّ الشخص یرى کلّ شیء فی المستقبل متفائلا ویبرّره للتخلص من الضغوط النفسیه. أمّا التفاؤل التبیینی فهو أن یُنسِب الشخص النجاح إلى قواه النفسیه وأسباب نفسیه داخلیه وأن ینسب الفشل فی حیاته إلى أسباب خارجیه. إنّ معرفه الکاتب لهذا الاتجاه السیکولوجی ساقه إلى البحث عن هذا الاتجاه حتى یتطرق البحث إلى دراسه شعر المتنبی معترفا بفرضیه أنّ المتنبی یتسم بنظره إیجابیه وتسلیط الضوء على موضوع التفاؤل فی مدائحه وفق اتجاه سلیجمن السیکوجی فی ظل دراسات متعدده التخصصات. واعتمد البحث منهج الدراسات المکتبیه وجمع المعلومات والبیانات وإثبات الفرضیه المذکوره، متوصلاً إلى الإجابه على سؤال رکّز علیه البحث حول التفاؤل إذا ما کان قد ظهر فی مدائح المتنبی وفق الاتجاه السیکولوجی الذی سلکه سلیجمن، وقد توصل البحث إلى أن هناک نوعین من التفاؤل فی شعر المتنبی وهما کما مضى؛ التفاؤل الطبیعی أو الفطری والتفاؤل التبیینی (الخارجی).
التماسک السببی فی النص الروائی العربی المعاصر؛ قصه قاع المدینه لیوسف إدریس نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
131-160
حوزه های تخصصی:
التماسک أو الربط المعنوی مصطلح یرتبط بلسانیات النص عامه والنصوصیه خاصه. إن دوبوغراند ودریسلر عند تعریفهما لأدوات النصیه أو خصائص تجعل مجموعه من الجملات کنص مقبول، یشیران إلى سبعه عوامل منها الاتساق والتماسک کعاملین أساسیین للنصیه أو النصوصیه. یتشکل التماسک فی مستوى المعنى أی البنیه التحتیه للنص على أساس عناصر مختلفه یمکن أن نعتبر السببیه أهم هذه العناصر. إن السببیه یشکل سلسله من الترابط الشدید بین وحدات النص الصغیره لإیجاد البنى المعنویه فی مستوى أعلى وتختلف أهمیتها ونسبه ورودها من نص إلى آخر. المقال هذا یبحث عن هذه الأدوات المهمه للتماسک فی قصه معاصره على المنهج الوصفی التحلیلی باستخدام أسلوب إحصائی ویتناول نسبه ورود السببیه وکیفیه ظهورها فی نص سردی معاصر؛ ونتائج التحلیل تشیر إلى أن السببیه تقل نسبتها وأهمیتها فی الأجزاء الوصفیه للقصه ولکنها تکثر نسبه ورودها فی أجزاء القصه ذات أحداث وتزداد أهمیتها فی مستویات التحلیل المختلفه.
تحلیل مقطوعتین غزلیتین للشاعرین عالمی درابجردی وسعدی الشیرازی على أساس النقد الشکلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
1-30
حوزه های تخصصی:
لطالما قامت مدارس النقد الأدبی بدراسه نصوص أدبیه ونقدیه لمثل هذه الأعمال. حیث أنشأت فی القرن العشرین مدرسه تسمى الشکلیه أو الشکلانیه وعرفت فیما بعد بالنقد الأدبی الحدیث. کانت الدراسه النقدیه للعمل الأدبی فی هذه المدرسه ترکّز فقط على الشکل والأغراض البنیویه وتقوم على المقاربات اللغویه. فی هذه المقاله یقوم الباحثون بدراسه مقارنه بین مقطوعه غزلیه لسعدی (690ه ) ومقطوعه غزلیه أخرى لمیرزا سهراب درابجردی الملقب بعالمی (975ه ) بمنهج وصفی تحلیلی على أساس النقد الشکلی. واستنتج الباحثون بعد دراسه کل من المقطوعتین الغزلیتین والمصادر المتعلقه بالنقد الشکلی، أن الألفاظ المستخدمه بالشحنه العاطفیه السلبیه والموسیقى (الخارجیه والداخلیه والجانبیه) وکذلک الصناعات البدیعیه والتعبیریه فی النص الشعری، لعبت دوراً هامّاً فی تقدیم المعنى والمحتوى المقصود لدى سعدی وعالمی على النحو الذی أراد الشاعران إیصاله إلى الجمهور. ویبدو أن عالمی درابجردی أخذ بأسلوب سعدی ولغته فی مقطوعته الغزلیه وقد تأثر بشکل وبنیه مقطوعه سعدی ونجح فی تصویر المعنى وهو الحزن وهجر الحبیب بالشکل المطلوب.
زیبایی شناسی اکسپرسیونیسم و امپرسیونیسم در سروده های مهدی اخوان ثالث و بدر شاکر السّیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم دو مکتب مهمّ هنری در اواخر قرن نوزده و آغاز قرن بیستم است که توانست در ادبیّات نیز اندیشمندانی را به تکاپو وادارد. مسائل مهمّ انسانی، جهش های بزرگ صنعتی، جنگ، استثمار و هزاران بحران بزرگ دیگر دست مایه بسیاری از آثار بزرگ و ماندگار هنری شد. ایران و خاورمیانه نیز همانند دیگر کشورهای پرآشوب قرن از تنش ها و پیامدهای خارجی و داخلی این بحران ها درامان نبودند. مهدی اخوان ثالث و بدر شاکر سیّاب دو نماینده هنر ایرانی و عراقی هستند که هم صدا با دیگر هنرمندان، تنهایی و انزوای انسان در قرن آشوب زده را ترسیم کردند و با به تصویرکشیدن تابلوهایی از جنس واژه و خیال، به آرزوی آزادی، مجال پرواز دادند. در نوشتار پیش رو با توجّه به حال و هوای سروده ها، نقاط اشتراک آن ها با برخی از آثار نقّاشی در سبک های مورد نظر بررسی شده است. سروده ها با توجّه به درون مایه آن ها در دو سبک نقّاشی مورد نظر دسته بندی شد. جستار حاضر درپی گزینش و بازنمایی زیبایی شناختی تصاویر امپرسیونیستی و اکسپرسیونیستی است. با توجّه به پژوهش پیش رو، اخوان ثالث و بدر شاکر سیّاب تصویرسازانی در هردو سبک هنری هستند؛ ولی تصاویر برساخته خیال سیّاب با همه درد و رنج دورانش به سبک امپرسیونیسم و اخوان ثالث به اکسپرسیونیسم گرایش بیشتری دارد. دلیل این امر، توجّه شاکر سیّاب به محیط زیست پیرامونش یا همان دیده های ملموس او و تمایل اخوان به تاریخ است. از همین روی، ذهنیت مبهم تری در تصاویر شعری اخوان دیده می شود.
ادب عربی در آینه شعر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
135-158
حوزه های تخصصی:
یکی از جذّاب ترین زمینه های مطالعه و پژوهش در ادبیّات مشرق زمین، پرداختن به تأثیر متقابل آثار ادبی در زبان های پارسی و عربی و به ویژه درون مایه های مشترک دیوان های شعری پارسی و عربی است که از کهن ترین مباحث ادبیّات تطبیقی و در عین حال از دشوارترین زمینه های پژوهش در این عرصه نیز به شمار می رود. در جستار فراروی که به شیوه علمی – پژوهشی فراهم آمده، نگارنده کوشیده است که با روش تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب فرانسه در ادبیّات تطبیقی، تأثیر شعر و ادب عربی را بر دیوان فرّخی سیستانی شاعر پارسی قرن پنجم هجری کاوش نماید. پژوهش حاضر، پس از پیشگفتار و پرداختن به سبک شعری فرّخی، به تأثیر قرآن و واژگان و نام های عربی بر دیوان وی اشاره ای کوتاه نموده، سرانجام به مبحث تفصیلی مقاله، یعنی مقایسه نمونه های متعدّدی از اشعار و امثال عربی با اشعار فرّخی پرداخته و ازجمله به این نتیجه رسیده است که فرّخی، در عین تأثیرپذیری از تعبیرها و تصاویر شعر و ادب عربی، شاعری خلّاق و مضمون آفرین است؛ دیگر اینکه در ادبیّات مشرق زمین و به ویژه شعر فرّخی، فرهنگ غلبه قلم بر تیر و شمشیر که آرزوی انسان های فرهیخته عصر حاضر است، به خوبی جلوه گر شده است. امید، آنکه این کاوش نامه، پیوند دیرین ادب پارسی و عربی را بیش از پیش بنماید و منبعی دیگر به منابع پژوهش های تطبیقی بیفزاید.
بازخوانی اهداف تقیه در شعر سنایی غزنوی و شریف رضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقیه در مذهب شیعه در میان امامان (ع)، عالمان و شاعران شیعه قرن های نخستین اسلامی، به منظور رسیدن به اهداف متعالی یا حفظ جان در مواقعی که حاکم یا عرف مخالف شدید شیعه است، به کار گرفته می شد. اختناق، فقر و شیعه زدایی، می تواند از عوامل توجیه کننده تمسّک به تقیه در رابطه با مردم و حکومت تلقّی شود و چون هردو شاعر؛ سنایی غزنوی و سیّد رضی، فارغ از محدوده مکانی، در یک بازه زمانی می زیسته اند، تقیه را با توجّه به شرایط اجتماعی، سیاسی و خانوادگی خویش به کار می برند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، موضوع تقیه را در شعر سنایی غزنوی به عنوان شاعر پارسی سرای شیعه و شعر سیّد رضی به منزله شاعر شیعه عرب با رویکرد تطبیقی بررسی کند. هرچند دو شاعر شیعه مذهب هم عصر، قاعده تقیه را وسیله ای برای دفاع از آرمان های شیعه و رسیدن به اهداف خویش در آثارشان به کار برده اند، ولی با توجّه به اینکه سیّد رضی، شاعری سیاسی و علوی است؛ از این رو، تقیه را در شعر خویش به مثابه ابزاری درراستای رسیدن به بالاترین قدرت سیاسی و مذهبی شیعه که همان ایجاد حکومت علوی به وسیله خویش است، استفاده می کند، حال آنکه سنایی غزنوی، این قاعده را با توجّه به رعایت حال عرف جامعه، حکومت و اختناقی که ناشی از شیعه هراسی وجود داشته است، درراستای تبیین امامت ائمه (ع) به کار گرفته است
مؤلّفه های جامعه شناختی در رمان أعراس آمنه (ابراهیم نصراللّه) و مهمان مهتاب (فرهاد حسن زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی ادبیّات، ازسویی با جامعه شناسی و از دیگرسو با ادبیّات در ارتباط است. آثار هنری و ادبی به دلیل اینکه در بستر رویدادهای اجتماعی خلق می شوند، وسیله ای برای بیان مسائل اجتماعی هستند. جنگ، یکی از اتّفاقاتی است که ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور ایران و فلسطین را تغییر داد. در همین راستا، نویسندگان توانسته اند آثار شایان توجّهی درزمینه ادبیّات جنگ خلق بیافرینند. با توجّه به اینکه جامعه شناسی در رمان های جنگ، کمتر مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است، در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب تطبیقی آمریکایی، اوضاع دو سرزمین ایران و فلسطین، در دو رمان مهمان مهتاب اثر فرهاد حسن زاده و أعراس آمنه اثر ابراهیم نصراللّه، تحلیل جامعه شناسانه شده است تا مقاومت و پایداری مردم و استقامت آن ها در دفاع از آرمان هایشان نشان داده شود. درپایان این نتیجه به دست آمد که دو نویسنده، براساس جهان بینی و خاستگاه اجتماعی خود توانسته اند اوضاع اجتماعی دو جامعه را به گونه مطلوبی بازتاب دهند. با این تفاوت که دو نویسنده، دیدگاه متفاوتی نسبت به جنگ دارند. فرهاد حسن زاده، بیشتر بر کارکردهای منفی جنگ و بیان دلخراش ترین صحنه های آن مبادرت دارد؛ درحالی که ابراهیم نصراللّه، اتّفاقات تلخ و شیرین را درکنار هم قرار می دهد؛ بنابراین به این وسیله مشخّص می شود که دیدگاه بینابینی نسبت به جنگ دارد.