فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی هم سنج جایگاه زن ازنگاه دو نویسنده از دو حیطه جغرافیایی، زبانی و ملّی متفاوت که هردو نامه هایی به زنان مورد علاقه خود نگاشته اند؛ بی تردید در حیطه ادبیّات تطبیقی می گنجد؛ جستاری که می توان برای آن تمامی منافع پژوهشی تطبیقی را که عبارت است از فراهم شدن بستر درک متقابل و گفت و گو و تعامل فرهنگ ها، متصوّر بود. در نوشتار پیش رو، نامه های عاشقانه یک پیامبر، نوشته جبران خلیل جبران با چهل نامه کوتاه به همسرم، اثر نادر ابراهیمی ازدیدگاه جایگاه زن بررسی هم سنج شد؛ تا نگاه این نویسندگان به زن از دیدگاه های گوناگون به ویژه استقلال زنان و کیفیّت و شیوه تأثیرگذاری آنان بر مردان، خانواده و جامعه به طور دقیق تحلیل شود. آنچه در این میان، درخور توجّه است آنکه نگرش دو نویسنده، مثبت است، با این تفاوت که نگاه نادر ابراهیمی را به ویژه آنجا که سخن از خانواده و اجتماع می شود، می توان نگاهی واقع گرایانه تر و دقیق تر دانست؛ مسئله ای که سرچشمه آن را باید در زندگی این نویسندگان و نوع ارتباط آن ها با زنانی جست که نامه ها دراصل برای آنان نگاشته شده است.
بررسی تطبیقی سِحر از منظر سوره های «اعراف، شعرا، طه» با تأکید بر مکتب سورئالیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱
95-110
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی سحر از منظر سوره های قرآن از جمله «اعراف شعراء و طه» با تاکید بر مکتب سورئآلیسم می باشد. اگر چه سحر از پایه های اعتقادی همه ادیان است اما قرآن ضمن تاکید نگاه ویژه به آن داشته است. و در ادبیات عرفانی نیز سحر را از نتایج بارز مجاهده، ریاضت های عرفانی و تمرکز بر ضمیر ناخودآگاه سورئالیسمی می داند. روش پژوهش حاضر به طریق توصیفی تحلیلی می باشد که با ذکر نمونه هایی از قرآن و تشابه آن در مکتب سورئآلیسم نتایج نشان می دهد 1.سحر و جادو در آیه های قرآن و سورئآلیستی زمینه مناسبی برای ادعا پروری محسوب می شوند.2.فرهنگ سحر و جادو در ادبیات قرآنی و عرفانی ارتباط تنگاتنگ با عوالم غیبی ودرونی دارند. هدف پژوهش حاضر نگرش تطبیقی و ارائه طرحی نظامند به سحر و جادو از دیدگاه قرآن و مکتب سورئآلیسم است .
تبلور اندیشه رمانتیک در ساختار کرونوتوپیک حکایات عرفانی بررسی تطبیقی داستان ماهان از هفت پیکر نظامی گنجوی و وسوسه آنتونیوس قدیس از گوستاو فلوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعاریفی که در کتابهای تخصصی از رمانتیسم ارائه میشود، برای این مکتب محدوده زمانی و مکانی مشخصی تبیین شده، در دوره ای خاص و در جغرافیایی معلوم شکل گرفته، به اوج رسیده، سپس رنگ باخته است. تعابیری همچون پیشرمانتیک یا پسارمانتیک گواهی است دالّ بر صحت این مدعا. در داستانهای رمانتیک، ساختار کرونوتوپیک یا فضازمان، آنگونه که باختین آن را تبیین کرده، مانند پاره ای دیگر همچون روایت یا توصیف، تابع بایسته های رمانتیسم است؛ یعنی پیرو مضامینی مانند تنهایی، تردید، ناخرسندی از زمانه، همچنین خیالپردازی. بررسی تطبیقی ساختار فضازمان حکایت ماهان از هفت پیکر نظامی که هدفش خودشناسی است، با یکی از آثار رمانتیک فرانسه، یعنی وسوسه آنتونیوس قدیس، اثر فلوبر که آن نیز هدفی جز ترسیم روند رستگاری شخصیت ندارد، نشان میدهد که شباهتهای فراوانی میان بایسته های مکتب رمانتیسم در داستان فلوبر و مضامین به کاررفته در اثر نظامی وجود دارد. در این مقاله، با تاکید بر ساختار فضازمان، نشان خواهیم داد که این شباهتها، هرچند به دلیل وجود پاره ای شاکله ها و، به رغم دوری فرهنگها و ادوار ادبی، به گونه ای متفاوت نامگذاری میشود، با این حال، نشان از مضامینی دارد که، باوجود چندین سده اختلاف، داستان عرفانی فرانسوی را به همتای خود در ایران نزدیک میسازد و گواهی دال بر وجود شیوه ای همسان در بازنمایی اندیشه ها و دغدغه های مشترک نوع بشر، به ویژه در گستره عرفان و خودشناسی
نقد و تحلیل ماهیت و نقش تکواژ جمع ساز "-آت" عربی درفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
176-194
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی در طول حیات خود از زبان عربی که دورانی زبان حکومت و علم بوده است، بیشترین تأثیر و قرض گیری را پذیرفته است. علاوه بر تکواژهای قاموسی، برخی از تکواژهای دستوری زبان عربی نیز به فارسی وارد شده است. از جمله این تکواژها، تکواژ جمع ساز "-آت" است. بسیاری از صاحب نظران تأکید کرده اند که نبایستی در فارسی ازاین نشانه جمع استفاده شود، ضمن چشم پوشی از اینکه این گونه نظرات به لحاظ علمی تا چه اندازه مقرون به صحّت و رعایت از سوی گویشوران زبان است، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد تکواژ جمع ساز "-ات" عربی وارد شده در زبان فارسی، به لحاظ معنایی و کاربردی دیگر ماهیت عربی نداشته و تکواژی "فارسی شده"است. با توجه به وامگیری غیرمسقیم وند «-آت» سخن گفتن از کاربرد یا عدم کاربرد آن در فارسی منتفی است. در همین راستا، این پژوهش شباهت و تفاوت تکواژ "-آت" را از منظرهای واج شناسی، ساخت صرفی، نحوی، معنایی، کاربردشناختی در دو زبان عربی و فارسی مورد بررسی قرار داده است.
مقایسه تطبیقی هنجارگریزی و شگردهای کاربرد آن در شعر فرخی یزدی، عارف قزوینی و میرزاده عشقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
95 - 120
حوزه های تخصصی:
نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دوره قاجار را متحوّل ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمه آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دوره مشروطه به لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی تأثیر گذاشت و مهم ترین تغییرات سبکی را در پی داشت. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتاب خانه ای است؛ مطالبی در مورد اوضاع اجتماعی و ادبی، شعر مشروطه و شاعران مورد بحث (فرخی، عارف و میرزاده عشقی) بیان شده و در ادامه ویژگی های سبکی، دستوری و ساختار صرفی این شاعران، مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش صرف به تجزیه و تحلیل واژگان پرداخته شده است. پژوهش در ساختار دستوری شعر مشروطه از این جهت حائز اهمی ت اس ت ک ه از سویی شعر مشروطه زمینه را برای تغییر محتوایی و ساختاری فراهم نمود و بعد از این دوره، جنبشی در شعر ایجاد شد و آن آغاز شعر نیمایی بود و از سویی دیگر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن تحت تأثیر ترجمه با آثار منثور و منظوم اروپا آشنا شدند و از یکدیگر تأثیر پذیرفتند. با ذکر شواهد و نمونه هایی از آثار این شاعران به این نتیجه می رسیم که عامیانه گرایی در شعر مشروطه، بسامد بالایی دارد و اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود و با قواعد دستوری آشنایی کافی ندارند؛ لذا غلط های نحوی و زبانی در اشعارشان به وفور دیده می شود
نگرشی تطبیقی به رمز و راز دولتمندی و شادخواری ها در شاهنامه و هفت پیکر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
121 - 140
حوزه های تخصصی:
در بررسی تطبیقی و تحلیل گرانه شادخواری های شهریاران دولتمند در شاهنامه و هفت پیکر پی می بریم که آنان چگونه با به کارگیری آیین های ملّی و باورها و کهن الگوهای باستانی و دستورات دینی چون نیک اندیشی و نیکوکاری، روز به روز بر حکومت خویش رونق و دوام می بخشیدند و با داد و دهش و بخشش و گستردن خوان به عامه مردم و برپایی جشن های مردمی و ملّی و دینی بر شادخواری و بهره مندی خود و مردم از موهبت های ایزدی می افزودند. پادشاهانی که دولت پایدار و عمر پربار داشتند، پروردگار خویش را بامدادان و شامگاهان ستایش کرده و خردمندان و روحانیون و اخترشناسان را ارج می نهادند و در انجام و فرجام امور خطیر با آنان مشورت می نمودند. نتایج تحقیق نشان می دهد عناصری چون داشتن فرّه ایزدی و خوش چهره بودن حاکمان، برخورداری از توانایی جسمانی و دلاوری، پگه خیزی، نیایش، نیک اندیشی، بهره گیری از موسیقی، از عوامل دولتمندی و شادخواری های شهریاران ایران بوده است که در برخی موارد فردوسی و در پاره ای مسائل نیز نظامی نگاه عمیق تری به آن ها داشته اند و در صفحات این مقاله با ذکر نمونه های متعدد بررسی شده است.
بررسی و تحلیل مفهوم «تیسیر» در مثنوی معنوی و غزلیات شمس از مولانا و مقایسه آن با آراء فقه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
140 - 160
حوزه های تخصصی:
تیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گستره ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگه صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به این اعتبار، از اصطلاحات فقهی متعددی در دوران نوزایی فکری و شخصیتی خود در مثنوی معنوی و غزلیات شمس سود برده است. در این مقاله، با رویکرد به روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای، مفهوم فقهی تیسیر از دید مولانا بررسی و کاویده شده است. به نظر می رسد در کلام شاعر، مواردی چون: اضطرار، رجحان تکالیف بر یکدیگر، عدم تکرار در جرم و مسائل معرفت شناختی به عنوان عوامل تیسیر یاد شده است که در تطبیق با آراء غالب فقها، شاهد هنجارگریزی هایی هستیم. دلیل محوری این موضوع، گرایش های عرفانی مولانا است که باورهای فقهی او را تحت تأثیر قرار داده و بدان شاکله ای جدید بخشیده است. همچنین، تبلیغ گفتمان تیسیر با روحیه رواداری و تساهل مولانا ارتباط مستقیم دارد.
دراسه الاستعاره المفهومیه ومخططات الصوره فی مجموعه "تأبّط منفی" الشعریه (وفقا لآراء لاکوف وجونسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
77 - 98
حوزه های تخصصی:
تعتبر الاستعاره من القضایا الرئیسیه فی اللغویات المعرفیه؛ حیث تحتوی الاستعاره المعرفیه على العدید من الحقول المفهومیه التی تتشکل من حقل المبدأ (الأمر المحسوس) وحقل المقصد (الأمر الانتزاعی) والتخطیط (مطابقه خصائص الحقلین المعرفیین التی تتقارب فی شکل الاستعاره) وتتضمن مجموعه متنوعه من مخططات الصوره التی هی نتیجه قدره الإدراک من خلال التجسد ویمکّن تصنیف الظواهر العقلیه بناءً على التجارب الیومیه. للاستعاره المعرفیه أنواع ألا وهی: الحجم والحرکه والقوه. کتب هذا البحث فی إطار نظریه الاستعاره المعرفیه للاکوف وجونسون ویهدف إلی دراسه الاستعارات المعرفیه والحقول المبدئیه ومخططات الصوره فی المجموعه الشعریه: "تأبّط منفی" لعدنان الصائغ، الشاعر العراقی المعاصر معتمدا على المنهج الوصفی- التحلیلی. تشیر نتائج البحث إلى أنّ الحقول المبدئیه هی الإنسان، والشیء، والحیوان، والنبات، والطعام، والبناء. فینقسم حقل الانسان إلى قسمین: الشؤون الملموسه والمجرده والقاسم المشترک بینهما هو التعبیر عن إیدئولوجیه الشاعر ومشاعره؛ أما فی حقل الشیء فهناک مفاهیم لها خصائص الأشیاء فی حین أنّها مفاهیم عقلیه وجاء الطائر فی حقل الحیوان أکثر استعمالا. استخدم الصائغ حقل النبات واستعار النباتات للتعبیر عن المفاهیم الانتزاعیه. ترتبط الأذواق مُرهً کانت أو حلوه بالمفاهیم المجرده ویحصل هذا التخطیط "الأمور المجرده هی الطعام". تم استخدام المخطط الحجمی على نطاق واسع والشؤون الانتزاعیه قد أصبحت ذات الأبعاد المکانیه. مخطط الحرکه "الحیاه هی السفر" هی أکثر أنواع مخطط الحرکه. هذا المخطط یعبر عن دینامیکیه الصوره وفاعلیه الشاعر. مخطط القوه ینقسم إلی قسمین: مواجهه الشاعر بالحاجز ومقاومه الشاعر أمام الحاجز. فالشاعر على الرغم من وجود الحواجز یعبر عن واجبه فی الکشف عن الحقیقه باستخدام قلمه.
بررسی ویژگی های شعری شاملو و نزار قبانی با تکیه بر نظریه زبانشناسی قطب های استعاری و مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
27 - 56
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد نحوه انتخاب و ترکیب بر روی «محور جانشینی» و «محور هم نشینی» در شعر دو شاعر معاصر فارسی «شاملو» و شاعر عرب «نزار قبانی» است تا از منظر زبان شناسی، شیوه ی زیبایی آفرینی این دو شاعر بررسی و مقایسه شود. در راستای این هدفْ به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبان شناسی پرداخته و دفتر «آیدا در آینه» از شعر شاملو و «بلقیس» از شعر نزار قبانی را بررسی کرده ایم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاملو شعر خود را به گونه ای نوشته کرده است که درک هر بیت در گرو اندیشیدن خواننده و دستیابی وی به انتخاب های شاعر از روی محور جانشینی است درحالی که مخاطب در اشعار قبانی غالباً با ترکیب های شاعر بر روی محور همنشینی روبه رو است و همین عامل سبب درک آسان اشعار و مفاهیم آن شده است. در نهایت گرایش شاملو به سمت فرایند انتخاب بر روی محور جانشینی، سبب ایجاد فضای خاصی چون ایجاد معانی ضمنی در ابیات، پیچیدگی، ابهام، دوری مدلول و مصداق از یکدیگر و گرایش قبانی به سمت فرایند ترکیب سبب توضیح ابیات، نزدیکی مدلول و مصداق و درک آسان ابیات شده است.
تحلیل و بررسی حضور عناصر شرقی در فرانکنشتاین مری شلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
107 - 131
حوزه های تخصصی:
بر اساس اصول بینامتنیت، متون وامدار یکدیگرند و شاهکارهای ادبی جهان صرف نظر از نبوغ و نوآوری به کار گرفته شده توسط نویسنده، از این تأثیرپذیری مصون نخواهند بود. فرانکنشتاین یا پرومته در بند شاهکار مری شلی نویسنده انگلیسی در اوایل قرن نوزدهم میلادی است که از جمله رمان های علمی - تخیلی است و تحت تأثیر ژانر وحشت یا سبک گوتیک نوشته شده است. از مطالعه این اثر و و تأمل در احوال نویسنده آن رد پای تأثیرپذیری از ادبیات و اندیشه های شرقی هویداست. تکنیک داستان درونه ای است و حضور برخی بن مایه های شرقی به نظر می رسد در نتیجه آشنایی با آثاری همچون هزار و یک شب که ترجمه اش در آن زمان به شدت شهرت داشته و در دسترس بوده، رنگ و بوی شرقی به خود گرفته است. اظهار نظر برخی شخصیت های رمان همچون ویکتور، هنری کلروال و مخلوق غول آسا و اشاره مستقیم به فلسفه شرق و زبان فارسی و عربی، همچنین وجود دختری عرب به نام صفیه و شرح زندگی او در خلال رمان، جلوه های دیگری از این تأثیرپذیری را باز می-تاباند. در این پژوهش بر اساس مکتب آمریکایی و با رویکرد تطبیقی به مطالعه عناصر شرقی موجود در این رمان ارزشمند پرداخته ایم و به شیوه توصیفی-تحلیلی حاصل مطالعات کتابخانه ای و جستجو در منابع موجود به زبان فارسی و عربی را ارائه نمودیم. نتیجه و حاصل پژوهش های تطبیقی در ادبیات شرق و غرب و مطالعه شاهکارهایی که هرکدام منشأ و مولد آثار متنوع و مبتکرانه بسیاری بعد از خود می باشند و تحلیل منابع الهام بخش و مورد اتکای نویسنده آنها در شناخت بهتر این گونه آثار راهگشاست.
مطالعه تطبیقی قوه خیال در اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر بر طبق نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
403 - 430
حوزه های تخصصی:
ذهن انسان از سرآغاز پیدایش بشر همواره تصوراتی را در ذهن پرورانده است که وجود خارجی نداشته و فقط در درون یک فرد یا افرادی به وجود آمده است. اسطوره ها تاریخ نیستند اما از نظر ارزش فرهنگی و ذخایر معنوی موجود در آن ها دست کمی از تاریخ ندارند. در دوران معاصر دانشمندان و فلاسفه به کاوش در اسطوره های عهد باستان پرداختند و حلقه های دیگری نیز به این زنجیره اضافه شد. اساطیر بهترین گزینه برای ظهور تخیلات بودند. نقش تخیل در زمینه های پیدایش تصاویر و نمادهای تخیلی در اساطیر با نگاهی به اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر در این تحقیق بررسی شد. پژوهش حاضر به منظور جایگاه خیال از دیدگاه یونگ در اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر انجام شد. بدین منظور از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد و اطلاعات ضرورت تحقیق با استفاده از روش های کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری گردید. از مهم ترین یافته ها و نتایج حاصله توجه به نظریه کارل گوستاو یونگ است که با اهمیت دادن به رؤیاها و تخیلات به کلید اسطوره شناسی رسید.
نقد تطبیقی رمان سیذارتا در مقایسه با شاهکارهای برجسته عرفانی- تعلیمی ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
431 - 450
حوزه های تخصصی:
رمان «سیذارتا» که توسط هرمان هسه ، نویسنده اهل آلمان نگاشته شده است، در زمره برترین داستان های عرفانی- تعلیمی ادبیات معاصر جهان، از دید جهان بینی و آموزه های تبلیغی، همگونی ها و مطابقاتی شگرف با تعالیم شاهکارهای کلاسیک ادبیات فارسی دارد. این نوشتار در پی آن است که با رویکردی تطبیقی و با گستردن دامنه بازنمایی همسانی ها میان رمان «سیذارتا» و ادب عرفانی و تعلیمی فارسی به حیطه درونمایه ها، شعارپردازی ها و پیام های ضمنی، گامی مثبت در جهت واکاوی و بازشناساندن هرچه بیش تر ظرفیت های الهام بخشی گنجینه های ادب پارسی بردارد و در عین حال بر این پیشنهاد تأکید کند که گستره ادبیات فارسی، استعدادی شگرف برای به نظم در آوردن و یا دست کم مستند به شواهد شعری کردنِ این رمان دارد؛ امری که در صورت تحقق می تواند به عنوان راهکاری شایسته هم برای خروج از بن بست ادبی و هم خلق فرصتی نوین از برای شاعران، مترجمان و نمایشنامه نویسان این مرز و بوم باشد.
بررسی تطبیقی ساختار موسیقایی شعر کودک عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
511 - 537
حوزه های تخصصی:
امروزه ادبیات و شعر کودک و جایگاه آن در مجموعه موضوعات ادبی، توجه بسیاری از ادیبان و اهل فن در این حوزه را به خود جلب نموده است. ایجاد لذت از نثر یا نظم، مقدمه ایجاد ارتباط شاعر یا نویسنده با کودک است. در این میان، شعر به دلیل ساختار موسیقایی و آهنگین بودن و ایجاد لذت شنیداری، برای کودکان دارای جذابیتی وافر است. شعر کودک با بهره مندی از زبان، ساختار، وزن و درون مایه از جایگاه ویژه ای برخوردار است و همانند انواع دیگر ادبی دارای مؤلفه های ساختاری مشخصی است که آن را از شعر بزرگسال متمایز ساخته است. در این مقاله، به منظور مقایسه کیفی، ضمن تحلیل مهم ترین مؤلفه های آن، جایگاه موسیقیِ شعر کودک در راستای شکل گیری زبان شعر کودکانه مورد تبیین قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد، ساختار موسیقایی شعر کودک به عنوان یکی از مؤلفه های مهم زبانی، به واسطه حضور عینی و ملموس خود نقش زیادی در انتقال محتوای شعری به مخاطب کودک داشته و این امر در نهایت می تواند عامل پیوندی میان کودک و متن شعری باشد.
بررسی تطبیقی رویکرد وجودگرایی در آثار و اندیشه سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
581 - 601
حوزه های تخصصی:
سهراب یکی از شاعران عارف مسلک معاصر است که در سرایش «هشت کتاب» خود، به یک سفر درونی دست زده است. بررسی مضمونی اشعار سهراب سپهری ، او را در زمره شاعران پدیدارنگری قرار می دهد که نخستین درها را به روی ادراک و آگاهی از هستی خویش می گشاید و در وحدت با جهان پیرامون، به سوی معرفت شناسی و نگاهی هستی شناسانه سوق می یابد. از میان مکاتب روان شناسی موجود، رویکرد وجودگرایی، تنها مکتبی است که به صورت مستقیم و با تأسی از فلاسفه و مؤلفین وجودی و پدیدارنگر، انواع مختلف هیجانات و اختلالات روانی را از نقطه نظر هستی شناسانه خود می نگرد. دیدگاه یالوم ، با تمرکزش بر «مسلمات هستی»، یعنی مرگ، آزادی، انزوا و پوچی، و با تأکیدش بر رابطه به منظور گفت وگو درباره این مسلمات، نقشه ای در اختیار درمان هستی گرا- انسان مدار قرار داد. این ها نقش بسیار مهمی در هر یک از سطوح ساختار روانی فرد برعهده دارند و در ارتباط تنگاتنگ با کار بالینی اند. به علاوه، به وجود آورنده یک اصل سامان دهنده محوری نیز هستند.
تحلیل عنصر فرهنگی بوم شناسی در ترجمه عربی به فارسی بر اساس چارچوب نظری نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
625 - 645
حوزه های تخصصی:
اختلاف زبان ها، یکی از مشکلات اساسی بشر است که مانعی برای ایجاد ارتباط انسان ها با یکدیگر به حساب می آید و یکی از راه های اصلی و مطمئن برای غلبه بر این مانع، استفاده از ترجمه است. نیومارک ، یکی از نظریه پردازان شاخص معاصر، عناصر فرهنگی را به پنج دسته تقسیم می کند که مترجم باید برای انتقال درست بار فرهنگی زبان مبدأ به زبان مقصد آن ها را بشناسد و با پیشنهاد 17 روش در ترجمه این عناصر، سعی کرده تا راهکارهای مناسبی پیش روی مترجمان قرار دهد. در این راستا، نویسندگان مقاله بر آن شدند تا با روش توصیفی- تحلیلی نقش یکی از این عناصر فرهنگی به نام عنصر فرهنگی "بوم شناسی" را با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک ، شاخص تر کنند تا مشخص شود که مترجمان ایرانی برای انتقال این عنصر در ترجمه های خود بیش تر از کدام روش ها استفاده کرده و تا چه حد در انتقال درست آن به زبان مقصد موفق بوده اند.
بررسی تطبیقی دریافت در رمان «دوبلینی ها» اثر جویس و «زنده بگور» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
31 - 52
حوزه های تخصصی:
نظریه دریافت، بر این فرض استوار است که مخاطب، خود، تولید معنا می کند. در این نظریه هر مخاطب بر اساس موقعیت اجتماعی، تاریخی و تجربه ذهنی اش، از متن درک و برداشتی دارد که این برداشت، ادراک و توقع او را از آنچه هست، بالاتر می برد و او دیگر مخاطب قبل از خواندن آن متن نیست. یکی از روش های نویسندگی جیمز جویس (1882-1941م) و صادق هدایت (1281-1330ش)، استفاده از عناصر نظریه دریافت است. آن ها به خوبی توانسته اند، خوانندگان را با متن همراه سازند. هدف اصلی این مقاله، یافتن نمونه های از عناصر نظریه دریافت(فضای باز، فرجام باز، پایان دور از انتظار، زنجیره های نامطمئن، اشاره به بخش هایی از متنی دیگر، نوشتن بر اساس بافت فرهنگی و طرح پرسش) می باشد که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه تحقیق کتابخانه ای انجام شده است. نگارندگان مقاله بر آن اند تا با ارائه مثال هایی از داستان های کتاب «دوبلینی ها» و مجموعه داستان «زنده بگور» شیوه های استفاده جویس و هدایت را از نظریه دریافت، بررسی و تبیین نمایند.
بررسی و تبیین مفاهیم وطنیات در شعر شاعران مهاجر، قبل و بعد از مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
189 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مقاله بررسی و تبیین مفاهیم وطنیات در شعر شاعران مهاجر، قبل و بعد از مشروطه است. روش کار در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای است. حاصل پژوهش نشان می دهد که مضمون وطن و متفرعات آن از قرن سوم هجری تا اوایل قرن چهاردهم در شعر فارسی، در مفهوم زادگاه شاعران بوده و اشعاری هم که با این مضمون سروده شده اند درباره توصیف زادگاه شاعران و یا غم و رنج دوری آنان از زادبومشان به کار رفته است. البته در شعر شاعران عارف مسلک علاوه بر این مفهوم، مفاهیم عرفانی نیز داشته است. پس از انقلاب مشروطه، در اثر تحولات داخل و خارج ایران، آشنایی ایرانیان با فرهنگ غرب، رواج صنعت چاپ و به تبع آن گسترش جراید و روزنامه ها و ارتقاء شعور اجتماعی، مفهوم جدیدی از وطن در قالب یک عنصر فرهنگی، به شعر و ادب فارسی راه یافت که نه تنها مفهوم زادگاه را داشت بلکه قلمرو جغرافیایی یا همان کشور را نیز در بر می گرفت.
بررسی تطبیقی جشن مهرگان با جشن ترکی بیربیری گُرلَک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
255 - 267
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه قسمتی از فرهنگ مردم می باشد که میراث معنوی و آداب و رسوم و سنن نسلی را به نسل دیگر منتقل می کند. با توجه به علاقه ای که روستاییان به حفظ سنت ها وآداب و رسوم خود دارند در این مقاله به بررسی رسم کهن جشن مهرگان که در روستای قصر یعقوب صفاشهر در زبان ترکی صفاشهری بیربیری گُرلَک به معنای همدیگر را دیدن می باشد می پردازیم، و چگونگی این سنت عامیانه که در ابتدا با جشن مهرگان یکی بوده است اما به مرور دچار تحول گردیده است را در طول زمان تا به امروز واکاوی می کنیم تا از این راه بتوانیم میراث به جای مانده از ایران باستان را که تا به امروز با نام های دیگری ساری و جاری است را زنده نگاه داریم و به این شکل در پاسداشت سنت ها و آیین های ایران کهن گام های علمی و مؤثری برداریم و برای نسل آینده میراثی که از گذشتگان برای ما باقی مانده را به عنوان یک امانت به دست آن ها برسانیم و به وظیفه خود در این باره عمل نماییم.
اشتراکات شعر مقاومت سمیح القاسم و حسین اسرافیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
313 - 333
حوزه های تخصصی:
سمیح القاسم و حسین اسرافیلی از شاعران برجسته مقاومت فلسطین و ایران هستند که در اشعار مقاومت خود دارای مضامین مشترکی می باشند؛ هر دو در مورد وطن خود اشعار زیادی سروده و از اسطوره و نماد و رمز در اشعار مقاومت خود استفاده کرده اند. اسرافیلی و القاسم از اسطوره عنقاء در اشعار خود بهره برده و هر دو خود را متعهد و ملزم دانسته اند که وظیفه خویش را در زمینه مقاومت به نحو احسن ادا کنند. نویسندگان جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، اشعار مقاومت دو شاعر را با هم مقایسه کرده و وجوه اشتراک این دو شاعر را بررسی کرده اند. دو شاعر سنگ را نماد مقاومت فلسطین می دانند و هر دو از این نماد در اشعار خود بهره برده اند. شعر مقاومت دو شاعر، دعوت کننده به صلابت و استقامت، انسجام و فشردگی صفوف و بسیج نیروهای ملّی و جهان علیه دشمن پلید و اعلام جنایت او می باشد؛ ادبایی که با پایداری در برابر توطئه دشمن پلید و عدم پذیرش شکست، تا آخرین رمق مبارزه علیه ظلم و فساد را پیشه خویش نمودند.
نگاهی تطبیقی به درونمایه های مشترک زنانه در شعر غاده السمان و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
463 - 484
حوزه های تخصصی:
غاده السمان شاعر سوری عصر معاصر است که زن، عشق، تبعیض و تعصب ستیزی از بن مایه های اصلی اکثر اشعارش می باشد. در جهان او را بیش تر به عنوان نویسنده می شناسند. پروین اعتصامی شاعره ایرانی است که در اشعارش عشق به انسانیت، آزادگی، عدالت اجتماعی، علم، هنر و عشق به قشرهای محروم و رنج دیده جامعه موج می زند. این پژوهش، زندگینامه و اشعار دو بانوی شاعر را مورد بررسی قرار داده و تشابه و اختلاف در مضامین را برمی شمرد و به این نتیجه می رسد که چگونه دو شاعر در دو برهه زمانی نزدیک به هم تا این اندازه می توانند از مشابهت برخوردار باشند و از دریچه احساس و عاطفه این دو زن، جهان و مسائل موجود در آن را بنگرند، و به اندیشه ای نو و بدیع در تطبیق میان ادبیات فارسی و عربی دست یابند.