فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸۵۸ مورد.
۱۶۱.

حسام الدین چلبی: مرید مرادپرور بررسی نوع رابطة حسام الدین چلبی و تأثیر شخصیت او بر سیر رشد مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد مولانا حسام الدین محرمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۸۹
مولانا در سیر رشد خود همواره یار و همدمی در کنار خود داشته است. هریک از این همدمان، نقش خاص و متفاوتی در تعالی و تربیت او داشته اند. در مثنوی، نقش حسام الدین، آخرین همراه مولانا، با ستایش های اغراق آمیز مولوی همراه می شود؛ به همین سبب شناخت چگونگی نقش چلبی در ارتقای روحی مولوی دشواری هایی دارد. در این مقاله با توجه به آثار مولانا و زندگی نامه های او، می توان دریافت که حسام الدین با قابلیت های فردی خود، توانسته است مولانا را از سطح عارفی اهل وجد و سکر به مقام شیخ و مرادی کامل برساند.
۱۶۲.

نقد قدرت از دیدگاه مولانا در مثنوی

نویسنده:

کلید واژه ها: عدالت سیاست مولانا مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۴۷
کمتر کسیممکن است به مولانا به چشم منتقد و مصلح اجتماعینگاه کند و در آثار عرفانیو غناییویبه دنبال آرایانتقادیو سیاسیباشد، اما درک عرفان و اندیشه انسانیو مردم  گرایانه او، تردیدیدر جامعیت شخصیت و جهان بینیویباقینمیگذارد، از این رو بسیار طبیعیمینماید که او وقتیاز رستگاریانسان و زندگیصلح آمیز و مبتنیبر معنویت و آگاهیسخن میگوید، قدرت ستم گرایانه و استبداد ظالمانه را به مثابه مانعیعمده نکوهش میکند. در این نوشتار سعیشده است با کنکاش در مثنوی، برخورد او با مساله قدرت و حکومت و جهت گیریانتقادیش نسبت بدان بررسیو تحلیل شود.
۱۶۳.

مبانی نظری شطحیات عرفانی از نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولانا مثنوی شطحیات متناقض نما پارادوکس های هنری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۰۷
از مباحث مهم عرفانی، اسرار و رازهایی است که در شطحیات و سخنان متناقض نمای عرفای بزرگ مطرح گردیده است. برای دریافت بن مایه های پارادوکس های هنری در زبان و بیان اهل تصوف، به خصوص پارادوکس های عرفانی (شطحیات)، باید به دنبال مبانی نظری ای بود که بتواند اساس شطحیات عرفانی را تبیین و تفسیر نماید. نگارندگان معتقدند تقابل ساحات وجودی آدمی در نگاه مولانا، اساس پارادوکس های عرفانی را تشکیل می دهد؛ به همین خاطر ضمن طرح نظرهای گوناگون درباره توجیه شطحیات عرفانی، مبانی نظری اندیشه مولانا در این مسئله، بر اساس نظریه تعدد مصادیق بررسی شده است.
۱۶۴.

تجلی اسطوره در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنا دین اسطوره تمثیل قصه آسمان ادریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۰
در روزگار سکوت تاریخ و عصر ناتوانی باستان شناسی این دین و اسطوره است که بشر را یاریگر شده است و او را از دریای تاریک و پرتلاطم رمز و رازهای ذهنی خویش به دنیای زیبای آرام و قرار توانایی رهنمون شده . آنچه بشر رابه ساختن و چگونه زیستن راهنمایی کرده ‘ دین بوده است . سخن از ماورا‘ عالم بالا و قدرتی مافوق ما ‘ سخنی است که از طریق دین به بشر الهام گردیده است . سخن از دین و تعریف دقیق آن کار بسیار دشواری است اگر به آغاز دین نزد بشر بنگریم پیوند ناگسستنی آن با اسطوره معلوم میگردد. اگر سخن درباره دین و اسطوره را درمثنوی پیگیری نمائیم ‘ خواهیم دید مولانا در این بحر خروشان عرفانی ‘ چگونه از دین بهره برده است . مولانا همه علوم را از خدا میداند که به انبیاء آموخته. این نجوم و طبّ وحی انبیاست عقل و حس را سوی بی سو ره کجاست ج2-ص354-18 نگاه درونی مولانا به معنا که جان و حیات مثنوی در آن خلاص شده همان پیوند محکم دین و اسطوره است که بصورت قصه و تمثیل جلوه گر شده است . ای برادر قصه چون پیمانه ایست معنی اندر وی مثال دانه ایست ج1-ص451-2
۱۶۵.

مبانی رابطه انسان با طبیعت از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۵۰
تعامل انسان با طبیعت، بخش عمدة زیست انسانی است که به دلیل آسیب های جدی در این حوزه، نیازمند تجدیدنظر و ارائه رویکردهای مؤثری است که این تعامل را به شکلی پایدارتر و معنادار ترمیم کند. یکی از این رویکرد های مؤثر، نگرش عرفانی مولاناست که بر جایگاه ویژة انسان در عالم و پیوند با آن تأکید دارد. این مقاله با بررسی مبانی پیوند انسان با طبیعت در جهان بینی مولانا، به ترسیم الگویی پرداخته است که بر اساس آن، انسان باید طبیعت را در باطن، همانند خود تجلی اسما و صفات گوناگون الهی دانسته و در مقام خلیفه الهی، نگهبان آن باشد. علاوه بر آن، عملکردهای انسانی در عالم، بازخوردهای اجتناب ناپذیری را بر وی تحمیل خواهد نمود و انسان باید تلاش کند تا در حوزه عکس العمل، بازخوردهای منفی را از بین ببرد. در نتیجه با درک درست جایگاه ویژه انسان و شناخت ویژگی های انسان و طبیعت، چگونگی ارتباط همدلانه وی با طبیعت از دیدگاه مولانا آشکار می گردد.
۱۶۶.

خاستگاه اطوار و سرشت انسان در مثنوی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۱۲
"انسان از موضوعات کلیدی در آثار مولوی به ویژه مثنوی است. مولوی انسان را عبارت از دیده ای می داند که آفریده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودی او در اندیشه خلاصه می شود؛ اندیشه ای که تنها موضوع آن خداوند است. بی شک درباره انسان این سوال را می توان طرح کرد که خاستگاه اولیه او چه بوده است؟ منظور از خاستگاه اولین، منشا انسان است. در ادیان وحیانی و مکاتب عرفانی متاثر از آنها خاستگاه چنین انسانی از گل و نخستین مصداق او آدم است. پس از طی این مرحله این سوال طرح می شود که انسان برای رسیدن به وضعیت کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟ جواب این سوال با عنوان تبار مورد بررسی قرار گرفته است. مولوی در میان تبار انسان مراحل گوناگونی طرح می کند. طی این مراحل انسان را وارد دوره جدید زندگی اش کرده و او را با این سوال مواجه کرده است که وضع کنونی انسان چگونه است؟ پاسخ این سوال را در سرشت آدمی باید جست که مولوی سرشت آدمی را دوگانه می داند. خلاصه آن که تمام این مسائل در مثنوی منعکس شده است. آفریده شدن انسان از خاک های مختلف نماد وجود استعدادها و خوهای مختلف در اوست. اما در عین حال در وجود این انسان کاخی نهاده شده که نشیمنگاه خدا و روح دمیده شده در او نشانه حضور خدا در این کاخ است. این روح مراتبی دارد که نباتی، حیوانی و قدسی از جمله آنها است. از نظر مولوی انسان علت غایی هستی است هر چند که در ظاهر پس از همه موجودات آفریده شده است. اگر او بتواند به خودشکوفایی برسد استعداد تعالی پیدا خواهد کرد و این تعالی او را در کنار خدا خواهد نهاد و خدا نمایی و خداگونه شدن نتیجه محتوم چنین سیری خواهد شد. در سایه چنین دگردیسی است که انسان از گیاه، حیوان و فرشته فراتر رفته، جایگاه بالاتری پیدا می کند؛ زیرا سه مرتبه وجودی یاد شده را طی کرده است در حالی که آنها هر کدام در وضعیت ثابتی باقی مانده اند. "
۱۶۷.

مولانا و گیر و دار جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۶۹
مساله­ی جبر و اختیار یا آزاد بودن و یا آزاد نبودن انسان در انجام کارها و افعال موضوعی است که همراه با خردگرایی و خردوری انسان و بارمند بودن به آن اگرچه از هنگام ظهور فلاسفه در یونان بوده است؛ اما در تمدن و فرهنگ خاورمیانه، بویژه در ایران پس از ظهور اسلام و گرویدن ایرانیان به آیین تازه و آشنایی آنان با فلاسفه های ارسطو افلاطون و نو افلاطونیان از راه ترجمه های عربی مورد توجه قرار گرفت، و این باور اگرچه وسیله فرقه­ی خردگرای اسلامی به نام معتزله در تمدن اسلامی رواج پیدا کرد اما فرقه­ی اشعریه یا اشاعره به مبارزه با آن پرداخت، و پس از مدتها همین باور خردمندی انسان وسیله­ی فرقه­ی دیگر اسلامی نشر و تبلیغ شد چنانکه دیوان شاعران در سده های پنجم و ششم از همین باور پر است.مولانا جلال الدین را که می توان در سیر ادبیات منظوم ایران «متمم» شعر و نظم عارفانه به شمار آورد با توجه به عقلمند بودن انسان در اثر عرفانی خود – مثنوی- در ضمن داستانها و تمثیل ها خواسته است انسان را مختار و آزاد معرفی کند، اما باید گفت در این داستانها با توجه به مسایل جبری که برای اثبات مختار بودن انسان به نظم کشیده باز هم در اثبات اختیار آنچنان که به جبر استناد کرده و خود نیز طبق روش افتنانی در مثنوی نتوانسته است از کمند جبر رها شود و گویی در میان این دو نیروی حاکم بر سرنوشت انسان غربت زده در پهنه­ی گیتی درگیر بوده است در این نوشته مواردی را از مثنوی با توجه به این دو موضوع فراهم کرده و از نظر می گذراند.
۱۶۸.

بازخوانی داستان شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان تاویل عطار داستان شیخ صنعان رمز ( نماد )

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۲۱۲۰ تعداد دانلود : ۵۱۴۶
سنایی و محمد غزالی دو شخصیت سرنوشت ساز در فرهنگ و ادب این سرزمین هستند که آثارشان نقطه عطفی در میراث گرانقدر عرفانی ماست. پرسش اصلی این مقاله که بررسی است، دقیقا در نقطه تلاقی آراء آن دو شکل « تنزیه » تطبیقی آراء این دو اندیشمند در مبحث می گیرد. آیا سنایی در برخورد با آثار غزالی اصل را بر اقتباس صرف گذاشته یا برخورد خلاق محدود می شود، اما مقاله « تنزیه » را اساس قرار داده است؟ هر چند بررسی ما فقط به موضوع در عین حال می تواند دورنمایی از طرز مکالمه سنایی با آثار غزالی را پیش چشم خوانندگان ترسیم کند. برای رسیدن به پاسخ، ایده های هر کدام از دو شخصیت فوق را به صورت تطبیقی و در ذیل چند عنوان اصلی بررسی کرده ایم: تنزیه و تشبیه، مساله استوا « تنزیه » درباره مفهوم بر عرش، تاویل آیات و احادیث، نسبت خالق با گناهان انسان و تبیین برخورد خلاقانه سنایی با این موضوعات، از جمله بحثهای محوری این مقاله است.
۱۶۹.

زن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس عقل هبوط مثنوی معنوی جهاد اکبر جنس و ماهیت زن مکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۵
على رغم نگاه ارزشمند و والای مولانا به زنان، چه در زندگی خانوادگی خود و چه در جامعه، و به رغم بسیاری از اشعار نغز و پر نکته او پیرامون زنان گاه در مثنوی، شاهد حکایتها و اشعاری هستیم که نه با دید مولانا در زندگی خانوادگی اش تناسب چندانی دارد و نه با دیگر اشعار او. با توجه به اینکه قرآن و حدیث دو منشا عمده اشعار مولانا محسوب می شود به نظر می رسد اشعار مورد نظر بیش از آنکه متاثر از و یا متناسب با آیات قرآنی باشد همسو با احادیث و روایات است که بتدریج در عرف زمانه خود را مستتر کرده است.
۱۷۰.

بررسی تطبیقی سیمای زن در عرفان مولانا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۷۱.

در آمدی بر پیوند قصه ها و محور طولی ابیات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندیشه ساختار تداعی مولانا پیوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۵
در سال های اخیر سبک قصه پردازی مولانا به دلیل ساختار روایی خاص و مبتنی بودن آن بر تداعی معانی و جریان سیال ذهن، مورد توجه مثنوی پژوهان بوده است. در این مقاله، نخست به برخی از گونه های ابهام، گسست، تناقض و ناهمگونی توجه شده است. در این موارد بین دو یا چند قصه یا تمثیل، در صورت در نظر گرفتن محور طولی ابیات،گسست ها و ناهم خوانی هایی دیده می شود. در ادامه با تکیه بر سه مقوله تداعی، ساختار و اندیشه، به بحث اصلی مقاله، یعنی چگونگی وحدت و انسجام در مثنوی، پرداخته شده است. مطالعه این سه مقوله نشان می دهد که عناصر و اندیشه هایی مشابه، مثنوی را اثری دارای بن مایه هایی مشترک، هدفی یگانه و انسجامی متفاوت و از گونه دیگر درآورده است.
۱۷۲.

شهر و ده در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر روستا مولوی مثنوی دِه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۴
یکی از جنبه های پویا و پیشرفته اندیشه مولوی، شهرگرایی اوست. شهر، پیشرفته ترین شکل زندگی اجتماعی انسان و بستر تکامل اندیشه و فرهنگ است. مفهوم فراخواندن به شهر، در واقع دعوت به تفکر در ساحتی گسترده تر است. مولوی زاده بلخ است که خود یکی از شهرهای بزرگ و با شکوه دنیای قدیم به شمار می رود. او افزون بر بلخ، در بلند آوازه ترین مراکز پویا و زنده فکر و فرهنگ زمانه دم زده و شهرهایی چون بغداد، نیشابور، حلب و دمشق را دیده و تجربه کرده است. به همین دلیل، در مثنوی، فیه ما فیه و نیز در غزلیات، با شور و شوق از شهرهای بزرگ نام می برد و شهرگرایی را ستایش می کند و هم زمان به نقد نگرش محدود و بسته و ذهنیت ساده و ابتدایی مردمان جوامع خود می پردازد. در مقاله پیش رو، درباره این جنبه از تفکر مولانا بحث و بررسی خواهد شد.
۱۷۳.

زندگی عقلانی و معنوی براساس آموزه های مولوی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت مثنوی معنوی معنویت زندگی اصیل مولوی بلخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۴ تعداد دانلود : ۱۳۶۹
زیستنی عقلانی و معنوی آرزویی است که بسیاری از انسان ها در جستجوی آن هستند. برای رسیدن به این خواسته ، حفظ زندگی به شیوه معمول، مطلوب نیست ، بلکه تلاش برای ارتقاء کیفیّت زندگی ضروری است . زندگی بر پایه عقلانیّت و معنویّت می تواند انسان را به احساس رضایت از زندگی و آرامشِ خاطر، نزدیک کند. در این راستا ، توجّه به آثار گرانسنگِ ادبِ فارسی که از منابعِ غَنی و سرشار برای آشنایی با عرفان و معنویّت است ،بسیار ضروری و ارزشمند به نظر می رسد. مسلّماً یکی از عارفانی که پیامی معنوی برای تمام جهانیان دارد مولاناست . مولانا کتاب مثنوی خود را کلامی معنوی می داند ،کلامی که از درونِ تجربه ای قدسی و وحیانی برآمده است. در این پژوهش که به شیوة تحلیلی و توصیفی انجام شده است این نتیجة کلی به دست آمد که انسان می تواند بر اساس آموزه های عرفانی مولانا در مثنوی معنوی، به زندگی اصیل و راستیندست یابد که این زندگی، حیاتی نو خواهد بود.
۱۷۶.

گفتن ناگفتنی ها مشکل است(بررسی ناگفته های مولوی در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی معنوی ارتباط کلامی یاکوبسن ناگفته ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۲۰۹۰ تعداد دانلود : ۹۲۷
با آن­که مثنوی معنوی یکی از جامع­ترین و بزرگ­ترین آثار عرفانی ادبیات فارسی محسوب می­شود، سراینده آن آشکارا بیان می­کند که از گفتن برخی مطالب و آموزه­های عرفانی سر باز زده­است. هدف این مقاله بررسی این ناگفته های مولوی در مثنوی است. مطالعه ی حاضر با بهره­گیری از شیوه­های علمی، نخست بر اساس «نظریه ی ارتباط» یاکوبسن به چگونگی انتقال پیام و نحوه ی برقراری ارتباط فرستنده و گیرنده پرداخته­است. سپس دلایل و عواملی که موجب اختلال در انتقال پیام و ناگفته ماندن برخی سخنان در مثنوی شده و سراینده آن ها را نیمه گفته، بازنهاده­است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت به این نتیجه دست یافته که نارسایی و نقص در هر یک از عناصر ششگانه ی ارتباط، موجب اختلال در پیام رسانی و انتقال مفاهیم از گوینده به مخاطب شده است.
۱۷۷.

نفیر مولوی، گوهر مثنوی بررسی تطبیقی مساله «اتحاد عاشق و معشوق» در مثنوی و حکمت متعالیه

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس فنا حرکت جوهری مولانا صدرالمتالهین شیرازی اتحاد عاشق و معشوق بیچون بیصورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۶۵
از بخت شکر دارم و از روزگار هم». خداوند را سپاس گزارم که بار دیگر توفیق هم نشینیبا ملک الخلاق گلستان مثنویرا نصیبم کرد و جام کوچک وجودم را از ان رحیق سرخوشان مشحون ساخت. هدف این مقاله، یافتن این پرسش مهم است که لب لباب مثنویشریف مولانا چیست و به بیانیدیگر، آن «نفیری» که ویدر این عالم سرداد و همه سینه هایشرحه شرحه از فراق را به سویخویش فراخواند، کدام است؟ در این نوشته سعیخواهیم کرد تا با یاریجستن از سه مقدمه فلسفیدر حکمت متعالیه (تئوریحرکت جوهری، مساله نفیو اتحاد عاقل و معقول)، به یافتن پاسخ پرسش مهم مذکور از دیدگاه جلال الدین نایل اییم. امید است که ببار اید و کام همه عاشقان را شکرین سازد: و هذا دعا لا یرد فانه دعا لاصناف البریه شامل
۱۷۸.

ستایش و نکوهش عقل در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مثنوی مولوی عقل کلی عقل جزوی نکوهش و ستایش عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۳
مولانا در مثنوی شریف و بی بدیل خویش از عقول متعدد و متفاوتی سخن به میان آورده و گاه زبان به ستایش عقل و در جای دیگر به نکوهش آن گشوده است. در این نوشتار ضمن بیان و توضیح انواع عقل در مثنوی و تشریح کارکردها و ویژگیهای آن، دلایل ستایش و نکوهش آنها بررسی شده است. نگارنده بر خلاف برخی از صاحبنظران بر این باور است که عقل جزوی نیز با تمام آفاتی که دارد در مثنوی ذاتا مذموم نیست و پرتوی یا نیمی از دریای عقل کل است و وجودی نورانی دارد؛ ولی به سبب پاره ای از ویژگیها و محدودیتها، غالبا دچار آفات نفسانی و شیطانی می شود و راه اتصال آن به دریای عقل کل تنگ و تاریک می گردد. از این گذشته، میزان برخورداری انسانها از عقل نیز متفاوت است؛ به عبارت دیگر مولانا تساوی عقول را، که بعضی از متکلمان بدان اعتقاد دارند، نمی پذیرد و آن را با استدلال رد می کند. همچنین به اعتقاد مولانا، خداوند گاه جمادات را نیز دارای عقل و فهمی آدمی گونه می کند تا قدرت و اعجاز خویش را به اثبات رساند.
۱۷۹.

استعاره های مفهومی در دیوان شمس بر مبنای کنش حسی خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولانا دیوان شمس استعاره مفهومی نگاشت خوراک های استعاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
تعداد بازدید : ۲۰۷۲ تعداد دانلود : ۱۶۷۴
بسیاری از بنیادی ترین مفاهیم ما از جمله زمان، کمیّت، حالت، دگرگونی، کنش، علّت، هدف، شیوه، وجه (modality) و حتی مفهومِ یک مقوله از طریقِ مفاهیم استعاری درک می شوند. مولانا برای نشان دادن جهان عرفانی خود از مفاهیم استعاری بیشترین بهره را گرفته است. «خوردن» از پرکاربردترین واژه هایی است که در دیوان شمس برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده، و واژه های دیگری از خانواده آن، در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آن ها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب برگزیدن ناخودآگاه چنین استعاره ای برای مولانا می شود. بر این اساس هشت مقوله ی جمال، حکمت، راز، ذکر، سماع، شادی، عشق و نور به مثابه خوراک تفهیم می شوند. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر به تبیین این استعاره ها پرداخته می شود. و در نهایت روشن می گردد که انگاره «عرفان خوراک است»، گزاره بنیادینِ متن است که یک ذهنیّت استعاری خوراک انگار را در سراسرِ دیوان شمس منتشر کرده است.
۱۸۰.

بررسی بینامتنی تصویر دریا در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی آب غزلیات شمس ماهی دریا بینامتنیت موج

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۰۶۷
بررسی و تحقیق در بسیاری از غزل های مولانا نشان می دهد که چشمگیرترین جنبه این غزل ها بعد از موسیقی، کثرت و پویایی تصاویر است. تصاویری که محصول لحظات مکاشفه و از خود بیخود شدن شاعر است. در این لحظات عنصر زبان برجستگی خاصی می یابد تا بتواند معنا را به خواننده القا کند و بسیاری از تصاویر و واژه ها برای بیان دریافت های مکاشفه آمیز مولانا به یاری او آمده و اشعار او حالتی الهام گونه و رؤیا وار می یابد. امکان تأویل این غزل های رؤیا گونه در صورتی حاصل می شود که خواننده عنصر مرکزی آن را بازشناخته و به امکانات زبانی پیشین مراجعه کند. رهیافتی که خواننده را در تحلیلی این گونه یاری می رساند بینامتنیت است. نظریه بینامتنیت، مبتنی بر این اندیشه است که متن نظامی بسته و مستقل نیست و هیچ متنی در خلأ پدید نمی آید و در خلأ ادراک نمی شود، هر متنی خواسته یا نا خواسته با متون دیگر نوشته می شود و با متون دیگر خوانده می شود. در این مقاله تصویر دریا و وابسته های آن به عنوان یکی از پرکاربردترین تصاویر شعری مولانا بر اساس این نظریه مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش آن است که به روابط بین متون در حیطه این تصویر دست یافته و به تأویل و بررسی این روابط بپردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان